eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
523 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
Ehsan Khajeh Amiri - 30 Salegi (320).mp3
8.86M
تقدیم به رفیق عاشقم، فاطمه جانِ مقدسی💚
Manouchehr_Sakhaie-Ham_Kelasi_Ha-SONG95IR.mp3
3M
تقدیم به رفیقِ خاص‌پسندم، زکیه جان💚
Amir Tajik - Ham Kelasii(320).mp3
12.05M
تقدیم به ادامه‌ی همکلاسی‌ها😅 (اصلنم خسته نشدم، موسیقی‌ها تموم شد😁) آمنه جان نرگسی فاطمه جانِ صدیق فاطمه جانِ سالاری پری جان ملیحه جانِ زارعی زهرا جانِ پرنده محدثه جانِ مقدم ملیحه جانِ ابراهیمی💚
Friend Music 28.mp3
7.29M
و اما از مرامِ رفاقت به دوره اگه قرار باشه موسیقیِ تقدیمی برای تو نداشته باشم رفیق... دفترِ تقدیمی‌های امروزم رو با یاد تو می‌بندم... آخرین موسیقی تقدیم به رفیقِ قرآنی که خیلی زود پر کشید و رفت به بهشت‌هایی که متعلق به اونجا بود، تکتمِ عزیزم💔
شراب و ابریشم...
بحث‌های داغِ سیاسیِ من و بِچّا
در گروهِ دوستانه‌ی ما چه می‌گذرد☝️ انقدررر پیام دادید وای کاش ما هم یکی از رفیقات بودیم. فکر کردید چه خبره حالا؟ 😂 ما اونجا از این بحثای سیاسی خیلی خفن می‌کنیم و کلا سردسته‌ی همه‌شونم خودمم. شوهرای همه‌شونم به من میگن اینا از ما حرف‌شنوی ندارن، از تو حرف‌شنوی دارن😂 گنج، گنج... گنج اگه وجود خارجی داره، قطعا یکی از گنج‌های بزرگ دنیا دست منه... رفیقِ خوب، بزرگترین گنج عالمه💚 .
. این کانال یکی از دارایی‌های شخصیِ منه. و امروز تصمیم گرفتم از این داراییم استفاده کنم و از بخشی از عزیزترین‌های زندگیم بخاطر چندین سال رفاقتِ پاک و زلال تقدیر کنم. بچه‌ها خیلی ذوق کردن و همه اذعان کردن که موسیقی‌ها کاملا مطابق روحیات هر فرد انتخاب شده و خوشحالم که رفقای طلاییم رو تونستم خوشحال کنم. و از شما مخاطبای خوب کانالم ممنونم که حوصله کردید و فرصت دادید تا از این فضا برای تقدیر از آدمهایی استفاده کنم که شما نمی‌شناسید. عزیزید برام.💚 .
"من به خوش اخلاقیِ آدم‌هایی که در این لباسِ سبز دیده بودم عادت داشتم." این عبارت را در کتابِ "آن ۲۳ نفر" خوانده بودم، شاید ده سالِ پیش! همان وقت دورش خط کشیده بودم و روی صفحه‌ی اول کتاب هم نوشته بودمش. خیلی به دلم نشسته بود، خلاصه‌ی تمامِ چیزهایی بود که در کتاب‌های سردارانِ شهید خوانده بودم... . . تصویری که من از سپاه در ذهنم دارم خنده‌ی روشنِ سردار سلیمانی و خمِ ابروی سردار حاجی‌زاده‌ است به اضافه‌ی روایت‌هایی که در کتابهای دفاع مقدسی خوانده‌ام... و به هیچ قیمتی این تصویر روشن و زلال را با چیز دیگری عوض نمی‌کنم. و ممنونم از هر لباس سبزی که به این تصویر رنگ و جلا می‌بخشد و آن عبارتِ کتاب را برایم معنا می‌کند... . . سرهنگ مرتضوی‌نیا، یکی از مهمانانِ مراسم رونمایی کتاب بودند. پیش از شروعِ مراسم وارد سالن شدند و تا پایان مراسم حضور داشتند و پای تابلوی رونمایی هم به یادگار خطی نوشتند و امضا کردند... و همه‌ی اینها برای من مصداقِ همان لباس سبزی بود که به تصویر روشنم از سپاه رنگ و جلا می‌بخشید و جمله‌ی کتابِ آن ۲۳ نفر را برایم پررنگ‌ می‌کرد... و این شاید ارزشمندترین اتفاقِ آن برنامه بود.🌱 پینوشت: ممنونم از هر لباس سبزی که با رفتار و گفتارش، دیگران رو به جمهوری اسلامی و سپاه خوش‌بین می‌کنه🌱 .
همونجا از روی گوشیم یک برش از کتاب رو خوندم. بین خوانِش یک لحظه سرم رو بالا آوردم، همون چند نفری که توی دیدم بودن، همه‌شون داشتن گریه می‌کردن... خرید کتابِ از طریق آدرس زیر: https://ketabejamkaran.ir/148686 .