eitaa logo
شراب و ابریشم...
3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
545 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم شاگردقرآن ایده‌پرداز نویسنده سخنران مدرس دانشگاه مربی نوجوان مجری
مشاهده در ایتا
دانلود
شراب و ابریشم...
خورشید، در قلبِ تابستان، به بلوغ می‌رسد! کمالِ آفتاب، نیمه‌ی مرداد است! و شما درست در روز زایش و تاب
این البته تولدانه‌اس. ولی اگه خواستید از بعضی جملاتش برای مامانهاتون استفاده کنید ایرادی نداره☺️
👆👆👆 بنظرم که همه‌ی مادرانه‌ها رو ریپلای کردم. خواستید به مناسبت روز مادر برای مادرهاتون محتوای فاخر بفرستید، می‌تونید از اینا بفرستید.😌 .
. سلام برای موکبهای پذیرایی در مزار سردار سلیمانی جهت گرامیداشت چهارمین سالگرد سردار و پذیرایی از مهمانان و زائران مزارش اگه دوست دارید شریک بشید فقط تا ساعت سه عصر با این نیت واریز بفرمایید، بعد از این ساعت واریزیها با نیت عام محسوب میشن🙏 اجرتون با شهدا
6037998170738750
بزنید روی شماره کارت کپی میشه🌱
یه شعر عاشقانه از هست که میگه: وقتی خداوند زنان را میان مردان تقسیم کرد و تو را به من داد، احساس کردم به شکل واضحی با من همکاری کرده و با همه کتاب‌های آسمانی قصد مخالفت دارد! به من شراب داد، به دیگران گندم! بر تن من رختی از ابریشم پوشاند و بر تن دیگران پنبه! گل را به من هدیه کرد و شاخه را به دیگران بخشید! هر بار میخونمش فکر می‌کنم این شعر با اندکی دخل و تصرف برای ما بچه سیدها جاریه😁 خداوند وقتی می‌خواست فرزند آدم را خلق کند به شکل واضحی با ما بچه‌سیدها همکاری کرد! به ما گلاب داد، به دیگران عرق نعنا! 😅 بر تن ما رختی از ابریشم پوشاند و بر تن دیگران پنبه! باغی از گل محمدی را به ما هدیه کرد و شاخه را به دیگران بخشید! می‌دونم که اصل فضیلت به اعماله ولی از نمیشه چشم پوشوند و از نسل بودن رو یه پارتی بزرگ ندونست😁 لیکن 😂 پیغمبر جان ببخشن این مفاخره رو😂 میدونم همه چی به اعمال آدم بستگی داره و هیچ فضیلتی جز تقوا و ایمان وجود نداره. یه استادی داشتیم دوره دانشجویی من سر کلاسش هر سوالی جواب میدادم میگفت این خانوم چون سیده انقدر باهوشه😂 میگفت دقت کنید سیدها ضریب هوشی‌شون خیلی بالاست. البته بی جا نمیگفت.🤪😂 حقیقتا میدونم که سید بودن فی نفسه فضیلت نیست و فقط اعمال انسانهاست که باعث فضیلته. بهرحال یکی به میخ زدم یکی به نعل که خیلی معلوم نشه دارم نژادپرستی میکنم😂 چرا به عید غدیر میگن عید سیدا؟ به ولادت حضرت زهرا که بیشتر میخوره عید ما باشه. 😂 عیدِ تحققِ وعده‌ی انتشارِ نسلِ پیغمبر تا قیام قیامت... انا اعطیناک الکوثر💚 عیدِ ولادتِ مادرِ کائنات پیشاپیش مبارک. ✍ملیحه سادات مهدوی https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شراب و ابریشم...
تنها تا ساعت سه عصر🌱 چون قراره هزینه‌ رو ارسال کنم🙏
این هم از سهم شراب و ابریشمی‌ها در برپایی موکب پذیرایی در مزار سردار جانِ جانان. اجر همگی با حضرت زهرا❤️
. صفی‌اله، ولی‌اله و صغری اسم‌هاشونه سه تا بچه‌ی نهایت سه ساله با لباسهای ژولیده. آجیلای تو کیفم رو می‌ریزم توی‌ مشت‌هاشون و با حالت سوالی میگم: پاکستان؟ اونها هم جواب می‌دن: افغانستان. با چشمهای پر ذوق تکرار می‌کنم افغانستااان😍 چقدر خوشحال می‌شم از اینکه بچه‌های افغانی دورم رو گرفتن و مشتهای کوچیکشون رو جلو آوردن تا دوباره توشو با آجیل پر کنم. غمی که باهاش اومده بودم حرم، کامل از دلم می‌ره و جاش با یک نشاط عمیق پر می‌شه. خدا می‌دونه چقدر زائرهای پاکستانی و افغانستانیِ امام رضا جان رو دوست دارم. بخاطر محرومیت‌هایی که در کشورشون دارن بخاطر راه سخت و صعبی که تا رسیدن به زیارت طی می‌کنن بخاطر ایست و بازرسی‌های سخت لب مرز بخاطر حتی گاهی بی‌احترامی‌هایی که از ما می‌بینن اینها زائرهای ویژه‌ی امام رضا جان هستن و من چقدر دوسشون دارم، مخصوصا فسقلی‌هاشون❤️
طلب شفا برای همه‌ی مریض‌ها🌱 مخصوصا ایشون که التماس دعا گفتن به شما اعضای محترم کانال
12_Motiee_ShabMiladHazratZahra1396[02]_(www.rasekhoon.net).mp3
3.95M
جانها به قربانِ مادرِ پدر💚 ام ابیها...🌱
. جبرئیل آمده است...با صد بغل سلام و درودِ خدا... چیز دیگری هم انگار میانِ دستهایش موج می زند... عطر سیب فضای حراء را پر از بهشت می‌کند... افطارِ آخر را خدا خودش از بهشت برای پیغمبر فرستاده... غار پر می‌شود از نور... پیامبر میان نور و عطر، جان می‌گیرد... حبیبِ خدا از جبل‌النور پایین می‌آید... سیب روی دشت نور می‌ریزد، عطر می‌پاشد... نگاه پیامبر خیره در سیب... انگار ماه را انداخته باشند وسط یک دریاچه مُشک! چه رازی است در این سیب؟!.... . . .   صدای کوبه‌ی در قلب خدیجه را از جا می‌کند... چهل شبانه روز است که نگاه مهربان خدیجه دوخته بر این در، انتظار همسرش را می‌کشد... در را که باز می‌کند نور است که فواره می‌زند... مُشک است که می‌پاشد روی جانش...  آری حبیبش آمده است؛ سیبی از بهشت در دست... چهل شب تهجدش را خدا با این سیب عوض داده است؛ چهل شب انتظار خدیجه را نیز! عشق است که در تلاقی دو نگاه موج می‌زند...خدیجه چقدر دلش تنگِ پیغمبر شده بود... پیغمبر چقدر عاشق خدیجه است... نور و عطر و عشق فواره می‌زند... آسمان غرق تماشا... فتبارک الله احسن الخالقین... . .   تمام پاکی‌ها و زیبایی‌ها نازل می‌شوند میان ملکوتِ دستان پیامبر و سیب بهشت دو نیم می‌شود... نیمی پیامبر، نیمی خدیجه... شهد سیب جان خدیجه را تازه می‌کند.... خدیجه نورانی‌تر و نورانی‌تر می‌شود... تمام جانش بوی مُشک می‌گیرد... انگار آسمان دارد جا می‌گیرد در دلش...  انسیه‌ی حوراء بر جان خدیجه نازل می‌شود... آری خدیجه بر بهشت آبستن می شود... ✍ملیحه سادات مهدوی ... 🌱https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a