این گلدستهها سمت آسمون بلند شدن یا آسمون از سرِ این گلدستهها بلند شده؟
بیاین اینجا👇☺️
https://eitaa.com/joinchat/3160671005C08527f94a1
سُها بوتهی خوشمَنظر و خوشبوی ریحانی بود، روییده در دامنههای سبز و بینهایتِ آلپ!
موجِ بلندی برخاسته از ساحلِ مدیترانه.
بانویی فرانسوی اهلِ یکی از مهمترین بنادرِ اروپا...
حمیده خاتون همسرِ حضرت صادق خوابِ پیغمبر را دیده بود که با مهربانی از او میخواست سُهابانو را به فرزندش موسیابنجعفر ببخشد...
پیغمبر در همان خواب به عروسِ گرامیاش حمیده خاتون فرموده بود از سها بهترین خَلقِ روی زمین متولد خواهد شد.
بعد از این خواب سها به عقد موسیابنجعفر درآمد...
و شاید اصلا برای همین، لقبِ نجمه خانوم شده بود سها...
سها ستارهایست در آسمان هفتم!
چه استعارهی بیبدیلی!
ستارهای در آسمانِ هفتم!
سها هم ستارهای بود در آسمانِ هفتمین امام...
ستارهی دنبالهداری که نورِ تابیده از دامانش، طاقِ هفت آسمان و خاکِ هفت زمین را روشن کرد...
سها همچنین نامِ یکی از فرشتگانِ خداست!
این چه نامِ قشنگیست که هر معنیاش یکی از زیباییهای نجمه خانوم را نشان میدهد!
فرشتهی خدا... فرشتهای که دامنش محملِ کسی شد که تجلیِ اسم رئوف خداست! و نوزادی که در آغوش فرشته جا بگیرد کمتر از رئوف نمیشود...
نجمه خاتون ستارهی دنبالهداری بود که از فراز اروپا در مدینه و در خانهی سادهی موسیابنجعفر هبوط کرده بود و به شهادت پیغمبر بهترین خلق خدا در بطنش جاگرفته بود...
سها خودش تعریف میکرد صدای تسبیح و تهلیل طفلِ درونش را میشنود و حمیدهبانو که از سِرِّ درونِ سها مطلع بود، میدانست که آن طفل عالمِ آلِ محمد است که نجمه صدایش را میشنود...
قصهی مادرانِ اهلبیت اندازهی قصههای خودشان سحرانگیز و عجیب است...
خدا چطور پاکیزهترین زنهای هر عصر را از هر کجای زمین که بودهاند، از افریقا تا آندلس و فرانسه، در هالهای از نور به مدینه رسانده و در خانهی امام نشانده تا به مادریِ امامِ بعد نائل آیند...
درود خداوند بر مادرانِ اهلبیت، این پاکیزهترین زنهای آفرینش...
و سلام پروردگار بر مادرِ ایران سها بانو، نجمه خاتون، که دو فرزندش ایران و ایرانی را سعادتمندِ دو سرا کردند....
✍ملیحه سادات مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
❌ با احترام به جهت رعایت حق مولف نشر مطالب بدون نام نویسنده و لینک کانال جایز نیست🙏🌱
.
.
چهار خطِ اولِ این متن اشارهی کوتاهی داره به محل تولد و زندگیِ حضرت نجمه خاتون مادر گرامیِ امام رضا جان.
چهار خطی که بیشتر کلماتش آرایههای ادبی در وصف خانومه و اگه قرار باشه واژهها رو بشمرم فقط چهار کلمه از این چهار خط دربارهی زادگاه ایشونه!
فقط چهار کلمه: آلپ، مدیترانه، فرانسه، اروپا
برای نوشتن همین چهار واژه، اول از همه مطالعه کردم تا بدونم ایشون اهل کجا بودند که در منابع مختلف دو مکان بعنوان محل تولد ایشون ذکر شده بود.
بعد جست و جو کردم تا بدونم بین این دو مکانی که در منابع اومده، کدوم احتمال قویتره که رسیدم به روستایی در فرانسه.
مرحلهی بعد این بود که دربارهی موقعیت جغرافیایی این روستا جست و جو کنم که اسم این کار میشه مطالعهی بین رشتهای، یعنی جدای از منابع دینی، رجوع به منابع جغرافیایی.
دربارهی این روستا و موقعیتش هم در قدیم و هم الان، مفصل خوندم.
عصارهی این جست و جوها و از منبعی به منبع دیگه رفتن و خوندن و پرس و جو کردن در نهایت شد چهار کلمهای که در چهار خط اول این متن آوردم.
این مقدمه رو گفتم تا بگم ظاهرا فقط چند کلمهاس، اما نویسنده برای همون چند کلمه چند ساعت مطالعه و تحقیق کرده.
بعد وقت گذاشته، فکر کرده، خلاقیت به خرج داده، به اون کلمات شکل داده و اونها رو روی کاغذ آورده.
فقط چهار خطه، ولی همون چهار خط محصولِ مطالعه، فکر، خلاقیت و از همه مهمتر وقتِ نویسندهاس.
هر نوشته تشکیل شده از دهها نمونه از این چهار خطها و چهار کلمهها و هر نویسنده برای نوشتنِ این چهارتاییها حاصل ساعتها مطالعه و فکر و خلاقیتش رو به کار برده.
یک حساب سرانگشتی کافیه برای اینکه بدونیم نویسندگان برای تولید آثارشون چقدر هزینه میکنند.
و یک حساب کتاب کوچیکتر بسه برای اینکه متوجه بشیم "حق مایملک فکری" یعنی چی.
هر آدمی مایملکی داره اعم از جان و اموال و خانواده و.... مایملک یعنی اون چیزی که متعلق به هر فردی هست و او صاحبش حساب میشه و به واسطهی این مالکیت، دیگران اجازهی دستبرد به مایملک او رو ندارند.
حق مالکیت فکری یا همون حق مولف یکی از حقوق واضح و روشن متعلق به هر خالقِ اثری هست. چون او صاحب اون اثره و این حق او هست که آثارش فقط با نام و امضای خودش منتشر بشه.
دیروز به مناسبت نشر این دستنوشتهام در کانال آقای دارابی خیلیها پیام دادن و گفتن مطلبت رو اونجا خوندیم، معروف شدی و صحبتهایی از این دست... (هر چند طبق قانون حق مولف ایشون بعنوان صاحب رسانه باید ویژهی رسانهی خودشون سفارش متن میدادند و با پرداخت حق تالیف بعد منتشر میکردند.)
در هر صورت این اولین بار نبود که دستنوشتهای از من در یک کانال بزرگ منتشر میشد، بلکه این فقط اولین بار بود که با نام خودم منتشر میشد!
بارها و بارها نوشتههای خودم رو در کانالهای بزرگ بینام و یا حتی به نام دیگران دیدم.
حقیقت اینه که اگه نوشتههای ما نویسندگان با نام خودمون نشر داده بشه و مخاطبان حق مالکیت اثر رو برای نویسنده قائل باشند، نویسندگان و تولیدکنندگان آثار تا این حد مظلوم نمیمونند و دیگران از سرمایهی زحمات اونها ارتزاق نمیکنند!
دیگرانی که هیچ نقشی در تولید اثر ندارند، به راحتی اثر رو بی نام یا حتی به نام خودشون منتشر میکنند، از این راه کانالها و نشریات خودشون رو بزرگ میکنند، تبلیغات و سفارش کار میگیرند، به درآمد میرسند و هیچ هم براشون مهم نیست که دارند با خشت زحمات دیگران دیوارشون رو بالا میبرند.
دیروز یک کانال سه هزار نفری دیدم که مو به مو نوشتههای من رو منتشر کرده بود بدون کمترین اشارهای به نام خودم یا کانالم تا حدی همه چیز رو برداشته بود که میشد اسمش رو گذاشت شراب و ابریشم شعبهی چالهمیدون.
وقتی از مالک کانال توضیح خواستم براشون اعتراضِ من عجیب بود!
عجیبه که اعتراض من عجیب بود!!
ما نویسندگان مذهبی واقعا مظلومیم چون تا بخوایم از مایملک خودمون دفاع کنیم متهم میشیم به ریا و به دنبال نام و شهرت بودن و در پایان با این جمله که "اگه برای اهلبیت نوشتی چه فرقی میکنه به نام کی باشه" کلا از جرگهی محبت اهلبیت هم خارج میشیم!
و جالبه اگه بدونید که اتفاقا این اهلبیتند که راضی به نشر مطلب بدون نام صاحب اثر نیستند!!
توی اسلام ما هیچ قانونی بالاتر از "رعایت امانت" نداریم، تمام فرامین الهی خلاصه میشه در همین مسئله، هر کس که امانتدار باشه دینداره، چون دین چیزی نیست جز امانتداری، مثلا اینکه غیبت حرامه یعنی آبروی مؤمن نزد ما امانته، اینکه ظلم به همسر حرامه یعنی زن نزد شوهر امانته.... و حتی ولایت امیرالمؤمنین نزد انسان امانته و اقرار به این ولایت ادای امانته (در این رابطه تفسیر آیات ابتدایی سوره مائده رو ملاحظه بفرمایید.)
ادامه در پست بعد
شراب و ابریشم...
. چهار خطِ اولِ این متن اشارهی کوتاهی داره به محل تولد و زندگیِ حضرت نجمه خاتون مادر گرامیِ امام رض
.
