#امام_هادی
ماه رجب، ماه استغفار است؛ آن را غنیمت بشمریم.
محمد بن ریان میگوید: به امام هادی علیه السلام نوشتم: دعایی مخصوص به من یاد بدهید که برای رفع مشکلات و پیشامدهای سخت و حوادث ناگوار مؤثر باشد. حضرت در جواب نوشتند: زیاد استغفار کن!
(سفینه البحار، ج 2، ص 322)
#کرونا
@shamimemalakut
چراغ گرفتنتان برای شیعه به یک طرف!
اذنی که به عبدالعظیم علیهالسلام دادید برای رسانیدن رازی سَر به مُهر به رِی ... به یک طرف!
هدایتی که در پسِ این راز نهفته است؛
چراغ نیست ...
آفتابی است که نور هدایت شما را، تام و تمام، در تمام عالَم به تکامل خواهد رساند.
※ ویژه ولادت #امام_هادی علیه السلام
#امام_هادی
جد داعش ، مانند خلفای قبلی خود، همه ی راهها را رفته بود تا از دست علی بن محمد ع خلاص شود ، ولی فایده نداشت تا اینکه به نظرش رسید امام را در میان درندگان رها کند !
حداقل اسلاف وی ، در خفا و باطن ائمه را مسموم می کردند، ولی گستاخی و نفرت متوکل ، زبانزد خاص و عام بود !
متوکلی که ۱۷ بار حرم حسینی را خراب کرده بود ، شخم زده بود، آب بسته بود، چطور می توانست حضور فرزند اباعبدالله الحسین را تحمل کند؟!
لذا وقتی متوکل امام را احضار کرد، به محض ورود امام به کاخ، درندگان را رها کردند تا امام را بدرند، اما آنها پوزه های خود را به پای امام می مالیدند و امام با آستین خود آنها را نوازش می کرد و در گوش برخی ، چیزی می گفت !!
بعدا یاران حضرت جویای مطلب شدند.
امام فرموده بود : شیران جوان را نصیحت می کردم که هنگام غذا خوردن هوای شیران پیر را داشته باشند !!
اگر علم امام تا بدین حد است ، اکنون امام زمان عج ، از ظلم زمانه چه رنجی می برد ؟!
#طرید
@shamimemalakut
#امام_هادی
یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم
داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم
از کلامت چه بگویم که چه باجانم کرد
محکمات کلمات تو مسلمانم کرد
کلماتی که همه بال و پر پرواز است
مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است
کلماتی که پر از رایحهً غار حراست
خط به خط جامعه آیینهً قرآن خداست
عقل از درک تو لبریز تحیر شده است
لب به لب کاسهً ظرفیت من پر شده است
همهً عمر دمادم نسرودیم از تو
قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو
من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم
عرق شرم به پیشانی دفتر دارم
شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو
فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو
دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد
شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد
بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم
رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران
دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران
من زمینگیرم و وصف تو مرا ممکن نیست
کلماتم کلماتی ست حقیر ای باران
یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود
یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران
نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم
مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران
ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد
ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران
پسر حضرت دریا! دل مارا دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران
سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن
تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران
بگذارید کمی از غمتان بنویسم
دو سه خط روضه از این درد نهان بنویسم
گریه بر داغ شما عین ثواب است ثواب
بار دیگر پسر فاطمه و بزم شراب!!
#برقعی
#امام_هادی
#متوکل_عباسی ۲
او در سال ۲۳۶ قمری دستور داد آرامگاه اباعبدالله الحسین ع و بناهای اطراف آن ویران شده و زمین پیرامون آن کشت شود و نیز در اطراف آن پاسگاههایی بر قرار ساخت تا از زیارت آن حضرت جلوگیری کند.
گویا هیچ یک از مسلمانان حاضر به تخریب قبر امام حسین ع نبوده است، زیرا او اینکار را توسط شخصی بنام «دیزج » انجام داد که یهودی الأصل بود.
متوکل اعلام کرد : رفتن به زیارت حسین بن علی ممنوع است و اگر کسی به زیارت او برود مجازات خواهد شد .
او می ترسید قبر امام حسین ع پایگاهی برضد او گردد و مبارزات و شهادت آن شهید بزرگوار الهام بخش حرکت و قیام مردم در برابر ستمهای دربار خلافت شود.
@shamimemalakut
#امام_هادی
#متوکل_عباسی ٣
متوکل در زمان خلافت خود بزرگانی از محبان اهل بیت شهادت رسانید که از جملهٔ آنان « ابن سکّیت » یار با وفای امام جواد و امام هادی و شاعر و ادیب نام آور شیعی ، بود.
روزی متوکل با اشاره به دو فرزند خود، از وی پرسید:
این دو فرزند من نزد تو محبوبترند یا «حسن" و "حسین "؟
ابن سکیت از این سخن و مقایسهٔ بی مورد سخت برآشفت و خونش به جوش آمد و بی درنگ گفت :
به خدا سوگند ، قنبر غلام علی ع در نظر من از تو و دو فرزندات بهتر است!
متوکل که مست قدرت و هوی و هوس بود، فرمان داد زبان او را از پشت سرش بیرون کشیدند!
متوکل ، «نصر بن علی جهضمی» را به علت حدیثی که در بارهٔ منقبت و فضیلت اهل بيت نقل کرده بود ، هزار تازیانه زد و دست از او برنداشت تا انکه شهادت دادند او از اهل سنت است !
@shamimemalakut
#امام_هادی
#متوکل_عباسی ۴
متوکل از نظر اقتصادی به قدری بر شیعیان سخت گرفت که می گویند:
در آن زمان گروهی از بانوان علوی در مدینه حتی یک دست لباس درست نداشتند که در آن نماز بگزارند و فقط یک پیراهن مندرس برایشان مانده بود که به هنگام نماز به نوبت از آن استفاده می کردند و نیز با چرخ ریسی روزگار می گذراندند، و پیوسته در چنین سختی و تنگدستی بودند تا متوکل به هلاکت رسید.
متوکل «عمربن فرج رُخجی» را فرمانروای مکه و مدینه ساخت و او مردمان را از نیکی و احسان به آل ابی طالب باز می داشت و سخت دنبال این کار بود؛ چنانکه مردم از بیم جان، دست از رعایت و حمایت علویان برداشتند و زندگی برخاندان امیرمؤمنان ع سخت شد.
متوکل به حاکم خود دستور داد با علویان بر اساس قواعد زیر برخورد کند:
۱ ) به هیچ یک از علويان جواز داشتن بیش از یک برده داده نشود.
۲) چنانچه دعوائی ما بین یک علوی و غیر علوی صورت گرفت، قاضی نخست به سخن غیر علوی گوش فرا دهد و پس از آن بدون گفتگو با علوی آن را بپذیرد .
۳) به هیچ یک از علویان هیچ گونه ملکی داده نشود . نیز اجازه اسب سواری و حرکت از « فسطاط » به شهرهای دیگر داده نشود.
@shamimemalakut
#امام_هادی
#متوکل_عباسی ۵
متوکل دارایی علویان را که ملک «فدک» بود مصادره کرد. نقل شده است که در آمد فدک در آن زمان بالغ بر ۲۴۰۰۰ دینار بوده است. متوکل فدک را به « عبدالله بن عمر بازیار » که از هوادارانش بود ، عطا کرد .
در فدک یازده درخت خرما وجود داشته که پیامبر ص، آنها را بدست خود کاشته بود.
فرزندان حضرت فاطمه س، میوه ی آنها را به حجاج اهدا می کردند و از برکت آنها ، ثروت سرشاری عاید آنها می شد.
عبدالله بن عمر بازیار ، شخصی را به مدینه فرستاد و او این درختها را قطع کرد و آن شخص چون به بصره برگشت ، فلج شد !
@shamimemalakut
#امام_هادی
#متوکل_عباسی ۶
درکنار این فشارها و محدودیتهای جانکاه نسبت به شیعیان ، متوکل در تاراج بیت المال و بنای کاخهای با شکوه وراه اندازی تشریفات پرخرج بیداد می کرد.
او کاخهای متعددی بنا کرد واموال هنگفتی هزینهٔ آنها نمود.
از جمله، کاخهایی بنامهای : شاه، عروس ، شبداز ، بدیع، غریب و برج بنا کرد و یک میلیون و صد هزار دینار فقط هزینهٔ ساختن کاخ اخیر کرد!
وی نیز قصر دیگری ساخت که به قصر « بُركُواء » شهرت یافت. ساختمان این قصر که از بهترین و بزرگترین قصرهای وی بود، بیست میلیون درهم هزینه برداشت ! قصرهای دیگری نیز بنامهای ، جعفری ، ملیح ، غرو ، مختار ، حیر برای خوشگذرانی بنا کرده بود که هر کدام میلیون ها درهم خرج برداشته بود!
متوکل تصمیم گرفت پسرش « عبدالله معتز» را ختنه کند و برای این منظور تشریفات بسیار پرخرج و سرسام آوری به راه انداخت از جمله :
فرشی را که طول آن یکصد ذراع و عرض آن نیز پنجاه دراع بود، برای تالار قصر که دارای همین ابعاد بود، تهیه کردند و برای پذیرایی از مدعوین چهار هزار صندلی از طلا و مرصع به جواهر در تالار قصر چیدند!
به فرمان متوکل بیست میلیون درهم که برای نثار آماده شده بود، بر سر زنان و خدام و حاشیه نشینان نثار کردند!
و یک میلیون درهم که روی آنها عنوان جشن و مراسم ختنه کنان حک شده بود، بر سر آرایشگر و ختنه کننده و غلامان و پیشکاران مخصوص نثار گردید!
آن روز از ختنه کنندهٔ معتز رسیدند که تا موقع صرف غذا، چه مبلغی عائد تو شده؟
وی گفت: هشتاد و چند هزار دینار ، غیر از اشیای زرین و انگشتری و جواهر !
وقتی که صورت مخارج «جشن ختنه کنان» به متوکل تسلیم شد، بالغ بر هشتاد و شش میلیون درهم شده بود !!
( بخشی از این جشن ، در سریال « مسافر ری » به تصویر کشیده شده است ).
@shamimemalakut
#امام_هادی
#متوکل_عباسی ۷
#فیش_های_نجومی
بخشش بی حساب خلفای عباسی از بیت المال مسلمین ، منحصر به رقاصه ها و آوازه خوانان در بزم هایشان نبود که مادران و همسران و دیگر بستگان آنها را هم در بر می گرفت.
«متوکل» به مادرش «شجاع» سالی ۶۰۰/۰۰۰ دینار میداد، آنچه که پس از مرگ این زن باقی ماند ۵/۰۰۰/۰۰۰ دینار پول نقد و جواهراتی به ارزش ۱/۰۰۰/۰۰۰ دینار، و زمینهایی که ارزش غلات سالانهٔ آن ۴۰۰/۰۰۰ دینار بود.
ام قبیحه ، همسر «متوکل» و مادر «معتز» نیز از همین بخششی ها و دست و دلوازی های همسر و پسرش به ثروت های هنگفتی دست یافته بود.
به طوری که پس از کشته شدن پسرش «معتز» ( آن هم به خاطر این که از تهیهٔ /۵۰/۰۰۰ دینار برای مخارج سپاه خود عاجز بود ) ، در نزد ام قبیحه ۱/۸۰۰/۰۰۰ دینار پول نقد و سه جعبه جواهرات از زمرد و یاقوت و درهای گرانبها یافتند ، که قیمت این جواهرات ۲/۰۰۰/۰۰۰ دینار بود.
«ابن اثیر » از قول «ابوالشمط» نقل می کند که گفت:
من برای متوکل شعری خواندم که در آن ناسزای رافضه (شیعیان) بود. او مرا امیر «بحرین» و «ایمامه» کرد و چهار خلعت به من داد ، «منتصر» هم به من یک خلعت داد و سپس «متوکل » دستور داد۰۰۰ /۳/۰۰۰ دینار بر من نثار کنند و به «منتصر» و «سعد ایتاخی » امر کرد که دینارها را از زمین جمع کنند و به من بدهند. آنها هم هرچه او دستور داد انجام دادند. بعد از آن «متوکل» برای شعر دیگری هم مانند آنچه گفته بودم /۱۰/۰۰۰ درهم بر من نثار کرد."
از بخششهای «متوکل» تنها شاعران برخوردار نبودند، بلکه خنیاگران و دلقکان و مسخرگان نیز جوایز بزرگی دریافت میکردند.
طبری نقل می کند که وقتی متوکل قصر « جعفری » خود را تمام کرد ، مطربان و دلقکان را فراخواند و پس از انجام کارشان ، به آنها ۲/۰۰۰/۰۰۰ درهم داد .
درسنامه عصر غیبت ، ص ۷۱
@shamimemalakut
#امام_هادی
جد داعش ، مانند خلفای قبلی خود، همه ی راهها را رفته بود تا از دست علی بن محمد ع خلاص شود ، ولی فایده نداشت تا اینکه به نظرش رسید امام را در میان درندگان رها کند !
حداقل اسلاف وی ، در خفا و باطن ائمه را مسموم می کردند، ولی گستاخی و نفرت متوکل ، زبانزد خاص و عام بود !
متوکلی که ۱۷ بار حرم حسینی را خراب کرده بود ، شخم زده بود، آب بسته بود، چطور می توانست حضور فرزند اباعبدالله الحسین را تحمل کند؟!
لذا وقتی متوکل امام را احضار کرد، به محض ورود امام به کاخ، درندگان را رها کردند تا امام را بدرند، اما آنها پوزه های خود را به پای امام می مالیدند و امام با آستین خود آنها را نوازش می کرد و در گوش برخی ، چیزی می گفت !!
بعدا یاران حضرت جویای مطلب شدند.
امام فرموده بود : شیران جوان را نصیحت می کردم که هنگام غذا خوردن هوای شیران پیر را داشته باشند !!
اگر علم امام تا بدین حد است ، اکنون امام زمان عج ، از ظلم زمانه چه رنجی می برد ؟!
#طرید
@shamimemalakut