اون سوال رو توی هر مقطعی از تاریخ ممکن بود از هر کدام از انبیاء و اوصیاء و اصحاب و انصارشان بپرسند! این مضامین را به من حقیر که خوب است به انبیاء و اولیاء هم گفتند هیچ اشکالی ندارد مهم این است که کار من مهمترین کار دنیا است، حتی اگر دیگران ندانند.
👈 «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَآ إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ»(فصلت - ۳۳)
چه سخنی بهتر است از سخن كسی كه به سوی خدا دعوت كند و كار شایسته انجام دهد؟ و گوید: من از تسلیم شدگان [در برابر فرمانها و احكام خدا] هستم.
@sharhe_hal
✍️ حكايتى از دوره نوجوانى شهید مطهری...
📝 شهید مطهری در کتاب «اسلام و نیازهای زمان» داستانی از دوره نوجوانی خود نقل میکنند که خواندش برای طلبههای مقدمات یا کسانی که در این روزهای به ظاهر سخت، فکر طلبه شدن به سرشان زده است، بسیار مفید است:
👈 «من در سنين چهارده پانزده سالگى بودم كه مقدمات كمى از عربى خوانده بودم. بعد از واقعه معروف خراسان بود و حوزه علميه مشهد بكلى از بين رفته بود و هركس آن وضع را مىديد مىگفت ديگر اساساً از روحانيت خبرى نخواهد بود. جريانى پيش آمده بود كه احتياج به نويسندگى داشت. از من دعوت كرده بودند. مقالهاى را نوشتم. مردى بود كه در آن محل رياست مهمى داشت. وقتى آن مقاله را ديد، يك نگاهى به سر و وضع من انداخت. حيفش آمد، ديد كه من هنوز پابند عالم آخوندى هستم. شرحى گفت، نصيحت كرد كه ديگر گذشت آن موقعى كه مردم به نجف يا قم مىرفتند و به مقامات عاليه مىرسيدند، آن دوره از بين رفت، حضرت امير فرموده است بچهتان را مطابق زمان تربيت كنيد. و بعد گفت: آيا ديگران كه پشت اين ميزها نشستهاند شش تا انگشت دارند؟ و حرفهايى زد كه من آن فكرها را از مغزم بيرون كنم. البته من به حرف او گوش نكردم. بعد به قم رفتم و مدت اقامتم در قم ۱۵ سال طول كشيد. بعد كه به تهران آمدم، اولين اثر علمى كه منتشر كردم كتاب اصول فلسفه بود. آن شخص هم بعد به نمايندگى مجلس رسيد و مردى باهوش و چيز فهم بود و در سنين جوانى احوال خوبى نداشت ولى بعد تغيير حالى در او پيدا شد. تقريباً در حدود ۱۸ سال از آن قضيه گذشته بود كه اصول فلسفه منتشر شد و يك نسخه از آن به دستش رسيد، و او يادش رفته بود كه قبلًا مرا نصيحت كرده بود كه دنبال اين حرفها نرو. بعد شنيدم كه هرجا نشسته بود به يك طرز مبالغه آميزى تعريف كرده بود. حتى يك بار در حضور خودم گفت كه شما چنينيد، چنانيد. همان جا در دلم خطور كرد كه تو همان كسى هستى كه ۱۸ سال پيش مرا نصيحت مىكردى كه دنبال اين حرفها نرو. من اگر آن موقع حرف تو را گوش مىكردم الآن يك ميرزا بنويسى پشت ميز ادارهاى بودم، در حالى كه تو الآن اينقدر تعريف مىكنى.»
@sharhe_hal
خاطرات هادی غفاری.png
127.1K
خاطرهای از هادی غفاری در مورد حضور نیروهای آمریکایی در صنایع هلیکوپتر سازی اطراف اصفهان در سال ۱۳۵۷ پیش از پیزوزی انقلاب.
@sharhe_hal
ثبت نام حوزههای علمیه شروع شده، همزمان یه سری حملات به طلاب هم شروع شده، واقعا نمیشه گفت همه این برنامهها رو دشمنان مستقیما برنامه ریزی کردند، ظاهرا اصل کار، کار خود خداست، دشمنا عرضه ندارن همه برنامه رو کامل اجرا کنند دیگه خدا خودش یه جاهایی برنامه رو کامل میکنه.
اونی که زد غلط کرد زد، باید مجازات بشه ولی الحمد لله که زد، خداوند خواست که بتونه بزنه.
از برکات این زدن همزمان با ثبتنام حوزه اینه که کسی که بخواهد برای پست و مقام بیاد میزنه کنار، میترسه، کسی که خالصانه برای خدا میخواهد بیاد میاد و از همون اول آماده هزینه دادن هست.
حوزه چقدر باید تلاش میکرد تا یک چنین پالایشی از ابتدای جذب طلبه داشته باشه؟!
«وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ»
@sharhe_hal
هدایت شده از نگاشته
✏️اگر چند دقیقه قبل از این حادثه،
جوان غیور سبزواری به آن دختر تذکر میداد خواهرم حجابت رو رعایت کن؛
احتمالا با یکی از این واکنشها روبرو میشد:
«به تو چه عوضی،
موی خودمه،
به تو چه ربطی داره،
تو چشاتو ببند،
دوست دارم آزاد باشم!»
اما وقتی که مورد تعرض چند هوسباز قرار گرفت،
آن جوان غیور نگفت:
«جون خودمه،
به من چه ربطی داره،
اون پسرا آزادن هر کاری بکنن...»
آره،
فَرقه بین آزادی عوضیها
با آزادگی غیرتیها...
#حجاب
#غیرت
#حمیدرضاالداغی
#امر_بمعروف_نهی_ازمنکر
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کافی بود این حرفهای فرخنژاد را کسی که با حزب و جریان آنها نیست میگفت تا کوچک و بزرگشان زبان باز میکردند و آتش نفرت عمومی از او را در همهجا میپراکندند.
کافی بود فیلم یک جوان به ظلم سلاخی شده از خودشان داشتند تا یک کشور را برای مطالبه خون او تاراج کنند.
همانها که وقتی یک جوان به خاطر غیرت شهید شود، احساساتشان جریحهدار نمیشود، دستشان به قلم نمیرود، احساس خطر نمیکنند ولی برای یک ظرف ماست وارونه شده...
@sharhe_hal
🔰 معرفی کتاب گوهر صبر
خانم گوهرالشریعه دستغیب از جمله زنان فعال سیاسی اجتماعی در دوران مبارزات انقلاب هستند و کاب خاطرات ایشان با عنوان گوهر صبر توسط انتشارات سوره مهر چاپ شده است.
خاطرات ایشان از چند جهت مهم است: اول زن بودن ایشان و روایت ماجراهای تاریخ انقلاب از نگاه یک خانم به ویژه ماجراهایی که فقط یک خانم میتوانسته شاهد آنها باشد و روایتشان کند.
دوم دوره طولانی عمر ایشان و مواجه با قضایای مختلف و سوم حضور ایشان در شهرهای شیراز، آبادان، تهران، فضای مدارس دخترانه، دانشگاه تهران، فعالیتهای سیاسی جریان انقلابی و جریان منافقین.
ان شاء الله در آینده بخشهای جالبی از خاطرات ایشان را به مرور منتشر خواهم نمود.
نویسنده کتاب: خانم طیبه پاوزوکی.
@sharhe_hal