⚠️ در حالیکه مردم تبریز قمه میزدند روسها آخوند شهر را اعدام کردند ❌ ماجرای تلخ هیاتهای سکولار، بفرستید برا اونا که میگن #امام_حسین رو سیاسی نکنید #محرم #استاد_رحیم‌_پور_ازغدی 🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم ✍@tahlile_siasi ✍@tahlile_siasi

💥همه میریم بهشت؟! 💥مراقب تفکری که مذهبی‌صورتی‌ها و بلاگرهای حجاب درحال ترویج اون هستن باشید. اینها میخوان کاری رو با اسلام کنن که با مسیحیت کردن. نماز بخون با چیزی هم کار نداشته باش، حتی با هم‌جنس‌بازی! 🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم ✍@tahlile_siasi ✍@tahlile_siasi

بسم رب العشق. محمود کریمی

ثمر ریاض . محمود کریمی

به یاد کربلا دلها غمین است . حاج حسین فخری

#گزارش_خبرنگار_میدانی_کارگروه_تیکتاک_رهیافتگان بانو #کت (Kat) که سابقا الهه پرست بوده و بعد از غزه اسلام آورده است، در این ویدیو شهادتین و حجابش را با مخاطبین به اشتراک می گذارد. ✨✨✨✨ سایت و کانال رهیافتگان را دنبال کنید. 🌐 @rahyafte_com

آیت الله #بهجت (ره) : ☘ به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند ، عنایات و الطاف خاصّی می شود. 📒 در محضر بهجت ،ج۱، ص۱۰۲ #ثابت_قدمان #اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a

📌 #رجعت چیست ؟ و کدامیک از ائمه اطهار دوباره زنده می شوند و حکومت میکنند؟؟؟؟ #اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a

🟡 شبهه دستگاه امام حسین مختص گروهی نیست! همه جور آدمی می‌تونن تو جلسات امام حسین شرکت کنند، شرابخور، بی‌حجاب و.... #محرم 🟢 پاسخ استاد شیخ حسین انصاریان به این شبهه را بخوانید 🔹مجلس عزای امام حسین(ع) پذیرای همه نوع افکار است، اما نه همه نوع ابزار. 🔹شراب‌خوار هم شاید به مجلس امام حسین بیاید اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم می‌تواند به مجلس امام حسین بیاید اما نه با آلات قمار. 🔹آن سگ‌باز و میمون‌باز هم می‌توانند به مجلس امام حسین بیایند اما نه با سگ و میمون. 🔹طبیعتا آن کسی هم که کاشف حجاب است و در خیابان‌ها تن‌نمایی می‌‌کند هم می‌تواند به مجلس امام حسین بیاید اما وقتی به مجلس امام حسین وارد شد حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه یعنی با سر لخت و یا تن لخت وارد شود. پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند. 🔹بله دستگاه امام حسین بزرگ است ‌و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قاعده و قانون دارد، احترام دارد. 🔹همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین شود، حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچ‌کس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بی‌حرمتی کند. 🔹هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبح زدایی کند. 🔹مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند. •💛🕊• 🔸♡حسینیـہ معلی♡ 💠 " حسینیه ای به وسعت ایران " ☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡  https://eitaa.com/joinchat/2355495131Cd00af1a667 ╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮

📝 از شیخ انصاری پرسیدند: 👈 چطور میشود « يک ساعت فکر کردن » بهتر از هفتاد سال عبادت باشد ؟؟؟ فرموده بود: 👈 آن فکری که « جناب حُر » در روز عاشورا کردند...

گریه بر ائمه باید گریه عارفانه باشد، نه بر اساس خواب و سطحی نگری. آیت‌الله جوادی آملی: این سرمایه حیف است به دست چهار تا مداح از بین برود. مداحان عزیزند، باید بخوانند و گریه بیاورند، اما علمی و متقن و عمیق بخوانند، گریه باید گریه عارفانه باشد، مردم را به عوامی و به خواب و به سطحی‌نگری و ساده‌لوحی، این کار را نکنید این کار فرعون است.

🎥 *امام جماعت قلابی افغانستان معروف به سید پیرکرم شاه* *خفن ترین جاسوسی که دنیا بخود دیده است!!!* نامه به جا مانده بعد از فرارش: *نمازهای ۲۰ سال گذشته را از نو بخوانید زیرا پشت سر یک غیر مسلمان بوده‌اید ....!* این همان جاسوسی که عربستان بود....😳

در همه کشورهای تحت سلطه غرب پلید از این چیزا بسیار دیده میشه.

🟢 نماز یکشنبه ذی‌القعده، فرصتی بی‌نظیر برای آمرزش گناهان 🟡 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روز یکشنبه ماه ذى القعده فرمود: «ای مردم! کدام‌ یک از شما می‌خواهید توبه کنید؟» گفتند: رسول خدا! همه ما می‌خواهیم توبه کنیم. پیامبر فرمود: 👈«غسل کرده وضو گرفته و چهار رکعت نماز (دو نماز دو رکعتی) بجا آورید. در هر رکعت : 🔹 یک‌بار «حمد» 🔹سه‌بار «قل هو اللّه احد» 🔹و یک‌بار «معوذتین» (یعنی فلق و ناس) بخوانید. 👈 و پس از اتمام نماز: 🔹 هفتادبار استغفار نموده 🔹و در پایان «لا حول و لا قوّة إلا باللهِ العلیِ العظیم» بگویید. 🔹 سپس بگویید: «یا عَزیزُ یا غَفّارُ اِغفِر لی ذُنُوبی و ذُنُوبَ جَمیعِ المؤمنینَ و المؤمنات فإنّه لا یغفرُ الذُّنُوبَ إلا أنت» [ترجمه= اى عزیز! اى بخشاینده! گناهان من و گناهان تمام مردان و زنان مؤمن را بیامرز که جز تو کسى گناهان را نمی‌آمرزد] 👈 آن‌گاه فرمود: «بنده‌اى از امت من چنین عملى را انجام نمی‌دهد، مگر این‌که از آسمان به او ندا می‌رسد: بنده خدا! عمل را از نو شروع کن که توبه تو قبول، و گناهانت آمرزیده شد. فرشته دیگر از زیر عرش ندا می‌کند: اى بنده! مبارک باد بر تو و بر خانواده و خاندانت. منادى دیگرى صدا می‌زند: در روز قیامت، دشمنانت را از تو راضى می‌نمایند. فرشته دیگرى ندا می‌کند: اى بنده! با ایمان از دنیا می‌روى. دینت از تو گرفته نشده و قبر تو وسیع و نورانى خواهد شد. منادى دیگرى صدا می‌زند: پدر و مادرت راضى می‌شوند، گرچه خشمگین باشند، پدر و مادر، تو و خاندانت بخشیده شده و در دنیا و آخرت خوش رزق خواهى بود. جبرئیل ندا می‌کند: من با فرشته مرگ پیش تو آمده و به او دستور می‌دهم که با تو خوش‌رفتار بوده، به‌خاطر مرگ آسیبى به تو نرسانیده و به نرمى، روح را از بدنت خارج نماید». 👈گفتند: ای رسول خدا! اگر کسى در زمان دیگرى چنین بگوید چطور؟ آن حضرت فرمود: «چیزهایى را که گفتم براى او نیز خواهد بود. جبرئیل این مطالب را در شب معراج به من گفت» 📒 منبع: مفاتیح الجنان 🤲 #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج 🤲 ⚜️#تمامی_اجرها_در_گمنامی‌_است⚜️ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/248185044Caa1e4b79e6

غسل برای تقویت قدرت این نماز شریف هست اگر کسی مقدورش نبود غسل کنه اشکال نداره میتونه نماز رو بخونه

