eitaa logo
「شاخ ݩݕاٺツ」
422 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
202 فایل
﷽ شاخ نبات 🍯💛 تو دهه هشتادی هستی و لایق بهترین ها پس خوش بگذرون 🥰🧡 اینجا همون دورهمیه ‼️ . .دوستاتم بیار😉 لینک حرف ناشناس https://daigo.ir/secret/8412366535 ارتباط با ادمین @Gerafist_8622. اینستاگرام: @shakh_nabat_1400
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇 ♥️ : : + چی بگم. پروازم پرید می‌مونم. فکر نمی‌کردم بیاید دلگیر شدم حداقل یک خداحافظی می کردید و می‌رفتید + میشه بغض نکنید حتما یه قسمتی بوده که الان اینجام. بازم شما به خانومیت ببخش همه چی و توضیح میدم بریم یه جا بشینیم؟ _ بله بریم. ولی لطفا به کسی نگید که نرفتم تا حرفاتون و بزنید و من اقدام به رفتن کنم. آروین کلافه دستی به موهایش کشید. + بزار یه چیزی بهتون بگم " در‌بساط‌ یاد‌ ما‌ جز‌ خاطراتت‌ هیچ‌ نیست، خیمه کرده آن خیالت در دل ویران ما . ." اونوقت شما حرف از رفتن می‌زنید؟ سکوت کردم راست می‌گفت دلم همینجا بود و پیش او کجا می خواستم بروم. گوشه ای نشستیم و منتظر شدم تا شروع به صحبت کند. + نمیدونم از کجا شروع کنم اما باید بگم.. چجوری بگم.. الان میگم یلحظه صبر کنید... سرش پایین بود و خنده ام گرفته بود. خودش با خودش درگیر بود. + راستش من به شما.. علاقه دارم یعنی چطوری بگم خودتون بهتر میدونید یکی دوروزه نیست اگر هم که تا الان نگفتم فقط خواستم مطمئن بشم از خودم و نمی خواستم این فقط یک هوس باشه. از همون زمان بچگی که میدیدمتون همش مراقبتون بودم دیگه ننه علی هم فهمیده بود و بهم میگفت خداشمارو برای هم ساخته اما دست تقدیر مارو از هم دور کرد. مطمئن نبودم شماهم همین حس و نسبت به من دارید یا نه اما فکر کنم با این حال و احوالی که ازتون دیدم شما هم همین حس رو به من دارید. حالا میشه نری؟ بمونی همینجا یعنی مشکلی ندارم که برید درس بخونید اما باشید تا اگر اجازه بدید با خانواده بیایم برای امر خیر تمام حرف هایش برایم شیرین بودی، مثل شیرینی قند. کیلو کیلو در دلم قند آب می‌شد و ضربان قلبم تند تند می‌زد. آرام حرف میزد و طنین صدایش در گوشم می پیچید. صحبتش که تمام شد آخیشی گفت و منتظر جوابی از من شد. خداراشکر کردم که بلاخره آروین به عشقش نسبت به من اعتراف کرد و همه گذشته را دور ریخت و دوباره از نو ساخت. بازهم اشک هایم روانه شد. سکوتم را که دید سر بلند کرد و با نگرانی به صورتم خیره شد. + چیز بدی گفتم؟ چیزی شد؟ حالتون خوبه؟ لبخندی به نگرانی اش زدم. _ خوبم. با این حرفایی که زدید خوبم فکر میکردم این عشق یکطرفست : : ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