♦️عبرت های عاشورا (۲)
🔸بازخوانی اندیشه های رهبری(95)
🔻ما باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسینبنعلی علیهالسّلام، آقازادهی اول دنیای اسلام و پسر خلیفهی مسلمین، پسر علیبنابیطالب علیهالصّلاةوالسّلام، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مینشست، سر بریدهاش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد!
از همان شهر آدمهایی به کربلا آمدند،
او و اصحاب او را با لب تشنه به شهادت رسانند
و حرم امیرالمؤمنین علیهالسّلام را به اسارت گرفتند!
🔻... قرآن جواب ما را داده است. قرآن، آن درد را به مسلمین معرفی میکند:
«فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا» (سوره مبارکه مريم آیه ۵۹)
🔻دو عامل، عامل اصلی این گمراهی و انحراف عمومی است:
1️⃣دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است.
فراموش کردن خدا و معنویت؛ حساب معنویت را از زندگی جدا کردن و توجه و ذکر و دعا و توسل و طلب از خدای متعال و توکل به خدا و محاسبات خدایی را از زندگی کنار گذاشتن.
2️⃣«و اتبعوا الشهوات»؛
دنبال شهوترانیها رفتن؛ دنبال هوسها رفتن و در یک جمله: دنیاطلبی. به فکر جمعآوری ثروت، جمعآوری مال و التذاذ به شهوات دنیا افتادن.
اینها را اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن. این، درد اساسی و بزرگ است.
🔻ما هم ممکن است به این درد دچار شویم.
اگر در جامعه اسلامی، آن حالت آرمانخواهی از بین برود یا ضعیف شود؛
هر کس به فکر این باشد که کلاهش را از معرکه در ببرد و از دیگران در دنیا عقب نیفتد؛
اینکه «دیگری جمع کرده است، ما هم برویم جمع کنیم
و خلاصه خود و مصالح خود را بر مصالح جامعه ترجیح دهیم»،
معلوم است که به این درد دچار خواهیم شد.
▪️بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا-۱۳۷۱/۰۴/۲۲
https://eitaa.com/rahbari1340
♦️نزدیکترین راه اصلاح جامعه :
بهره برداری مناسب از مجالس عزاداری سیدالشهداء (علیه السلام)
🔻اگر اين كشور بخواهد اصلاح بشود،
اگر بخواهد در جاده ترقى بيفتد،
در جاده تعالى بيفتد،
در جاده علم بيفتد،
در راه صنعت بيفتد،
در راه حرّيت و آزادىخواهى بيفتد،
بهترين راه و نزديكترين راه - اگر نگويم راه ديگرى نيست -
همين است كه از همين احساسات صادقانه مردم درباره حسين بن على كه حقيقت دارد
و واقعيت دارد
و درباره شخصى است كه شايسته اين احساسات است
و صاحب يك مكتب بسيار بزرگ و عالى است،
استفاده كنيم.
🔻چرا از دستور دين و مذهب خودمان( توصیه اهل بیت (ع) به اقامه مجالس عزاداری) پيروى نكنيم؟!
خيلى دستور خوبى است،
بايد از آن استفاده كرد.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خطابه و منبر(ده گفتار))، ج25، ص: 341- با ویرایش-
https://eitaa.com/shakhes1340
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ارزش فوقالعاده اشکی که در جهت هماهنگی با روح مقدس اباعبدالله باشد...
AUD-20220806-WA0017.mp3
2.1M
♦️ ذکر مصیبت شهادت حضرت علی اکبر(ع) از زبان شهید مطهری
♦️ابراز احساسات به سیدالشهداء ( به رغم همه نقایصی که هست) خیلی قيمت دارد
🔻- به رغم - همه نقايصى كه الآن در كار است خوشبختانه مردم، احساساتى بسيار پاك و احساساتى واقعى نسبت به سيد الشهداء (سلام اللَّه عليه) دارند.
🔻بعضى از اشخاص كه البته سوء نيت ندارند، چون مى بينند از اين قضيه سوء استفاده مى شود عقيده شان اين شده كه بايد بكلى اين قضيه از بين برود،
مىگويند مردم كه گريه مىكنند به علت اين است كه شنيده اند گناهانشان با اين گريه ها بخشيده مى شود و الّا گريه نمىكردند.
🔻نه آقا، اين اشتباه است.
واقعاً اين طور نيست.
مگر مىشود مردم را با تطميع گرياند؟!
