eitaa logo
مسابقاتِ شهداییِ "شمیم عشق"
581 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
43 فایل
『موسسه فرهنگی هنری و پژوهشیِ شمیم عشق رفسنجان شماره ثبت 440』 خادم شهدا @shamimeshghar کانال روبیکا https://rubika.ir/shamimeeshgh1399
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه... 🌹رسول سرش را پایین برده و گوش هایش را گرفته بود و قرآن را زمزمه می کرد. یک بار با هم سوار تاکسی شدیم و راننده ترانه پخش می کرد ، دیدم رسول سرش را پایین برده و گوش هایش را گرفته و قرآن را زمزمه می کند، من هم به راننده تذکر دادم تا صدا را کم کند و او صدا را قطع کرد.   🌱یا جای من اینجاست یا جای تو  به مقام معظم رهبری از کودکی علاقه مند بود. دوران ابتدایی بود که قرار بود مقام معظم رهبری به شهر کرج بیایند و مردم هم همه شهر را چراغانی کرده بودند . یکی از معلمان رسول سر کلاس می گوید که این همه شعار می دهند و می گویند اسراف نکنید ، حالا خودشان این همه چراغانی کرده اند، اینها همه اسراف است. رسول معترض می شود و می گوید : رهبرمان می خواهد به دیدن ما بیاید، نه تنها چراغانی و قربانی می کنیم، بلکه باید خودمان را هم فدای رهبر کنیم . معلم رسول هم در جواب می گوید تو باز هم روی حرف من حرف زدی ؟ یا جای من اینجاست یا جای تو؟ 🌹رسول می گوید که شما استادی و من بیرون می روم و آن موقع ها بعدازظهری بود و پدرش از بودن او در خانه متعجب می شود و با رسول می رود پیش مدیر مدرسه و مسئله حل می شود و دیگر معلم سرکلاس از این حرف ها نمی زند. 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
ادامه.... دلنوشته 🌹خدایا! می دانم کم کاری از من است خدایا! می د انم که من بی توجهم خدایا! می دانم که من بی همتم اما خود می گویی که به سمت من باز آیید آمده ام خدا... کمکم کن تا از جسم دنیوی وفکر های مادی نجات یابم به من هم مثل شهدا شیوه گذراندن این دنیای فانی ومحل گذر را بیاموز و هم معرفت امام زمانم را عنایت کن.🤲 🌱من زندگی را دوست دارم، ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم. 🌹از بچگی به شهدا علاقه داشت و زمان او با شهدای حزب الله لبنان مصادف شده بود و مرتب اخبار مربوط به آنها را دنبال می کرد. یک البومی هم از شهدای دفاع مقدس برای خودش تهیه کرده بود و دلنوشته های خودش را هم لابلای آنها می نوشت 🌱(حاج آقا پناهیان می گفت این دلنوشته ها نهج البلاغه رسول است به یکجایی وصل بوده که این حرف ها را می زده ) 🌹نمی دانم چه خصلتی در جوان من هست که جوان ها خیلی جذبش می شوند. وقتی شب های جمعه سرمزارش می روید ولوله است و اصلا خلوت نمی شود . می آیند با شهید درد دل می کنند و از حاجات شان می گویند از کربلا رفتن و خیلی زود حاجت می گیرند. ادامه دارد... 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
این دنیا با تمام زیبایی ها و انسان های خوب و نیکوی آن محل گذر است، نه وقوف ماندن... شهید رسول خلیلی . کاش از این گذرگاه با شهادت بریم... 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
ادامه... 🌹یک نوجوان 13-12 ساله یک چنین آرزویی داشت. رسول قبل از اینکه سنش به شرکت در کلاس های بسیج برسد، همراه برادرش در کلاس ها و برنامه های بسیج شرکت می کرد و هیجانات و انرژی خود را با کوهنوردی و شرکت در کلاس های نظامی تخلیه می کرد. رسول در بسیج یک مربی داشت به نام آقا مرتضی که خیلی به رسول علاقه مند بود، یک بار رسول به ایشان حرفی زده بود و شرط کرده بود که صحبتی که می کند را برای پدر ، مادر و برادرش نقل نکند. گفته بود شما که آدم خیلی خوب و پاکی هستی دعا کن که من شهید شوم ، یک نوجوان 13-12 ساله یک چنین آرزویی داشت. در حیاط منزل با گِل تانک و نفربر درست می کرد و در بوفه اش نگهداری می کرد و پوکه های فشنگ را جمع آوری می کرد خلاصه یک دکور جنگی درست و حسابی برای خودش ساخته بود. 🌱نوشته ها و گفته های شهید آوینی را مطالعه می کرد. عکس شهید همت همیشه همراهش بود. به شهید حاج محسن دین شعاری که مربی تخریب بود علاقه مند بود و خوش هم در نهایت مربی تخریب شد. 🌹رنگ تهیه می کرد و به سراغ مزار شهدای گمنام یا شهدایی می رفت که خانواده ای ندارند تا سنگ قبرشان را عوض کند و با قلمو و رنگ، سنگ هایشان را رنگ می زد. هر هفته شب های جمعه با دوستانش به گلزار شهدای بهشت زهرا می رفت و بعد هم زیارت شاه عبدالعظیم حسنی(ع) و دعای کمیل را در آنجا می خواند و گاهی نماز صبحش را خانه بود و گاهی در حرم شاه عبدالعظیم می خواند و برمی گشت. 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
🕊 -ازشهیدان‌بطلب‌‌آنچه‌تمنا‌داری بخدا‌کارگشای‌دلِ‌هرسوخته‌اند.. شادی روح بلند و پاک شهید عزیز رسوبگل خلیلی صلوات 🌹 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
خبر شهادت🥀 🌹خواهرم در نزدیکی ما ساکن است، دوستان رسول می آیند و به پسرخاله رسول اطلاع می دهند، خواهرم ساعت 10 شب بود که زنگ زد و از حال ما پرسید و گفت از رسول چه خبر؟ گفتم دیشب با رسول صحبت کردم حالش خوب بود و خلاصه متوجه می شود که ما بی خبریم و می گوید روح الله آمد خانه بگو بیاید صادق کاری با او دارد و خداحافظی می کند. 🕊روح الله آمد و خسته بود اما من مشکوک شده بودم و اصرار کردم که برو شاید اتفاقی برای رسول افتاده. رفت و ساعت 2 نیمه شب برگشت ، گفتم اگر برای رسول اتفاقی افتاده باشد، الان روح الله باید چشمانش قرمز شده باشد، نگاه کردم به چشمانش دیدم نه ، گفتم چه خبر؟ 🌹 گفت خبری نبود اما خاله خیلی بی تاب بود. چشمان خاله قرمز بود هر چه اصرار کردم که خاله چی شده ؟ برای رسول اتفاقی افتاده گفت طوری نشده. خواهرم دیده بود که ما در جریان نیستیم و دیروقت است گفته بود که شب تا صبح بی تابی می کنند صبح اطلاع می دهم. ولی من دلم شور می زد. ادامه دارد... 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"بسم رب الحسین " السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع)
یه سلام از راه دور به حضرت ارباب
🥀
به نیابت از
 شهید مدافع حرم
رسول(محمدحسن) خلیلی 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
