eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
482 ویدیو
7 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
شراب و ابریشم...
. همه خادم‌الرضاییم💚 امام رضایی‌های مجلس کجا نشستن؟ جهت تأمین هزینه‌ی اطعام زائران رضوی، مدد برسونی
. بِچّای قدیمیِ کانال، ایشالا انتظار ندارید که من یازده محرم بیام چالشِ واریز راه بندازم و کدبازها رو بکشم وسط و ماتریکس و این بساطا؟ اون کارام واسه محرم نیست حضرت عباسی. پس خودتون با وقار و متین و آروم هر چی کرمتونه واریز کنید. اجرتون با خانوم زینب کبری. کدهای پیشنهادی من واسه واریز یه تعدادش اینجاست. کد تازه هم خواستید من پیشنهادم بازم همون واریزیای هشت هشتیه به نیتِ هشتِ مقدسمون💚
6037998170738750
کار زائرای امام رضا جان هیچ وقت رو زمین نمی‌مونه چه ما همراهی کنیم چه همراه نشیم این کار انجام میگیره، پس چرا خودمونو قاطیِ بساطِ امام رضا جان نکنیم؟ .
شراب و ابریشم...
. بِچّای قدیمیِ کانال، ایشالا انتظار ندارید که من یازده محرم بیام چالشِ واریز راه بندازم و کدبازها
سه بار دورِ هفتاد و دو تاتون بگردم، بار آخر برم و دیگه برنگردم💚 همه خادم‌الرضاییم خدمت به زائر امام رضا جان فخر ماست. کمک به تأمین هزینه‌ی اطعام زائرانِ چهار محالی که یه تعدادشون زائراولی هستن یه تعدادشونم بیشتر از بیست ساله که خوشگلیای حرم رو از نزدیک ندیدن و یه دلِ سیر تو هوای ضریح نفس نکشیدن
6037998170738750
. شبِ شهادتی نیت کنید به نیابت از چهارمین امام و عمه‌ی بزرگوارش و اهلِ حرم اباعبدالله که امشب اولین شب اسارت رو از سر می‌گذرونن، هر چی کرمتونه واریز کنید، الهی که تذکره‌ی اربعینتون رو امضا کنه امام رضا جانم که برات کربلا دست خودشه فقط... .
شراب و ابریشم...
سه بار دورِ هفتاد و دو تاتون بگردم، بار آخر برم و دیگه برنگردم💚 همه خادم‌الرضاییم خدمت به زائر اما
. چند نفر پیام دادین گفتید نتونستید به اون کارت بزنید. آپ معمولا از این ادابازیا درمیاره. به اون یکی کارت نشد به این بزنید:
6037997290421321
هر دو کارت بنام خودمه . اجرتون با عموی مَه‌جبینِ حرم💚 .
. سلام و احترام خدمت همه‌ی عزیزان اعضای قدیمیِ کانال بنده رو می‌شناسن... تعدادی اعضا به برکتِ نامِ اباعبدالله و با روضه‌های این ایام به جمع ما و محفلِ ذکرِ مصیبتِ ارباب اضافه شدن... خوش‌آمد می‌گم خدمت همه‌ی عزیزان، هر کس که بواسطه‌ی نام اباعبدالله وارد این کانال شده روی چشم ما جا داره. با توجه به اینکه الان مشغول جمع کردن کمک برای تأمین هزینه‌ی اطعام زائران رضوی هستم لازم دیدم خدمت دوستانی که تازه وارد کانال شدند توضیحاتی ارائه بدم. بنده ملیحه سادات مهدوی شهری هستم، مدرس دانشگاه، شاعر، نویسنده و سخنران و مربیِ تربیتی نوجوان. مؤسسه‌ی شراب و ابریشم یک مؤسسه‌ی هنری_دینی هست که در سراسر کشور فعالیتهای فرهنگی_تربیتی داره، هم بصورت مجازی و هم بصورت حضوری. فعالیتهای حضوری گاهی با حضور شخص خودم انجام می‌شه و گاهی هم با حضور نیروهامون در شهرهای مختلف. از جمله فعالیتهایی که توی این کانال گزارش اندکی ازش ارائه دادم می‌تونم به اعتکاف دانش‌آموزی در شهر بهبهان اشاره کنم و یا اطعام غدیریه‌مون با مشارکت برنامه‌ی سمت خدا شبکه‌ی سه‌ی سیما... بلطف خدا و به مدد اهل‌بیت تا امروز تونستیم در این مؤسسه‌ و با کمک خیرین بزرگواری که همیشه همراه ما هستند بالغ بر پانصد ملیون تومان وامِ قرض‌الحسنه به هموطنان عزیزمون اعطا کنیم، برنامه‌های فرهنگی مختلفی رو در سراسر کشور شکل بدیم و در مواردی به کمک هموطنان نیازمندمون بریم که گزارشهای برخی از این موارد در همین کانال قابل دسترسیه. و الان هم که بلطف امام رضا جان، لباس خادمیِ زائرانِ حریمش رو به تن کردیم و مشغول تلاش برای تأمين هزینه‌های سفر هموطنانِ چهارمحالی‌مون به مشهد مقدس هستیم. در خدمتِ محبین امیرالمؤمنین هستیم. همیشه خادمِ اهل‌بیت همیشه پاسخگو @mehmane_quran فقط به عشق امیرالمؤمنین 💚 . جهت همراهی با پویش همه خادم‌الرضاییم شماره‌ کارتهای زیر:
6037998170738750
6037997290421321
.
