eitaa logo
شمیم آشنا
15.4هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
302 فایل
🗂 بزرگترین مرجع کلیپ های کوتاه مهارت های زندگی مشترک و تربیت فرزند و محتوای سبک زندگی در کشور 👤 @AshenaOnline ادمین 🆔 http://sapp.ir/Shamimeashena سروش 🆔 https://eitaa.com/shamimeashena ایتا 🆔 https://rubika.ir/shamimeashenarubika روبیکا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 دو سال تمام نامزد بود؛ فقط به خاطر این‌که «باید جهیزیه‌ا‌م خاص باشه و تا وقتی تکمیل نشه، عجله ندارم» عروسی‌شان را به تأخیر انداخت. بماند که چه فشار عجیبی روی پدرش آورد برای تهیه آن جهیزیه سنگین. بعد ازدواج، فقط شش ماه توانستند همدیگر را تحمل کنند و طلاق گرفتند. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
⛔️مرد رباخوار و عیاشی بود که هرگاه گناه می‌کرد و به او می‌گفتند: گناه نکن؛ می‌گفت: خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِين است، نترسید! او هرگز بندۀ خود را هر چقدر هم که بد باشد نمی‌سوزاند؛ من باورم نمی‌شود او از مادر مهربان‌تر است، چگونه مرا بسوزاند در حالی که این همه در خلقت من زحمت کشیده است! 🤔 ⏳روزگار گذشت و سزای عمل این مرد رباخوار، پسر جوانی شد که در معصیت خدا، پدر را در جیب گذاشت و به ستوه آورد! تا آنجا که پدر، آرزوی مرگ پسر خویش می‌کرد. 🤵گفتند: واقعا آرزوی مرگش داری؟ گفت: والله کسی او را بکشد، نه شکایت می‌کنم، نه بر مردنش گریه خواهم کرد. گفتند: امکان ندارد پدری با این همه حب فرزند که زحمت بر او کشیده است، حاضر به مرگ فرزندش باشد. گفت: والله من حاضرم، چون مرا به ستوه آورده است و به هیچ صراط مستقیمی سربراه نمی‌شود. گفتند: پس بدان مخلوق هم اگر در معصیت خالق (خدا) بسیار گستاخ شود، خداوندِ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ، از او به ستوه می‌آید و بر سوزاندن او هم راضی می‌شود‌. 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🌸 حول‌ حالنا... ✍️ محمد درودگری 🔸 به رگ‌های پُررنگ روی دست‌هاش، به پوست چرکیده ساق پاش، به افتادگی پلک چشم‌هاش که دقت کردم، دلم هُری ریخت. سریع بغضم را جمع‌وجور کردم و کنار دستش نشستم. به رسم هر سال، همه غیر از عیدی، منتظر سرکتاب1بودند. مچ دستم را گرفت، کشید سمت خودش، طوری که کسی نفهمد گفت «باباجان چشمام سو نداره بابا، تو بخون». برای خانم‌جون «عبادالرحمن» آمد. برای پری «زینه الحیوه الدنیا» به من آیه‌ «فارجعو هو ازکی لکم...» رسید و حسن‌آقا «قل سیروا فی الارض». زمان بچگی به جزء ششم هفتم که می‌رسیدیم عیدی‌ها تمام شده بود، ولی امسال باباحاجی سی تا عیدی بگیر داشت. قنداق «آیه» را که روی زانویش گذاشتند، کتاب خدا را باز کرد و داد دستم. شمرده شمرده خواندم‌ «بسم‌الله الرحمن الرحیم اذا زلزلت الارض زلزالها...» آهی کشید. رفت تو خودش. هر چی مزه ریختیم و مجلس‌گردانی کردیم نشد که نشد. ‌آن‌قدر تو خودش ماند که دعای تحویل سال را اول «انا لله و انا الیه راجعون» خواند تا زبان گرفتیم که «حول حالنا آقاجون! حول حالنا...»2 📌 پی‌نوشت 1. سرکتاب باز کردن یعنی این‌که با تفأل به کتابی (قرآن، حافظ، شاهنامه) به پیش‌بینی آینده بپردازیم و آیه یا بیتی را به فال نیک یا بد بگیریم. در روایات دینی از تفأل به قرآن زدن نهی شده است. 2. انتخابی از کتاب در روزهای آخر اسفند، ص 45. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
🌸 حول‌ حالنا... ✍️ محمد درودگری 🔸 به رگ‌های پُررنگ روی دست‌هاش، به پوست چرکیده ساق پاش، به افتادگی پلک چشم‌هاش که دقت کردم، دلم هُری ریخت. سریع بغضم را جمع‌وجور کردم و کنار دستش نشستم. به رسم هر سال، همه غیر از عیدی، منتظر سرکتاب1بودند. مچ دستم را گرفت، کشید سمت خودش، طوری که کسی نفهمد گفت «باباجان چشمام سو نداره بابا، تو بخون». برای خانم‌جون «عبادالرحمن» آمد. برای پری «زینه الحیوه الدنیا» به من آیه‌ «فارجعو هو ازکی لکم...» رسید و حسن‌آقا «قل سیروا فی الارض». زمان بچگی به جزء ششم هفتم که می‌رسیدیم عیدی‌ها تمام شده بود، ولی امسال باباحاجی سی تا عیدی بگیر داشت. قنداق «آیه» را که روی زانویش گذاشتند، کتاب خدا را باز کرد و داد دستم. شمرده شمرده خواندم‌ «بسم‌الله الرحمن الرحیم اذا زلزلت الارض زلزالها...» آهی کشید. رفت تو خودش. هر چی مزه ریختیم و مجلس‌گردانی کردیم نشد که نشد. ‌آن‌قدر تو خودش ماند که دعای تحویل سال را اول «انا لله و انا الیه راجعون» خواند تا زبان گرفتیم که «حول حالنا آقاجون! حول حالنا...»2 📌 پی‌نوشت 1. سرکتاب باز کردن یعنی این‌که با تفأل به کتابی (قرآن، حافظ، شاهنامه) به پیش‌بینی آینده بپردازیم و آیه یا بیتی را به فال نیک یا بد بگیریم. در روایات دینی از تفأل به قرآن زدن نهی شده است. 2. انتخابی از کتاب در روزهای آخر اسفند، ص 45. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
🌸 حول‌ حالنا... ✍️ محمد درودگری 🔸 به رگ‌های پُررنگ روی دست‌هاش، به پوست چرکیده ساق پاش، به افتادگی پلک چشم‌هاش که دقت کردم، دلم هُری ریخت. سریع بغضم را جمع‌وجور کردم و کنار دستش نشستم. به رسم هر سال، همه غیر از عیدی، منتظر سرکتاب1بودند. مچ دستم را گرفت، کشید سمت خودش، طوری که کسی نفهمد گفت «باباجان چشمام سو نداره بابا، تو بخون». برای خانم‌جون «عبادالرحمن» آمد. برای پری «زینه الحیوه الدنیا» به من آیه‌ «فارجعو هو ازکی لکم...» رسید و حسن‌آقا «قل سیروا فی الارض». زمان بچگی به جزء ششم هفتم که می‌رسیدیم عیدی‌ها تمام شده بود، ولی امسال باباحاجی سی تا عیدی بگیر داشت. قنداق «آیه» را که روی زانویش گذاشتند، کتاب خدا را باز کرد و داد دستم. شمرده شمرده خواندم‌ «بسم‌الله الرحمن الرحیم اذا زلزلت الارض زلزالها...» آهی کشید. رفت تو خودش. هر چی مزه ریختیم و مجلس‌گردانی کردیم نشد که نشد. ‌آن‌قدر تو خودش ماند که دعای تحویل سال را اول «انا لله و انا الیه راجعون» خواند تا زبان گرفتیم که «حول حالنا آقاجون! حول حالنا...»2 📌 پی‌نوشت 1. سرکتاب باز کردن یعنی این‌که با تفأل به کتابی (قرآن، حافظ، شاهنامه) به پیش‌بینی آینده بپردازیم و آیه یا بیتی را به فال نیک یا بد بگیریم. در روایات دینی از تفأل به قرآن زدن نهی شده است. 2. انتخابی از کتاب در روزهای آخر اسفند، ص 45. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
📸 این عکس‌ها داستان دارند ✅ طمع مرگ‌بار 🔸 هر سال حدود ۹۰۰ گزیدگی توسط عنکبوت دکمه‌ای گزارش می‌شود که ۷۴۰ مورد آن به مرگ گزیده شده منجر شده است! (یعنی ۸۲ درصد). کسانی که این عنکبوت مرگ‌بار را برای اولین بار در طبیعت می‌بینند، گمان می‌کنند که عتیقه‌ای ارزشمند یافته‌اند، اما... 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
📸 این عکس‌ها داستان دارند ✅ بچه‌های مارگیر 🔸 کودکان قبیله وادی در هند، افسون کردن مارهای سمی را یاد می‌گیرند. آموزش آن‌ها از دوسالگی شروع می‌شود و با مارهای مرگبار آشنا می‌شوند. تحصیل آن‌ها ۱۰ سال طول می‌کشد و در ۱۲ سالگی همه چیزهای لازم درباره سنت باستانی افسون کردن مار با فلوت را یاد گرفته‌اند. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
📸 این عکس‌ها داستان دارند ✅ گشت‌زنی با گاومیش! 🔸 در جزیره‌ «مارجو» برزیل پلیس‌ها طبق یک فرهنگ سنتی و از آنجا که گاومیش برای تعقیب مجرمان در زمین‌های گل‌آلود مناسب و هراس‌آور بود، با این حیوان رفت‌وآمد می‌کردند، ولی چند سالی است که مردمان این جزیره این سنت قدیمی را به جاذبه‌ای برای گردشگری و کسب درآمد تبدیل کرده‌اند. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
📸 این عکس‌ها داستان دارند ✅ کلاشینکف‌سازی در روستا 🔸 دره «آدم خیل» روستایی در استان خیبر پاکستان است که تمام ساکنان آن به ساخت سلاح مشغول‌اند! این روستا از یک خیابان اصلی تشکیل شده که پر از مغازه‌های اسلحه فروشی است. کوچه‌های فرعی هم مملو از کارگاه‌های سنتی است که در آن با ابزارهای ساده آهنگری، گاه سلاح‌های عجیب و پیچیده می‌سازند! 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
📸 این عکس‌ها داستان دارند ✅ عشق مرگبار 🔸 در مسیر رسیدن به قله اورست، حدود 200 جسد از عشاق فتح بام جهان وجود دارد که منجمد شده و به زمین چسبیده‌اند. به دلیل شرایط نامساعد آب و هوایی، سخت و صعب‌العبور بودن مسیرهای دسترسی و هزینه‌های گزاف پایین آوردن آن‌ها، مدفن نهایی این جان‌باختگان، هیمالیاست. کوهنوردان از برخی از این جسدها که به دلیل دمای پایین و سرد، بعضاً دست‌نخورده و سالم باقی مانده‌اند، به عنوان نشانه و راهنما استفاده می‌کنند. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
📸 این عکس‌ها داستان دارند ✅ کلاشینکف‌سازی در روستا 🔸 دره «آدم خیل» روستایی در استان خیبر پاکستان است که تمام ساکنان آن به ساخت سلاح مشغول‌اند! این روستا از یک خیابان اصلی تشکیل شده که پر از مغازه‌های اسلحه فروشی است. کوچه‌های فرعی هم مملو از کارگاه‌های سنتی است که در آن با ابزارهای ساده آهنگری، گاه سلاح‌های عجیب و پیچیده می‌سازند! 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