eitaa logo
شمیم ملکوت
373 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
271 ویدیو
125 فایل
ساده و صمیمی با ملکوتیان
مشاهده در ایتا
دانلود
من به همه یاران مخلص رسول اکرم ص ، ارادت دارم ودینداری خودم را مدیون فداکاری آنها می دانم : مثل عبداللّه بن عباس ، معاذبن جبل، مقداد، بلال حبشى، مصعب بن عمیر، سعد بن معاذ، محمد بن مسلمه، زید بن ارقم، ابو ایوب انصارى، حذیفة بن یمان و ... ولی یقینا آنها غصه های ما را نداشتند! جراحت و زخم های سینه ی ما را مثل ، باقی ماندن یک دست از سردار سلیمانی ساعتها بی خبری از شهید رئیسی، ترور شدن هنیه در حالی که مهمان بود، گودال قتلگاه سید حسن نصرالله، مقاومت یحیی سنوار تنها و غریب با دست قطع شده ! پشت ما خم است از ۱۴۰۰ سال غصه مقاومت !
رسانه‌های رژیم اشغالگر اعتراف کردند که پس از کالبدشکافی پیکر شهید یحیی سنوار مشخص شد که او از سه روز قبل از شهادت، غذایی نخورده بود! قلب ستمدیدگان ، در داستان مقاومت، چقدر بزرگ شد ! به وسعت زمین و آسمان !
🔴 اعتیاد به پست و مقام! دکتر گودرز صادقی، رییس سابق دانشگاه‌های ارومیه و مقدس اردبیلی مطلبی نوشته هم برای آن‌هایی که هنوز در رأس قدرتند و هم کسانی که از قدرت پایین کشیده شده‌اند! و خواندنش را واجب ولازم دانسته. مطلبی که از جهات مختلف کمک می‌کند بفهمیم برخی از مدیران مسئله‌ها را چگونه می‌بینند! ... بخوانید؛ ------------------ من دو دوره ریاست دانشگاه‌های دولتی را جمعا به مدت ۸ سال به عهده داشته‌ام. هیچ امتیاز مادی به معنای واقعی از محل ریاست عایدم نشد. حتی موقعی که در اردبیل مأمور بودم، حق مدیریتم صرف اجاره‌ی خانه و هزینه‌ی رفت و آمد به تهران می‌شد. با این حال، بخواهی نخواهی از دو امتیاز برخوردار بودم: داشتن راننده‌ی اختصاصی و نیز یک دفتر کار بزرگ با سرویس بهداشتی مستقل! در هر دو بار، وقتی که دوره‌ام با استعفا به سر آمد، از بعضی نظرها دچار مشکل جدی شدم. اگر چه از اتومبیل دولتی برای مقاصد شخصی استفاده نمی‌کردم، لیکن راننده‌ها برای من نه یک کارمند بلکه دوست و برادر بودند و بعضی کارهای شخصی مرا برای این که بتوانم به کارهای دانشگاه برسم انجام می‌دادند که از جمله‌ی آن‌ها این موارد را می‌توانم نام ببرم: خرید نان و بعضی ملزومات دیگر، گرفتن وقت از دکتر، انجام کارهای اداری و بانکی، برداشتن و گذاشتن من درست در مقابل جایی که کار داشتم (بدون این که نگران جای پارک باشم!)، رسیدگی به ماشین خودم (مانند کارواش و تعویض روغن)، پیدا کردن واحدهای صنفی مورد نیاز (مانند خرازی و تعمیرگاه و اینجور جاها) و … (چیز دیگری یادم نمی‌آید). ضمنا همه با من مهربان بودند و تقریبا تمام کارکنان و اساتید دانشگاه را افرادی کار راه‌انداز و مؤدب و وظیفه‌شناس می‌دیدم، چرا که هیچکدام از کارهای خود من به تأخیر نمی‌افتاد و همه چیز رو به راه بود. وقتی که از ریاست کنار رفتم، زندگی برایم بسیار سخت شد. چند سال تنبلی باعث شده بود از انجام کارهای ساده‌ی شخصی و اداری و خرید نان و اینجور چیزها عاجز بشوم. بعلاوه، جسته گریخته متوجه شدم که برخورد کارکنان و همکاران با من بسیار با برخوردشان با سایر افراد و ارباب رجوع متفاوت بوده است. کسی که برایم مظهر مدارا و احساس مسئولیت بود، به زعم دیگران آدمی عصبی و تندمزاج و بدخواه به شمار می‌آمد. تازه فهمیدم که بدترین همکاران هم به من که می‌رسیدند جور دیگری رفتار می‌کردند. الان چند سالی است که دوباره به زندگی عادی خو کرده‌ام. نه تنها از انجام کارهای شخصی‌ام طفره نمی‌روم، بلکه از دست و پا چلفتی بودنم رها شده‌ام. از پیاده رفتن و سوار اتوبوس و مترو شدن لذت هم می‌برم و از این که با آدم‌های متفاوت و معمولی معاشرت می‌کنم بسیار خوشحالم. تصور این که یک بار دیگر به پست مشابه یا بالاتری گمارده شوم برایم نه تنها لذت‌بخش نیست بلکه دلهره‌آور است. دیدن بعضی چهره‌های عبوس، تندرو و کج‌فهم و اجبار به جلیس شدن با آن‌ها و قانع کردن‌شان در امور بدیهی شکنجه‌ی بزرگی است. احاطه شدن توسط آدم‌هایی که بدون اینکه ته دلشان با تو باشد اظهار ارادت می‌کنند، چندش‌آور است. این که نفهمم زندگی واقعی چیست احساس خنگی و نفهمی به من می‌دهد. در این مملکت آدم‌هایی هستند که ده‌ها سال در مسند کارهایی به مراتب مهم‌تر از مسئولیت‌های من هستند. آن‌ها نمی‌فهمند دور و برشان چه خبر است. آنها هرگز سوار اتوبوس شهری یا مترو نشده‌اند. هیچگاه کارمندی مدارکشان را به سمتشان پرت نکرده است. در صف بنزین نبوده‌اند. آن‌ها نمی‌فهمند صف نان چیست. هرگز مهمان یا میزبان کارگر یک کوره‌پزخانه نبوده‌اند. در مطب پزشک در حالی که گفته‌اند ساعت ۴ آنجا باشند تا ساعت ۱۱ شب معطل نشده‌اند. این آدم‌ها اصلا نمی‌فهمند رانندگی در ترافیک بزرگراه همت یعنی، چون راننده دارند. آن‌ها فکر می‌کنند همه‌ی مردم پشتیبان‌شان هستند و مرتب برای موفقیت‌شان دعا می‌کنند. تا حالا کسی به خاطر مالیدن ماشین با قفل فرمان به آن‌ها حمله نکرده است و هرگز احدی عمه‌ی محترم‌شان را مورد تفقد قرار نداده است! آن‌ها معتاد ریاست هستند و اگر پس از این همه سال، مثل من و تو به یک آدم عادی تبدیل بشوند درجا سکته می‌کنند! اگر بخواهید زمین زراعی از باروری نیفتد آن را هر از گاهی به آیش(۱) می‌گذارید. دو سال می‌کارید و یک سال نمی‌کارید. مدیرها هم نیازمند آیش هستند. هر از گاهی باید به زیر بیایند و بفهمند که مردم چگونه زندگی می‌کنند، چگونه فکر می‌کنند، چه می‌خواهند و چه نمی‌خواهند. آنهایی که ۴۰ سال در برج عاج نشسته‌اند آدم‌هایی هستند که نمی‌توانند مثل آدم زندگی کنند. ------------------ ۱: آیش تکنیک کشاورزی است که در آن زمین قابل کشت، بدون کشت برای یک چرخه یا بیشتر رها می‌شود. ۲: طبیعی است در این کشور مدیرانی هستند که به هیچ روی زیست‌شان اینگونه نیست و بارها نیز به واسطه آن‌ها برداشته می‌شود، هر چند تعدادشان بسیار اندک باشد. @hamidkasiri_ir
بزرگی می فرمود : بیداری سحر ، خاصیتی دارد که اگر یک کافر هم نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار باشد ، بهتر از هم کیشان خود زندگی می کند.
يا زينب كبری(س) غالباً آن گذری که خطرش بیشتر است می شود قسمت آنکه جگرش بیشتر است ارزش عبد در افتادن در سجاده است سنگ فرش حرم دوست زرش بیشتر است خانه ای هست در اینجا که کریم اند همه سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است دل ما سوخت در این راه ولی ارزش داشت هر که این گونه نباشد ضررش بیشتر است بی سبب نیست که آواره ی هر دشت شدیم هر که عاشق شود اصلاً سفرش بیشتر است هر گدایی برسد لطف که دارد امّا به گدایان برادر نظرش بیشتر است گرچه گفتند خدیجه است ولی ما دیدیم در جمالش که جلال پدرش بیشتر است وسعت روح بدن را به بلا می گیرد غیر زینب چه کسی درد سرش بیشتر است استاد علی اکبر لطیفیان
چهل روز از داغ فراق تو گذشت، هنوز مزاری برایت نیافته‌ایم‌ که در کنارش آرام بگیریم…
آن کاخ که نزدیک شده صبح زوالش فرقی نبود بین سگ زرد و شغالش
هدیه ویژه سید حسن نصرالله به رهبر انقلاب مهر منسوب به نایب خاص امام زمان(ج) اهدایی دبیرکل شهید حزب الله لبنان به رهبر معظم انقلاب در موزه قرآن و هدایای رهبری حرم مطهر رضوی رونمایی شد. این انگشتر را سید حسن نصرالله دبیرکل شهید حزب الله لبنان در سال 1393 به رهبر معظم انقلاب اهدا کرد و ایشان نیز در سال 1395 به موزه آستان قدس رضوی اهدا نمودند.
تو کل تاریخ تنها یک دختر بود که با خواستگارش شرط کرد هرجا برادرم برود، من هم همراهش بروم !
‏"أتیتُکَ بما تبقَّى منَّی ‏فأعِنَّی یا رب !" با آنچه که از من باقی مانده، به سویت آمده ام، پس مرا یاری کن یارب !
📌دوره تربیت حماسی شجاعت فرزندان/ اخبار جنگ و کودکان/ ضعف جرأت‌مندی/عدم درک و همدلی 📋امکان درخواست گواهی 🔹شروع دوره ۲۵ آبان 🛑لینک ثبت نام👇 https://survey.porsline.ir/s/LheFQA5X 📌اطلاعات بیشتر: 📞 0900 20 30 359 @tahoora_hamahangi ظرفیت دوره محدود است. ❌👇مرکز مشاوره طهورا👇❌ 🆔 @tahoora_psy
☝️فضیلت خواندن سوره انسان بویژه در صبح روز پنج شنبه
﴿ ٦٧- سورة الإنسان - تعداد آیات ٣١ ﴾ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم هَلْ أَتَى عَلَى الإنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورًا ﴿١﴾  إِنَّا خَلَقْنَا الإنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿٢﴾  إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا ﴿٣﴾  إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِیرًا ﴿٤﴾  إِنَّ الأبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ﴿٥﴾  عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا ﴿٦﴾  یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا ﴿٧﴾  وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿٨﴾  إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلا شُکُورًا ﴿٩﴾  إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ﴿١٠﴾  فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا ﴿١١﴾  وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا ﴿١٢﴾  مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الأرَائِکِ لا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِیرًا ﴿١٣﴾  وَدَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلا ﴿١٤﴾  وَیُطَافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَأَکْوَابٍ کَانَتْ قَوَارِیرَا ﴿١٥﴾  قَوَارِیرَ مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِیرًا ﴿١٦﴾  وَیُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنْجَبِیلا ﴿١٧﴾  عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلا ﴿١٨﴾  وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا ﴿١٩﴾  وَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا ﴿٢٠﴾  عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿٢١﴾  إِنَّ هَذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاءً وَکَانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُورًا ﴿٢٢﴾  إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزِیلا ﴿٢٣﴾  فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ کَفُورًا ﴿٢٤﴾  وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَأَصِیلا ﴿٢٥﴾  وَمِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیْلا طَوِیلا ﴿٢٦﴾  إِنَّ هَؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلا ﴿٢٧﴾  نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِیلا ﴿٢٨﴾  إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلا ﴿٢٩﴾  وَمَا تَشَاءُونَ إِلا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿٣٠﴾  یُدْخِلُ مَنْ یَشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِینَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿۳۱ ﴾
مسجدی در ادلب بنا شد به نام "مسجدالزهراء". برخی از اهالی ادلب که تکفیری هستند معترض شدند و بالاتفاق خواستار تعویض اسم این مسجد شدند! به نشانه اعتراض هم کنار این مسجد نماز خواندند و داخل آن نرفتند! آنان ، در همین ایام فاطمیه، اسم این مسجد را تغییر داده و با افتخار نام "الزهراء" را پاک کردند!!
وَ یُعْرَفُ التَّالُونَ، غِبَّ مَا أسَّسَ الْأَوَّلُونَ ... به زنان مهاجر و انصار که به عیادت آمده بودند فرمود: ... آیندگان خواهند فهمید که آنچه امروز مردان شما بنا گذاشته اند چه بر روزگار آنها آورده است... @telkalayyam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آفرین بر فرماندار دولت شهید رئیسی احسنتم.
🎙آیت الله سید عبدالله فاطمی نیا رضوان الله علیه: یک چیزی بگویم؛ کلمه‌ی «لات» الآن معنای بدی دارد، معنای سلبی دارد. «لات» به آدم‌هایی می‌گویند که در جامعه ملاحظه‌ی اخلاق نکنند. یک عالمی که اسم او را نمی‌برم این را به من گفت که ۲۴ ساعت حال من بد بود و گریه می‌کردم. در سابق «لات» را به آدم‌های بی‌سر و پا می‌گفتند، ولی در ۵۰ یا ۶۰ سال پیش به آدم‌هایی که صفات عالیه داشتند می‌گفتند که بیشتر‌ این‌ها هم به خاطر صفات عالیه عاقبت به خیر می‌شدند. مثلاً «طیّب» لات است که عاقبت به خیر شد. چند نفر از این‌ها عاقبت به خیر شدند، در تهران حسینیه ساختند، این‌ها در سابق «لات» بودند، امّا بعداً معنای آن سلبی شد. در سابق «لات» یعنی آدم مَشدی. یک عالمی به من می‌گفت: «که یک دفعه یک نفر جلوی من را گرفت، گفت: فلانی! در مدینه یک لات نبود»؟! عُمری من[فاطمی نیا] بر این سخن گریه کردم! 🗓۱۱ اسفند ۱۳۹۵. 🔹استاد فاطمی نیا ره: آقا! همین کسی که حضرت امام به او لقب حُرّ نهضت را دادند، همین جناب طیب حاج رضایی. بنده شاهد بودم که برخی از بزرگان و علما سر قبر این آقا و با حاجات روا شده باز می‌گشتند. خود بنده وقتی از خدا چیزی بخواهم به زیارت مزار این بزرگوار می‌روم. از ایشان می‌خواهم که واسطه شوند تا مشکلات ما برطرف شود و خدا شاهد است هر بار که می‌روم با حاجات روا شده برمی‌گردم!
« لِمَ سُمِّيَتْ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ وَفِي الْأَرْضِ فَاطِمَةَ؟ قَالَ: سُمِّيَتْ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِيعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَفُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا وَهِيَ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ يَعْنِي نَصْرَ فَاطِمَةَ لِمُحِبِّيهَا » س ما اسم آسمانی تان را فراموش نکرده ایم! مادرجان .. شما نصرت ما هستی ! سپاه ِ ! منصوره ی آسمان! ما دست نصرت آسمانی تان را می‌خواهیم برای بال و پر گرفتن و تا همیشه زهرایی ماندن! تمام عاشقانه های دنیا، توهم انــد! وقتی به خانه ی شما و حضرت امير می رسند! را زندگی کردید... و این، تنها کارگاهِ عملیِ عشق است؛ که زمین، به چشم خود دیده است ! هزاران سجده بر من واجب قربه الی الله...؛ که مـــادر من است!