eitaa logo
شمیم ملکوت
373 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
271 ویدیو
125 فایل
ساده و صمیمی با ملکوتیان
مشاهده در ایتا
دانلود
حمله‌های موج دیدم، لشکرت آمد به یادم کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم باد تنها بود، اما خار و خس‌ها را عقب زد تاختن‌های علیِ اکبرت آمد به یادم بحث عقل و عشق شد، هر کس بیانی، داستانی من ترک‌های لب آب‌آورت آمد به یادم «لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون» لحظه‌های سرخ بعد از اصغرت آمد به یادم جویباری بر شکوه کوه مستحکم می‌افزود اشک‌های از رجز محکم‌ترت آمد به یادم گفت سعدی دیده با چشم خودش می‌رفت جانش من وداع آخرت با خواهرت آمد به یادم باغبان با طفل گفت: این سیب! دیگر شاخه نشکن! قصهٔ انگشتت و انگشترت آمد به یادم روضه‌خوان می‌گفت: یا مهدی! محبان تو هستیم از محبان آنچه آمد بر سرت آمد به یادم علی کریمیان ارباب! ما را دریاب ! @shamimemalakut
🌺 امشب مَلَک از زینب کبری گوید از نور دل و دیده ی طاها گوید 🌺 تبریک به هم ولادت زینب را زهرا به علی، علی به زهرا گوید @shamimealakut
خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود که فضا جلوه‌گر از آیت زیبایی بود در بهاری که نسیمش نفس جبریل است گل ناز دگری رو به شکوفایی بود خانه‌ای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود تا بیایند به تبریک محمد؛ جبریل، با ملائک همه در حال صف‌آرایی بود به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود تا که قنداقهٔ او را به بر آورد حسن حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا که سراپا همه آیینهٔ زیبایی بود دختری داشت سراپای همانند علی زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود... بُوَد از صبر و رضا نایبۀ خاص امام نازم او را که به این قدر توانایی بود... به علمداری صحرای بلا کرد قیام رهبر قافلۀ عشق به تنهایی بود... سیدرضا مؤید @shamimemalakut
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدیوی بسیار ارزشمند از آقای که کتابی در مورد حضرت زینب سلام الله علیها تالیف کرده اند. @shamimemalakut
میلادت مبارک! بانویی که غیر از عون و محمد ، فرزندانی از ایران ، افغانستان، لبنان ، سوریه ، عراق هم داری که از حرم و حریم آل محمد ص دفاع می کنند ! @shamimemalakut
آیت الله بهجت (ره) : کار خیر خود را کم دست نگیرید ، در هر کار خیری خود را به قدر نخود هم شده شریک کنید ، شاید همان کار خیر بی ریا قبول و باعث نجاتتون شد . ضمن اینکه انجام کار خیر توفیق آور است . (توفیق زیارت ، رفیق خوب، همسر و فرزند خوب و..) انجام کارخیر اول ، کار خیر دوم را به ارمغان میاره ، و این خیر دائمی باعث سعادتمندی و نجات انسان میشه.. در حدیث داریم فرزند صالح می‌خواهی زیاد صدقه بده.. صدقه دادن زمینه نسل صالح است.. صدقه تا هزار سال و تا 7 نسل روی انسان اثر می‌گذارد . 📚 فضائل الصدقه @shamimemalakut
اگر از خود شب یلدا بپرسیم نظرت در مورد خودت چیه ، حتما میگه : « يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ » بعد ما شب یلدا را وقت گذرونی می کنیم! @shamimemalakut
دسته گل فاتحه ای با صلوات هدیه به پرستاران و شهدای سلامت. ان شاالله امروز سر سفره حضرت زینب س متنعم باشند! @shamimemalakut
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خادمان امام رضا ع ، در حرم حضرت زینب سلام الله علیها. حاجت نگرفتن زخداوند محال است روزی که علی صاحب دختر شده باشد @shamimemalakut
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدح و بزرگی حضرت زینب سلام الله علیها از بیان استاد حامد کاشانی
حضرت عیسی «ع» مشغول سیاحت و صحرانوردی بود، دید دو نفر با صدای بلند به همدیگر ناسزا می‌گویند، برای اصلاح آنها نزدشان رفت و شنید هر یک از آنها می‌گوید: «این زمین مال من است». آنها وقتی حضرت عیسی «ع» را دیدند، تصمیم گرفتند تا داوری را به عهده او بگذارند، هر کدام سخن خود را به عیسی عرض کردند، حضرت عیسی به آنها فرمود: «شما این‌طور می‌گویید، ولی زمین چیز دیگری می‌گوید». آنها گفتند: زمین چه می گوید؟ عیسی فرمود: زمین می‌گوید: «هر دو نفر، از آن من هستند»! صفحه ۱۱۸. @shamimemalakut
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: حضرت عیسی بن مریم علیه السلام از کنار قبری عبور کردند، دیدند که صاحب آن قبر را عذاب می‌کنند. و سپس در سال آینده از کنار آن قبر عبور نمودند، دیدند که صاحب آن قبر را عذاب نمی‌کنند. گفت: بار پروردگارا! من در سال قبل از اینجا عبور کردم، دیدم صاحبش معذّب است و در این سال عبور کردم، دیدم عذاب از او برداشته شده است. خداوند عزّ و جلّ وحی فرستاد به سوی حضرت عیسی: ای روح الله! از این مرد یک فرزندی به مقام بلوغ رسیده، آن فرزند صالح و نیکوکردار است؛ راهی را برای مردم استوار و هموار نمود و یتیمی را مسکن و مأوی داد، پس من به برکت عمل فرزندش از گناه او درگذشتم. صدوق ره @shamimemalakut
امیر المومنین علی ع در مورد حضرت عیسی فرمود : نه مال و ثروتی داشت كه او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی كه به خواری اش اندازد ، مركب او دو پايش بود و خدمت كارش دو دستش. ( نهج البلاغه ، خطبه 160 ) @shamimemalakut
استاد فاطمی نیا: تولد دوباره این است که با خدا قرار بگذاری گناه نکنی و دل نشکنی. حضرت عیسی علیه السلام فرمود: هرگز به ملکوت آسمان نمی رسد کسی که دو بار به دنیا نیامده باشد! @shamimemalakut
نمی توانی به دو ارباب خدمت كنی، بايد فقط يكی از آنها را دوست داشته باشی و فقط به يكی وفادار بمانی. همچنين نمی توانی هم بنده‌ی خدا باشی و هم بنده‌ی پول! (انجيل متي، 24 : 6) @shamimemalakut
فرمود: دنیا پل است ، از آن بگذرید و آبادش مسازید ! @shamimemalakut
۴ بد معامله ای کرد اونی که عملیات را لو داد و شما را به قربانگاه فرستاد! حالا او یک تن سالخورده دارد و یه بشقاب غذا و یه سقف بالای سر و شما بهشت را ! @shamimemalakut
مسیحیت تحریف شده زندگی را به دو دسته تقسیم کرده : زندگی زمینی و زندگی آسمانی! یعنی یا باید به زمین آلوده باشی و یا قید زمین را بزنی و کلا ملکوتی باشی. همان ضرب المثل خودمان یا رومی رومی یا زنگی زنگی ! این پاک کردن صورت مسئله است ! هنر آن است که در زمین با زمینی ها زندگی کنی ، ولی آسمانی باشی! این همان چیزی است که بخاطرش تمام ملائک بر انسان سجده کردند!! انسانی که جنسش از خاک است، ولی باید تا عرش سیر کند! @shamimemalakut
روضه‌ام روضه‌هایِ یک کوچه است کوچه‌ای سرد و کوچه‌ای تاریک کوچه‌ای سنگی و غبار آلود کوچه‌ای تنگ و کوچه‌ای باریک بارها گفته ام خدا نکند راهِ یاسی به لاله چین بخورد بارها گفته ام خدا نکند که در آنجا کسی زمین بخورد ولی ای وای بر سرم آمد کوچه خالی زِ رفت و آمد شد چادرِ مادرم به دستم بود که در آن کوچه راهِ ما سد شد بِینِ دیوارهایِ بی احساس ازدحامِ حرامیان دیدم پنجه‌ها مُشت و دستها سنگین پنجه‌ای را در آسمان دیدم قد کشیدم به رویِ پا اما حیف دستش گذشت و از سرِ من آسمان تار شد که می‌نالید بِینِ گرد و غبار مادر من  چادرش را به سر کشید و به درد تکیه بر شانه‌ام به سختی داد خواست مادر که خیزد از جایش ولی اینبار هم زمین اُفتاد دست بر خاک می‌کشید آرام با دو چشمانِ تار چاره نداشت چادرش را تکاندم و دیدم گوش خونینُ، گوشواره نداشت   ناله ام بین خنده‌ها گُم شد جگرم در عزایِ چشمش بود ردِ خونی به رویِ دیوار و جایِ دستی به روی چشمش بود  حسن لطفی @shamimemalakut
ما را کبوترانه وفادار کرده است   آزاد کرده است و گرفتار کرده است بامت بلند باد که دلتنگیت مرا  از هر چه هست غیر تو بیزار کرده است خوشبخت آن دلی که گناه نکرده را درپیشگاه لطف تو اقرار کرده است تنها گناه ما طمع بخشش تو بود  ما را کرامت تو گنه کار کرده است @shamimemalakut
هرچه بادا باد دیگه میگم! میدونم اگر برادر و خواهرهام بدونند خیلی ناراحت می شوند، ولی حیف است این خاطره تلخ در دلم بماند! هنوز انقلاب نشده بود، اوج بی حجابی و تحقیر متدینان بود. مادرم تازه چرخ خیاطی سینگر خریده بود و پدرم چند روز ،مادرم را می برد طرف های بازار تهران، برای آموزش کار با چرخ خیاطی. اون موقع خانه ما نازی آباد بود. من هم همراه مادرم می رفتم ،البته کوچیک بودم. اون موقع همه خانم ها در آموزشگاه بی حجاب بودند و فقط مادرم چادری بود. مسئول آموزش خانم سالمند شیک پوش و بی حجابی بود با موهای بلوند سشوار کشیده و با فیس و افاده و عینک ذره بینی . یادم هست خانم مربی داشت به مادرم طرز کار با چرخ یاد می داد، ظاهرا مادرم اشتباه کرد، خانم مربی عصبانی شد، به مادرم حرف تندی زد و با تحقیر محکم زد روی دست مادرم! تا روی دست مادرم زد، من در حالی که کنار میز چرخ خیاطی روی پنجه پاهایم ایستاده بودم و انگشتانم لبه میز بود ، ترسیدم! فوری به صورت مادرم نگاه کردم تا ببینم چه عکس العملی نشان می دهد.مادرم چیزی نگفت و با شرمندگی سرش را پایین انداخت! دقیقا صورت مادرم یادم هست همانطور که دقیقا قیافه مربی را یادم هست! سنگینی اون نگاه تحقیر آمیز مربی و جسارتش به مادرم، هنوز به قلبم سنگینی می کنه، گمان نمی کنم تا دم مرگ فراموشم بشه! صلی الله علیک یا ابامحمد یا امام حسن مجتبی ع ! چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی من آن جا را نمی دیدم ، تو هم سیلی نمیخوردی ! @shamimemalakut
محرم گذشت، اربعین گذشت، اگر فاطمیه هم بگذره و حاجت نگیریم ...! @shamimemalakut