🌹ساعت 11 یکی از همکارانش هم تماس گرفت و غیر مستقیم سؤال کرد و متوجه شد ما خبر نداریم حرفی نزد اما من خیلی مشکوک شده بودم، قرص خواب خوردم و خوابیدم. 🕊بعد از نماز صبح گفتم اگر اتفاقی افتاده باشد، خواهرم الان زنگ می زند.که خواهرم زنگ زد و سراغ آقای خلیلی را گرفت و گفتم چه خبر شده؟ گفت می خواهیم بیاییم آنجا، اول آقای خلیلی فکر کرده بود برای پدر من که حالش خوب نبود اتفاقی افتاده است و به شوهرم گفتند رسول زخمی شده و او گفت "انالله و اناالیه راجعون" و رسول شهید شده بود. 🌹 هر دو رفتیم و به درگاه خداوند نماز و سجده شکر بجا آوردیم که فرزندمان را انتخاب کرده و در این راه دفاع از حرم اهل بیت(ع) از دنیا برده است. افتخار ماست که پسرم در این راه شهید شد و جزءخانواده شهدا باشیم. (مادربزگوار شهید) 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
✨شهید خلیلی یک بعدی نبود ، کوهنوردی می رفت ، ورزش می رفت ، دعای ندبه می رفت ، در هیئت های مختلف شرکت می کرد. ✨ رسول به ولایت وحضرت آقا و دفاع از حریم ولایت خیلی علاقه داشت . ✨ وقتی از همان ابتدا در خط ولایت بود در انتها نیز به دفاع از حریم ولایت رفت . ✨ چه ولایتی بالاتر از امام حسین که از حریم خواهرش دفاع کند و این هم نتیجه اش بود که به " برسد.
بسم رب الشهداء 🔹پدر بزرگوارشهید مدافع حرم «رسول خلیلی» می‌گویند : «رسول» سه خصوصیت مهم اخلاقی داشت؛ اول این‌كه «ولایت‌مدار» بود، دوم «در انتخاب دوست و رفیق دقت داشت» و سوم این‌كه «از شهدا الگو می‌گرفت».✨ فرزندم اخلاص در عمل داشت. در مجالس مذهبی، خصوصا سخنرانی‌های آیت‌الله «حق‌شناس» شركت می‌كرد و از محضر مرحوم آیت‌الله «بهجت» نیز بهره می‌برد. خیلی به موضوع حلال و حرام در زندگی خود اهمیت می‌داد و وقتی كه می‌خواست به سوریه برود، یك مبلغی را به‌عنوان «خمس» به من داد تا سر موقع برایش پرداخت كنم.🌱 چنانچه ماشین بیت‌المال در اختیارش بود، وقتی كارش تمام می‌شد، آن را مقابل منزل پارك می‌كرد و برای انجام كارهای شخصی‌اش، ماشین من را قرض می‌گرفت و از بیت‌المال برای كارهای شخصی خودش استفاده نمی‌كرد. درحالی كه كسی هم بالای سرش نبود كه بخواهد وی را نظارت كند اما خودش بود و خدای خودش.✨ به برخی خانواده‌ها كمك می‌كرد كه تا زمان شهادتش، ما از این اقدام وی خبر نداشتیم. درحالی كه جوان بود و می‌توانست پولش را برای زرق و برق دنیا خرج كند. من فكر می‌كنم كه همین اخلاص در عملش بود كه موجب شد تا سنگ قبرش از كربلا بیاید.🌱 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷دعای سلامتی امام زمان (عج) همراه با
بخوانیم. 🔹دلهایتان را از دنیا بیرون کنید قبل ازآنکه بدنهایتان را از دنیا بیرون برند. 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
💚دلنوشته شهید عزیز رسول خلیلی 🕊اواخر سال ۸۱ و اوایل سال ۸۲ بود که من و پدر و مادرم از کرج به تهران آمدیم. چه روزهایی که در کرج داشتم، چه دوستان و خاطره‌هایی که در آنجا داشتم، دل کندن از آنها خیلی مشکل بود. 🍃دوستانی مثل مرتضی که مثل برادر بزرگم بود و خیلی چیزها از او یاد گرفتم، دوستانی مثل فرید صفری که چه کارها و روزهایی با هم گذراندیم، سیامک فریادرس، اتابک قجری. بروبچه‌های پایگاه شهید قرهی و چه شبها و چه روزهایی. 🕊خدا را شکر دوستان و محیط خوبی در اطراف من بود. امّا، امّا چرا خوب استفاده نکردم، نمی‌دانم! دوستان باتقوا، مذهبی، وفادار، امانتدار و .... من کوتاهی کردم و به خوبی از آنها بهره نبردم تا بتوانم مثل آنان پاک و باتقوا باشم. خدایا می‌دانم نمی‌توانم به عقب برگردم. 🍃به یادآوردن آن لحظه چقدر شیرین است. اما گذشته و حال من در تهران هستم و نتوانسته‌ام با خودم کنار بیایم و خودم را بهتر از آنچه بودم بکنم،باتقوا و مؤمن، خدایا کمکم کن. تنها امیدم تویی خدا. 🕊خوشا به حال شهدا، هروقت خاطره شهدا یا بعضی وقت‌ها که تلویزیون تصاویر شهدا و خاطره یا وصیت‌نامه آنها را پخش می‌کند، حال یک مقدار تغییر می‌کند. به حال آنها به عمل آنها به وقت‌شناسی آنها به عبادت و ... آنها غبطه می‌خورم. 🍃دوست دارم مثل شهدا باشم. با اخلاق، ایمان، محبت، کیّس، شجاعت، مردانگی. اما کو؟ کو همت، کجاست همت من و شهید همت که واقعاً نامش برازنده اوست. 🕊«کجایند مردان بی‌ادّعا» خدایا می‌دانم که کم‌کاری از من است. خدایا می‌دانم که من بی‌توجهم. خدایا می‌دانم که من بی‌همّتم. خدایا می‌دانم که من قلب امام زمان را رنجانده‌ام. امّا خود می‌گویی که به سمت من بازآیید. آمده‌ام خدا کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم. به من هم مثل شهدا شیوه گذراندن این فانی و محل گذر را بیاموز. به من هم معرفت امام زمانم را عنایت فرما. به من هم معرفت اهل بیت علیهم السلام را بده. 🍃 خدایا کمکم کن که تمام وجودم و اعضای بدنم و اعمال من برای تو و رضای تو باشد. خدایا به من شیوه نزدیک شدن به بارگاه خودت و گنجینه معرفت اهل بیت را بیاموز تا بتوانم هم به دیگران کمک کنم و هم خودم را نجات دهم و به نردبان شهادت دست یابم. 🕊اگه یه روز فرشته‌ها بگن چی می‌خوای از خدا دست‌هام و باز می‌کنم و می‌گم با خواهش و دعا شهادت شهادت همه آرزومه شهادت شهادت رویای ناتمومه خدایا عاقبت ما را با شهادت ختم به خیر بگردان. ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه شب شنبه (جمعه شب) 2/12/83 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
شهید رسول خلیلی بسم الله الرحمن الرحیم "فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ" آنان که از وطن خود هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند جهاد کردند و کشته شدند، همانجا بدی های آنان را می پوشانیم و آنان را به بهشت هایی که زیر درختان آن نهرهای اب جاری و روان است، داخل می کنیم و این پاداشی است از جانب خدا. (سوره آل عمران آیه 195) 🌹با نام و یاد خداوند رحمان و رحیم و مهربان که در حق بنده حقیر از هیچ چیزی کم نگذاشته است و سلام و دورد به محضر صاحب العصر و الزمان (عج) و روح پاک امام راحل (ره) و رهبر عالم تشیع و اسلام قائدنا آیت الله سید علی خامنه ای (مدظله العالی) و روح پاک تمامی شهدای اسلام به خصوص سیدالشهداء ابا عبدالله الحسین (ع) که جان ها همه فدای آن بزرگوار. 🌹به موجب آیه شریفه "کل نفس ذائقه الموت" تمامی موجودات از چشیدن شربت مرگ ناگزیر بوده و حیات ابدی منحصر به ذات اقدس باری تعالی می باشد. این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه وقوف و ماندن! و تمامی ما باید برویم و راه این است. دیر یا زود فرقی نمی کند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم. 🌹 امیدوارم پولم خرج کفن و دفنم نشود! پدر و مادر عزیزم که سلام و درود خداوند بر شما باد از شما کمال قدردانی را دارم که مرا با محبت اهل بیت (ع) و راه ایشان و در کمال صبر و عاشقانه بزرگ کردید و همیشه کمک حال من بوده اید. از شما عذرخواهی می کنم و سرافکنده ام که فرزندی خوب برای شما نبودم و در حق شما آنچنان که باید خوبی نکرده ام. از شما می خواهم که مرا حلال کنید. 🌹در حق این فرزند حقیرتان دعا کرده و از خداوند بخواهید که او را ببخشد و این قربانی را در راه خود بپذیرد. می دانم که شما ناراحت نیستید؛ زیرا هیچ راهی بهتر از این نیست و این را شما به من آموخته اید و این همیشه آروزی دیرینه من بوده که خدا عاقبت مرا با شهادت در راهش ختم به خیر گرداند. 🌹خوش ندارم که این شادمانی را با لباس های سیاه و غمگین ببینم، غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب (س) باید باشد، اشک و آه و ناله اگر هست برای اربابمان ابا عبدالله الحسین (ع) باید باشد و اگر دلتان گرفته روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است. 🌹اما چه خوشحالی بالاتر از اینکه فدایی راه این بزرگواران شویم. پس غمگین نباشد. 🌹برادر عزیزم مرا حلال کن و ببخش ، می دانم که در حق تو هم کوتاهی کردم، برایم دعا کن و مرا نیز حلال کن، خدا را سرلوحه کارهای خود قرار بده. از خداوند می خواهم همیشه کمک حال تو برادر عزیزم باشد. دعا برایم یادت نرود. ادامه دارد.... 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
ادامه وصیتنامه... 🌹از فامیل، همبستگان نیز می خواهم که مرا حلال کنند و ببخشند و برایم دعا کنند. رفقا، دوستان و همکاران و همنشینان عزیرم که شاید بیشترین اوقات زندگیم را در کنار شما بوده ام، خداوند را شاکرم که در رفاقت هم به من لطف عطا کرده که دوستان و هم نشینانی به خوبی شما دارم تا تکمیل کننده و یاری دهنده من باشید. 🌹شما همگی می دانید من راه خود را انتخاب کردم و این راه را دوست داشته و دارم و خیلی از شماها هم کمک کننده من بودید از تمامی شما عذر می خواهم که رفاقت را در حق شما تمام نکرده و ملتمسانه خواهانم که مرا عفو کنید و حلالم کنید. 🌹مرا ببخشید، برایم بسیار دعا کنید و در روضه های ارباب و مجالس عزاداری اهل بیت (ع) مرا فراموش نکنید. من خود را در حد و اندازه ای نمی بینم که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم و اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم چه بسیار است. فقط می خواهد چشم بینا و گوش شنوا. خنک آن روز که پرواز🕊کنم تا بر دوست به امید سر کویش پر و بالی🕊بزنم من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم آن که آورد مرا باز برد تا وطنم مرغ🕊 بال ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم 🌹پناه می برم به خداوند مهربان و از او می خواهم که بر من سخت نگیرد. شب اول قبر دعا برایم را فراموش نکنید رفقا و من الله التوفیق العبد الحقیر محمد حسن خلیلی (رسول) #🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷نمیپرسمت کجا میروی ✨سکوت میکنم تا مرا بشنوی 🌷نمیگویمت ز پایان راه ✨چه دارم بگویم بجز یک نگاه 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
🥀ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﺧﻠﯿﻠﯽ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺷﻬﺪﺍ 🕊ﺭﺳﻮﻝ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ‏(ﺱ ‏) ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﭘﻬﻠﻮ، ﺩﺳﺖ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﻫﺪﯾﻪ ﺷﺪ. 🌱 ﺑﻪﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺭﺳﻮﻝ ﻣﺸﮑﻞ ﺩﺍﺷﺘﻢ. ﺭﺳﻮﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﯾﮏ ﻋﻤﺮﯼ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺪ؛ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺘﺠﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 🕊ﭘﺪﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺷﮏ ﺫﻫﻦ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﻌﻄﻮﻑ ﻫﺪﻑ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯽﮐﻦ. ﺩﺭ ۱۷ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺭﺳﻮﻝ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﯿﺎﻥ ﻧﻮﺭ ﺁﻣﺪ . ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺣﺴﯿﻨﯿﻪ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺳﻤﺖ ﻗﺒﺮﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺷﻬﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺣﺎﻻ ﺷﻬﺪﺍ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻏﺮﯾﺐ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 🌱ﻫﻢ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺻﺤﺒﺖﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺷﺪ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺭﺳﻮﻝ ﻧﯿﺴﺖ. ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯽ ﺍﻭ ﮔﺸﺘﯿﻢ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻗﺒﺮﻫﺎ ﺭﻓﺘﻪ، ﭼﻔﯿﻪ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺵ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻭﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺭﻭﺿﻪ ﺷﺪ. ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺗنها ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻢ ﺛﺒﺖ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﻋﮑﺎﺳﯽ ﺑﻮﺩش. 🌱ﻋﮑس ﺍﻻﻥ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﺍﺗﺎﻗﺶ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺯﻩ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻩ ﻧﺼﺐ ﺍﺳﺖ.
خیلی هیئتی بود... توجه ویژه ای به برپایی مجالس اهل بیت علیهم السلام داشت. حتی در ایام محرم چند روز قبل از که سوریه بود ، با دوستش تماس می گیره و از دلتنگی اش نسبت به میگه که تو این ایام هیچ جا نمیشه... 🍃🥀🍃 آقای صابر خراسانی هم تعریف می کردند: بعضی اوقات که وارد هیئت می شدم می دیدم رسول جلوی در ایستاده می گفتم چرا اینجا؟! می گفت هیئتمونه باید جلوی در وایسم!.. 🍃🥀🍃 سال 88تو جریان فتنه کلا چند روز وسط،معرکه بود. 🍃🥀🍃 از زبان دوست و همرزم داداش رسول 👇 خلیلی واقعا شیری داشت. اینکه یک جوان کم سن و سال که برای اولین بار در مناطق جنگی حضور می یافت و قرص و محکم با حوادث خونین بار و وحشتناک جنگ در سوریه برخورد می کرد، جای مباهات است. به نظر من جنگ از نادر جنگهای کثیفی است که تاکنون، جهان شاهد آن بود. حال، جوانی چون خلیلی که بار این جنگ وحشیانه را تجربه می کرد و در آن خوش بدرخشد، ارزش بالایی دارد. 🍃🥀🍃 شاهد حرف من این است که یکی از عملیاتها مجبور شدیم برای تخلیه ی یکی از مجروحین خودی که از قضا ی عملیات هم بود وارد عمل شویم. 🍃🥀🍃
مسابقاتِ شهداییِ "شمیم عشق"
#خاطرات #محمدحسن خیلی هیئتی بود... توجه ویژه ای به برپایی مجالس اهل بیت علیهم السلام داشت. حتی در
مشکلی که با آن مواجه شدیم تعداد بسیار کم نیرو بود که در اختیار داشتیم. به همراه و یکی دو تا از نیروها مجبور شدیم به منطقه درگیری حرکت کنیم تا فرد مورد نظر را به عقب بکشانیم. وقتی به آنجا رسیدیم از خواستم از ماشین پیاده شده، طول خیابان را با آتش تامینی پوشش دهد تا زمینه برای تخلیه ی فرمانده فراهم شود. چیزی که واقعا نظر مرا به خود جلب کرد، بود که با وجود آلودگی منطقه و حضور مسلحین در آن، با هر چه تمام تر اقدام به تامین نمود و تا زمان عقب نشینی و خروج از منطقه به این کار ادامه داد. آن روز بنا به دستور، عقب نشینی کردیم و عملیات ادامه پیدا نکرد. 🍃🥀🍃 از طرفی باید همه ی نیروها را از منطقه خارج می کردیم که خود یک پروژه بود اما چیزی که نگاه ما را به خود معطوف کرده بود بی وقفه ی در کمک به نیروها و تخلیه ی سریع از منطقه بود به طوری که همه را روانه کرد و خود نفر بود که از منطقه درگیری خارج شد. 🍃🥀🍃
چه باران ببارد چه نبارد چه بهار باشد چه نباشد.. چه به روی خود بیاوریم چه نیاوریم ... جای تو همیشه خالیست...🥀 صبحتون شهدایی 🌹 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫
کرامتی ازشهید رسول خلیلی 🌺🌺🌺 رفتم سر مزار شهید گفتم من به مدافعین حرم اعتقاد دارم و همسری، چون آن‌ها می‌خواهم. چند وقت برایم خواستگار آمد وارد اتاقم شد برای حرف زدن؛ عکس شهید خلیلی را روی دیوار اتاق دید و تعجب کرد!!! گفت شما هم شهید خلیلی را می‌شناسید؟ من در امر ازدواج از او کمک خواسته ام. 🌺🌺🌺 پدربزگوار شهید... برای جاری شدن خطبه عقد ما را دعوت کردند و از من خواستند خطبه را جاری کنم. عکس رسول ما وسط خنچه عقد بود و عروس هنگام بله گفتن گفت: با اجازه آقا امام زمان و با اجازه پدر و مادر معنویم که پدر و مادر شهید خلیلی هستند و پدر و مادر خودم بله. اصلا این صحنه روضه شد و همه گریه کردند.😢 🌺🌺🌺
👌هر لحظه که قرقره وطناب آزادتر می شدند ,من سریع و راحت تر به سمت پایین می آمدم . جمله آقا مرتضی بهترین چیزی بود که به ذهنم می آمد و لذت  فرود را بیشتر می کرد ;"گاهی برای پرواز و اوج گرفتن باید برای انجام کار خیر یاگرفتن دستی خیلی پایین  بیایید".
باند پرواز 🥀اتاق شهید باند پرواز شهادتش بود. 💔اتاقی که مادر، فقط گرد و غبار را از وسایل می‌زداید. بوفه ای پر از یادگارهای به جامانده از شهید انگشتر خونین، دفترچه عکس شهدا، قلم و رنگ(که قبر شهدا را با آن رنگ می کرد) هدیه های کودکی، انگار رسول هنوز هم در همان اتاق کوچک زندگی می‌کند. 🥀برای مادر، رسول همیشه همانجاست روی صندلی همان اتاق، دست خط‌های خطاطی شده و نقاشی با آبرنگ شهید . 💔مادر شهید می‌گفتند: اصلا نمی‌دانستیم این‌ها را نگه داشته بعد شهادتش در میان وسایلش خیلی چیز‌ها پیدا کردیم. 🥀عکس رسول که پشت گردان تخریب وقتی داخل یکی از قبر‌ها در حال گریه بود گرفته بود روی دیوار اتاق‌ نصب است.
دعـاے فـرج بہ عشـق آقـا صاحب‌الزمان به نیابت از شهید عزیزمان رسول خلیلی {عج‌اللّٰہ} : بہ شیعیـان و دوستـان ما بگوییـد کہ خـدا را بہ حـق عمـہ‌ام حضـرت زینب{سلام‌اللّٰہ‌عليها} قسـم دهنـد کہ فـرج مـرا نزدیک گردانـد. 📚 شیفتگان حضرت مهدے، جلد۱، ص251 🎞 🤳🏻 @shamimeshgh1399 💫