🔻اگر اين جور است شما بياييد به يك عده مردم بگوييد در يك جا جمع بشوند و بگويند به هريك از شماها چك هزار تومانى مىدهيم به شرط اينكه بنشينيد نيم ساعت براى فلان شخص، مثلًا براى شاه عباس گريه بكنيد.
اگر گريه كردند!
مگر مىشود چنين چيزى؟!
گريه احساسات مىخواهد.
انسان تا متأثر نشود گريه نمىكند.
يا بايد حزن داشته باشد يا بايد شوق داشته باشد.
🔻در مردم واقعاً يك نوع احساساتى حقيقى نسبت به سيد الشهداء هست،
واقعاً امام حسين را دوست دارند
و به او عشق مىورزند
و از سوز دل برايش اشك مىريزند.
در اين محرم و صفر خروارها اشك از مردم ريخته مىشود،
در غير محرم و صفر چقدر ريخته مىشود!
تا حزنى نباشد،
تا اندوهى نباشد،
تا عشقى نباشد،
تا شوقى نباشد،
تا احساساتى نباشد
كه گريه نمى آيد.
🔻اين احساسات قيمت دارد،
خيلى هم قيمت دارد.
اما حالا آن طورى كه بايد و شايد استفاده نكرده ايم و استفاده ما استفاده كامل نيست مطلب ديگرى است به جاى خود.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خطابه و منبر(ده گفتار))، ج25، ص: 341-340-با ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️قصه شنیدنی و تکان دهنده «کمیت اسدی» یکی از مرثیه سرایان و روضه خوانان اهلبیت «علیهمالسلام»
( مقایسه ای بین مرثیه سرایی و روضه خوانی های ما و مرثیه سرایی و روضه خوانی عصر ائمه(ع))
⭕️ لطفاً تا پایان ملاحظه فرمایید
🔻...دعبل خزاعى مى دانيد كيست؟
🔻كميت اسدى مى دانيد كيست؟
اينها دو نفر روضه خوانند
اما نه مثل روضه خوانى من.
دو نفر شاعرند مرثيه گو
اما نه مثل مرثيه گويى هاى محتشم و غيره.
🔻دلم مى خواهد شما اشعار كميت اسدى، اشعار دعبل خزاعى و اشعار ابن الرومى و اشعار ابو فراس حَمْدانى كه به عربى است با همين اشعار محتشم كه هزارتا خواب برايش نقل مى كنند،
مقايسه كنيد و ببينيد آنها كجا و اينها كجا!
آنها دارند مكتب حسين را نشان مى دهند.
🔻كميت اسدى با همان اشعارش از يك سپاه بيشتر براى بنى اميه ضرر داشت.
اين مرد كى بود؟
يك روضه خوان بود اما چه روضه خوانى؟
آيا روضه خوانى بود كه بيايد چهارتا شعر مفت بخواند و پول بگيرد و برود؟
🔻شعر مى گفت كه تكان مىداد دنيا را، تكان مى داد دستگاه خلافت وقت را.
🔻عبد اللَّه بن حسن بن على، معروف به عبد اللَّه محض، تحت تأثير شعرهاى كميت قرار گرفت؛
به عنوان صله آن ابيات جاندار، سند مزرعه خود را آورد داد به كميت.
كميت گفت:
محال و ممتنع است كه بگيرم،
من مرثيهخوان سيد الشهداء هستم،
من براى خدا مرثيه گفته ام،
پول نمى گيرم.
اصرار فوق العاده كرد.
بالاخره گرفت.
🔻بعد از مدتى آمد پيش عبد اللَّه بن حسن بن على و گفت:
من خواهشى دارم از تو، آيا قبول مى كنى؟
گفت: البته قبول مى كنم، اما من كه نمى دانم چيست.
گفت:
اول بايد قول بدهى كه عمل مى كنى، بعد مى گويم. قول داد و شايد قسم هم خورد.
همينكه قول از او گرفت سند را آورد پس داد، گفت:
من نمى توانم اين را بگيرم.
🔻وقت ديگر بنى هاشم برايش پول جمع كردند و دادند، هر كارى كردند قبول نكرد و گفت:
محال و ممتنع است كه بگيرم.
🔻اين مرد به خاطر همين اشعار و همين نوع مرثيهخوانى چه سختي ها كشيد
و چه روزگارها ديد
و به چه وضعى او را كشتند!
🔻اين مرد را گرفتند و در خانه يوسف بن عمر ثقفى كه حاكم آن روز كوفه بود هشت نفر ريختند به سرش،
شمشيرها به بدنش زدند.
🔻آخرين حرفى كه در آخرين نفس گفت اين بود:
«اللَّهُمَّ آلَ مُحَمَّدٍ، اللَّهُمَّ آلَ مُحَمَّدٍ» خدايا اهل بيت پيغمبر، خدايا اهل بيت پيغمبر.
اين آخرين كلمه اى بود كه به زبان اين مرد آمد.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خطابه و منبر(ده گفتار))، ج25، ص: 339- با تلخیص و ویرایش-
https://eitaa.com/shakhes1340
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️مفاسد امر به معروف و نهی از منکر های جاهلانه!
♦️توصیه شهیدمطهری به مرثیه خوانان و مبلغان در مجالس عزاداری سیدالشهداء (ع)
🔻از جنبه اول بايد كسانى كه مرثيه خوانى مى كنند توجه داشته باشند به فلسفه قيام سيد الشهداء و به فلسفه دستوراتى كه ائمه اطهار درباره عزادارى داده اند.
🔻 بى جهت دستورى نداده اند.
بايد فلسفه قيام سيد الشهداء و هم فلسفه عزادارى آن حضرت را به مردم بگويند و مردم را آگاه كنند.
بايد مكرر اين مطلب را بگويند، نه يك بار و دو بار و ده بار و صد بار،
هميشه بايد به گوش مردم خوانده شود.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خطابه و منبر(ده گفتار))، ج25، ص: 342- با ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
1005862.mp3
2.56M
♦️ذکر مصیبت شهادت حضرت ابوالفضل(ع) از زبان شهید مطهری
♦️عبرت های عاشورا(۳)
🔸بازخوانی اندیشه های رهبری(96)
🔻...وقتی زور حاکم است، وقتی فساد حاکم است،
وقتی دروغ حاکم است و وقتی بیفضیلتی حاکم است،
کسی که دارای فضیلت است،
دارای صدق است،
دارای نور است،
دارای عرفان است
و دارای توجه به خداست،
جایش در زندانها یا در مقتل و مذبح یا در گودال قتلگاههاست.
🔻وقتی مثل امامی بر سر کار آمد،
یعنی ورق برگشت؛
شهوترانی و دنیاطلبی به انزوا رفت، وابستگی و فساد به انزوا رفت،
تقوی بالای کار آمد،
زهد روی کار آمد،
صفا و نورانیت آمد،
جهاد آمد،
دلسوزی برای انسانها آمد،
رحم و مروت و برادری و ایثار و از خودگذشتگی آمد.
امام که بر سر کار میآید،
یعنی این خصلتها میآید؛
یعنی این فضیلتها میآید؛
یعنی این ارزشها مطرح میشود.
🔻اگر این ارزشها را نگه داشتید، نظام امامت باقی میماند.
آن وقت امثال حسینبنعلی علیهالصّلاة والسّلام، دیگر به مذبح برده نمیشوند.
اما اگر اینها را از دست دادیم چه؟
اگر روحیهی بسیجی را از دست دادیم چه؟
اگر به جای توجه به تکلیف و وظیفه و آرمان الهی، به فکر تجملات شخصی خودمان افتادیم چه؟
اگر جوان بسیجی را، جوان مؤمن را، جوان بااخلاص را - که هیچ چیز نمیخواهد جز اینکه میدانی باشد که در راه خدا مجاهدت کند - در انزوا انداختیم
و آن آدم پرروی افزونخواه پرتوقع بیصفای بیمعنویت را مسلط کردیم چه؟
آن وقت همه چیز دگرگون خواهد شد.
🔻اگر در صدر اسلام فاصلهی بین رحلت نبی اکرم صلواتاللَّهوسلامهعلیه و شهادت جگرگوشهاش پنجاه سال شد،
در روزگار ما، این فاصله، خیلی کوتاهتر ممکن است بشود
و زودتر از این حرفها، فضیلتها و صاحبان فضایل ما به مذبح بروند.
باید نگذاریم.
باید در مقابل انحرافی که ممکن است دشمن بر ما تحمیل کند، بایستیم.
🔻پس، عبرتگیری از عاشورا این است که نگذاریم روح انقلاب در جامعه منزوی و فرزند انقلاب گوشهگیر شود.
▪️بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا.۱۳۷۱/۰۴/۲۲
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️تحلیل شهید مطهری از واقعه عاشورا (۱)
🔻حادثه عاشورا و تاريخچه كربلا دو صفحه دارد:
يك صفحه سفيد و نورانى،
و يك صفحه تاريك، سياه و ظلمانى
كه هر دو صفحه اش يا بى نظير است
و يا كم نظير
🔻اما صفحه سياه و تاريكش از آن نظر سياه و تاريك است كه در آن فقط جنايت بى نظير و يا كم نظير مى بينيم.
🔻يك وقت حساب كردم و ظاهراً در حدود بيست و يك نوع پستى و لئامت در اين جنايت ديدم، و خيال هم نمى كنم در دنيا چنين جنايتى پيدا بشود كه تا اين اندازه تنوّع داشته باشد.
🔻از اين نظر ، حادثه كربلا يك جنايت و يك تراژدى است، يك مصيبت است، يك رثاء است.
اين صفحه را كه نگاه مىكنيم،
در آن كشتن بىگناه مى بينيم،
كشتن جوان مى بينيم،
كشتن شيرخوار مى بينيم،
اسب بر بدن مرده تاختن مى بينيم،
آب ندادن به يك انسان مى بينيم،
زن و بچه را شلّاق زدن مى بينيم،
اسير را بر شتر بى جهاز سوار كردن مى بينيم.
🔻از اين نظر قهرمان حادثه كيست؟ واضح است،
وقتى كه حادثه را از جنبه جنايى نگاه كنيم .
قهرمان حادثه در اين نگاه يزيد بن معاويه است،
عبيد الله بن زياد است،
عمر سعد است،
شمر بن ذى الجوشن است،
خولى است و يك عده ديگر.
لذا وقتى كه صفحه سياه اين تاريخ را مطالعه مى كنيم، فقط جنايت و رثاء بشريت را مى بينيم.
پس اگر بخواهيم شعر بگوييم چه بايد بگوييم؟
بايد مرثيه بگوييم و غير از مرثيه چيز ديگرى نيست كه بگوييم.
بايد بگوييم:
زان تشنگان هنوز به عيّوق مىرسد
فرياد العطش ز بيابان كربلا
🔻 اما آيا تاريخچه عاشورا فقط همين يك صفحه است؟
آيا فقط رثاء است؟
فقط مصيبت است و چيز ديگرى نيست؟
🔻اشتباه ما همين است.
اين تاريخچه يك صفحه ديگر هم دارد كه قهرمان آن صفحه، ديگر پسر معاويه نيست،
پسر زياد نيست،
پسر سعد نيست،
شمر نيست.
🔻در آنجا قهرمان ، حسين است.
در آن صفحه، ديگر جنايت نيست،
تراژدى نيست،
بلكه حماسه است،
افتخار و نورانيت است،
تجلى حقيقت و انسانيت است،
تجلى حق پرستى است.
این صفحه را كه نگاه كنيم، مى گوييم بشريت حق دارد به خودش ببالد.
(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص: 31-30- با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روضه وداع حضرت سید الشهداء(ع) با اهلبیت علیهم السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دو عامل اصلی فاجعه عظیم عاشورا :
1️⃣ منافقین زیرک (ابن زیادها و...)
2️⃣ مسلمانان جاهل و ناآگاهی که ابزار دست آنها قرار گرفتند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فلسفه بزرگداشت روز عاشورا :
تجدید حیات،
تزریق روح اسلام به خود و جامعه،
احیای امر به معروف و نهی از منکر
و
شستشوی روح در کوثر حسینی
♦️عاشورا ، روز سبقت صفات حسینی از یکدیگر
🔻روز عاشوراست،
روز معراج حسين بن على عليه السلام است،
روزى است كه ما بايد از روح حسين،
از غيرت حسين،
از مقاومت حسين،
از شجاعت و دليرى حسين،
از روشن بينى حسين پرتوى بگيريم،
بلكه ما هم ذره اى بيدار شويم.
🔻يكى از نويسندگان بسيار معروف (عبّاس محمود عَقّاد) جمله اى درباره أبا عبد اللَّه عليه السلام دارد، مىگويد:
در روز عاشورا مثل اين بود كه يك نوع مسابقه ميان خصلت هاى حسينى برقرار شده بود،
يعنى فضايل حسينى هر كدام با ديگرى مسابقه مىداد:
صبر حسين مىخواست از ساير صفاتش جلو بيفتد،
رضاى حسين به آنچه كه رضاى خداست مىخواست از صبرش جلو بيفتد،
اخلاص حسين مىخواست از همه اينها پيشى بگيرد،
شجاعت حسين مىخواست گوى سبقت را از صفات ديگر او بربايد.
🔻من عرض مىكنم- البته من نمىتوانم درباره اخلاص حسينى كوچكترين سخنى بگويم؛ كوچكتر از اين هستم،
ولى مىتوانم بگويم:
چيزى كه در روز عاشورا بيش از هر چيز ديگر جلوه گر و نمايان است طمأنينه حسين،
اطمينان حسين،
آرامش و استقامت حسين است.
🔻 اين سخنى نيست كه من مىگويم، سخنى است كه از همان روزها درك كردند.
شخصی كه آنجا حاضر بوده است، در واقع يك خبرنگار بوده و قضايا را نقل كرده است جمله اى دارد.
تعبير او مطابق عصر و زمان و فهم خودش خيلى عالى است،
مىگويد:
به خدا قسم من سراغ ندارم مرد دل شكسته اى، مرد تحت فشار قرار گرفته اى را كه فرزندانش (اهل بيتش) جلوى چشمش قلم قلم باشند،
اصحابش را ببيند درحالىكه سرهايشان از بدنهايشان جدا شده است،
و اين مقدار قوّت قلب داشته باشد!
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص: 294-295 - با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
🔴 رنگ آميزى با خون!
🔻امام حسين عليه السلام پيام خود را نه روى سنگى نوشت و نه حجّارى كرد.
آنچه او گفت، در هواى لرزان و در گوش افراد طنين انداخت
اما در دلها ثبت شد به طورى كه از دلها گرفتنى نيست.
و خودش كاملًا به اين حقيقت آگاه بود؛
آينده را درست مىديد كه بعد از اين، حسين كشته شدنى نيست
و هرگز كشته نخواهد شد.
🔻شما ببينيد آيا اينها مى تواند تصادف باشد؟
ابا عبد الله در روز عاشورا در آن ساعات و لحظات آخر استنصار مىكرد،
باز هم ياور مىخواست، ياورهايى كه بيايند كشته بشوند
نه ياورهايى كه بيايند نجاتش بدهند.
🔻امام حسين،
ديگر بعد از كشته شدن اصحاب و برادران و فرزندانش بدون شك نمىخواهد زنده بماند
ولى ياور مى خواست كه باز هم بيايد كشته بشود.
🔻طفل شيرخوارشان را به دست ايشان مى دهند.
اين طفل در بغل عمه اش زينب،
خواهر مقدس أبا عبد اللَّه است.
حضرت اين طفل را در بغل مى گيرد.
🔻أبا عبد اللَّه نفرمود خواهر جان!
چرا در ميان اين بلوا،
در فضايى كه هيچ امنيتى ندارد
و از آن طرف تير پرتاب مىشود و دشمن كمين كرده،
اين طفل را آوردى،
بلكه او را در بغل گرفت
و در همين حال تيرى از سوى دشمن مى آيد
و به گلوى طفل مقدس اصابت مى كند.
🔻أبا عبد اللَّه چه مى كند؟
ببينيد رنگ آميزى چگونه است؟
تا اين طفل اينچنين شهيد مىشود، دست مىبرد و يك مشت خون پر مىكند
و به طرف آسمان مىپاشد
كه اى آسمان،
ببين و شاهد باش!
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص: -373-370- با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️تحلیل شهید مطهری از واقعه عاشورا (۲)
🔻 آيا تاريخچه عاشورا فقط رثاء است؟
فقط مصيبت است و چيز ديگرى نيست؟
🔻چرا بايد حادثه كربلا را هميشه از نظر صفحه سياهش مطالعه كنيم
و چرا بايد هميشه جنايت هاى كربلا گفته شود؟
چرا هميشه بايد حسين بن على از آن جنبه اى كه مورد جنايت جانيان است مورد مطالعه ما قرار بگيرد؟
چرا شعارهايى كه به نام حسين بن على مى دهيم و مى نويسيم،
از صفحه تاريك عاشورا گرفته شود؟
چرا ما صفحه نورانى اين داستان را كمتر مطالعه مى كنيم،
درحالى كه جنبه حماسى اين داستان صد برابر بر جنبه جنايى آن مى چربد
و نورانيت اين حادثه بر تاريكى آن خيلى مى چربد.
🔻پس بايد اعتراف كنيم كه يكى از جاني هاى (ناخواسته و ناخودآگاه) بر حسين بن على ما هستيم كه از اين تاريخچه فقط يك صفحه اش را مى خوانيم
و صفحه ديگرش را نمى خوانيم.
جاني هاى بر امام حسين آنهايى هستند كه اين تاريخچه را از نظر هدف منحرف كرده و مى كنند.
▪️مجموعه آثار شهید مطهری (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص: 31-30- با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️عبرتهای عاشورا(۴)
🔻زینب کبری سلاماللَّهعلیها در بازار کوفه، آن خطبه عظیم را اساساً بر همین محور ایراد کرد:
«یا اهل الکوفه، یا اهل الختل و الغدر، أتبکون؟!»
... شما مثل زنی هستید که پشمها یا پنبهها را با مغزل نخ میکند؛
بعد از آن که این نخها آماده شد، دوباره شروع میکند نخها را از نو باز کردن و پنبه نمودن!
شما در حقیقت نخهای رشته خود را پنبه کردید.
این، همان برگشت است.
این، عبرت است.
هر جامعه اسلامی، در معرض همین خطر هست.
🔻آیا هر جامعه اسلامی، همین عاقبت را دارد؟
اگر عبرت بگیرند، نه؛
اگر عبرت نگیرند، بله.
عبرتهای عاشورا اینجاست.
🔻...اگر دقّت نکنید، اگر مواظب نباشیم، اگر خودمان را آنچنان که باید و شاید، در این راه نگه نداریم، ممکن است آن سرنوشت پیش بیاید.
عبرت عاشورا، اینجاست
▪️پایگاه اطلاع رسانی دفتر نشر و حفظ آثار رهبر انقلاب اسلامی ، بیانات در خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۷/۰۲/۱۸-با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
⚫️السلام علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول االله
🔳سالروز شهادت مظلومانه احیاگر نهضت عاشورا ، امام زین العابدین و سید الساجدین(ع) را به محضر مقدس حضرت ولی عصر (عج) ،مسلمانان و پیروان مکتب اهل بیت «علیهم السلام» تسلیت می گوئیم.
⭕️ روایتی عبرت آموز از امام سجّاد «عليه السلام»
🔻روزى امام سجاد (سلام اللَّه عليه) عبيد اللَّه بن عباس بن على پسر حضرت ابو الفضل العباس را ديدند؛
نوشته اند: فَاسْتَعْبَرَ :
گريه كرد و اشكش جارى شد.
عمويش ابا الفضل و صحنه عاشورا و قضاياى عاشورا به يادش آمد، اشكش جارى شد.
🔻بعد فرمود: چند روز بر پيغمبر بسيار سخت گذشت:
يكى روز احد بود كه عمويش حمزه به آن وضع شهيد شد،
ديگر روز موته بود كه پسرعمويش جعفر شهيد شد.
هيچ روزى مثل روز حسين بر پيغمبر سخت نگذشت.
🔻بعد امام فرمود:
سى هزار نفر در كربلا جمع شدند
«وَ كُلٌّ يَتَقَرَّبونَ الَى اللَّهِ بِدَمِهِ»
سى هزار نفر به قصد قربت، فرزند پيغمبر را كشتند.
اين شهادت( اقرار و اعتراف) امام سجاد است.
🔻اگر يك چنين زمينه اى نبود كه پسر سعد در عصر تاسوعا وقتى مى خواست شعار بدهد و مردم را بلند كند نمى گفت:
«يا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبى وَ بِالْجَنَّةِ ابْشِرى»
لشكر خدا قيام كن،
بشارت باد تو را به بهشت.
🔻وقتى كه مقدس ، احمق بشود اين جور از آب در مى آيد.
يك عده قليل منافق توانستند از توده اى مسلمان ولى جاهل و احمق لشگرى انبوه عليه فرزند پيغمبر به وجود بياورند.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله نفاق(پانزده گفتار))، ج25، ص: 215-214-با ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️آسیب شناسی در تفکر دینی و مجالس عزاداری (۱)
⭕️ تامّلی در حدیث معروف «مَنْ بَكى اوْ أَبْكى اوْ تَباكَى وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ»
که بر گریه یا گریاندن یا تباکی بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام وعده پاداش عظیم داده شده است
🔻اين عزادارى كه بحق درباره اش گفته شده:
«مَنْ بَكى اوْ أَبْكى اوْ تَباكَى وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ »
كه حتى براى تباكى (خود را شبيه گريه كننده قرار دادن ) هم ارزش فراوان قائل شده،
در اصلْ فلسفه اش تهييج احساسات عليه يزيدها و ابن زيادها و به سود حسين ها و حسينى ها در طول زمان بوده است
🔻در شرايطى كه حسين به صورت يك مكتب در يك زمان حضور دارد
و سمبل راه و روش اجتماعى معين و نفى كننده راه و روش موجود معين ديگرى است،
يك قطره اشك برايش ريختن واقعاً نوعى سربازى است.
🔻در شرايط خشن يزيدى، در حزب حسينى ها شركت كردن و تظاهر به گريه كردن بر شهدا نوعى اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقيقت نوعى از خود گذشتگى است.
اينجاست كه عزادارى حسين بن على يك حركت است، يك موج است، يك مبارزه اجتماعى است.
🔻اما تدريجاً روح و فلسفه اين دستور فراموش مىشود و محتواى اين ظرف بيرون مىريزد
و مسئله شكل يك عادت به خود مىگيرد كه مردمى دور هم جمع بشوند
و به مراسم عزادارى مشغول شوند،
بدون اينكه نمايانگر يك جهتگيرى خاص اجتماعى باشد
و بدون آنكه از نظر اجتماعى عمل معنىدارى به شمار رود،
فقط براى كسب ثواب (كه البته ديگر ثوابى هم در كار نخواهد بود) مراسمى را مجرّد از وظايف اجتماعى و بى رابطه با حسين هاى زمان و بى رابطه با يزيدها و عبيداللَّه هاى زمان بپا دارند.
🔻اينجاست كه حركت تبديل به بنياد يعنى عادت شده
و محتواى ظرف بيرون ريخته
و ظرف خالى باقى مانده است.
🔻در چنين مراسمى است كه اگر شخص يزيد بن معاويه هم از گور بدر آيد حاضر است كه شركت كند، بلكه بزرگترين مراسم را بپا دارد.
🔻در چنين مراسم است كه نه تنها «تباكى» اثر ندارد،
اگر يك من اشك هم نثار كنيم به جايى برنمىخورد.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(نهضت های اسلامی در صد سال اخیر ) ؛ ج24 ؛ ص80-79- با ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️مقایسه ای بین مرثیه سرایی و روضه خوانی های عصر ما
و مرثیه سرایی و روضه خوانی عصر ائمه(ع)
🔸آسیب شناسی در تفکر دینی و مجالس عزاداری (۲)
🔻...دعبل خزاعى مى دانيد كيست؟
🔻كميت اسدى مى دانيد كيست؟
اينها دو نفر روضه خوانند
اما نه مثل روضه خوانى من.
دو نفر شاعرند مرثيه گو
اما نه مثل مرثيه گويى هاى محتشم و غيره.
🔻دلم مى خواهد شما اشعار كميت اسدى، اشعار دعبل خزاعى و اشعار ابن الرومى و اشعار ابو فراس حَمْدانى كه به عربى است با همين اشعار محتشم كه هزارتا خواب برايش نقل مى كنند،
مقايسه كنيد و ببينيد آنها كجا و اينها كجا!
آنها دارند مكتب حسين را نشان مى دهند.
🔻كميت اسدى با همان اشعارش از يك سپاه بيشتر براى بنى اميه ضرر داشت.
اين مرد كى بود؟
يك روضه خوان بود اما چه روضه خوانى؟
آيا روضه خوانى بود كه بيايد چهارتا شعر مفت بخواند و پول بگيرد و برود؟
🔻شعر مى گفت كه تكان مىداد دنيا را، تكان مى داد دستگاه خلافت وقت را.
🔻عبد اللَّه بن حسن بن على، معروف به عبد اللَّه محض، تحت تأثير شعرهاى كميت قرار گرفت؛
به عنوان صله آن ابيات جاندار، سند مزرعه خود را آورد داد به كميت.
كميت گفت:
محال و ممتنع است كه بگيرم،
من مرثيهخوان سيد الشهداء هستم،
من براى خدا مرثيه گفته ام،
پول نمى گيرم.
اصرار فوق العاده كرد.
بالاخره گرفت.
🔻بعد از مدتى آمد پيش عبد اللَّه بن حسن بن على و گفت:
من خواهشى دارم از تو، آيا قبول مى كنى؟
گفت: البته قبول مى كنم، اما من كه نمى دانم چيست.
گفت:
اول بايد قول بدهى كه عمل مى كنى، بعد مى گويم. قول داد و شايد قسم هم خورد.
همينكه قول از او گرفت سند را آورد پس داد، گفت:
من نمى توانم اين را بگيرم.
🔻وقت ديگر بنى هاشم برايش پول جمع كردند و دادند، هر كارى كردند قبول نكرد و گفت:
محال و ممتنع است كه بگيرم.
🔻اين مرد به خاطر همين اشعار و همين نوع مرثيهخوانى چه سختي ها كشيد
و چه روزگارها ديد
و به چه وضعى او را كشتند!
🔻اين مرد را گرفتند و در خانه يوسف بن عمر ثقفى كه حاكم آن روز كوفه بود هشت نفر ريختند به سرش،
شمشيرها به بدنش زدند.
🔻آخرين حرفى كه در آخرين نفس گفت اين بود:
«اللَّهُمَّ آلَ مُحَمَّدٍ، اللَّهُمَّ آلَ مُحَمَّدٍ» خدايا اهل بيت پيغمبر، خدايا اهل بيت پيغمبر.
اين آخرين كلمه اى بود كه به زبان اين مرد آمد.
ادامه دارد
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خطابه و منبر(ده گفتار))، ج25، ص: 339- با تلخیص و ویرایش-
https://eitaa.com/shakhes1340
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️عدالت و حقوق بشر غربی!
عملکرد نویسندگان اعلامیه حقوق بشر و مدعیان آزادی با مستعمرات خود !
♦️بهشت را به بها می دهند نه به بهانه
(نظیر انتسابات ظاهری به اهل بیت علیهم السلام)
⭕️ آسیب شناسی در تفکر دینی (3)
🔻از جمله تعليمات رائج بین ما شیعیان این است که می گوئیم :
انتسابت را به على بن ابىطالب درست كن،
«يا على» بگو، اسمت شيعه باشد و در ديوان عزاداران حسينى ثبت بشود، همين كافى است.
جزو حزب باش.
🔻خيال كرديم- العَياذ باللَّه- حسين بن على عليه السلام يك آدم حزب باز است و مى گويد:
هركس كه كارت عضويت در اينجا صادر كرد همان كافى است و مصونيت پيدا مى كند!
🔻اساساً فلسفه شهادت حسين بن على عليه السلام اين بود كه مى خواست اسلام را در مرحله عمل زنده كند:
اشْهَدُ انَّكَ قَدْ اقَمْتَ الصَّلوةَ
وَ اتَيْتَ الزَّكوةَ
وَ امَرْتَ بِالْمَعْروفِ
وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ
وَ جاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ:
يعنى تو كشته شدى كه اسلام را در عمل زنده كنى.
ولى ما مى گوييم:
نه، او كشته شد براى اينكه «عمل» را در اسلام بميراند،
انتساب و وابستگى ظاهرى را درست كند!
🔻...به موسیقیدانی گفتند بین اندیشه شیعی (عدم انفکاک عمل از ايمان و اینکه سعادت انسان در گرو عملش است)
و اندیشه مرجئى («عمل» ارزشى ندارد، سعادت انسان در گرو ايمان و عقيده اوست)
عقيده تو چيست؟
🔻او قدرى فكر كرد و گفت:
اعْلاىَ شيعِىٌّ
وَ اسْفَلى مُرْجِئىٌّ
یعنی از سر تا كمرم ، شيعه
و از كمر به پايين «مرجئى» هستم.
مى خواست بگويد من فكرم «شيعى» است
اما در عمل «مرجئى» هستم.
🔻ما امروز وقتى وارد دنياى شيعه مى شويم و به خودمان نگاه مى كنيم مى بينيم خودمان از سر تا قدم ، «مرجئی» هستيم.
دائماً دنبال بهانه هايى هستيم بلكه بهشت را با يك بهانه درست بكنيم.
مى گوييم بهشت را به «بها» نمى دهند، به «بهانه» مى دهند.
🔻على عليه السلام از بهشت به «بها» تعبير مى كند
و مى گويد «ثمن»،
ثمن اعمال شما ؛
واى به حال ملتى كه اين جور فكر كند و بگويد بهشت را به «بها» نمى دهند .
(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى(احیای تفکر اسلامی- ج25 ص 436-439 - با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
May 11