Ardeshir_Kamkar-Zard_Malijeh-(WWW.IRMP3.IR).mp3
2.41M
🎼🎼🎼
«#مهمان_موسیقی🎵»
«#موسیقی_محلی🛖»
در مناطق کوهستانی و جنگلهای دیلمان که در جنوب شهرستان لاهیجان در استان گیلان قرار دارد، یک نوع گنجشک کوچک با پرهای زرد دیده میشود که با گویش محلی به آن «زرده ملیجک» میگویند
. در زبان گیلکی «ملیجه» به معنای گنجشک است و به دلیل اینکه گنجشکِ زرد، جثهٔ کوچکی دارد به آن «ملیجک» میگویند. در لهجهٔ اهالی شرق گیلان این پرنده «ملیجی» نیز خوانده میشود. در هنگام بالزدن و پرواز، از بالهای این پرندهٔ کوچک، صدای ظریف و زیبایی شنیده میشود.
در فروردین سال ۱۳۰۶ ابوالحسن صبا همراه با ارکستر مدرسهٔ عالی موسیقی به سرپرستی علینقی وزیری برای اجرای کنسرت به شهرهای رشت و بندر انزلی سفر کرد. مردم گیلان تحت تأثیر ویولن نوازی صبا، از وزیری خواستند تا یک مدرسهٔ موسیقی در رشت تأسیس کند. او نیز از این درخواست استقبال کرد. و پس از مدتی مقدمات برپایی شعبهٔ مدرسهٔ عالی موسیقی در رشت را با مدیریت ابوالحسن صبا فراهم کرد.
صبا که در سفرهای خود به شمال و نواحی دیگر ایران به دنبال کشف نغمهها و ایدههای موسیقی بود، تحت تأثیر صدای بالهای گنجشکِ زرد گیلان، قطعهٔ زرد ملیجه را ساخت.
قطعهٔ زرد ملیجه در آواز دشتی دستگاه شور ساخته شده و دارای وزنی دوضربی است.
قطعه ای که شنیدید همان زرد ملیجه به نوازندگی اردشیر کامکار و پشنگ کامکار است.
🦋
🎼🎼🎼
🍭 @shakhee_nabat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
بگویید که ما (مسلمین) ایمان به خدا آوردهایم و به آن کتابی که بر پیغمبر ما فرستادند و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان او نازل شده و به آنچه به موسی و عیسی داده شده و هم به آنچه به پیغمبران از جانب خدا داده شده، به همه عقیدهمندیم و میان هیچ یک از آنان فرق نگذاریم و تسلیم فرمان او هستیم.
( آیه ۱۳۶ سوره بقره)
🍭@shakhee_nabat
#برای_یار❤️
روزِ وداعِ من کسی تنگ دلی نمیکند
بس که به دوستیِ او با همه شهر دشمنم
#فروغى_بسطامى
🍭@shakhee_nabat
#تقویم_ادبی🗓»
📍۱۴ تیر ماه روز قلم
◾کتاب نخواندن، قطع غیر عمد قلم هاست.
#عباس_گلکار
◾اهل قلم هرروز " قلمی" تر می شوند . #سعید_دهفولی
◾برای رفتن به خدمت نویسندگی سر مداد را تراشیدند.
#سحر_قهرمانی
◾کلمات تند و تیز دهان قلم را میسوزاند.
#کوثر_ابراهیمپور
◾قلم همیشه یک قدم از پاکن جلو تر است
#حسین_ابراهیمی_بارچانی
◾سرشکسته شد، نویسنده ای که از قلم افتاد.......!
#عباس_پای_پوزان
◾خامه که وارد لبنیات شد، قلم هم به ادبیات صادر شد.
#حسین_منزوی
◾کاغذ بدون قلم لال است.
#لیدا_سلیمانی_رها
◾سرِ سبز درخت،به تلافی زبان سرخ قلم،به باد میرود!
#حسین_فرد
◾دست خسته کارگر، بدون قلم هم فریاد می کشد.
#سیدمصطفی_صابری
◾کاغذ برای دل سیاهی قلم، ریش سفیدی می کند.
#نائله_یوسفی
◾قلم پیری را دیدم که لغزش های جوانی اش را می نوشت.
#جواد_گنجلو
◾مداد را هر جور قلم کنند ، از حرفش کوتاه نمی آید !
#اصغر_رضایی_گماری
◾قصاب که قلم خوبی ندارد حساب و کتابش خالی است. #پروین_بنایی
◾چون از قلماش چیزی نیفتاد دستش قلم شد.
#افسانه_بختیاری_نژاد
◾عده ای خط فقر را بدون قلم تمرین می کنند.
#حسین_ناژفر
◾پایش را "قلم" کردند، "اثرش" در همه روزنامه ها پیدا شد!
#فاطمه_علیپور
◾اینقدر سیگار کشید تا ریهاش تابلوی سیاه قلم شد.
#شکوفه_رضایی_دولت_آبادی
◾عاقبت کار، قلم حاشیه ساز شد!
#موسی_رئیسی
◾هر وقت سیاه قلم می بینم
به آن تسلیت می گویم .
#متین_یحیی_زاده
◾قلم سیاه، سفید را هم سیاه می نویسد.
#علی_مبارکی
◾قلم چاپلوس نمی نویسد بالا می آورد...!!!
#محمد_علی_آئینی
◾قلم درد را فهمید ؛از آن روز که از آزادی نوشت...
#زهرا_حسینپور
◾عاشق کاغذ سفیدی هستم که حرف های قلم دروغگو را باور نمی کند.
#پرويزشاپور
◾قلمش طرفدار نداشت اما قلم آرایشش کشته می داد.
#علیرضاجمشیدی
◾قلم با حضور کاغذ به سکوتش پایان داد.
#سیدحسین_محفوظی
◾اهلِ "قلم" به نوعِ غذا اهميت نمي دهند!
#منیره_پنج_تنی
◾ از دو چیز کاری بر نمی آید:قلم شکسته و دهان بسته
#حسن_روحانی
◾مردم گرسنه، قلم گوسفند را به قلم نویسنده ترجیح میدهند.
#سعید_نکویی_ریزی
◾دیکته دیکتاتور،بدون قلم است
#حسین_مهدوی_فر
◾هرچه تپش قلم بالاتر،فشار خون پادشاه هم بالاتر
#علی_مهارتی
▪️قلم،همین که سر روی دامان کاغذ میگذارد، اشک میریزد.
#حسین_مسیبی
▪️قلم را که دوباره به دست گرفت،
هر چه نوشته بود را قلم گرفت!
#حسن_مسیبی
▪️صداى قلم هميشه بلند است.
#مجيدفربد
▪️قلم به دست بودیم قبل از قلم شدن دستانمان
#موسی_موسوی
▪️ یکی قلم می زند...
یکی قلم را می زند...!
#علی_درویش
▪️قلم برای رسیدن به اهدافش روی دفتر حساب میکند.
#مهدی_یساولی
▪️قلم تا به آخر خط رسید، ورق برگشت.
#فردین_اروانه
▪️یک قطره از جوهر قلم قاضی، میتواند روزگاری را سیاه کند.
حسین_آبدارباشینژاد
▪️خرچنگ و قورباغه، برای کسب مقام شلختگی، از سر و کول قلم بالا رفتند!
#وحید_جمشیدی
▪️مدادی که «عرضش» زیاد شود، طولش کم میشود.
#احمد_فایض
▪️بعضی قلمها را باید حجامت کرد، بیش از حد کثیف مینویسند!
#عذرا_امینی
▪️بی رنگ می نویسد،قلمم کم خونی گرفته است..
#فرزانه_صیاد
▪️قلم گرسنه ،با دیدن روی ماه کاغذ سیر شد.
#عزیز_آذین_فرد
▪️غرور قلم شکست وقتی زیر تیغ قلم تراش جان باخت.
#سجاد_حقیقی
▪️قلم بیدار،خوابش کم است.
#منظر_ابراهیم_پور
▪️از وقتی دست به قلم شده ام پایم را قلم کرده اند.
#لیلا_زکی_پور
▪️کاغذ بدجنس ،زیر پای قلم را خالی می کند !
#طاهر_نیک_آزاد
◼️حنجره برای نالیدن فراوان است ، مرا قلم بتراش
#علیرضا_بهرهی
◼️بیا دست شعرهایم را بگیر ،دارند از قلم می افتند .
#مهدی_موفق
◼️برای اینکه نقدهایش را به رشته تحریر درآورد،قلم پای مردم را شکست.
#کوثر_کیانپور
◼️قلم پايش را شکستند براي همين است در نوشتن لنگ ميزند
#فاطمه_قائینی
◼️چشمها با زبان بيزباني حرف مـيزنند و حرفي از قلم نمـياندازند.
#حدیثه_شریفی
◼️نقاشی که قلممو نداشت، با دستان خالی پر کشید.
#حسین_مقدسی_نیا
◼️بعضی قلم به دستان از قلم افتاده اند
#رضا_وارسته
◼️پاهایم را قلم می کنم اگر راهی به جز رسیدن به تو را برود .
#محبوبه_بوری
◼️برای بزرگ شدن نویسنده، «قلم» کوچک شد.
#سحر_قهرمانی
#کاریکلماتور
🍭@shakhee_nabat
«#عکس_نوشته📷»
نون والقلم و ما یسطرون...
قسم به قلم و آنچه از عطر نوشتن میتراود.
هرگاه خیال در باغ تنهایی وجود و اندیشه در خلوت پاک ضمیر فارغ از برق ها و درخشندگیهای دنیا درونم را پر میکند، تنها لمس دستهای قلم است که به یاریم میشتابد. آنگاه که با دست اجبار لبهای سخن را میدوزند، فریاد سکوتم را قلم با خونش بر صفحه کاغذ نقش میزند.
آنگاه که دل صندوقچه حرفهای ناگفتهای میشود که زبانم از گفتنش قاصر است، آنگاه که سینه پر میشود از راز عشق و آنگاه که بر لبه پرتگاه عشق نغمه مهر سر دادن برایم میسر نیست، بار فریاد و صدا و حتی سکوتم را قلم است که مهربانانه بر دوش میکشد و بر حریر لطیف کاغذ مینگارد. این قلم است که افکارم را مینویسد، اسرارم را مینگارد، نگاهم را میخواند، قلبم را میلرزاند، غمم را مرهم مینهد و آنقدر یاریم میکند تا درونم را خالی کند تا مهیای پذیرش احساساتی دوباره، تجربهای تازه و زیستنی از نو شوم.
«قسم به جان قلم خوردهام که نای قلم را
به دست گیرم و تا آخرین رمق بنویسم »
#روز_قلم
دکتر #فاطمه_نعنافروش
🍭@shakhee_nabat
«قلم: از لغز تا جاندار انگاری»
جایگاه قلم به عنوان ابزار نوشتن همیشه مورد توجه نویسندگان و شاعران قرار گرفته است و در ادب کهن بیشتر به ابزار نوشتن یا به جنس قلم اشاره شده است.
عثمان مختاری در مقدمه یکی از قصایدش در قالب لغز به توصیف قلم میپردازد. این توصیفها با استفاده از آرایهای چون تشبیه هنری و تقویت شده است.
ارزش قلم به دلیل آنچه به یادگار میگذارد و اثری که خلق میکند، نزد پیشینیان والا بوده است تا جایی که رودکی دست قلم و نویسنده را از دست نوازنده ارزشمندتر میداند:
اگرچه چنگ نوازان لطیف دست بوند/ فدای دست قلم باد دست چنگ نواز
کلک و خامه که مصداقهای معادل و از مترادفات قلم هستند در شعر سبک عراقی به وفور دیده میشود و از همین دوران است که علاوه بر کاربرد قلم در ترکیبات تشبیهی و کنایهها، به قلم جان بخشیده، به طوری که تمام احساسات انسانی را به قلم نسبت دادهاند.
سعدی از گریستن و همدردی قلم با گفتارش سخن میگوید:
ز سوزناکی گفتار من قلم بگریست /که در نی آتش سوزنده زودتر گیرد
حافظ، قلم یا همان کلک را شاخه نبات و معشوق خود میداند:
حافظ چه طرفه شاخه نباتی است کلک تو/ کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است
و با نسبت دادن زبان به قلم به قدرت نویسندگی خود اشاره مینماید:
مدعی گو لغز و نکته به حافظ مفروش /کلک ما نیز زبانی و بیانی دارد
در دوره مشروطه که اتفاقات سیاسی و اجتماعی به دستان توانای شاعران و نویسندگان رقم میخورد، قلم به عنوان ابزار نوشتن انسانی است که مورد خطاب شاعر قرار میگیرد.
دکتر #فاطمه_نعنافروش
🍭@shakhee_nabat
شعر «ای قلم» سروده سید اشرف الدین گیلانی،نسیم شمال، بارزترین نوع از این انسان انگاری و شخصیت بخشی است:
غلغلی انداختی در شهر تهران ای قلم
خوش حمایت میکنی از شرع قرآن ای قلم
گشت از برق تو ظاهر نور ایمان ای قلم
مشکلات خلق گردد از تو آسان ای قلم
نیستی آزاد در ایران ویران ای قلم
ای قلم تا میتوانی در قلمدان صبر کن
یوسفآسا سالها در کنج زندان صبر کن
همچو یعقوب حزین در بیت الاحزان صبر کن
کور شو بیرون نیا از شهر کنعان ای قلم
نیستی آزاد در ایران ویران ای قلم
ای قلم پنداشتی هنگامه ی دانشوری است
دوره ی علم آمده هر کس به عرفان مشتری است
تو نفهمیدی که اوضاع جهان خر تو خری است
خر همان است و عوض گردیده پالان ای قلم
نیستی آزاد در ایران ویران ای قلم
ایها الشاعر تو هم از شعر گفتن لال باش
شعر یعنی چه برو حمال شو رمال باش
حقه بازی کن تو هم مانند رندان ای قلم
نیستی آزاد در ایران ویران ای قلم
#مسمط
🍭@shakhee_nabat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا ۖ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ ۖ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
پس اگر به آنچه شما ایمان آوردید یهود و نصاری نیز ایمان آوردند، راه حق یافتهاند و اگر (از حق) روی بگردانند شک نیست که آنها در ستیز با حق خواهند بود و خداوند تو را از شر و آسیب آنها نگه میدارد و خدا شنوا و داناست.
( آیه ۱۳۷ سوره بقره)
🍭@shakhee_nabat