eitaa logo
شاخص اول: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی
72 دنبال‌کننده
23 عکس
12 ویدیو
1 فایل
این کانال با هدف نشر محتوای مرتبط با شاخص اول فرهنگی( متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی) برای طلاب و دانشجویان ایجاد شده است. ارتباط با ما از طریق @Seyedraouf
مشاهده در ایتا
دانلود
📚💐🌹فرهنگ در سیره (علیه السّلام){1}🌹💐 {فرهنگ نماز در سیره امام رضا(علیه السّلام)} دوستان عزیز و بزرگوار هر مسلمان وظیفه شناس و عاشق الهی شایسته است که این گفتار نبوی(صلی الله علیه و آله) را نصب العین خود قرار دهد که: آن حضرت حضور قلب در نماز و احساس لذت از آنرا اینگونه توصیف کرده است👇 «یا اباذر! اللّه جلّ ثناؤه قرّة عینی فی الصّلاة و حبّب الیّ الصلاة کما حبّب الی الجائع الطّعام و الی الظمآن الماء و انّ الجائع اذا اکل شبع و انّ الظمآن اذا شرب روی و انا لااشبع من الصّلاة؛(1) ای اباذر! خداوند ـ جل ثناؤه ـ نور دیده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانید، همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب انسان تشنه قرار داده است (امّا با این تفاوت) که گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر می شود و تشنه هرگاه آب بنوشد سیراب می شود امّا من از نماز سیر نمی شوم.» 👈برترین عمل👇 از منظر امام رضا(علیه السّلام) هیچ عملی برتر و ارزشمندتر از نماز نیست، چرا که بهترین و میانبرترین راه برای رسیدن به قرب الهی است. امام رضا(علیه السّلام) همواره می فرمودند 👇 «الصّلاة قربان کل تقیٍّ؛(2) نماز هر انسان پارسائی را به خداوند نزدیک می کند.» به همین جهت آن حضرت به ابراهیم بن موسی فرمودند 👇 «لاتؤخرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الی آخر وقتها من غیر علّةٍ علیک، ابدأ باوّل الوقت؛(3) انجام نماز را بدون علت از اول وقت آن تأخیر نینداز، همیشه در اول وقت آن شروع کن!» 👆بحث ادامه دارد 👈👈👈 ___ 1. مکارم الاخلاق، ص 461. 2. من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 210. 3. بحارالانوار، ج 49، ص 49. شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*نقش سکوت وسنجیده سخن گفتن درشکل گیری شخصیت انسان *سکوت ارزشی اخلاقی* روایاتی که در مدح و ستایش سکوت به عنوان ارزش اخلاقی ذکر شده و نیز اخباری که مایه هائی ارزشمند برای سکوت برشمرده، حکایت روشنی از اثرات مثبت سکوت دارند، به برخی از این آثار توجه کنید. *حفظ هیبت انسان* سکوت هیبت انسان را حفظ می کند و او را از طعن ها و ایرادها محفوظ می دارد، تعبیری که حضرت امیر علیه السلام در این رابطه دارند بسیار زیباست. *«المرءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسانِهِ* » انسان در زیر زبان خود مخفی است و تا سخن نگوید آشکار نشود. تا انسان حرفی نزند، ماهیت وی همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد و خصوصیات او آشکار نمی شود امّا با اولین سخنش، لهجه وی شناسائی می شود و به تدریج میزان ادب اجتماعی، نزاکت فردی، علم و دانش و... عیان می گردد. تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد حضرت امیر علیه السلام نیز می فرمایند: کثرت سکوت برای انسان هیبت می سازد. *«بِکثْرَةِ الصَّمْتِ تَکونُ الهَیبَةُ»* کثرت سکوت، موجب ابهت است. *سکوت زیور علم* سخن زیاد نشانه جهل است و آنکه عالم تر است کم سخن تر است، انسانی که ظرفیت و حلم او اندک است دانش اندک خود را پیوسته بیان می دارد و بدین وسیله برای خود در پی کسب وجهه می باشد، امّا کسی که بسیاری از معلومات را در خود جای داده است، علم و حلم را مقرون هم ساخته و جز به هنگام ضرورت و به قدر ضرورت چیزی نمی گوید. مَثل این دو کس، مَثل کوزه ای است که اگر قطره آبی داشته باشد صدای خود را به همه می رساند ولی کوزه پر آب ساکت و آرام می باشد. و یا جیبی که چند سکه پول در خود جای داده، مقدار ارزش خود را به همه اعلام می دارد ولی جیب پر از اسکناس هرگز خودنمائی نمی کند. قال علی علیه السلام: *«الصَّمْتُ زَینُ الْعِلْمِ وَ عُنْوانُ الْحِلْمِ»* خاموشی آرایش و زینت علم و نشانه بردباری و حلم است. *سلامتی و حفظ نفس* بسیاری از نزاع ها و کدورتها، جنگها و خونریزی ها از زبان ناشی می شود تا آنجا که مثل شده است: «زبان سرخ، سر سبز می دهد بر باد» این مثل ترجمه ای است برای فرمایش مولای بیان امام علی علیه السلام که فرموده اند: *کمْ مِنْ دَمٍ سَفَکهُ فَمٌ* بسا خونی که باز شدن دهانی آن را ریخت هر که را تیغ زبان نیست بفرمان عاقبت کشته شمشیر زبان می گردد کمتر کسی است که این اثر از آثار سکوت را لمس نکرده باشد و لذا محتاج به توضیح نبوده و صرفاً به ذکر چند روایت از مولای متقیان حضرت امیر علیه السلام اشاره می شود. *«انْ کانَ فِی الْکلامِ بَلاغَةٌ، فَفِی الصَّمْتِ السَّلامَةُ مِنَ العِثارِ»* اگر در سخن، بلاغت و شیوائی نهفته شده است. در خاموشی سلامتی از لغزش واقع شده است. *«الْزِمِ الصَّمْتَ فَادْنی نَفْعِهِ السَّلامَةُ* همیشه خاموش باش که کمترین فایده آن سلامتی است. و این روایت کوتاه خلاصه ای است از همه گفته ها: *اصْمُتْ تَسْلَمُ* خاموش باش، سالم می مانی. *عدم احتیاج به عذر خواهی* پرگو و پرحرف در لابلای کلماتش سخنانی هرز صادر می شود و او برای حفظ موقعیت آینده خود مجبور به عذرخواهی و طلب بخشش می شود چه اینکه اگر چنین نکند بدتر از پیش از چشمها می افتد و اعتماد نسبی دیگران را نسبت به خود از دست می دهد. لذا وی هر لحظه در جستجوی بهانه ای و یافتن راهی برای بیان شیوه عذرخواهی خود است، ولی کسی که زبان خود را یله و رها ننموده و در کنترل خویش دارد طبیعتاً کمتر در پی تدارک اسباب و مؤنه عذرخواهی می شود. قال علی علیه السلام: *الصَّمْتُ یکسیک الْوَقارَ وَ یکفیک مَؤُنَةَ الْاعْتِذارِ* خاموشی، لباس وقار بر تو می پوشاند و سختی عذرخواهی را از تو برمی دارد. *طرد شیطان ازخود* زبان عامل بسیاری از انواع مختلف گناهان است و لذا وسیله ای خوب برای رسیدن ابلیس به مطامع خود می باشد. و سکوت در خلاف این جهت حرکت کرده و لذا موجب توقف و طرد ابلیس می شود. قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله: *«عَلَیک بِطُولِ الصَّمْتِ فَانَّهُ مَطْرَدَةٌ لِلشَّیطان وَ عَوْنٌ لَک عَلی امْرِ دینِک* » بر تو باد سکوت زیاد که موجب طرد شیطان و باعث یاری دین تو می باشد. نهج البلاغه- حكمت 140 نهج البلاغه- حكمت 215 شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
