eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
483 ویدیو
7 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بادِ برخاسته از بلندی‌های بهشت، هسته‌‌ی خرماهایی را که مادربزرگتان خدیجه با هزار مِهر به دستمال می‌بست و به دست جدتان رسول‌الله می‌سپرد، در شوره‌زارِ نینوا پراکند تا بعد از هبوطِ شما در آن صحرا، خاک حاصلخیز شود و نخلستان‌ها سر از خاک برآوَرَدند. پیش از شما در نینوا تا شعاع چند صد متر خبری از آبادی نبود و حالا نخل‌هایی بلندتر از کهکشان فاصله‌ی میان شما و علمدار را پُر کرده‌اند تا آدمها بتوانند همانطور که روی زمین‌اند مزه‌ی رطب‌های بهشت را بچشند. آری همه چیز از مادربزرگتان خدیجه شروع می‌شود، حتی همین نخلهای سپیدبختِ بین‌الحرمین هم ریشه در باغچه‌ی خانه‌ی خدیجه دارند. شما خودتان در رجزهای ظهر عاشورا به صد فخر و هزار مباهات از نسبت خود با خدیجه گفته بودید: اَنا ابن خدیجه الکبری... راستی اگر نبود خدیجه و آن خرماها که با هزار مِلح و مِهر در دهانِ پیغمبرِ ما می‌گذاشت، سرنوشت آدمیزاد چه می‌شد؟! . حالا سپیدبخت‌ترین نخل‌های جهان ثمر داده‌اند تا کامِ زائران شما را به طعم رطبهای جنت آشنا کنند. این نخلهای قد کشیده در بین‌الحرمین برای آنند که محبان شما را زیر سایه‌ بگیرند و از خنکای بهشت سهمشان ببخشند... درود خداوند بر مادربزرگی این‌چنین بلندمرتبه که نواده‌ای چون شما از دامانش برمی‌خیزد... ✍ملیحه سادات مهدوی 🎥 فیلم برداشت خرما از نخلهای بین‌الحرمین. 🟢 پیغمبر از معراج خبر آورده بود، خداوند روزی سه مرتبه به وجود تو بر ملائک مباهات می‌کند و بر عرش فخر می‌فروشد، خدیجه! https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
امروز دوباره جامِهریم رو باز کردم و چند تا از مِهر و لطفهای شما رو خوندم. جامِهری یه کانال مخصوص خودمه که پیامهای شما رو برای خودم اونجا ذخیره می‌کنم. دوست دارم با تمام قلبم تقدیر کنم از شما عزادارهای اباعبدالله که این ایام با پیامهاتون و با مهربانی‌هاتون من رو تشویق و ترغیب کردید به نوشتن و رخصت دادید تا بیشتر و بیشتر بنویسم. مخصوصا شبهای دهه‌ی اول که چقدر برای خودم طلایی بود و چقدر شما اون نوشته‌ها رو دوست داشتید و بخاطرش محبت‌های فراوان با من داشتید. بخاطر حال خوبی که با مهربانی‌هاتون منتقل می‌کنید واقعا ممنونم ازتون🙏💚 التماس دعا ملیحه سادات مهدوی @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
درسته که اینجا فضای مجازیه و آدمها به همدیگه دسترسی حقیقی ندارن ولی از اعضای این کانال چندین نفر به من هدایایی دادن که واقعا برام ارزشمنده. مثل این استیکرایی که به اسم خودم و کانالم طراحی کردن، لوگو و مُهر برام درست کردن، تصویرسازی و طراحی کردن، و خیلی چیزهای دیگه مثل همین طراحیها که توی مجازی بابتش هزینه دریافت می‌کنند رو از سر مِهر به من هدیه کردن، مِهری که فقط و فقط بخاطر اباعبدالله هست. و من واقعا ممنونم از اباعبدالله که اینطور قلبهای محبانش رو بر من مهربان کرده😭🌱 شراب و ابریشم پناهِ دلتنگی‌‌ها و خستگی‌های منه و ساکنانش دوستانِ نادیده‌ی پُر مِهرم💚 ممنونِ لطفِ اباعبدالله و عزادراهاشم 🌱