ادامه از پست قبل
آثار دیگران (اعم از تولیدات دیجیتال، عکس، نوشته، شعر، نقاشی...) نزد ما امانته و ما موظفیم به رعایت امانت و ذکر نام صاحب اثر.
اگه روزی آثار دیگران رو بینام نشر دادیم شک نکنیم که این مصداق روشن سرقته، سرقت همیشه دزدی از مال دیگران نیست، سرقت گاهی دزدیِ حاصل فکر و وقت دیگرانه که اتفاقا از سرقت مال خیلی سنگینتره!
بیاین یک بار برای همیشه یاد بگیریم که همونطور که اگه کسی مالی رو نزد ما به امانت بذاره و ما به اون مال دست ببریم یعنی دزدی کردیم، مؤلفان هم آثارشون رو نزد ما به امانت میذارن و نشر آثار دیگران بدون نام و امضای خودشون سرقته، دزدیه، حقالناسه و قطعا حساب و کتاب داره!
شما فقط کافیه رجوع کنید به کانال نویسندگانی که سرشون به تنشون میارزه، تا ببینید اولا خودشون آثار دیگران رو بینام منتشر نمیکنند، دوما چقدر از نشر آثار خودشون بدون نام گلایه دارند. برای مثال میتونید گلایههای خانم پرستو علی عسگرنژاد (تا کوچ پرستو) یا آقای مهدی مولایی (عجم علوی) رو در کانالهاشون بخونید...
برادران و خواهران دینیِ من
خواهش میکنم این موضوع رو کوچیک نشمرید، باور کنید رعایت حق مولف بخشی از دینداریِ ماست.
و جالبه که این مسئله برای دوستان فرنگیمآبِ ما خیلی پذیرفته شدهاس و به راحتی رعایت میکنند ولی دوستان دیندار ما با توجیهاتی مثل اینکه برای اهلبیته برای نظامه برای انقلابه، کلا کن فیکون میکنند هر چی حاصل زحمات ما مؤلفانه...
در پایان تشکر میکنم از همهی عزیزانی که حق نویسندگان رو محترم میشمرند و نوشتههای دیگران رو فقط با نام خودشون نشر میدن.
همچنین تشکر میکنم از آقای دارابی که مطلب بنده رو با نام خودم نشر دادند (البته ای کاش که یا لینک کانال رو کامل میذاشتن یا از کانال خودم فوروارد میکردن) و انشاالله این کار توسط تمام کانالدارها رعایت بشه تا در نهایت فرهنگِ رعایت حق مؤلف بین همه جابیفته و همهی ما یاد بگیریم در نشر آثار دیگران جانب امانت رو رعایت کنیم.
و برای چندمین بار عرض میکنم نسبت به نشر مطالبم بدون نام خودم و لینک کانالم هیچگونه رضایتی ندارم.
با احترام: ملیحه سادات مهدوی نویسنده و خالقِ تمامِ آنچه در شراب و ابریشم میخوانید.
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
.
حضرت استاد حامد کاشانی، نَه علم شما، نَه معرفتِ شما، نَه بیانِ شیرینِ شما، نَه هیچ کدوم دیگه از شگفتیهای وجود و کلامِ شما، که اون حلقهی اشکی که وقت صحبت از امیرالمؤمنین میشینه تو چشماتون رو خریدارم.
استاد برامون از امیرالمؤمنین بیشتر بگید و سرریزِ جامِ عشقتون رو در قلبهای ما خالی کنید که سخت محتاجیم به عشق ورزیدن به امیرالمؤمنین. 💚
.
برایم مدحِ علی بگو و غم از دلم ببر...
.
از نظر من در شعر، سید حمیدرضا برقعی و در سخن، استاد حامد کاشانی بهترینهای روزگارند.👌
کانال استاد کاشانی: https://eitaa.com/kashani1395
.
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شراب و ابریشم...
سُها بوتهی خوشمَنظر و خوشبوی ریحانی بود، روییده در دامنههای سبز و بینهایتِ آلپ! موجِ بلندی برخا
.
این مطلبی که برای بانو نجمه خاتون نوشتم رو خیلی دوست داشتید.
خیلی پیام دادید و از این متن گفتید...
راستش خودم هم خیلی دوستش دارم☺️
لینک دسترسی چند مطلب که برای مادران اهلبیت نوشتم رو اینجا به اشتراک میذارم تا اونها رو هم ملاحظه کنید. (روی هر کدوم کلیک کنید مطلب میاد براتون)
بانو آمنه، مادرِ نازنینِ پیغمبر جانمون
بانو حلیمهی سعدیه، مادرخوندهی پیغمبر جان
بانو خیزران، مادرِ عزیزِ آقا جوادالائمه
بانو نجمه خاتون، مادر گرامیِ امام رضا جان
خانوم خدیجهی کبری هم که تمام عشق و جانِ دلِ پیغمبرند و عزیزِ جانِ خودم که در کانال از ایشون زیاد نوشتم و با جست و جوی نامِ مبارکِ خدیجه، مطالب براتون میاد.
و خانوم فاطمهی زهرا که معنیِ واقعیِ عشقند و برای ایشون هم کم و بیش مطالبی در کانال دارم.
و برای عالیجنابان ابوطالب و عبدالمطلب که بخش بزرگی از روح و جانم در تسخیر این دو بزرگواره هم مطالب کمی در کانال دارم که با جست و جوی نامشون امکان دسترسی دارید.
انشاالله سعی میکنم برای هر کدوم از مادران گرامی چهارده معصوم و برای هر کدوم از شخصیتهای کمتر پرداخته شده مطالبی بنویسم.
ممنونم که هستید و میخونید و به من و نوشتههام محبت دارید.🙏
جهت یادآوری لازم میدونم بگم که نشر مطالبم بدون نام خودم و لینک کانالم جایز نیست.
خیر ببینید🌱
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
تو اوج درس و بحث نمیدونم چی شد که یهو یکی از دانشجوها گفت استاد به قول خودتون پیغمبر جانمون...
یک لحظه مثل طنین صدایی که توی کوه انعکاس بگیره "پیغمبر جانی" که گفت توی سرم طنین گرفت و با خندهی روی صورتش چند بار رفت و برگشت...
نمیدونم دقیقا کجا از من اینو شنیده بود، شایدم از نوشتههام خونده بود ولی یک حال خوبی داد بهم.
پیغمبر جانمون... اینکه یک لفظ خاص رو از من یاد گرفته، لفظی که برخاسته از محبت به پیغمبره برام خیلی ارزشمند بود...
پارسال تو یکی از دارالقرآنای تهران کلاس قصههای قرآن داشتم برای دختر کوچولوها...
بعد واسه جشن عید غدیر قرار شد بچههای من یه نمایشنامه اجرا کنند، موقع تقسیم متنها و شعرها و نقشها، بچهها دورم رو گرفته بودند و هی میگفتن خانوم ما نقش امیرالمؤمنین، امیرالمؤمنین، امیرالمؤمنین....
دختربچههای کوچولو، در کلاس من یاد گرفته بودند که نام امیرالمؤمنین رو اینطور به زبون بیارن و من قند بود که توی دلم آب میشد.
کلمات، شاید بزرگترین هدیهی یک معلم به شاگردهاش باشه و خوشحالم وقتی میبینم شاگردانم چنین کلماتی از من به ارمغان میبرند.
الحمدلله رب العالمین 💚
✍ملیحه سادات مهدوی
عکس تزئینی است😂
لوح تقدیریه که دانشگاه واسه روز استاد تقدیممون نمود.😁
یک جمعهی برفی و سپید....
یک آفتاب نرم و لطیف...
خورشید سرک کشیده از یک بلندی!
آبشار طلائیاش ریخته روی دامنِ زمین...!
ابرها رفتهاند، آسمان چشمک میزند!
چشمهای قشنگش، برق، برق میزند...
هوا چقدر تماشاییست!
فریبا ظرفها را با مهربانی شسته است!
صوفیا، پونه دم کرده!
پونه با نبات!
پونه و نبات و مِهر!
پونه و نبات و عشق!
یک فنجان میدهد به دست به من!
مینوشم و با لبخند،
سری تکان میدهم برای تأیید:
«فنجان را دوباره کن لبریز!»
سمانه لبخند میزند: «پس برای من هم بریز!»
توی این هوای دلپذیر
پونه را مینوشم، به اسم یک رفیق!
به یاد یک انیس!
اصلا به خاطر تو گفتم، مزهاش چقدر خوب است!
به خاطر تو رفیق!
پونه، چون هم اسم توست طعمش اینهمه خوب است!
مینوشم و میگویم: بَه بَه
به اسم تو پونه...
به مِهر تو رفیق...💚
✍ملیحه سادات مهدوی
نوشت:
این یه شعر ساده ولی دوست داشتنیه که به تاریخ 8 دی 91، فردای برف که آفتاب زده بود، توی خوابگاه دانشگاه فردوسی مشهد تقریر زدم:)
خودم خیلی دوسش دارم.
اما اینکه چرا حالا بازنشرش دادم؟
چون پونه فرت و فرت داره لاو میترکونه برام، و این آیهی قرآنه که میگه هر لاو ترکوندنی رو به لاوترکوندنی بهتر جواب دهید.😁
وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها/ نساء ۸۶
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
هدایت شده از شراب و ابریشم...