1403.03.08 جلسه پنجم.MP3
13.08M
🌺 به نام خدا 📣 سخنرانی کوتاه استاد جهانگیری ✍️ با موضوع : مباحث اخلاقی - اهمیت تفکر 🕌 در محل مسجد میرزاجعفر دانشگاه رضوی 📆 تاریخ : 1403/03/08 ⏳ مدت زمان : 09 دقیقه 🌐 حجم : 12 مگابایت شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ ادب بندگی؛ در کلام امام رضا علیه السلام «وَ عَنْ دِعْبِلِ بْنِ عَلِيٍ‏ أَنَّهُ دَخَلَ عَلَى الرِّضَا (ع) فَأَمَرَ لَهُ بِشَيْ‏ءٍ فَأَخَذَهُ وَ لَمْ يَحْمَدِ اللَّهَ». دعبل بن علی خدمت حضرت رضا(ع) رسید؛ حضرت(ع) دستور دادند چیزی به ایشان اعطا کنند. هدیه را گرفت، ولی شکر خداوند را به جای نیاورد. «فَقَالَ لَهُ لِمَ لَمْ تَحْمَدِ اللَّهَ»؛ حضرت(ع) فرمودند: چرا شکر و حمد خدا را در برابر این نعمت به جای نیاوردی؟ خب این تذکری بود که حضرت رضا(سلام‌الله‎علیه) به دعبل بن علی دادند و این درس بسیار بزرگی است که انسان همواره باید توجه داشته باشد که هر نعمتی برای او محقق می‎شود، بداند که این نعمت از کیست و شکر خدای متعال را به جای بیاورد. این غفلت و عدم توجه، مذموم است و خلاف ادب بندگی است. «قَالَ ثُمَّ دَخَلْتُ بَعْدَهُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ». دعبل بن علی می‎گوید: بعد از این جریان و در یک واقعه‌ی دیگری خدمت حضرت جواد علیه السلام رسیدم. «فَأَمَرَ لَهُ بِشَيْ‏ءٍ فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ‏ تَأَدَّبْتَ»؛ حضرت علیه السلام امر کردند که چیزی برای من به عنوان هدیه آوردند. «فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛ آنجا حمد خدا را به جای آوردم. «فَقَالَ‏ تَأَدَّبْتَ»؛ امام جواد(ع) هم فرمودند: تَأَدَّبْتَ. این مطلب مهمی است که ما تأدّب پیدا کنیم به این‎که نعمت‌ها را توجه داشته باشیم که نعمت‌ها از جانب خداست. «اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ»؛ وقتی انسان به این مسأله توجه داشت که همه‌ی نعمت‌ها از اوست، خود به‎خود در مقابل خدای متعال خاضع و خاشع می‎شود و طبق فطرت پاکی که خدای متعال به همه‌ی انسآن‎ها داده، قلب و زبانش شاکر نعمت‌های خدای متعال می‎شود و این ادب بندگی است. 🔰از بیانات حضرت آیت الله شب زنده دار حفظه الله شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺نامه امام خمینی به سید احمد از عراق ⚡️ان شاء الله شما با تمام قوا مشغول درس و بحث هستید و به هیچ کاری دیگر کار ندارید. 📆1350/03/02 شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔈🗣💎 روز 23 ماه ذی القعده، روز شهادت حضرت رضا علیه السلام(قول غیر مشهور) و روز زیارت آن حضرت از دور و نزدیک 1) تاریخ شهادت حضرت رضا علیه السلام در تاریخ شهادت حضرت رضا علیه السلام، چند قول بیان شده است: الف) 17 یا پایان ماه صفر ب) 23 یا 24 ماه رمضان ج) 23 ذی القعدۀ مرحوم شیخ مفید در «مسارّالشیعۀ» می نویسد: «در روز بیست و سوم ماه ذی القعدۀ سال 203 هجری، وفات سرورمان، حضرت ابوالحسن علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام در سرزمین طوس اتفاق افتاد». (مسارّالشيعة، ص34) مرحوم شیخ رضیّ الدّین علیّ بن یوسف حلّی ، برادر علّامه حلّی نیز در العدد القویّۀ، وفات حضرت رضا علیه السلام را در بیست و سوم ذی القعده گزارش می کند. (العدد القوية، ص276/ بحارالانوار، ج49، ص293 و ج 98، ص198 به نقل از العددالقویۀ) مرحوم محدّث قمی در «هدیۀالزائرین» می نویسد: «روز بیست و سوم ماه ذی القعده، به قول شیخ مفید و غیره وفات امام رضا علیه السلام واقع شده است». (هدیۀ الزائرین، ص549) 2) زیارت حضرت رضا علیه السلام در روز 23 ذی القعده از راه نزدیک و دور مرحوم سیّد بن طاووس در «اقبال الاعمال» می نویسد: «در بعضی از کتب اصحاب عجم ما که رضوان الهی بر ایشان باد، دیدم: زیارت مولای ما، حضرت رضا علیه السلام در روز بیست و سوم ماه ذی القعده از نزدیک و دور، با متنی از زیارات معروف آن حضرت یا هر متنی که زیارت بر آن صدق کند، مستحبّ است». (اقبال الاعمال، ص616/ بحارالأنوار، ج 101، ص44 به نقل از اقبال الاعمال) مرحوم علامه مجلسی در «زادالمعاد» می نویسد: «بعضی از علما گفته اند که در روز بیست و سوم ماه ذی القعده زیارت حضرت امام رضا علیه السلام از نزدیک و دور سنّت است». ( زادالمعاد، ص235) شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
جلوه های اخلاقی و عرفانی امام خمینی(قدس سره) 🔺️مجموعه اول 📚برگرفته از کتاب سیری در ساحل، بیانات علامه مصباح یزدی درباره امام خمینی(قدس سرهما) شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ تعریف درست طلبگی 🔺امان از این فاصله! 🔹بدیهی ترین مفاهیم طلبگی،«تعریف طلبگی» است و طبیعتا همه عناصر حوزه علمیه باید تعریفی متفق علیه بر آن داشته باشند. 🔸اما حقیقت کف بازار این است که فاصله بسیار زیادی بین تعریف نسل گذشته که کادر و اساتید آن را نمایندگی می کنند، با تعریف نسل امروزی که طلاب مشغول به تحصیل باشند، در تعریف طلبگی وجود دارد و تازه اینجا اول دعواست. ⚡️در گذشته طلبگی «آموزش زبان فهم دین و سپس فهم و عمل به دین و نهایتا انتقال آموزه ها به مردم برای عمل کردن» بود؛ اما غالب طلاب امروزی طلبگی را نهایتا «دبیرستان اسلامی» می دانند و بیش از آن برایش تره خرد نمی کنند. 🍁به راستی این همه فاصله، نگران کننده نیست؟ 🔅شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
☀️ تقوا در رأس اخلاق است. 🔶 امام باقر علیه السلام چند ویژگی اخلاقی را نیز برای متقی برشمرده است. 🔷 انَّ لِاهْلِ التَّقْوی عَلاماتٍ یعْرَفُونَ بِها، صِدْقُ الْحَدیثِ، وَ اداءُ الْامانَةِ، وَ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ، وَ قِلَّةُ الْفَخْرِ، وَ الْبُخْلِ، وَ صِلَةُ الْارْحامِ، وَ رَحْمةُ الضُّعَفاءِ، وَ قِلَّةُ الْمُؤاتاةِ لِلنِّساءِ، وَ بَذْلُ الْمَعْرُوفِ، وَ حُسْنُ الْخُلْقِ، وَ سَعَةُ الْحِلْمِ، وَ اتِّباعُ الْعِلْمِ فیما یقَرِّبُ الَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ...[3] 🔆 اهل تقوی را علائمی است که به وسیله آن نشانه ها، شناخته می شوند و آنها عبارتند از: راستگویی، امانت داری، وفا به عهد، پرهیز از تفاخر، پرهیز از بخل، صله ارحام، مهربانی با ضعیفان، پرهیز از زنبارگی، ایثار، نیکی معاشرت، حلم وسیع، تبعیت از علمی که انسان را به خداوند بزرگ نزدیک می کند، خوشا به حال آنها و سرنوشت نیکی که دارند. پرهیز از مظاهر دنیوی و دوری از دنیاگزینی نیز از اوصاف متقین می باشد. 🔅شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
