#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
امام زمان سلام الله علیه
کوچه گرد کوچه ی سینه زنی
همچنان با قد از غم منحنی
لطمه زن گریان آن پیراهنی
راس شاه دین روی نی میرود
اشک تو از گونه ات هی میرود
رنگ غم از چهره ات کی میرود
ای وای از این غم تو با قد خم
در بین ما گریانی از داغ محرم
جانم فدایت صاحب بزم عزا
ای مرهم داغ شهید کربلا
یابن الحسن آقا بیا ۲
غریب مادر مهدی مظلوم
#محمد_علی_بقایی
عزیزان توجه داشته باشند واحدهای امسال هم به زبان معیار سروده شده و این تک بند برای امام زمان سلام الله علیه رو شایسته است که هر شب قبل از دو بند مناسب با هر شب بخوانید
@shaneyesheer
298K
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب عاشورا
سید و سالار من روحی فداک
جان من با جسم تو شد چاک چاک
میدود خون گلویت روی خاک
دست لشگر میرسد حالا به تو
کی رسد دستم شه والا به تو ؟؟؟
نیزه را زد ناکس از بالا به تو
دشمن صبور است فرصت زیاد است
گیسوی مشکین تو در دستان باد است
مانا بماند گیسویت در دست باد
نه بین طشت خانه ابن زیاد
نه دست شمر نامراد
غریب مادر حسین مظلوم
ای سر افتاده از بالای نی
ای تن پنهان در دریای نی
زینبت افتاده شد در پای نی
خون گرفت از حنجرت گیسوی نی
مادرت نوحه کنان پهلوی نی
حال ما را کن نظر از روی نی
بهر تن تو مرهم ندارم
برخیز و از گودی ببین محرم ندارم
میسازم و میسوزم از عمق جگر
زینب بدون تو مگر رفته سفر
همراهی ام کن سر به سر
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
@shaneyesheer
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب تاسوعا
من نه دیگر آن مَه تابنده ام
از اخا ادرک اخاک آکنده ام
مشک خشک و چشم تر شرمنده ام
چَشم بر راه وصالت میکشم
سر به خاک بی مثالت میکشم
دارم از مادر خجالت میکشم
چشم سکینه مانده به راه است
دنیا به چشمم تیره و تار و سیاه است
سوزد اگر دست و دل و چشم ترم
دلواپسم دلواپسم بهر حرم
از اضطرارت مضطرم
غریب مادر حسین مظلوم
از تو چشم تر خجالت میکشد
لاله ی پر پر خجالت میکشد
مادر اصغر خجالت میکشد
ای لب خشک لب آب روان
ای جوانمرد ای پناه بی کسان
سرپناه خیمه زینب بمان
شکسته ام من جبران ندارم
دیگر پناهی در دل طوفان ندارم
یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیر اللهُ رَب
افتاده ای افتاده ام در تاب و تب
اندیشه ای کن بهر شب ۲
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
@shaneyesheer
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب هشتم
من خلیلم عید قربان آمده
بر طوافت تیغ بران آمده
بر لب خشکیده ام جان آمده
زائرم با زمزمه دور سرت
زمزم از چشمم کشیدم در برت
تکه تکه شد ضریح پیکرت
از اربا اربا گذشته جسمت
باید تو را پیدا کنم قسمت به قسمت
میبینم و میگریم از داغ غمت
میچینم و میگیرم از داغ غمت
میگریم از داغ غمت ۲
غریب مادر حسین مظلوم
در کنارم اِنس و جِن نوحه سُرا
گریه بر من میکند ما لا یُرَی*
هر چه میگردم نمیبینم تو را
کشتی از طوفان به سامان آمده
بی کسم بر یاری ام جان آمده
عمه ات زینب به میدان آمده
افتان و خیزان با اشک و آهش
خاکی شده چون مادرم چادر سیاهش
برخیز و با قدّت نظرها را بگیر
از چشم من دامان دریا را بگیر
دستان بابا را بگیر ۲
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
*آنچه دیده نمیشود
قال ابوعبدالله الصادق (سلام الله علیه)
«ان أباعبدالله (صلوات الله عليه) لما قضي، بكت عليه السموات السبع و الأرضون السبع و ما فيهن و ما بينهن، و من ينقلب في الجنة و النار من خلق ربنا، و ما يري و ما لا يري...»؛
همانا هنگامي كه حضرت اباعبدالله الحسين (صلوات الله عليه) به شهادت رسيد آسمان هاي هفت گانه، زمين هاي هفت گانه و آنچه در آنها و در بين آنها است، و همه ي كساني كه در بهشت فرو ريخته شده اند از آفريدگان پروردگارمان، بر آن حضرت گريستند و هر آنچه ديده مي شود، و ديده نمي شود بر حضرت أباعبدالله الحسين (صلوات الله عليه) گريست
@shaneyesheer
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب هفتم
این بیابانی که داری بر لبت
این همه بی تابی و سوزِ تبت
روز ما را کرده چون موی شبت
خواهران گهواره سامان میدهند
تا لبت را دست باران میدهند
دست و پا که میزنی جان میدهند
تب در تن تو محفل گرفته
سوز عطش در چهره ات منزل گرفته
می گیرمت از دست لرزان رباب
تا که نسوزد پیکرت در آفتاب
زیر عبا حالا بخواب ۲
غریب مادر حسین مظلوم
من که از خونت معطر گشته ام
پا جلو نگذاشته برگشته ام
چاره دنیایم و سرگشته ام
من در اینجا مانده ام در اضطرار
مادرت در خیمه ها چشم انتظار
خواهرانت در حرم امّیدوار..........
حالا سر تو افتاده از پشت
چشمان نیمه بسته ات دیگر مرا کشت
سر ساکن اصلا نیست روی گردنت
دادم دو دستی خاک را روی تنت
قربان بابا گفتنت ۲
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
@shaneyesheer
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب ششم
کوفیان کتمان قرآن میکنند
خاک را آیینه بندان میکنند
مجتبی را سنگباران میکنند
نیزه با پهلو به جنگ افتاده است
ابرویت از ضرب سنگ افتاده است
گونه ات از آب و رنگ افتاده است
از پا عمویت افتاده حالا
ای نو جوانم که شدی خوش قد و بالا
قالو بلا گفتی به این شَهد از ازل
داری بلای نیش نیزه در بغل
میریزد از زخمت عسل ۲
غریب مادر حسین مظلوم
زیر دست و پا رها شد پیکرت
کربلای کربلا شد پیکرت
شرح صدر مجتبی شد پیکرت
خون شده چشم ترم پلکی بزن
رد شده آب از سرم پلکی بزن
تازه داماد حرم پلکی بزن
پا میکشی بر خاک بیابان
جان مرا با خود مبر جان حسن جان
حالا علیِّ اکبر دوم شدی
پامال سُمِّ اسب این مردم شدی
در قتلگاهت گم شدی ۲
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
@shaneyesheer
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب پنجم
روی خاک عرش معلی مانده است
یوسف زهرا به صحرا مانده است
دستم از دامان او جا مانده است
بر شکوه شانه مویش را ببین
میدرخشد ، ماه رویش را ببین
عمه جان : زیر گلویش را ببین
ارزش ندارد دنیای فانی
دستی به تن دارم اگر قابل بدانی
می افتم و می آیم و میمیرمت
از دست تیغ بی حیا میگیرمت
از نیزه ها میگیرمت ۲
غریب مادر حسین مظلوم
دست حق از دستها بالا تر است
مقتلم از آسمان والاتر است
از همه طفل حسن زهرا تر است
روی دنیا چشم بسته بهتر است
پیکرم در خون نِشسته بهتر است
نزد تو دستم شکسته بهتر است
درمان شد اینجا دردم عمو جان
خونم شده با خون تو درهم عمو جان
خاکت تَیَمُّم داده و خونت وضو
خون گلویم شد برایم آبرو
گرم است با تو گفتگو ۲
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
@shaneyesheer
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب چهارم
من که عمری غصه ات را خورده ام
محملم را با تو هر سو برده ام
خاک اگر مویت بگیرد مرده ام
بعد اکبر پشت زینب را شکست
این غبار غم که بر رویت نشست
هر چه را دارم گرفتم روی دست
این دو پسر در مهمانی تو
قربان موی اکبر و قربانی تو
آورده ام هر دو جوان را در قفا
لطفا سرم را کن سرافراز از وفا
ای پادشاه کربلا ۲
غریب مادر حسین مظلوم
دختر زهرایم آنکه پشت در
در مسیر حق گذشته از پسر
دارم ارث از او دو تا تو بیشتر
ای به قربان وفایش از وفا
جای حیدر فضه را میزد صدا
من هم اینک مانده ام در خیمه ها
شرمنده ام از این دست خالی
از خیمه ها بیرون بیایم با چه حالی
در زیر معجر اشک چشمم جاری است
زخم فراق تو برایم کاری است
حالا نه وقت زاری است ۲
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
@shaneyesheer
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب سوم
لاله ی خشک لبت پژمرده است
نیزه از رگهای تو خون خورده است
سنگ جای سجده ات را برده است
این برای من همان اوج غم است
گیسویت خاکستریّ و در هم است
شانه ای در دست لرزانم کم است
ماهم که رویت کامل گرفته است
در بین دستانم سرت منزل گرفته است
حالا که تنهاییم و هق هق میکنم
حرفی بزن چیزی بگو دق میکنم
چیزی بگو دق میکنم ۲
غریب مادر حسین مظلوم
پا به پا و سر به سر با نیزه ها
در کنارت آمدم شام بلا
صبح محشر کن شب وصل مرا
روزگار از کینه تابم داده است
بر مغیلان جای خوابم داده است
بین نامحرم عذابم داده است
درمان دردم درمان نداری
باید بمیرم ای پدر که جان نداری
گرچه بدم می آید از بوی شراب
تو اطهری بر پای من راحت بخواب
میبینمت همچون سراب ۲
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
@shaneyesheer
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب دوم
خاک این وادی سجود آورده است
آسمانش غم فرود آورده است
هر نسیمش بوی دود آورده است
بر لبت انا الیه راجعون
میکشی آهِ جگر سوز از درون
بوی خون میآید اینجا بوی خون
از شدت غم قلبم گرفته
رمل بیابان را ببین که دم گرفته
تشنه لب عریان دشت کربلا
خوش آمدی ای خامس آل عبا
بالا نشین نیزه ها ۲
غریب مادر حسین مظلوم
ای امان از روزگار و این گزند
دور گودال توی ای بالا بلند
میبُرند و میکِشند و میبَرند
اَخنَس و خولی ، سنان ، دور و برت
شمر ملعون میکشد موی سرت
سر نمیماند برای پیکرت
طاقت ندارم تا که ببینم
بر نیزه داری میروی ای همنشینم
دستم به دامانت از این صحرا برو
سمت یمن ای دُرّ بی همتا برو
یا محضر زهرا برو
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
@shaneyesheer
#محرم_۱۴۰۲
#زمزمه_واحد
شب اول
سر گِران از سنگ و از چوبم ، نیا
مثل دریای پر آشوبم نیا
دست روی دست میکوبم نیا
اشک و خونم نامه ی ننوشته است
از وفای کوفیان بردار دست
عهدشان پیشانی ما را شکست
کوفه به راهت ایمان ندارد
آل علی اینجا سر و سامان ندارد
تنهای تنها کوچه ها را میروم
تنهای تنها کوچه ها را میروم
تنهای تنها میروم ۲
غریب مادر حسین مظلوم
جز جفا سهم از وفای کوفه نیست
غیر شر در ادعای کوفه نیست
جای زینب کوچه های کوفه نیست
این اسارت را به آزادی ببر
کاروان را سوی آبادی ببر
بچه هایت را از این وادی ببر
سرهای بر نی دستان بسته
این غصه ها پشت سفیرت را شکسته
می افتم از دارالاماره بر زمین
تا تو بمانی همچنان بالای زین
ای زینت عرش برین ۲
غریب مادر حسین مظلوم
#محمد_علی_بقایی
@shaneyesheer