♦️علی(ع) ، قربانی جمودها(۲)
🔻يكى از بارزترين مميّزات خوارج جهالت و نادانى شان بود.
🔻از مظاهر جهالتشان، عدم تفكيك ميان ظاهر يعنى خط و جلد قرآن و معنى قرآن بود.
لذا فريب نيرنگ ساده معاويه و عمرو عاص را خوردند.
🔻در اين مردم جهالت و عبادت توأم بود.
🔻على مى خواست با جهالت آنها بجنگد.
اما چگونه ممكن بود جنبه زهد و تقوا و عبادت اينها را از جنبه جهالتشان تفكيك كرد،
بلكه عبادتشان عين جهالت بود.
🔻عبادت توأم با جهالت از نظر على- كه اسلام شناس درجه اول است- ارزشى نداشت.
لذا آنها را كوبيد
و وجهه زهد و تقوا و عبادتشان نتوانست سپرى در مقابل على قرار گيرد.
🔻خطر جهالت اين گونه افراد و جمعيتها بيشتر از اين ناحيه است كه ابزار و آلت دست زيركها قرار مى گيرند و سد راه مصالح عاليه اسلامى واقع مى شوند.
♦️هميشه منافقان بى دين،
مقدسان احمق را عليه مصالح اسلامى برمى انگيزند؛
اينها شمشيرى مى گردند در دست آنها و تيرى در كمان آنها.
▪️مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى(جاذبه و دافعه علی علیه السلام) ج16 ص 323 ؛و ص 305- با تلخیص و ویرایش-
https://eitaa.com/shakhes1340
⚫️ دو درس از امام علی (ع ) براى مدعيان تشيع
🔻سراسر وجود على، تاريخ و سيرت على، خلق و خوى على، رنگ و بوى على، سخن و گفتگوى على درس است و سرمشق است و تعليم است و رهبرى است.
🔻همچنان كه جذب هاى على براى ما آموزنده و درس است، دفع هاى او نيز چنين است.
🔻ما معمولًا در زيارت هاى على -علیه السلام - و ساير اظهار ادبها مدعى مى شويم كه:
ما دوستِ دوست تو
و دشمنِ دشمن تو هستيم.
🔻تعبير ديگر اين جمله اين است كه :
ما به سوى آن نقطه مى رويم كه در جوّ جاذبى تو قرار دارد و تو جذب مى كنى
و از آن نقاط دورى مى گزينيم كه تو آنها را دفع مى كنى.
🔻على دو طبقه را سخت دفع كرده است:
1- منافقان زيرك
2- زاهدان احمق
🔻همين دو درس براى مدعيان تشيع او كافى است كه:
چشم باز كنند
و فريب منافقان را نخورند، تيزبين باشند
و ظاهربينى را رها نمايند،
كه جامعه تشيع در حال حاضر سخت به اين دو درد مبتلاست.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(جاذبه و دافعه علی علیه السلام) ؛ ج16 ؛ ص341- با ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 معنای احیاء شب قدر
🔻كلمه «احياء» يعنى زنده كردن،
و احياء اين شبها يعنى اين شبها را زنده نگهدارى كردن و شب زنده دارى كردن...
نقطه مقابل «اماته» كه به معنى ميراندن است.
🔻اين كلمه چنين مى رساند كه شب- كه قسمتى از وقت انسان است- دو حالت دارد: :
ممكن است شبِ كسى زنده باشد و ممكن است شبِ او مرده باشد.
شبِ زنده آن شبى است كه انسان تمام يا لااقل پاسى از آن شب را با ياد خدا و با مناجات و راز و نياز با ذات پروردگار به سر ببرد،
و شب مُرده آن شبى است كه انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشى ذات مقدس پروردگار بسر ببرد.
🔻ممكن است كسى خيال كند كه اين تعبير يك تعبير مجازى است، يك نوع تعارف است: شب كه زنده و مرده ندارد، شب بالاخره شب است، زمان است.
مقدارى از زمان كه اين نيمكره زمين كه ما در روى آن زندگى مى كنيم مواجه با خورشيد نيست و نور خورشيد نمى تابد، به آن مىگويند «شب»
شب به هر حال شب است؛ شب نه زندگى دارد و نه مردگى.
🔻اين سخن راست است
ولى آن كسى كه مى گويد احياء، شب را زنده نگه داشتن، مقصودش اين نيست كه اين قطعه زمان را شما زنده نگه داريد؛
مقصود زنده نگه داشتن خود شماست در اين قطعه از زمان
🔻يعنى زمان خودمان را زنده نگه داريم،
هر كداممان آن زمانى را كه در درون ماست زنده نگه داريم.
آن زمانى كه در درون ماست چيست؟
آن همان خود ما هستيم، از حقيقتِ ما جدا نيست.
پس زمان خودمان را، شب خودمان را زنده نگه داريم يعنى خودمان يك شب واقعاً زنده باشيم، واقعاً زنده زندگى كنيم نه اينكه مرده زندگى كنيم.
🔻مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آزادى معنوى)، ج23، ص: 465-464- با تلخیص و ویرایش-
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️الهام از سیره عدالتخواهی امام علی علیه السلام(۲)
🔻واقعا نبايد در دولت اسلامى ظلمى واقع شود، واقعا نبايد اجحافى به حق كسى بشود. به حق يك مجرم هم نبايد اجحاف شود و لو يك مجرم مستحق اعدام.
🔻از نظر اسلام مجرمى كه هزارها نفر را كشته و هزارها جنايت كرده است كه اگر بناى اعدام بخواهد باشد صد بار بايد اعدام شود در عين حال همان هم حقوقى دارد و حق او نبايد ناديده گرفته شود.
🔻ما هزار و سيصد سال است از مكتب على ، اين درس را مى آموزيم كه ابن ملجم مرادى ضارب امام على بن ابي طالب [مورد توجه على عليه السلام بود كه با او بدرفتارى نشود.]
🔻ارزش «على» چقدر بود؟
واقعا از نظر ما اگر به قصاص قتل حضرت امير المؤمنين ، هزار نفر جنايتكار- آن كسى كه ضارب بوده، آن كسى كه مسبب بوده، آن كسى كه آمر بوده، آن كسى كه راضى بوده- كشته مى شد زياد كشته شده بود؟ نه
🔻ما هزار و سيصد سال است كه مى گوييم- و اينهاست كه اين مكتب را حفظ كرده و نگه داشته- كاسه شير را در لحظه آخر براى على عليه السلام مى آورند، مى خواهد ميل بفرمايد، مى فرمايد باقى اش را به اسيرتان بدهيد، مبادا اسيرتان گرسنه بماند:
«ارْفَقوا بِاسيرِكُمْ»
با اسيرتان با رفق و مدارا رفتار كنيد.
🔻در مدتى كه ابن ملجم در خانه على زنده بود، هیچكس كوچكترين شكنجه اى به او نداد و اين افتخار اسلام است.
🔻 اين است كه آينده انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ، جز اين كه بر پايه همان عدالت اسلامى و ارزشهاى اسلامى باشد قابل بقا نيست.
(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج24 ؛ ص177-179-با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
May 11
♦️مذهب «خوارج» روحاً نمرده است!
🔻مذهب خوارج هر چند منقرض شده است
اما روحاً نمرده است؛
روح «خارجيگرى» در پيكر بسيارى از ما حلول كرده است.
🔻يكى از بارزترين مميّزات خوارج ، جهالت و نادانى شان بود.
🔻از مظاهر جهالتشان،
عدم تفكيك ميان ظاهر
يعنى خط و جلد قرآن و معنى قرآن بود
لذا فريب نيرنگ ساده معاويه و عمرو عاص را خوردند.
🔻در اين مردم ، جهالت و عبادت توأم بود.
على مى خواست با جهالت آنها بجنگد.
اما چگونه ممكن بود جنبه زهد و تقوا و عبادت اينها را از جنبه جهالتشان تفكيك كرد،
بلكه عبادتشان عين جهالت بود.
🔻عبادت توأم با جهالت از نظر على - كه اسلام شناس درجه اول است - ارزشى نداشت
لذا آنها را كوبيد
و وجهه زهد و تقوا و عبادتشان نتوانست سپرى در مقابل على قرار گيرد.
🔻خطر جهالت اين گونه افراد و جمعيتها بيشتر از اين ناحيه است كه ابزار و آلت دست زيركها قرار مى گيرند
و سد راه مصالح عاليه اسلامى واقع مى شوند.