شهید چمران اهل جهاد و رزم بود، اما جهاد همراه با روح عارفانه او شخصیت عارفانه داشت شهید چمران قبل از آنکه یک فرمانده نظامی باشد یک معلم اخلاق بود. چمران؛ شهیدی که سراسر زندگی وی تلاش، ایثار، عشق، فداکاری و جهاد است، شخصیتی که مناجات‌هایش دلنواز، رزم‌هایش دیدنی و اخلاصش ستودنی است. شهید چمران یک شخصیت علمی و انقلابی بود، او در همه دوران تحصیل شاگرد اول، ممتاز، دارای استعداد درخشان و در کنکور سراسری رتبه ۱۵ را کسب کرد و در سال ۱۳۳۷ با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز، به آمریکا اعزام شد و پس از تحصیلات و تحقیقات علمی در جمع معروف‌ترین دانشمندان جهان در دانشگاه کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه آمریکا برکلی با ممتازترین درجه علمی موفق به اخذ دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما شد. شهید مصطفی چمران مصداق بارز آیه ۲۰ سوره توبه است که خداوند متعال می‌فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ» کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان‌های شأن در راه خدا جهاد نمودند در نزد خداوند دارای منزلت و مقامی بزرگ‌تر هستند و آنان سعادتمند و رستگارند. شهید مصطفی چمران در ایمان هجرت و جهاد در راه خدا نمونه و الگو بوده است، ایشان علاوه بر اینکه یک نخبه علمی دارای مدرک دکترا و یک انسان مبارز و انقلابی بود، سه ویژگی برجسته داشت. ۱- مهاجر الی الله: شهید چمران در زندگی خودش هجرت با بصیرت داشت اگر به آمریکا مهاجرت کرد هجرت علمی بود اگر به مصر مهاجرت کرد هجرت نظامی به منظور تعلیمات نظامی بود و اگر به لبنان هجرت کرد برای خودسازی و تربیت نفس در مکتب امام موسی صدر بود هر کجا هجرت کرد با آگاهی، بصیرت و هدفمند بود. ۲- مجاهد فی سبیل الله: شهید چمران اهل جهاد و رزم بود، اما جهاد همراه با روح عارفانه او شخصیت عارفانه داشت شهید چمران قبل از آنکه یک فرمانده نظامی باشد یک معلم اخلاق بود؛ او در هنگام مناجات با پروردگارش همچون عارفی زاهد ناله میزد و در میدان نبرد با دشمن برق سلاحش چشم همه را می‌ربایید، گویا او در مکتب امام علی علی علیه السلام پرورش یافته در یتیم خانه لبنان به بچه‌های یتیم رسیدگی می‌کرد و در میدان جنگ یک چریک مبارز و انقلابی بود. ۳- فانی فی الله: شهید چمران عاشق شهادت بود؛ این مطلب را می‌توان در آخرین وصیت نامه او مشاهده کرد. او می‌نویسد: برای مرگ آماده شدم این امر طبیعی است که مدت‌ها با آن آشنا هستم، ولی برای اولین بار وصیت می‌کنم، خوشحالم در چنین راهی به شهادت می‌رسم، خوشحالم که از عالم بریده‌ام، همه چیز را ترک گفتم، علایق را زیر پا گذاشتم؛ تا آنجا که می‌نویسد: «با آغوش باز به استقبال شهادت می‌روم». آری برای شهید چمران دنیا و مقامات دنیا مهم نبود، او به دنبال نام و نان نبود. او به تکلیف خود عمل می‌کرد و سرانجام در انجام رسالت خود در مبارزه با دشمن و برقراری عدالت و حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران در دهلاویه به فیض شهادت نائل آمد و به آرزوی همیشگی خود رسید، نام و یادش گرامی باد. منبع: مهر 🔅شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
