«#شعر_شما⛱» در بساطم کوله باری از گناه آورده ام حسرت و آه و غم و شرمِ نگاه آورده ام سر به زیر و شرمگین از عمر رفته بر فنا از پسِ موی سفید، روی سیاه آورده ام گر چه من خیلی بدم آقا ولی از کودکی در تکایا با عزایت سر به راه آورده ام نیستم لایق ولی دل پایگاه مهر توست این دو چشم اشکبارم را گواه آورده ام آه ای "اَمّن یُجیب" مُضطران بی پناه پیش تو بهرِ نجات خود پناه آورده ام در زمان آب خوردن همزمان با یاد تو نام زیبای تو را با سوز و آه آورده ام ای حسین ای آبروی هر دو عالم، مانده ام با چه رویی روی در این بارگاه آورده ام #اکبر_باقری #مخاطب_کانال 🍭@shakhee_nabat

«#شعر_شما ⛱» حس می کنم این روزها خیلی پریشانم از اینکه غیر از پیشِ تو باشم گریزانم تو مهربان و نازنین و خوبی اما من گاهی بَدَم این را خودم هم خوب می دانم بد کرده با ما روزگار اینگونه با اجبار درگیر توفانی تو و من خیسِ بارانم می آیی و شعر از وجودم می شود سرشار بنشین تو پیشم هر زمانی شعر می خوانم باید بفهمی از نگاهم  دوستت دارم حاجت به گفتن نیست چون گویاست چشمانم فریااااد بعد از رفتنت از دل کشیدم آه من تا ابد مشتاق دیدار تو می مانم یکبار بوسیدم لبت را و هزاران بار از اینکه کم بوسیدمت از دل پشیمانم #اکبر_باقری 🍭@shakhee_nabat