. پیچیده شمیمت همه جا ای تنِ بی سر چون شیشه‌ی عطری که درش گم شده باشد... . ارسالی از طرف شما🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت زینب سلام‌الله‌علیها همیشه در ادبیاتِ ما به کوه تشبیه میشن، کوه گرچه که نماد استقامت و پایمردیه، اما با تمام هیبتش، ایستاس و حرکت نداره! بنظر من اونچه که حضرت زینب رو شاخص می‌کنه بیشتر از استقامت، جریان و حرکت و پویاییه! اصلا، جریان فصل مشترک تمام انسان‌های بزرگِ دنیاست. درسته که حضرت زینب با استقامتشون کربلا رو حفظ کردند، اما این جریانِ ایشونه که کربلا رو در تمام تاریخ جاری می‌کنه و تشنگانِ کل عالم رو سیراب. آدم‌ها به وسعت فهم و درکشون و به میزان بهره‌شون از نور و ایمان، جریان پیدا می‌کنند و جریان می‌بخشن. حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بزرگترین و پُر خروش‌ترین جاریِ عالم هستند. یک جریانِ عظیمِ در حرکت که تمامِ اونچه که از کوفه تا شام و از شام تا پهنه‌ی قیامت در مسیرش قرار می‌گیره رو زیر و رو می‌کنه و حیات می‌بخشه. ایشون بیشتر از اونکه به کوه شبیه باشند به رود شبیهن. رودی که سنگلاخها رو درمی‌نورده و با جریانش آگاهی و آبادی به بار می‌یاره. همیشه در کتابهای اجتماعی و جغرافیِ مدرسه می‌خوندیم اولین تمدن‌ها گِردِ آبها شکل گرفتند. زینب کبری آب جاری و پاکیه که تمدن بشری رو در پهنه‌ی خودش شکل داده و اجازه نداده که عالم به نیستی برسه. هر چه از عظمت زینب کبری و از شگفتیِ انقلابش بگیم و بنویسیم باز هم کمه باز هم مسئله آشکار نمی‌شه... جانها به قربانِ زینب جانها به قربانِ زِینِ اَب... ✍ملیحه سادات مهدوی صبحمون متبرک و نورانی به یاد و نامِ زینتِ امیرالمؤمنین 🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابا امامِ خونه‌ی ما هستن و حاج آقا خدادادی، مرحوم کوثریِ بابا😅 حاج آقا خدادادی مداحِ اختصاصیِ مجلس‌های بابا هستن. مخصوصا روضه‌های فاطمیه‌ی بابا. اینجا صحن با صفای خونه‌ی پدربزرگم و جلسه‌ی دعای کمیله. مرحوم پدربزرگم مردی باسواد و دانا و بسیار باهوش بودند، مردی اهل شعر با دستخطی زیبا و سروده‌هایی روان. تصویر پررنگی که از ایشون در ذهنم مونده گریه‌های بی‌تابیه که در فراغ فرزندشون داشتند. اصلا یکی از دلایل اصلی اینکه من روضه‌ی حضرت علی‌اکبر رو با ذره‌ذره‌ی وجودم درک می‌کنم و واقعا برای اون لحظه‌ی اباعبدالله می‌سوزم، دیدنِ همین سوختنِ پدربزرگم در فراغ عموی جوانم هست. در فرهنگ ما محبتِ پدرها به فرزندها کمتر به رسمیت شناخته می‌شه و بخاطر فرهنگ حاکم بر جامعه پدرها کمتر رخصتِ بروز مهر و عشق به فرزندان رو دارن