🔴شرط تأثیرگذاری حکمت در کلام امام هادی(ع) 🖊احمدحسین شریفی 🔶 علیه السلام می‌فرماید: الْحِكْمَةُ لَا تَنْجَعُ فِي الطِّبَاعِ الْفَاسِدَةِ؛ حکمت در سرشت‌های فاسد و روح‌های آلوده اثر ندارد. (بحار الانوار، ج۷۵، ص۳۷۰) 🔶به تعبیر حافظ: سرای مدرسه و بحث علم و طاق و رواق چه سود چون دل دانا و چشم بینا نیست 🔅شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
🌹 اعمال روز عید سعید غدیر 🔅شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi
🔷 عبادت و تقوای حضرت امام کاظم علیه السلام 🔶 امام موسی کاظم علیه السّلام در بیت قداست و تقوا پرورش یافت و در کانون بندگی و فرمانبرداری بزرگ شد. حضرتش خدادوستی و ایمان به او را از پدران خود به ارث برد؛ دو اصلی که آنان را واداشت تا جان خود را در راه محبوب و معبود خود قربان کنند و آنچه در توان دارند در راه نشر آیین الهی و سرکوب آیین دوگانه پرستی و گمراهی به کار گیرند. بنابراین اهل بیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله اساس تقوا و معدن ایمان و عقیده هستند و اگر آنان نبودند هیچ بنده ای خدا را بندگی نمی کرد، و هیچ کسی او را به وحدانیت و یکتایی نمی خواند، هیچ فریضه و واجبی به کار بسته نمی شد و هیچ سنتی به پا داشته نمی شد و به یک سخن، هیچ قانون و حکمی در اسلام و بر پیروان آن هموار و قابل تحمل نبود. امام کاظم علیه السّلام تمام گونه های پرهیزگاری را در خانه ای که پرورش یافته بود می دید و از این رو پرهیزگاری با تمام صورت های آن، گوهر و شخصیت او را شکل می داد. تاریخ نگاران او را عابدترین مردم روزگار خود خوانده اند،[1] تا آن جا که «عبد صالح» و «زین المجتهدین» (زیور کوشندگان در عبادت) لقب گرفت و هرگز کسی، همانند او در بندگی و فرمانبرداری دیده نشده. در این جا به چند نمونه از فرمانبرداری و بندگی حضرت کاظم علیه السّلام اشاره می کنیم: نماز آن حضرت زیباترین و پربهاترین ساعت ها و لحظه ها از نظر امام کاظم علیه السّلام زمانی بود که با خدای خویش خلوت می کرد. آن حضرت با تمام وجود و حضور قلب به درگاه خدا می رفت. درباره عبادت امام آمده است: «چون به درگاه الهی به نماز می ایستاد یا مناجات و راز و نیاز می کرد، اشکش جاری می شد و قلبش به تپش درمی آمد و از شوق و خوف، لرزه بر اندامش می افتاد؛ بیشتر اوقات خود را به نماز می گذراند. «شب را [تا هنگام فجر صادق] نمازهای مستحبی و نوافل می گزارد و آن ها را با نماز صبح پیوند می داد. آن گاه تا برآمدن خورشید به تعقیبات می پرداخت و چون خورشید طلوع می کرد، حضرت سر به سجده می گذارده و پیوسته به دعا و ستایش خداوند مشغول بود تا این که ظهر فرا می رسید».[2] از دیگر جلوه های فرمانبرداری و بندگی امام کاظم علیه السّلام این بود که در ابتدای شب وارد مسجد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله می شد سر به سجده می نهاد و در یک سجده با صدای بلند که اخلاص و ترس از خدا از آن مشهود بود می گفت: «عظم الذنب من عبدک، فلیحسن العفو من عندک؛[3] گناه بنده ات [چه بسیار] بزرگ است [، اما] عفو و بخشش از حضرتت [چه بسیار و چه ] نیکوست». آن هنگام که طاغوت زمان، هارون الرشید، حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام را در سیاهچال ها به بند کشید، امام فرصتی به دست آورد تا به عبادت بپردازد، به گونه ای که خردها را مبهوت کرد. حضرت از این که چنین فرصتی برای بندگی به دست آورده بود به درگاه الهی عرض سپاس داشته می گفت: «اللهم إنی کنت اسألک أن تفرغنی لعبادتک، أللهم و قد فعلت فلک الحمد؛[4] بار خداوندا، از تو می خواستم فرصتی عنایت کنی تا به بندگی و عبادتت بپردازم. خداوندا، آنچه خواستم فراهم نمودی، پس ستایش تو را سزاست. امام کاظم علیه السّلام نمونه عالی بندگی بود و در بندگی و عبادت و توجه به خداوند کسی را یارای رقابت با حضرت نبود. وجود و جان حضرت شیفته خداوند و دلش آکنده از ایمانی ژرف و راسخ بود. «شیبانی» درباره ابعاد و گستره عبادت حضرت کاظم علیه السّلام می گوید: ابو الحسن، موسی [بن جعفر علیه السّلام] حدود هفت سال همه روزه هنگام برآمدن خورشید سر بر سجده می نهاد و ظهر سر از سجده برمی داشت.[5] هارون الرشید، دشمن سرسخت امام موسی بن جعفر علیه السّلام، حضرت را نمونه اعلا در بندگی و ایمان معرفی می کرد، زیرا خود توجه فوق العاده امام را به بندگی خداوند دیده بود. آن هنگام که امام را در زندان «ربیع»[6] به بند کشیده بود، از فراز کاخ خود خانه (زندان) را می کاوید. او در جای مخصوصی از آن خانه جامه ای بر زمین می دید که هرگز جابه جا نمی شود و حرکتی ندارد. از این موضوع در شگفت شده، از ربیع پرسید: «این پیراهن چیست که همه روزه آن را در همین جا می بینم؟ ربیع پاسخ می دهد: ای امیر مؤمنان، آنچه می بینی پیراهن نیست، بلکه موسی بن جعفر است که همه روزه هنگام برآمدن خورشید سر به سجده می نهد و ظهر هنگام سر از سجده برمی دارد. هارون الرشید مبهوت شده، نتوانست شگفتی خود را پنهان کند و گفت: اما او (امام کاظم «ع») از زاهدان بنی هاشم است. چون ربیع اعتراف هارون را در مورد زهد و بی توجهی امام کاظم علیه السّلام به دنیا شنید، به این انگیزه که هارون امام را آزاد کند گفت: ای امیر مؤمنان، تو را چه شده که با زندانی کردن او، بر او سخت گرفته ای؟ هارون پاسخی داد که نشانه سنگدلی و فقدان عطوفت وی بود. او گفت: هیهات، جز این که دربند باشد چاره ای نیست».[7]
روزه داری حضرت حضرت کاظم علیه السّلام روزها روزه داشت و شب ها را به عبادت زنده می داشت، به ویژه زمانی که به دستور هارون در زندان به سر می برد. در این دوره هرگز عبادت های مستحبی را وانمی گذاشت و به روزه و اعمال مستحبی دیگر مشغول بود و خدای را بر نعمت فرصتی که به دست آورده بود تا بندگی حضرتش کند سپاس می گفت. حج امام هرآنچه محبوب خدا و مطلوب درگاهش بود از نظر امام کاظم علیه السّلام دور نمی ماند و حضرتش با اخلاص و رغبت بی حد بدان می پرداخت، از آن جمله سفر حج و مناسک آن بود. آن حضرت در حالی که اسبان راهوار و اصیل را در مسیر سفر آزاد گذاشته بود، مسافت میان مدینه و مکه را پیاده طی می کرد. تمام افراد خانواده حضرت و نیز برادرش «علی بن جعفر علیه السّلام» چهار بار در سفر مکه با حضرت همراه بودند. علی بن جعفر علیه السّلام درباره مدت زمانی که در راه بودند می گوید: «نخستین سفر 26 روز، دومین آن 25 روز، سفر سوم 24 روز و چهارمین سفر 21 روز به درازا کشید».