♦️هميشه منافقان بى دين،
مقدسان احمق را عليه مصالح اسلامى برمى انگيزند؛
اينها شمشيرى مى گردند در دست آنها
و تيرى در كمان آنها.
♦️چقدر عالى و لطيف على عليه السلام اين وضع اينها را بيان مى كند،
مى فرمايد:
«ثُمَّ انْتُمْ شِرارُ النّاسِ وَ مَنْ رَمى بِهِ الشَّيْطانُ مَرامِيَهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تيهَهُ»(نهج البلاغه، خطبه 125)
: همانا - شما - بدترين مردم هستيد.
شما تيرهايى هستيد در دست شيطان
كه از وجود پليد شما براى زدن نشانه خود استفاده مى كند
و به وسيله شما مردم را در حيرت و ترديد و گمراهى مى افكند.
▪️مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى(جاذبه و دافعه علی علیه السلام) ج16 ص 323 ؛و ص 305- با تلخیص و ویرایش-
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️الهام از سیره عدالت خواهی امام علی علیه (۲)
🔻در مدت چهار سال و چند ماه خلافت على، به علت حساسيتى كه حضرت در امر عدالت داشت، دائما در حال مبارزه بود و آنى راحتش نمى گذاشتند.
🔻او حكومت را براى اجراى عدالت مى خواست
و همين شدت عدالتخواهى بالاخره منجر به شهادتش در محراب شد.
🔻دوره خلافت براى على عليه السلام از تلخترين ايام زندگى او به حساب مى آيد،
اما از نظر مكتبش او موفق شد بذر عدالت را در جامعه اسلامى بكارد.
🔻اگر على عليه السلام به جاى آن دوره كوتاه، بيست سال خلافت مى كرد در حالى كه نظام زمان عثمان همچنان باقى مى ماند،
امروز نه اسلام باقى مانده بود
نه على عليه السلام،
نه نهج البلاغه
و نه اسمى از عدالت اسلامى؛
على هم خليفه اى می شد در رديف معاويه!
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج24، ص: 230-229-با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 نشانه های قبولی روزه ماه مبارک رمضان
🔻قرآن در باب روزه مى گويد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ ( بقره/ 183 ) :
اى مردم باايمان، براى شما روزه فرض شده است همچنان كه براى پيشينيان شما فرض شده بود،
🔻چرا؟ قرآن فلسفه را هم ذكر مى كند:
لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ :
براى اينكه در شما روح تقوا و ملكه تقوا پيدا بشود. ملكه تقوا يعنى چه؟ يعنى تسلط بر نفس.
🔻تسلط بر نفس همان است كه امام صادق(ع) فرمود:
ربوبيت (الْعُبُوديّةُ جوهَرَةٌ كُنْهُهَا الرُّبوبيَّة)
🔻پس اگر ما ماه رمضانى را گذرانديم، شبهاى احيايى را گذرانديم، روزه هاى متوالى را گذرانديم
و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس كرديم كه بر شهوات خودمان بيش از پيش از ماه رمضان مسلّط هستيم،
بر عصبانيت خودمان از سابق بيشتر مسلّط هستيم، بر چشم خودمان بيشتر مسلّط هستيم،
بر زبان خودمان بيشتر مسلّط هستيم، بر اعضا و جوارح خودمان بيشتر مسلّط هستيم
و بالاخره بر نفس خودمان بيشتر مسلّط هستيم و مى توانيم جلو نفس امّاره را بگيريم،
اين علامت قبولى روزه ماست.
(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آزادى معنوى)، ج23، ص: 474-473- با ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
کتاب آزادی معنوی شهید مطهری.PDF
2.35M
✅فایل پی دی اف کتاب آزادی معنوی
⭕️ علامت قبول نشدن روزه ماه مبارک رمضان
🔻...اگر ماه رمضانى گذشت و تمام شد و حظّ (بهره) ما از ماه رمضان فقط اين بوده كه يك ماه يك گرسنگي هايى و يك تشنگي هايى كشيديم
- آنطور كه پيغمبر اكرم فرمود كه بعضى از مردم حظّشان (بهره شان ) از روزه فقط گرسنگى و تشنگى است -
اغلب هم از بس كه سحر و افطار مى خوريم تشنه و گرسنه هم نمى شويم ولى لااقل بدحال مى شويم، يك بدحالى پيدا كرديم
🔻و در نتيجه اين بدحالى ، قدرت ما بر كار كردن كمتر شد و بعد آمديم روزه را متهم كرديم كه روزه هم شد كار در دنيا؟!
