eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
153 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
التماست میکنم با من کمی تا کن حسین در میان خیل زوارت مرا جا کن حسین چند روزی میشود چندین گره پیش آمده جان مولا یک نظر کن این گره وا کن حسین اشک چشمم چند روزی میشود خشکیده است چشمه ی چشم مرا مانند دریا کن حسین قصه ی عشق من و تو قدمتش دیرینه است پس بیا در راه عشقمان تو غوغا کن حسین در کلاس تو ندارد دانشی این بی سواد پس بیا از دانشت من را تو برنا کن حسین من ارادت دارم آقا از قدیم بر ساقی ات یک نظر کن و مرا مجذوب سقا کن حسین پادشاهی میکنی بر عرشیان و فرشیان از کرم فکری به حال زار دنیا کن حسین بس در این دنیا بجز تو دیدم آقا کور شدم من تو را میخواهم و من را تو بینا کن حسین آری حقا من همانم کز گناه آلوده ام التماست میکنم با من کمی تا کن حسین : 💔 تو آرزوی بلندی و دست من كوتاه تو دوردست امیدی و پای من خسته‌ست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از ازل نوکریت مست و خرامانم کرد خواندن مرثیه ات بی سروسامانم کرد این دل بی ثمرم لایق دیدار نبود نقش ایوان تو اینگونه خروشانم کرد در هوای یاد غمت افتادم غم تو پیوسته پريشانم کرد در تن من قطره ای از عشق نبود این توچون چشمه ی جوشانم کرد ساقیا قطره ای از عشق تو مرا ذاکر مرثیه ی ساقی عطشانم کرد رد مکن نوکر خود را ز درت یا مولا نوکریت به جهان یک شبه سلطانم کرد عاقلی بودم و راهی نجف گشت دلم بوی یکسره حيرانم کرد : به عشق حیدر کرار سینه پر شرر است بدون حب علی هر عبادتی ضرر است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانی جنگ جمل داشت تماشا می کرد تیغ در دست حسن حل معما می کرد رجز حیدری اش بود که غوغا می کرد روی لبـهای علی خنده شکوفا می کرد ناگهان از وسط معرکه این صوت آمد سر بدزدید، حسن نه، ملک الموت آمد به علی رفته که تیغ سخنش برنده ست مثل زهرا چقدر خطبه ی او کوبنده ست اینکه در جنگ جمل زلزله ای افکنده ست به گمانم دو سه تا قلعه ی خیبر کنده ست رجزش ولـولـه ای در دل صحرا انداخت نیـزه ی او شتـر سرخ جـمل را انداخت روزها ذکر من این است و همه شب سخنم شـیـعـه ی حـیـدر و مدیون امام حسنـــم : او کریم است و بدنبال گدا میگردد کار صد حاتم طائی به درش نوکری است بنویسید به هر خاک بقیع این مصرع بی حرم ماند بفهمند حسن مادری است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ز بند غصه و غم ساعتی بشو آزاد ز فرط مستی و از عشق سر بده فریاد درِ ورودی جنت درست این طرف است به روی سر در آن حک شده ست باب جواد همین که از درِ باب الجواد رد بشوی همین که چشم تو بر گنبد طلا افتاد تلاقی دو سه تا قطره اشک، با گنبد چه حس و حال عجیبی به قلب زائر داد به شوق پرچم سبزی که روی گنبد هست کبوتری شده ای و رها شدی در باد چه رد پای قشنگی به جا گذاشته ای ز قطره قطـره ی اشکت میان گوهرشاد دوباره ولوله ای شد میان صحن، ببین شفا گرفته دو چشمان کور مادرزاد دو پای مرد علیلی دوباره جان بگرفت دوباره معجزه کرده ست پنجره فولاد رمیده آهوی قلبی به شوق صید شدن بیا که حضرت صیاد، خانه ات آباد : 💔 نغمه ی نقاره یک سو یه طرف هوهوی باد من دلـم را داده‌ام در این هیاهـوها به تـو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگرچه در به در کوچه ی خطا شده ام شکسته بال ترین بنده ی خدا شده ام ولی نشسته به چشم ترم ندامت ها و نیمه راه ترین یار توبه ها شده ام گناه من نفسم را به سینه چسبانده بعید نیست شده ام شکسته پشت من