شَنید .
از چی بگم برات؟ دلتنگیم برا کربلا؟ یا نیازم به آرامش محض ، یا مثلا آرزوی ی تماس یهویی و بلیط بدون ب
بزار از دلتنگی بگم ، از غم فراق . .
نمیدونم کی عاشقت شدم ،
اصلا نمیدونم چیشد
که یهو دل سپردم به مهربونیات
فقط میدونم یجوری عاشقم کردی
که بدعادت شدم ، ی روز یادت نکنم دق میکنم🫀
-بدعادت شدم طوری که از حرم نیومدنم
بیجا دلخور شدم ، بیجا قهر کردم . .
شَنید .
نمیدونم کی عاشقت شدم ، اصلا نمیدونم چیشد که یهو دل سپردم به مهربونیات فقط میدونم یجوری عاشقم کردی
من که بلد نیستم دروغ بگم ،
پس قهر نکردم باهات ، آخه نمیتونم
شَنید .
من که بلد نیستم دروغ بگم ، پس قهر نکردم باهات ، آخه نمیتونم
قهر کنم؟
با شمایی که از وجودم نزدیکتری؟
با شمایی که تکتک سلولای تنم و نورونهای مغزمرو درگیر کردی؟ :))❤️🩹
میگن آدم وقتی دلتنگ اهلبیت میشه ، یعنی اول اونا یادشون کردن . .
شماهم دلت تنگ من شده؟
یا نه ، فقط دلت به حالم سوخته و گفتی ی نگاهی هم به حال این حرمنیومده بندازم؟
میخوام محفل امشب دلاتون نشکنه ، بخار شه بره آسمون ، ابر شه بره کربلا ، بعد بارون بگیره ، دلتنگیتونو فریاد بکشه :)))