فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم
💠 امام حسین رییس عقلا و عقل کل است
🗂 گزیده درسهای #تحریفات_عاشورا
📝 حسینیه طهور
💠 نهضت امام حسین یک نهضت الهی است به تمام معنا
🗂 گزیده درسهای #تحریفات_عاشورا
🔹 نهضت امام حسین علیه السلام و عاشورا، یک نهضت الهی است به تمام معنا. یعنی اگر خدای متعال پیامبری را میفرستد، هدف از ارسال چیست؟
🔹 یعنی هدف این است که انسانها را در معارف حقیقی هدایت کند و در رفتار اجتماعی به عدالت برساند یا عدالتورزی در اجتماع را به آنها نشان بدهد. حال چه به مقصد رساندن باشد و چه نشان دادن؛ هر دو امر پسندیده و درست و جزء اهداف انبیاست، لکن بر اساس استعدادها، قابلیتها و استحقاقهایی که وجود دارد، برخی را مستقیم به عدالت میرسانند و به برخی راه را نشان میدهند که امر طبیعی است و در همه حوزههای بشری نیز همینگونه است.
🔹 وقتی هدف امام حسین علیه الصلات و السلام این بود: توحید و عدالت؛ یعنی کار نبوی و پیامبرانه کردن، بنابراین نهضت امام حسین علیه الصلات و السلام و تمام سخنان آن حضرت از آغاز نهضت که از مدینه حرکت کردند تا زمانی که به شهادت رسیدند، بر اساس این دو معیار باید سنجیده و تفسیر شود. اگر بر اساس این دو معیار تفسیر شد، تحریف نیست و اگر این دو معیار نادیده گرفته شد، تحریف است.
🔊 صوت و 📹 فیلم در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
04-05.mp3
2.18M
🔊 #صوت
💠 نهضت امام حسین یک نهضت الهی است به تمام معنا
🗂 گزیده درسهای #تحریفات_عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم
💠 نهضت امام حسین یک نهضت الهی است به تمام معنا
🗂 گزیده درسهای #تحریفات_عاشورا
📝 حسینیه طهور
💠 اشک مقبول مایه آمرزش است، نه مطلق اشک
🗂 گزیده درسهای #تحریفات_عاشورا
🔊 صوت و 📹 فیلم در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
05-01.mp3
1.9M
🔊 #صوت
💠 اشک مقبول مایه آمرزش است، نه مطلق اشک
🗂 گزیده درسهای #تحریفات_عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم
💠 اشک مقبول مایه آمرزش است، نه مطلق اشک
🗂 گزیده درسهای #تحریفات_عاشورا
📝 حسینیه طهور
💠 اشک مقبول مایه آمرزش است، نه مطلق اشک
🗂 گزیده درسهای #تحریفات_عاشورا
🔹 در مورد نهضت امام حسین علیه السلام یکی از تفسیرها و تحلیلهایی که متأسفانه در میان شیعیان رواج دارد، این است که امام حسین علیه الصلات و السلام همراه اهل بیتش قیام کردند و به شهادت رسیدند برای این که کفاره گناهان امت اسلام باشد؛ یک: کفاره گناهان محبان و شیعیانشان. دو: کفاره گناهان غیرشیعیان از جمله کسانی که او را به شهادت رساندند. یعنی در واقع آن کسانی که آمدند امام حسین را به شهادت رساندند، مقدمات یک کار بزرگ و ظهور یکی از تجلیات بی حدّ و اندازه خدای متعال را فراهم کردند.
🔹 آن وقت کسی که چنین اعتقادی داشته باشد، در سال 365 روز انواع و اقسام گناهان انجام میدهد امّا با طیب خاطر و خیال راحت هم در روضهها و مجالس شرکت میکند، اشکی هم میریزد، اعتقادش هم این است ـ که از بس بدون تبیین و تحلیل درست گفته و گفته شده، تقریباً همه ما قبول کردیم ـ که اشکی از چشم روان شد ولو به اندازه بال مگس ـ چنان که در روایات هست ـ همه گناهان بخشیده شده است.
🔹 باز خدا بیامرزد پدر و مادر آن کسانی که گفتند البته حق الناس استثناء است و باید آدم خودش بپردازد؛ حال اگر کسی حق الناس را هم نپرداخت و ادا نکرد، چه اتفاقی میافتد؟ در روز قیامت خدای متعال سر دو راهی قرار دارد که یا این را به خاطر حق الناس به جهنم ببرد یا بهخاطر آن قطره اشک به بهشت ببرد! کدام یکی است؟
🔹 ظواهر دینی را نگاه کنید که در برخی از ادعیه و اوراد است که شکی در استناد و مستند بودن آن نیست و همینها هم سبب شده که بدون تفسیر و بدون تحلیل این گسترش و رواج پیدا کند که امام علیه الصلات و السلام بر حسب نقل میفرماید خدایا تو وقتی مرددی که من جهنم بروم یا بهشت، من مطمئنم که اگر به جهنم بروم دشمنان تو خوشحال میشوند، دوستان تو و اولیای خدا و پیامبر و اهل بیت پیامبر ناراحت میشوند.
🔹 حالا به نظر بنده و شما، خوشحالی خاندان پیامبر برای خدا مهّم است یا ناراحت بودن آنها؟! همین (خوشحال بودن آنها) را متوجه میشوند! یعنی هر کسی هر کاری کرد، آخر خدای متعال شاید دلِ خوشی هم از ما نداشته باشد ولی مانده که پیامبر را ناراحت کند یا نه! کسی که شهادتین بر زبانش جاری است، اگر به جهنم برود پیامبر و امام حسین ناراحت میشود. خوب خدا تاب تحمّل ناراحتی پیامبر را دارد؟ تاب و تحمّل ناراحتی امام حسین و اهل بیت امام حسین را دارد؟ نه، بنابراین هر که هر کاری کرد خیالتان راحت باشد. دقیقاً این اعتقاد مسیحیت است.
🔹 اینکه ما در این زمینه روایات بسیار زیادی داریم که اگر کسی به اندازه بال مگسی اشک بریزد، در این تردید نیست. در این که رضایت اولیای خدا برای خدا از هر امر دیگری مهّمتر است، در اینها تردید نیست. امّا اینکه آیا این آمرزش بی قید و شرط است؟ آمرزش مطلق است؟ در جای دیگری مجموع روایات را خواهم خواند که اگر فرمود اشک بریزید و این اشک ریختن هم قطعاً و قطعاً سبب آمرزش میشود، این مشروط بر این است که اشک بنده و شما را خدا بپذیرد و اگر نپذیرد، در میان حیوانات یا در ضرب المثلها میگویند که اشک تمساح؛ تمساح وقتی که غذا میخورد آب از چشمهایش میپاشد. این هم اشک میریزد، این گریه است؟ نه.
🔹 آن اشکی را خدای متعال ترتیب اثر میدهد و مایه آمرزش و مغفرت قرار میدهد که اشک مقبول باشد، «انما یتقبل الله من المتقین». حال از که میپذیرد و از که نمی پذیرد، شرح آن برای بعد بماند. فعلاً برای نمونه تحریف میخواهم عرض کنم که این یکی از تحریفهایی است که اتفاق افتاده.
کانال طهور
@sharabetahour
📝 نقش نهضت کربلا در وصول به توحید
🔹 استاد محترم در ماه صفر سال 1396 طی 5 جلسه به این موضوع پرداختند. صوت و فیلم این جلسات در #حسینیه_طهور منتشر شده است. اهم مباحث مطرح شده در این سلسله مباحث به شرح زیر است:
این مجموعه در نشانی زیر قابل ملاحظه و دریافت است:
https://b2n.ir/748787
کانال طهور
@sharabetahour
📝 نقش نهضت کربلا در وصول به توحید
🔹 استاد محترم در ماه صفر سال 1396 طی 5 جلسه به این موضوع پرداختند. صوت و فیلم این جلسات در #حسینیه_طهور منتشر شده است. اهم مباحث مطرح شده در این سلسله مباحث به شرح زیر است:
🔹 نقش نهضت کربلا و شهادت امام حسین و یارانش و اسارت اهل بیت علیهم الصلات و السلام در وصول به توحید بیبدیل است.
🔹 آفرینش تمام موجودات در تمام مراتب عالم هستی هدف، غایت و پایان دارد؛ وصول به این هدف برای همه موجودات ضروری است و نرسیدن به هدف محال عقلی و تخلفناپذیر است. البته در وصول به مقصد تفاوتهایی وجود دارد.
🔹 مهمترین حرف در آفرینش، حب ذاتی الهی به تفصیل اسمائش و نیز ضرورت ذاتی است؛ آفرینش از ابهام، اجمال و عدم تعین آغاز میشود و آرام آرام در تنزلات در مراتب فروتر به تفصیل میرسد و در جهان طبیعت اوج جزئیت است ولی در عین حال آفرینش همچنان ادامه دارد؛
🔹 به تعبیر دیگر، هدف از آفرینش تمام موجودات، بازگشت تفصیلی و اعتدالی موجودات به خدای متعال است که اسم دیگر آن رسیدن به مرتبه خلافت الهی است؛ خلافت الهی یعنی تمام اسماء، صفات و کمالات خدای متعال در موجودات اولاً ظهور پیدا کند و ثانیاً ظهور آن اعتدالی باشد و هیچکدام بر دیگری برتری و غلبه نداشته باشد
🔹 حال؛ طرحها و برنامههای خدای متعال برای رسیدن انسان به اعتدال وجودی یا خلافت الهی چیست؟
1ـ بعثت انبیا
2ـ سختیها و مشکلات فردی و جمعی که خواسته و ناخواسته در مسیر زندگی فردی و جمعی ما پیش میآید
3ـ غدیر خم؛ معرفی امام و امامت پس از پیامبر صلی الله علیه و آله
4ـ ظهور امام زمان علیه الصلات و السلام
5ـ نهضت کربلا
🔹 در نهضت کربلا هر دو عنصر توحید وجود دارد؛ عبادت و اجتناب از طاغوت
🔹 کربلا یک طرح و تدبیر همهجانبه است و تمام کارهای مخصوصی که پیامبر، امیرالمؤمنین، امام حسن علیهم السلام انجام داده و تا روز قیامت هر امام و ولی معصومی انجام میدهد، به اضعاف مضاعف و آنگونه که میشود و قابل تحقق است، در نهضت کربلا اتفاق افتاده است
🔹 بهترین صحنهای که خدای متعال در عالم هستی ـ نه فقط در عالم طبیعت ـ لطف خود را صد درصد اظهار کرده، شب و روز عاشوراست
کانال طهور
@sharabetahour
📝 حسینیه طهور
💠 حکومت امام زمان علیه الصلات و السلام متافیزیکی نیست
🗂 گزیده نقش نهضت کربلا در وصول به توحید
🔹 حکومت امام زمان علیه الصلات و السلام متافیزیکی نیست، فیزیکی است و حضرت بر اساس چارچوبهای اینجهانی حکومت میکند، برخلاف حکومت حضرت سلیمان که متافیزیکی بود
🔹 جنگیدن، شهادت، مجاهده و مقاتله انبیا و اولیا، تمام از سر لطف، عنایت و رأفت است تا بلکه یک نفر هدایت شود
🔹 دنیا لطف الهی است، آخرت هم لطف الهی است؛ هر موقع تعارض داشتند، باید عاقلانه انتخاب کنیم
🔊 صوت و 📹 فیلم در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
04-06.mp3
3.91M
🔊 #صوت
💠 حکومت امام زمان علیه الصلات و السلام متافیزیکی نیست
🗂 گزیده نقش نهضت کربلا در وصول به توحید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم
💠 حکومت امام زمان علیه الصلات و السلام متافیزیکی نیست
🗂 گزیده نقش نهضت کربلا در وصول به توحید
📝 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
🔹 استاد گرامی در دهه اول محرم سال 1399 (1442 ه.ق) طی پنج جلسه در جمع عزاداران حسینی در مسجد 14 معصوم ابرسج شاهرود به بیان و بررسی برخی از نکات پیرامون نهضت امام حسین علیه الصلات و السلام پرداختند که کمتر گفته شده است.
🔹 بدترین ویژگی انسان که شرک محض است، خودخواهی، خودشیفتگی و خود را بهتر از دیگران دانستن است؛ حتی اگر در ظاهر هم اینگونه باشد. اگر کسی درباره خود تصور کند از دیگران برتر است، از مصادیق قطعی شرک است. گفتیم انبیا و اولیا آمدند این صفت را از بین ببرند و میبرند؛ یا به اختیار یا به اضطرار. راه آن تعقل، عبادت و فداکاری است.
🔹 صوت این جلسات در #حسینیه_طهور منتشر شده است.
اهم مباحث مطرح شده در این سلسله مباحث به شرح زیر است:
💠 نقش صفات و ملکات در سعادت و شقاوت انسان
💠 خودخواهی و دنیاطلبی، ریشه همه صفات ناپسند انسانی
💠 معجزه فداکاری در وصول به توحید افعالی
💠 شهادت، اوج همهی فضیلتها
💠 شرط عزاداری مقبول
صوت، متن خلاصه این مجموعه در نشانی زیر قابل ملاحظه و دریافت است.
https://b2n.ir/x91007
کانال طهور
@sharabetahour
هدایت شده از طهور
📝 حسینیه طهور
📝 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
🔹 گفتارهای دهه اول محرم 1399 ـ (1442 قمری)
🔹 مسجد 14 معصوم ـ ابرسج شاهرود
✔️ جلسه اول: نقش صفات و ملکات در سعادت و شقاوت انسان
📅 شب ششم محرم 1442 ـ 4/ 6/ 1399
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
هدایت شده از طهور
Moharram1442-01-13990604-Shab06.mp3
8.81M
🔊 #صوت
📝 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
✔️ جلسه اول: نقش صفات و ملکات در سعادت و شقاوت انسان
📅 شب ششم محرم 1442 ـ 4/ 6/ 1399
هدایت شده از طهور
📝 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
🔹 گفتارهای دهه اول محرم 1399 ـ (1442 قمری)
🔹 مسجد 14 معصوم ـ ابرسج شاهرود
💠 جلسه اول: نقش صفات و ملکات در سعادت و شقاوت انسان
📅 شب ششم محرم 1442 ـ 4/ 6/ 1399
به بیان و بررسی برخی از نکات پیرامون نهضت امام حسین علیه الصلات و السلام میپردازیم که کمتر گفته شده است.
مقدمه:
تفاوت انسانها در سه جهت است. البته حیوانات، اجنه و تا اندازهای ملائکه نیز همینگونه هستند که مورد بحث نیست.
1ـ تفاوت در ذات و وجود و به زبان عرفی و تا اندازهای دینی تفاوت در روح آنها
ارواح انسانها با همدیگر متفاوت است ولی یا اطلاعات ما برای شناخت تفاوتهای ذاتی اندک است یا به این خاطر که فی الجمله خارج از حوزه انتخاب و اختیار است، مورد بحث قرار نمیگیرد.
2ـ تفاوت در صفات، مکات نفسانی و اخلاق که مهم است و به آن میپردازیم.
منظور از اخلاق به معنای عرفی نیست، بلکه یعنی صفات و ویژگیهایی که انسانها از طریق اعمال و رفتارهای مکرر و پیدر پی بهدست آوردند. مانند صفت جود، سخاوت، شجاعت، عفت و مانند آن
امهات صفات اخلاقی 4-5 صفت و اصول آن 50-60 اصل است و جزئیات آن، صدها و هزاران است. با توجه به ضیق وقت، کلیاتی را بیان میکنم و به یک مورد جزئی میپردازم.
انسانها با توجه به علم، اشتیاق، تصمیم خود و البته شرایط پیرامونی (یعنی خانواده، اجتماع و شرایط عصری) کارهایی را میپسندند و پیوسته تکرار میکند و انجام میدهند.
عمر دنیا برای همین است که صفات پسندیده را در وجود خود بکاریم، تقویت کنیم، به محصول و میوه برسانیم و شکوفا کنیم. چیزی که در آخرت خواهیم داشت، همین صفات است، نه افعال.
کارهایی که ما انجام میدهیم، عبارت است از مجموعه حرکتها و سکونها که در همین جهان طبیعت خواهد ماند. چون حرکت و سکون از ویژگیهای جهان طبیعت است، از آن خارج نخواهد شد. اما نتیجه این حرکتها که صفات و خُلقهاست، ماندنی است، به وجود و روح ما شکل میدهد و در آیندهی پس از جهان طبیعت ظاهر میشود.
یک عناوین کلی مانند کافر، مشرک، گنهکار و بخیل داریم اما در واقع آدمهای بخیل هر کدام غیر از دیگری است. صفت بخل هر کدام از انسانها با دیگری متفاوت است و در نتیجه محصول و نتیجه آن نیز در آخرت متفاوت است.
یکی از اسرار اینکه در قیامت «یفرّ المرء من اخیه و امه و ابیه و صاحبته و بنیه» (سوره عبس، آیات 34-36)، برادر از برادر و پدر و مادر از فرزند و فرزند از پدر و مادر فرار میکنند، این است که هر عملی که یک شخص انجام میدهد و تکرار میکند، به یک صفتی میانجامد که ویژه همین شخص است که این کار را انجام داده است.