از بار معصیتهایم ز خویش خسته ام از خوبها سوا شده ام به آستان کـریمت پناه آوردم ز بس گناه نمودم چه بی حیا شده ام مرا به خاطر اشک خود بپذیر مرا که نذر غم شاه شده ام چه باک از شب قبر و نکیر و منکرها چرا که گریه کن عشق سر جدا شده ام کفن به درد من نخواهد خورد منی که خون جگر داغ بوریا شده ام همیشه راه مرا کربلا رقم زده اند اگر چه در به در کوچه ی خطا شده ام : در قیامت که سر از خاک به در خواهم کرد باز هم در غم تو خاک به سر خواهم کرد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هی داد میزنیم که از تو نشانه نیست یک روز میرسی تو و جای بهانه نیست یا عرض حاجت است و یا که شکایت است آقا ببخش اگر غزلـم عاشقانه نیست خوشحالم از فراق تو شعری سرودم و تاریخ ماندگاری آن جاودانه نیست ما را به بام خود بنشان که بدون تو در هیچ جا نشانه ای از آب و دانه نیست گفتم بیا به خانه ی قلبم، تو آمدی تو آمدی ولی کسی انگار خانه نیست با تیغ روزگار چه بهتر جدا شود وقتی سرم طفیلی این آستانه نیست دیگر زیاد بر لبمان این ترانه نیست جز در غم کمان شدن عمه زینبت خون اشکهای جاری تو بیکرانه نیست مُرد از غـم نمردن در ماتم بر پیکرش بگو که رد تازیانه نیست : 💔 و خدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر مگر ارزش دیدن دارد؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکرلله، که اینجا همگی مشغولیم کارگرهای تو هستیم و همه پُر کاریم و تو آقایی و ماها همه از دَم نوکـر تو تکی، ما همه پُر جمعیت و بسیاریم باز هم مجلستان پر شده از همهمه و.... این صدای سخن عشق، فقط یک داری و یک عالم و آدم ما همه گرم طوافیم و وسط کرب و بلاست باز هم حسرت شش گوشه ی تو داغ دل است اصلا انگار که تقدیر، گره خورده به آن دل ما مثل دخیلی ست، به هر پنجره اش مثل قفلی که به زنجیر، گره خورده به آن جای دوری نرود گـر بشوم زائـر تـو رحم کن بر منِ جامانده و دور افتاده این گدای حَـرَمَـت را تو بیا و دریاب بغض کرده وَ به یک گوشه صبور افتاده : 💔 مثل موجی که به روی آب بازی میکند نام نیکت در دل من سرفرازی میکند ذکر اسمت می شود مشکل گشای دردها گفٺن یک یاحسین، صد چاره سازی میکند سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درجهان شاهی به جز شاه نجف افسانه است هرکه مولایش شود، غیر علی دیوانه است هرکه در بندش شود با جرعه ای، مستش کند چون که حیدر صاحب جامِ می و میخانه است جرعه ای از جام حیدر را بنوش، به به ببین غیر این میخانه هر جایی روی غمخانه است نقد حیدر را بگیر، ورنه هلاکی آدمی وعده اش بر حوض کوثر، درب سقاخانه است عشق را از میثم خرما فروش آموختم گرد شمع روی حیدر قنبرش پروانه است سنگ حیدر را بزن بر سینه ات گر مخلصی مرحم غمهای مولا حضرت ریحانه است خوش بود آن دل که در مدح امیرالمؤمنین دم به دم، هوهو کنان در ناله ی مستانه است هرکه را در دل بود الطاف پاک حیدری در میان دوستانش عالم فرزانه است نام او نام خدا و حرف او حرف خدا هرکه عاشق بر خداست با مرتضی همخانه است : دست من گیر که با دست شما سرپایم از  همان   بدو  تولد   شده ای  مولایم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شروعِ روضه‌ی او انتهایِ آن کوچه‌ست وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچه‌ست چه روضه‌ها که نخوانده‌ست در سکوتِ خودش چرا که مرثیه‌ی بی صدایِ آن کوچه‌ست نرفته‌ خاطره‌ی تلخِ کوچه از ذهنش هنوز شاهده بر روضه‌هایِ آن کوچه‌ست همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچه‌ست شبیه