🔻(آن كه محصل و دانشجوست گفت من در تمام اين ماه رمضان قدرت درس خواندنم كم شد و آن كه اهل كار ديگرى است گفت قدرت فلان كار من كم شد، پس روزه بد چيزى است)،
اين علامت قبول نشدن روزه ماست.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(آزادی معنوی) ؛ ج23 ؛ ص474-با ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
🟡 آثار فردی و اجتماعی شعار «اللَّه اکبر»
🔻... گوينده اللَّه اكبر، آن كسى كه اللَّه اكبر را به خودش تلقين كرده است،
هرگز عظمت هيچ كس و هيچ چيز او را مرعوب نمى كند، چرا؟
[چون] اللَّه اكبر [يعنى] بزرگتر از هر چيز و بلكه بزرگتر از هر توصيف، ذات اقدس الهى است؛
يعنى من خدا را به عظمت مى شناسم. ديگر وقتى من خدا را به عظمت مى شناسم، همه چيز در مقابل من حقير است.
اين كلمه «اللَّه اكبر » به انسان شخصيت مى دهد، روح انسان را بزرگ مى كند.
🔻على عليه السلام - در توصیف متقین -مى فرمايد:
عَظُمَ الْخالِقُ فى انْفُسِهِمْ فَصَغُرَ ما دونَهُ فى اعْيُنِهِمْ (نهج البلاغه فيض الاسلام، خطبه ۱۸۴ )
يعنى خدا به عظمت در روح اهل حق جلوه كرده است و لهذا غير خدا هرچه هست، در نظرشان كوچك است.
🔻وقتى شما مى گوييد اللَّه اكبر، اگر از عمق روح و دل بگوييد، عظمت الهى در نظرتان تجسم پيدا مى كند.
وقتى كه عظمت الهى در دل شما پيدا شد، محال است كسى به نظرتان بزرگ بيايد،
محال است از كسى بترسيد،
در مقابل كسى خضوع و خشوع كنيد.
🔻اين است كه بندگى خدا آزادى آور است.
اگر انسان خدا را به عظمت بشناسد، بنده او مى شود
و لازمه بندگى خدا ،
آزادى از غير خداست.
🔻بندگى خدا هميشه مساوى است با آزادشدن از غير خدا؛
چون ادراك عظمت الهى هميشه ملازم است با ادراك حقارت غير خدا،
🔻و وقتى انسان غير خدا را هرچه بود حقير و كوچك ديد، محال است حقير را از آن جهت كه حقير است بندگى كند.
حقير را انسان به غلط عظيم مى بيند كه بندگى مى كند.
▪️مجموعه آثاراستادشهيد مطهرى(آزادی معنوی)، ج۲۳، ص: ۶۲۷-۵۲۶- با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
May 11
⭕️معیار های تشخیص حق از باطل(۱)
♦️اکثریت یا اقلیت(کمیت ) ، معیار حقیقت نیست!
🔻 قرآن [معيار قرار دادن] كثرت را مذمّت مىكند و مىگويد كثرت ، معيار - حقیقت - نيست.
🔻 امام کاظم عليه السلام در حدیثی - خطاب به هشام - مىفرمايد:
قرآن كثرت را مذمت كرده است آنجا كه مىفرمايد:
«وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»(انعام/ 116)
:اگر اكثر مردم را پيروى كنى تو را گمراه مىكنند؛
چون اكثر مردم تابع عقل نيستند، تابع گمان و تخميناند،
همين كه چيزى در خيالشان پيدا مىشود دنبالش مىروند.
🔻 چون اكثر اينجور هستند، پس به اكثر اعتماد نكن.
🔻اين هم خودش نوعى ديگر استقلال بخشيدن به عقل است و دعوت به اينكه عقل بايد معيار باشد.
🔻 امام عليه السلام در - ادامه خطاب به هشام - مىفرمايد كه:
هشام! به حرف مردم اعتنا نكن، به تشخيص مردم اعتنا نكن؛ تشخيص، تشخيص خودت باشد.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج22، ص: 867- 866- با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️معیار های تشخیص حق از باطل (۲)
♦️شخصیت ها - ی غیر معصوم ، در هر مرتبه ای که باشند - معیار حقیقت نیستند!
🔻- امام علی علیه السلام در پاسخ به شخصی که در نبرد «جمل» در تمییز جبهه حق از باطل دچار تردید شده بود فرمود:
انَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِاقْدارِ الرِّجالِ،
اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اهْلَهُ
وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ اهْلَهُ»
(روضه الواعظین ص 31)
ترجمه :
🔻حق و باطل را با ميزان قدر و شخصيت افراد نمى شود شناخت
اين صحيح نيست كه تو اول ، شخصيتهايى را مقياس قرار دهى
و بعد حق و باطل را با اين مقياسها بسنجى :
فلان چيز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند
و فلان چيز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف
🔻نه، اشخاص نبايد مقياس حق و باطل قرار گيرند.
اين حق و باطل است كه بايد مقياس اشخاص و شخصيت آنان باشند.
🔻يعنى بايد - نخست - حق شناس و باطل شناس باشى
نه اشخاص و شخصيت شناس؛
- آنگاه - افراد (شخصيت ها) را با حق مقايسه كنى،
اگر با آن منطبق شدند شخصيت شان را بپذيرى و الّا نه.
🔻در اينجا على عليه السلام
معيار «حقيقت» را خود «حقيقت» قرار داده است
و روح تشيع نيز جز اين چيزى نيست.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج16، ص: 309-307-با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
May 11
♦️شخصيّت گرايى از دیدگاه قرآن
🔸معیار های تشخیص حق از باطل (۳)
🔻يكى از موجبات لغزش انديشه، گرايش به شخصيّتهاست.
شخصيّت هاى بزرگ تاريخى يا معاصر از نظر عظمتى كه در نفوس دارند بر روى فكر و انديشه و تصميم و اراده ديگران اثر مى گذارند
و در حقيقت، هم فكر و هم اراده ديگران را تسخير مى كنند.
🔻قرآن كريم ما را دعوت به استقلال فكرى مى كند
و پيروي هاى كوركورانه از اكابر و شخصيّت ها را موجب شقاوت ابدى مى داند،
به همین دلیل از زبان مردمى كه از اين راه گمراه مىشوند نقل مى كند كه در قيامت مى گويند:
رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا (احزاب/ 67.) :
پروردگارا! ما بزرگان و اكابر خويش را پيروى و اطاعت كرديم و در نتيجه ما را گمراه ساختند.
🔻قرآن مى گويد بايد با سلاح عقل و انديشه با مسائل روبرو شد؛
نبايد عقيده اى درست را به دليل آنكه ديگران انگ و برچسب به انسان مى زنند رها كرد
و نبايد عقيده اى را به صرف تعلق داشتن به اين يا آن شخصيت بزرگ و معروف پذيرفت.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (انسان و ايمان)، ج2، ص: 68-67؛ ج 26 (آشنايى با قرآن(1 - 5))ص 66؛ با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️معیار های سه گانه در تفکر دینی
🔸معیارهای تشخیص حق از باطل (۴)
🔻 دين مقدس اسلام در ابتدا، هم صاف بوده و هم پاك
ولى خواه ناخواه در طول چهارده قرن كه در بستر افكار مردم قرار گرفته آلودگيهايى در آن پيدا شده است.
🔻 ولى آنچه كه مايه خوشوقتى است اين است كه سه دستگاه تصفيه براى پاك كردن اين آلودگيها وجود دارد:
1️⃣دستگاه تصفيه در درجه اول خود قرآن است كه مصون و محفوظ از هرگونه تغييرى در دست است.
2️⃣ دومین دستگاه تصفیه ، سنت قطعى پيغمبر اكرم«ص» - و ائمه معصومین «علیهمالسلام» - است كه از آن هم به مقدار كافى در دست داريم.
3️⃣ سومین دستگاه تصفیه ، عقل است كه دين مقدس اسلام عقل را حجت و معتبر شناخته است.
🔻 قرآن خيلى لحن مؤدبى دارد.
دو سه جاست كه قرآن زبان به يك تعبيرى مى گشايد كه تقريباً نوعى دشنام است.
🔻 يكى آنجايى كه بشر عقلش را،
اين حجت ناطق به قول امام كاظم عليه السلام را به كار نمى بندد.
