یک روز رسیدن به تو رویای من این است
هربار فقط از تو تمنای من این است
ای کاش به دستت برسد عرض سلامم
یک عمر ازاین حنجره آوای من این است
با بردن نام تو دلم رفع عطش کرد
هنگام سحر روزی لبهای من این است
مدیون توو تربت اعلای تو هستم
بیمارم و دور از تو مداوای من این است
چشم از همه بستم که تورا خوب ببینم
چون عاشقم و راه تماشای من این است
در حسرت شش گوشه شدم بی سروسامان
القصه که از غصه سراپای من این است
از شوق زیارت شده ام خادم هیأت
یک روز رسیدن به تو رویای من این است
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان❤️
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از طرف سفره ی ارباب رسد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جواد_محمدی_مفرد
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
دل شکسته ی من انس با علی دارد
امید از همه بگسسته تا علی دارد
منم ز شهر ولایت ز کوچه ی عشاق
شناسنامه ی من مهر یا علی دارد
خدا مدال علی دوستی به ما داده ست
به غیر کشور شیعه کجا علی دارد؟
خدا یکی و علی هم یکیست در عالم
علی چنانکه خدا را، خدا علی دارد
در آن محیط که از دست و پا نیاید کار
دل شکسته ی بی دست و پا علی دارد
نه در گذشته، در آینده نیز هر ذی روح
نظر به مرحمت مرتضی علی دارد
به روز حشر برای شفاعت امّت
علی، حسین و رسول خدا، علی دارد
#نـوكــر_نـوشــت:
#یاعلی_جـان
من اگر عرض ارادت نکنم میمیرم
اهل عالم به #علی عرض ادب میچسبد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جمال_الدین_محمدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
در مدح تو باید که ببندیم دهان را
وقتی که بریدند ادیبانه زبان را
ای آینه ی حُسن خدا، یوسف مصری
با آمدنت تخته کُند زود دکان را
بازار سرِ زلف تو از بس که شلوغ است
انگشت به لب کرده زلیخا صفتان را
وصف مژه ها و خَم ابروت مرا کشت
زحمت نده صیاد دگر تیر و کمان را
با تکه کلافی به وصالِ تو رسیدن
زهرا به حسابم زده این سود کلان را
تا سفره ی احسانِ کرمخانه تان هست
سائل نخورد ثانیه ای غصه ی نان را
زرتشت مسلمان شده ی چشم خمارت
انداختی از چشم همه دیر مغان را
ما بهتر از این روضه، بهشتی نشناسیم
بهتر که بچسبیم همین نقد جهان را
با طشت نگو،کوچه ی غم، خونجگرت کرد
ترسم که به زینب برساند جریان را
#نــوكــر_نـوشـت:
#حسن_جـانم
بی مرحمت که روز شما شب نمیشود
اصلا تو آفریده برای کَرَم شدی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدابراهیم_توفیقیان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
از خوب و بد هر عملت با خبرم من
چون از رگ گردن به تو نزدیکترم من
صد بار اگر توبه شکستی و گذشتم
صدبار دگر توبه کنی می گذرم من
درخواب فرو میروی و غافل از اینکه
مشتاق به دیدار تو در هر سحرم من
تو ثانیه ای حال خوش از خویش بیاور
تا با همه ی جاه و جلالـم بخرم من
وقت خوشی و خنده به من نیست حواست
در وقت گرفتاریت اول نفرم من
ترسی به دلت راه نده چون که برایت
در واهمه ی روز قیامت سپرم من
جز من نسپاری به کسی قلب و دلت را
چون ساخته أم در دل پاک تو حرم من
از رحمت و بخشندگی ام باخبری تو
از خوب و بد هر عملت با خبرم من
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان
سه شنبه ی دگر منتظر نشسته به راه
به سر کشیده مِی هجر را به همره آه
خدا کند که بیایی نگفته ام اما
خدا کند که نبیبنی مرا به حال گناه
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_اسماعیل_شجاعی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
عرض ارادت من و هم گریه های من
بر حضرت رئوف، امام رضای من
تنها تویی که حرف مرا گوش میکنی
جای دگر که رنگ ندارد حنای من
چیزی نمانده غرق شوم چاره ای بساز
کاری بکن بحق جـوادت برای من
دیدی که من اسیر هوی و هوس شدم
گفتی بیا به طوس بیا در سرای من
دستم گدای توست و پایم براه تو
جز این شود قلم بشود دست و پای من
قبل از خدا خدا به زبانم تو آمدی
با تو مبارک است همیشه دعای من
من زنده ام به نوکری خانه ی شما
پس نوکری به کار نگیری به جای من
دست مرا بگیر و ببر با خودت بهشت
ورنه جهنم است، جهنم سزای من
دیشب کنار پنجره فولاد سوختم
آقای من چه شد سفر کـربلای من
ابن شبیب حرف شمارا به ما رساند
حالا ز گریه درنمیاید صدای من
وقتی ضریح پیکر او نیزه نیزه شد
لب تشنه بود جد سر از تن جدای من
#نوكـر_نـوشت:
#یا_امام_رضا
چندیست در حـریم تو راهـم نمیدهند
من بی وفا شدم تو چرا قـهـر میڪنی؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_اصغر_محمدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
مادرم در حرمت بین دعا گفت حسین
پدرم وقت زیارت بخدا گفت حسین
یک نفر در پس دیوار بقیع گفت حسین
دیگری درحرم کرب و بلا گفت حسین
تربتت گرد شفا و تو طبیب جانها
شاه هستی و ببین باز گدا گفت حسین
نوکری که به دلش داغ زیارت ماند و
ناامید از همه و از همه جا گفت حسین
نوکری که به غم عشق تو بیمار شد و
بین آن روضه به امید شفا گفت حسین
و نمازش که به یاد حرمت میشکند
چون به هررکعت خودجای خدا گفت حسین
نوکری که سرخود را ز غمت بشکسته
نوکری که وسط هروله ها گفت حسین
و همان کس که دگربار سفر را بسته
با تعجب پدرش گفت کجا گفت حسین
صحن سقا، حرم عشق، دم شش گوشه
زیر آن قبه و در شور و نوا گفت حسین
و همان کس که کنار حرمت جان داد و
و همان تک نفس خاتمه را گفت حسین
و شب اول قبرش که رسید اربابش
نوکرایستاد و به اوگفت شما؟ گفت حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
شب جمعه است دلم دوروبر کرببلاست
حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_اینانلو
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم