#قرآن
#امام_خمینی
نجف که بودیم آقا چشمشان ناراحت شده بود.
دکتر آمد و چشم ایشان را دید و گفت که شما چند روز قرآن نخوانید و استراحت کنید، امام یکدفعه خندیدند و گفتند: «دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن میخواهم. چه فایدهای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم. شما یک کاری بکنید که من قرآن بخوانم.»
#خلوتی_با_خویش، ص۴۳.
@shamimemalakut
#امام_خمینی
نجف که بودیم آقا چشمشان ناراحت شده بود.
دکتر آمد و چشم ایشان را دید و گفت که شما چند روز قرآن نخوانید و استراحت کنید، امام یکدفعه خندیدند و گفتند:
«دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن میخواهم. چه فایدهای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم. شما یک کاری بکنید که من قرآن بخوانم.»
#خلوتی_با_خویش، ص۴۳.
@shamimemalakut
#امام_خمینی
نجف که بودیم آقا چشمشان ناراحت شده بود.
دکتر آمد و چشم ایشان را دید و گفت که شما چند روز قرآن نخوانید و استراحت کنید، امام یکدفعه خندیدند و گفتند:
«دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن میخواهم. چه فایدهای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم. شما یک کاری بکنید که من قرآن بخوانم.»
#خلوتی_با_خویش، ص۴۳.
@shamimemalakut