eitaa logo
شراب و ابریشم...
4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
731 ویدیو
25 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم شاگردقرآن ایده‌پرداز نویسنده سخنران مدرس دانشگاه مربی نوجوان مجری
مشاهده در ایتا
دانلود
. لیکن از تمامِ ماجراهای شهادتِ اکبر، آنجاش که زینب خودش را رسانده کنارِ برادر و اباعبدالله را از روی پیکر علی بلند کرده، از همه سنگین‌تر است، از همه غم‌انگیزتر... آه عمه...💔 .
17.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این مردهای ریش و پشم‌دار را هیچ کس نمی‌تواند اینطور به خدمت بگیرد اِلّا اباعبدالله! این جوانهای "تن به هرطور کاری نده" را هیچ کس نمی‌تواند اینجور به کارگری ببرد مگر اباعبدالله! همه چیز اباعبدالله عشق: اباعبدالله جان: اباعبدالله دنیا: اباعبدالله عقبی: اباعبدالله ارباب: اباعبدالله نوکر: ما همه... .. . . ویدئو ضبط شده از آشپزخانه‌ی هیأت ابوالفضلی بهاباد از کانال: @aminagha33 . امروز برای اولین بار در روستای بهاباد مهمونِ سفره‌ی اباعبدالله بودم. فرمانده‌ی پایگاهِ بسیجِ بهاباد دعوتمون کرده بود. از اونجایی که قرار کردیم اینجور نباشیم که فقط بخاطر ترافیکِ جلوی ایستگاه‌های صلواتی یا صوتِ حسینیه‌ها غُر بزنیم و قشنگی‌های محرم رو هم بگیم و بنویسیم، تصمیم گرفتم از پذیراییِ امروزِ بهابادی‌ها بنویسم! حوالیِ ساعت یک رسیدیم هیأت ابوالفضلی بهاباد و با اینکه جمعیت، زیاد بود و ما فکر نمی‌کردیم بتونیم بریم داخلِ سالن، با نظم و به سرعت، مهمونها پذیرایی شدند و ما هم خیلی زود نشستیم سرسفره! سفره‌ای کریمانه با مهماندارانی محترم که مهمانان اباعبدالله رو با سخاوت و احترام پذیرایی می‌کردند. پذیرایی واقعا سخاوتمندانه و محترمانه بود. این سَبکِ مهمانداری رو در سفره‌های شلوغ و پرجمعیت، کمتر دیده بودم و بنظرم واقعا تحسین‌برانگیز بود. از قشنگی‌های محرمِ امسال، می‌تونم به همین مدلِ مهمانداریِ هیأتِ ابوالفضلی بهاباد اشاره کنم.👌 قبول باشه از همه‌ی اهالیِ محترم بهاباد @sharaboabrisham .
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از اول هم اصل بر این بود که اگر توی مجلسِ شما اشک میریزیم و سینه می‌زنیم، این اشک ریختنها و سینه زدنها بیرون از تکیه هم نمود داشته باشد، این شور گرفتنها شروع یک حرکت باشد و گرنه حسینیه چیزی بیشتر از یک مدفن برای اشکها نمی‌شود! قرار نبود ما برای فراقِ شما و شیرخواره‌ات گریه کنیم، برای داغِ جوانت توی سر و صورت بکوبیم، و برای آوارگی بانوان حرمت شیون بزنیم و بعد برایمان هیچ فرقی نکند که شمرهای زمانِ خودمان با اصغرها و اکبرها و رقیه‌های فلسطین چه می‌کنند! که اگر اینطور شد، آن وقت ما که گریه‌کنِ شماییم با آنها که حتی اسم شما هم به گوششان نخورده چه توفیری داریم؟! ارباب! ما یک عمر برای بچه‌های شما توی سر و صورتمان نزده‌ایم که حالا قرار باشد از بچه‌های غزه غافل شویم! از اول هم قرار همین بود! شما بابای عالَم باشید و شیرخواره‌های عالَم همه، علی‌اصغرهای شما... ✍ملیحه سادات مهدوی من با کلمه‌هایم اجازه نمی‌دهم که بچه‌های غزه در هیاهوی این دنیا فراموش شوند ولی کاش جز دعا و نوشتن و نگرانی، کار بیشتری از من ساخته بود... من سکولار نیستم. 🌱 @sharaboabrisham @Farsna :فیلم از .
. ولی بنظر من واقعا سنگین‌ترین روضه‌ی امشب، همون سؤالِ حضرت زینبه... چقدر میشه رو اصحابت حساب کرد حسین جان؟ این حرف کلِ روضه‌های عالم رو تو خودش داره! اینکه حضرت زینب تردید به دلشون افتاده، دقیقا یعنی آدمهایی که قبل از این به چشم دیده، بیشترشون نامرد از آب دراومدن! و این خیلی تلخه! اینکه حضرت دیده آدمای دور و برِ باباش امیرالمؤمنین نامردی کردن باهاش، آدمای دور و برِ داداش مجتباشم نامردی کردن باهاش و از همه بدتر اینکه مردم مدینه نامردی رو در حق مادرش زهرا، تموم کردن! خب حق داشته که شب عاشورا از برادر بپرسه اصحابت چقدری مَردَن داداش؟! ای تمام داراییهای ما به فدای زینب، خاک عالَم بر سر ما بخاطرِ اون تردیدی که افتاده به دل زینب😭 ✍ملیحه سادات مهدوی @sharaboabrisham .
هر که رفت التماسش کردم با تو بگوید از من و از دلم هر که بازگشت التماسش کردم از تو بگوید با من و با دلم از همه فقط پرسیدم: چه خبر از نجف؟ . روی عکس بزنید تا کامل قابل مشاهده باشه🌱
4_5920531594841429875.mp3
زمان: حجم: 297.7K
ولی وقتی می‌رسی جلو حرم امیرالمؤمنین هیچ مداح و هیچ روضه‌خونی نمی‌تونه اینطور حق مطلب رو ادا کنه که احسان خواجه‌امیری تو این قطعه ادا کرده! من برسم جلو حرم فقط خواجه‌امیری پِلِی می‌کنم و بعدم می‌شینم همونجا باهاش زار می‌زنم! @sharaboabrisham
هدایت شده از حرمْ‌بیوتی🌱
زن چنگ زد توی جیبش و تمامِ دارایی‌اش را کشید بیرون. بعد همانطور که اشک امانش را بریده بود، چادرش را دور سرش محکم کرد و رفت وسط جمعیت. هر طور که می‌شد باید خودش را به شبکه‌ها می‌رساند و اسکناس را توی ضریح می‌انداخت! سلطانِ به آن ثروتمندی به هزار تومنیِ یک زنِ روستایی مگر نیازی داشت که زن اینطور خودش را به آب و آتش می‌زد تا پول را به شکافِ بالای ضریح برساند؟ اسکناس را عید غدیر از خانه‌ی سیدقیاص عیدی گرفته بود؛ به پول سیدها خیلی اعتقاد داشت و حالا آمده بود تا تمامِ تبرکیِ کیسه‌اش را به امام رضا تقدیم کند! این نهایتِ سخاوت بود، پولی را که برای برکتِ سالِ خودش کنار گذاشته بود، آورده بود تا برکتِ ضریح شود! توی شلوغی چادرش روی سرش جابه‌جا شد،دست برد تا چادر را مرتب کند تا زلفش بیرون نریزد که اسکناس از دستش رها شد و افتاد! حالا توی آن هیاهو مگر می‌شد سر خَم کرد و از روی زمین پول پیدا کرد؟ هر چقدر تقلا کرد تا راهی پیدا کند برای پیدا کردن اسکناسش، فایده‌ای نداشت، خودش را به فشار جمعیت سپرد تا روی موج زائرها به ضریح برسد همینکه دستش را حلقه زد دور یکی از شبکه‌ها با گریه گفت: امام رضا جان مو فقط مِخواستُم پولای ضریحت برکت کنه وگرنه مِدونستُم به هزاریِ مو محتاج نیستی آقا زن هنوز هق‌هقش تمام نشده بود که خادمِ بغلِ ضریح یک اسکناس هزاری بالا گرفت و گفت این پولِ کیه؟ زن همانطور که با فشار جمعیت داشت به سمت بیرون هول داده می‌شد دستش را بالا برد و صدا زد:از مویه بندازش تو ضریح برا آقا آوُردم خادم لبخند زد و پول را انداخت توی ضریح زن نگاه کرد و زیر لب گفت: برای برکتِ مالِ امام رضا! @harambeauty
سیستم ثبت امانتداری حرم رو الکترونیک کردن. اگه اولین بار باشه که بخوای وسیله بذاری امانتداری، باید تمام اطلاعاتت رو بدی تا ثبت کنه، ولی اگه دفعه دوم به بعد باشه، همین که شماره موبایلت رو بدی اطلاعاتت میاد بالا و تمام. و این اتفاق، یک حس فوق‌العاده‌ای داره که اصلا قابل وصف نیست! شماره می‌دی و فوری اطلاعاتت میاد و این یعنی اینجا رفت و آمد داری، بچه‌ی همین دور و برایی، قبلا هم اومدی و رفتی، از خود امام رضایی... ممنونم از امانتداری حرم که احساساتِ "ما بچه‌ی همین دور و براییمِ" ما رو حفظ و تقویت می‌کنه تا ما همیشه خودمونو اهلِ حرم بدونیم🥺💚 ✍ملیحه سادات مهدوی @sharaboabrisham