و بیشتر محکومند به صبوری و محکمی. در حالیکه پدرها بشدت عاطفی و مملو از محبت هستند. اما خب جامعه همونقدر که مهر مادری رو جلوه می‌ده مهر پدری رو انکار می‌کنه و همین میشه که در مرگ فرزند، پدر بسیار آسیب‌پذیرتر از مادره. وقتی فرزندی از دست می‌ره معمولا اولین حرف ما اینه که میگیم خدا به مادرش صبر بده، به مادر فرصت گریه و زاری داده میشه، آدمها گرد مادر رو می‌گیرند و داغش رو بزرگ و گرامی می‌‌دارن، اما پدر تنها می‌مونه با حجمی از حسرت محبتهایی که خرج فرزند نشده و فشار داغی که به رسمیت شناخته نمی‌شه. پدرها بعد از داغ فرزند به معنیِ واقعی کلمه ذوب می‌شن، پرپر میشن و در عین حال دیده نمی‌شن! ممنون میشم اگه به ذکر صلواتی، به آیه‌‌ی قرآنی، به طلب رحمتی پدربزرگم رو مهمان کنید.🙏🌱 @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
و اما رونمایی از طرح عزیز و نازنینِ پَرِ چادرِ زینب💚 به مناسبت ایام اسارتِ عمه‌ جانِ امام زمان، رو
سلام از این خریدِ جادویی جانمونید👌 هم یک روسری با پنجاه درصد تخفیف بخريد و هم به صندوق خیریه کمک کنید😍 یک تیر و دو نشون👌 ادمین فروش روسری‌های پر برکت اربعینی اینجاست: @PINK_SCARFF
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خورشید، در قلبِ تابستان، به بلوغ می‌رسد! کمالِ آفتاب، نیمه‌ی مرداد است! و شما درست در روز زایش و تابشِ خورشید در زمین هبوط کردید. شما آن گرمترین و روشن‌ترین شعاعِ آفتابید که بر ما منت گذاشتید و به نَفَس‌هایمان تابیدن گرفتید تا ما از وجود شما حیات بگیریم و عشق و زندگی. بی‌شک شما همان رطب اعلای بهشتید که در خرماپزانِ نیمه‌ی مرداد از شاخ نخلهای جنت چیده شدید و در طبقی از نور، کنار محراب پدر، گرمی و شیرینی‌تان به ما عطا شد. باید نیمه‌ی مرداد را آینه‌بندان کنیم تا تصویر شما در آینه‌ها تکثیر شود! یک دانه "شما" کم است! دنیا باید از شما هزار هزار داشته باشد، از شما که اسطوره‌اید در شکیبایی و مِهر. من و تک‌تک این خواهر و برادرها باید قلب‌هایمان را تراش دهیم و تندیس شما را روی آن حک کنیم. باید که نیمه‌ی مرداد را به احترام هبوط شما ایستاده به شب برسانیم! باید تمام شهر را آذین ببندیم. باید برای خجسته روز ولادت شما جشنی به شکوه آسمانها برپاکنیم… باید که مهرانگیزترین و پر احترام‌ترین واژگان را به استخدام بگیریم شاید در خور شأن شما خطی بنویسیم. مادرم! ای وسیع‌ترین و زلال‌ترین و آبی‌ترین اقیانوسی که به عمر دیده‌ام! واژه ای نیست که با آن شما را ستایش کنیم… تنها می‌توان نوشت: دوستتان داریم، بهترین! نیمه‌ی مرداد سالروز تولد تمام خوبی‌ها، تولد بهترین مادر دنیا، بر پدر و بر من و بر تمام اهل این خانه هزارهزار بار مبارک باد… سایه‌تان مستدام خاک پای شما: اهل خانه‌ی پر مهر و صفامان تولد مامانم مبارک😍 🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شراب و ابریشم...
