eitaa logo
طهور
518 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
316 ویدیو
6 فایل
پایگاه اطلاع رسانی طهور؛ نشر آثار حجت الاسلام و المسلمین استاد دكتر سيدمرتضی حسينی شاهرودی نشانی: tahour.ir ایتا | سروش | بله @sharabetahour آپارات: tahourap
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 رضای خدای متعال علت است 🗂 گزیده درس‌های شرح خطبه پارسایان ـ درس 113 🔹 اقسام رضایت: قسمی است که رضای عرفی است و بر اساس حق و تکلیف است. قسم دوم که رضای حقیقی است، ارتباطی با آن ندارد مانند رضای خدا از بنده‌اش 🔹 هیچ وصف و فعلی از اوصاف و افعال خدای متعال معلول هیچ امری از امور عالم امکان نیست. 🔹 هیچ امر موجودی معدوم نمی‌شود و از بین نمی‌رود 🔹 رضای خدای متعال علت است، یعنی چون راضی است، کار ما بهنجار است 🔹 افعال و صفات انسان برآیند و ظهور ذات و وجود انسان و ذات انسان پدیدار و تجلی اسماء و صفات خدای متعال است؛ یا اسماء لطفیه و صفات جمالی یا اسماء قهری و صفات جلالی 🔹 چون رضای خدا علت است، بنابراین بندگي و شکر ابتدايي، امكان‌پذير نيست. 🔹 هیچ فعلی از افعال خدای متعال بازتاب و واکنش افعال دیگران نیست 🔹 اختیار امر بدیهی است و هر سخنی در مقابل امر بدیهی قرار داشته باشد، مغالطه است؛ بفهمیم یا نفهمیم 🔹 اگر بندگان خدا از خدا راضی بودند، این نشان‌دهنده آن است که خدا از آن‌ها راضی است، چون رضای خلق از حق، بازتاب رضای خدا از خلق است، نه بالعکس 🔊 صوت و 📹 فیلم در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
pa113-02.mp3
6.64M
🔊 💠 رضای خدای متعال علت است 🗂 گزیده درس‌های شرح خطبه پارسایان ـ درس 113
🔊 [قطعه صوتي] 🔹 اسرار نام فاطمه (سلام الله عليها) 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
asrarnamefatemeh[Tahour.ir].mp3
1.4M
🔊 [قطعه صوتي] 🔹 اسرار نام فاطمه (سلام الله عليها) 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔹 توضیح: اولاً، این سماء، سماء ذات یا تالی تلو ذات است، بنابراین مقدم بر سماوات و اهل سماوات است. ثانیاً، خود این سماء، تجلی نور عظمت خدای متعال است و حضرت زهر سلام الله علیها خود آن نور یا نوری از انوار اوست که به‌وساطت آن نور، سماء ذات متجلی می‌شود و به وساطت سماء ذات سماوات آفریده می‌شود و به وساطت سماوات، اهل آن که ملائکه هستند، پدید می‌آیند. کانال طهور @sharabetahour
💠 جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در عالم هستی و تعینات حق تعالی با استمداد از نام زهرا 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 با توجه به روایات متعدد درباره شأن و مقام حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) و مبانی و اصول عقلی و عرفانی، گمان بنده بر آن است که اولاً، باطن جمال و جلال مطلق حق تعالی و ثانیاً، باطن رحمت رحمانی و رحیمی خدای متعال به‌طور مطلق حضرت فاطمه سلام الله علیها است؛ به‌گونه‌ای که همه‌ی عقول و ملائکه و وسایط فیض خدای متعال در سیر نزول و آفرینش عالم هستی و تعینات وجودی، وجهی یا وجوهی و ظهورات رحمت رحمانی آن حضرت است و همه‌ی انبیاء و اولیاء و عالمان ربانی و همه‌ی وسایط رحمت حق تعالی در سیر صعود، از مظاهر و وجوه و تعینات رحمت رحیمی آن حضرت است. 🔹 هر یک از نکات چهارگانه را شرحی باید که به‌خواست خدای متعال در جای خود گفته خواهد شد. آن‌چه این‌جا مورد نظر است، توضیحی درباره نکته سوم است، یعنی تمامیت حضرت فاطمه صلوات الله علیها در ظهور و تجلی رحمت رحمانی و آفرینش خلق اول و آخر و آفرینش همه‌ی خلق و تعینات ذاتی و وصفی و اسمی و فعلی حق تعالی از طریق و به‌وساطت آن حضرت. به تعبیر دیگر، آفرینش عالم هستی و تعینات وجودی خدای متعال از باب و بیت آن حضرت می‌گذرد. 🔹 نام زهرا به نکته نخست اشاره دارد، یعنی به این‌که همه‌ی خلق بی‌واسطه و باواسطه از نور وجود آن حضرت پدید آمده‌اند، و نام فاطمه به نکته‌ی دوم اشاره دارد، یعنی به این‌که همه‌ی خلقی که از رحمت رحیمی و نعمت جمال ابدی او برخوردارند نیز با واسطه یا بی‌واسطه از باب و بیت آن ‌حضرت به آن مقام خواهند رسید. 🔹 روایات متعددی در مورد نکته سوم وجود دارد که به یکی از آن‌ها اشاره می‌شود: 🔹 عَن جابِر عَن أبي عبداللَّه علیه السلام قالَ قُلتُ لِمَ سُمِّيَت فَاطِمَةُ الزَّهرَاءُ زَهرَاءَ فَقَالَ لأنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِن نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشرَقَت أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرضَ بِنُورِهَا وَ غَشِيَت أَبصَارَ الملائِكَةِ وَ خَرَّتِ المَلائِكَةُ لِلَّهِ سَاجِدِينَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ فَأَوحَى اللَّهُ إِلَيهِم هَذَا نُورٌ مِن نُورِي وَ أَسكَنتُهُ فِي سَمَائِي خَلَقتُهُ مِن عَظَمَتِي أُخرِجُهُ مِن صُلبِ نَبِيٍّ مِن أَنبِيَائِي أُفَضِّلُّهُ عَلَى جَمِيعِ الأَنبِيَاءِ وَ أُخرِجُ مِن ذَلِكَ النُّورِ أَئِمَّةً يَقُومُونَ بِأَمرِي يَهدُونَ إِلَى حَقِّي وَ أَجعَلُهُم خُلَفَائِي فِي أَرضِي بَعدَ انقِضَاءِ وَحيِي (بحارالأنوار، 43، 12، به نقل از علل الشرائع) 🔹 جابر می‌گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم چرا فاطمه زهرا (صلوات الله و سلامه علیها)، زهرا نامیده شد. آن حضرت فرمود: چون خدای متعال او را از نور عظمت خویش آفرید. آن‌گاه که نور عضمت خدای متعال در وجه فاطمی درخشید، به‌واسطه درخشش او، آسمان‌ها و زمین ظاهر و متجلی شد و چشمان ملائکه خیره و مبهوت و مدهوش گشت و ملائک برای خدای به سجده افتادند و گفتند پروردگار و سرور ما، این نور چیست و کیست؟ خدای متعال از طریق وحی فرمود: این نور از نور من است و او را در آسمان خویش جای دادم، او را از صلب یک از پیامبرانم که بر همه پیامبران برتری دارد، در زمین آشکار خواهم ساخت و از همین نور است که امامان قائم به امرم را ظاهر خواهم ساخت. 🔹 این فراز از حدیث شریف که فرمود: «فَلَمَّا أَشرَقَت أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرضَ بِنُورِهَا وَ غَشِيَت أَبصَارَ المَلائِكَةِ وَ خَرَّتِ المَلائِكَةُ لِلَّهِ سَاجِدِينَ»، نشان می‌دهد غشوه ملائکه و سجده آنان برای خدای متعال در مرتبه متأخر از تجلی حضرت زهرا سلام الله علیها است. به این معنی نیست که ملائکه وجود و حضور داشتند و با آفرینش آن حضرت، دچار غشوه شدند و به سجده افتادند، زیرا ملائکه‌ اهل آسمانند و سجده، عملی آسمانی و ملکوتی است و چون وجود و ظهور آسمان، فرع ظهور و اشراق آن حضرت است، وجود و آفرینش موجودات آسمانی که فرع وجود آسمان است، با واسطه، فرع وجود آن حضرت است. گویی زبان روایت این است که با ظهور و اشراق حضرت زهرا و به سبب تجلی و شکفتن آن حضرت است که زمین و آسمان پدید آمد و به تبع آسمان و زمین، اهل آن پدید آمد و به تبع اهل زمین و آسمان، سجده و عبادت متعین پیدا شد. 🔹 این فراز از حدیث شریف «هَذَا نُورٌ مِن نُورِي وَ أَسكَنتُهُ فِي سَمَائِي خَلَقتُهُ مِن عَظَمَتِي» نیز تأییدی است بر آن‌چه گفته شد. 🔹 معنی این فراز این نیست که آسمان، پیش از آن حضرت آفریده شده و آن حضرت در آسمان قرار گرفته است و در نتیجه، آسمان متقدم بر آن حضرت است و متقدم، فعل و آفریده متأخر نیست. میان سمائی و السماء و السماوات تفاوت است؛ مانند تفاوت میان جنتی و جنات، لقائی و لقاء الله و غیره.
Fatemieh02[Tahour.ir].mp3
698.5K
🔊 [قطعه صوتي] 🔹 فاطمه (سلام الله عليها)؛ طاهره مطهره 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
💠 مراتب قرب و اشتداد وجودی در زیارت امام 🗂 درآمدی بر زیارت با گذری بر زیارت امین الله 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
02 درآمدی به زیارت.mp3
5.21M
🔊 💠 مراتب قرب و اشتداد وجودی در زیارت امام 🗂 درآمدی بر زیارت با گذری بر زیارت امین الله 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