در نتیجه، اگر فرض کنیم در قیامت هر کدام یک صفت بد داریم، یعنی یک خرمن آتش داریم که ویژه خودِ ماست؛ این خرمن آتش را دیگری نمیتواند تحمل کند. البته ما هم نمیتوانیم تحمل کنیم ولی عینِ وجودِ ماست، بنابراین فرار کردن ما از خودمان امکانپذیر نیست، اما از دیگران چه؟
اگر بخواهیم تشبیه کنیم، این گناهان و صفاتی که انسانها کسب میکنند و در قیامت در وجود آنها ظاهر میشود، مثل ویروس کرونا است که سبب شده هر کدام دو متر با هم فاصله بگیریم. چون احتمال سرایت در این اندازه است، اینقدر فاصله گرفتیم و اگر احتمال سرایت در فاصله 10 متری بود، 10 متر فاصله میگرفتیم.
در این 6-7 ماه که از این بیماری گذشته، هیچ پدر و مادر و فرزند و خواهر و برادری همدیگر را بغل نکردند و حتی به همدیگر دست ندادند (آنهایی که روبوسی کردند و دست دادند، بیاحتیاطی کردند، اما کسانی که اهل احتیاط و تعقل هستند و ظرافتهای احکام دین را ملاحظه میکنند، رعایت میکنند)، یعنی احتیاط میکنیم و به هم نزدیک نمیشویم. در قیامت نیز صفت هر کسی، آتش ویژهای دارد.
همچنانکه انوار و رحمت الهی متعدد و متنوع است، عذاب و آتش نیز متعدد و متنوع است. یکی از ذکرهایی که در تعقیبات مشترک میخوانیم، این است که: ای خدایی که بندگانت را به الوان عذاب نمیگیری و عذاب نمیکنی، یعنی عذاب رنگارنگ است.
پس: انسانها از طریق اعمال خود، صفاتی را بهدست میآورند که این صفات هویت آنها آشکار میکند و هم در این دنیا و هم در آخرت با همین صفات هستند، لکن در این دنیا ـ به خلاف آخرت ـ کسی نمیتواند این صفات را ببیند و خودمان هم نمیتوانیم ببینیم، بنابراین آتش و تعفن آن را نمیتوانیم درک کنیم. اما در آخرت چشم، گوش، شامه و زبان تیز است و درک میکند.
نکته دیگر این است که تمام کسانی که سرنوشت آنها به سعادت انجامیده و تمام کسانی که سرنوشت آنها به شقاوت انجامیده، بهخاطر داشتن یکی از همین صفاتِ ثابت پسندیده یا ناپسند اخلاقی است.
یک نمونه را به اشاره نام میبرم. صفتِ حاکم بر شریح قاضی چیست؟ خودشیفتگی، خودپسندی، خود را برتر از دیگران دانستن، برای خود حقی قائل شدن و برای دیگران قائل نشدن. ریشه این صفت حب دنیاست.
هدایت شده از طهور
این آدم از زمان خلیفه دوم قاضی است. یعنی در زمان عمر و عثمان قاضی است. در زمان امیر المؤمنین علیه الصلات و السلام و سپس در زمان معاویه و یزید نیز قاضی هست؛ یعنی نزدیک پنجاه سال. حب دنیا و خودشیفتگی با او چه کرد؟
هفتاد نفر از بزرگان کوفه که از شیعیان بودند برای امام حسین علیه الصلات و السلام نامه نوشتند، که بیا، ما آمادهایم (غیر از 12 هزار نفری که زیر نامهها را امضا کردند). یکی از آن هفتاد نفر شریح قاضی است. اما همین که عبیدالله ابن زیاد وارد شد، اولین کس یا از اولین کسانی که از او حمایت کرد، شریح قاضی است. اولین کسی نیز که در تاریخ ـ نهفقط در کوفه ـ قتل فرزند پیامبرش را واجب دانسته و به آن فتوا داده است، شریح قاضی است. این صفت کار را به اینجا میرساند.
هدایت شده از طهور
📝 حسینیه طهور
📝 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
🔹 گفتارهای دهه اول محرم 1399 ـ (1442 قمری)
🔹 مسجد 14 معصوم ـ ابرسج شاهرود
✔️ جلسه دوم: خودخواهی و دنیاطلبی، ریشه همه صفات ناپسند انسانی
📅 شب هفتم محرم 1442 ـ 1399/6/5
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
هدایت شده از طهور
Moharram1442-02-13990605-Shab07.mp3
13.2M
🔊 #صوت
📝 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
✔️ جلسه دوم: خودخواهی و دنیاطلبی، ریشه همه صفات ناپسند انسانی
📅 شب هفتم محرم 1442 ـ 1399/6/5
هدایت شده از طهور
📝 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
🔹 گفتارهای دهه اول محرم 1399 ـ (1442 قمری)
🔹 مسجد 14 معصوم ـ ابرسج شاهرود
💠 جلسه دوم: خودخواهی و دنیاطلبی، ریشه همه صفات ناپسند انسانی
📅 شب هفتم محرم 1442 ـ 5 شهریور 1399
خلاصه جلسه گذشته:
گفته شد که اولاً هویت انسانها را صفات روحی و نفسانی آنها تشکیل میدهد و در عوالم بعد از دنیا، با آن صفات ظاهر و حاضر میشوند.
ثانیاً صفات رذیله، عین تعفن، آتش و عذاب است، نه اینکه عذاب چیزی باشد که بهخاطر این صفات بر کسی نازل شود. خُلقِ پَست خودْ آتش است.
ثالثاً، این صفات با هم متفاوتند و نیز هر کدام در افراد مختلف با هم متفاوتند. بنابراین مثلاً خُلق دروغگویی در این انسان یک ویژگی دارد و در انسان دیگر ویژگی دیگر. همچنانکه وجود و ارواح موجودات متفاوت از هم است، صفات و افرادِ صفات آنها هم متفاوت است. بنابراین اهل آتش هم از هم گریزانند.
1ـ گفته شد که ریشه همه صفات پست و رذیله، حب دنیا یا حب نفس و خودخواهی و خودشیفتگی است. در این جلسه میخواهیم بگوییم بهخاطر لطف و رحمت بیاندازه خدای متعال به بندگانش، صفات پست و رذایل باید از بین برود و از بین خواهد رفت؛ یا به سهولت و راحتی و یا به صعوبت و سختی.
همچنانکه اگر کسی در دنیا مریض شود، بزرگتر و صاحبش، او را نزد پزشک میبرد، داروی تلخ به او میدهد و او را جراحی میکند، در آخرت هم صاحب و رحمت و رحمانی بهتر از خدا نه وجود دارد و نه امکان دارد وجود داشته باشد، بنابراین خدای متعال قطعاً و یقیناً تمام کسانی که بیمار روحی باشند یعنی یکی از صفات ناپسند در وجود او تحقق داشته باشد را به بیمارستان خواهد برد. نزدیکترین درمانگاه قبر است، سپس عالم برزخ و بعد از آن جهنم است. تمام جاهایی که خواندیم و شنیدیم که خدا بندگانش را عذاب میکند، در واقع مداوا میکند.
2ـ همه انبیا، اولیا و عالمان ربانی بدون استثناء برای از بین بردن منیت، خودشیفتگی و از خود راضی بودن آمدهاند. اگرچه در آیات قرآن میخوانیم که آمدهاند هدایت کنند یا عدالت ایجاد کنند و مانند آن، یعنی ظواهر سخنان با هم تفاوت دارد، اما چون ریشه ظلم، خودخواهی است، برای اینکه ظلم از بین برود، باید خودخواهی انسانها از بین برود. ریشه گناهان دیگر مانند خوردن مال دیگران، دزدی، اختلاس و ...، حب نفس و خودخواهی است و برای اینکه آنها از بین برود، باید خودخواهی از بین برود. انبیا آمدهاند که خودخواهی را در جهان طبیعت از بین ببرند و انسانها به درجهای برسند که هرگز خود و نظر خود را بهتر و برتر از دیگران ندانند.
به تعبیر دیگر، اگرچه خاتم الانبیا و خاتم الاولیا هست، اما خاتم العلما معنا ندارد، یعنی هرکسی در هر درجهای از علم، فهم و درک قرار داشته باشد، باید بداند و احتمال بدهد بلکه به نحو یقین اطمینان داشته باشد که قطعاً همین حالا بهتر از او وجود دارد و در آینده هم حتماً بهتر از او وجود خواهد داشت و الا دچار منیّت است. اینکه کسی بر اساس نظریه خود وظایف و تکالیفی دارد، در جای خود درست است و حساب آن جداست.
پس انبیا آمدهاند منیت و حب نفس که ریشه همه گرفتاریهای آدم است را از بین ببرند، هرچه شد، شد و هرچه نشد، خدای متعال توسط ملائکه عماله آن را از بین خواهد برد. اگر در اینجا از طریق موعظه و نصیحت مداوا نشدیم، در جای دیگر از طریق مشت و مال بهوسیله ملائکه عماله حتماً و قطعاً اصلاح خواهیم شد. نهفقط شیعیان و مسلمانان، بلکه موحدان هم اصلاح خواهند شد. جمعی بهنام کفار، منافقین و مستکبرین نیز در بیمارستان اصلی خدای متعال (جهنم) اصلاح خواهند شد.
3ـ راه اصلاح در جهان طبیعت چیست؟ البته همه تعالیم الهی برای اصلاح است؛ نماز، روزه، خدمت به بندگان خدا، پرهیز از شرور و ... همه اینها راه اصلاح شدن و نجات یافتن و شفا یافتن از بیماری خودخواهی است. اما اصل و اساس و ریشه همه راهها و داروها، عبارت است از یک: عقل، تعقل، اندیشهورزی، فکر کردن و سطحینگر نبودن و دوم: عبادت؛ یعنی پیوسته به خود بگوییم من بنده ضعیفِ ذلیلِ حقیرِ مسکینِ مستکینِ مستجیر هستم.
عبادت یعنی پیوسته به خود تذکر بدهیم که من بنده حقیر خدا بیش نیستم. درشتترین نمونه عبادت، فداکاری است که در آینده به آن خواهیم پرداخت.
اما تعقل، یعنی اهل اندیشه بودن، نقصهای خود را دیدن و به خود تذکر دادن.
4ـ یک نمونه تاریخی عرض کنم که اگر تعقل و عبودیت نباشد، چه میشود. شخصی از بزرگان شیعه در زمان امیرالمؤمنین و پس از آن بهنام سلیمان بن صرد خزاعی است. در زمانی که مردم برای برداشتن عثمان از حکومت و رأی دادن به امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام آمدند، او جزء سران شیعه است و جمع زیادی هم از او پیروی میکنند و پیداست که نقش بسیار بزرگی دارد. او یکی از کسانی است که در به خلافت رسیدن امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام در سال 35 هجری نقش قابل توجه دارد.
هدایت شده از طهور
زمانی که طلحه و زیبر جنگ جمل را به راه انداختند، او خود را کنار کشید. در جنگ صفین یکی از سران سپاه امیرالمؤمنین و فرمانده پیاده نظام است، یعنی نفر دوم پس از مالک اشتر است. همینکه اهل شام خدعه کردند و ماجرای حکمیت پیش آمد و شمشیر شیعیان بهجای اینکه به طرف معاویه برود، روی سر امیرالمؤمنین آمد که حکمیت را قبول کن و حضرت بهناچار پذیرفت. سلیمان کجاست؟ گفت امیرالمؤمنین اشتباه کرد که حکمیت را پذیرفت.
در زمان امامت امام حسن مجتبی علیه الصلات و السلام جزء اولین نفراتی است که در سپاه امام آمد و جمع زیادی را هم به همراه خود آورد. اما همینکه امام مجبور به صلح شد، باز سلیمان اوقات تلخی میکند و صلح امام را قبول ندارد.
وقتی مسلم علیه الصلات و السلام به نمایندگی از امام حسین صلوات الله و سلامه علیه به کوفه آمد، در یک شرایطی دستور جهاد داد. سلیمان گفت مسلم فقیه است و من هم فقیه هستم. تجربه و اطلاعات من از مسلم بیشتر است و بنابراین جهاد جایز نیست. صبر کنیم وقتی امام حسین علیه السلام به کوفه آمد و دستور جهاد داد، اقدام میکنیم. طبعاً دیدیم که تا آن زمان عبیدالله همهجا را گرفت. بنابراین او جزء اولین کسانی است که به امام حسین علیه الصلات و السلام نامه نوشته که بیا، ما آمادهایم و جزء اولین کسانی هست که از مسلم جدا شد.
در نهضت عاشورا، وقتی عبیدالله به کوفه آمد، دوازده هزار نفر از شیعیان را زندانی کرد. سلیمان جزء این افراد نیست و در کربلا هم نیست. باز دوباره او غایب است. این از شگفتیهاست. نه اینکه ما از او بهتریم، بلکه شاید اگر شرایط فراهم بشود، همه مثل هم هستیم. کسانی که راه را بفهمند و تا آخر بر بیعت خود باقی بمانند، انگشتشمار هستند.
پس از نهضت عاشورا [و شهادت امام حسین علیه السلام] گریه و زاری کردند که این چه کاری بود که ما کردیم! نماینده امام حسین علیه السلام به اینجا آمد و ما او را یاری نکردیم! امام تا 60 کیلومتری ما آمده و ما کمک نکردیم! اشک ریختند و آه و زاری و توبه کردند. بهخاطر توبه آخری که به عنوان فرمانده توابین کرد، محترم است و ان شاء الله که توبه آنها هم قبول هست. جمع زیادی را همراه خود کرد و گفتند که میخواهیم جبران کنیم.
باز ملاحظه بفرمایید! هنگام جبران کردن، قاتلان امام حسین علیه الصلات و السلام در کوفه هستند ولی اینها با کوفه کار ندارند. حتی با یک نفر از قاتلان امام حسین علیه السلام که در کوفه هستند برخورد نکردند و گفتند ما میخواهیم به جنگ یزید و سپاه شام برویم.
در تاریخ نقل شده که گفتند اگر ما در کوفه با قاتلان امام حسین علیه الصلات و السلام درگیر شویم، دعوای قبیلهای میشود و ما و نسل ما میخواهیم در کوفه زندگی کنیم. بنابراین کوفه را رها کردند و به جنگ سپاه عبیدالله زیاد رفتند و چهار هزار نفر از شیعیان تواب را در عرض چند ساعت دم تیغ عبیدالله و لشکر شام داد و خلاص!
کجای کار این شخص اشکال دارد؟ اگر اهل تعقل بود، باید میگفت ما امام حسین علیه الصلات و السلام را امام میدانیم و مسلم هم نماینده امام است و سند هم دارد. سخن گفتن در مقابل نماینده امام حسین علیه السلام، گویی سخن گفتن در مقابل امام است. گوش نکردن به حرف نماینده امام حسین علیه السلام با گوش نکردن به حرف امام فرقی ندارد.
ثانیاً؛ گفت من هم عالم هستم و مسلم هم عالم است و چه کسی گفته او بر من برتری دارد؟! اینجا جای مقایسه کردن نبود.
بنابراین اساس و ریشه همه صفات ناپسند انسانی که هویت انسان را تشکیل میدهد، حب به نفس و دنیاست؛ خودخواهی و دنیاطلبی.
دوم اینکه، انبیا و اولیا و تعالیم آسمانی آمدند که این را از بین ببرند. هرکه در دنیا این صفت را از بین نبرد، در آخرت آن را به سختی اصلاح میکنند.
سوم اینکه، راه از بین بردن این صفات، تعقل و عبودیت است.
هدایت شده از طهور
📝 حسینیه طهور
📝 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
🔹 گفتارهای دهه اول محرم 1399 ـ (1442 قمری)
🔹 مسجد 14 معصوم ـ ابرسج شاهرود
💠 جلسه سوم: معجزه فداکاری در وصول به توحید افعالی
📅 شب هشتم محرم 1442 ـ 1399/6/6
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
هدایت شده از طهور
Moharram1442-03-13990606-Shab08.mp3
9.6M
🔊 #صوت
📝 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
💠 جلسه سوم: معجزه فداکاری در وصول به توحید افعالی
📅 شب هشتم محرم 1442 ـ 1399/6/6
هدایت شده از طهور
معمولاً اینگونه است که ما نیازهای زندگی خود را تأمین میکنیم، اضافه بر آن، بخشی را برای آینده و نسلهای بعد نگه میداریم و یک مقدار اندکی را هم به فقرا میدهیم. اما اولین قدم فداکاریِ فداکار این است که وقتی میبیند جمعی از مردم نیازمند هستند و نانآور ندارند یا بیمار هستند و توانایی تأمین داروی خود را ندارند، به دیگران میبخشند، در عین حال که خودشان احتیاج دارند. «وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ». (حشر، 9)
اگر این کار از ما برآمد، یک قدم را با پای خود با سهولت و راحتی رفتیم، اگر نشد کشان کشان خواهند برد. کشان کشان بردن یعنی کرونا، گرفتاری، ورشکستگی، مریضی، فرزند ناصالح، همسری که آزار و اذیت میکند. اینها الطاف الهی است که باطن آن خیر و رحمت و عنایت است برای ماها که با قدم خود قدم بر نمیداریم و پیش نمیرویم. کیست که با پای خود برود؟ اکثریت انسانها اینگونه هستند که اگر مریض نشوند، به یاد خدا نمیافتند.
پس این قدم اول فداکاری است و قدمهای کوچکتر هم دارد. فداکاری یعنی اینکه اگر میبینی کسی نمیتواند بار خود را ببرد، بار خود را به گردن دیگران نینداز، بار دیگران را به دوش بکش.