مى گويد: إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ(انفال/22) :
بدترين جنبنده ها در نزد خدا چيست؟
انسانهايى هستند كه خدا به آنها زبان داده ولى لالند،
گوش داده ولى كرند،
عقل داده ولى تفكر و تعقل ندارند.
🔻ما اگر اين سه مقياس را به كار ببريم، مى توانيم خودمان را از هرگونه لغزش و غلطى مصون بداريم و انحرافات و اشتباهاتى را كه پيدا شده است از ميان ببريم.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اسلام و نيازهاى زمان(1 و 2))، ج21، ص: 104-96- با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️تذکر مهم
🔻اینجانب سید مصطفی حسینی رودباری مدیر و موسس کانالهای اندیشه مطهر(۷۵کانال) و بازخوانی اندیشه های امام خمینی(۲۰ کانال) و بازخوانی اندیشه های رهبری(۱۴ کانال) در واتساپ
🔸به اطلاع کلیه اعضای محترم کانالهای مذکور می رساند:
🔻به دلیل حذف شدن کانالهای مذکور از گوشی بنده ،
طبق سیستم واتساپ ، مدیریت (ادمین) به صورت خودکار به اولین عضو کانال منتقل گردیده است.
🔻به همین دلیل نسبت به مطالبی که احیانا از سوی این مدیریت های ناشناس در کانالهای (اندیشه مطهر، اندیشه های امام خمینی و اندیشه های رهبری) واتساپ ارسال می گردد سلب مسئولیت کرده
و پست های ارسالی در آنها هیچگونه انتسابی به بنده – که موسس و مدیراصلی کانال های مذکور بودم - نخواهد داشت.
و السلام
🟢 فرازهائی از سخنان رهبر انقلاب در معرفی شهید مطهری :
✅به نظر من، مرحوم مطهری ، قوّی ترین ایدئولوگ ما بود.
✅جامعهی ما و انقلاب ما بر اساس همان پایههایی بنا شده که در معرفی شهید مطهری از اسلام دیده میشود و فهمیده میشد.
✅ امروز آنی که پاسخ به سؤالات ماها را میدهد کتابهای شهید مطهری است.
✅ آثار آن بزرگوار، مثل یاد او زنده است. کتابهاى شهید مطهرى، قابل مردن و قابل تمام شدن نیست.
✅ شیوهای پیدا کنید که این کتابها( آثار شهید مطهری) خوانده شود؛
✅حقیقتاً یک زرادخانهی عظیم فکری و فرهنگی در اختیار ماست؛ اگر بتوانیم از آن درست استفاده کنیم.
✅ بنده اعتقاد راسخ دارم و بارها هم گفته ام كه جريان فكري اسلامي انقلاب و نظام اسلامي ما در بخش عمده اي متكي به تفكرات شهيد مطهري است؛
يعني آنها پايه ها و مايه هاي اسلامي است كه ما در تفكرات اسلامي از آنها بهره برديم و به نظام اسلامي منتهي شد .
✅علما و فضلا و جوانها - بخصوص طلاب جوان ما - بايد يك دوره كتابهاي شهيد مطهري را خوانده باشند؛
كه اگر مي خواهند كاري بكنند، براساس آن فكر و روي شانه هاي شهيد مطهري بروند انشاءاللَّه قله هاي بالاتري را فتح كنند و پرچم فكر اسلامي را به آنجاها بزنند .
▪️پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایه الله خامنه ای دامت برکاته ؛پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری(ره)
https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 فرازهائی از کلام امام خمینی در معرفی شخصیت شهید مطهری(رحمة الله علیهما):
✅ توصيه مى كنم كه كتابهاى اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسه هاى غير اسلامى فراموش شود.
✅ آثار قلم و زبان او بى استثناء آموزنده و روانبخش
✅ آثارى كه از او هست، بى استثناء همه آثارش خوب است
✅ من كس ديگرى را سراغ ندارم كه بتوانم بگويم بى استثناء آثارش خوب است.
✅ايشان بى استثناء آثارش خوب است، انسانساز است.
✅خدمتى كه به نسل جوان و ديگران مرحوم مطهّرى كرده است، كم كسى كرده است.
✅ آنچه از اين استاد شهيد باقى است با محتواى غنى خود مربّى و معلّم است.
▪️مجموعه آثاراستاد شهيد مطهرى ج 1ص 10-1
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️نمونه ای از افکار بلند استاد شهید مطهری «ره»
🔻وجود قطب مخالف در اجتماع ضرورى است ، نه فقط به خاطر «حق فردى» كه او هم يك فردى است و حق دارد حرفش را بزند، بلكه حتى به خاطر مصالح بشريت هم وجود قطب مخالف در اجتماع ضرورى است.
🔻 قرآن روى مسئله اختلاف تكيه مى كند كه اختلاف بايد وجود داشته باشد، اگر اختلاف نباشد تضاد و برخورد و اصطكاك و زد و خورد عقايد نيست
و تا زد و خورد عقايد نباشد عقايد پيشرفت نمى كند و حداقل سالم نمى ماند.
🔻حتى در محيطهايى كه هيچ مخالف وجود ندارد اگر بشود در يك شرايط كنترل شده اى مخالف مصنوعى درست كرد باز وجودش براى تنقيح و اصلاح عقايد حق مفيد است.
🔻من اين را بطور قاطع عرض مى كنم:
هر زمانى كه قطب مخالف از عقيده حق گرفته شود خود عقيده حق طبعاً به سوى فساد مى گرايد.
🔻يعنى عوام الناس مى آيند در اطراف اين عقيده حق آنچنان مى بافند و مخلوط مى كنند و آنقدر چرند به آن اضافه مى كنند كه عقيده حق به دست طرفدارها زيان مى بيند.
🔻هميشه زيانهايى كه عقيده حق به دست طرفدارانش ديده به دست مخالفانش نديده -است -
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج۳۰، ص۵۸۵-۵۸۴ -و ص۵۷۷- با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️ معیار های سه گانه در نقد آثار شهید مطهری
🔻من هرگز خود را فوق اشتباه تصور نمى كنم.
به تعبير نهج البلاغه: لَسْتُ بِفَوْقِ انْ اخْطِئَ
🔻به خداوند متعال از خطاهاى خودم پناه مى برم
ولى هرگز هم حاضر نيستم كه به بهانه جايزالخطا بودن ، مرتكب اشتباه بزرگتر بلكه گناه عظيم بشوم.
🔻اگر هم اشتباه كنم از اين نوع نخواهد بود كه باورهاى آباء و اجدادى را تحقيق نكرده، با حقيقت اسلام يكى بدانم.
🔻اگر هم اشتباه كنم اشتباه نمى كنم كه هميشه نبايد انتظار داشته باشم كه با گفتن حقيقت ، دستم را ببوسند و وجوهات بيشترى بدهند.
🔻معيار تصحيح اشتباهاتم، متون اصلى كتاب و سنت - قطعی پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام - و حكم روشن عقل است نه پسند عوام الناس.
▪️مجموعه آثاراستادشهيد مطهرى(پاسخهاى استاد به نقدهايى بر كتاب مسأله حجاب) ، ج۱۹، ص۶۲۳-۶۲۲ -با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
Motahari-App.apk
10.48M
🔴 «اپلیکیشن جامع استاد مطهری»👆 با بیش از ۳۰۰ هزار نصب (مجموع نصب از بازار، گوگل پلی، مایکت، سایت و کانال بنیاد شهید مطهری)
💢 مطالعه رایگان همه کتب استاد، جستجو در متن و فهرست کتابها / مسابقات کتابخوانی/ سخنرانیها / کتابهای صوتی از آثار استاد / دورههای آنلاین سیر مطالعاتی /امکان یادداشت برداری و ...
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇
eitaa.com/motahari_ir
t.me/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
May 11
⭕️خطر نقد ناپذیری شخصیت های غیر معصوم!
🔹معتقد بوده و هستم كه :
هر «مقام غير معصومى» كه در وضع غير قابل انتقاد قرار گيرد،
هم براى خودش خطر است
و هم براى اسلام.
🔹... مانند عوام فكر نمى كنم كه :
هر كه در طبقه «مراجع» قرار گرفت
مورد عنايت خاص امام زمان (عج) است
و مصون از خطا و گناه و فسق است.
🔹اگر چنين چيزى بود،
شرط عدالت ، بلاموضوع بود.
▪️مجموعه آثاراستادشهيد مطهرى(پاسخهاى استاد به نقدهايى بر كتاب مسأله حجاب) ، ج۱۹، ص۶۲۳-۶۲۲-با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340