💠 مراتب قرب و اشتداد وجودی در زیارت امام 🗂 درآمدی بر زیارت با گذری بر زیارت امین الله 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 معرفت به خدای متعال و اسماء، صفات و خلق او و همچنین تقرب به خدای متعال ذومراتب است. 🔹 بنابراین هرکسی که قدم در مسیر کسب معرفت یا دست‌یابی به قرب الهی می‌گذارد، درجاتی از معرفت را پیش‌تر به‌دست آورده. بدون معرفت قبلی هیچ‌کس به جایی نمی‌رسد؛ چنان‌که بدون تقرب قبلی هیچ‌کس به هیچ مرتبه دیگری از قرب نمی‌رسد. نعمت‌های خدای متعال هم همین‌گونه است. 🔹 بنابراین هرکسی که به سمت ائمه علیهم الصلات و السلام و بالاتر از آن حضرات، خودِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم توجه می‌کند، خودِ این توجه یک نوع تقرب بالفعل و به تعبیر دیگر، نتیجه قرب بالفعل پیشین است. 🔹 این تمامیت کمال و قرب به خدای متعال جایی نیست که تمام بشود و بگویند که مثلاً شما کامل و فارغ التحصیل شدید 🔹 از همان جایی که پا در مسیر گذاشتیم، تنعّم به نعمت‌های الهی و التذاذ به لذت‌ها و سرور به کمالات یا لقای خدای متعال شروع شده. چون نه‌فقط ذات خدای متعال بلکه اسماء و صفات بلکه خلق خدای متعال بلکه شؤون خلقی خدای متعال نامتناهی است و از جمیع جهات نامتناهی است. 🔹 بنابراین ضمن آن‌که در اولین قدم که می‌آمدیم، ما ملاّ و متقرب بودیم که در درگاه خدای متعال آمدیم، اما پیوسته بر علم و معرفت و تقرب‌مان افزوده می‌شود و این هیچ‌گاه به جایی نمی‌رسد که متوقف شود. 🔹 نعمت‌های الهی هم همین‌طور است. همان‌گونه که قربی که انسان پس از سلوک به‌دست می‌آورد، پیداست که اتم و اقوای از قرب قبل از سلوک است، نعمتی را هم که انسان بعد از ریاضت، مجاهدت و اتیان اوامر الهی و انتهاء از نهی و مناهی الهی به‌دست می‌آورد، بیشتر، تمام‌تر و کامل‌تر از آن چیزی است که قبل به‌دست آورده. 🔹 بنابراین مؤمن پیش از آن‌که شروع به حرکت و سلوک به‌سوی خدای متعال کند و معرفت به اسماء و صفات خدای متعال پیدا کند، بر سفره لطف الهی نشسته است؛ قبل از آن غرق در نعمت‌های الهی است، لکن خودش هم نمی‌داند. 🔹 هم استغراق در نعمت‌های الهی پیوسته افزوده می‌شود، هم ظهور و انکشاف آن‌ها برای نفس افزوده می‌شود؛ از طریق همان معرفتی که در راهش تلاش می‌کنیم و به‌دست می‌آوریم، از طریق همان اخلاق و اعمال، اذکار، اقوال و مانند آن که به‌دست آوردیم. 🔹 بنابراین مثلاً کسی که به زیارت امام معصوم علیه الصلات و السلام مشرف می‌شود، در همان لحظه اول و پیش از آن‌که اقدام به زیارت کند، چه زیارتش زبانی باشد، چه نفسی، قلبی و بالاتر از آن باشد، قبل از زیارتش کمالی به‌دست آورده که به‌سوی زیارت آمده. قبل از زیارتش لذت همراهی با اهل بیت پیامبر علیهم الصلات و السلام را فهمیده که قصد زیارت کرده. این قصدش و تحققش یعنی اشتداد آن چیزی که به‌دست آورده. 🔹 بنابراین مراتب قرب پیوسته افزایش پیدا می‌کند، هر مرتبه‌ای از مراتب قبل از خودش کامل‌تر و تام‌تر است، اما به این معنا نیست که مراتب قبلی چیزی نبوده؛ لکن سفره ما گسترش پیدا کرده و عمیق‌تر، شدیدتر، تام‌تر و لذیذتر شده و در واقع در سفره تغییر ایجاد نشده است، در نفس ما تغییر ایجاد شده و پیوسته حوزه انتخاب و سرور و بهجت یا ابتهاج ما افزوده می‌شود. 🔹 همه زیارت‌ها همین‌گونه است، چه ظاهر آن چنین حکایت و دلالتی داشته باشد، چه نداشته باشد. 🔹 همنشین شدن با انبیا و اولیا مخصوصاً اهل بیت پیامبر علیهم الصلات و السلام پیوسته سبب ارتقاء وجودی زائر می‌شود. چون سبب ارتقای زائر می‌شود، بنابراین هر آن نسبت به قبلی کامل‌تر است، هر آن سهمش و نعمت‌هایی که برخوردار می‌شود بیشتر است، لکن این‌که الان بیشتر است، دو معنا دارد. یک معنا این است که سفره را بزرگ‌تر می‌کنند. معنای دیگر این است که سفره از اول هم بزرگ بود، ما رشد می‌کنیم و بزرگ‌تر می‌شویم که سفره بزرگ‌تر را می‌فهمیم. به یک معنا سفره را می‌گسترانند، به معنای دیگر، سفره گسترده بود ولی نفس ما گسترده نبود. 🔹 آن‌چه در زیارت خیلی مهم است این است که توجه داشته باشیم که امام علیه الصلات و السلام حاضر است. 🔹 این خیلی مهم است که زیارت ما این‌گونه باشد، یعنی امام علیه الصلات و السلام را حقیقتاً حاضر بدانیم و ما خود را در محضر او بدانیم و بدانیم که او به ما اشراف و احاطه کامل دارد. نه‌فقط به ظاهر ما احاطه دارد که چگونه راه می‌رویم، چگونه صحبت می‌کنیم، به که نگاه می‌کنیم، بلکه بر منویات و تصورات و تصدیقات و تصمیم‌های ما و آن‌چه در ذهن ما می‌گذرد اشراف دارد. 🔹 به این توجه داشته باشیم. این رکن زیارت است. این شرط تحقق زیارت است. البته ممکن است خیلی از زیارت‌ها هم این‌گونه نباشد و مقدمه‌ای باشد ان شاء الله که یا به این بینجامد که ادراک حضور است، یا اگر نینجامد، انسان را خیلی ارتقا می‌دهد به‌گونه‌ای که شایستگی زیارت حقیقی را پیدا کند.