خورشید، در قلبِ تابستان، به بلوغ می‌رسد! کمالِ آفتاب، نیمه‌ی مرداد است! و شما درست در روز زایش و تاب
سلام جالبه برام به جز ایشون دو سه نفر دیگه هم پیام دادن و گفتن مخاطب 👈 این متن کی بود. یعنی واقعا معلوم نبود برای مامانم نوشتم؟ پونزده مرداد تولد مامانمه متن تبریک تولدی بود که برای ایشون نوشتم. البته خیلیها هم پیام دادن و تبریک گفتن تولد ایشون رو که ممنونم ازشون ولی گفتم شاید برای بعضیهای دیگه هم متن مبهم بوده و متوجه مخاطب نشدن به همین دلیل خواستم شفاف‌سازی کنم.😁 ظاهرا کار جز با هَپی مَپی راه نمیفته، عادت به این مدل تبریکات نداریم😂 خلاصه که بله هَپی برس دی مای دیِر مامی❤️😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حِجرُهُ مأوىٰ المُتعَبين آغوش او پناهِ خسته‌هاست - اباعبدالله علیه‌‌السلام🌱 @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
مطلب شماره‌ی پنج در اولین مطلب راجع به نسبت اسلام و کائنات صحبت کردیم. حالا درباره وجود امام هم بای
مطلب شماره‌ی شش در ادامه‌ی مباحث قبلی می‌رسیم به یک سوال که جواب این سوال در واقع تکمیل‌کننده‌ی بحثه. این سؤال که چرا نقش حضرت امام سجاد علیه‌السلام در وقایع بعد عاشورا به پررنگی نقش حضرت زینب سلام‌الله‌علیها نیست؟ ماجرای مریضی حضرت در کربلا و در مسیر اسارت در واقع تمهید الهی به جهت حفظ جان ایشون بود، شبیه الان که غیبت اسباب حفظ جان امام زمان هست. حضرت اونقدری مریضی‌شون شدت داشت که دشمن احتمال میداد ایشون زنده نخواهند موند و همین سبب می‌شد چند باری که بعد از غارت خیمه‌گاه و در مسیر اسارت قصد جان ایشون رو کردن از این کار منصرف بشن. پس نکته‌ی اول شد نقش بیماری در حفظ جان امام. و نکته‌ی بعدی راجع به نقش بیماری حضرت رو باید در شباهت این مسئله و غیبت امام عصر پیدا کنیم و اون هم اینکه غیبت هم اسباب حفظ جان امام زمان هست و هم اسباب ایجاد آمادگی در پیروان. بیماری حضرت هم عین همین بود، هم حفظ جان و هم نگهداریِ امام تا ایجاد آمادگی برای پذیرش ایشان. تا مجلس شام اصلا پذیرش نبود، مردم اهل بیت رو خارجی خطاب میکردن و ماجراهایی که خودتون میدونید، ولی بعد از مجلس شام رسماً انقلاب شد، مردم موضعشون به کلی عوض شد و زمینه برای معرفی امام فراهم شد‌. و صد البته که این زمینه رو حضرت زینب فراهم کردند، بنازم مأمومی رو که یک تنه هم جان امام رو حفظ کرد و هم زمینه‌ی ظهورش رو فراهم کرد👌 معرفی امام در شام به تعبیری ظهور امامِ اون عصر بود. اما چرا حضرت به اندازه عمه جانشون در مسیر اسارت در تبلیغات حضور ندارن؟ باز همین هم برای حفظ جان ایشون بود، قبلا توضیح دادم که در کربلا قوی‌ترین احتمالی که می‌رفت این بود که جانشین اباعبدالله حضرت علی اکبر هستند، این احتمال رو هم خود اباعبدالله بوجود آوردند، با طرح و برنامه‌ی قبلی، اول اینکه نام این جوان علی بود و در وایت اومده بود که امام بعدی علی نام داره، بعد اینکه در فرستادن حضرت علی‌اکبر به میدان اباعبدالله چه وداع سنگینی دارند و حتی از هوش میرن، مرثیه‌هایی که در رفتن فرزندشون میخونن، محتوای مرثیه‌ها به گونه‌ای هست که شنونده ظنش به سمت وداع دو ولیّ میره، اینکه وقتی بالای سر حضرت علی‌اکبر میرسن بلند بلند گریه میکنن و میفرمان: وَ علی الدنیا بعدک العفا: دنیا بی تو خاک بر سر شد... خب دنیا بدون کی خاک بر سر میشه؟ بدون وجود ولیّ... اینها همه ذهن‌ها رو اینطور قلقلک میداد که امامِ بعد از اباعبدالله همین جوانی بود که شبیه پیامبر بود، چون در روایات هم درباره جانشینان پیامبر شباهت ظاهری اومده... در واقع حضرت علی‌اکبر جانشون رو نثار کردن تا امام زنده بمونن، حالا اگه قرار بود امام در مسیر اسارت سخنرانی کنند و یا اعجاز وجودشون رو به نمایش بگذارن که باز تمام این برنامه‌ها نقش بر آب میشد و دشمن میفهمید جانشین اباعبدالله زنده است. تا یک جای مسیر رو حضرت علی‌اکبر و اباعبدالله پیش بردند و از یک جایی به بعد تدبیرِ حفاظت از امام رو به حضرت زینب سپردند و علت اصلیِ بیشتر از همه به چشم اومدن حضرت زینب در مسیر اسارت همین مسئله‌اس، به تعبیری ایشون جوری فضاسازی کردن که دشمن با حساب و کتاب خودش بگه اهل‌بیت دیگه کامل بی‌کس شدند که کار افتاده به دست یک بانو. قبلا این نکته رو هم عرض کردم که خرده ریزه‌های سپاه یزید شاید یک مشت فریب خورده بودن که خودشونم نفهمیدن چه جنایتی کردن، ولی دونه درشتا و برنامه‌ریزاشون طرحِ براندازی داشتن، یعنی اینا دقیقا دنبالِ امامِ بعد از اباعبدالله هم میگشتن، قرار بود کارو تموم کنن، داستان ولایت رو برای همیشه اتمام ببخشن... برای همین حفظ جان امام سجاد خیلی حیاتی بود و باید خیلی دقیق پیش می‌رفتند، بنابراین حضرت نمی‌بایست در وقایع بعد از عاشورا خیلی پررنگ حضور پیدا می‌کردن، لااقل تا زمانی که خطر جانی برای ایشون از بین رفته باشه، کمااینکه در شام و در مجلس یزید بعد از رسوایی بنی‌امیه، علناً سخنرانی کردند، خب اون زمان دیگه جان حضرت در خطر نبود چون حتی خود یزید هم ظاهرا ابراز پشیمانی می‌کرد... فکر میکنم مخاطب من که شما باشید اونقدری فهیم هست که بیشتر از این نیاز به تفصیل نباشه. اما چند مطلب دیگه می مونه که اگه توفیق باشه میگم ان شاالله. کاش حضرت زین‌العابدین، بی معرفتی ما بی معرفتا رو ببخشن... ببخشن ما رو که از ایشون هیچ نمیدونیم جز قصه‌ی یک بیماری که حتی دلیل همون رو هم درست نمی‌دونیم... ✍ملیحه سادات مهدوی 🌱 @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
پاسخ در ادامه👇
. پاسخ پرسش شما در توضیح مطلب شماره‌ی پنج عدم سنخیت بین عالم ماده و عالم بالا سبب میشه که بدون وجود واسطه امکان ایجاد ارتباط بین این دو نباشه. شما هر چیز ساده‌ی دیگری رو هم که در همین عالم خودمون بخواید در نظر بگیرید بدون وجود سنخیت امکان ایجاد ارتباط با دیگری رو نداره. مثال بزنم شما اگر یک حبه قند رو داخل آب بندازید درون آب مخلوط میشه چون بین مولکولهای آب و قند سنخیت وجود داره ولی اگر چند قطره نفت یا روغن درون آب بریزید هر قدر که هم بزنید و تلاش کنید باز هم مخلوط نمیشن و از هم جدا باقی می‌مونن چون سنخیتی بینشون وجود نداره! اصلا و ابدا بدون واسطه امکان گسیل نعمت از عالم بالا به سمت پایین وجود نداره چون همین عدم سنخیت ایجاد ارتباط رو غیرممکن می‌کنه. در مناجات با خدا هم این جسم شما نیست که ارتباط می‌گیره بلکه روح شما که از روح خدا و هم‌سنخ عالم معناست با خدا ارتباط می‌گیره و گرنه جسم امکان ارتباط نداره چون هم‌سنخ نیست. برای اینکه بین دو حقیقت اتصال بوجود بیاد یا اون دو تا حتما باید هم‌سنخ باشند یا اینکه یه واسطه بینشون قرار بگیره که این عدم سنخیت رو پوشش بده. امکان اتصال بین خاک و افلاک بدون واسطه وجود نداره چون سنخیت وجود نداره و دلیل دیگه هم اینکه این سنت خداست که هیچ چیز رو بی واسطه نمی‌فرسته، مثلا آیا برای خدا امکان نداره که یک سیب رو به راحتی برای ما از آسمون بفرسته؟ قطعا امکانش وجود داره ولی این کارو نمیکنه و میگه حتما باید خاکی باشه درختی باشه کشاورزی باشه کاشت و داشت و برداشتی باشه و سیب با گذر از این واسطه‌ها به شما برسه. سنت خدا به این تعلق گرفته که چیزی رو بی واسطه نفرسته و لا تبدیلَ لِسنت الله... توی دعای ندبه که دعای صادر شده از حضرت امام صادقه میخونیم: أین سببُ المتصل بین الأرض والسماء؟ یعنی امام زمان رو سبب اتصال زمین و آسمان میدونه، سببی که اگه نباشه امکان این اتصال وجود نداره! چرا؟ به دو دلیل: ۱.عدم سنخیت بین زمین و آسمان ۲.تعلق سنت الهی به این موضوع بنابراین دوباره تأکید می‌کنم بر این حقیقت که اگر نبود حافظِ جانِ این واسطه‌ی فیض، الان اثری از کائنات نبود. و بار دیگه میگم دنیا تا دنیاست کل عالم به چهار نفر مدیونند: خدیجه‌‌ی غراء زهرای اطهر علی اکبر و زینب کبری ✍ملیحه سادات مهدوی 🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمیدونم! ولی من فکر می‌کنم می‌شه یه دانشگاه تأسیس کرد، اسمش رو گذاشت دانشگاه حضرت زینب! اونوقت روانشناس‌ها و رفتارشناس‌ها و درمانگرها بیان روی رفتار و کلام حضرت زینب مطالعه و پژوهش کنند، از رفتار و کلام ایشون طرح درس بنویسن، کسی اگه تنها شد، کسی اگه جوان از دست داد، کسی اگه بی‌کس و غریب شد، کسی اگه داراییش رو از دست داد، کسی اگه مورد تهاجم قرار گرفت، کسی اگه غارت شد، کسی اگه اسیر شد، کسی اگه شیرخواره از دست داد، کسی اگه با چند ده زن و بچه بی‌پناه شد، بی آب شد، بی یار شد..... چه باید کرد؟ چطور باید به دادش رسید؟ چطور باید از زمین بلندش کرد؟ چطور باید نگذاشت که تلف بشه؟ چطور باید به زندگی برش گردوند؟ برای آدم‌های دنیا چه غصه‌ای، چه گرهی، چه مشکلی، چه دردی میشه تصور کرد که در کربلا رخ نداده باشه؟ خب روانشناس‌ها بیان از رفتار و گفتار حضرت زینب درمانِ دردهای آدم‌ها رو پیدا کنن... مگه جز اینه که حضرت زینب تمام آدم‌های درددارِ کربلا رو درمان کرد؟! بعد توی همین دانشگاه سیاسیون بیان مطالعه کنند، ببینند چطور میشه در مقابل دشمن عزت داشت؟ چطور میشه دشمن رو عقب روند؟ چطور میشه دشمن رو به زانو درآورد؟ چطور میشه یک شکست عمیقِ هزار و چهارصد ساله رو بر دشمنِ یاغی متحمل کرد؟ چطور میشه سلاح نداشت، سپاه نداشت، امکانات نداشت اما پشت دشمن رو به خاک رسوند؟ چطور میشه تحریم شد اما تسلیم نشد؟ چطور میشه حتی آب رو به روت ببندن ولی باز روی پای خودت بایستی؟ بنظر شما رفتار اهالی عاشورا و خاصه حضرت زینب واقعا تحلیل سیاسی نداره‌؟! واقعا نمیشه ازش درسنامه‌ی سیاسی نوشت؟ رفتار در سطح بین‌الملل، سیاست خارجی، سیاست درون مرزی... جامعه شناس‌ها، کارشناس‌های فرهنگی، تحلیل‌گرهای اجتماعی، بیان و رفتار و گفتار این بانو رو مورد مطالعه قرار بدن، بگن چطور میشه در عرض کمتر از چهل روز چند شهر و بادی رو زیر و رو کرد؟ فرهنگشون رو از بیخ زد و دوباره از اول پایه‌ریزی کرد؟ چطور میشه تفکر آدم‌ها رو عوض کرد؟ باورها و ارزش‌هاشون رو جابه‌جا کرد؟ و بینش‌هاشون رو تغییر داد؟ شاید حرف من از نظر بعضی‌ها منطقی بنظر نرسه، شاید بنظر برخی‌ها نگاه به این موضوع از باب اعجاز و کرامت باشه، شاید هر برداشت و نقد دیگه‌ای مطرح بشه، من اما عمیقاً معتقدم میشه فارغ از بحث خاندان امامت و عصمت و این چیزها، به رفتار و گفتار حضرت زینب بعنوان یک طرح درس بی‌نقص نگاه کرد و ازش یاد گرفت و یاد داد.... . . برای حضرت زینب هیچ وصف و هیچ تعبیری حق مطلب رو ادا نمیکنه، جز همین‌که بگیم دخترِ لایقِ امیرالمؤمنین و حضرت زهرا... جانها به قربانِ زینب جانها به قربانِ زینِ اَب ✍ملیحه سادات مهدوی 🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا از زیاده‌ی گِل تو خلق کردند... و آن گِل مقدس، مُشک بارید در لحظه‌لحظه‌ خلقت من... و نور پاشید در ذره‌ذره‌‌ی وجودم... و تمام هستیم به عِطر تو متبرک شد... و بنای خلقت من بر عشقِ تو شد... و من از همان لحظه‌ی نخست عاشقت شدم... و ضرباهنگ دلم، عطشِ تو گرفت... و تا لب گشودم، « تو » در من جاری شدی... و تا چشم گشودم خود را میان مجلس تو یافتم... و إنی سلمٌ... جرعه جرعه بر من نازل شد... و هر گوشه‌ی دلم هزار حسینیه به پا شد... و نگاهم از عِطر سیب پر شد و دلم از حسرت شش گوشه لبریز... و تا یاد دارم مقیم حسینه‌های توأم.... من از ازل مصیبت‌زده‌ی داغ توأم... . . .شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا... مرا از زیاده ی گِل تو خلق کردند... و من از همان لحظه‌ی نخست عاشقت شدم، حسین... ✍ملیحه سادات مهدوی 🌱 @sharaboabrisham