اتصال و ارتباط وقایع در زندگی . هیچ حادثه و اتفاق پیش آمدی برای انسان در زندگی رخ نمی دهد مگر اینکه آنها بهم متصلند چه وقایعی که مقارن هم پدید آیند و چه وقایعی که با یک یا چند واقعه از هم فاصله داشته باشند.( مانند تربیع دو کوکب که به ظاهر چهار درجه فاصله دارند اما در تاثر بهم متصلند) . اتفاقات چه مثبت چه منفی مانند دانه های تسبیح بهم متصلند و با یک مهندسی دقیق و محاسبات عالی با فاصله مشخص طبق حکمت الهی پدید می آیند و انسان آنها را تجربه می کند. کارگزاران آسمانی مقدرات را با اسباب متناسب با آنها پیوند می دهند و در زمان معلوم بوقوع می آورند پس باید دانست هیچ واقعه ای از ریز و درشت بدون حساب و کتاب نیست. گاه وقایع در طول یکدیگر رخ می دهند و گاه در عرض یکدیگر و مقارن. ما فقط وقایع و اسباب نزدیک به خود را می شناسیم و از اتصالات و ارتباطات وقایع و اسباب اطلاعی نداریم.( مثلا مانند اتصال حرف الف با غین که در حساب وضعی 28 عدد و در جمل کبیره 1000 عدد فاصله دارند اما در ریشه از یک خانه اند و هم عدد و هر دو یک ) هر حادثه ای یک عدد است که اینها در باطن خود اتصالات عجیبی دارند همانگونه که کواکب در نظرات و فواصل مختلف مقارنه و مقابله و تسدیس و تثلیث دارند طبق فواصلی که دارند اثار مختلفی به ظهور می رسانند. انسان نیز به منزله زمین است و حوادث و عوامل وقوع آنها کواکب زندگی ما هستند که هر کدام طبق اتصالاتی که دارند بر زندگی ما تاثیر می گذرند گاه زندگی به اوج می رسد گاه به حضیض گاه در صعود است گاه در هبوط. هیچ کار و دیدار و گفتگو و عملکرد وافکار و نیات و تصمیمات و معاملات و پیوندها و انفصالات و جدایی ها نیست مگر اینکه مانند جدولی واحد بهم متصلند و هر کدام طبق ضرب و تقسیم و جمع و کسری که با هم دارند و ما از آنها بی خبریم در زندگی ما ایجاد اثر می کنند. این قضا و قدر الهی است که باید در ضمیر خویش آنرا تصدیق کنیم و در عمل بدان وفا. و انها لکبیره الا علی الخاشعین

هر آنچه هست حق است یعنی چی؟؟ . هر آنچه هست حق است حق بدین معنا اعم از حقی است که مقابل باطل است حق به معنای اعم فراتر از خیر و شر است پس خیر و شر دو شاخه از حق است. همه شرورات و خیرات عالم حق است چون از حق است و فاعل مطلق و تنها تصمیم گیرنده عالم خداست که حق است. پس هر آنچه هست حق است و این معرفت اصول طریقت الی الله است و بدون اصول ، وصول نمیشه. اعتراض به حق انکار حق است وکفر. شرورات حق است و مقابله با آن نیز حق. پس جز حق در عالم نیست و هر کدام از خیر و شر اهل خود را دارند رجوع همه نیز به حق است اما اهل خیرات به جمال حق و اهل شرورات به جلال حق باز می گردند. پس حق در معنای عام یک شاخه اش خیر و یک شاخه اش شر است. پس هر آنچه هست را تصدیق کن که مومن و موحد باشی و از شرک برهی. تصدیق حق ترویج آن و تصدیق باطل مقابله با آن است. بدون این معارف به حقیقت نرسیم که گردنه ای است بس خطیر. اگر زاویه اندیشه بدرستی تنظیم شود معارف حاصل گردد و پس از حصول اگر در خود پیاده نکنیم به حقیقت نرسیم.

خویش را بپذیر هر آنچه هستی . تا از خود عبور کنی و برهی که با انکار خود ره بجایی نبری. بی تردید هر خویشی همراه با خوبی و بدی است که بدی با پذیرش، خوب و خوبی ها بهتر شوند. تا از خود نرهی بخود نرسی و تا از خود خارج نشوی به خود وارد نگردی . توی تو حقیقت توست و تو حجاب تو که باید پرده خود بدری تا به نکاح حقیقت خویش نائل آیی پس جز تو حجاب تو نیست و توی تو در پس توست پس خود را انکار نکن تا آنرا ببینی تا بدانی کیستی چه اینکه هر چه انکار کنی در پس حجابش بمانی.

یوم تبلی السرائر . بوم تبلی السرائر دارای سه موطن و مرحله است یکی در دوره آخرالزمان است برخی درونشان سالم و بیرونشان گندیده است برخی بیرونشان سالم و دورنشان گندیه است دراخرالزمان انانی که درونشان گندیده بود به بیرون سرایت می کند و یکسره فاسد می شوند و آنانی که درونشان سالم بود سلامتی به بیرونشان سرایت کرده و سراسر صالح می شوند. پس دراین دوره برخی کسانی که فاسد به نظر می رسیدند صالح بودنشان عیان شود و برخی کسانی که صالح به نظر می رسیدند فسقشان معلوم گردد در نتیجه کفار دیروز شمشیر دین را بر سر مومنان امروز می زنند تا مسلمان شوند . مرحله دوم ظهور یوم تبلی السرائر عالم برزخ و مرحله اصلی و نهایی قیامت است که باطن، ظاهر می شود. دراین درگه که گَه گَه کَه کُه و کُه کَه شود نا گَه به حال خود مشو غره که از آخر نه ای آگه

راهی برای شناخت اندیشه های صحیح از ناصحیح . در هر دوره ای در طول تاریخ اندیشه های مختلفی به وجود امدند و برجسته شدند و چون قوت نداشتند از بین رفتند و باز با رنگ های دیگر در دوره های دیگر ظهور و بروز پیدا کردند مانند مرجئه و مفوضه و جبریون و دیگر نحله ها. . از این رو برای ارزیابی و تشخیص صحت و سقم یک اندیشه و تفکر باید به تاریخچه اون نگاه کرد که مثلا این تفکر کنونی در امتداد کدام نظام فکری گذشته است و این کار بسیار دید و نگاه انسان را باز و شفاف میکنه . چند گاهی است اندیشه ای به اسم اسلام رحمانی باب شده ( که حسن اقامیر و مانند اینها ازش حرف میزنند و ترویج میکنند ) و عده ای نااگاه طرفداری می کنند. خب برای بررسی این تفکر باید به تاریخچه ان رجوع کنیم با نگاه به تاریخچه اندیشه اسلام رحمانی انرا دقیقا ادامه اندیشه مرجئه یافتیم یعنی فرقه ای که در بخشش الهی دچار افراط شده اند و نظام حقوقی اسلام رو یا نمی پذیرند یا معتقدند باید نصف و نیمه باهاش برخورد بشه یعنی بجای بر خورد حقوقی انعطاف داشته باشیم و چشم پوشی کنیم . حالا بیشتر درباره مرجئه بدانیم تا بتوانیم درباره اندیشه متاخران انها یعنی طرفداران اسلام رحمانی اگاهی پیدا کنیم. . ریشه این تفکر در صدر اسلام است که در دوره ائمه علیهم السلام به اوج خود رسید و امروزه نیز رگه هایی از این نگاه مشاهده می کنیم ابتدا نمای کلی از این اندیشه اسلام رحمانی عرض کنم تا به تاریخچه اش برسیم: در کتاب الاغانی ابوالفرج اصفهانی آمده است که یک نفر شیعی با فردی مرجئی بر سر عقیده خویش به بحث و جدل پرداختند. سرانجام هر دو توافق کردند که کسی را به داوری برگزینند. به ناگاه دلال از راه رسید. آنها از او پرسیدند: ای ابوزید، به اعتقادت کدامیک از دو گروه شیعه و مرجئه بهتر است؟ او پاسخ داد: من نمیدانم اما همین اندازه میدانم که من برای بالا تنه ام عقیده شیعه را پذیرفته ام و برای پایین تنهام عقیده مرجئه را دوست دارم!(العاقل یکفی الاشاره) . امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: خدا مرجئه را لعنت کند. زیرا دشمن ما هستند در دنیا و آخرت. حال تاریخچه بسیار مختصر از فرقه انحرافی اسلام رحمانی: پس از هجرت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از مکه به مدینه، نبرد میان مسلمانان و مشرکان در سال دوم از هجرت آغاز گردید. با اینکه مهاجران مکه برای حفظ دین خود به مدینه هجرت کرده بودند و مردم مدینه نیز با جان و دل از آن حضرت و یارانش استقبال کردند، اما در برخی مواقع که رویارویی با دشمن جدّی میشد و احتمال خطر افزایش مییافت و یا حضور در غزوات با دنیاطلبی آنان در تعارض قرار میگرفت، برخی از صحابه از همراهی با ایشان امتناع میکردند. آنان این ناخشنودی خویش را گاه کتمان و گاه به طور آشکار بیان میکردند. قرآن کریم از کسانی که در برخی جنگها از همراهی با حضرت امتناع کردند، با عنوان «قاعدین»(9) یاد کرده است. در غزوه تبوک، خداوند از رضایتِ عافیتطلبان به همرتبه شدن با «خوالف»(10) و کنارهگیری از جهاد به شدت انتقاد کرده است.(11) پس از هلاکت عثمان ابوموسی از همکاری با امام سر باز زد و به این بهانه که این درگیریها میان اهل قبله، فتنه(30) است، مردم را به سکوت و پرهیز از ورود به جنگ دعوت نمود. این جریانِ اعتزال سیاسی که ابوموسی اشعری آن را رهبری میکرد و نطفه آن در شورشهای منجر به قتل عثمان بسته شده بود، در کنار اندیشه حاکم امام علی(علیه السلام) و جریان ناکثین، که به جنگ مسلحانه روی آورده بودند، جریان سومی(31) بود که برای نخستین بار در میان مسلمانان نظریهپردازی میشد. این جریان ـ که افزون بر ابوموسی شماری از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله)را در کنار خود داشت ـ هستههای اولیه اندیشه اعتزال سیاسی و در دهههای بعدی ارجاء عقیدتی به شمار میروند و به عبارت دیگر، قاعدین پیشگامان القای اندیشه ارجاء هستند. این حزب یا گروه که در صدر اول «معتزله سیاسی» نامیده شدند، اعتزالیون سیاسی در عصر امام علی(علیه السلام) دو گروه بودند که رفتار آنان بعدها مستند مرجئه قرار گرفت. نخست گروهی از صحابه که با استناد به حدیث از فتنهها کنار کشیدند و قایل به ارجاء شدند. گروه دیگر، مجاهدانی که پس از کشته شدن عثمان به مدینه بازگشتند و مسلمانان را گرفتار پراکندگی و منازعات سیاسی و گاه مسلّحانه یافتند. این سبب شد تا آنان موضع بیطرفی سیاسی را اتخاذ کنند، هرچند در نهایت همین موضع آنها هم به سود امویان منتهی گردید. گرایش به پرهیز از ورود به جنگهای داخلی میان مسلمانان اساس بنیادی بود که جریان فکری ارجاء بر آن نهاده شد; اما مرجئه به عنوان یک جریان فکری در برابر جریانهای دیگر، پس از خوارج و شیعه پدید آمد. شیعه و خوارج هر دو موضع ضد اموی داشتند، بنابراین، امویان را مسلماننما و نه مسلمان واقعی میدانستند. در برابر، مرجئه عقیده داشتند جمیع اهل قبله ـ همین که در ظاهر به اسلام

اقرار کنند ـ مؤمناند و ارتکاب کبائر به ایمان آنها زیان نمیرساند. هیچ کس حق ندارد در دنیا در باب جهنمی بودن کسانی که مرتکب گناهان کبیره میشوند، حکم بدهد و باید حکم این اشخاص را به روز قیامت واگذار کرد. این اندیشه بنیامیه را که در آن دوران بر دنیای اسلام سیطره داشتند، شامل میشد. اندیشه ارجاء واکنشی بود در برابر اندیشه سختگیرانه خوارج که نه فقط مرتکب کبیره، بلکه برخی گروههایشان، مرتکب صغیره را هم کافر و واجبالقتل میدانستند بنا بر گفته ابن عساکر، نخستین معتقدان به ارجاء و دوریگزینان از فتنهها، مجاهدانی بودند که در قلمروهای مرزی مشغول جنگ بودند و پس از قتل عثمان وارد مدینه شدند و اختلافات زیادی را میان مسلمانان مشاهده کردند، در حالی که پیش از آن این اختلافات نبود. آنان خطاب به مردم میگفتند: برخی از شما معتقدید عثمان مظلوم کشته شده و او و یارانش به عدالت سزاوارترند و برخی دیگر معتقدید علی(علیه السلام) و یارانش به حق سزاوارترند. همه اینها نزد ما مورد اعتمادند و همه را تصدیق میکنیم و از هیچ یک بیزاری نجسته و لعن و نفرین نمیکنیم و بر علیه هیچکدام گواهی نمیدهیم، بلکه امر هر دو گروه را به خدا واگذار میکنیم تا خودِ خداوند میان آنها داوری کند.(84) ابتلای به ناتوانی از تشخیص حق و باطل، به تدریج موجب انفعال و انزواطلبی بیشتر مردم شد. وقتی سرانجام این صفبندیها منجر به قدرت گرفتن معاویه شد، سواد اعظم (مردم) تمایل فزونتری به کنارهگیری از سیاست نشان دادند و نمود عملی آن پس از طرح از سوی نخبگان جامعه در میان تودههای مردم دیده شد. این درست نقطه شروع تفکری بود که آن را به نام «ارجاء» و پیروانش را با عنوان «مرجئه» میشناسیم. هماهنگی اندیشه ارجاء با میراث جاهلی اعراب:(114) از ویژگیهای دوران جاهلی، قانونگریزی، دینگریزی و فرار از هر نوع قید و بند و قانون و ضابطه بود. طبع جاهلی، عطش روانی و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه در عصر اموی، فکر ارجاء ـ که به تسامح و بیاعتنایی به فرایض دعوت میکرد ـ را میطلبید. از اینرو، وقتی به صحنه آمد بسیاری از مردم همچون تشنگانی تفتیده به سویش هجوم بردند. اندیشه ارجاء نوعی محمل دینی و اعتقادی برای توجیه هر نوع بیبند و باری و خلافکاری بود. از اینرو، هم مطلوب افراد لاابالی بود که شمار آنها در جامعه آن روز کم نبود و هم با میراث جاهلی توافق و هماهنگی داشت; میراثی که هنوز به قوت خود باقی بود و سیطرهای بلامنازع داشت.(115) این اندیشه که در دوران حاکمیت امویان ترویج گردید، افزون بر خشنودی بنیامیه، خشنودی کسانی را که کمتر پایبند شریعت بودند نیز به دنبال داشت. برخی شواهد تاریخی مؤیّد این ادعا است. در کتاب الاغانی ابوالفرج اصفهانی آمده است که یک نفر شیعی با فردی مرجئی بر سر عقیده خویش به بحث و جدل پرداختند. سرانجام هر دو توافق کردند که کسی را به داوری برگزینند. به ناگاه دلال از راه رسید. آنها از او پرسیدند: ای ابوزید، اعتقادت کدامیک از دو گروه شیعه و مرجئه بهتر است؟ او پاسخ داد: من نمیدانم، همین اندازه میدانم که من برای بالا تنهام عقیده شیعه را پذیرفتهام و برای پایین تنهام عقیده مرجئه را دوست دارم!(117) . اسلامی که مرجئه معرفی میکرد بسیار سهل و آسان بود و از هرگونه مشقّت و تکلیف سخت پرهیز داشت. همین امر سبب استقبال «سواد اعظم» از این مکتب فکری گردید. مرجئه با استناد به «وعد» بر رحمت خداوندی تأکید میکردند و بر خلاف مشهور، معتقد بودند: از هفتاد و سه فرقه که در روایت نبوی به آن اشاره شده است، هفتاد و دو فرقه آن اهل نجات و رستگاری خواهند بود و تنها یک فرقه جهنمی خواهد شد;(120) نشانی اینترنتی منابع ارائه شده مطالب بالا: https://ensani.ir/fa/article/70080/%D9%85%D8%B1%D8%AC%D8%A6%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%84-%D9%88-%D8%B9%D9%88%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%88-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%86 مرجئه معتقد بودند ایمان، گفتار زبانی (اقرار زبانی) است و گفتار زبانی بر عمل مقدم است و کسی‌که عملی نداشته باشد اما ایمان داشته باشد رستگار خواهد بود. [۱۵][۱۶][۱۷] این همان اعتقادیست که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صاحبانش را لعن نمود. [۱۸][۱۹] از جمله اعتقاد آنان این بود که اگر کسی ایمان داشته باشد (اقرار زبانی) و گناهان کبیره مانند کشتن بستگان خود، زنا، دزدی، قتل نفس محترمه، آتش زدن قرآن و کعبه انجام دهد ضرری به ایمان او نمی‌رسد و ایمانش مانند ایمان جبرئیل و میکائیل است. [۲۰][۲۱] مرجئه قومی هستند که به ایمان اکتفاء نموده و اعمال را در ایمان مدخلیت نمی‌دهند. مراتب ایمان را متفاوت نمی‌دانند و با وجود ایمان معصیت را مضر نمی‌دانند. همانطور که با وجود کفر اطاعت فائده‌ای ندارد. [۲۲][۲۳] این فرقه به همراه برخی فرق منحرف قائلند که ابوبکر و عمر (غاصبین خلافت) و ظالمین به ول

ایت، علاوه بر اینکه ظالم و گنهکار نبودند، عملکردشان نیز صحیح بوده و اهل بهشت هستند و این فرقه به خلافت این غاصبین و ظالمین اعتقاد دارند. [۲۶] همانطور که حکومت‌های جائر اموی را تایید می‌کردند. نظریه ارجاء خطر بزرگی برای اخلاق فردی و اجتماعی است و از جمله عوامل برای رشد و ترویج فساد و بی‌ بند و باری است. زیرا در این تفکر گناه کبیره ضرری به ایمان نمی‌زند و به صاحب کبیره نمی‌توان حکم نمود که اهل بهشت است یا جهنم. [۲۹] اهل بیت (علیهم‌السّلام) همانطور که به مبارزه علمی با این فرقه برخاستند، به افشاگری و معرفی چهره واقعی آنان پرداختند. حضرت امام صادق (علیه‌السّلام) با هوشیاری در برابر مرجئه از شیعیان می‌خواهند که فرزندانشان را با شناخت معارف اهل بیت (علیهم‌السّلام) از خطر مرجئه دور کنند: علموا صبیانکم من علمنا ما ینفعهم الله به لاتغلب علیهم المرجئه برایها. [۳۰] امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: خدا مرجئه را لعنت کند. زیرا دشمن ما هستند در دنیا و آخرت. [۳۱] در قضیه‌ای دیگر دو مرتبه مرجئه را لعنت نمودند که موجبات سوال برخی اصحاب را فراهم نمود. در جواب فرمودند: مرجئه قاتلین ما را مؤمن می‌دانند پس خون ما تا روز قیامت به لباس مرجئه آغشته است. [۳۲] ظاهرا، از آیه مبارکه «وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِاَمْرِ اللَّهِ اِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ اِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ‌؛ [۴۰] و دیگران وابسته به امر خدایند، یا آنها را عذاب می‌کند و یا توبه‌شان را می‌پذیرد.» ظاهرا احتجاج مرجئه از قرآن برای صحّت عقیده شان همین آیه است. زیرا آیه دلالت دارد، که ما در این دنیا حداقل در خصوص برخی گناهکاران نباید حکم قطعی بدهیم، آنها را اهل بهشت یا دوزخ بدانیم، که ممکن است خداوند آنها را عذاب کند و یا عفو فرماید. اما باید توجه داشت که شأن نزول این آیه منطبق با مسئله مورد نزاع مرجئه و مخالفان آنها نیست. زیرا چنان‌که اشاره شد این آیه در خصوص کعب بن مالک، هلال بن امیه واقفی و مرارة بن ربیع نازل شده، که از رفتن به غزوه تبوک سرپیچی کردند و باز ایستادند، اما نه به علت نفاق، بلکه فقط به واسطه تهاون و سستی و چون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از غزوه تبوک به مدینه بازگشت، آنها نزد وی آمدند و بدون اینکه به کذب و دروغ بهانه جویی کنند، حقیقت امر را عرضه داشتند و ندامت و پشیمانی ظاهر ساختند و از کار خود توبه کردند. امّا توبه‌شان پذیرفته نشد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود بروید تا خدا درباره شما حکم فرماید. آنها رفتند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مسلمانان را از مکالمه با آنها نهی کرد و به همسرانشان نیز دستور داد بدان‌ها نزدیک نشوند. آنها پنجاه روز با حزن و گریه و ترس و اضطراب ماندند تا توبه‌شان پذیرفته شد و این آیه آمد: «وَ عَلَی الثَّلاَثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّی اِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْاَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَ ضَاقَتْ عَلَیْهِمْ اَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا اَنْ لاَ مَلْجَاَ مِنَ اللَّهِ اِلاَّ اِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا اِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ‌». [۴۵][۴۶] بنابراین، این آیه نمی‌تواند حجتی برای مرجئه باشد، زیرا آیه در مورد کسانی است که از گناهشان پشیمان شدند و توبه کردند، منتهی خداوند برای مدتی قبول توبه آنها را به تاخیر‌ انداخت. در صورتی‌که دعوای مرجئه و محل نزاعشان با خوارج و معتزله در مورد کسانی است که به طور مطلق اعم از تهاون و توانی و یا تعمّد و تمرّد مرتکب معصیت کبیره شده و توبه نکرده‌اند. زیرا به اتفاق همه فرق در صورت توبه هر معصیتی جز شرک به خدا بخشیده می‌شود و مرتکب آن از عذاب نجات می‌یابد. البته آیه تنها دلیل این می‌تواند باشد که قبول توبه بر خداوند واجب نیست، بلکه تفضّل است که اگر بخواهد می‌پذیرد و اگر نخواهد نمی‌پذیرد. نشانی منابع ارائه شده مطالب بالا: https://fa.wikifeqh.ir/%D9%81%D8%B1%D9%82%D9%87_%D9%85%D8%B1%D8%AC%D8%A6%D9%87

راهکار باطل السحر 👇👇

یک ظرف اب تهیه کنید کمی گلاب کمی هم نمک به ان اضافه کنید وضو بگیرید و رو به قبله بنشینید این ایات رو سه مرتبه میخونید و در ظرف اب میدمید کل سوره حمد ایات 1 و 2 و 3 و4و 5سوره بقره ایه 255 سوره بقره 284و285و286سوره بقره ایات 1 و 2 و 3 و 4 سوره ال عمران ایات 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 سوره جاثیه بعد ایات زیر رو هفت مرتبه میخونید 102 و 103 سوره بقره 117 و 118 و 119 و 120 و 121 و 122 سوره اعراف 77و 78 و 79 و 80 و 81 و 82 سوره یونس 65 و 66 و 67 و 68 و 69 و 70 سوره طه 43 و 44 و 45 و 46 و 47 و 48 سوره شعرا 23 سوره فرقان 81 اسرا 48 و 49 صبا 18 انبیا 15 طور بعدش این دعا رو 7 مرتبه میخونید و در اب میدمید بسم الله العظیم الاعظم یحرق کل خادم سحر بسم الله العظیم الاعظم یبطل کل سحر حتما هفت روز پشت سر هم باید باشه بعد از هر بار مقداری از اب بخورید مقداری هم به صورت و بدنتون بمالید و باقی رو به اطراف خونه اتاقها اسپری کنید تا قبل از غروب افتاب باید عمل تمام شده باشد