سلام بر مهدی صاحب الزمان 🙏💚
🍃این جمعه را فقط به نام تو اقتدا می کنم
دو رکعت نماز عشقم را 💚
قنوتم را🙌
تو ابری کن که بارانی ببارد🌧
و من خیس از نگاه مهربانت💚
روم بر سجده و پایت ببوسم 😘
☘تعجیل در ظهور سه صلوات☘
✨اللهم صل علی محمد و آل محمد✨
✨و عجل فرجهم ✨
@sharaf_Badrud
هدایت شده از زندگـی بهـشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 مجاهدین فلسطینی به پرتاب سنگ نقطه زن دستیافتند 😂😂
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
#خنده_پاره😂😂😂
@Zendegi_beheshti
°¡🛵🌸~
#شکرگزاری 🤲🏻
خدایا شکرت بخاطر این همه موقعیت خوب که سر راهم قرار دادی تا بتونم در مسیر علم و دانش قدم بردارم🐼🌸
@Sharaf_badrud
🔆سه دقیقه در قیامت
🔅حسینیه / پارت سیزدهم
❁میخواستم بنشينم و همانجا زار زار گريه كنم،برای يک شوخی بیمورد دو سال عبادت هايم را دادم، برای يک غيبت بیمورد بهترين اعمال من محو میشد، چقدر حساب خدا دقيق است، چقدر كارهای ناشايست را به حساب شوخی انجام داديم و حالا بايد افسوس بخوريم، در اين زمان، جوان پشت ميز گفت: شخصی اينجاست كه چهار ساله منتظر شماست! اين شخص اعمال خوبی داشته و بايد به بهشت برزخی برود، اما معطل شماست، با تعجب گفتم: از چه كسی حرف میزنيد؟
يكی از پيرمردهای اُمنای مسجدمان را ديدم كه در مقابلم و در كنار همان جوان ايستاده، خيلی ابراز ارادت كرد و گفت: كجایی؟
❁چند ساله منتظرت هستم بعد از كمی صحبت، اين پيرمرد ادامه داد: زمانی كه شما در مسجد و بسيج، مشغول فعاليت فرهنگی بوديد، تهمتی را در جمع به شما زدم، برای همين آمدهام كه حلالم كنيد، آن صحنه برايم يادآوری شد، من مشغول فعاليت در مسجد بودم، كارهای فرهنگی بسيج و... اين پيرمرد و چند نفر ديگر در گوشهای نشسته بود، بعد پشت سر من حرفی زد كه واقعيت نداشت، او به من تهمت بدی زد، او نيت ما را زير سؤال بُرد عجيب تراينكه ، زمانی اين تهمت را به من زد كه من ابتدای حضورم در بسيج بود و نوجوان بودم!!
❁آدم خوبی بود، اما من نامه اعمالم خيلی خالی شده بود، به جوان پشت ميز گفتم: درسته ايشان آدم خوبی است، اما من همينطوری
نمیگذرم، دست من خالی است، هر چه میتوانی از او بگير، جوان هم رو به من كرد و گفت: اين بنده خدا يك وقف انجام داده كه خيلی بابركت بوده و ثواب زيادی برايش میآيد او يک حسينيه را در شهرستان شما، خالصانه برای رضای خداساخته كه مردم از آنجا استفاده میكنند، اگر بخواهی ثواب كل حسينيهاش را از او میگيرم و در نامه عمل شما میگذارم تا او را ببخشی.
❁با خودم گفتم: ثواب ساخت يک حسينيه بهخاطر يک تهمت؟! خيلی خوبه بنده خدا اين پيرمرد، خيلی ناراحت و افسرده شد، اما چارهای نداشت، ثواب يک وقف بزرگ را به خاطر يک تهمت داد و رفت به سمت بهشت برزخی، برای تهمت به يک نوجوان، يک حسينيه را كه با اخلاص وقف كرده بود، داد و رفت! اما تمام حواس من در آن لحظه به اين بود كه وقتیكسی بهخاطر تهمت به يک نوجوان، يک چنين خيراتی را از دست میدهد،
❁پس ما كه هر روز و هرشب پشت سر ديگران مشغول قضاوت كردن و حرف زدن هستيم چه عاقبتی خواهيم داشت؟! ما كه به راحتی پشت سر مسئولين و دوستان و آشنايان خودمان هرچه میخواهيم میگوييم، باز جوان پشت ميز به عظمت آبروی مؤمن اشاره كرد
ادامه دارد...
#سه_دقیقه_در_قیامت
@Sharaf_badrud