eitaa logo
شمیم ملکوت
377 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
275 ویدیو
125 فایل
ساده و صمیمی با ملکوتیان
مشاهده در ایتا
دانلود
امام علي(ع) در خطبه 173 «نهج البلاغه»، می فرماید: «نبايد هيچ يك از شما به سبب از دست دادن چيزى از دنيا، همچون كنيزكان گريه سر دهد؛ بلکه با استقامت بر طاعت خدا و عمل به دستورات قرآن، نعمت خداوند را بر خود کامل کنید». شاید بیان حضرت اشاره به این باشد : 🔹نعمت های دنیا ارزشی ندارد . 🔹نعمات دنیوی ماندگار نیست‌. 🔹از دست رفتن نعمات، سنت الهی است. 🔹داشته های دنیوی سرانجام از دست می رودو ابدی نیست. 🔹گریه بر از دست دادن آن داشته ها، کار افراد ضعیف است. 🔹يكى از عوامل بقا و دوام نعمت هاى خداوند، اطاعت فرمان او و عمل به دستورات قرآن است. 🔹در مصائب و مشکلات، درست ترین راه را انتخاب کنیم، نه احساسی ترین راه را که گریه و زاری و گله و شکایت است. .
امام علی(ع) درباره آثار شوم «دنیاپرستی» می فرماید: «آن كس كه قلبش با محبت دنيا پيوند خورده سه چيز او را رها نخواهد كرد: اندوه دائم، حرص و آرزويى كه هيچ گاه به آن نخواهد رسيد». بیان حضرت می تواند ناظر به این باشد که: 🔹در واقع «دنياپرستى» همواره با غم و اندوهِ مستمر همراه است، زیرا انسانِ دنياپرست براى رسیدن به دنيا و حفظ آن به تلاش و گذشتن از موانع زيادى احتياج دارد. به همين دليل پيوسته غم و اندوهى وجود او را احاطه می کند. 🔹بنا بر حکمت الهی، نعمات دنیوی ، بین همه مردم یکسان توزیع نشده است، لذا دیدن نعماتی که دست دیگران است، شخص دنیا پرست را آزرده خاطر می کند! 🔹معمولاً افراد حریص پس از بدست آوردن نعمتی ، برای نعمت بزرگتر نقشه می کشند و برنامه ریزی می کنند. هفت اقليم ار بگيرد پادشاه همچنان در بند اقليمى دگر بديهى است چنين حرصى، آرامش را از انسان مى گيرد و شب و روز او را به خود مشغول مى كند. 🔹بازیهای دنیا این چنین است که وقتی انسان به آرزویی دست یافت و یک شبی را راحت خوابید، فردا آرزویی جذاب تر ، در نزد چشم انسان ، خودنمایی و جلوه آرایی می کند و موجب اندوه می شود! 🔹و اینچنین این حلقه ی ضلالت آور ادامه می یابد تا عمر انسان حریص تمام شود ولی آرامشی را تجربه نکند! 🔹فرعون ها و قارون ها، با تمام جاه و جلال، به ذلت و خواری افتاده اند، حالا چطور دنیا به ما وفادار باشد؟! بی وفایی خصیصه دنیاست! 🔹آرزوهاى که انسان بدان نمی رسد یعنی آرزوهای طول و دراز، یعنی آرزوهايى كه گاه چند برابر عمر آدمى براى رسيدن به آن نيز كفايت نمى كند، یعنی آرزوهاى نامعقولى كه به چنگ آوردن آن هزارگونه بدبختى، ذلت و گرفتارى دارد . یعنی آب در هاون کوبیدن !!! .
حضرت در حديث پرمعناى ديگرى می فرماید:  «أنَا زَعِيمٌ بِثَلاثٍ لِمَنْ أكَبَّ عَلَى الدُّنْيا: بِفَقْرٍ لَا غِناءَ لَهُ وَ بِشُغْلٍ لَا فَراغَ لَهُ وَ بِهَمٍّ وَ حُزْنٍ لَا انْقِطاعَ لَهُ» 🔹 من ضامنم كسى كه خود را بر دنيا بيفكند سه چيز را دريافت خواهد داشت: فقرى كه هرگز بى نيازى در آن نخواهد بود و گرفتارى كه هرگز فراغتى ندارد و غم و اندوهى كه هيچ گاه قطع نمى شود!! .
ممکن است چنین تصور شود که امام علی علیه‌السلام آدمی را به ترک دنیا، تلاش و کوشش، انتظار مرگ، گوشه‌نشینی و رخوت و سستی دعوت می‌کند، میل و رغبت به زندگی را در انسان خاموش می‌کند و او را به صورت شخصیتی سست عنصر تبدیل می‌کند؛ اما حقیقت امر این است که زهد دنیوی، که مورد سفارش آن حضرت است، به معنای دست برداشتن از کار و کوشش و کناره‌گیری و عزلت‌پیشگی نیست، بلکه به معنای نگاه درست به نعمات الهی و بهره مندی از آنها برای زندگی اخروی است . .
دنیا چیزی نیست جز همین آسمان و زمین و دریا و درختان، آب، خاک و ....که اینها را به عنوان آیات و نشانه‌های خدا می‌دانیم، و خود این طبیعت یکی از راه‌های خدایابی و خداشناسی محسوب می‌شود. و به تعبیر عرفا، مظهر اسماء و صفات الهی است و نباید بد و ناپسند باشد. دنیا به عنوان یک امر عینی و خارجی، نمی‌تواند مورد مذمّت یا ستایش قرار گیرد، بلکه وقتی پای اختیار و انتخاب ما به میان می‌آید، می‌تواند صورت ارزشی و یا ضدارزشی به خود بگیرد. پس در واقع انتخاب ماست که متّصف به خوبی و بدی می‌شود و مجازاً به دنیا نسبت داده می‌شود. حضرت علی علیه‌السلام در برخورد با کسی که دنیا را نکوهش می‌کرد، فرمودند: دنیا تو را فریب نداده است، بلکه تو فریب دنیا را خورده‌ای!!!! گول زدن در جایی مصداق پیدا می‌کند که دنیا فقط لذایذ و خوشی‌هایش را به ما نشان می‌داد و طرف دیگر را از ما کتمان می‌کرد. اما دنیا هم ورق خوبی‌ها و خوشی‌هایش را به ما ارائه می‌دهد، و هم ورق ناخوشی‌هایش را. و اشتباه از ماست که یک ورق را می‌خوانیم و ورق دیگر را نادیده می‌گیریم!! .
دنیا می‌تواند دو نقش مثبت و منفی، سازندگی و تخریب داشته باشد، هم می‌تواند مایه تربیت و سازندگی باشد و هم می‌تواند مایه نابینایی و گم‌راهی شود. اگر انسان با چشم بصیرت به دنیا نگاه کند به او درس و پند می‌دهد، و وسیله نجات و صعود در کمالات روحی و معنوی می‌گردد. و نیز دنیا می‌تواند انسان را کور کند و بر روی چشم حقیقت‌بین او پرده افکند و وسیله هلاکت و نابودی‌اش گردد. دنیا سکّه‌ای دو روست امیرالمؤمنین ع در نهج‌البلاغه هر دو را بیان کرده است ! حضرت می فرماید : دنیا گرچه از جهتی شما را می‌فریبد، ولی از جهت دیگر شما را از بدی‌هایش می‌ترساند!
حضرت در جای دیگر می فرماید: هر كه با دنيا ديد ، دنيا او را بينا گردانيد، و هر كه به دنيا نگريست ، دنيا نابينايش گردانيد. پس نقش دنیا فقط کور کردن نیست، بلکه بینا کردن هم هست؛ هم می‌تواند انسان را کور کند و هم می‌تواند بصیرت و بینایی دهد. البته به انتخاب و گزینش ما بستگی دارد که کدام طرف را انتخاب کنیم؛ طرف بینا کردن را یا طرف کور کردن را، که هر یک آثار، نتایج و پیامدهای خاص خود را خواهد داشت.  دنیا، هم جایگاهی خوب است و هم جایگاهی بد. خوب یا بد بودن آن وابسته به این است که ما از چه زاویه‌ای به آن بنگریم و چه برداشتی از دنیا داشته باشیم. نحوه نگرش ما نسبت به دنیاست که موجب می‌شود وصف خوب یا بد به خود بگیرد. .
  در روز قیامت، گروهی از مردم هستند که از دنیا تقدیر و تشکر می‌کنند، به خاطر اینکه با گذشت ایّام، مُذّکر و یادآور آنها شد و برای آنها از سرگذشت و اوضاع و احوال افراد گذشته سخن گفت و آنها را نصیحت کرد ـ و البته آنها هم حرف‌شنو و پندپذیر بودند. حضرت می فرماید : «حَمِدَها آخَرون یومَ القیامة؛ ذکَّرتهم الدنیا فتذکّروا، و حدّثتهم فصدّقوا، و وَعَّظتهم فأتّعَظُوا». .
آنچه از دنیا مذمّت شده، علاقه و وابستگی روحی و قلبی به دنیاست که موجب رکود انسانی می‌شود و او را از هدف اصلی آفرینش باز می‌دارد. 🔹 البته میل و علاقه به دنیا به صورت یک امر طبیعی نباید مذموم باشد؛ 🔹چون این علاقه بر مبنای حکمت و مصلحت الهی در طبیعت انسان نهاده شده است. 🔹اگر این میل نبود هیچ پیشرفت و تمدنی شکل نمی‌گرفت. 🔹 اگر تمدن‌های اسلامی شکل گرفته بر مبنای همین خواسته درونی بوده است.  🔹علاقه به امور دنیا، به زن و فرزند، مال و ثروت، و جاه و قدرت، سنّت و فطرت الهی است، 🔹وسیله چرخش زندگانی این جهان است. 🔹 اگر این علایق از بشر گرفته شود، اجتماع انسانی مختل شده، می‌خوابد. 🔹حرکت زندگی، کمال زندگی و حیات آدمی متوقف بر آن علایق است. ❌اما اگر این علاقه تبدیل به هدف شود و به شکل بند و زنجیر درآید، این شکل علاقه از نظر اسلام، مردود است. ❌سرگرم شدن به آن علاقه‌ها، و رضایت، قناعت و اکتفا بدان موجب رکود و توقف انسان می‌شود و این مذموم است.
جابربن عبداللّه انصاری می‌گوید: با حضرت علی علیه‌السلام در بصره بودیم؛ هنگامی که جنگ با دشمنان تمام شد، در پایان شب به سراغ ما آمدند. ما با یکدیگر درباره دنیا صحبت می‌کردیم. پرسیدند: درباره چه سخن می‌گویید؟ جواب دادیم: درباره سرزنش دنیا! حضرت علیه‌السلام فرمودند: چرا دنیا را سرزنش می‌کنی، ای جابر؟ سپس حمد و سپاس خدا را شروع کردند و بعد فرمودند: «الدنیا منزِلُ صِدقٍ لِمَن صَدَّقَها، و مَسکَنُ عافیةٍ لِمَن فَهِمَ عَنها، و دارُ غِنًی لِمَن تَزَوَّدَ مِنها، مَسجدُ انبیاء اللّه و مَهبَطُ وحیهِ و مُصَلَّی ملائکتهِ و مَسکَنُ أحِبائه و مَتجَرُ أولیائِه، إکتسبُوا فیها الرحمة و رَبِحُوا منها الجنّة»؛ دنیا خانه راست‌گویی است برای کسی که پذیرا باشد، و جای سلامتی است نسبت به کسی که بفهمد، و سرای بی‌نیازی است برای کسی که از آن توشه برگیرد. سجده‌گاه انبیای خدا، محلّ وحی او، مصلّای ملائکه، محل سکونت دوستان خدا و جای تجارت مقرّبان اوست که رحمت خدا را به دست می‌آورند و بهشت سودشان است. .
حضرت علی علیه‌السلام در شهر بصره وارد منزل علاءالدین بن زیاد شدند؛ خانه وسیعی بود. به او تذکر دادند: این خانه وسیع را در دنیا برای چه می‌خواهی، با اینکه در آخرت به آن نیازمندتری؟ علاءبن زیاد گفت: یا امیرالمؤمنین! از برادرم خدمت شما شکایت می‌کنم: عبایی پوشیده و ترک زندگی و زن و فرزند نموده و مشغول عبادت شده است! امام ع فرمودند: او را بیاورید. وقتی برادر علاء، عاصم‌بن زیاد، را آوردند، امام خطاب به او فرمود: « ای دشمن جان خود! شیطان در تو راه یافته و هدف توطئه‌هایش قرار گرفته‌ای. آیا به خانواده و فرزندانت رحم نمی‌کنی؟ تو خیال می‌کنی که خداوند خوبی‌ها را بر تو حلال کرده، اما در واقع، دوست ندارد که از آنها استفاده کنی؟»  می‌بینیم که امام علیه‌السلام علاءبن زیاد را در اسراف و زیاده‌روی و دنیازدگی نکوهش می‌کنند که خانه‌ای با این وسعت را برای چه می‌خواهی؟ و بعکس، برادرش را در ترک دنیا سرزنش می‌کنند و به او گوشزد می‌نمایند که خداوند دنیا و نعمت‌های آن را برای انسان آفریده و کناره‌گیری و ترک دنیا درست نیست. و این همان معنای اهدنا الصراط المستقیم است، راه راست یعنی راه اعتدال و میانه روی !! .