🌹🌱
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_شصتوچهارم
احمد در حالی که استارت می زد با خنده گفت:
خیلی از آقاجانت خوشم میاد.
یعنی مریدش شدم.
خدا خیرش بده. می دونه من دلم برات تب و تاب داره هی فرصت میده بیشتر باهات باشم و ازت آرامش بگیرم.
احمد ماشین را به حرکت در آورد.
به رویش لبخند زدم و گفتم:
آقاجان من با همه باباهای دنیا فرق داره.
مهربونه.
دختراشم خیلی دوست داره.
احمد به رویم نگاه کرد و گفت:
آخه مگه میشه تو رو داشت و دوسِت نداشت؟
حاجی حتی اگرم می خواست نمی تونست تو رو دوست نداشته باشه بس که تو شیرین و خواستنی هستی.
رویم را با چادر گرفتم و لبخند دندان نمایم را پنهان کردم و گفتم:
البته بابای من داماداشم خیلی دوست داره خصوصا شما رو.
احمد ماشین را داخل کوچه مان برد، توقف کرد و گفت:
حاجی به من لطف دارن.
همیشه لطف داشتن.
بزرگترین لطف شون هم این بود اجازه دادن من و تو با هم ازدواج کنیم و ما بشیم.
کوچه خلوت بود و کسی نبود.
احمد به سمتم چرخید و گفت:
وقتی پیش تو ام این قدر بهم خوش میگذره که نمی فهمم چقدر زمان گذشته.
به چشم های مهربانش خیره شدم.
چه محبتی از نگاهش به همه وجودم منتقل می شد!
چقدر دلم برای این نگاه، برای این مرد و مهربانی هایش تنگ شده بود.
دستم را جلو بردم و دست گرم و مردانه اش را گرفتم.
احمد به رویم لبخند زد. از کارم خجالت کشیدم و سر به زیر انداختم اما دستش را رها نکردم.
احمد دست دیگرش را روی دستم گذاشت.
کاش زمان کش می آمد و مجبور به جدایی و خداحافظی نمی شدیم.
احمد آرام گفت:
خیلی دوست دارم عروسکم.
به رویش لبخند زدم.
کاش من هم می توانستم ابراز محبت کنم و کلمات زیبا به کار ببرم و احساساتم را به زبان بیاورم ولی افسوس ...
احمد آهسته دستش را از دستم بیرون کشید و گفت:
پاشو خانم جون برو این طوری از من دلبری می کنی تحملم کم میشه
برو خونه تون منتظرم بمون پس فردا شب میام پیشت.
از این که باید تا پس فردا شب منتظرش بمانم و نمی شد امروز بیشتر با هم باشیم غصه ام شد.
احمد انگار غصه ام را از نگاهم خواند که گفت:
خیلی دلم میخواد می شد الان پیشت بمونم اما می دونی که نمیشه.
پس فردا شب میام پیشت و تلافی این دو هفته دوری رو در میارم.
چیزی نگفتم.
لبخند کمرنگی به رویش زدم و آرام از ماشین پیاده شدم.
در را بستم و خداحافظی کردم.
کلید انداختم و در حیاط را باز کردم.
برای احمد دست تکان دادم و وارد حیاط شدم.
با تو چه قدر زود می گذشت، چه قدر خوش می گذشت!
چادرم را در آوردم و همان جا در حیاط به خاک افتادم و سجده شکر به جا آوردم.
با دیدن او انگار دوباره جان گرفته بودم. انگار دوباره زنده شده بودم.
لباس هایم را تکاندم و به اتاق رفتم.
لباس عوض کردم و به حیاط آمدم.
حمیده از پنجره اتاقش صدایم زد.
به او سلام کردم و احوال مادرش را پرسیدم.
حمیده لب پنجره نشست و گفت:
خوبه خدا رو شکر.
کجا رفته بودی؟
_آقاجان گفت حاضرشم منو ببره دیدن راضیه
_خوب پس به سلامتی بالاخره رفتی دیدنش
سر تکان دادم و گفتم:
آره بالاخره رفتم.
_دیدی چه قدر بچه اش نازه؟
به رویش لبخند زدم و گفتم:
آره خیلی ناز بود. ان شاء الله به زودی قسمت خودت بشه
حمیده با ذوق گفت:
ان شاء الله. خدا از دهانت بشنوه.
حمیده همان اول ازدواجش باردار شد ولی دو ماه پیش از غصه اتفاقی که برای مادرش افتاد فرزندش را سقط کرد.
مادر حمیده هنگام پهن کردن برگه های زرد آلو از پشت بام به پایین افتاد و واقعا زنده ماندنش معجزه بود.
دست و پای مادرش به شدت شکسته بود و برای همین نیاز به مراقبت داشت و حمیده و خواهرش هر کدام چند روز در هفته برای مراقبت از او و رسیدگی به کارها به منزل مادرشان می رفتند.
چون می دانستیم انجام کارهای منزل مادرش چه قدر او را خسته می کند دیگر در انجام کارها از او توقعی نداشتیم ولی او خودش در انجام بعضی کارها به ما کمک می کرد.
حمیده پرسید:
شام چی میخوای بذاری تو از راه اومدی خسته ای من بذارم.
تشکر کردم و گفتم:
دستت درد نکنه ولی آقاجان گفت امشب شام نذارم. گفت از بیرون می گیره میاد.
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
🆔️ @shamim_news_karkevand
🌹🌱
#متن_شب
اما من دریافته ام !
که آدمی باید پناه ببرد به خدا، پناه ببرد به خودش، پناه ببرد به کتاب، اما برنگردد به آدمهایی که پیش از این هم بارها او را شکستهاند...!
پناه نبرد به آن هایی که بارها دیوار امن دلخوشیهایش را روی خودباوری هایشان آوار کردهاند!
آدمی باید آرامش را در خود جستجو کند نه آدمها...!
هراسی نیست تا تو در کنارمنی یا رب♥
🆔️ @shamim_news_karkevand
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلام_آقا
سلام برتو ای قیام کننده به عدالت ....
💠الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🆔️ @shamim_news_karkevand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
❤️✨سـ❄️ــلام
🍃✨روزتـــون
❤️✨پر از خیر و برکت
❤️✨امروز چهار شنبه↶
✧ 29 فروردین 1403 ه.ش
❖ 8 شوال 1445 ه.ق
✧ 17 اوریل 2024 میلادی
┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
❤️✨ ↯ ذڪر روز ؛
🍃✨《 یا حَیُّ یا قَیّومُ 》
🆔️ @shamim_news_karkevand
#مناسبتی
🌺 سلامتان باد ای راهروان ولایت و امامت، ای حافظان پرتوان رزمی رهبر، ای نیروی مسلح امامت و امت و سلامتان باد که امامتان و مرادتان امام خمینی (ره) در توصیف شما فرمود:
✅ افتخار بر رزمندگانی که جبهه های نبرد را با مناجات خویش عطرآگین نمودند .
🌺 ۲۹ فروردین روز ارتش مبارک باد. وگرامی می داریم یادوخاطره شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران را
🆔️ @shamim_news_karkevand
#دانستنی
♦️آب خیار؛ خارق العادست🥒
شاید باورش سخت باشه ولی مصرف روزانه آب خیار شما رو 5 سال جوانتر میکند
چرا آب خیار ما رو جوانتر میکنه؟
🔹پاکسازی کبد
🔹کاهش چربی های اضافی
🔹رفع چین وچروک پوست
🆔️ @shamim_news_karkevand
#گلخونه
میدونستین سانسوریا هم گل میده؟ میگند که بوی یاس هم میده 😍
🆔️ @shamim_news_karkevand
🌹🌱
#خبر
🔰عامل تهدید به انتشار تصاویر خصوصی در اینستاگرام، از آشنایان شاکی بود
فرمانده انتظامی شهرستان مبارکه از شناسایی و دستگیری فردی که اقدام به تهدید به انتشار تصاویر شخصی و هتک حیثیت در شبکههای اجتماعی اینستاگرام علیه یکی از شهروندان نموده بود، خبر داد.
سرهنگ «رضا محمدی» در باره این خبر گفت: با مراجعه فردی به پلیس فتا این فرماندهی و ارائه یک برگ شکواییه در خصوص اینکه شخصی ناشناس از طریق صفحه اینستاگرامی با تهدید به انتشار تصاویر شخصی باعث هتک حیثیت اینجانب و خانواده ام شده است، خواستار رسیدگی و تشکیل پرونده شد.
این مقام انتظامی افزود: با انجام تحقیقات فنی و تخصصی کارشناسان پلیس فتا در فضای مجازی در نهایت متهم که از آشنایان شاکی بود شناسایی و دستگیر شد و در مواجه با مدارک و مستندات پلیس فتا صراحتاً به جرم خود اقرار نمود و متهم به همراه پرونده به دادسرا شهرستان معرفی گردید.
این مسئول خاطر نشان کرد: شهروندان تصاویر شخصی خود و خانواده را در محلی امن و رمزگذاری شده نگهداری نموده و از انتشار آن در صفحات مجازی خودداری نمایند تا مورد تهدید واقع نگردند.
نگهداری تصاویر دیگران در تلفن همراه، لپ تاب، حافظه ها و غیره مورد ایراد است و در صورت انتشار، با شکایت قضایی، به محاکم قضایی معرفی می گردند.
شهروندان در صورت بروز مشکل و مواجهه با جرایم رایانه ای میتوانند با شماره گیری ۰۹۶۳۸۰ مرکز امـداد و فوریتهای سایبـری، از مشاوره و راهنمایی کارشناسان پلیس فتا مراتب را پیگیری نمایند.
#پلیس_فتا_شهرستان_مبارکه
🆔️ @shamim_news_karkevand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌱
#عجایب
میگن توو چین یه فلکه هست اگه مسیرتو توش گم کنی، یک هفته بعد پیداش میکنی!😳
🆔️ @shamim_news_karkevand
#خبر
✅ مراسم تجلیل از تیم فوتبال پرسپولیس شهر کرکوند به میزبانی عمارت آداک شهر کرکوند برگزار شد
🔺️تیم فوتبال پرسپولیس کرکوند در مسابقات لیگ دسته اول استان نایب قهرمان شد و به لیگ برتر استان اصفهان راه یافت
🆔️ @shamim_news_karkevand