eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
73 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2هزار ویدیو
2 فایل
@Yazinb69armaghan اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی از وصیتنامه شهید مصطفی شیخ الاسلامی 👈" هرگز رهبر انقلاب را تنها نـــــگذارید "👉 💠شهدارا یاکنید حتی با یک صلوات💠 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
بہ‌سوریہ‌کہ‌اعزام‌شده‌بود بعضۍ‌شب‌ها‌با‌هــم‌در‌فضای مجازۍ‌چٺ‌میکردیم بیشتر‌حرفهایماݩ‌احوالپرسۍ‌بود او چیزی مینوشت و من چیزی مینوشتم و‌اندڪ‌ آبۍ‌میریختیم‌بر‌آتش دلتنگۍ‌ماݩ... روزهای آخر ماموریتش بود گوشۍ‌تلفن‌همراهم‌را‌ڪہ روشن‌کردم دیدم‌عباس‌برایم‌کلۍپیام فرستاده‌است...! وقتۍ‌دیده‌بود‌ڪه‌من‌آنلاین نیستم نوشتہ‌بود: آمدم‌نبودۍ؛‌وعده‌ۍ‌ما‌بهشت.. بہ‌روایت‌همسرشهید🌸 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
AUD-20210715-WA0163.mp3
3.94M
⏯ واحد احساسی امام_زمان(عج) 🍃تو با خبری از دلم و هر چی که گفتم 🍃هر وقت که دلم میگیره یاد تو میفتم 🎤 محمود کریمی 👌بسیار دلنشین 🌷 التماس دعا 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️یا صاحب الزمان! ای روشنی بخشِ دلم، تو آفتابی کِی میشود بی پرده بر دنیا بتابی؟! 🌹 🌹 کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ ] ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌[ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔊| پروردگار من مرا تنها مگذار... سوره مبارکه انبیا ، آیه۸۹ 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_شهید_چمران 🌹🍃 🌷🕊#زندگی_نامه_و_خاطرات : #شهید_دکتر_مصطفی_چمران فصل دوم ..( قسمت اول)🌹🍃 🌷
🌹🍃 🌷🕊 : فصل دوم ..( قسمت دوم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین کم کم بچه ها یاد می گرفتند بگویند ما این را می خواهیم و آن یکی را نمی خواهیم یکی از دختران مدرسه صنعتی جبل عامل که جرات اظهار نظر را از مصطفی یاد گرفته بود، رفت پیش مدیر و مدرسه و گفت ما معلم قرآن می خواهیم. کلاس نقاشی یا موسیقی نمی خواستند و به این مدیر که از طرف خودش تصمیم گرفته بود که به جای معلم نقاشی معلم رقص بیاورد اعتراض کرد می گفت ما این را نمی خواهیم مدیر هم برگشت گفت: شما دیگر محصل مدرسه ما نیستید و دختر هم شروع کرد به بحث کردن. دیر از جواب دادن فرار می کرد آخر گفت: شما از کی می توانید بگویید باید؟ دختر هم جواب داد من تنها نمی گوییم ما می گوییم آقای مدیر یک خنده تمسخر آمیزی کرد که مثلا شما از کی آدم شده اید؟ دختر دست از پا فشاری بر نداشت رفت سراغ یک روحانی. به روحانی گفت شما عادت کردید بنشینید در خانه، منتظر باشید که خبر بدهند کسی مرده و بروید برایش نماز بخوانید میت به نماز شما نیازی ندارد ما به شما نیاز داریم ببایید قرآن درس بدهید روحانی هم متعجب پرسید مگر چه شده؟ یک هو برای چه؟ گفت برای چی ندارد بچه های ما باید قرآن یاد بگیرند. روحانی هم از اوضاع خطرناک آن روزها برایش گفته بود در آن زمان جرات طلبه ها کم شده بود و خیلی از فعالیت های اجتماعی مربوط به خودشان را دیگر انجام نمی دادند دختر جلوی اش آمده بود که اگر کتک تان زدند اشکال ندارد جهاد فی سبیل الله است. آخرش این شد که همان روحانی را مجاب کرد که برود و توی مدرسه قرآن درس بدهد این کار موجی در منطقه ایجاد کرد اولیای بچه ها می آمدند و به مدیران مدارس فشار می آوردند که باید زنگ قرآن داشته باشند همه این ها کار چمران بود برای این روز برنامه ریزی کرده بود. مصطفی موسس مجموعه های تعبئه بود این گروه نوعی بسیج بود که از شیعیان داوطلب جنگ با اسرائیا یا دشمنان داخلی و فالانژها عضو می گرفت پشتیبانی از این گروه هم با خود دکتر بود. یک بار شیعیان در منطقه بیروت شرقی تحت تاثیر محاصره قرار گرفته بودند و خزب کتائب تمام منطقه شیعی در نبعه را محاصره کرده بودد. مصطفی به فکر ارسال سلاح به مردم این منطقه افتاد و برای این کار ابتکار جالبی زد او تاکسی سلاح ها را به داخل مناطق محاصره شده می فرستاد. زیر تاکسی چند تفنگ ، جعبه فشنگ و مهمات را جاسازی می کرد و برای شان می فرستاد. هر که را دیده ام علی را دوست می دارد و در مقابل عظمت و انسانیت او تعظیم می کند. علی تبلور ارزش های انسان هاست که لا اقل به صورت آرزو عطش درونی و قلبی ما را تسکین می دهد. به کوچک و بزرگ نزدیک بود یعنی به مشکلات همه رسیدگی می کرد مشکلات شخصی و مشکلات عمومی شان را به شکل مستقیم و بی واسطه حل می کرد لحظه ای از عمرش را تلف نمی کرد و هیچ وقت ضایع شده ای نداشت شب زنده دار بود و بسیاری از اوقات وقتی کارش در بیروت تمام می شد ساعت دو یا سه بعد از نیمه شب به صور بر می گشت در حالی که مسیرش پر بود از خطرهای جور واجور او سوژه تیراندازی بسیاری از گروه های داخلی و خارجی بود در لبنان به مصطفی می گفتند: ابوالفقرا یعنی پدر فقیران بعضی وقت ها فاصله مدرسه و منزلش را که بیش تر از یک ساعت و نیم راه بود ا پای پیاده می رفت خدایا تو را شکر می کنم که با فقر آشنایم کردی تا رنچ گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم خدایا تو را شکر می کنم که مرا با درد آشنا کردی تا درد درمندان را لمس کنم. 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---