شراب و ابریشم...
🎞 #فیلم | خدا اگر بخواهد، می‌شود 💌 پادکستی زیبا و شنیدنی در ارتباط با طرح فرزندان غدیر #مناسبت #عی
. ☝️از جمله تولیدات هنری مؤسسه‌ی شراب و ابریشم برای برنامه‌ی سمت خدا شبکه‌ی سه‌ی سیما .
. صبح دوازدهم، ورود کاروان اسرا به کوفه... .
شراب و ابریشم...
. چند نفر پیام دادین گفتید نتونستید به اون کارت بزنید. آپ معمولا از این ادابازیا درمیاره. به اون یکی
. از آیت‌اله مهدوی پرسیدند صبح خود را چگونه آغاز کنیم بهتر است؟ فرمود: با واریزِ پول برای تدارکِ اطعامِ زائرانِ امام رضا جان
6037998170738750
6037997290421321
بلطف پروردگار و به مدد امام رضاجان یکی از هیأت‌های مذهبی مشهد یک وعده ناهار زائران رو متقبل شدند، شما بزرگواران هم الحمدلله تا اینجای کار هزینه‌ی یک وعده رو تأمین کردید. باز هم منتظر همراهی شما عزیزان هستیم. اجرتون با اون آقایی که پنجره فولادش برات کربلا می‌ده💚 .
. در کوله‌بارِ قسمتِ ما، غم زیاد بود... و اما صبح دوازدهم... .
. کوفه چون نگینی در دل انگشتری می‌درخشید. ریسه‌های بافته از لیف خرما، دیوار به دیوار بین کوچه‌ها کشیده بود، مردها با طبق‌های نان و خرما از مردم پذیرایی می‌کردند و با خنده‌های نفرت‌انگیز به هم شادباش می‌دادند. و حالا میانِ هلهله‌ی اهل کوفه، ناقه‌هایی بی جهاز، سوارانی پژمرده و لطمه‌خورده‌ را در کوچه‌پس‌کوچه‌ها حرکت می‌دادند و آدمها از لب بامها و ایستاده در گذرگاهها به خنده و آواز، گرمِ اهانت به آنها بودند. کوفه پر شده بود از قرمزپوشهای بدمنظر و بدخنده‌ای که با رقص و پایکوبی برای تمسخر و تحقیر در مسیر کاروان خیمه زده بودند و کوچه‌ها غرقِ در حجله‌های رنگی و زینت بسته‌ای بود که دخترکان و زنانِ آراسته‌ را در آغوش گرفته بود تا دم به دم کِل بکشند و با لرزش پا خلخلها را به صدا درآوردند... شهر غرق در سوت و کف و هیاهو بود که یکباره طنین صدایی همه‌ی آن عربده‌ها را خاموش کرد: مادرتان به عزایتان بنشیند ای اهل کوفه. پیرمردی آهی کشید و گفت این صدای آشنای علی‌ست که از حنجره‌ی این زن بیرون می‌ریزد، این زن مگر کیست که اینطور عینِ علی تکلم می‌کند؟ کوفه شبیه تنه‌ی خشکیده‌ی درختی ساکت شده بود، کسی حتی جرأت نمی‌کرد آب دهانش را فروبلعد. همه فقط خیره مانده بودند به دستان آن زن که در هوا می‌چرخید و اهل کوفه را اهل خدعه و نیرنگ می‌خواند. این علی بود که در قالب زنی هبوط کرده بود و بار دیگر به این دنیا برگشته بود تا باز فریاد برآورد ننگ بر شما ای اهل کوفه. حتی پرنده‌ها در آسمان متوقف شده بودند. انگار خداوند اختیارِ کائنات را به سر انگشت آن زن سپرده بود. قلبها یارای تپیدن نداشتند. کوفه در محکمه‌ی زنی بلندبالا و موقر که خود را با چادری خاکی و ژولیده پوشانده بود و با حنجره‌ی علی سخن می‌گفت، سخت محکوم شده بود و در برابر او هیچ دفاعی نداشت. تمام آسمان پر بود از موج کلماتش: اشک چشمانتان خشک نشود و ناله‌هایتان آرام نگیرد. همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم می‌گسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و تقلب ساخته اید. آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینه‌های آکنده از کینه، دو رویی و تملق، ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می‌شود؟ جمعیت یکپارچه اشک شده بود و دیگر خبری از هلهله‌ها نبود. کوفه با این صدا، با این کلمه‌ها غریبه نبود، هنوز هُرمِ نفسهای علی را از هوای کوفه استشمام می‌شد، اهل کوفه هنوز از محکمه‌ی علی بیرون نیامده بودند و حالا دوباره در همان محکمه گیر افتاده بودند. گریه‌ها به های‌‌های بلند رسیده بود و صدای آن زن به گوش می‌رسید که داشت می‌گفت: گریه می‌کنید؟ زار می‌زنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست. و چگونه می‌توانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ زن محکم و جرأتمند سخن می‌گفت و شهری را که چون عروسی آراسته بودند با هر کلمه‌اش به تلی از خاک بدل می‌کرد. برج و باروهای شهر را فرو‌می‌ریخت و آدمها را زیر آوار سخنانش دفن می‌کرد. همانطور که شهر از موج صدای زن آجر به آجر فرومی‌ریخت در سمت مقابل کاروان در طنین آن صدا، آدم به آدم زنده‌تر می‌شد و شوری تازه می‌گرفت، آن چهره‌های رنگ‌پریده و آن تن‌های خسته رمقی دوباره می‌گرفتند و زیر بارش کلمات زن در احساسی آمیخته از نشاط و مباهات غرق می‌شدند. چشمهای بی فروغ کودکانِ کاروان برقی تازه می‌گرفت و لب‌های خشکیده‌ی زنهایش به تسبیح و تحسین می‌جنبید. آن زن چون عمودی محکم و عریض همه‌ی آن چند ده زن و بچه را زیر سایه گرفته بود و با کلمه‌هایش به آن‌ها اطمینان می‌بخشید که اختیار همه چیز در دست اوست و او همه‌ی آنها را به سلامت از تمامِ آن گردنه‌های سخت عبور خواهد داد. دنیا تا آن روز زنی چنین جمع اضداد به خود ندیده بود. زنی سراسر خشم مقابلِ کوفه، و سراسر مِهر برابرِ اهل کاروان! زنی بلندبالا که پشت کوفه را می‌لرزاند و کاروان پشت او لرزشان را آرام می‌کردند. زنی که کوفه را به هم می‌ریخت و کاروان را آرام می‌بخشید. زنی که مردان کوفه را نابود می‌کرد و زنان کاروان را حیات می‌داد. زنی که چون صخره مقابل طوفان ایستاده بود و کاروان را پشتش پناه می‌داد. زنی که دنیای پس از حسین تکیه به دستان او داده بود... زنی که با تمام شکوهش برای اهل حرم در یک کلمه خلاصه می‌شد: عمه... ✍ملیحه‌ سادات مهدوی کمک به تأمین هزینه‌ی اطعامِ زائرانِ گرامیِ امامِ رئوف 👈اینجا https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a ❌ با احترام به جهت رعایت حق مولف نشر مطالب بدون نام نویسنده و لینک کانال جایز نیست🙏🌱 .
. امیرالمؤمنین روی زن یهود غیرت داشت و اینها روی زن مسلمان غیرت نداشتند... .
عشاق الحسین محب الحسین.نریمانی.mp3
2.78M
الان دقیقا اونجای زندگی هستم که دیگه هیچی حالمو خوب نمی‌کنه الا حرم!
. بلند شید برید زیر آفتاب یه ده دقیقه پیاده‌روی کنید، کم کم عادت کنید، مسیر اربعین گرمه، از ما گفتن بود! .
. اگه پاوربانک ندارید، حتما یه دونه خوبشو بخرید، معلوم نیست تو موکبا پریز خالی گیرتون بیاد، از ما گفتن بود! .
. کار گذرنامه‌هاتونو نندازید واسه دمِ اربعین، قرارِ ما همه شنبه اول صبح پلیس به علاوه ده! .
. ولی زیر آفتاب اگه می‌رید، واسه اربعین اگه تمرین پیاده‌روی می‌کنید، دنبال گذرنامه‌تون اگه می‌رید، ملزومات سفرو اگه آماده می‌کنید، اصلا هر کاری که می‌کنید، ذکرِ لبتون یا زینب باشه! عمه‌ی ما را احترام نکردند! عمه‌ی محترمِ ما را احترام نکردند... .
. متأسفم که نهایتِ کنشگریم برای دفاع از غزه نخوردن پپسی و کوکاس! ولی واقعا ای کاش کاری از دستمون ساخته بود. .
. هر سال از مراسم تعزیه‌خوانی یه فیلمی بیرون میاد که مردم تو اوج تعزیه اختیارشون رو از دست دادن و حمله کردن به بازیگر نقش شمر و کتکش زدن... این نشون می‌‌ده تصویر تا چه اندازه می‌تونه احساسات انسان رو به غلیان بیاره... عجیبه که تعزیه‌ی غزه چند ماهه که جلو چشم دنیاست و هیچ کس خودش رو نمیندازه وسط تا شمرها رو تا جایی که می‌خورن بزنه! ما نسبت خودمون رو با مسئله‌ی غزه چطور تعریف می‌کنیم؟ این خیلی مهمه .
گَر مَرا هیچ نباشد نه به دنیا، نه به عُقبی چون تو دارم همه دارم، دگَرَم هیچ نباید تصویر: غروب عاشورا و مراسم نخل‌گردانی
هدایت شده از  شراب و ابریشم...
. نمی‌دونم چند نفر از اونهایی که با شعارِ شهادت افتخار ماست شور می‌گیرن و هوای جهاد و شهادت به سرشون می‌زنه، یا چند نفر از اونهایی که با این شعار پیش رفتن، مرزهای شجاعت و مردانگی رو درنوردیدن و حتی جونشون رو فدا کردن می‌دونن یا می‌دونستن که این شعار از زبان چه کسی صادر شده؟! آیا هیچ مطلع هستن این شور این انگیزه این اشتیاق رو چه کسی در رگهاشون جاری کرده؟ و این شعار هزار و چهارصد ساله که از حنجره‌ی چه کسی بیرون می‌ریزه و اینطور خونها رو به غَلَیان در میاره و غیرت‌ها رو برمی‌انگیزه؟ شاید کمتر کسی بدونه اون چهره‌ی طوفنده و مبارزی که هزار و چهارصد ساله امتها رو به قیام و شهادت دعوت می‌کنه و دمی از این دعوت دست برنمی‌داره، حضرت امام سجاد علیه‌السلامه!! اون جوانمرد نستوهِ شجاعی که رو در روی ابن‌زیاد ایستاده و فریاد برآورده ما رو از مرگ می‌ترسونی؟ کشته شدن عادت ماست! شهادت کرامت ماست، کسی نیست جز حضرت زین‌العابدینی که بینِ ما به یک امامِ خسته‌ی بیمارِ محصور در محرابها مشهوره! امامی که مقابل قدرت اولِ اون روزِ جهانِ اسلام ایستاده و با کلماتش چنان سیلی محکمی به صورتش خوابونده که با گذشت هزار و چهارصد سال هنوز پکریِ اون سیلی از سر ظلم و فساد نپریده! أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِياد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ باید درباره‌ی باورهامون نسبت به امامِ همیشه در ستیز با ظلم و فساد، امامِ شجاع و نترس و قوی، امامِ ایستاده مقابل گردنکشان و ظالمان، امامِ فریاد برآورنده بر سر طاغوتها، حضرتِ امام زین‌العابدین تجدید نظر کنیم. ایشون نه تنها یک امامِ مظلوم و ساکت نبود که یک مبارز واقعیِ جرأتمند و بی‌باک بود که حتی لحظه‌ای از جهاد دست نکشید و دمی از شهادت نهراسید. درود بر امامی که هزار و چهارصد ساله به جهان و جهانیان انگیزه‌ی جهاد و شهادت می‌بخشه. ✍ملیحه سادات مهدوی ۱۲محرم شهادت حضرت زین‌العابدین به روایتی 💔 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a .
هدایت شده از سِدخارجی
کمتر از ۱۰ روز دیگه مسابقات المپیک ۲۰۲۴ شروع میشه. اسراییل حدود ۹۰ نماینده در این مسابقات داره؛ اونم در حالی که تو یکسال گذشته بیش از ۳۸ هزار فلسطینی رو پرپر کردن! بنظرم جای یه ادیورز که مطالبه عمومی باشه خالیه 📹برای همین یه استوری Add Yours آماده کردم. اگر توی اینستاگرام هستید شرکت کنید.
اسرائیل بعد از قتل‌عامِ مردم غزه حقِ حضور در المپیک رو نداره. اسرائیل باید بعنوان یک غاصب محاکمه بشه، نَه اینکه نماینده بفرسته المپیک و این باید به یک مطالبه‌ی جهانی تبدیل بشه... طرح از صفحه‌ی خوبِ: @sedkhareji