هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
هلال محرم
الهی ماه غم از ره رسیده
برای عاشقان این مَه رسیده
همه در سوز و اشک و آه و ماتم
علی(ع) و مجتبی(ع)، زهرا(س) و خاتم(ص)
خدایا این گمان دارم که اکنون
تو هم گریان شدی با حال محزون
محرم ماه عشق و عشقبازی
محرم ماه خون و سرفرازی
بیایید ای عزاداران نشینید
حسینِ(ع) فاطمه(س) بی سر ببینید
ز باغ مصطفی دیدن نمایید
تباکی بهر گل چیدن نمایید
نمایید روی زینب(س) را تماشا
ز اصغر(ع) غنچهی لب را تماشا
چه سیزده سالهی زیبا جمالی
چه رعنا اکبر و احمد(ص) خصالی
چه سقا و علمدار مَهی هست
چه عبدالله و عون و جعفری هست
روند تا با خدا سودا نمایند
به عشق روی او آوا نمایند
#دستنوشته_سعید
@shalamchekojaboodi
این مضامینی که امروزه بیشتر مطرح است که ما از روز ازل امام حسین(ع) رو داشتیم و با شیر مادر باهاش بزرگ شدیم و...
همه اینها قشنگ و قابل احترام است.
اما من با افتخار می تونم برگردم بگم که اگر من تو دستگاه امام حسین(ع) به صورت جدی تونستم ورود کنم و افتخار نوکری امام حسین(ع) را هر چند دست و پا شکسته داشته باشم به برکت وجود نازنین آقا سعید شاهدی بود؛
با پیگیریهایی که می کرد، زنگهایی که می زد، میاومد دنبالمون برمیداشت می رفتیم هیئت عشاق الخمینی(ره)، دخمه، محبان المرتضی(ع)، اینور، اونور...
یعنی تحت هر شرایطی می اومد به قول معروف گوشِتو می پیچوند که بلند شو بریم هیئت.
و اینو ادعا می کنم و ادعای بزرگیه؛ روضهای نشده تو هر شکل و شمایل و هر حجم و ابهتی بروم؛ از یه روضه خونگی ساده بگیر تا مجالس آنچنانی پرجمعیت، من از خونه تا اون محلی که می رسم، از لحظه ای که وضو می گیرم، به نیابت آقا سعید وارد اون مجلس نشوم. مدیون خودش باشم اگر غیر از این بوده باشه...
راوی؛ آقای علیرضا #مسلم_خانی
#خاطرات_سعید
_______
✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی)
@shalamchekojaboodi
بچه هیئتی ها یه رسمایی دارن اول محرم لباس مشکی می خوان تن کنند، هر کسی برای خودش یه عشقبازی ای داره من هر سال، روز اول محرم هر جوری شده خودمو رسوندم سر قبر آقا سعید، پیرهن مشکی مو گذاشتم روی سنگ آقا سعید، یه عاشورا خوندم
هدیه کردم به روح خودش و ابیعبدالله(ع)، با اذن آقا سعید و به نیابت از ایشون، لباس مشکی امام حسین(ع) رو تن کردم.
سینه زدم تو هیئت، آقا سعید رو یاد کردم، اشک ریختم تو روضه، آقا سعید رو یاد کردم و مطمئنم داره می بینه و امیدوارم یه جایی این کارهای دست و پاشکستهام ذخیره قبر و قیامتم بشه و به دردم بخوره.
#زندگی_با_شهید
راوی: آقای علیرضا #مسلم_خانی
@shalamchekojaboodi
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود
ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
امروز با اقتدا به آقای مسلم خانی من هم به نیابت از آقا سعید در مجلس عزاداری حاضر شدم و گریه کردم و سینه زدم.
جالبه همین که داشتم به این موضوع فکر می کردم یکباره مداح گفت شهدا رو تو مجلس امام حسین(ع) یاد کنید ...
#ارسالی_اعضا
@shalamchekojaboodi
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
شعر ورود به کربلا
حسین تا وارد کرب و بلا شد
دل زینب(س) به هر غم مبتلا شد
در این صحرا نه آبی، نی درختی ست
که اینجا وادی دوری و سختی ست
به دستور حسین شد خیمه برپا
زمین کربلا گردیده غوغا
به پشت خیمهای زینب نشسته
نماید گریه او با قلب خسته
ز چشم کاروان سالار، یا رب
چرا گردیده پنهان روی زینب
بگوید با خدا راز نهفته
که از این سرزمین قلبم گرفته
نمیدانم چرا در شور و شینم
مگر شد آخرِ عمرِ حسینم
فتاده در دلم شور و نوایی
گمانم آمده وقت جدایی
چرا تغییر کرده او نگاهش
مگر باشد همین جا قتلگاهش
چرا آوای غم شد یار زینب
که گوید قد قُتِل سالار زینب
#دستنوشته_سعید
@shalamchekojaboodi
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
شهدا زنده هستند و نزد ارباب بی کفن؛ امام حسین(ع) روزی میخورند.
با مشاهده سیاه پوش کردن مزار مطهر آقا سعید، دلم خیلی یاد سعید رو کرد واصلا از ذهنم خارج نمی شد.
دوستان!
مطلبی که برایم بسیار جالب بود این بود که در استراحت، خواب سعید رو دیدم باورتون میشه سعید مرا دعوت کرد به هیئت عشاق الخمینی(ره). الان که در حال نوشتن مطلب هستم شب دوم محرمه که رفتم به اتفاق خانواده خودمو رسوندم به هیئت عشاق الخمینی(ره).
البته در روضهی حاج شیخ محسن حسینی رسیدم همان صوت دلنشین ایشان که مرا یاد عزاداری های هیئت گردان حمزه انداخت.
اصلا در حال خوبی نیستم و قطرات اشک امانم نمیدهد. حاج اکبر طیبی در تاریکی تعارف کردند که تشریف بیاورید جلو. وقتی پیش ایشان رفتم خودمو به حاج اکبر معرفی کردم گفتم من مجتبی ذوالفقاری هستم و یک دفعه بغضم ترکید و اشک ریختم. چه حال و هوای دلنشینی در هیئت بود.
بعد از شهادت سعید متاسفانه سعادت حضور بسیار کم داشتم مطلبی که در خواب، سعید بهم تذکر داد گفت مجتبی نیستی، کجایی؟ گفتم آقا سعید راه من دوره، توان آن موقع های گذشته را ندارم و یک دفعه از خواب پریدم.
دوستان والله شهدا نظاره گر اعمال و رفتار ما هستند شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات
راوی؛ آقای مجتبی #ذوالفقاری
#زندگی_با_شهید
__
✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی)
@shalamchekojaboodi
و جالبه این مطلب روز دوشنبه به دست ما رسیده که در کانال قرار بگیره
روزهای دوشنبه ای که سعید می خواهد با یاد دوشنبه شبهای هیئت عشاق الخمینی(ره) رقم بخورد.
هیئت عشاق به مدت ده روز بعد از ظهرها زیارت عاشورا برپا کرده است.
۱ محرم ۱۴۱۳ ه.ق
۱۱ تیر ۱۳۷۱ ه.ش
#دستنوشته_سعید در سررسیدش
@shalamchekojaboodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز بر پیکر شهید فردین انصاری که پیکرش سال ۷۳ رجعت نموده و لحظهای که سعید را نشان می دهد.
محرم ۱۴۱۵ ه.ق
#فیلم_سعید
ارسالی آقای فرشید #انصاری (برادرشهید)
@shalamchekojaboodi
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
سلام و عرض ادب
از برادرانی که در این مدت فیلم و عکس و خاطرات سعید را به دست ما رساندند بسیار متشکریم
تشکر ویژه از برادرِ شهید انصاری که فیلم تشییع برادرشون را در اختیار ما قرار دادند و آقای حسین آقاجانی که فیلم دسته عزاداری روز رحلت امام را از لنگرود به دستمان رساندند.
اجر همگی با سیدالشهداء علیه السلام 🤲🤲
@shalamchekojaboodi
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام)
https://eitaa.com/sobhehoseini
نوحه حضرت رقیه(س)
آمده بابا پیش یتیمان
عقده ها وا شد از دل طفلان
بابا حسین جان
کنج ویران شد یکسره غوغا
مهمان دختر شد سرِ بابا
رقیه(س) گوید ای پدر جانم
شادمان کردی قلب سوزانم
گفته بود عمه تو سفر کردی
پس چرا ما را خون جگر کردی
بعد تو گشتیم بی یار و تنها
ما اسیران و اینهمه اعدا
رأس تو اینک پیش ما باشد
پیکر ماهت پس کجا باشد
کی بریده سر از تن پاکت
کی کشیده است در خون و خاکت
خم شدم بابا چون گل پژمردم
بس تازیانه از عدو خوردم
دشمنت زد بر صورتم سیلی
می کنم آوا با روی نیلی
__________
دودمه:
کنج ویرانه ز هجران پدر خونجگرم
عمه جان کو پدرم
گوئیا کشته شد و خاک عزا شد به سرم
عمه جان کو پدرم
#دستنوشته_سعید
@shalamchekojaboodi
ایام محرم که میشد سعید حضورش در مراسم عزاداری مسجد پر رنگتر میشد. پدرم(روحانی مسجد) در انتهای سخنرانی، طبق رسم و رسوم قدیم روضه میخواند. سعید با اینکه خودش مداح بود و روضهخوانی میکرد انقدر در گریه برای امام حسین (علیه السلام) بیتابی میکرد که توجه همه به او جلب میشد.
اکثر مواقع روضه که به پایان میرسید به مردم چای میدادند، همه مشغول خوردن چای بودند ولی سعید گریه بلندش ادامه داشت.
خیلیها احساس میکردند که این کار ریاکاریست ولی سعید اصلاً توجهی به این مسائل نداشت و خالصانه و خاضعانه اشک میریخت.
روحش شاد و غریق رحمت واسعه الهی
راوی؛ آقای علیرضا #رجبی
#خاطرات_سعید
______
✍ کانال شلمچه کجا بودی ؟ (خاطرات شهید سعید شاهدی سهی)
@shalamchekojaboodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دسته عزاداری هیئت عشاق الخمینی(ره) به مناسبت رحلت امام(ره)/ سال ۷۱
#فیلم_سعید
ارسالی از آقای حسین #آقاجانی
@shalamchekojaboodi
ده ها بار هم که این تکه فیلم، فلش بک شود و تو باز لیوان آب را برداری و جرعه ای نوش جان کنی، دلِ آنکه دلتنگ توست به دنبالت کشیده می شود و باز چون تلاطم همان آبِ در لیوان، متلاطم می گردد...
حتی از یک آب خوردن ساده ات نمی توان ساده گذشت ...
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini