eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
22.9هزار دنبال‌کننده
32.5هزار عکس
17.7هزار ویدیو
223 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 نماز شب بیست و ششم ماه رمضان 🍃 8 رکعت نماز 🍃 در هر رکعت یک بار سوره حمد و صدبار سوره توحید، درهای هفت آسمان بر او گشوده می شود، البته آنچه برای او نزد خداست، بسیار زیاد است. 📕 بحارالأنوار، ج97، ص384 به نقل از اربعین شهید @shamimrezvan ღگشا👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راضی باش به رضای خدا ... .زندگى قانون باورها و لياقت هاست هميشه باور داشته باش لايق بهترين ها هستى. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 مطابق 📅 ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ هجری شمسی ۲۶ رمضان الکریم ۱۴۴۲ هجری قمری ۹ می ۲۰۲۱ میلادی 🌸 اذکار روز یکشنبه : - یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه) - ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه) - یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت. 🌸 یکشنبه ۲۶ ماه قمری برای امور زیر خوب است: 🔹 امور کشاورزی 🔹ساخت و ساز 🔹برای طلب معاش 🔹خرید و فروش و تجارت 🔹دیدار بزرگان و صاحب منصبان 🔹آغاز تعلیم و تعلم یادگیری 🔹صدقه دادن امروز منفعت و ثواب بسیار دارد. ❌مسافرت مکروه است. درصورت ضرورت با صدقه باشد . ❌ از عقد و ازدواج هم پرهیز شود. 🌹 نوازدی که امروز به دنیا بیاید مبارک است و عمرش دراز باشد ان شاالله. و متوسط الحال باشد . 🌷 مباشرت در این یکشنبه شب (یکشنبه که شب شد) برای بچه دار شدن خوب است و فرزند حاصل آن حافظ قرآن گردد و به قسمت خود راضی باشد ان شاالله. ✂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،خوب است و موجب موجب رها شدن از بلا ، توانگری و سلامتی می گردد. ♦️ یا در این روز ماه قمری، خوب است و موجب رفع علت بیماری و خلاصی از درد و مرض است. 💢️این یکشنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب است. 🚫 یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 🚫 یکشنبه برای ، خریدن و پوشیدن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌. 💢 وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. : 🔹 اذان صبح: ۲۸ : ۰۴ 🔹طلوع آفتاب: ۰۴: ۰۶ 🔹اذان ظهر: ۰۱ : ۱۳ 🔹غروب آفتاب: ۵۸ : ۱۹ 🔹اذان مغرب: ۱۷ : ۲۰ 🔹نیمه شب شرعی: ۱۳ : .. 💫ذات الکرسی عمود ۷:۴۴ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاووس، سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190.، حلیة المتقین ، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و...تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی @shamimrezvan ღگشا👆👆 ✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا ❣ 💖امشب از تو میخواهیم 🍃همه مریض هارا 💖شفای خير عنایت کنی 🍃مخصوصاً بیماران ناامید 💖بیماران صعب‌العلاج را 🍃برای شفای همه بیماران 💖وگرفتـاران پنـج مرتبـه 🍃امـن یجیب رابخـوانیم 💖امّن یجیبُ المُضطّراِذا 🍃دعـاهُ و یَکشِفُ السـوء ❤️🍃آمین یاارحم الراحمین🍃❤️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همچون هوایی که تنفس میکنیم 💕عشق خدا هم دراطراف ما درحال گردش است پیش از هر چیز بر هدايت و حمايت خدا اعتماد کن تا عظیم ترین ثروت جهان یعنی"بيداري" را به دست آوری 🌷بسم الله الرحمن الرحیم 🌸الهی به امید تو @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙✨رسول اکرم (ص) : 💙مَنْ صَلَّی عَلَیَّ فِی کِتَاب لَمْ تَزَلِ الْمَلاَئِکَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَادَامَ اسْمِی فِی ذلِکَ الْکِتَابِ 💙 کسی که در نوشته ای صلوات بر من بنویسد، 💙فرشتگان تا وقتی که اسم من در آن نوشته است برای او استغفار می‌کنند 💙✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 💙✨وَ آلِ مُحَمَّدٍ 💙✨وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ تا پایان رمضان چیزی نمانده ! اگر تاکنون ما را نیامرزیدی ما را ببخشا و از الطافی كه به خوبانت عطا فرموده ای، به ما نیز ارزانی ده... آمین یا رَبَّ الْعالَمین 🌷 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💫مهدی جان بیشتر ماه رمضان بی تو سپر شد آقا عمر ما بود که دور از تو هدر شد آقا چه شود این رمضان وصل شما پا بدهد؟ بیست و شش روز که در هجرتو سرشد آقا اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْـ🌼 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 آورده صبا ازگذرٺ عطرخدا را تاروزے مانیز ڪند ڪرب‌وبلارا انگارڪه فهمیده نسیم‌سحرے باز صبح‌اسٺ ودلم لڪ زده ایوان‌طلا را 🌤 ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⚘﷽⚘ 📎السلام علیک یا اباعبدالله «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
4_230601144924111434.mp3
3.99M
👆 👆 به روش تحدیر باصدای"استادمُعتزآقایی" (تندخوانی حدودنیم ساعت) 🌙اللهم صل على محمدوآل محمد وعجل فرجهم🌙 @shamimrezvan👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬆️⬆️⬆️⬆️ ‍ 🌙⭐️ 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🌸اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْكوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین. 🌸خدایا قرار بده كوشش مرا در این ماه قدردانـى شده و گناه مرا در این ماه آمرزیده و كردارم را در آن مورد قبول و عیب مرا در آن پوشیده‌اى شنواترین شنوایان... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️🤲 ۰۰۰ 🌗اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 19 اردیبهشت ماه 1400 🌞اذان صبح: 04:28 ☀️طلوع آفتاب: 06:04 🌝اذان ظهر: 13:01 🌑غروب آفتاب: 19:5 8 🌖اذان مغرب: 20:17 🌓نیمه شب شرعی: 00:13
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️ گر نگهدار من آن است که من می دانم، شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد ! صحنه های طبیعی و تکان دهنده ای که اگر ضبط نمی شدند، هرگز آنها را باور نمی کردید! بیشتر این تصاویر به صورت کاملا اتفاقی توسط حاضران تصویر برداری شده اند! در واقع این آدمها خوش شانس ترین انسانهای قرن ما هستند! ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌═══‌‌‌‌♥️❣♥️═══ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔷🔶🔸➰〰➰🔸🔶🔷 ⚜ ⚜ 🔔 👌مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ 🔹 کسی ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﺴﺎﺏ ﻛﺸﺪ، ﺳﻮﺩ می ﺑﺮﺩ 🔸ﻭﺁﻥﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻏﻔﻠﺖ ﻛﻨﺪ، ﺯﻳﺎﻥ می ﺑﻴﻨﺪ 🔹 ﻭ کسی ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺘﺮﺳﺪ ﺍﻳﻤﻦ ﺑﺎﺷﺪ 🔸ﻭ کسی ﻛﻪ ﻋﺒﺮﺕ ﺁﻣﻮﺯﺩ ﺁﮔﺎهی ﻳﺎﺑﺪ 🔹 ﻭ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﮔﺎهی ﻳﺎﺑﺪ می ﻓﻬﻤﺪ 🔸ﻭ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ. 💌 حکمت۲۰۸ نہج البلاغہ ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
۰۰۰۰☝️ 🌸 یکشنبه ۱۰۰ مرتبه 💗یا ذَالجَلالِ والاِکرام💐 🌸ای صاحب جلال و بزرگواری 💗این ذکر موجب فتح و نصرت می‌شود 👇 ✍هرڪس این نمازرادر روز1شنبه بخواندازآتش جهنم وعذاب ایمن شود↻2رڪعت ؛ رکعت اول⇦حمدو3ڪـوثر رکعت دوم⇦حمدو3توحید 📚جمال الاسبوع۵۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲🏼 ؟ 👈🏻 قسمت دوم: بهترین حال برای اجابت دعا کلیپ رو از دست ندید حتما ببینید❤️ 🎞 امیرالمومنین (ع) فرمود روز قیامت کسری شیعیانم را جبران می کنم 🎙 استا پناهیان کلیپ حتما ببینید از دستش ندید❤️ |🦋♡ ..♡ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
بهترین سبزی در وعده سحر، . 👈کاهو در مقایسه با سایر سبزی ها دارای میزان آب بالایی بوده و از تشنگی در طول روز جلوگیری میکند. همچنین فیبر بالای آن مانع یبوست می شود. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
افطار خود را باسوپ آغازکنید تا معده آماده شود. سوپی با مواد مغذی تازه میل کنید تا بدنتان بعد از ساعت ها روزه داری اولین چیزی که دریافت میکند مغذی های ضروری باشد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
دعای دل کندن از شخص دعای مجرب بیرون کردن عشق کاذب از فکر و قلب صرفا در امر حلال استفاده شود. برای فراموش کردن عشق شخص خاص از ذهن و قلب ، آیه ۲۷ از سوره مبارکه ابراهیم را هفت مرتبه قرائت کند و بر کف دستهایش بدمد و سپس دستهایش را به صورت و بدن بکشد . عشق و محبت به آن فرد را فراموش خواهد نمود. برای نتیجه گیری کامل بهتر است که این عمل را یک هفته ادامه دهد. ( یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَهِ وَیُضِلُّ اللّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللّهُ مَا یَشَاءُ ) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام به ۲۶ رمضان و نوزده اردیبهشت 💞خوش آمدین در این ایام که از رحمت و برکت انباشته است در این ایام که فرشته ها راحت میان ما قدم میزنند و در این شب ها و روزهای پربرکت ماه مهمانی خدا دوستان خوبم ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید 🌹 تقدیم به دوستان عزیزم نماز روزه هاتون قبول حق 🤲حاجت روا باشید ان شاءالله @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸آیت‌الله کاشانی ؛ ازیکشنبه تایکشنبه بعد هر روز ظهر۱۱۰بار بگوید↯ 《سَلامٌ عَلیٰ خَیْرِ الْبَشَر وَمَنْ اَبیٰ فَقَدْکَفَرَ》✨ 📚مخازن ۲۱/۱ ڪلیڪ ڪنید↩️
لباسشو کشیدم گفتم بگو دیگه - خیل خب پاره شد لباسم ول کـݧ میگم اوݧ بازوبند واسہ یکے از رفیقام بود کہ شهید شد. ازم خواستہ بود کہ اگہ شهید شد اوݧ بازو بندو همراه با حلقش ، برسونم بہ خانومش وقتے شهید شد بازو بندشو تونستم از رو لباسش بردارم اما حلقش... آهےکشید و گفت .انگشتش قطع شده بود پیداش نکردم. بازو بندو دادم بہ خانومش و از اینکہ نتونستم حلقشو بیارم کلے شرمندش شدم همیـݧ دیگہ تموم شد بے هیچ حرفے بلند شدم و رفتم کنار علے نشستم . سرمو گذاشتم رو شونشو تو دلم گفتم:هیچ وقت نمیزارم برے چقدر آدم خودخواهے بودم... مـݧ نمیتونم مث زهرا باشم ،نمیتونم مثل خانم مصطفے باشم ،نمیتونم خودمو بزارم جاے خانوم دوست اردلاݧ، یہ صدایےتو گوشم میگفت:نمیخواے یا نمیتونے؟؟؟ آره نمیخوام ،نمیخوام بدݧ علے و تیکہ تیکہ برام بیارݧ نمیخوام بقیہ ے عمرمو با ے قبر و یہ انگشتر زندگے کنم ،نمیخوااام دوباره اوݧ صدا اومد سراغم:پس بقیہ چطورے میتونـݧ ؟؟؟ اوناهم نمیخواݧ اونا هم دوست ندارݧ... اما... اماچے؟؟؟ خودت برو دنبالش ... با تکوݧ هاے علے از خواب بیدارشدم اسماء ؟؟؟اسماء جاݧ رسیدیم پاشو ... چشامو باز کردم ،هوا تاریک شده بود از اتوبوس پیاده شدیم باد شدیدے میوزیدو چادرمو بہ بازے گرفتہ بود لب مرز خیلے شلوغ بود ... .باد شدیدے میوزیدو چادرمو بہ بازے گرفتہ بود. لب مرز خیلے شلوغ بود... همہ از اتوبوس ها پیاده شده بودݧ و ساکک بدست میرفتـݧ بہ سمت ایستگاه بازرسے تا چشم کار میکرد آدم بود ،آدمهایے کہ بہ عشق امام حسیـݧ با پاے پیاده قصد سفر کرده بودݧ ،اونم چہ سفرے شلوغے براشوݧ معنایے نداشت حاضر بودݧ تا صبح هم شده وایســݧ ،آدما مهربوݧ شده بودݧ و باهم خوب بودݧ عشق ابے عبدللہ چہ کرده با دلهاشوݧ ؟؟؟ یہ گوشہ وایساده بودم و بہ آدمها و کارهاشوݧ نگا میکردم باد همچناݧ میوزید و چادرمو بالا و پاییـݧ میبرد علے کنارم وایسادو آروم دستشو گذاشت رو شونم :بہ چے نگاه میکنے خانومم؟؟؟ یکمے بهش نزدیک شدم با لبخند گفتم :بہ آدما ،چہ عوض شدݧ علے علے آهے کشیدو گفت:صحبت اهل بیت کہ میاد وسط حاضرے جونتم بدے هییی روزگار ... اردلاݧ و زهرا هم اومدݧ کنار ما وایسادݧ اردلاݧ زد بہ شونہ ے علے و گفت:إهم ببخشید مزاحم خلوتتوݧ میشما،اما حاجے ساکاتونو نمیخواید بردارید؟؟؟؟ علے دستشو گذاشت رو کمرشو گفت:دوتا کولہ پشتیہ دیگہ خوب مـݧ هم نگفتم دویستاست کہ نکنہ انتظار دارے مـݧ برات بیارم؟؟ هہ هہ ݧ بابا شوخے کردم حواسم هست الاݧ میرم میارم زدم بہ بازوے اردلاݧ و گفتم :داداش خیلے آقاے مارو اذیت میکنیا... صداشو کلفت کردو گفت: پس داماد شده براے چے؟؟ دستم وگذاشتم رو کمرم و گفتم :باشہ باشہ منم میتونم خواهر شوهر خوبے باشماااااا خیلہ خوب حالا تو هم بیاید بریم تو صف داداش شما برید مـݧ وایمیسم باعلے میام چند دیقہ بعد علے اومد از داخل ساک چفیہ ے مشکیشو درآوردم و بستم دور گردنش زل زده بود تو چشمامو نگاهم میکرد چیہ علے ؟؟؟جرا زل زدے بہ مـݧ؟؟ اسماء چرا چشمات غم داره ؟؟؟چشماے خوشگل اسماء مـݧ چرا باید اشک داشتہ باشہ؟؟از چے نگرانے؟؟؟ بازهم از چشمام خوند،اصلا نباید در ایـݧ مواقع نگاهش میکردم. بحثو عوض کردم ،یکےاز ساک هارو برداشتم و گفتم بیا بریم دیر شد. دستم و گرفت و مانع رفتنم شد منو نگاه کــݧ اسماء نمیخواے بگے چرا تو خودتے؟؟چرا نگرانے؟ ببیـݧ هیچکے نیست پیشموݧ بغضم گرفت و اشکام دوباره بہ صورتم هجوم آوردݧ نمیتونستم بهش بگم کہ میترسم یہ روزے از دستش بدم .چوݧ میدونستم یہ روزے میره.با رضایت منم میره. یقیـݧ داشتم داره میره پیش آقا کہ ازش بخواد لیاقت نوکرے خواهرشو بهش بده. با چفیش اشکام و پاک کردو گفت :باشہ نگو ،فقط گریہ نکـݧ میدونے کہ اشکات و دوست ندارم بریم ... یک ساعت تو صف وایساده بودیم... پاسپورتهامونو تحویل دادیم و از مرز رد شدیم دوباره سوار اتوبوس شدیم هوا تقریبا روشـݧ شده بود.بہ جایے رسیدیم کہ همہ داشتـݧ پیاده میرفتـݧ تموم ایـݧ مدت و سکوت کرده بودم و داشتم فکر میکردم ازاتوبوس پیاده شدیم بہ علے کمک کردم وکولہ پشتے و انداخت رو دوشش هوا یکمے سرد بود چفیہ رو ،رو گردنش سفت کردم و زیپ کاپشنشو کشیدم بالا لبخندے زدو تشکر کرد بعد هم از جیبش یہ سربند درآوردو داد دستم . اسماء ایـݧ سربندو برام میبندے؟؟ نگاهے بہ سربند انداختم روش نوشتہ بود:"لبیک یا زینب" لبخندے تلخے زدم ،میدونستم ایـݧ شروع هموݧ چیزے کہ ازش میترسیدم. سربندو براش بستم،ناخدا گاه آهے کشیدم کہ باعث شد علے برگرده سمتم چیشد اسماء ؟؟؟ ابروهامو دادم بالا و گفتم هیچے بیا بریم اردلاݧ و زهرا رفتـݧ . بعد از مدت زیادے پیاده روے رسیدیم نجف دست در دست رفتم زیارت حس خوبے داشتم اما ایـݧ حس بارسیدݧ بہ کربلا بہ ترس تبدیل شد . واردحرم شدیم.. ◀️ ادامـــــه دارد...
💐🍃🌼🍃🌸🍃💐🍃🌼🍃 ❤️ ❤️ وارد حرم شدیم... حس عجیبے داشتم سرگردوݧ تو بیـݧ الحرمیـݧ۶ وایساده بودیم نمیدونستیم اول بریم حرم امام حسیـݧ یا حرم حضرت عباس بہ اصرار اردلاݧ اول رفتیم حرم اما حسیـݧ دست در دست علے وارد شدیم چشمم کہ بہ گبند افتاد بے اختیار اشک از چشمام جارے شد و روزمیـݧ نشستم علے هم کنار مـݧ نشست و تو اوݧ شلوغے شروع کرد بہ روضہ خوندݧ چادرمو کشیدم روصورتمو و با تموم وجودم اشک میریختم نمیدونم چرا تمام صحنہ هاے اوݧ ۴سال،مث چادرے شدنم اوݧ خوابے کہ دیدم پیرزنے کہ منتظر پسرش بود ،نامہ اے کہ پسرش نوشتہ بود، خواستگارے علے شهادت مصطفے ،خانومش و ...حتے رفتـݧ علے بہ سوریہ میومد جلوے چشمم و باعث شدت گریہ ام شده بود. واے اماݧ از روضہ اے کہ علے داشت میخوند روضہ ے بے تابے حضرت زینب بعد از شهادت امام حسیـݧ قلبم داشت از سینم میزد بیروݧگریہ آرومم نمیکرد داشتم گریہ میکردم اما بازهم بغض داشت خفم میکرد نفسم تنگ شده بودو داشتم از حال میرفتم تو هموݧ حالت چند تا نفس عمیق کشیدم و زیر لب از خدا کمک میخواستم چادرمو زدم کنار تا راحت تر نفس بکشم مردم دور تا دور ما جمع شده بودݧ با روضہ ے علے اشک میریختـݧ اشکام و پاک کردم کہ واضح تر اطرافمو ببینم بہ علے نگاه کردم توجهے بہ اطرافش نداشت روضہ میخوندو با روضہ ے خودش اشک میریخت یاد غریبے حضرت زینب و روضہ اے کہ خودش براے خودش میخوندو اشک میریخت افتادم بغضم بیشتر شد ونفسم تنگ تر بہ زهرا کہ کنارم نشستہ بود با اشاره گفتم کہ حالم بده زهرا نگراݧ بطرے آب و از کیفش درآورد و داد بہ مـݧ و بعد شونہ هامو ماساژ داد روضہ ے علے تموم شد اطرافموݧ تقریبا خلوت شده بود علے کہ تازه متوجہ حال مـݧ شده بود با سرعت اومد سمتم و با نگرانے دستم و گرفت:چیشده اسماء حالت خوبہ؟ هنوز اشکاش رو صورتش بود دلم میخواست کسے اونجا نبود تا اشکاشو پاک میکردم و براے بودنش ازش تشکر میکردم لبخندے زدم و گفتم:چیزے نیست علے جاݧ یکم فشارم افتاده بود دستات یخہ اسماء مطمعنے خوبے؟ سرمو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ دادمو بهش نزدیک شدم و در گوشش گفتم:علے چہ صدایے دارے تو ،ببیـݧ منو بہ چہ روزے انداخت با تعجب بهم نگاه کردواز خجالت سرشو انداخت پاییـݧ چند روزے گذشت ،سخت هم گذشت از طرفے حرم آقا و روضہ هاش از طرف دیگہ اشکهاے علے کہ دلیلش و میدونستم میدونستم کہ بعد از شهادت مصطفے یکے از دوستاش براے ردیف کردݧ کارهاے علے اومده بود پیشش میدونستم کہ بخاطر مـݧ تا حالا نرفتہ الاݧ هم اومده بود از آقا بخواد کہ دل منو راضے کنہ با خودم نمیتونستم کنار بیام،مـݧ علے و عاشقانہ دوست داشتم ،دورے و نداشتـنشو مرگ خودم میدونستم ،علے تمام امید و انگیزه ے مـݧ بود اما نباید انقدر خودخواه باشم من وقتے علے و میخوام باید بہ خواستہ هاشم احترام بزارم تصمیم گیرےخیلے سخت بود تو هموݧ حرم بہ خدا توکل کردم و از آقا خواستم بهم صبر بده تا بتونم تصمیم درست بگیرمـ نمیدونم چرا احساس میکردم آخریـݧ کربلایی کہ با علے اومدم . همہ جا دستشو محکم میگرفتم و ،ول نمیکردم دل کندݧ از آقا سخت بود . ما برگشتیم اما دلموݧ هنوز تو بیـݧ الحرمیـݧ مونده بود . اشک چشماموݧ خشک نشده بود و دلموݧ غم داشت رسیدیم خونہ بہ همیـݧ زودے دلتنگ حرم شدیم. حال غریب و بدے بود انگار مارو از مادرموݧ بہ زور جدا کرده بودݧ علے بے حوصلہ وناراحت یہ گوشہ ے اتاق نشستہ بود و با تسبیح بازے میکرد رفتم کنارش نشستم نگاهش نمیکردم تسبیح و ازش گرفتم و گفتم:چرا ناراحتے؟ آهے کشیدو گفت:اسماء خدا کنہ زیارتموݧ قبول شده باشہ و حاجتامونو بگیریم میدونستم منظورش از حاجت چیہ با بغض تو چشماش نگاه کردم و گفتم:علے؟ جانم اسماء؟ چشمام پراز اشک شدو گفتم:حاجت تو چیہ؟ باتعجب بهم نگاه کرد. بهم نزدیک شد و اشکامو پاک کرد:اسماء مگہ نگفتم دوست ندارم چشماتو خیس ببینم ؟؟ چشمامو بستم و دوباره سوالمو تکرار کردم ازم فاصلہ گرفت و گفت:خوب مـݧ خیلے حاجت دارم قابل گفتـݧ نیست چپ چپ بهش نگاه کردم و گفتم:آهاݧ قابل گفتـݧ نیست دیگہ باشہ بلند شدم برم کہ دستم و گرفت و کشید سمت خودش و کنارش نشوند . بینموݧ سکوت بود سرمو گذاشتم رو سینش و بہ صداے قلب مهربونش گوش دادم. نتونستم طاقت بیارم اشکام سرازیر شد . چطورے میتونستم بزارم علے بره ،چطورے در نبودش زندگے میکرم. اگہ میرفت کے اشکام و پاک میکردو عاشقانہ تو چشمام زل میزد .کے منو درآغوش میگرفت تا تمام غصه هامو فراموش کنم؟ پنج شنبہ ها باید باکے میرفتم بهشت زهرا؟ .دیگہ کے برام گل یاس میخرید . سرمو گرفتم و پیشونیمو بوسید .تو چشمام زل زدو گفت :اسماء چیشده ؟چرا چند وقتہ اینطورے بہ علےنمیخواے بگے؟ میخواے با اشکات قلبمو آتیش بزنی؟