صاعقه، دستی به رویِ مادر خورد که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچه‌ست به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم که گوشواره‌‌ی مادر کجایِ آن کوچه‌ست به شکلِ خون، غمِ در سینه‌اش به لب آمد نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچه‌ست میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچه‌ست : من که از کار شما سر در نیاوردم کریم هرچه من بد میکنم، آقا بزرگم می کنی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زانو زدند پیش تو با احترام همه شاه و گدا و صاحب مال و مقام همه از آسمان عشق امامت رسیدی و شد نقشه های شوم عدو ناتمام همه امشب طواف، دور تو باید کنند خلق جای صفا و مروه و بیت الحرام همه در وصف جایگاه رفیعت همین بس است صف بسته اند پشت سرت ده امام همه ای عشق، دومین حسن بن علی ما تو پادشاه هستی و ماهم غلام همه زائر شدیم از ره دور و نشسته ایم حالا در انتظار علیک السلام همه دلتنگ سامرای تو هستیم دلتنگ عطر صحن و سرایت مدام همه : آمـاده شده... کاسه‌ی خـالیِ گدایی همنام حسن، بی‌ برو برگرد کریم است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ولادت با سعادت علیه السلام مبارک باد🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام حاجت ما را به ما خدا داده میان این همه کشور به ما رضا داده دلم هوای طواف دور مرقدش دارد دلم هوای زیارت به مشهدش دارد چه می شود که شبی در رواق و ایوانت تو را ببینم و خود را کنم به قربانت چه می شود که شبی جارو بر حرم بزنم شبی به همره مهدی کمی قدم بزنم دخیل پنجره فولاد تو کنم دل را به پای توست بریزم تمام حاصل را چه می شود که ز سقاخانه ات دهی آبم کمی تو روضه بخوانی برای اربابم کمی تو روضه بخوانی ز حال طفل رباب که شد ز تیر سه شعبه گلوی او سیراب سری که کوچک و بوسیدنی و زیبا بود به روی نیزه چرا در میان سرها بود : چایِ روضه قَلبِ عاشِق را هَوایی می کُنَد یادِ بی آبی دِلَـم را نِینَوایی می کُنَد غالباً در روضه یِ ارباب مَشهَد میدَهند اکثراً ما را رِضا کَرب و بَلایی می کُنَد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانو همیشه خیر شما میرسد به ما از تو چقدر بوی رضا میرسد به ما شاعر شدم که دعبل دربارتان شوم هرچه نمیرسد، که عبا میرسد به ما این شور هیئتی جوانان شهرمـان از آب شور شهر شما میرسد به ما وقتی مزار حضرت زهرا مزار توست بوی بهشت هم زِ دوجا میرسد به ما از لطف بیکرانه ی تو جمکـرانی ام از هر سه شنبه حس دعا میرسد به ما بانو جواب پرسش من را خودت بده آیا برات میرسد به ما؟ : بی سبب نیست،شماجلوه ی اسرارشدی اولین هستی که حرم دار شدی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز وفات سلام الله علیها تسلیت باد🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزهای هفته را با عشق تو سر میکنم تا به جمعه میرسم احساس دیگر میکنم حس دیدار تو در من جمعه غوغا میکند جمعه ها چشمان خودرا حلقه بردرمیکنم درغروب جمعه بغضم در گلو وا مـیشود چشم خودرا در نبودت جمعه ها ترمیکنم آنقدر در کوچه ها فریاد نامت میکنم گوش اهل کوچه را با نام تو کر میکنم شک ندارم درد جمعه درد بی درمان توست نام زیبای تورا هر جمعه از بر میکنم کل هفته خانه را با گل مزین میکنم بازهم گلهای خودرا جمعه پرپر میکنم گرچه میدانم نمیایی ولی این را بدان جمعه ای دیگر برای دیدنت سر میکنم : 💔 سحرِ جمعه، نجف، کربُ بلا، هرجایی به دعا محتاجیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام