eitaa logo
شمیم معارف
49 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
457 ویدیو
65 فایل
حکمت و عرفان، فلسفه، علوم غریبه و روانشناسی
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای چهل کلید هزاران خواص دارد از قبیل: گشایش بخت گشایش کار اصلاح زن و شوهر محبت و جلب معشوقه باطل سحر و جادو دفع مشکلات و… طریقه عمل این طور است که شما در روز جمعه این دعا را بر روی ظرف آبی بخوانید با طهارت و نیت پاک و صاف و با توکل بر خدا سپس با این آب غسل می کنید به هر نیتی که انجام دهید روا میگردد برای گشایش کار و بخت از این طریق می توان انجام داد برای محبت نیز آن آب را یا با شربت یا با چای و … به طرف بدهید بخورد … شرح دعا این چنین است : بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِینًا 2بار سَلَامٌ عَلَیْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ 3 بار لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْكُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ 4 بار رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ 5 بار وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَیْنَاهَا إِبْرَاهِیمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء 6 بار إِنَّ رَبَّكَ حَكِیمٌ عَلِیمٌ 7 بار وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا 8 بار وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا 9 بار یَا نَارُ كُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ 10 بار وَأَرَادُوا بِهِ كَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِینَ 11 بار فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ 12 بار وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ 13 بار وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ 14 بار وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ 15 بار وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ 16 بار إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ 17 بار بحق محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم 18 بار و بحق جبرائیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل 19 بار یا حنان یا منان یا دیان یا برهان 20 بار بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 21 بار نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ 22 بار وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ 23 بار یس وَالْقُرْآنِ الْحَكِیمِ 24 بار قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ 25 بار لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ 26 بار لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ العلیم 27 بار قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ 28 بار قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ 29 بار قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَكُمْ 30 بار َقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا 31 بار قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ 32 بار قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِیَ اللَّهُ وَمَن مَّعِیَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن یُجِیرُ الْكَافِرِینَ 33 بار قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا 34 بار قُلْ یَا أَیُّهَا الْكَافِرُونَ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ 35 بار قُل كُونُواْ فردة خاشعین 36 بار قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِینَ 37 بار قُلْ مَن یَكْلَؤُكُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ 38 بار قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ 39 بار قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ 40 بار سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ و به نستعسن و صلوات و السلام علی سیدنا نبینا ابوالقاسم المحمد اللهم صل علی محمد و اله محمد و الطاهرین یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا شکیکفی یا قاهرو
دوستان گرامی یک دستورالعمل بسیار مهم برای "اصلاح امور " از سفارشات مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی است تقدیم میکنم خواهشم این است که حقیر رو دعا کنید
: آیا معاملات بانک‌های جمهوری اسلامی ایران محکوم به صحّت هستند؟ خرید مسکن و غیره با پولی که از بانک‌ها گرفته می‌شود چه حکمی دارد؟ غسل کردن و نماز خواندن در خانه‌ای که با این قبیل پول‌ها خریداری شده چه حکمی دارد؟ و آیا گرفتن سود در برابر سپرده‌هایی که مردم دربانک می‌گذارند، حلال است؟ ✅ جواب: به‌طور کلی معاملات بانکی که بانک‌ها بر اساس قوانين مصوب مجلس شورای اسلامی و مورد تأييد شورای محترم نگهبان انجام می‌دهند، اشکال ندارد و محکوم به صحّت است. و سود حاصل از بکارگيری سرمايه بر اساس يکی از عقود صحيحِ اسلامی، شرعاً حلال است، لذا در صورتی که گرفتن پول از بانک برای خريد مسکن و مانند آن تحت عنوان يکی از آن عقود باشد، بدون اشکال است. ولی اگر به‌صورت قرض ربوی باشد، هرچند گرفتن آن از نظر حکم تکليفی حرام است، ولی اصل قرض از نظر حکم وضعی صحيح است و آن مال، ملک قرض گيرنده می‌شود و جايز است در آن و در هر چيزی که با آن می‌خرد تصرّف نمايد. 📚 استفتائات امام خامنه‌ای
یبوست روح همانطور که در گذشته عرض شد انسان چند ورودی و چند خروجی دارد طعام و آب از راه دهان بلعیده و اضافات آن از طریق ادرار و مدفوع از بدن دفع می شود. ما بجز این دهانی که آب و غذا می خوریم ورودیها و دهانهای دیگری نیز داریم مانند گوش که اصوات را می خورد یا بعبارتی دریافت و ادراک و لمس می کند و چشم که مناظر را ادراک، لمس و دریافت می کند . بینی که بوها را دریافت می کند دیگری نیز قوه خیال است که صورت های ذهنی و تخیلات را می خورد. بحث ما دراین مقال یبوست روح است و بیان آن این است که فضولات و اضافات آب و غذا اگر از بدن دفع نشود بدن دچار یبوست و مشکل ساز می شود از این رو باید درمانش کرد حال ما در طول روز صدها منظره و هزاران تصویر ذهنی و صداها رو دریافت می کنیم آیا همه آنها جذب بدن یا جذب روح و روان می شود؟ آیا همه آنها هضم می شوند؟ البته می دانیم که هیچ کدام از آنها معدوم نمی شوند و از بین نمی روند پس درکجا زندگی می کنند کجای وجود ما هستند؟ این نوع طعام ها غذای جسم ما نیست که با دستشویی رفتن دفع بشوند تصاویر و صداهایی که از حلال و حرام دریافت کرده ایم. چطور باید فضولات اینها را دفع کنیم اگر دفع نشود مشکل بزرگی برای روان و روح ایجاد می شود زیرا در صورت عدم دفع ، روح و روان دچار یبوست شدید می شود. عوارض یبوست روح؛ اختلال در هویت و وحشت از مرگ و تنهایی ، ناامیدی از نجات و هدایت و از بین رفتن غیرت و حیا، غلبه خود تقلبی که پیش از این درباره اش مفصل عرض شد، دلسرد شدن از عبادت و ترک آن و دهها عوارض ریز و درشت دیگر از عوارض یبوست روح است. چاره و درمان یبوست روحانی؛ استغفار بسیار ، زیارت مشاهد شریفه، انجام واجبات بخصوص نماز اول وقت ، ذکر شریف صلوات و دعای فرج و دعای غریق و ذکر شریف یا مقیل العثرات و بیداری سحر تا حد توان و ذکر شریف یونسیه. برگرفته از کتاب منتشر نشده شمیم معارف اثر حقیر
بسته شد حال این شخص از زبان قرآن مجید این است که فرمود: "(آنان) كسانى اند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى پندارند كه كار خوب انجام مى دهند" این اشخاص در قبال کسانی که به آنان می گویند فساد نکنید می گویند ما اصلاح گر هستیم. دراین زمینه سوره بقره گفتگوی آنان را بیان می کند به اینکه " و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مى گويند ما خود اصلاح گر هستيم" ، " بهوش باشيد كه آنان فسادگرانند ليكن نمى فهمند" ، " و چون به آنان گفته شود همان گونه كه مردم ايمان آوردند شما هم ايمان بياوريد مى گويند آيا همان گونه كه كم خردان ايمان آورده اند ايمان بياوريم هشدار كه آنان همان كمخردانند ولى نمى دانند" . نتیجه و عاقبت این افراد که دیگر امیدی به اصلاحشان نیست در قرآن کریم تبیین شده است به اینکه فرمود: "خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پرده اى است و آنان را عذابى دردناك است" ، "خدا [است كه] ريشخندشان مى كند و آنان را در طغيانشان فرو مى گذارد تا سرگردان شوند" ابتدای گاهی ابتدا انسان را دست بسر می کند . استغفار و صلوات و توبه مانند سوهان و سمباده ای که بدن جسم مثالی تقلبی را می ساید و از بین می برد به تدریج. غفرالله لنا و لکم الحمدلله رب العالمین
خود تقلبی انسان چیست شیطان جداً دشمن انسان است و برای دشمنی با آدمیزاد نیازی به لشکر کشی ندارد. برای مقدمه باید به عرض برسد که انسان دارای بدن هایی در طول یکدیگر، تو درتو و لایه ای درقالب یکدیگر و کاملا شبیه بهم دارد. این بدن مادی و جسمانی بدن ظاهری ماست که چند روزی محدود دراین دنیا باهاش کار داریم. بدن دیگر ما بدن مثالی یا برزخی ماست که جسمی لطیف و واسطه بین روح و بدن فیزیکی وجسمانی ماست. بدن مثالی، اثیری یا برزخی ما به خود حقیقی مانزدیکتر است چون یک قدم به باطن ما نزدیکتر است نسبت به جسم دنیایی ما. خب کاری که شیطان می کند این است که سعی می کند آب را از سرچشمه آلوده کند دراین فرآیند حصاری دور جسم مثالی می کشد بقالب بدن خود شخص کاملا شبیه آن در منطقه بین بدن مثالی وجسم مادی بسیار ظریف مانند پوست پیاز. این بدن در واقع خود تقلبی ماست چون از طرفی کاملا شبیه ما و از طرفی خود ما نیست. بواسطه این بدن است که وقتی ما چیزی را نگاه می کنیم شیطان سعی می کند بهره بصری خودش را به انسان القاء کند و آن را فهم خود شخص تلقی کند(دنیایی مطلب اینجاست) وقتی چیزی می شنود شیطان سعی می کند گوش بدن تقلبی را شنونده معرفی کند ودیگر قوا نیز بدین شرح است. تا اینکه هر نیتی که می کند یاخیالی می پروراند شیطان سعی می کند بواسطه بدن قلابی منویات خودش را به شخص قالب کند. یعنی شیطان در واقع خودش را بجای روح شخص و بدن تقلبی را بجای بدن مثالی فرد جا می زند مانند دلقکی که خودش را وزیر معرفی پادشاه جا بزند دراین صورت هر اطلاعاتی که به پادشاه(روح انسان) می رسد نه واقعیات بیرونی و حقایق بلکه اطلاعات غیر واقعی دلقک برای رسیدن به اهداف شومش است که خودش را برای تصاحب تاج و تخت به خورد پادشاه می دهد. دراینجا مطالبی هم هست که بدون مقدمه گفتن صلاح نیست. باشد وقتی دگر . متاسفانه بسیاری از صورتهای ذهنی ما کلام و گفتار و رفتارو برداشت های ما بواسطه جسم تقلبی است که ما آن را از خود انگاشته ایم درحالی که مادسترسی کافی به بدن مثالی خود یا خود واقعی نداریم و هر روز این فاصله بیشتر می شود. اینکه چرا بیشتر می شود و چه باید خواهم گفت. نشانه اینکه ما بیشتر با بدن تقلبی و شیطانی در واقع زندگی می کنیم نه با خودِخودمان این است که حال خوشی نداریم حال عبادت نداریم اگر عبادت کنیم لذتی نمی بریم عمیق نیست نوری ندارد مانند مساجد زیبایی که نمازگزاری ندارد دعاها به اجابت نمی رسه ترقی روحی نمی کنیم هر روزمان مانند هم است امیال ما غیرواقعی است و به درد آخرت بخور نیست حرکتی در روح خود احساس نمی کنیم الهامات نداریم معرفتی به خود وخدا و دین نداریم و نمی خواهیم داشته باشیم اما در زبان خود را تقدیس می کنیم زندگی را خاکستری می بینیم دینمان قالبی بی روح است و فقط لقلقه زبان. از عوارض احاطه خود مجازی حبس دعاست. یعنی وقتی شخص دعا می کند دعایش راه نفوذ برای صعود به آسمان ندارد دراین صورت دعا حبس می شود و از اطراف فرد فاصله نمی گیرد تا زمانی که با استعفار و توبه و جبران مافات راهی باز شود. برداشتهای خود را بجای دین جا می زنیم و بهر چه مایل باشیم معتقد می شویم سعادت را درغیر بندگی خدا و عمل به دین می دانیم اگر کسی از بدی و گناه نهی مان کند ناراحت می شویم و یک کتاب توجیه برایش ردیف می کنیم براحتی درباره دیگران قضاوت می کنیم وقتی اذان می شنویم انگار کر هستیم و هیچ احساسی بهمان دست نمی دهد روح و نور اذان که دعوت خداست هیچ اثری در جان رو به موت ما نمی گذارد برای بازی کردن توانگر و برای نماز و عبادت در حال احتضاریم و هزاران نقطه منفی دیگر که هر کدام به نظاره خود بنشینیم خواهیم یافت. همه و همه اینها ناشی از فعالیت خود تقلبی ماست و با استمرار خطاهای ما فربه تر می شود اگر با خود واقعی آشنا شویم زندگی زیبا خواهد شد و انسان تن به بدی نخواهد داد وشیطان نمی خواهد این اتفاق بیوفتد چون در آن صورت جمال خود باعث می شود مجالی برای یکه تازی خودشیطانی تقلبی باقی نماند. خود مثالی واقعی ما بااعتقادات صحیح و اعمال بی ریا و خالص و باحال و پاکیزه شکل می گیرد و بتدریج با استمرار انجام واجبات و ترک خطاها و گناه ها ترقی می کند و کامل و بارور می شود هر کس تاکنون تجربه کرده است که لحظه ای دلش برای خدا و قرآن و اهل بیت تنگ می شود و می خواهد خلوتی کند این حالت زمانی است که خود واقعی شخص روزنه ای را برای فرار از حصار بدن تقلبی یافته مانند زندانی ای که برای مدت کوتاهی فرار می کند . خب ما زمانی خود واقعی هستیم که چنین آزادی را داشته باشیم هر قدر این حس بیشتر باشد مدت آزادی و حکومت خود واقعی ما در قلمرو وجودمان بیشتر خواهد شد. تمام دستورات دینی و اخلاقی و عرفانی برای آزاد کردن خود واقعی از چنگال خود تقلبی شیطانی است اما اگر زندانی نخواهد فرار کند چه باید کرد اگر زندانی نپذیرد که زندانی است چه باید کرد" انا هدیناالسبیل اما شاکرا
و اما کفورا" یعنی ما راه را نمودیم می خواهید شاکر باشید( هدایت شوید) یا کفر بورزید. قرآن می فرماید" ففروا الی الله" بسوی خدا فرار کنید دقت کنید فرمود فرار کنید. اگر کسی جایی اسیر و زندانی نباشد کلمه فرار بکار نمی رود. امّا چه بگویم اگر ظرفی واژگونه باشد هر قدر باران بیاید قطره ای وارد آن نمی شود کاسه به خیس شدنش می بالد در حالی که درونش تهی است و ادعایی بیش ندارد ما به ظاهر و باطن خود می بالیم اما درونمان جز اعتقادات خود ساخته و قضاوت های بی روا و افکار پریشان چیزی نداریم پناه بر خدا از روزی که پرده ها در افتد. بگذاریم و بگذریم. اما خب باید بدانیم که بدن تقلبی ما با جهل و غفلت ما ساخته می شود عکس جهل و غفلت ، علم سودمند و مراقبه است بنابراین اگر بخواهیم به خود واقعی خود دست یابیم باید معرفت بخود بیابیم مراقب اعمالمان باشیم. یکی از شاخصه های بدن مثالی تقلبی توهم است که در قالب خودشیفتگی، خود کم بینی، پریشان فکری، حیله گری، خودسری و نصیحت گریزی بروز می کند. توبه و استغفار حصار بدن تقلبی شیطانی را می شکند و با رجوع دائم به خدا و ذکر و عبادت درست می توان حصار بدن قلابی را سست و توان اعمال نفوذش را سلب کرد. خود تقلبی حتی قوای نفس را نیز جعل می کند به گونه ای که با قوه تقلبی بصری بر چشم نفس ما و با سمع مجازی در گوش روح ما و با زبانش در زبان ما و با خیالش در خیال ما و باقلب تقلبی در قلب حقیقی ما اثر می گذارد. بنابراین دیدنی ها و شنیدنی ها و خیالات و امیالی که در شآن انسان به معنای انسانیت انسان نیست در واقع اثرات و ترشحات بدن مثالی تقلبی شیطانی است بر نفس و روح ما. برخی کارکردهای شیطان در انسان که بواسطه ایجاد بدن مثالی تقلبی انجام می دهد در قرآن کریم به شرح زیر است: "اى كسانى كه ايمان آورده ايد پاى از پى گامهاى شيطان منهيد و هر كس پاى بر جاى گامهاى شيطان نهد [بداند كه] او به زشتكارى و ناپسند وامى دارد." ( این کارکرد پیروی از شیطان است انسان بدون اینکه بداند از او پیروی می کند و گاه دانسته و نشانه این پیروی ارتکاب خلاف است) "همانا شيطان مى خواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد" ( اینکه برای انسان مهم نباشد شراب می خورد یا نه قمار می کند یا نه و کینه مومنین را به دل گرفتن و به یاد خدا نیوفتادن همه اثرات غلبه خود تقلبی انسان است). "و از ايشان هر كه را توانستى با آواى خود تحريك كن و با سواران و پيادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شركت كن و به ايشان وعده بده" ( وقتی شیطان ملعون از خدا مهلت گرفت اجازه یافت هر طور که می تواند در وجود انسان یکه تازی کند فقط قلب را خدا برای خودش نگه داشت و اجازه ورود به شیطان نداد) "وشیطان اعمالشان را برایشان آراست و زینت داد". ( وقتی انسان خلافی مرتکب می شود قبل از اینکه خود واقعی انسان در قالب نفس لوامه به انسان تذکر بده و او را از خلاف باز دارد خود تقلبی وارد می شود و با توجهیات صد من یه قاز او را از پشیمانی و ناراحتی باز می دارد.) "بى گمان كسانى كه پس از آنكه [راه] هدايت بر آنان روشن شد [به حقيقت] پشت كردند شيطان آنان را فريفت و به آرزوهاى دور و درازشان انداخت" ( دیگر از کارکردهای شیطان در انسان در قالب " خود تقلبی" ، القای آرزوی های طولانی و دراز است که چه ها باید بکنم و چه ها میخوام و از این دست امیال که تمام انرژی و وقت انسان را هدر می دهد این در حالی است که به حقیقت جاهل نیستند بله از حق غفلت می کنند). "تا حدودى از شما اطاعت خواهيم كرد" (وقتی خود تقلبی در انسان قوت گرفت شخص نصف دین را می پذیرد و نصف دیگر که به نفعش نیست نمی پذیرد مثلا نماز را می پذیرد خمس را نمی پذیرد یا توحید را می پذیرد اما حجاب را نمی پذیرد نبی را می پذیرد ولی خدا را نمی پذیرد و بسیار موارد دیگر). گاهی شیطان از طریق خود مجازی به انسان القائات می کند تا اورا ناامید و ناراحت کند قرآن کریم دراین خصوص می فرماید: "چنان نجوايى صرفا از [القاآت] شيطان است تا كسانى را كه ايمان آورده اند دلتنگ گرداند" وقتی قُطر هاله جسم مثالی تقلبی بیشتر شد قرآن کریم ناظر بر این مرحله از خود تقلبی می فرماید: "همان كسانى كه چشمان [بصيرت]شان از ياد من در پرده بود و توانايى شنيدن [حق] نداشتند" یکی دیگر از نشانه های کارهای شیطان در قالب خود تقلبی و مجازی اسراف است قرآن مجید می فرماید: "همانا اسرافکاران برادران شیطانند و شیطان همواره ناسپاس بوده نسبت به پروردگارش." نشانه دیگر کارهای شیطان در انسان در این مقال ناسپاسی است. انسانی که در احاطه بدن شیطانی قرار دارد محبت دیگران را وظیفه آنها قلمداد می کند و نیازی نمی بیند که از آنان تشکر کند . در مرحله آخر وقتی تمام روزنه های جسم مثالی تقلبی پر شد و راه نفوذ به درون
بسته شد حال این شخص از زبان قرآن مجید این است که فرمود: "(آنان) كسانى اند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى پندارند كه كار خوب انجام مى دهند" این اشخاص در قبال کسانی که به آنان می گویند فساد نکنید می گویند ما اصلاح گر هستیم. دراین زمینه سوره بقره گفتگوی آنان را بیان می کند به اینکه " و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مى گويند ما خود اصلاح گر هستيم" ، " بهوش باشيد كه آنان فسادگرانند ليكن نمى فهمند" ، " و چون به آنان گفته شود همان گونه كه مردم ايمان آوردند شما هم ايمان بياوريد مى گويند آيا همان گونه كه كم خردان ايمان آورده اند ايمان بياوريم هشدار كه آنان همان كمخردانند ولى نمى دانند" . نتیجه و عاقبت این افراد که دیگر امیدی به اصلاحشان نیست در قرآن کریم تبیین شده است به اینکه فرمود: "خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پرده اى است و آنان را عذابى دردناك است" ، "خدا [است كه] ريشخندشان مى كند و آنان را در طغيانشان فرو مى گذارد تا سرگردان شوند"
دوستان عزیز از مباحث بسیار مهم روانشناسی و معرفت نفس بحث جسم مثالی است که بحثی شیرین و بعضا سنگین است اما لطفا با حوصله انرا بخوانید مطمئنا سودمند خواهید شد انشاالله. این بحث رو که خواندید پس از آن بحث یبوست روح رو که در سه چهار پست بالاتر عرض کردم بخوانید . اگر با دقت خوانده شود حتما تغییر را احساس خواهید کرد. التماس دعا. بحث تشریح جسم مثالی👇👇 تشريح جسم مثالي بدن انسان از اخلاط گوناگون تشکيل شده است و ترشحات اين غدد مزاج جسم را تشکيل مي دهد. هماهنگي و عدم هماهنگي در ميزان ترشح اين غدد مزاج را تحت تاثير قرار مي دهد و اين آثار مترتب بر مزاج داراي آثار بسياري بر ديگر ابعاد انسان و جسم او دارد که بيانش خواهد آمد. بيان اين مطالب مقدمه اي براي بيان احوال و مزاج روح با به عبارتي حال واحوال و مزاج جسم مثالي يا جسم برزخيه است. بنابراين براي شفافيت بحث دوم بحث مقدمه لازم به نظر مي رسد. اخلاط اربعه گاه متعادلند در ترشح گاه نامتعادل. نامتعادل بودن آن منشاء ناهنجارهاي رفتاري و گفتاري مي شود و اثر ديگر آن مربوط به روان شخص است که برخي افسردگيهاي رواني و استرسها از آن ناشي مي شود. اگر اخلاط اربعه به ميزان لازم ترشح شوند مزاج را متعادل مي سازد و تعادل مزاج جسم منشاۀ هنجارهاي رفتاري و گفتاري مي شود و اثر ديگر آن مربوط به روان شخص است که نشاط و برون گرايي و خلاقيت و خوش اخلاقي از آن ناشي مي شود. پس سلامت و مريضي جسم و روان مربوط به تعادل و عدم تعادل مزاج جسم است . حال نکته بعد اين است که جسم مادي مرتبه نازله جسم مثالي است اين نکته حلقه وصل بحث جسم مادي و مثالي است . اين جسم برزخي مثالي همان جسمي است که در رويا اشخاص با ان مرئي مي شوند . روح و بخاري که از تعادل و ممازجت اخلاط اربعه حاصل مي شود هم جسم را مديريت مي کند هم روان را يعني تحت تدبير صورت جسم مثالي. روح حافظ مزاج اخلاط است جسم مثالي کاملاً شبيه جسم مادي است لکن مادي نيست جسمي است لطيف اما چون جسم است و قالبي براي روح لاجرم نيازمند مزاجي خاص خود است . روح داراي قوا و آلات گوناگون است که بواسطه آنها در جسم تصرف مي نمايد و باجسم شروع به شنيدن و تکلم و ديدن مي کند يعني گوش ابزاري براي شنود روح در عالم عنصر است . مراد از بحث اين بخش است که جسم مثالي برزخي نيز مانند جسم مادي براثر ترشحاتي خاص قوام مي يابد اگر ترشحات متعادل باشد جسم مثالي متعادل مي شود و اگر نامتعادل باشد جسم برزخي نامتعادل و بيمار مي شود. فعاليت روح سبب تنظيم يا ناهماهنگي مزاج جسم مثالي مي شود. مجرا و غددهايي که منشاۀ ترشحات مي شود براي تشکيل مزاج ، سمع و بصر و خيال است. اين سه مجرا را غدد ناميديم که بهتر مطلب ادا شود. گوش و چشم و قوه خيال غده هايي اند که باترشحات خود جسم مثالي برزخي راتحت تاثير قرار مي دهند و از تاثرات اين جسم متاثر مي شود همان گونه که جسم مادي وقتي بيمار مي شود روح و روان را تحت تاثير قرار مي دهد. مثلاً گوش با شنيدن اصوات موزون و نيکو و الحان روحاني و حکمي، ترشحات کافي و شفاف انجام مي دهد برعکس آن يعني اصوات ناموزون و بيهوده و لاطائل و الحان شيطاني و سخنان حرام سبب کدورت ترشحات و بدبويي آنها مي شود. چشم با ديدن مناظر زيبا و رنگهاي شاد آثار مفيدي بر مزاج روح مي گذارد و بر خلاف آن با ديدن مناظر حرام و ناپسند مزاج را کدر مي کند و از تعادل مي اندازد. خيال ياعالم ذهن نيز باتداعي خاطرات نيک و فعاليت هاي ذهني روحاني و يا شيطاني بر مزاج جسم برزخي تاثير مي گذارد. ادامه دارد.... شميم معارف: @eshraghat ادامه پست قبلی از آثار مهم مزاج جسم مثالي تاثيري است که بر رفتار وگفتار شخص مي گذارد. مزاج متعادل رفتار و گفتار وپندار شخص را موزون و متناسب با فطرب روحاني مي کند و رفتار و گفتار و خيالات بيهوده را کم مي کند و برحکمت اميز بودن آنها مي افزايد برعکس مزاج نا متعادل اين سه عامل را از تعادل ساقط و انسان را در مرداب طبيعت غرق مي کند. دو رکن گفتار و رفتار آدمي شخصيت او را رقم مي زند و شخصيت رابطه نزديکي با سرنوشت دارد بنابراين همين ديدنها و شنيدنها و خيالات و پندارها که ساده به نظر مي رسند و اغلب افراد به آنها توجهي ندارند با سرنوشت انسان سر وکار دارد. اين سه عامل سه دهان جان و روح انسان هستند که ورودي هاي اين سه دهان وارد قلب و روح مي شود. هر چند که وروديهاي اين مجرا وارد معده اي بنام حس مشترک مي شود در آنجا عصاره اين واردات که از گوش و چشم و خيال وارد شده است به بخش هاي مختلف جسم صادر مي شود در اين باره خداي عزوجل مي فرمايد" قوا انفسکم و اهليکم ناراً". "اهليکم" در يک معنا خانواده شخص است که حمل به معناي ظاهري آن است لکن در باطن معنا " اهليکم" قواي نفساني و آلات اوست که صورت کلي آن جسم مثالي است
بعبارتي "اهليکم" قواي متصرفه در حواس پنج گانه بعلاوه خيال است و کلام حق در قبال اينها در آخرت " وقفوهم انهم مسئولون" است. قرآن کريم مي فرمايد: "فالينظر الانسان علي طعامه" انسان چهار دهان دارد که با آنها غذا مي خورد که محسوس ترين آن دهان جسم است که به شکم و معده راه دارد دراين سطح انسان با حيوانات مشترک است. گوش و چشم و خيال و زبان چهار دهان جان انسان است. قرآن کريم تاکيد مي فرمايد که دقت کن که چه ميخوري . چون اينها دهان هستند که جان آدمي از اين مجرا استفاده مي کند بنابراين اصوات و سخنان و مناظر و ديدني ها و گفتار انسان وخيالات ، غذاهايي هستند که انسان در واقع آنها را تناول مي کند مثلاً هر شخص انسان که به رويت شخصی در مي آيد به منزله يک لقمه غذاست سخنانی که مي شنوي لقمه هايي هستند که از دهان گوش تناول مي کني پس نگاه کن ببين چه مي خوري. در حديث است که معصوم فرمود: از غذاي فاسق نخوريد.حکمت آن اين است که غذاي فاسق منتقل کننده فسق است انسان هر چه مي خورد نحوه جسماني آن نصيب جسم و کيفيت نفساني آن نصيب روح و جان اوست. چه اينکه غذا مسانخ با مغتذي است يعني بين خورنده و خورده شده تناسب وجودي است پس در خوردن تصوير، پديده و مناظر و اشخاص وافراد زياده روي نکن زيرا نگاه غفلت مي آورد و قلب را سنگين و قسي مي کند. از خوردن اصوات زياده روي نکن به فرموده اميرالمومنين علي عليه السلام به سخناني که چيزي به تو نمي افزايد گوش نده زياد سخن نگو. حضرت امير فرمود: هيچ چيز به زندان طولاني شدن از زبان سزاوارتر نيست . اگر روحت مريض شد يعني حال عبادت نداشتي و از خوبان دور شدي و ازقرآن محروم شدي و از نماز اول وقت غافل شدي و از عبادت لذت نبردي و از ادب دور شدي و بي حوصله شدي بدان که غذاي مسموم خوردي يا اينکه غذاي مسموم نخوردي وليکن آنقدر از مباح خوردي تا ترکيب زياد آن مسموميت ايجاد کرد و رو به فسادي گذارد. چه اينکه معصوم عليه السلام فرمود: غذاي زيادخوردن و مباح بيم اين دارد که به حرام نزديک شود. پس تنظر علي طعامک. شميم معارف: @eshraghat
انواع مکر اولین معنایی که ما از شنیدن کلمه مکر به ذهنمان می رسد حیله و فریب و نیرنگ است اما درواقع مکر معنای بسیار گسترده تری دارد که به معنای نیرنگ نیست. انواع مکر را بررسی و تقسیم بندی می کنیم تا به گستره معنای آن پی ببریم. اولین مکر، مکر تکوینی است . این مکر از لوازم تکوین و خلقت و آفرینش است از این رو وجودش ضروری می باشد در واقع این مکر به معنای تدبیر و اداره امور خلق است. مانند گرایش و میل جنس نر وماده به یکدیگر. اگر مکر تکوینی نبود هیچ نر وماده ای به هم گرایش نمی یافتند از این رو تولید مثل تعطیل می شد و خلقت ناقص. خداوند بزرگوار در قرآن کریم می فرماید: "وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ"50نمل یعنی: و دست به نيرنگ زدند و [ما نيز] دست به نيرنگ زديم و خبر نداشتند دومین مکر، مکر تشریعی است و آن عقابی است که پس از سرپیچی از احکام شریعت به انسان می رسد. مانند شلاق و زندانی و قصاص در دنیا و عذاب اخروی در آخرت. دراین زمینه قرآن عزیز می فرماید: "فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ". 51 نمل یعنی: پس بنگر كه فرجام نيرنگشان چگونه بود ما آنان و قومشان را همگى هلاك كرديم سومین مکر، مکر حیوانی است و آن برای دفع شرور و جذب مطلوب است. مانند استتار برخی حیوانات برای شکار یا برای دفع شرّ دشمن. نحوه خانه سازی یا حرکاتی که حیوانات نر برای جذب حیوان ماده بکار می گیرند. یا ترفندهایی که حیوانات برای شکار بکار می گیرند. این مکر هم به معنای حیله نزدیک است هم به معنای مکر تکوینی چهارمین مکر ، مکر شیطانی است و آن بمعنای حیله و نیرنگ و فریب است که شیاطین از جنّ و انس از آن استفاده می کنند. قرآن مجید می فرماید: وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ 33 سباء یعنی: و كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه [رياست و] برترى داشتند مى گويند [نه] بلكه نيرنگ شب و روز [شما بود] آنگاه كه ما را وادار میکرديد كه به خدا كافر شويم همانطور که دیدیم در گستره معنای مکر فقط یک چهارم معنای کلی مکر را در بر می گیرد در حالیکه اولین معنایی که به ذهن ما متبادر می شود همین معنای حداقلی است و این بخاطر نقص فکری یا ابتلائات بشری است.
عمل مهم ماه ذی قعده؛ (فردا یکشنبه اول ذی قعده است) غسل و نماز توبه شیخ عباس قمی رحمه الله تعالی علیه در مفاتیح الجنان قسمت اعمال ماه ذی القعده می فرماید: بدان که روایت شده که هر که در یکی از ماه‌های حرام سه روز متوالی که پنج شنبه و جمعه و شنبه باشد روزه بدارد ثواب نهصد سال عبادت برای او نوشته می شود و هم چنین در بخش اعمال ذی القعده مضاعف شدن ثواب و عقاب اعمال در ماه‌های حرام را که به آن اشاره شد ذکر می نماید. نماز یکشنبه ذی القعده در ماه ذی القعده عملی وارد شده که فضیلت بسیار دارد که بدین شرح است: در یکی از روزهای یکشنبه این ماه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز بگذارد (دو نماز دو رکعتی) و در هر رکعت حمد یک مرتبه و اخلاص سه مرتبه و معوذتین (فلق و ناس) را یک مرتبه بخواند پس از نماز هفتاد مرتبه استغفار کند و استغفار را به ذکر شریف «لاحول و لاقوّه الّا بالله العلی العظیم» ختم نماید سپس بگوید «یا عزیز یا غفّار اغفرلی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فانّه لایغفر الذّنوب الّا انت» برای این نماز ثواب زیادی ذکر شده از جمله اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هر که این نماز را بجا آورد: توبه اش مقبول، گناهانش آمرزیده شود، دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند، با ایمان بمیرد، دین و ایمانش از وی گرفته نشود؛ قبرش گشاده و نورانی گردد؛ والدینش از او راضی گردند؛ مغفرت شامل حال والدین او و ذریّه او گردد؛ توسعه رزق پیدا کند؛ ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند؛ به آسانی جان دهد و
فضائل علی علیه السلام از زبان👈 جبرئیل علیه السلام(۱) ▪️➖¤🔹⌛️🔹¤➖▪️ 💫رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:شبی که مرا به آسمان بردند و من و جبرئیل علیه السلام به آسمان چهارم رسیدیم جبرئیل گفت:ای محمّد جای من اینجاست،آن گاه مرا در نور تاختن داد تا به فرشته ای از فرشتگان خدا رسیدم در صورت و نام علی که در زیر عرش به سجده افتاده بود و می گفت:خداوندا،علی و اولاد و دوستان و شیعیان و پیروان او را بیامرز،و بد اندیشان و دشمنان و حسودان او را لعنت فرست،که تو بر هر چیز توانایی.(۱) 🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله فرشته ای را به صورت علی علیه السلام دید و پنداشت علی است،گفت:ای ابوالحسن به آمدن اینجا بر من پیشی گرفته ای؟! جبرئیل گفت:این علی بن ابی طالب نیست،فرشته ای است به صورت او،فرشتگان مشتاق علی بن ابی طالب علیه السلام شدند و از پروردگارشان درخواستند که صورتی از علی بسازد تا او را ببینند.(۲) ▪️➖¤🔹⌛️🔹¤➖▪️ (۱)بحارالانوار،۹۷/۳۹ (۲)بحارالانوار، ۹۷/۳۹ 📚علی بن ابی طالب،احمدرحمانی همدانی
حال و مقام : "مرحوم قاضی به شاگردان میگفت : به دنبال حال بگردید . ببینید در چه مکانی و با چه عملی حال پیدا میکنید ، کوفه ،سهله ، نجف ، کربلا و ... و قدر آن را بدانید ." در این میان دو نکته مهم است : 1)حال مقدمه مقام است ، نداشتن حال خوب نیست چه اینکه توقف در حال هم خوب نیست . 2) حال ناشی از ذکر و فکر بدون مراقبت خوب نیست ، زیرا موقتی است و تنها به مقام نمی انجامد ،پس گول حالی که ذکر بدون مراقبه بیاورد نباید خورد ." این از افادات مرحوم ملا حسینقلی همدانی است . منبع :رساله سیر و سلوک آیت اله شیخ علی رضایی
🌺علی ع : قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِه اندازه هر کس به اندازه همت اوست نهج البلاغه ص 477 ، ح 47 🌺إنَّ الَّذِي يَطْلُبُ مِنْ فَضْلٍ يَكُفُّ بِهِ عِيَالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّه کسی که دنبال روزی می رود تا آبروی خود و خانواده اش را حفظ کند اجر و پاداشش از رزمنده ای که در راه خدا جنگ می کند بیشتر است.🌷 تحف العقول ص 445
سحرها را از دست ندهيد؛ ولو دو ركعت هم اگر ميتوانيد نماز (نافله شب) بخوانيد. 🔸 در اين زمانه هم كه به بركت موبايل و تلويزيون و... اكثر مردم تا نيمه شب مشغول و سرگرم هستند! 🔸 سحرها را ضايع نكنيم، اگر نماز مستحبی هم نخوانديم، حداقل ده مرتبه "يا ارحم الرّاحمين" بگوييم! 🔸 اگر آن را هم انجام ندادی اقلاً رو به قبله بنشين و بگو: "سبحان الله والحمدلله و لا اله الّا الله و الله اكبر" 🔸 اگر در چند سحر با جانت اين جمله را بگويی، عالمت عوض ميشود. ⚜️ حجةالاسلام فاطمی نیا
حزن در سلوک : حزن اندوهی است که سالک از هنگام شروع سلوک تا رسیدن به لقای محبوب دائماً در دل دارد، که مبادا عمر به پایان رسد و به مقصود نرسد، البته حزن قلبی نباید به عبوس بودن و بداخلاقی بینجامد. حزن دائم : سالک از زمان شروع سلوک تا زمان رسیدن به لقای محبوب دائماً حزنی در دل دارد. حزن از اینکه مبادا عمر به پایان رسد و او به مقصود نرسد. استاد می‌فرمود: «همین حزن، سالک را هدایت می‌کند به مقصود». عارف سریع‌السیر مرحوم شیخ محمد بهاری می‌فرماید: «به محض انقطاع رشتۀ حزن از قلب، فیوضات معنویه منقطع گردد» و می‌فرماید: «اگر قلب شاد و خندان باشد، هم او را بهره‌ای از معارف نخواهد بود» دربارۀ مؤمن در روایت آمده: «الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ» [در دل محزون است و صورتش خندان». پس حزن قلبی نباید به عبوس بودن صورت و بداخلاقی بینجامد. مؤمن ترش‌خو و عبوس نیست و اهل قهقهه نیز نیست و خنده او مانند رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تبسم است. سالک تبسمی نمکین بر لب دارد، تبسمی که خود حاکی از حزنی درونی است . سالک در طول سلوک الی الله قبض و بسط دارد. در حال قبض نباید«بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ» از دست برود و در حال بسط نباید «حُزنُه فی قَلبِه» کم‌رنگ شود. دربارۀ قبض و بسط سلوکی سخن خواهد آمد. آیةالله حاج شیخ علی رضائی منبع: کتاب سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی) ، صفحهٔ ۳۲۰ تا ۳۲۱
رابطه افکارمنفی با ادرار وآثار آن این بحث مطلبی مهم در معارف انسانی و طهارت نفس است. ادرار تازمانی که داخل بدن است حکم نجاست ندارد هرچند که مسموم و کثیف است اما نجس نیست اما به محض اینکه از بدن خارج شد هم محل خروجش و هم جایی که با آن اصابت کرده را نجس می کند. حالا خوب توجه کنید افکار منفی، گمان های بد، دروغ، تهمت، غیبت و قضاوت های نابجا و نادرست و حتی خیالات گناه تازمانی که در فکر انسان است هر چند که کثیف وآلوده است اما نجس نیست اما به محض اینکه از فکر انسان به مجرای دهان و زبان بیاید و با کلمات گفته شود هم محل خروجش را که دهان است نجس می کند و هم گوشها و جانهایی که مخاطب آن بودند. از این روست که معصوم علیه السلام فرمودند: طَهِّرُوا أَفْوَاهَکُمْ‌ فَإِنَّهَا طُرُقُ‌ الْقُرْآن . یعنی پاکیزه کنید دهانتان را چرا که دهان شما محل عبور قرآن است . برگرفته از کتاب منتشر نشده شمیم معارف اثر حقیر
افاده ای مهم از آیه "آمن الرسول" قرآن کریم می فرماید: آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ پيامبر (خدا) و مومنان بدانچه از جانب پروردگارش بر او(رسول الله) نازل شد ايمان آورده اند . این کریمه دلالت صریح دارد بر اینکه شیعیان و مومنان حضرت رسول الله و وصی بلافصل ایشان جناب امیرالمومنین تصدیق کردند رسالت رسول و وصایت و ولایت و امامت خلیفه اش را در زمانی که حضرت آدم جسمش در میان آب و گل بود( یعنی هنوز آفریده نشده بود). این مطلب ناشی از کریمه فوق و این حدیث شریف است که جناب رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: من نبی بودم زمانی که آدم میان آب و گل بود. و امیرالمومنین نیز فرمودند: من تصدیق کردم رسالت محمد(ص) را زمانی که آدم میان آب و گل بود یا این فرمایش که من وصی بودم زمانی که آدم میان آب و گل بود. براین سیاق معلوم می شود که شیعیان و مسلمانان واقعی تصدیق کردند رسالت رسول خاتم و وصایت وصی خاتم را( که به استناد آیه مباهله نفس رسول الله است) زمانی که جسم آدم میان آب و گل بود و این از آفتاب روشن تر است. برگرفته از کتاب شمیم معارف اثر حقیر https://t.me/eshraghat شمیم معارف کانال شمیم معارف حاوی مطالبی پیرامون معرفت نفس، سلوک، حکمت، و عرفان و علوم غریبه ارتباط با مسئول کانال:(کلهر) @AsedAbaas 09124985811 در نشر معارف اسلامى سهيم باشيم؛ لينك كانال: @eshraghat استفاده از مطالب كانال بلا مانع است