[8] تلاوت قرآن قرآن کریم هماره همدم تنهایی ها و مونس خلوت امام کاظم علیه السّلام بود. حضرت قرآن را بادقت و تدبّر و بهتر و خوش نواتر از هرکس دیگر می خواند و چون به خواندن قرآن می پرداخت اندوهگین می شد، آن گونه که هرکس تلاوت حضرت را می شنید می گریست.[9] «حفص» چگونگی تلاوت قرآن را توسط حضرت کاظم علیه السّلام چنین بیان می کند: «او قرآن را با آهنگی حزین می خواند و چون به تلاوت می پرداخت گویی که با مخاطبی گفت وگو می کند».[10] حضرت با این گونه تلاوت قرآن، در آموزه ها، آداب، اوامر، نواهی و احکام آن تأمل می کرد. آزاد کردن بردگان از دیگر مظاهر و نشانه های فرمانبرداری حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام مهربانی و احسان در حق بردگان بود تا آن جا که حضرت، هزار برده[11] را به انگیزه جلب خشنودی خدا و تقرب به درگاهش آزاد کرد. پی نوشت ها [1] جوهرة الكلام/ 139. [2] الارشاد 2/ 231 و كشف الغمه 3/ 18( به نقل از الارشاد 2/ 231. [3] وفيات الاعيان 4/ 293؛ كنز اللغه/ 766؛ تاريخ بغداد 13/ 27 و انوار البهيه/ 190( به نقل از تاريخ بغداد 13/ 27. [4] حياة الامام موسى بن جعفر عليه السّلام 1/ 140( به نقل از بحار الانوار). [5] شيبانى ابو عبد الله محمد بن حسن( مولاى بنى شيبان) سال‏ها در محفل درس ابو حنيفه حضور يافت و نزد ابو يوسف دانش اندوخت. كتاب‏هاى فراوانى نگاشت و دانش ابو حنيفه را گستراند. شافعى مى‏گويد دانش فراوانى از محمد بن حسن اندوختم. او همچنين مى‏ گويد« هركس كه درباره مسأله اختلافى مورد سؤال قرار مى‏ گرفت ناخشنودى در چهره‏اش پديدار مى‏شد مگر محمد بن حسن». شيبانى به سال 187 ق. در 58 سالگى زندگى را وداع گفت( نك: طبقات الفقهاء/ 114). [6] ربيع بن يونس حاجب منصور بود و پس از ابو ايوب وزير منصور شد و مورد علاقه و اعتماد كامل او قرار گرفت. روزى منصور به ربيع گفت« خدا تو را رحمت كند اى ربيع اگر مرگ نبود دنيا چه دلپذير و چه گوارا مى‏ بود! ربيع به او گفت دنياى بدون مرگ دلپذير نيست. منصور پرسيد چرا چنين است؟ ربيع پاسخ داد اگر مرگ نبود تو بر اين تخت نمى‏ نشستى. منصور گفت راست گفتى. هنگامى كه مرگ منصور فرارسيد به ربيع گفت آخرت را به يك خواب‏[ خوش‏] فروختيم». گفته مى ‏شود كه ربيع پدرى شناخته شده نداشت. روزى يكى از بنى هاشم بر منصور وارد شد و لا به لاى گفت‏ وگو مى‏ گفت« پدرم- كه خدايش رحمت كند- و مرتب از پدر خود ياد كرده و بسيار براى او طلب رحمت مى‏ كرد. ربيع به مرد هاشمى گفت در محضر امير المؤمنين چقدر براى پدرت طلب رحمت مى‏ كنى؟ مرد هاشمى گفت تو را از اين بابت معذور مى‏ دارم زيرا قدر و منزلت پدر را نمى‏ دانى. ربيع از اين پيشامد شرمگين شد. ربيع به سال 170 ق. از دنيا رفت( نك: وفيات الاعيان 1/ 231- 233 چاپ بولاق). [7] عيون اخبار الرضا 1/ 95 حديث 14 و انوار البهيه/ 189( به نقل از عيون اخبار الرضا). [8] بحار الانوار 48/ 100 حديث 2( به نقل از قرب الاسناد). [9] مناقب 4/ 348. [10] بحار الانوار 48/ 111( به نقل از اصول كافى 2/ 606. [11] يوسف بن حاتم شامى الدر النظيم في مناقب الائمة اللهاميم( نسخه خطى موجود در كتابخانه امام سيد محسن حكيم نجف اشرف). 🔅شاخص: متقی، متخلق و پایبند به هویت طلبگی 👇 🆔 https://eitaa.com/shakhes1farhangi