اگه قرار باشه امروز بهتون یه هدیه درجه یک بدم، یه هدیه که هم به کار این دنیاتون بود هم اون دنیاتون، یه هدیه که حال دلتون رو خوب کنه و پر و بال پریدن بهتون بده، یه هدیه که روزیتون رو زیاد کنه و دل پدر و مادرتون رو شاد
اون هدیه قطعا اینه که یادتون بندازم
نماز پر برکت و پرفضیلت یکشنبههای ذیقعده رو بخونید.👌
هر کی خوند برای همه دعا کنه🙏
التماس دعا
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنده خدایی با عصبانیت پیام داده و کلی برای ما نویسندههایی که راضی به نشر نوشتههامون بدون نام نیستیم افسوس خورده و گفته که خجالت بکشیم که دو خط برای اهلبیت نوشتیم و میگیم بدون نام نشر ندید. 🤦♀🤦♀
تهشم گفته کانال رو ترک میکنم...
و واکنش من به تهدید ایشون برای ترک کانال:
.
هدایت شده از سِدخارجی
ولادت امام رضا نزدیکه 🔹
میخوایم بازم یه کار باهم دیگه بسازیم
«اگه امام رضا ایران نبود، چی میشد؟»
تو یه جمله کوتاه صداتون رو برام اینجا بفرستید 🫰
👇👇👇👇
@sedkharejipm ✔️
@sedkharejipm ✔️
@sedkharejipm ✔️
شراب و ابریشم...
ولادت امام رضا نزدیکه 🔹 میخوایم بازم یه کار باهم دیگه بسازیم «اگه امام رضا ایران نبود، چی میشد؟»
.
.
سِدخارجی واسه تولید کار جدیدش یه چالش راه انداخته که با یه جملهی کوتاه به این سوال جواب بدیم: اگه امام رضا ایران نبود چی میشد؟
خب من کلا آدمِ نوشتههای طولانی و جملههای بلندم، الانم باز باید یه صفحه انشا بنویسم تا جواب سِد خارجی رو بدم!
اگه امام رضا ایران نبود و حرم خوشگلش شبیهِ حرمِ بقیه اماما نشسته بود تو یه جغرافیای دیگه یا مثل حرم بقیع خاک شده بود یا مثل مادرش اصلا حرم نداشت،
اگه دست ما از شبکههای ضریحش کوتاه بود و پامون از صحن و سراش بریده،
اگه خیره شدن به گنبدش یه آرزوی دور و دراز بود و نفس کشیدن تو حرمش یه رؤیا،
اگه دست کردن تو آبِ حوضِ گوهرشادش غیرممکن بود و چشم دوختن به چراغونیای حرمش فقط از صفحهی تلویزیون
اگه زیارتش یه حسرت چندین و چند ساله بود و گیرِ پاسپورت و ویزا و قسمت و این حرفها
اگه رفت و آمد به خونهاش مثل بقیع ممنوع بود و مثل سامرا سخت
اگه نشستن تو حرمش مثل نشستن تو حرم عمه جانش امنیتی بود و خطرناک
اگه خرج رسیدن به بابالجوادش اونقدر زیاد بود که فقط میشد به انتظار موسم اربعین و کاروانهای ارزونتر نشست
اگه برای رسیدن به جلوی ایوون طلاش باید از مرزها رد میشد و برای دو رکعت نماز زیر آسمونش شبیهِ حاجیای حج نرفته تمومِ عمر منتظر موند
این اگهها و خیلی اگههای دیگه...
اون وقت هر روز یکیمون یه گوشه چَپه میشد و جنازه بود پشت جنازه که رو دست ایران میموند!
واقعا اگه امام رضا ایران نبود تا الان همهمون از بی کسی و بی پناهی جان به جانآفرین تسلیم که نَه! جان به جانآفرین، پَس داده بودیم! آخه جان رو میخواستیم چی کار اگه حرمی نبود که بریم توش جان رو شارژ کنیم و ریسِت بزنیم از اول!
اگه امام رضا ایران نبود...
سد خارجی گفته بود تو یه جمله کوتاه بگیم؟ من هیچ وقت بلد نبودم یه جملهی کوتاه بگم! همیشه باید جملههای طولانی بگم تا خاطرم جمع بشه که خوووب حق مطلب رو ادا کردم و خووووب همه رو شیرفهم کردم!
ولی راستش رو بخواید این سوال سِد خارجی رو که خوندم همون اول با یه لبخند تلخ و با یه جملهی خیلی کوتاه جوابش رو دادم و چشمام پرِ اشک شد:
اگه امام رضا ایران نبود، همهامون دق میکردیم و میمردیم!
بله آقای سِد خارجی لطفا از این سوالا از ما نپرس و اینجور ما رو به هم نریز، اگه امام رضا ایران نبود من یکی که حتما یک گوشه افتاده بودم و از غصه مُرده بودم...
✍ملیحه سادات مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
.