🔹 بنابراین رکن زیارت آن است که امام حاضر را زیارت کنیم و در محضر امام حاضر نشست و برخاست و رفت و آمد کنیم. حال این‌که وارد حرم بشویم یا نشویم؟ وارد شهر مشهد بشویم یا نشویم؟ این‌ها را دیگر انسان باید بر اساس اولویت‌هایی که با عقل خود، با شرع و مشورت دیگران که اطلاع آن‌ها بیشتر است، معین کند. 🔹 این چیزهایی که گفته می‌شود که مثلاً پول‌ها را به جیب عرب‌ها نریزید و به فقرا بدهید، این کلمه حقی است که اراده باطل می‌کنند و الا این‌که فقرا باید سیر بشوند، سیر شدن فقرا در حد توان هر کسی، این واجب و از اوجب واجبات است. یعنی این‌طور نیست که صدقه دادن و کمک کردن به فقرا یک مستحب باشد و زیارت امام حسین علیه السلام مستحب دیگری باشد و این دو مستحب با همدیگر تلاقی داشته باشند، سپس بگویند کدام اولی است و کدام نیست. اطعام و سیر کردن فقیر واجب است. فقیر نباید شب گرسنه بخوابد، منتهی چون در توان ما نیست، برای ما مستحب می‌شود. یعنی اگر بیشتر کار کنیم تا این‌که بتوانیم قدری هم به فقرا کمک کنیم، این مستحب می‌شود، اما اگر توانش را داشته باشیم، واجب می‌شود. 🔹 بنابراین اولویت‌ها خیلی مهم است. اگر واقعاً لازم است که انسان به سفری برود، اولی آن است که بهترین سفرها زیارت است. 🔹 پس آن‌چه که اهمیت دارد و آن‌چه که اصل و اساس و خیمه زیارت است، ادراک و احساس حضور امام معصوم علیه الصلات و السلام و مطابق با حضور او رفتار کردن است. اما تعداد آن که یکی یا دو تا یا کمتر و بیشتر باشد، مخصوصاً که راه هم گذاشتند و فرمود که هر روز زیارت کنید! چگونه من هر روز زیارت کنم؟ فرمودند سه بار بگویید «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، این می‌شود زیارت. 🔹 این‌که می‌گوییم «صلی الله علیک سیدی و مولای یا اباعبدالله»، یعنی این‌که به‌یاد او هستیم و او را حاضر می‌دانیم، ما خود را ذاکر او و متوجه به او می‌دانیم. این زیارت است. 🔹 ما وقتی از این‌جا به کربلا می‌رویم، قصدمان چیست؟ قصدمان این است که بگوییم بنده تو و غلام تو هستیم و از راه دور خدمتتان آمدیم. لکن این نباید بهانه شود که از همان راه دور همیشه سلاممان را بدهیم. سلام از راه دور جای خود را دارد و سلام از نزدیک جای خود، ولی اولویت‌ها باید رعایت شود. کانال طهور @sharabetahour
💠 دعای خلق، زمینه پدید آوردن توانایی بهره‌مندی از نور الهی 🗂 گزیده درس‌های شرح خطبه پارسایان ـ درس 113 🔹 فعل و صفت خدا معلول نیست؛ عبادت ما نشان‌دهنده آن است که لطف او پیشتر سرازیر شده بود 🔹 آن‌چه خدا انجام می‌دهد، پیوسته از ازل تا ابد جاری است و منقطع نمی‌شود، مانند خورشیدی که می‌تابد، لکن ما توانایی بهره‌مندی از این نور را نداریم؛ دعا کردن ما برای پدید آوردن این توانایی در ماست. 🔹 یکی از معانی امانت این است که هیچ‌کس تاب تحمل آن را ندارد و تنها انسان است که آن را می‌پذیرد 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
pa113-03.mp3
2.26M
🔊 💠 دعای خلق، زمینه پدید آوردن توانایی بهره‌مندی از نور الهی 🗂 گزیده درس‌های شرح خطبه پارسایان ـ درس 113
💠 این الرجبیون 🗂 پرونده ویژه ماه رجب در پایگاه طهور به نشانی زیر: https://b2n.ir/k99412
🔊 💠 ماه رجب، ماه تمرين بندگي ـ بخش اول 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت 🔹 گزیده شرح ، درس 69 🔊 صوت و 🗂 متن در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
[Tahour.ir]_rajab01.mp3
5.74M
🔊 💠 ماه رجب، ماه تمرين بندگي ـ بخش اول 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت 🔹 گزیده شرح ، درس 69
💠 ماه رجب، ماه تمرين بندگي ـ بخش اول 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت 🔹 گزیده شرح ، درس 69 🔹 شفاعتی که شامل شیعیان و محبان خاندان پیامبر می‌شود، عبارت است از نجات دادن شیعیان و محبان از عالم جبروت و گذر دادن آن‌ها از این عالم و رساندن و الحاق آن‌ها به عالم توحید و وحدت صرف. 🔹 پس خودمان را آماده کنیم؛ ظاهر کار که درست شده. الحمد لله به لطف الهی امت پیامبر شده‌ایم. به لطف الهی و کرم آن خاندان صاحب کرم، از محبان خاندان پیامبر هم شده‌ایم. با یکی به ملکوت رسیده‌ایم و با دیگری به جبروت. اگر نرسیده‌ایم، معلوم می‌شود که یا امت نیستیم یا شیعه نیستیم. استعداد و قابلیت قریب به فعل را با امت شدن، شیعه شدن یا محب شدن به دست آورده‌ایم یا شامل حال‌مان شده است. این استعداد و قوه قریب به فعل را باید به فعلیت برسانیم و اگر به فعلیت رساندیم، استعداد و شایستگی شفاعت خاندان پیامبر را پیدا خواهیم کرد که مربوط به بعد از تولد دوم است، نه حتی تولد دوم که ملکوت است و اگر نه، باید منتظر باشیم که قومی، خویشی، آشنایی، صالحی، مؤمنی، عالمی یا شهیدی دست ما را بگیرد و از جهان طبیعت نجات دهد. 🔹 اگر این‌گونه شد، نشان‌دهنده این است که ولو ممکن است بنده خوب، موحد و آدم حسابی باشیم، ولی نه از امت حبیب به حساب می‌آییم و نه از شیعه امیر صلوات الله و سلامه علیه. 🔹 سه ماه رجب، شعبان و رمضان ماه‌هایی است که می‌توان این قابلیت قریب به فعل را یا اقرب به فعل ساخت، یا به فعلیت رساند؛ ماه بندگی یا دست‌یابی به بندگی، ماه محبت یا دست‌یابی به محبت و ولایت و بالاخره ماه توحید. 🔹 اگر کسانی توانستند در ماه رجب تمرین بندگی کنند، می‌توانند در زمره بندگان و در مجلس و محفل بندگان حقیقی وارد شوند که اینان محبانند. اهل محبت از طریق تمرین و ممارست در بندگی اهل محبت شده‌اند، اگرچه قطع نظر از بندگی ممکن بود و ممکن است محبت داشته باشند، ولی اهل محبت بودن غیر از محب است. اهل محبت و اهل ولایت کسانی هستند که در وجودشان و در تعلقات، حیثیت‌ها و جنبه‌های وجودی‌شان جز محبت پیدا نمی‌شود. برای همین است که برخی از بزرگان می‌فرمودند که «محبت گر شود پیدا، به هر قیمت خریداریم» 🔹 استعداد و قابلیت قریب و توأم به عمل اگر باشد، دست‌یابی به ولایت مأمول و مورد امید است و می‌توان به آن امید داشت. 🔹 پس در ماه رجب، بندگی کردن، تمرین بندگی کردن، در مقابل خدا چشم گفتن، تسلیم بودن، یکی به‌دو نکردن، اعتراض و شکوه نکردن، سخنی خلاف رضای او نگفتن، تخیلی خلاف رضای او نداشتن، خیالی به ذهن نیاوردن و نپروراندن، حداقل مانند مرده‌ای در دست مرده‌شور و غسال بودن، بی‌تمنا، بی‌خواسته، بی‌امر و بی‌نهی، آب گرم بود یا سرد! به هرگونه که باشد، باید تحمل کرد، مرده‌شور خوب کار کرد یا خوب کار نکرد، هر کاری کرد، کرد. 🔹 گمان نکنیم که یک جایی ما هم مرده‌ای خواهیم بود در دست غسال و هیچ نخواهیم گفت. همین‌جا هم همین‌گونه است، باید تمرین کرد. راه آن این است که از امکانات، استعدادها، قابلیت‌ها و توان خود و دیگران که همراه ما هستند، استمداد بطلبیم، تدبیر انجام دهیم، ولی از نتایج آن گله‌مند نباشیم. اگر گله‌مندیم، از خودمان گله‌مند باشیم. از خود اعتراض داشته باشیم و به خود ظنین و بدگمان باشیم. 🔹 اما به خدای خودمان، اگر نمی‌توانیم راضی باشیم، که ظاهراً نمی‌توانیم، حداقل باید تسلیم باشیم. نمی‌توانیم آنچه رخ می‌دهد به عینِ رضا بپسندیم و بپذیریم، ولی می‌توانیم سکوت کنیم، می‌توانیم شکوه نکنیم، می‌توانیم به همه اهل عالم شکوه خود را اعلام نکنیم. 🔹 این‌ها مربوط به ماه رجب است. ماه بنده بودن، ماه چشم گفتن، ماه تسلیم بودن، ماه دعا کردن و به دعا راضی بودن و به نتیجه دعا راضی بودن و به اجابت آن راضی بودن و به عدم اجابت آن راضی بودن، یا سکوت کردن و هیچ نگفتن. کانال طهور @sharabetahour
🔊 💠 ماه رجب، ماه تمرين بندگي ـ بخش دوم 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت 🔹 گزیده شرح ، درس 69 🔊 صوت و 🗂 متن در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
[Tahour.ir]_rajab02.mp3
4.34M
🔊 💠 ماه رجب، ماه تمرين بندگي ـ بخش دوم 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت 🔹 گزیده شرح ، درس 69
💠 ماه رجب، ماه تمرين بندگي ـ بخش دوم 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت 🔹 گزیده شرح ، درس 69 🔹 البته منعی نیست که در مواقع لزوم و در تنهایی و خلوت با خدای خویش گفتگو کردن و اعتراض و شکوه کردن و حتی نزاع و دعوا کردن منعی نیست ولی در ماه رجب مطلوب نیست. در ماه رمضان مطلوب است، چون فرض بر این است که در ماه رمضان به توحید رسیده‌ایم. کسی که به توحید رسیده است، هرچه بگوید، مطلوب است چون به طهارت حقیقی رسیده است. کسی که به طهارت حقیقی رسیده باشد، گفتارش نیز طاهر و مطهر و پاک است، هرچه بگوید پاک است. رفتارش نیز پاک و مطهر است، افکار و خیالاتش نیز همین‌گونه است 🔹 پس اگر می‌بینیم در ماه رمضان دعاهایی می‌خوانیم که گاهی بوی شکوه، اعتراض، جدل و مجادله کردن با خدا دارد، اختصاص به ماه مبارک رمضان دارد، نه هر ماه دیگری. حال اگر در برخی از موارد در ماه شعبان هم مجاز باشد، در ماه رجب مطلوب نیست، دست‌کم خلاف ادب است یعنی از موانع راه سلوک، حرکت و رسیدن به طهارت یا تمرین بندگی است. 🔹 البته این‌ها همه نماد است که ما یک ماه را این‌گونه عمل کنیم، یک ماه دیگر را به گونه دیگر، ماه سوم را به گونه دیگر برای این‌که این انضباط را پیدا کرده باشیم که در مرحله عبودیت تا آن‌جا که می‌توانیم مستقر و استوار شویم، پای ما محکم شود و ثبات پیدا کنیم و اگر در مرتبه بعدی و ماه دیگر گفته می‌شود که زمزمه با اولیای خدا و اظهار محبت نسبت به خاندان پیامبر علیهم الصلات و السلام، به این معنا نیست که اختصاص به این ماه داشته باشد. یعنی باید این هم یکی از مراحل و مراتب وجودمان باشد و اگر در ماه دیگری باید ذکرمان ذکر توحید باشد، یعنی این هم مرتبه‌ای از مراتب وجودمان باشد. 🔹 در عین حال، نه عبودیت ما در ماه رجب مانع اظهار محبت ماه شعبان است و نه اظهار محبت ماه شعبان مانع اظهار توحید در ماه مبارک رمضان است و نه بالعکس. یعنی این‌گونه نیست که کسانی که اظهار توحید می‌کنند، عبودیت ندارند یا کسانی که اظهار توحید می‌کنند و ذکرشان ذکر توحید و لا اله الا الله است، این‌ها صلوات نفرستند و اظهار محبت نسبت به خاندان پیامبر نکنند. این‌ها تمرین است برای مراتب و مراحل و طبقات و درجات وجودی ما. 🔹 کسی می‌تواند به توحید برسد که دستش در دست ولی خدا باشد و کسی می‌تواند همراه و همپای ولی خدا یعنی خاندان پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین باشد که مراتب بندگی و اخلاص در بندگی خویش یعنی اهلیت همراهی با آن‌ها را تمرین و اثبات کرده باشد. اگر نشد، اظهار کرده باشد، همین قدر که به زبان‌مان هم شباهت به کفار و مشرکین و اهل فسق و فجور و گناه و عصیان و مانند آن نداشته باشیم، کار بزرگی است. همین قدر که افکارمان شباهت به اهل بت و بت‌پرستی و اهل هوی و هوس و مانند آن نداشته باشد، قدم بزرگی است. ظاهر و زبان‌مان شباهت به اولیای خدا داشته باشد. یعنی این‌که اولیای خدا بر زبان‌شان ذکر و یاد خداست، ما هم تشبه به آن‌ها داشته باشیم. و بعد هم باطن و باطن باطن و ... کانال طهور @sharabetahour
💠 ماه رجب، آغاز سلوک همگانی 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت ماه رجب 🔊 صوت و 🗂 متن در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
Rajab[Tahour.ir].mp3
1M
🔊 💠 ماه رجب، آغاز سلوک همگانی 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت ماه رجب
💠 ماه رجب، آغاز سلوک همگانی 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت ماه رجب 🔹 ماه رجب آغاز سلوک است. سلوک یا سالکان بر دو دسته‌اند. اهل بدایت و اهل نهایت. برای هر دو، آغاز سلوک ماه رجب است و دست‌یابی به مرتبه عبودیت اهل بدایت در ماه رجب شروع می‌شود و برای دسترسی به عبودیت اهل نهایت هم باز از همین ماه رجب انجام می‌شود. 🔹 با این توضیح که کسانی که مراتب چهارگانه وجود آن‌ها یعنی طبیعت، نفس، قلب و روح هنوز به مرتبه اسلام یا تسلیم محض و خالص به‌گونه‌ای که خدا را هم مبدأ همه کمالات و صفات و هم همه افعال بداند، نرسیده، از ماه رجب آغاز می‌کنند. در این ماه است که آرام آرام از ظاهر آن و دعاهای مختلفی که مربوط به ظاهر است، به مرتبه نفس می‌رسد، از نفس عبور می‌کند و به قلب می‌رسد و بالاخره پایان آن مرتبه روح است. 🔹 اما به نظر رایج، کسانی که از مرتبه روح عبور کردند و به مرتبه سر، خفی و اخفی رسیدند، این‌ها هم در ماه رجب اتفاق می‌افتد. عبودیت آن‌ها در ماه رجب رخ می‌دهد به این معنا که در این مرتبه توحید فاعلی آن‌ها، توحید سرّی می‌شود و مشاهده می‌کنند یا می‌یابند و یا عقیده و ایمان دارند که عابد همان کسی است که معبود است و عبادت هم غیر از ارتباط بین عابد و معبود نیست. این بنا بر یک نظر که سه مرتبه اول، مرتبه اهل بدایت است، سه مرتبه آخر، مرتبه اهل نهایت و انتهای سیر اهل بدایت و ابتدای سیر اهل نهایت، مرتبه روح است. 🔹 اما بنابر این‌که تمام این مراتب هفت‌گانه مربوط به اهل بدایت است، در ماه رجب است که انسان‌ها می‌توانند علاوه بر طبیعت و نفس و قلب و روح، به سر و خفی و اخفای خود هم از طریق عبادات بپردازند. 🔹 عباداتی هم که در این ماه خیلی سفارش شده است، یکی سوره توحید است، یکی لا اله الا الله و بعد هم صلوات. ذکرهای دیگری هم که هست، در همین زمینه‌هاست. یعنی اکثریت قریب به اتفاق ذکرها مربوط به توحید است و امور مربوط به توحید از جمله ذکر صلوات بر خاندان پیامبر هم اگر در این ماه وارد شده، به‌خاطر این است ‌که مربوط به ظهور توحید است. 🔹 بنابراین تمام مراتب هفت‌گانه وجود انسان و تمام مراتب هفت‌گانه عالم هستی، تماماً نقطه آغاز و پایان آن یا حداقل آغاز آن در ماه رجب است، باطن این مراتب هفت‌گانه که مربوط به سیر اهل نهایت است (بنابر نظر ادقّ) آن‌هم مربوط به ماه رجب. 🔹 بنابراین ادعیه و اورادی که وجود دارد، برای همگان است. یعنی کسانی که از مرتبه طبیعت می‌خواهند شروع کنند، دعاهای آن‌ها همین‌هاست. کسانی که از مرتبه نفس شروع می‌کنند، همین‌هاست. کسانی که نفس آن‌ها رام است، قلبشان را شروع کردند و می‌خواهند تلوّنات قلبی را پیشگیری کنند، بازهم دعاهای آن‌ها همین‌هاست و همین طور تا آخر کسانی که سر، خفی و اخفی را می‌خواهند به کمال برسانند هم همین است. 🔹 حتی اهل نهایت هم که همه این مراتب را ظاهراً و باطناً طی کردند و سیر دیگری که سیر در اسماء و صفات خدای متعال هست را شروع کردند، آن‌ها هم همین‌گونه است. یعنی دعای آن‌ها، دعای حقیقت و باطن طبیعت آن‌ها همین دعاهایی است که در این‌جاست. باطن و حقیقت نفس آن‌ها، بازهم دعاها همین‌گونه است. 🔹 یعنی به‌خاطر جامعیت ماه رجب نسبت به رحمت خدای متعال، ادعیه‌ای که وجود دارد، ادعیه همگانی است. بر خلاف ماه مبارک رمضان است که مثلاً دعای امام محمد باقر علیه الصلات و السلام، دعای خواص بلکه اخص خواص است. یا مثلاً در ماه شعبان، زیارت شعبانیه یا ادعیه خاص شعبان ممکن است که مربوط به همگان نباشد و اگر کسانی هم بخوانند، ممکن است متوجه نشوند که چه می‌گویند، به‌خاطر این‌که امکان دسترسی برای آن‌ها نیست. اما ماه رجب این‌گونه نیست. 🔹 ماه رجب سفره عامی است که عمومات، ظواهر، روایات و ادعیه آن مربوط به همگان است و همگان می‌توانند به آن دست پیدا کنند. سفره‌ای به این گستردگی که ظاهر آن مربوط به جمعی، باطن آن مربوط به جمعی دیگر و هر دو هم به اندازه استعداد، لیاقت، حال و قال خود از آن استفاده ببرند، وجود ندارد؛ چه، این‌گونه به نظر می‌رسد. کانال طهور @sharabetahour
💠 ماه رجب؛ ماه بندگی و اظهار صداقت در بندگی 💠 گذری بر ادعیه توحیدی ماه رجب 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 ماه رجب یکی از چهار ماه حرام است که زمینه‌های عبادت حقیقی در آن فراهم شده است. 🔹 سه ماه از ماه‌های حرام برای فراهم شدن عبادت حج اکبر است و ماه رجب برای فراهم شدن عبادت حج اصغر یا عمره است. 🔹 بیش‌ترین دعاهای توحیدی در ماه رجب و دو ماه پس از آن سفارش شده است که نشان‌دهنده این است که این سه ماه (رجب، شعبان و رمضان) اهمیت فراوان و نقش منحصر به‌فردی در تکامل و هدایت انسان و وصول او به قرب الهی دارد. 🔹 یکی از این ادعیه، توقیع مبارک حضرت مهدی صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیه است که بر حسب نقل از این قرار است: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِهِ وُلاةُ أَمْرِكَ الْمَأْمُونُونَ عَلَى سِرِّكَ الْمُسْتَسِرُّونَ بِأَمْرِكَ الْوَاصِفُونَ لِقُدْرَتِكَ المُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِكَ أَسْأَلُكَ بِمَا نَطَقَ فِيهِمْ مِنْ مَشِيَّتِكَ فَجَعَلْتَهُمْ مَعَادِنَ لکلِمَاتِكَ وَ أَرْكَاناً لِتَوْحِيدِكَ وَ آيَاتِكَ وَ مَقَامَاتِكَ الَّتِي لا تَعْطِيلَ لَهَا فِي كُلِّ مَكَانٍ يَعْرِفُكَ بِهَا مَنْ عَرَفَكَ لا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلا أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ فَتْقُهَا وَ رَتْقُهَا بِيَدِكَ بَدْؤُهَا مِنْكَ وَ عَوْدُهَا إِلَيْكَ أَعْضَادٌ وَ أَشْهَادٌ وَ مُنَاةٌ وَ أَزْوَادٌ وَ حَفَظَةٌ وَ رُوَّادٌ فَبِهِمْ مَلأتَ سَمَاءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ فَبِذَلِكَ أَسْأَلُكَ وَ بِمَوَاقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ بِمَقَامَاتِكَ وَ عَلامَاتِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَزِيدَنِي إِيمَاناً وَ تَثْبِيتاً يَا بَاطِناً فِي ظُهُورِهِ وَ يَا ظَاهِراً فِي بُطُونِهِ وَ مَكْنُونِهِ يَا مُفَرِّقاً بَيْنَ النُّورِ وَ الدَّيْجُورِ يَا مَوْصُوفاً بِغَيْرِ كُنه وَ مَعْرُوفاً بِغَيْرِ شِبْهٍ حَادَّ كُلِّ مَحْدُودٍ وَ شَاهِدَ كُلِّ مَشْهُودٍ وَ مُوجِدَ كُلِّ مَوْجُودٍ وَ مُحْصِيَ كُلِّ مَعْدُودٍ وَ فَاقِدَ كُلِّ مَفْقُودٍ لَيْسَ دُونَكَ مِنْ مَعْبُودٍ أَهْلَ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْجُودِ يَا مَنْ لا يُكَيَّفُ بِكَيْفٍ وَ لا يُؤَيَّنُ بِأَيْنٍ يَا مُحْتَجِباً عَنْ كُلِّ عَيْنٍ يَا دَيْمُومُ يَا قَيُّومُ وَ عَالِمَ كُلِّ مَعْلُومٍ صَلِّ عَلَى عِبَادِكَ الْمُنْتَجَبِينَ وَ بَشَرِكَ الْمُحْتَجِبِينَ وَ مَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ بُهْمِ [بُهَمِ‏] الصَّافِّينَ الْحَافِّينَ وَ بَارِكْ لَنَا فِي شَهْرِنَا هَذَا الرَّجَبِ الْمُكَرَّمِ وَ مَا بَعْدَهُ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ وَ أَسْبِغْ عَلَيْنَا فِيهِ النِّعَمَ وَ أَجْزِلْ لَنَا فِيهِ الْقِسَمَ وَ أَبْرِرْ لَنَا فِيهِ الْقَسَمَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الاکرَمِ الَّذِي وَضَعْتَهُ عَلَى النَّهَارِ فَأَضَاءَ وَ عَلَى اللَّيْلِ فَأَظْلَمَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا تَعْلَمُ مِنَّا وَ لا نَعْلَمُ وَ اعْصِمْنَا مِنَ الذُّنُوبِ خَيْرَ الْعِصَمِ وَ اكْفِنَا كَوَافِيَ قَدَرِكَ وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِحُسْنِ نَظَرِكَ وَ لا تَكِلْنَا إِلَى غَيْرِكَ وَ لا تَمْنَعْنَا مِنْ خَيْرِكَ وَ بَارِكْ لَنَا فِيمَا كَتَبْتَهُ لَنَا مِنْ أَعْمَارِنَا وَ أَصْلِحْ لَنَا خَبِيئَةَ أَسْرَارِنَا وَ أَعْطِنَا مِنْكَ الْأَمَانَ وَ اسْتَعْمِلْنَا بِحُسْنِ الْإِيمَانِ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ الصِّيَامِ وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَيَّامِ وَ الْأَعْوَامِ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَام‏
🔹 در ادعیه مربوط به ماه رجب، دست‌کم دو وصف و عنوان برای این ماه آمده است: المرجب و المکرم 🔹 رجب در لغت معانی مستقیم و غیر مستقیم دارد؛ مانند: حیاء، عفو، بزرگی، تعظیم، فزع، خوف، وحشت. 🔹 پایه زدن زیر شاخه‌های نخل به‌منظور محافظت آن از شکسته شدن به خاطر سنگینی بار آن را نیز رجب گویند، محافظت شاخه‌های درخت از فشارها و شکسته‌شدن به‌وسیله باد؛ محکم کردن درخت به‌وسیله سنگ‌چینی گرد آن و محافظت گل‌ها از خورده شدن به وسیله جوندگان. 🔹 گاهی ماه رجب و شعبان را رجبان می‌گویند. 🔹 با توجه به معنی لغوی رجب المرجب، این ماه، هم ماه حیاء و استحیاء از خدای متعال است، هم ماه خوف و هیبت و توبه و طلب عفو از حضرت اوست؛ هم ماه تقویت جان و دل برای ورود به ماه‌های شعبان و رمضان است. همان‌گونه که برای محافظت از شاخه‌های درختان پربار از پایه‌های حمال استفاده می‌شود، ماه شعبان نیز بندگانی را که قصد ورود به ماه مبارک رمضان را دارند، کمک می‌کند و بخشی از سنگینی آن ماه بزرگ را از دوش آنان برمی‌دارد. 🔹 امام کاظم صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه فرمودند: رجب نهری در بهشت است که سفیدتر از شیر و شیرین‌تر از عسل است، پس هر که یک روز از این ماه را روزه بگیرد، خدای متعال او را از آن نهر می‌آشاماند. 🔹 وَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیه السلام رَجَبٌ نَهَرٌ فِي الْجَنَّةِ أَشَدُّ بَيَاضاً مِنَ اللَّبَنِ وَ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ فَمَنْ صَامَ يَوْماً مِنْ رَجَبٍ سَقَاهُ اللَّهُ مِنْ ذَلِكَ النَّهَرِ 🔹 برخی از مراتب توحید در زبان فارسی، مرادف و واژگان حاکی و بیان‌گر ندارد، مانند مرتبه‌ای که بنده نمی‌بیند بلکه خدا او را می‌بیناند؛ نمی‌شنود بلکه خدا او را می‌شنواند، بنده نمی‌آشامد بلکه خدا او را می‌آشاماند. 🔹 اگر در بهشت هیچ نعمتی نباشد جز این‌که خدای متعال ساقی باشد، هرچند ساقی آب و نه چیز دیگر، این نعمت بی‌بدیل بلکه غیر قابل درک، آن‌قدر اشتیاق‌آور است که کسی برای وصول به آن تمام عمر را روزه بگیرد، رواست؛ چه رسد به یک روز روزه گرفتن. 🔹 مکرّم بودن و تکریم شدن این ماه ممکن است به یک یا چند جهت باشد که از این قرار است: 1ـ تکریم این ماه به خود زمان آن که بخشی از گردش زمین به گرد خود و به گرد خورشید است، تعلق گرفته باشد. 🔹 چنین چیزی ممکن است، زیرا زمان و حرکت هم گونه‌ای از وجود یا وجود خاص است و هر وجودی، کمالاتی دارد و یا کمالاتی در آن ظاهر است. بر این اساس، اوقات و روزها و شب‌ها و ماه‌ها به خاطر کمالات یا کمالات ظاهرشده در آن‌ها با هم‌دیگر تفاوت دارند و بر هم‌دیگر شرافت و کرامت دارند؛ مانند سایر وجودهای مادّی و فرامادّی که به سبب ذات یا کمالات ذاتی یا کمالات ظاهرشده آن‌ها بر هم‌دیگر ترجیح و شرافت دارند. 2ـ تکریم این ماه به سبب حوادث و آن دسته از رخ‌دادهای فیزیکی و متافیزیکی باشد که در آن اتفاق افتاده است؛ مانند ولادت انبیاء و اولیاء، بعثت انبیاء و ظهور معجزات و حوادث خارق‌العاده‌ای که بیش‌ترین تأثیر را در حیات بشر داشته است. مانند اصلاح نسل بشر به‌وسیله حضرت نوح صلوات‌الله‌علیه 3ـ تکریم این ماه به سبب زمینه‌های عبادی و دستوراتی باشد که انسان با انجام آن‌ها به کمال و شایستگی و قرب خدای متعال می‌رسد؛ مانند روزه، حج اصغر و ادعیه و اوراد و نمازها. 4ـ یا به سبب آماده ساختن بندگان خدا برای دریافت خیرات و برکات بی‌حدّ و اندازه ماه مبارک رمضان است. 🔹 ماه رجب از افتخارات و مایه مباهات بندگان خدا از امت پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله است. در ادعیه این ماه به این نکته تصریح شده است که خدای متعال ما را با ماه رجب تکریم کرده است: اللهم و هذا رجب المرجب المكرم الذي أكرمتنا به من بين الأمم يا ذا الجود و الكرم 🔹 در روایات آمده است که امام صادق صلوات‌الله‌علیه فرمودند: سه ماه به این امت عطا شده است که به هیچ کس از امت‌های دیگر داده نشده است؛ ماه رجب، شعبان و رمضان؛ و سه شب یه این امت عطا شده است که به هیچ کس از امت‌های دیگر داده نشده است؛ شب‌های سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم از این سه ماه. 🔹 این‌‌گونه روایات با جهت دوم از جهات چهارگانه تناسب بیش‌تر دارد. عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ أُعْطِيَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ ثَلاثَةَ أَشْهُرٍ لَمْ يُعْطَهَا أَحَدٌ مِنَ الْأُمَمِ رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ ثَلاثَ لَيَالٍ لَمْ يُعْطَ أَحَدٌ مِثْلَهَا لَيْلَةَ ثَلاثَ عَشْرَةَ وَ لَيْلَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ لَيْلَةَ خَمْسَ عَشْرَةَ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ 🔹 ثواب یک روزه در ماه رجب برابر با 60 ماه است به‌ویژه روزه بیست و هفتم این ماه شریف. 🔹 با توجه به معانی لغوی رجب، معنی روایت حضرت امام کاظم صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه روشن می‌شود. بر حسب نقل آن حضرت فرمود: ماه رجب، ماه عظیمی است که خداوند حسنات و خوبی‌ها را می‌افزاید و گناهان و بدی‌ها را از بین می‌برد.