eitaa logo
گنجینه شاخه طوبی
2هزار دنبال‌کننده
176 عکس
97 ویدیو
37 فایل
گنجینه شاخه طوبی کانال دوم شاخه طوبی مرجع معرفی کتب و آثار و شرح دروس ارزشمند علامه ذوالفنون حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه .... @shakhehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec کانال درسی @shakhehtoba
مشاهده در ایتا
دانلود
استادصمدی-تمتع انسان کامل.mp3
2.33M
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🌹گنجینه شاخه طوبی کانال نشر و پیاده سازی آثار 🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
گنجینه شاخه طوبی
#استادصمدی‌آملی #تمتع‌انسان‌مکتفی ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳
🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ قرار است انسان خلیفة الله باشد، به هر حال هیچیک از خلفای الهی، در زمین هنوز نتوانسته اند یک تمتع و استفاده کافی را ببرند. بزرگترین استفاده ی یک انسان کامل اینست که بتواند کمالات را به اجتماع منتقل کند و اجتماع بالا بیاید، تعالی پیدا کند؛ قوی بشوند؛ عاقل بشوند؛ سعادتمند بشوند. این بهترین تمتع یک انسان کامل است. آن کسی که مقام شریف امریت و انشائی دارد که هرچه بخواهد، بداند؛ یکجا داراست. و در مقام عقل بالمستفاد، تمام معقولات مطلقا در محضر او، بالاراده، همه بالفعل حاضر است. کل علوم و کل معلومات و مشهودات به علم شهودی در موطن عقل بالمستفاد، بالفعل حاضر می شود؛ به صرف اراده است. مقام امریت فقط به اراده وابسته است: إنما أمره إذا اراد شیئاً؛ اگر یک چیزی را اراده بفرماید که به صورت امری به آن شیء توجه ایجادی کند، إنما أمره إذا أراد شیئاً، این است که أن یقول له کن فیکون؛ که این یقول و قول و گفتن به معنای حکم حتمی قضایی است؛ حتی قَدَر هم نیست؛ فوق قضاست که بر اساس قضای الهی، اگر اراده تعلق بگیرد، امر بلافاصله مقام انشائی را انشاء می کند: إنما یقول له کن فیکون. که در پایان سوره یس، و بیده ملکوت کل شیء؛ اینها انسانهای مقام الأمری اند؛ انسانهایی هستند که ظرفیت استعدادی شان، بر اساس مقام امر است. بهترین لذت یک انسان صاحب امر، که یکی از القاب صدگانه و بیش از صدگانه حضرت بقیة الله است اینست که صاحب الأمرند، بهترین لذتشان اینست که بتوانند دست ما را بگیرند و ما را از دار تدریج، به صورت تدریجی برسانند به مقام انشاء و مقام امریت؛ همانطوری که خودشان در مقام امرند ما را هم برسانند به مقام کن فیکون الهی؛ به ما هم کن ایجادی بدهند. بسم الله الرحمن الرحیم ما هم بسم الله الرحمن الرحیم ایجادی بشود که مقام کنِ انسان عرفانی است: به بسم الله الرحمن الرحیم است که عارف در مقام کن مقیم است این بهترین لذت انسانهای کامل است... انسان عاقل، معقولات غذای اوست؛ انسان عاشق، عشق غذای اوست؛ انسان متفکر در عالم، سیر در معقولات، راه اوست که دائماً سایر است؛ جریانی است، سریانی است، در عالم در حال گشت و گذار عقلانی است و هرچه غذای عقلی دارد، می گیرد. ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ماه 🌹گنجینه شاخه طوبی 🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
استادصمدی-صاحب نفس مکتفی.mp3
3.69M
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🌹گنجینه شاخه طوبی 🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
گنجینه شاخه طوبی
#استادصمدی‌آملی #صاحب‌نفس‌مکتفی ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛
🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ انسانهای کاملی که خودشان به مقام امر رسیده اند، دوست دارند؛ حبّ الهی در درونشان نهفته شده است؛ نه بخیل اند؛ نه حسودند؛ نه ممسک اند؛ دوست دارند؛ بر اساس خمیره شان؛ که دست ما را بگیرند؛ بالا ببرند؛ غصه می خورند برای ما؛ که عرض کردیم دوجای قرآن، اوایل سوره قصص، و سوره شعرا، به جناب رسول الله برای ما آنقدر غصه می خورد، برای مردمان عصرشان، برای آینده شان، برای ما، هر شب داشت ما را مشاهده می کرد؛ هر شب داشت مردم را مشاهده می کرد؛ در معراج، همینجور گروه گروه، طیف طیف، روزگار روزگار، عصر عصر اینها را مشاهده می کرد، ببیند از قبلی ها چه خبر بود از بعدی ها چخبر است؟ تمام کسانی که از قبل رفته اند، طور وجودیشان تبدل جوهری پیدا کرد، به عالم برزخ و عالم مثال صعودی منتقل شده اند، اینها را مشاهده می کرد ببیند چخبر است؟ چجور خودشان را ساخته اند؟ چکار کردند؟ حرف انبیایشان را گوش دادند؟ ندادند؟ همینطور هر شب می آمد خبر می داد. دیشب چه ها دیدیم، چه طیف ها دیدیم. آینده ها هم همینطور. فقط انسان کامل صاحب نفس مکتفی این در محدوده ی زمانی نیست؛ درست است بر اساس حرکت جوهری جسم او از عالم طبیعت و ماده برخاست اما نظام خلقت به حرکت جوهریه در سیر صعودی، همین که از عالم ماده برخاست، به محض اینکه مقام تجرد خیالی نفس برزخی نفس رسیده، سراسر مثالیات آدم، چه در مقام سیر نزولی، و چه صعودی؛ چه برزخ نزولی که قبل از آمدن اینجا، در آن رتبه ی وجودی همه عبور کردیم؛ و چه در برزخ صعودی که همه ی آنهایی که از اینجا رفته اند و مثل ماهایی که هنوز از اینجا نرفته ایم؛ ولی کسی قوه ی آن را داشته باشد می تواند آینده ی ما را هم در مقام برزخ صعودی مشاهده کند چون برزخ صعودی ما، در ما مندمج است؛ همین الآن ما پیش همدیگر نشسته ایم در قبر بدن جسم طبیعی دفنیم، بعد وقتی از این قبر مبعوث بشویم، می شود برزخ صعودی. و این هم برای کسانی که چشمشان باز است همین الآن مشاهده می کنند. و لذا جناب رسول الله همه را مشاهده می کرد. تا نفس به تجرد عقلی برسد می تواند تمام اشیای عقلی در سیر نزولی عالم را مشاهده کند؛ حالا ما از آنها یک چند تا مثلا فرشته و ملکی را می گوییم مثلاً جبرائیل، عزرائیل، عزرازیل، مثلاً، اسرافیل، یک چند تعدادی. وگرنه اگر بخواهید بروید در ئیل ملائکه که ملائکه همه ئیلی اند؛ میکا، ئیل؛ اسراف، ئیل؛ جبرا، ئیل؛ همه ئیلی اند و این ئیل ها غیر متناهی اند؛ محدود نمی شوند. و لذا به آدم یک راهی یاد می دهند که بشود به تمام این ئیل ها دست پیدا کنیم منتها به شرطی که دست به خلقت عالم نزنیم. مشکل کسانی که می آیند در این مسیرها می افتند این است که درجا یک چیزکی گیرشان آمده، درجا دست عملی دراز می کنند به عالم، همه می مانند. عالم دیگر راهشان نمی دهد. چون خلقت بر اساس حق است و نظم خلقت بر اساس حق است؛ هرچه را که باید بشود می شود و هرچه که نباید بشود نمی شود و به ما گفته اند دعا کنید. و لذا کسانی که این مسیرهای سنگین را رفته اند و برگشته اند گفتند که آقا همان راه دعا و مناجات و قربانی و صدقه دادن و مثلاً نماز خواندن و راههای اینجوری، نذریات و توسلات ، شما همان راه را طی کنید. نیایید در اینجا. اینجا خطرناک است. اگر این راه را می خواهی طی کنی بری برسی به دست تصرف، آنی پس ات می زنند، پس گردنی محکم می خورند. خیلی ها می خورند. از کسانی که در این مسیرها راه افتادند و دست به کار می شوند؛ هزار هزار یکی هم از مستحصلات عبور نمی کنند و به هیچ وجه راهشان نمی دهند. نظام، نظام هستی خیلی منسجم است. در درس هشتم، نهم ، دهم دروس معرفت نفس داشتیم پیوستگی اشیا که چجور با هم پیوسته اند. همه از دم به هم پیوسته اند؛ هیچ گسستگی نداریم آقاجان. اصلاً. گسستگی نداریم. یکپارچه همه به هم پیوسته اند. اگر یک ذره را برگیری از جای خلل افتد همه عالم سراپا ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ماه 🌹گنجینه شاخه طوبی 🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
گنجینه شاخه طوبی
#استادصمدی‌آملی #صاحب‌نفس‌مکتفی ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛
🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ و لذا خاتم انبیا با خبر است. حضرت آدم که در مقام توجه ایجادی به کمون خودش مراجعه کرده، که مکنون، یعنی کِنّ، کِنّ یعنی آنی که باطن باطن است. مثلاً یک دانه سیب داریم. تمام اجزایی که زیر این پوست است همه علی الظاهر باطن اند دیگر؛ نمی بینیم همه ی این اجزا را. برویم به آن قلب سیب، آن قلب قلبش، یک نقطه ای را آنجا پیدا کنیم؛ آنرا می گویند کِنّ این سیب. که آن دیگر از همه پنهان تر است. کِنّ. می شود مکنون. در کنّ همه ی اشیا، در عالم مکنون، می شود مراجعه کنی به کِنّ خودت، به درون خودت. إنّه لقرآنٌ کریمٌ* في کتابٍ مَکنوُن* لا یمسُّهُ إلّا المُطَهَّروُن هر فردی از افراد انسان یک کِنّ دارد. مکنون دارد. آن مکنون را حتی خودش هم بدون طهارت نمی تواند مسّ اش کند. فلذا هیچگاه به کِنّ خودش هم نمی رسد اگر طهارت پیدا نکند. اگر آلوده باشد به کِنّ خودش هم نمی رسد فلذا کِنّ او هم برایش مکشوف نیست. آن کِنّ همه ربط وجودی است به حقیقت عالم، به حق. به حقیقة الحقایق. و این ربط وجودی برداشتنی نیست چون خلقت است، تکوین است؛ متن واقع است. اعتباریات نیست. واقعیات است. به تعبیر روز، رئالیستی است، ایده آلیستی نیست. متن واقع است. و لذا انسان به کِنّ خودش مراجعه کند که حضرت آدم به کتاب مکنون خودش مراجعه کرده، تمام آنچه که از نسل او از او صادر می شود، همه را مشاهده کرده، مطلقا، همه را، از اول تا آخر. اصلا این خصیصه ی انسان کامل است ، و این خصیصه ی انسان کامل هم معنایش این نیست که این جزو به اصطلاح اختصاصیات آنهاست و دیگران حق ورود ندارند؛ نه. آنها کسانی اند که این اطلاع بر مغیبات و مکنونات را خودکفایی، به اذن الله عمل می کنند و به دست می آورند ؛ ماها باید بالاخره با چه زحمتی در خدمت اساتید، بزرگان، کسانی که تهذیب نفس کرده اند، به محضر آنها رفتن، شاید بتوانیم به گوشه ای از مکنوناتمان دست پیدا کنیم که بعید هم هست به این راحتی بتوان دست پیدا کرد اما آنها دست پیدا می کنند. ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🌹گنجینه شاخه طوبی 🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
استادصمدی-سلطان اسم ظاهروباطن.mp3
1.23M
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🌹گنجینه شاخه طوبی 🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
گنجینه شاخه طوبی
#استادصمدی‌آملی #سلطان‌اسم‌ظاهروباطن ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱
هرچه می خواهی استفاده کنی همینجا. درست است آدم خوبی بود، نماز شب خوان بود، اهل دین بود، آزارش به مردم نرسیده، حق الناسی هم به گردن ندارد، اما به هرحال مثلاً جوان است، تصادف کرده، غش کرده، سرطان گرفته، از این نشئه رفته، درست است، اما چون هنوز اینجا خیلی نکاشته، نه اینکه آنطرف برای او صور برزخیه خوش مشهود نشود، می شود؛ اما باز وقتی مراتب بالاتر را می بیند؛ می بیند باید می آمد به دنیا، بیشتر می توانست استفاده کند. چرا نماز شبانه روز پنج وقت برای ما، پنج تا نماز، هرچه استفاده بکنی لذتش، بعد معلوم می شود. البته، همین الآنش هم هست؛ منتها برای ما مکشوف شهودی نیست. برای کسانی که ما را می بینند آنوقت می گویند، این نماز ظهر که خواندی، اگر بدانی که چه عالم ها گیر تو آمده، در سریره ی تو، در سرّ وجودی تو الآن نمی بینی آقا که چه عوالمی مکشوف شده، منتها این حقایق مکشوفه الآن در تحت اسم شریف باطن قرار گرفته، اسم ظاهر مأموریت ندارد که این را اظهارش بکند مگر کسی بشود که سلطان اسم ظاهر بر انسان حاکم بشود و انسان نفس عمل را جزای خودش ببیند. یک حرف خوب زدی همین الآن ببینی این حرف چه رهاوردی داشته؛ یک کار خیری کردی همین الآن ببینی صورت برزخی این کار خیرت، یک دستگیری فقیر کردی؛ مثلاً یک گرفتاری را نجات دادی؛ یک بی بضاعتی را کمک کردی؛ هرچه. که اسم ظاهر اینجا الآن سلطانش این است که فقط ظواهر اشیا را نشان می دهد؛ مأموریتش این نیست که بواطن اشیا و اعمال را اسم ظاهر، ظاهر کند. این مأموریتش نیست. حالا چرا؟ سرّش باید در بحث اسماء الله آدم به دنبال سرّش برود. ولی به محض اینکه طور عوض شد، آنوقت سلطان اسم باطن می آید، و تمام بواطن، همه بر اساس اسم باطن همه ظاهر می شوند آنوقت آنجا سلطان ظهور اسم باطن می شود که این سلطان ظهور اسم باطن، برای همه ی انسانهای کامل، به ویژه برای بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف است. چون صاحب نفس کتاب مکنونی است: ذلک الکتاب لا ریب فیه. ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🌹گنجینه شاخه طوبی 🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
استادصمدی-آداب قرائت.mp3
1.67M
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی ماه مبارک فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🌹گنجینه شاخه طوبی 🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
گنجینه شاخه طوبی
#استادصمدی‌آملی #آداب_قرائت ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی ماه مبارک #رمضان۱۴۴۵ فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ #
_ استاد صمدی آملی این که یکی می‌گوید ببینم این قاری، این آیه را میخواند کدام قاری چند دقیقه و چند ثانیه طول می داد مثلا اما این قاری شده سه دقیقه این خیلی، نه این ها همه تعلق آور است هیچ وقت قاری درمقام سراح قرار نمی‌گیرد. این قاری اقراء و قرا نیست این بالا نمی‌گیرد، این ارتقاء وجودی پیدا نمی‌کند بله در الفاظ، در لحن، در موسیقی و امثال این ها رنگ می‌گیرید، منول است موسیقی او منول است صوت او منول است لحن او مقید است، نه خودش تنها باشد و حال بگیرد تنهای تنها و قرآن تلاوت کند و جذب قرآن شود کاری هم ندارد نه اینکه یک حزب بخواند، یک جزء بخواند شب چهاردهم بخوانم، شب پانزدهم بخوانم اصلاکاری به عالم طبیعت به زمان، مکان به حدود اشیاء کاری به این ها نداشته باشد در منزل سراح قرآن بخواند که قرائت قرآنش سراحی باشد منزل اطلاق، منزل بی قیدی منزل بی توجهی به غیر حق متعال به هيچ کس کاری نداشته باشد فقط باخدا، فقط در محضر جناب رسول الله درمحضر حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد الله ، ادب حضور مع آقا رسول الله، ادب حضور مع امام حاضر که من مات و لم یعرف امام زمان مات میتت جاهلیه اگر این حدیث را بخواهیم به عمق برویم منی که دارم قرآن تلاوت میکنم اگر در محضر حضرت خاتم الاولیاء الی اطلاق بقيه الله دارم عرض میشوم و ادب حضور امام را به کار می برم وقرآن تلاوت میکنم اینجا معلوم است اگر در این لحظه بمیرم جزو اون کسانی که همانند مردار جاهلیت مردند نیستم ، عارف به امام زمانم، قاری عارف به امام زمان قاری هست که داره قرآن محمد، قرآن متحد با امیر مؤمنین، قرآنی که در محضر ادب و حفظ حضور امام زمان است با این دارد قرآن می‌خواند اگر درهمین لحظه از دنیا برود موتش موت جاهلیت نیست اما اگر در همین لحظه برای اینکه دیگران تشویق کنند نمیگم بده اما به هرحال این توجه ای به انسان کامل نداره توجه ای به غیب ندارد توجه ای به اسرار قرآن نداره توجه به درجات قرآن ندارد خوب البته یه برکاتی برای او در حد قرآن درمرتبه الفاظ و تجوید وقرائت تجویدی و امثال این ها و مراعات الفاظیه قرآنی براش حاصل میشه نه اینکه نشه اما اونی که مقصد حقیقی قاری قرآن است اقرء وقرء میخوند که بالا برود به درجات انبیا راه پیدا می‌کند به مراتب وجودی صدیقین را پیدا میکنه با کسانی که در مقام صدق محض قرار دارند فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر قرار می‌گیرد ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی ماه مبارک فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🌹گنجینه شاخه طوبی 🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک 🙏💢
استادصمدی-سلطان اسم ظاهروباطن.mp3
1.23M
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ کاری از گروه شاخه طوبی 🌹کانال گنجینه شاخه طوبی مرجع نشر اثار و شرح دروس،🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک لطفا 🙏💢
🔻فایل متنی پیاده شده سخنرانی شب۲۳ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴فزوردین ۱۴۰۳ هرچه می خواهی استفاده کنی همینجا. درست است آدم خوبی بود، نماز شب خوان بود، اهل دین بود، آزارش به مردم نرسیده، حق الناسی هم به گردن ندارد، اما به هرحال مثلاً جوان است، تصادف کرده، غش کرده، سرطان گرفته، از این نشئه رفته، درست است، اما چون هنوز اینجا خیلی نکاشته، نه اینکه آنطرف برای او صور برزخیه خوش مشهود نشود، می شود؛ اما باز وقتی مراتب بالاتر را می بیند؛ می بیند باید می آمد به دنیا، بیشتر می توانست استفاده کند. چرا نماز شبانه روز پنج وقت برای ما، پنج تا نماز، هرچه استفاده بکنی لذتش، بعد معلوم می شود. البته، همین الآنش هم هست؛ منتها برای ما مکشوف شهودی نیست. برای کسانی که ما را می بینند آنوقت می گویند، این نماز ظهر که خواندی، اگر بدانی که چه عالم ها گیر تو آمده، در سریره ی تو، در سرّ وجودی تو الآن نمی بینی آقا که چه عوالمی مکشوف شده، منتها این حقایق مکشوفه الآن در تحت اسم شریف باطن قرار گرفته، اسم ظاهر مأموریت ندارد که این را اظهارش بکند مگر کسی بشود که سلطان اسم ظاهر بر انسان حاکم بشود و انسان نفس عمل را جزای خودش ببیند. یک حرف خوب زدی همین الآن ببینی این حرف چه رهاوردی داشته؛ یک کار خیری کردی همین الآن ببینی صورت برزخی این کار خیرت، یک دستگیری فقیر کردی؛ مثلاً یک گرفتاری را نجات دادی؛ یک بی بضاعتی را کمک کردی؛ هرچه. که اسم ظاهر اینجا الآن سلطانش این است که فقط ظواهر اشیا را نشان می دهد؛ مأموریتش این نیست که بواطن اشیا و اعمال را اسم ظاهر، ظاهر کند. این مأموریتش نیست. حالا چرا؟ سرّش باید در بحث اسماء الله آدم به دنبال سرّش برود. ولی به محض اینکه طور عوض شد، آنوقت سلطان اسم باطن می آید، و تمام بواطن، همه بر اساس اسم باطن همه ظاهر می شوند آنوقت آنجا سلطان ظهور اسم باطن می شود که این سلطان ظهور اسم باطن، برای همه ی انسانهای کامل، به ویژه برای بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف است. چون صاحب نفس کتاب مکنونی است: ذلک الکتاب لا ریب فیه. ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی ماه مبارک فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ کاری از گروه شاخه طوبی 🌹کانال گنجینه شاخه طوبی مرجع نشر اثار و شرح دروس،🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک لطفا 🙏💢
استادصمدی-لطائف معراج پیامبر.mp3
1.55M
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ کاری از گروه شاخه طوبی پیاده شده متن در 👇👇 🌹کانال گنجینه شاخه طوبی مرجع نشر اثار و شرح دروس،🌹 @shakhehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک لطفا 🙏💢
گنجینه شاخه طوبی
#استادصمدی‌آملی #لطائف‌معراج‌پیامبر ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، چهارده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ یکی از لطائف معراج خاتم الانبیا این است که همه ی انبیای طول تاریخ که موفق نشدند از جنبه ظاهری در نشئه طبیعت در زمان ظهور حضرت خاتم الانبیا باشند، و جسم مبارک آقا را زیارت بکنند، همه از این نشئه رفته اند، عنایت می فرمایید؟ تمام آن بزرگواران همه تحت الشعاع نفس حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله و سلم قرار می گیرند. و لذا آقاجان به معراج می رود. یعنی طور مادی، تبدل جوهری به مقام روح قدسیه و احکام روح قدسی حاکم می شود، آنوقت نه تنها معراجش، هم روحانی است، معراجش جسمانی هم هست؛ سبحان الله. حالا جسم هم با او می رود. در مقام توجه ایجادی نوعاً اهل معرفت جسم را اینجا جا می گذارند، خودشان می روند. اما صاحب نفس قدسیه ی ختمی خاتم الانبیا، جسم هم با او می رفت. دم به دم. جسم هم با آقا می رفت. که معراج هم جسمانی بود هم روحانی بود. منتها هیچ معراج و امثال اینها برایشان لذت ندارد. چون در معراج هرچه بواطن اشیاست ، بخصوص بواطن انسانها بر آنها ظهور می کند، فقط غمّ است. فقط غصه است. فقط اشکال و صور است. و لذا روایات معراجیه را مشاهده بفرمایید که می گوید دیشب رفتم گروهی اینجور دیدم؛ گروهی را داشتند عذابشان می کردند؛ گروهی آنطوری؛ آب داغ به دهانشان می ریختند، یک سری را با گیسوانشان آویزان کرده بودند؛ یک سری هم زبانهایشان را قیچی می کردند. از جبرئیل سوال می کردم که اینها معلوم است مراد از این سوال ، سوال استکشافی معقولات و حقائق آن سویی است در لوح نفس ناطقه خاتم الانبیا که در حقیقت جبرئیل شأنی از شؤون حضرت می شود. جبرئیل شأنی از شؤون خاتم الانبیا می شود. حالا سوال می کند در مقامی که الآن می خواهند بیایند به ما بگویند ما چه دیدیم، آنی که معقولات دیده، مشهودات دیده، بیده ملکوت کل شیء ، ملکوت اشیا را دیده، جبروت موجودات عالم را دیده، دیگر می خواهد بیاید این را به ما بگوید با چه زبانی بگوید؟ شما یک خواب دیده اید می خواهی به دوستت بگویی آب دیدم خوشمزه بود، می گویی نمی توانم ، من چه بگویم؟ مثل اینهایی که الآن تعریف می کنند می گویند نمی دانیم چه بگوییم. بله راست می گوید. نمی شود طور مثالی را بیارید به الفاظ مادی به لسان در بیاوری، به گفتار در بیاوری. هرچه بیاوری مجبوری تنزلش بدهی بگویی آقا مثلاً اگر بگویم این آب، بهترین آب گوارا چقدر خوشمزه است؟ مثلاً هزار برابرش بکن. عنایت می فرمایید؟ مثل نقشه خوانی. می گوید هر یک سانت این نقشه مثلاً پنجاه هزار متر است، یک میلیون متر است؛ به جنبه ی تعادلی بالا. خب ما چکار کنیم؟ غیر از این راهی نداری. مجبوری تنزل بدهی در قالب الفاظ این را مطرحش کنی . راهی غیر از این نداری. و لذا جناب رسول الله تنزیل می کرد. می فرمود اینطور، آن طور. کاری از گروه شاخه طوبی 🌹کانال گنجینه شاخه طوبی مرجع نشر اثار و شرح دروس،🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک لطفا 🙏💢
هدایت شده از کانال شاخه طوبی
استادصمدی-شیوه تحصیل علم.mp3
7.25M
؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب 28 ماه مبارک رمضان، نوزده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄ کاری از گروه شاخه طوبی متن پیاده شده فایل در 👇👇 🌹کانال گنجینه شاخه طوبی مرجع نشر اثار و شرح دروس،🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک لطفا 🙏💢
قسمت اول ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب 28 ماه مبارک رمضان، نوزده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄ سیری در معارف قرآنی و روایی، آقای صمدی آملی شب ۲۸ ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳/۱/۱۹ اولین سوال را باید انسان از خودش شروع کند: من کیستم؟ بابا! ما اصلا نخواستیم تو خداشناسی کنی، پیغمبرشناسی کنی، امام شناسی کنی، قیامت شناسی کنی، محض رضای خدا همه را بگذار روی زمین، نمی‌خواهیم از تو. فقط خودت را شناسایی کن، از خودت بپرس من کیستم؟ این منِ خودت را باز کن! این اَنَا را باز کن. بعد ببین تمام جوانب این "من" برای تو روشن می‌شود. یک وقتی آقاجان فرمود، خودشان هم همین‌طور عمل کردند. یعنی وقتی وارد مدرسه که اول مکتب خانه و ملاخانه می‌گفتند، در اینجا می‌گفتیم ملاخانه، مکتب‌خانه. سیره‌ی آقا این بود: هر کتابی (مکتب‌خانه فرق نمی‌کند، دبستان، چون دبیرستان نرفتند. شش ابتدایی رفتند بعد شدند طلبه) هر کتابی برای خواندن دستت می‌آید، این کتاب ابتدایی دارد، این ابتدا را که شروع می‌کنی می‌زنی صفحه‌ی اول، این صفحه‌ی اول را تا خوب یاد نگرفتی صفحه‌ی دوم نرو. این صفحه‌ی اول را باز کردی این را تا خوب تمام مطالبش به دستت نیامده ورق نزن، صفحه‌ی دوم نرو، چون صفحه‌ی دوم رفتی صفحه‌ی دوم مترتب بر صفحه اول است. وقتی در صفحه‌ی اول نقطه‌ی مجهول داری و می‌روی صفحه‌ی دوم، مجهول‌ات بیشتر می‌شود. چون فهم صفحه‌ی دوم به صفحه‌ی اول مترتب است و من در صفحه‌ی اول مجهولات دارم. وقتی در صفحه‌ی اول مجهولات دارم هیچ‌گاه نمی‌شود از مجهولات به معلومات رسید، باید از معلومات به معلومات برسی. لذا ما یا طلبه می‌شویم یا مدرسه می‌رویم یا هرچه می‌رویم، می‌بینی صفحه‌ی اول هنوز خوب نفهمیده، می‌گویند آقا معلم فردا درس داده رفت صفحه‌ی دوم. یا معلمی که می‌بینی شاگرد او صفحه‌ی اول را هنوز خوب نفهمیده چرا صفحه‌ی دوم می‌رود؟ بعد می‌گوید چون از بالا، از آموزش و پرورش، دستور دادند من باید این کتاب را تا (مثلا) اردیبهشت تمام‌اش کنم .خب بابا !! امسال تا اردیبهشت تمام نشود، بگذارید کتابی که (مثلا) کتاب سال اول است، امسال این بچه ها اگر به خوبی می‌خواهند درس بخوانند تا نصفش را خوب بخوانند. خب باشد! همان نصف را بخوانند. چه ضرورتی دارد که از اول تا آخر، نقطه‌های جهل داری؟ یعنی درس اول را شاگرد خوب حل نکرده رفته درس دوم ، یک چیزکی شاگرد از درس اول فهمیده، چیزکی از درس دوم فهمیده، سوم فهمید همین‌طور می‌رود. به این نمی‌شود بگوییم نتیجه تابع اخس مقدمتین است. حالا تو می‌توانی بگویی این محصل این کتاب را فهمید یا نفهمید؟ بله از هر درسی یه چیزایی فهمید، ولی یه چیزایی هم نفهمید. سوال: باید بگوییم این محصل این کتاب را خواند و فهمید؟ یا باید بگوییم این کتاب را خواند و نفهمید؟ نتیجه تابع فهم است یا عدم فهم ؟ نتیجه همیشه تابع اخس مقدمتین است (عنایت می‌فرمایید؟) این پس نخوانده. حالا کلاس اولش این است، کلاس دوم هم همین است، سوم هم همین، پنجم هم همین است، دیپلم هم می‌رود همین است، حوزه هم می‌رود همین است. حوزه هم می‌آید، جامع المقدمات دست می‌گیرد، هنوز صرف (مثلا) امثله برایش حل نشده، می‌رود شرح امثله. شرح امثله هنوز برایش حل نشده می‌رود، صرف میر، می‌رود عوامل، می‌رود صمدیه. بعد یک دفعه می‌بینی که آقا چشم باز کرده، حال شما کجا هستید؟ الان دارم معالم می‌خوانم، الان دارم لمعه می‌خوانم. الان دارم مکاسب می‌خوانم. قبلش چه کار کردی؟ یک روز درسش را رفت، یک روز نرفته، اول درس بوده، آخر درس نبوده، اول نیامده آخر زود رفته. (عنایت می فرمایید؟!) سوال: آیا این محصل درس خواند یا نخواند؟ چون در طی این سال‌های درسش ناخوانده‌ها فراوان دارد. غایب بوده، نبوده، این هفته مسافر بود، آن هفته مسافر بود. درست است آقا؟ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب 28 ماه مبارک رمضان، نوزده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄ کاری از گروه شاخه طوبی 👇👇 🌹کانال گنجینه شاخه طوبی مرجع نشر اثار و شرح دروس،🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک لطفا 🙏💢
قسمت دوم ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب 28 ماه مبارک رمضان، نوزده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄ بعد هم تازه در چیزهایی طوری‌ست. حوزه، آنجا که درس آزاد باشد، مگر اینکه مدرسه باشد، مدرسه یک شاگردی را ثبت نام می‌کند، بعد می‌گوید فلان روز بیا، کلاس هر ساعتی حاضر است، غیاب است (فلان و اینها). اما به‌طور عمومی حوزه این‌طور نیست، درس‌ها آزاد است (عنایت می‌فرماید؟) بعد می‌بینید طلبه یا چند روز درس را نمی‌آید یا... . به‌هرحال فرق نمی‌کند، چه طلبه باشد، چه دانشجو باشد، چه ابتدایی باشد، چه دوران نهایی باشد، آقا جان! یک کتابی را خوانده، یک رشته ای را خوانده از این رشته باید هزاران مطلب بداند، صدتا مطلب را می‌داند، صدها مطلب برایش حل نشده، آن‌وقت باید بگوییم این رشته را خواند یا نخواند. نتیجه‌ تابع اخس مقدمتین را نخوانده. نه، نخوانده است، اسمش هست حجت‌الاسلام اسمش هست آیت‌الله، علامه، فیلسوف، اسم آن یکی هست مهندس، آن یکی دکتر، آن یکی پروفسور، اما این مسیری که آمده در تحصیل تا اینجا، این‌قدر نایافته‌ها و مجهولات برای او هست، آن‌و‌قت، نتیجه تابع اخس مقدمتین هست. ایشان خوب این درس‌ها را نخوانده. ایشان به‌عنوان یک معلم، به‌عنوان یک محصل قوی به‌حساب نمی‌آید، محصل نیست. و لذا آقاجان وقتی وارد درس شدند (این طوری) فرمود؛ تا طلبه یک صفحه‌ای که اول کتاب هست، تا این را خوب حلش نکرد، صفحه‌ی دوم نرود. تا این کتاب، جامع المقدمات حل نشده دنبال سیوطی نرود، تا آن یکی را حل نکرده دنبال رتبه‌ی بالاتر نرود، این نتیجه نمی‌گیرد. بی‌سوادی می‌آورد، جهل می‌آورد. بعد آن جاهایی که علم با جهل آمیخته شود، علم خطرناک در می‌آید، علم اگر با جهل آمیخته باشد این علم خطرناک می‌شود، چرا؟ برای اینکه شخص خیال می‌کند عالم شده، خیال می‌کند که آیت‌الله شده، خیال می‌کند که مثلا معلم شده، خیال می‌کند که مثلا دکتر شده، مهندس شده، پرفسور شده، درحالی‌که نشده، خطرناک است. بعضی از این روستایی‌های قدیمیِ ریشه‌دار می‌گفت: هرچه گرفتاری داریم از "نصف بَخونه‌" است، نصفه مُلا، نصفه مهندس، نصفه محصل، یعنی جهل او با علم او با هم‌دیگر آمیخته شده، و لذا مشکل‌ساز می‌شود، گرفتاری پیش می‌آید. ‌و این‌همه گرفتاری‌ها می‌بینید از همین‌ها هست. عناوین را داریم، معنون حاصل نشده است، عناوین هرچه بخواهید داریم. کم داریم عناوین؟ الان در وادی لباس ما، از ثقةالاسلام، معمولا اول که یک کمی طلبه بیاید، تازه جان‌کی بگیرد می‌گویند، ان‌شاالله فاضل شده، یعنی اهل فضلیت شده، یک فضیلتی از عنوان طلبگی‌اش پیدا شد، بعد کم‌کم جوری می‌شود که ثقةالاسلام می‌شود، بعد از این بالاتر می‌آید، نه تنها ثقه و موثق و اهل وثوقِ اسلام هست، حجت‌الاسلام می‌شود، یعنی کسی می‌شود که در اسلام ایشان برای شما می‌تواند یک حجت باشد، می‌گوید "من این کار را کردم" (جانِ خدا) چرا کردی؟ چون فلانی گفته، ایشان برای من حجت بود. بعد یک وقتی (نه بالاتر می‌آید) آیت‌الله می‌شود، بالاتر می‌آید علامه می‌شود، اینها را قدیمی‌ها به این راحتی به افراد اطلاق نمی‌کردند. شما الان پشت کتاب‌های اصول کافی را ببینید، نوشته: ثقةالاسلام کلینی، که الان ما اگر این لفظ ثقةالاسلام را بدهیم به یک مرجع تقلیدمان، بگوییم، البته خودشان که نه (نعوذ بالله) لابد اطرافیان‌شان اوقات‌شان تلخ می‌شود؛ نه آقا! باید بگویی: "آیت‌الله‌العظمی" ، آقا ثقةالاسلام خیلی کلمه سنگین است، ولی الان دیگر ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب 28 ماه مبارک رمضان، نوزده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄ کاری از گروه شاخه طوبی 👇👇 🌹کانال گنجینه شاخه طوبی مرجع نشر اثار و شرح دروس،🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک لطفا 🙏💢
قسمت سوم ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب 28 ماه مبارک رمضان، نوزده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄ قبلا اگر سیر و نیم‌سیر حساب می‌کردند، مو را از ماست می‌کشیدند تا یک طرف را بگویند ثقة‌الاسلام، الان دیگر خرواری است، اما معنون را ببین! آن زیرِ این عنوان چه وجود دارد؟ چیست؟ (عنایت می‌فرمایید؟) در مسائل دینی همین‌طور در مسائل علمی همین‌طور. حالا از این‌جا خروجی خوردیم، این نماز به این تضمینی، اگر کسی (می‌خواهد اهل‌الله بشود دیگر) می‌خواهد شبانه‌روز از این نماز مستقیماً با خدای متعال ارتباط برقرار کند، آقاجان اهل همت است، خودشان هم یک وقتی، یک جمعی خدمت‌شان بود، ایرا بود،منزل‌شان. (بعد، دیگر خیلی آفرین) یک نفر سؤال خوبی کرد به آقا عرض کرد؛ گفت آقا! اگر شما الان بروید با این فکرتان با این‌‌همه که‌ در طول عمرتان این‌همه تجربه کرده‌اید، امدید، اگر الان بروید مسجد جامع آمل به عنوان یک طلبه‌ی مبتدی، اما نه به اندازه‌ی آن روز، به اندازه‌ی امروز (که این‌همه تجربه دارید) از آنجا بخواهید به عنوان یک طلبه‌ی مبتدیِ مسجد جامع آمل کار را شروع کنید بیایید تا به این‌جایی که الان هستید، راه را چگونه می‌آیید؟ الان هریک از ما باشیم، می‌گوییم، (آنجا؟) نه آنجا کوتاهی کردیم، آنجا سال اول این‌طور شد... آقا فرمودند، شهد‌الله. اگر امروز هم من بروم در مسجد جامع آمل شروع کنم به طلبگی، تا برسم به اینی که امروز تجربه‌ام هست، همین‌طوری که راه را آمدم، به همین (همین) دقیق، همین (را) می‌آیم، نه کم نه زیاد. چون کم نمی‌گذارد، آن کسی که صفحه‌ی اول را باز کرد، تا نفهمید صفحه‌ی دوم نرفته، کتاب جامع المقدمات، این، مکتب خانه، فلان، فلان، هرچه را با دقت بخواند، دوباره صد بار هم ببرید باز همین است. بله یک چیزهای جدید برای انسان در تحقیقات حاصل می‌شود، آن‌که حرفی نیست، اما این کتاب را من خواندم، اگر به درستی خوانده باشم و راه را آمده باشم، می‌گویم آقا! دوباره همین راه را می‌آیم. نه پشیمانم، نه کم نه زیاد. شوخی نیست آقا! شما در طول سال در محضر اساتیدت (درست است آقا؟) شبانه روز باشید آن‌هم یک روز تعطیل نکنی فقط روز عاشورا و روز بیست و هشت صفر، شهادت امام حسن و رحلت خاتم انبیاء، همین د‌و روز. نه تابستان نه زمستان تعطیل نکند (یک مقطعی البته خدمت آقای شعرانی بودند) که آقای شعرانی جان به آقا فرمود که آقا! پُر زیاد داری از خودت کار می‌کشی من می‌ترسم که شما به سرنوشت ابن اعلم دچار بشوی. بعد آقا داستانش را فرمود؛ ابن اعلم بنده خدا خیلی آدم محقق، مطالعه، درس، بحث، تلاش، دیگر تمام، غرق در مسائل علمی سنگین، بعد دیگر به یک تعبیری یک‌دفعه دیگر پمپاژ کرد، بله. یک‌دفعه یک روزی تمام کتاب‌ها و همه‌ی وسایل و خانه و اتاق، حواس‌اش نبود، از بس که در علم غرق بود، دیگر به تعبیری زد مغزش اختلال پیدا کرده طفلی، همه را جمع کرد و همه را آتش زد. احتمالا (حالا یاد هم ندارم) خودش هم آتش خورده. بعد یک دفعه (گفت) ای ای من دارم چه‌کار می‌کنم؟ بعد آقای شعرانی جان فرمود: آقا! (به آقا جان ما فرمود) فرمود این‌قدر به خودت فشار نیاور. خب آقای شعرانی هم یک آدم کذایی محقق، مطلق علوم را کار کرده بود، می‌دانست محصل یعنی چه؟ (عنایت می‌فرمایید؟) که اساتید دانشگاه‌ها به او می‌گفتند (مثلا) حوزه‌های علمیه، طلبه‌ها، به آن صورت کار نمی‌کردند، می‌گفت شما طلبه ندیدید، ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب 28 ماه مبارک رمضان، نوزده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄ کاری از گروه شاخه طوبی 👇👇👇 🌹کانال گنجینه شاخه طوبی مرجع نشر اثار و شرح دروس،🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک لطفا 🙏💢
قسمت آخر ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب 28 ماه مبارک رمضان، نوزده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄ اگر می‌خواهید طلبه ببینید بروید مدرسه حاج ابوالفتح، بروید مدرسه مروی آقای حسن زاده را ببینید . خیلی از این اساتید دانشگاه‌ها آنروز حدود ۶۰، ۷۰ سال قبل اینها از دانشگاه راه می‌افتادند، می‌رفتند مدرسه‌ی مروی ببینند، این آقای حسن زاده کی هست که آقای شعرانی این‌قدر از او تعریف می‌کند؟ که بعد آقاجان فرمود: من به آقای شعرانی جان نگفتم من داشتم به سرنوشت ابن اعلم دچار می‌شدم. خیلی کار می‌کرد، یکی از آقایان علمایی که هم‌حجره‌ی آقا بود، هم‌درس وبحث هم بودند، از همین آمل ما هم بود، یک بزرگواری (که اسمش را ببرم حرفی ندارم، اما به خاطر یک نکته ای که اینجا... به هر حال) ایشان می‌گفت که ما دیگر (مثلا) همین درس ها را می‌رفتیم و می‌آمدیم، اما شب که استراحت می‌کردیم، صبح که برمی‌خواستیم می‌دیدیم تمام حجره‌ها همه نوشته. آقا می‌رفتند، پول هم نداشتند بروند دفتر بخرند (کاغذی دفتری چیزی بخرند بنویسند) همه‌اش این روزنامه باطله‌ها و مجلات باطله و اینها را می‌رفتند از مجله‌فروشی و روزنامه‌فروشی می‌خریدند. این را هم‌حجره‌ای آقا می‌گفت. می‌گفت، آقاجان! ما صبح که بلند می‌شدیم، می‌دیدیم آقا تمام این روزنامه‌ها همه سیاه شده و آقا دارد معادلات ریاضی، هیأت، نجوم، حساب، هندسه، علوم غریبه، همین‌طور دارد می‌نویسد، شب تا به صبح. که می‌فرمود سالیانی است که من نخوابیده ‌ام، خوابم نمی‌برد. گفتم. بارالها! من یک بچه دهاتی کسی نبودمکه، من آبرویی نداشتم. تو مرا آوردی اینجا علامه شعرانی به من دادی، آقای فاضل تونی به من دادی، آقای طباطبایی به من دادی، بعد (مثلا) این همه بزرگان من حالا شب بروم خانه بگیرم بخوابم؟ اصلا خوابم نمی‌برد، خوابم نمی‌برد. غذا، وقت نداشتم که غذا بخورم. اهل همّت این‌طوری است. و لذا دیگر حق دارد، حق دارد (در رساله‌ی اعتقادی که دارد نوشته) فرمود "اعتقاد من در مورد خودم این است که در علوم منقول و معقول مطلقا مجتهد هستم" ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء الحمدلله و لکن اکثرهم لایعلمون. اکثری نمی‌دانند اکثری که پدر و ننه‌ی بیچاره‌ی ساده‌ی من روستایی که نباید بدانند، آقا مجتهد است، نیست، مطلق است، مقید است، اینها نیست که، این "اکثر هًم" همان "اکثر هًم" آقایانی که در مسیر تعلیم و درس و بحث‌اند خبر ندارند که این‌طوری‌ست. و لذا یکی از آقایان مجتهدین به آقا رسیده بود، مرجع تقلید هم بود، به آقا رسید گفت: "آقا شما که در وادی تقلید و این‌گونه امور نیستید، هر کسی به شما سؤال شرعی می‌کند، به ما ارجاع دهید." حالا این آقا خودش خبر ندارد که آقا جان رساله‌ی مناسک حج‌شان حدود (مثلا) قریب ۵۰ سال قبل (مثلا) نوشته، داده دست کسانی که حج می‌رفتند و رساله‌ی عملیه‌شان قبل از انقلاب آمد. فرمودند که دیدیم اگر چاپ بکنیم گرفتار می‌شویم و از این به بعد به اسم مرجع تقلید و (مرجع تقلیدی وقت می‌گیرد) هر روز این می‌آید آن می‌آید آن می‌آید، اینها که کار من نیست آقاجان! هستند عزیزانی که اینها را انجام بدهند، زحمت‌ش را می‌کشند، همان‌ها ان‌شاالله خیرش را ببینند. ما وقت دیگر می‌خواهیم كار دیگر می‌خواهیم. می‌خواهد یک سطر دروس هیات پیاده شود. یک درس، دروس معرفت وقت و قبله پیاده شود، یک رساله‌ای مثل؛ میل کلی نوشته شود، یک رساله‌ای در ظلّ و تانژانت و اینها بیابد پیاده شود. یک رساله ای در فلسفه، در عرفان، در مطالب عالیه، جان آدم به لب می‌آید آقا! بعد تازه در مسائل عرفان حقیقی باید سیر و سلوک‌ها و دستورات و برنامه‌ها و اینها... حالا کجا می‌شود آدم وقت بکند که امروز این بیاید بگوید، آقا وضو را من می‌خواهم این‌طور بگیرم، این‌طور بگیرم یا آن‌طور بگیرم؟ حالا برو یک رساله ای پیدا کن، این وضو‌یت (پیدا کن این وضویت) را بگیر انجام بده. ان‌شاالله خدا هم قبول کند، چرا وقت خودت را می‌گیری وقت من هم چرا؟ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ 🎙 سخنرانی شب 28 ماه مبارک رمضان، نوزده فروردین ۱۴۰۳ ؛┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄ کاری از گروه شاخه طوبی 👇👇👇 🌹کانال گنجینه شاخه طوبی مرجع نشر اثار و شرح دروس،🌹 @shakehtoba2 https://eitaa.com/joinchat/402981015C5191148dec 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید کپی با ذکر لینک لطفا 🙏💢