استاد پناهیان در برنامهی سمت خدا، همین الان:
من تو جامعهی مؤمنین اگه خطایی بکنم با آرامش زندگی میکنم.
(صحبت ایشون در شرح این حدیثه: اگه از یه نفر هفتاد بار یه خطا رو دیدی حمل بر این کن که نه انشاالله اینطور نیست.
و توضیح قوانین جامعهی اسلامی: حسن ظن، خطاپوشی، حفظ آبروی دیگران، تجسس نکردن در احوال دیگران و...
تکرار برنامهی امروز سمت خدا رو حتما ببینید.)
هیع...
استاد!
ما در جامعهی مؤمنین، خطانکرده آرامش نداریم چه رسد به اینکه خطا کنیم...
قاتل ما شدن این جماعتِ به اصطلاح هدایتیافته...
هیع...
.
شراب و ابریشم...
. استاد پناهیان در برنامهی سمت خدا، همین الان: من تو جامعهی مؤمنین اگه خطایی بکنم با آرامش زندگی م
.
بعضیا یه جوری میگن ما از خشک مقدسها ضربه خوردیم که انگار ما ازشون نفع بردیم!
نه والا اینا واسه ما مذهبیها خطرناکترن اتفاقا!
و همیشه در کمینند تا یه جوری ثابت کنند که ما مذهبی و انقلابی نیستیم و این فقط اونا هستن که هدایت یافتهان.
باشه بابا همهی هدایتهای جهان برای شما، حالا چرا برای اثبات خوبی و نازنینیِ خودتون، بقیه رو تخریب میکنید؟!
.
این خیلی بده که آدم از دست یک مشت آدمِ به اصطلاح مذهبی دلش خون باشه...
و روزی که پردهها کنار میره، رسواییه که برای برخی از این بشدت مؤمنین به بار میاد، همینهایی که به راحتی حکم تکفیر دیگران رو صادر میکنند...
هیع...
خیلی هیع
واقعا هیع!
.
شراب و ابریشم...
. بعضیا یه جوری میگن ما از خشک مقدسها ضربه خوردیم که انگار ما ازشون نفع بردیم! نه والا اینا واسه ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی خیال.
بگذریم...
.
بقول امیرالمؤمنین: تِلْکَ شِقْشِقَة هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ...
.
کلمهها معجزه میکنند!
کلمه اگه معجزه نبود، خدا اعجازِ پیغمبرِ آخرالزمانش رو از جنس کلمه نمیذاشت.
چند نفر از اعضای این کانال اسم کسب و کارها و اسم فرزندانشون رو بعد از خوندنِ نوشتههای من انتخاب کرده باشند خوبه؟
خانومی به من پیام دادند و گفتند عنوان فروش لباسشون رو گذاشتند ابریشم با الهام از عنوان کانال.
خانوم دیگری پیام دادند که بعد از روضههای محرم که اینجا خوندن اسم فرزندشون رو گذاشتن زینب.
باز بعد از همون روضههای محرم خانوم پزشک متخصصی پیام دادند و گفتند که نامشون رو میخوان تغییر بدن و بذارن زینب.
خانوم دیگری نام فرزندشون رو گذاشتند مصباح، بعد از خوندن مطالبی که دربارهی سید مصباحم نوشتم، در حالیکه اولین بار بود این اسم رو میشنیدن و همین امروز اتفاقا به من پیام دادن و گفتن هر جا نام فرزندشون رو میگن همه میگن چه اسم قشنگی.
خانوم دیگری پیام دادند و از من خواستند برای فرزندشون اسم پیشنهاد بدم!
بعد از مطلب سها بانو سه نفر پیام دادند و دربارهی انتخاب این نام با من صحبت کردند.
و من همهی اینها رو از اعجاز کلمه میدونم.
کلمات قلب آدمها رو مسحور میکنه.
چرا به پیغمبرِ ما نسبت ساحر میدادند؟ چون ایشون نورانیترین و شگفتانگیزترین کلمات رو در دستانش داشت و آدمیزاد باورش نمیشد که اینها سحر نباشند!
ولی واقعیت اینه که کلمه خودش ساحره و قدرت سحر داره...
.
.
شما عزیزِ جان که دنبال انتخاب اسم مذهبی هستی برای نوزاد دلبندت، راستشو بخوای من هیچ پیشنهادی جز اسمِ "زهرا" ندارم. تو دنیای من اسم دختر فقط زهراست.
میتونی 👈ایشون رو بخونی شاید دلت پر کشید و خواستی دخترتو زهرا صدا کنی.
.
.
ولی معلمی خیلی تجربهی عجیبیه!
امروز یک درس بزرگ تو کلاسم گرفتم.
شاید بعدها قصهاش رو نوشتم.
نقدا همینو بگم که یه معلم سرکلاس بیشتر از اونکه یاد بده، یاد میگیره!
.
شراب و ابریشم...
هفتهگردِ ترکوندن اسرائیل مبارکمون🥰😂 چجوریه که واسه عقد و عروسیا هفتهگرد و ماهگرد و سالگرد میگیرن
.
در حالیکه فقط چند ساعت با ماهگردِ به سخره گرفتنِ اسرائیل فاصله داریم، بنده خدا جلوی ما نشسته و داره میگه ایران نزده، الکی گفتن زدیم.🤦♀
ما هیچ ما نگاه...
هیع...
.
Hojat Ashrafzadeh - Iran Manam.mp3
7.53M
بیاین واسه ماهگردِ ترکوندنِ هیکلِ اسرائیل دوباره👈 اینو بخونیم.
یه چایی بریزیم، در حالیکه حجت اشرفزاده گوش میدیم، نوش جان کنیم و به اقتدار کشورمون ببالیم✌️
مبارکِ ایرانِ عزیزمون اقتدار و قدرت بینظیرش❤️
خدا خیر بده به پهلوونهای میدون
چقدر این شادیهای مِلّی به جان میشینه و چقدر چشم و دل مردم رو چراغونی میکنه.
الحمدلله رب العالمین که قدرت کشورمون باز و باز به دنیا ثابت شد.
.
شراب و ابریشم...
شهیر ملیحه سادات مهدوی متولد ۲۸ اردیبهشت سلامِ خدایانِ عامون بر او🌱😆
.
میلادِ سراسر سعادتم نزدیکه...
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی بالاخره نت قطع میشه و از اتاقت میای بیرون و خانوادهات رو میبینی:
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
20.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عنوان این کانال رو از آیهی ۲۱ سورهی انسان اقتباس کردم.
اونجا که میگه بهشتیان جامههای ابریشم به تن میکنند و جامهای شراب طهور مینوشند...
از همون ابتدا عنوان کانال برای برخی از اعضا چالش برانگیز بود.
البته کم نبودند افرادی که با هزار مِهر پیام میدادند و سلیقه و ذوقِ ادبیِ نهفته در عنوان کانال رو تحسین میکردند. لیکن در کنار این عزیزان، بزرگواران دیگری هم بودند که نام کانال براشون عجیب بنظر میرسید، برخی محجوب بودند و با ادب جویای وجه تسمیهی کانال میشدند یا در کنارش پیشنهاداتی میدادند، برخی هم گستاخانه چنگ میزدند به کلمهی شراب و حتی گستاخانهتر میگفتند اسم کانال رو تغییر بده.🤦♀
و خب اخیرا هم از یک نفر که در یک نهاد فرهنگی جایگاهی داشت اعتراضی به عنوان کانالم شنیدم که به جهت جایگاه اون فرد این دیگه سرآمدِ اظهارنظرها دربارهی شراب و ابریشم بود.
امروز که این بخش از دیدارِ آقا از نمایشگاه کتاب رو دیدم و خاطرهای که نقل شد از پیشنهاد برای تغییر نام کتاب "نان و شراب" شبیهِ هزاران بارِ دیگه که مرحبا گفتم به بینشِ روشنِ رهبرم و افقِ بلندِ نگاهش، باز و باز آفرین گفتم به این مرتبه از ذوق ادبی و فهمِ رهبرِ شاعر و ادیبم.
و خندیدم به آدمهایی که هنوز مدلِ فکریشون شبیهِ مدلِ فکریِ اونهاییه که دههی اول انقلاب میخواستند عنوان شراب رو از روی یک کتاب بردارند و رهبر از این پیشنهاد تعبیر به سادهلوحی کردند.
کاش اونجا بودم و عنوان کانال رو به آقا میگفتم، مطمئنم از اون آفرین آفرینهای آقا در دیدار با شاعران، روزیِ من هم میشد.🌱
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شراب و ابریشم...
عنوان این کانال رو از آیهی ۲۱ سورهی انسان اقتباس کردم. اونجا که میگه بهشتیان جامههای ابریشم به ت
با قیدِ فوریت به پروندهی مهدوی و سید علی خامنهای رسیدگی شد.
جرم: دفاع از عنوان شراب🤣
.✍ملیحه سادات مهدوی
.
من آدمِ پرداختن به شخصیتهای کمتر دیده شدهام، آدمِ دست گذاشتن روی ابعادِ مخفیِ هر ماجرا.
ساعت چهار صبح که خیابان را سرازیر کردیم سمت حرم، همینکه چشمم به گنبدی افتاد که لای چراغانیهای دههی کرامت عینِ یک تکه جواهر شده بود وسط یک مشت زمرد، سوژهی جدیدِ نوشتنم را پیدا کردم!
من باید برای معمار حرم مینوشتم!
این حجم از قشنگی و دلبری هر چند که اصلِ اصلش به مدفونِ این ارض برمیگردد، لیکن حقا که دستِ معمارش هم درد نکند!
آقای مهندس بهاءالدین محمد، متخلص به شیخ بهایی، معمار سازههای شگفت و طراحیهای عجیب و غریب.
از منارجنبان اصفهان تا منارههای طلایی مشهد، از مسجد امام تا کاریز نجفآباد، همه و همه از سرانگشت شیخ چکیده و با نبوغِ وِی خلق شده.
مهندسی که در فقه، حدیث، ریاضی، نجوم و هندسه سرآمدِ روزگار بود و اعجوبهی عصرِ خودش.
الان اما قصد ندارم از ریزهکاریهای وجودِ این آدمیزادِ عجیب بنویسم، الان دارم به چیز دیگری فکر میکنم.
دارم فکر میکنم اگر آقای شیخ تصمیم نگرفته بود روی سردر حرم، وِردی نصب کند که نگذارد هیچ وقت پای گناهکار به آنطرفِ وُرودی برسد، خب امام رضا جان هم هیچ وقت سراسیمه خودش را نمیرساند و از استادبَنّای حرم گلایه نمیکرد که چرا میخواهد از این کارها بکند؟ واقعا اگر این فکر به کَلّهی مبارکِ آقای شیخ نرسیده بود، ما قرار بود از کجا خبردار شویم که امام رضا جان، درِ خانهاش به روی همهمان باز است؟ ما بعد از گناههایمان چطوری قرار بود از آمدن به حرم شرم نکنیم؟ ما چجوری میشد که بفهمیم هر چقدر هم که بد کنیم باز هم آقای این حرم در به روی ما نمیبندد؟
من خاک مزار شیخ بهایی را میبوسم، اما نَه بخاطرِ معماریِ شگفتانگیزِ حرم که روح از تنم میکَنَد و تا آسمان هفتم میبَرَدَم، بلکه دقیقا بخاطر خیالاتی که به سرش زده بود و به خاطرِ همین خیالاتِ او، امام رضا جان به خوابش آمد و گفت آشیخ دوباره یک وقت از این فکرها نکنی که حرم ما را به روی گنهکارها ببندی!
اگر شیخ بهایی از طریق علوم غریبه به آن اوراد دست نیافته بود و بعد نخواسته بود که آن اوراد را بچِپانَد وسطِ خشتهای بالای سردر، تا اینجوری اجازه ندهد گناهکارها داخل حرم شوند؛ که امام رضا جان برافروخته نمیشد و رگ گردنِ مبارکش برای ما گنهکارها باد نمیکرد و بلند نمیشد بیاید طرفِ ما را بگیرد و بگوید شیخ، اینها مهمانِ منند، کریم به گناه مهمان نگاه نمیکند هیچ وقت، کریم به کرم خودش نگاه میکند همیشه.
جدا اگر شیخ تصمیم کبری نگرفته بود که ما را در حرم راه ندهد ما قرار بود از کجا بفهمیم که امام رضا جان اینهمه دوستمان دارد؟ ما قرار بود چطوری بعد از هر بار گناه دوباره خودمان را به حرم برسانیم و گناهانمان را با صاحب حرم شُتر دیدی ندیدی حساب کنیم و تازه بی خجالت، هزار و یک خواهش هم در خانهاش بیاوریم؟!
اگر شیخ بهایی نخواسته بود برای حفظ حرمت حرم پای ما گناهکارها را از حرم ببرد، آن وقت کی اخبارِ امام را به ما میرساند که امام حتی امثال ما را هم دوست دارد؟
اگر امام رضا جان روی ما غیرتی نشده بود بی وِردِ شیخ هم، ما از خجالتِ گناههایمان خودمان پایمان را از حرم میبریدیم که!
آی استاد اعظم شیخ بهایی معمار گنبد و گلدستههای حرم
ما از تو ممنونیم
تو امیدبخشترین خبرهای عالم غیب را برای ما آوردی.
تو دلهای ما را به این صحن و سرا خوش کردی
تو به ما گفتی امام رضای این حرم ما را دوست دارد حتی اگر گنهکارترینهاییم...
از تو ممنونیم و بیشتر از تو از صاحبِ مهربانِ این حرم ممنونیم که تمامِ عمر هر چه که بودیم و هر چه که هستیم، باز راهمان داد...
✍ملیحه سادات مهدوی
تقریر یافت، در حرم مطهر رضوی، مقابل مزار شیخ بهایی
❌ با احترام به جهت رعایت حق مولف نشر مطالب بدون نام نویسنده و لینک کانال جایز نیست🙏🌱
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شراب و ابریشم...
عنوان این کانال رو از آیهی ۲۱ سورهی انسان اقتباس کردم. اونجا که میگه بهشتیان جامههای ابریشم به ت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا