eitaa logo
شمس (ساقی)
487 دنبال‌کننده
190 عکس
8 ویدیو
2 فایل
کسی که غرق خدا شد جزای اوست بهشت نه آن که دل به عبـادت، به شوق حـور دهد شمس (ساقی) کانال‌ آموزش عروض و قافیه و... 🆔 @arozghafie 🆔 @shams400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"25 اردی‌بهشت بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی گرامی باد." عرب چیره چون گشت بر خاکِ ما بــِـزد تیشـه بــر ریشــه‌ی تــاکِ ما به تــاکــی کـه می‌داد بـر مـا ثمــر که مستی‌فــزا بود چون شعــر تـر دریغــــا کــه آن تــــاکِ لفـــظ دری نگـون گشت بـر خـاک خیـره سری بـرفت از میــان، لفـظ و گفتــار ما عـــوض گشـت بـا زور، هنجــار ما اگرچه که اســلام ، دین خــداست محمـد (ص) رسول و یل انبیاست ز کـف رفـت کــم کــم زبــــان دری فــرامـــوش شــد گــویش مــادری همه کاتبــان، چون عــرب دم زدنـد تبــر بر بـُـن خویش ، محکــم زدنـد عجـم هم چو بگرفت بر کف قلـــم زبـــان عـــرب شـد زبـــان عجــــم که فـردوسـی آن شـاعــر بی‌قــرین قلـــم را بـــرون کــرد ، از آسـتــین "پی افکند، از نظــم کاخــی بلنـــد که از بــاد و بــاران نیـابد گــزنـــد" ز مَهـــد تمــــدن سخـــن ســاز کرد بـه سِحـــر قـــلم نیــز اعجـــاز کرد ز تـاریــخ و شاهــان ایــران سـرود ز مَهـــد دلیـــران و تـــوران سـرود ز ضحـّــاک گفـت و جنــــایـــات او کــه نـــابـــودی‌اش بــود یــک آرزو اگـرچــه بــه دسـت یلــی راسـتـین فـــریــدون همـــان زاده ی آبـتــین به حکــم عــدالـت که نیکـو نوشت بشد کشــته آن ظـــالـــم ددسرشت نگـون شد چو آن خصـم پـولاد دل کـه مــام وطـــن بـود از او خجـــل دل مــردم از مـــرگ او شـــاد شــد کـه خلقــی ز بنـــد غــــم آزاد شــد بــدیــن‌گــونــه داد آگهـی از وطــن مبــــادا فـتــــد در کــف اهـــرمـــن سپـس گفـت از رســتم و کـی‌قبــاد زبــان شـد شکــوفــا در آن انجمــاد کــه اکـنــون گـــران دُرّ لفــــظ دَری کــه بـاشـد همـان گـویـش مـــادری زبـان مـن و تـوسـت ای همــوطــن! ز گفتــار آن شـاعــر خـوش سخــن به تعظیـم، باید بـر او پاس داشـت که جان را در احیای ایران گذاشت الا ای سخنـــدان خفتــه به تــوس! که دوشـیزه‌ی طبع تو شد عــروس زدی بــانگ غـــرّا بـه شعـــر تـــرت نمـودی عیــان بر عــرب گــوهــرت زبــان از تـو جـولان گرفت ای پـدر کـه تـا پـارسـی را دهی بــال و پــر از آن طـــرز اشعــــار شــیوای تـــو از انفـــاس همچـون مسیحای تـــو تـنِ عـــــاری از روحِ ایــران زمیــن بـه جــان آمــد از همتـی راستـیــن به سی سـال نـام عجـــم زنـده شد زبـــان از تـــلاشــت فــزاینــده شد قلــم، از تـو عنـوان دیگــر گـرفــت عقـــاب سخـن بر سمـا پـر گـرفــت نمی‌بـود اگــر شعـــر پــر شـور تـــو نـــوای فــرحبــخـش مــاهــور تـــو زبـــان عجـــم بــود محـض عـــرب دهــان بـود خــالـی ز شهــد رطــب بــه پـــاس تـــــلاش فــــراوان تـــو بــه عِـــرق زبـــــان دُر افشــان تـــو شــده کمـتــریــن رهـــروِ مکـتــبـت بـه مَدحت سخنگــو ز تـاب و تـبـت که مــام وطــن، از تـو جــاوید ماند فروزنده چون ماه و خورشـید ماند تو را چون پـدر خواندمت طفل وار اگــرچــه بـه نــزد تـو ام ، شـرمسـار که امـروزه آلـــوده شـد خــامــه‌هــا ز الفـــاظ بیـگـــانـــه در نـــامــه‌هــا ولیکــن تــویـی مــایــه ی افتخــــار زبــان از تــو بـر مــا بُــوَد یـــادگـــار ببـــالـــم به تـــو تـا نفــس می‌کشـم اگــرچـــه نفــس در قفـس می‌کشـم ز گفـتــــار تـــو بـــر زبـــــان ، آمـدم ز شعــــرِ تــرِ تــو ، بـه جــــان آمـدم تـویـی (ساقی) جـامِ جــان آفــریـن که شد زنـده از نـامت ایــران زمیـن سید محمدرضا شمس (ساقی) 1384 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز آزادی خرمشهر گرامی باد‌. شهری که اسیر دشمنان شد یکجا در اول جنــگِ نـابـــرابـــر بــا مــا بعد از نوزده ماه ، ز الطاف خــدا در سـوم خـرداد شد از بنــد، رهـا سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادبخانه دانشخانه ادبیات و آیین نشانی دعوت👇 https://eitaa.com/adabkhane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شادروان سید علیرضا شمس قمی @shamssaghi
✅ به‌مناسبت بیستمین سالگرد درگذشت پدر گرانقدرم، شاعر اهل‌بیت علیهم‌السلام "شادروان سید علیرضا شمس قمی" که در غروب هفتم تیرماه 1382 چشم از جهان فروبست و به لقای حضرت معبود پیوست. بیست سال است که با حسرت و اندوه گذشت‌ ‌گرچه مــانـده به دلــم غصــه‌ی انبـوه ، گذشت “7 تیر 1402“ دلبـــر بــرفــت و بـــر رخِ زردم نظــــر نکرد بــا ایـن خــــزان رســیده وداعِ سفـــر نکرد نــاگــه ز مــن بـــریـــد کمنـــــد وصــــال را حتـی مـرا ز لحظـــه ی رفتـــن خبــــر نکرد دسـتِ دعــــا همیـشه بـرایـش بلنـــد بـــود واحسرتـا که ذکــر و دعــــایـــم اثــــر نکرد در آن غـــروبِ تیـره که از ما بــرید و رفـت چشم از جهان ببست و شبش را سحر نکرد ابــروی چون هـــلالِ وی از دیده شد نهــان چون مــاهِ یک شــبه، نظــری در گـــذر نکرد او رفت و رفت مهــــر و وفــــا از میان مــا دیگر صفــای سایه ی مهـــرش به سـر نکرد از چشمه ی دو چشم، فشاندم سرشک غــم آن دم کـه از شــتاب گسـسـتن حــــذر نکرد زآن زخمـــه ‌ای که بـر دل من چنــگ می‌زند زخمــی بــزد که بــر دلِ چنــگی دگـــر نکرد یـک ســال جــان‌گـــداز گـذشـت از وداع او گــویــی که قرن‌هــاست نظــر بر پسـر نکرد هـــرگــز ز جــــورِ چــــرخ ندارم شکــایتــی هر چند اجــــل گذشـت ز مــرگ پـــدر نکرد عمری به راه شعر و ادب شمع جان بسوخت روشــنگری نمـــود و به ظلمــت نظــــر نکرد آزاده‌ای چـــو ســروِ ســرافــــراز بــوســـتان چون تــاک، خَـــم به نزد لئــیمان کمـــر نکرد با خنجـــر زبـــان و قـــلم در مصــافِ ظــلم رسـوا نمود ظــالم و خــوف از خطــــر نکرد در پیـــچ و تـاب پــر تـنـش کار و زنــدگـــی یـک لحظــه خسـتگی تـنـش را بـــه در نکرد "شمس قمی" رهــا شـد ازین دهــر پـرمــلال یــادی دگــر ، ز زنــدگــی فـتـــنـه گــــر نکرد از هجـــر جــانگـــداز تو ای نـــازنیــن پـــدر هـــرگــز نبـود آنکه ز غـــم دیــده تــــر نکرد رفتی و از فـــراق تو جـــانـم به لـب رســید دردی چــو داغ تو بـه جهــــانـم پَکــــر نکرد‌ ‌ ‌(ساقی) چو ریخت باده ی محنت به جام ما دیگـــر خیـــال میکـــده در سـر گــــذر نکرد. سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi به‌مناسبت یکمین سال در تاریخ 1383/04/07 سروده شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گر بیست سال از غــم مــرگ پـــدر گذشت در آه و حسرتش چه بگــویــم ز سرگذشت دست ستم ببست اگر بال و پر، مرا مرگ پدر شکست ز غصه ، کمر، مرا ای تیرماه شوم! چه دانی چه می‌کشم زآندم که بُرد اجل ز عجولی ، پدر، مرا خاموش گشته شمع شبستان من دریغ مَه‌طلعتی که بود چو شمس و قمر مرا شد سال‌ ها اگرچه ز روز وداع او اما برون نمی‌رود این غم ز سر، مرا من کودکی نحیف که آن نازنین پدر... آموخت درس عشق و امید و هنر، مرا در مدح اهل‌بیت سروده چکامه ها کرده محب آل علی (ع) بیشتر مرا در بحر علم و عشق، اگر غوطه‌ور شدم داد او نشان به بحر معانی ، گهر، مرا کرد آگهم ز پیچ و خم راه زندگی از خوب و بد نمود چو خود باخبر مرا از مکر روبهانِ نهانِ جهان فریب داد آگهی به تجربه آن شیرِ نر، مرا گفت از مرام ظالم و از مَسلک ریا واقف نمود، از غم و رنج بشر، مرا زنهار داد بر من آشفته حالِ عشق روشن نمود تیره شب پرخطر، مرا در دست من نهاد قلم را که نزد ظلم هم باشدم سِلاح و گهی هم سپر مرا دل بر متاع دهر ، نبستم به لطف حق چون نیست حاجتی که کند عبد زر مرا دستم اگر تهی‌ست به بازار روزگار اما ز یُمن اوست دکان ، معتبر، مرا کالای این دکان چو بوَد صدق و راستی چشمی ندیده است کنون در ضرر، مرا تلخ است کام اهل دِرم ، از طمع ولی از طبع قانع است دهان چون شکر، مرا در جنگ عقل و عشق چو مجنون خسته‌دل دل باختم به لیلی و باشد ظفر، مرا دارم به کف چو کِلک هنر از عطای او هم در حضر نتیجه دهد هم سفر، مرا امروز اگر که شهره‌ی شهرم به شعرِ تر فخرم بوَد که کرده پدر ، مفتخر، مرا او رفت و روز روشن من شام تار شد دردا که کرد اجل به جهان در‌به‌در مرا ای روزگار ، اُف به تو کز داغ افتراق هر دم زبانه می‌کشد از دل شرر، مرا اکنون اگر اسیر سیاهی شب شدم باشد امیدِ صبح رها ، هر سحر، مرا (ساقی) بریز باده‌ی عیشی به ساغرم شاید که غم ز دل ببرد مختصر، مرا هرچند جای عیش، در این روزگار نیست دنیای ماتم است و بجز شوره‌ زار نیست. سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در انزجار از آل سعود وهابی ملعون به مناسبت کشتار حجاج بی‌گناه منا در سال 1394 ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا ‌‌منکر به ذات حق، که مسلمان نمی‌شود پتیاره ، عبد خالق سبحان نمی‌شود خاک حجاز اگرچه بوَد سرزمین وحی هم‌سنگِ خاکِ شاه شهیدان نمی‌شود مُلکی که شاہ و دولت آنند دل سیاہ با صدهزار کعبه، درخشان نمی‌شود حق لامکان بوَد همه عالم ، از آنِ اوست محصورِ خانه ، حضرت یزدان نمی‌شود آل سعود پست! مزن دم ز دین و زهد این لاف‌ها برای تو ـ ایمان نمی‌شود کم کن ز روضه‌خوانی و رخت عمل بپوش هر روضه‌ای که روضه‌ی رضوان نمی‌شود از شرع دم مزن که بحق در کلاس تو پیدا به جز مکاتب شیطان نمی‌شود حجاج را به خون چو کشی از عناد و بغض درد تو ـ با عناد تو ـ درمان نمی‌شود این کینه‌توزی است ز خبث نژاد تو... ننگ تو پاک، از روی دامان نمی‌شود تن داده‌ای به خفت دون‌مایگان غرب این سرسپردگی تو ، پنهان نمی‌شود هر چند تیشه بر بن مذهب نهاده‌ای کاخ ولا ، ز جور تو ویران نمی‌شود هرکس دو آیه خواند به تجوید یرملون با این دو آیه ، عامل قرآن نمی‌شود آن باطنی که هست در او خوی دیو و دد در ظاهر است آدم و ، انسان نمی‌شود بسیار یوسف است به هر شهر و هر دیار هر یوسفی که یوسفِ کنعان نمی‌شود هر کس که کوہ طور رَود نیست مَرد حق هر رهروی که موسیِ عِمران نمی‌شود لب تشنه‌ی مقامی و دم از خدا زنی مَرد خدا ، که تشنه‌ی عنوان نمی‌شود بر تخت شهریاری دنیا ، مبند دل! هر مَسندی سریر سلیمان نمی‌شود هشیار باش آن که کند تلخ کام خلق در روز حشر ، لایق غفران نمی‌شود تا کِی به دوش سینه کشد خَلق این عذاب؟ این منطق و عدالت و برهان نمی‌شود بیرون چو هست دست خیانت از آستین این مشکلات ، مطلقاً آسان نمی‌شود زخمی که بر دل است ز تیغ ستمگران بی مرهمِ مقابله ، درمان نمی‌شود آن دشمنی که کرده به تن، رزم_پیرهن از کرده‌های خویش، پشیمان نمی‌شود ما آزمودہ‌ایم چه بسیار و بارها... هر سنگ و گِل که لؤلؤ و مرجان نمی‌شود آن‌کس که نیست مِهر ولا در دلش ز بغض با شیعه هم مسیر ، کماکان نمی‌شود لم یزرع است باغ تجاهل به روزگار با یک دو شاخه گل که گلستان نمی‌شود زین آه سینه سوز که سوزد تن جهان ماندم چرا که یکسره طوفان نمی‌شود هر کس شنید مصرعی از این قصیده گفت: (ساقی) چرا که شعر تو دیوان نمی‌شود‌؟! ارزان شود مَتاع ، به بازار ِ ازدیاد امّا مَتاع شعر تو ، ارزان نمی‌شود. سید محمدرضا شمس (ساقی) 1394 http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عید قربان مبارک باد.) به قربانگاه اسماعیل ، قـربـان کن دل خود را که تا شاید در آنجا حل نمایی مشکل خود را در آن وادی اگر قربـان نمایی نفس شیطــانی شود حجّــت قبــولِ بــارگــاهِ حـیّ سبحــانی سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عید قربان عید چیرگی بر نفس مبارک باد.) حاجيـا گر نفس دون را ذبـح و قربانی کنی سـیـنه را خــالـی گر از امیــال نفسانی کنی گر خلیــل آسا گــذر کردی ز اسماعيـل نفس بعـد از آن درک حضـور فیــض ربـــانی کنی. سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"انا لله و انا الیه راجعون" ای "جلالی" ، سید نیکومرام و نازنین! رفتی و کردی ز داغت دوستان را دلغمین عید قربان است ، اما ناگهان کردی سفر می‌چکد خون در فراقت جای اشکم از بصر ✅ با کمال تاسف مطلع شدیم دوست ارجمند و ذاکر پیشکسوت و با اخلاص اهل‌بیت (علیهم‌السلام) زنده‌ یاد حاج سید محمد جلالی به علت ایست قلبی بدرود حیات گفت و دیار باقی شتافت. ضمن عرض تسلیت به خانواده‌ی آن مرحوم و جامعه‌ی ادبی و ستایشگری کشور، از خداوند منان برای ایشان علو درجات را خواستارم. سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
کلاهبرداری جدید در ایتا شاید در پیام رسان های دیگر هم اتفاق افتاده باشد. سلام دوستان عزیز مراقب باشید. این پیام کاملا فریب دهنده است. اگر پیام بدهد و شما کد ارسالی را برایشان بفرستید، سریع به محتوای گوشی شما دسترسی پیدا خواهند کرد و ......... مراقب باشید. .................. روابط عمومی مجمع دعبل خزاعی قم لینک عضویت در《 کانال》نغمه سرایان قم در( ایتا ) http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ لینک عضویت در 《گروه》 نغمه سرایان قم در( ایتا)👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
(میلاد امام هادی (ع) مبارک باد) دهمین اختر تابان ولا ، جلوه نما شد آسمان گشت درخشان و زمین غرق صفا شد گشت روشن همه آفاق ، از آن مِهر جهانتاب ماه شد مشتری و محو درآن نور و ضیا شد حضرت هادی امام دهمین، یافت ولادت گلی از باغ ولا ، هدیه به بستان رضا شد باغ و بستان و چمن گشت مصفا و دل‌آرا بلبل غمزده از شادی و عشرت به نوا شد عرشیان هلهله سر داده ز فرخنده قدومش فرشیان را شعفی خاسته تا عرش عُلا شد عقل، حیران شده از قدر و مقامات وی اما دانم آنقدر که او مَفخر هر شاه و گدا شد بود آگاه ز سرچشمه ی اسرار الهی... که هدایت‌گر مخلوق، به دریای بقا شد جام جمشید بوَد قطره‌ای از جام نگاهش آری از لطف خدا ، آینه ی غیب نما شد کودکی بود که بعد از نهمین ماه ولایت از خداوند، امامت به وی از عرش عطا شد راه پر پیچ جهان را که کند مات ، بشر را نیک پیمود و ز حکمت، همه را راهنما شد با کرامات و عطوفت که بوَد مقصد خلقت سینه‌ها را ز غم و بغض نهان عقده‌گشا شد متوکّل ، شد اگر دشمن بِالفطره‌اش امّا فارغ از دشمنی وی، متوکّل به خدا شد دست‌گیر فقَرا بود و مددکار یتیمان گرچه محدود از آن کافر بی‌شرم و حیا شد (ساقی) عشق بوَد حضرت هادی که ز جامش هرکه نوشید ، ز مستی و طرب نغمه سرا شد. سید محمدرضا شمس (ساقی) 1392 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عید غدیر خم مبارک باد.) (ولی الله) تا محمّد «ص» دست مولا را گرفت در «غدیر خم» ، «ولایت» پا گرفت گشت «مولا» جانشینِ مصطفیٰ شیعه آن ‌جا ، دامن مولا گرفت نور یزدان گشت بر وی منجلی مِهر او در جان عالم، جا گرفت بود چون مبهوت ، در ذاتِ خدا ذات حق در ذات او مأوا گرفت منزلت را بین که گوید مصطفی : چون به سوی آسمان‌ها پا گرفت ـ هاله ی نوری به شکل مرتضی گِرد او در «لیلة الاسرا» گرفت آن امام متقین از دست حق تاج «فضّلنا» ز «کرّمنا» گرفت شد «ولیُّ اللّه» بر روی زمین گرچه حُکمِ کلّ مافیها گرفت چون علی حق‌ است و جز او نیست حق از حقیقت، او ز حق، امضا گرفت تا که طغرای «امیرالمؤمنین» از علیّ عالیِ اعلا گرفت گفت دشمن گرچه بَخّن یا علی! دشمنی، از آن زمان ، بالا گرفت فتنه ها کردند از بعد غدیر عالَم اسلام را ، بلوا گرفت تا خلافت را ، پلیدی روسیاه از علی آن شاه بی‌همتا گرفت شیرِ حق ناچار شد عزلت نشین چون شغالی بیشه را بیجا گرفت دین ختم المرسلین از بعد آن زشتی از آن رذل بدسیما گرفت شد خلافت چون از آنِ ناکسان مُلکٍ دین بی‌دینی از آنها گرفت پَستی و نامردمی از آن زمان در میان مسلمین ، معنا گرفت عاقبت دست خدا، از آستین : شد برون و راه بر اعدا گرفت حق بجای خود نشست از لطف حق حقِ خود را زآن سه تن رسوا گرفت پرچمی که دست ظلم افتاده بود... مرتضی آن را ، به استیلا گرفت خشک شد مرداب‌ های بی‌حیات دشت‌ دین را وسعت دریا گرفت تا حسین بن علی «ع» در کربلا مُزد مولا را ، به عاشورا گرفت موجی از دریای شیعه شد بلند که خروشش پهنه‌ی دنیا گرفت ای خوشا آنکس که در قول و عمل درس ، از آن شاهِ عدل آرا گرفت (ساقیا) هرکس خمار عشق گشت مستی از خمخانه‌ی مولا گرفت. سید محمدرضا شمس (ساقی) 1392 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا