🔰 این سه نمودار مربوط به جمعیت است:
✅ اولی جمعیت زاد و ولد از ۱۳۶۲ تا ۱۳۸۲ است که روبه کاهش است و نتیجه آن کاهش تدریجی جمعیت جوان در بازه کنونی است.
در نتیجه هر سال جمعیت ورودی مثلا به دانشگاه، به سربازی، به حوزه، ازدواج و... کاهش پیدا میکند و به این نکته در تحلیلها باید دقت کرد.
✅ دومین نمودار مربوط به تغیرات جمعیتی ورودیهای دانشگاه در سنوات مختلف است.
✅ سومین نمودار جمعیت ورودیهای طلاب در طیفهای مختلف برادران، خواهران، خارجی، شیعه و اهل سنت است.
نمودار سوم از ۱۳۹۰ الی ۱۳۹۵ است و اگر مقایسه کنید تغییرات آن عینا مطابق تغییرات نمودار ورودیهای دانشگاه در این بازه است، حتی در برخی موارد مانند طلاب شیعه در حوزههای برادران تاثیرات کاهش جمعیت در ورودیها کمتر از دانشگاه است.
📌 نتیجه اینکه: اینطور نیست که استقبال از حوزه کم شده است و تحلیلهای منفی بافانه نسبت به گرایش مردم به روحانیت بر اساس آماری مثل کاهش ورودیهای حوزه پایهاش اشتباه است، چون ورودی حوزه اگر کاهش یافته به دلیل کاهش جمعیت جوان بوده است و به همین نسبت آمار ورودی دانشگاه هم کاهش یافته.
.....
البته آمار سالهای بعد را بنده نیافتهام تا دقیقتر بتوانم مقایسه کنم.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
شرح حال
🔰 این سه نمودار مربوط به جمعیت است: ✅ اولی جمعیت زاد و ولد از ۱۳۶۲ تا ۱۳۸۲ است که روبه کاهش است و نت
در نمودار ورودیهای دانشگاه، از سال ۹۵ به یکباره داوطلبان ورود به دانشگاه افزایش یافته است.
عمده این داوطلبها در سن تقریبی ۱۹ سالگی هستند و نمودار زاد و ولد را هم اگر دقت بفرمایید از تقریبا از سال ۸۶ روند ثابتی داشته است.
یعنی از سال ۹۵ تعداد جمعیت جوانی که در سال ۸۶ متولد شدهاند دیگر روند کاهشی ندارد.
تا اینجا روند داوطلبان دانشگاه هم باید با همین نسبت ثابت میماند اما جمعیت متقاضی ورود به دانشگاه ثابت نمانده است و برعکس افزایش داشته است که حتما یک پارامتر خاص و مربوط به فضای دانشگاه در این مطلب دخیل است که برای بنده روشن نیست اما هرچه هست به آمار ورودی حوزه مربوط نیست و اینطور نیست که حالا که آمار دانشگاه بالا رفته آمار حوزه هم باید به همان نسبت از سال ۹۵ بالا میرفته است بلکه آمار ورودی حوزه را باید بر اساس میزان جمعیت زاد و ولد شده در چند سال قبل از آن دید به ویژه که ورودی حوزه با سنین مختلف هستند.
خلاصه اینکه به واسطه جامع ندیدن و مقایسه نکردن آمارها به صرف یک تک آمار مثلا کاهش ورودی حوزه نباید فریب تحلیلهای برخی ساده اندیشان را خورد.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
شرح حال
#معرفی_کتاب #حاج_آقا_روح_الله 📚 کتاب «حاجآقا روحالله؛ بررسی دوران استادی امام خمینی در بستر تاریخ
لینک خرید کتاب «حاج آقا روحالله» که به تازگی چاپ شده است.👇
https://nashrebeynolmelal.ir/product/%d8%ad%d8%a7%d8%ac-%d8%a2%d9%82%d8%a7-%d8%b1%d9%88%d8%ad%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%ac%d9%84%d8%af-%d8%af%d9%88%d9%85/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا پیش از این ایران خودرو مدعی بود من هر خودرویی که در قرعهکشی میفروشم چند ده میلیون ضرر میکنم.
راست هم میگوید با بهرهوری پایین و استخدامخانه بودن ایرانخودرو برای آدمهای نمایندههای مجلس و نهادهای دولتی، همین هم میشود.
حالا ماشین را قرار است در بورس ارائه کنند تا دست دلالها قطع شود و خود ایرانخودرو میشود دلال استفاده کننده از فرصت کمبود خودرو تا عوض اصلاح خود همان مدل ناکارآمد خود را با این رانت بزرگ ادامه دهد.
خودرو که وارد میشود قیمت بینالمللی مشخص دارد دولت میتواند تعرفه واردات را پایین بیاورد خود مردم آنقدر خودرو وارد کنند که به سرعت قیمتها شکسته شود.
مجوز تاسیس شرکتهای پشتیبانی قطعات برای شرکتهای مادر بینالمللی و مشخص کردن نوع خودروهای مجاز برای واردات را نیاز دارد.
اما با وضعیت فعلی به مرور و کنترل شده خودرو وارد میشود در بورس عرضه میشود و خون مردم مکیده شده به جان ایرانخودرو که فروشنده است تزریق میشود، نه به قیمت بینالمللی بلکه به قیمت چندبرابری حاصل از کمبود خودرو! مردم باید صبر کنند تا وقتی ایرانخودرو اشباع شد بالاخره قیمتها هم شکسته شود!
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
داستان امتحان شفاهی حوزه...! (قسمت اول: ثبت سابقه تحصیلی)
در حوزه طلبه بعد از پایه سوم باید امتحان شفاهی پایه سوم را بدهد اما اگر نداد هیچ اتفاقی نمیافتد درس خود را ادامه میدهد و در سالهای بعد مثلا پنجم و ششم امتحان میدهد.
در پایه ششم هم باید امتحان شفاهی پایه ششم را بدهد اما اگر نداد باز هیچ اتفاقی نمیافتد و درس خود را ادامه میدهد و در سالهای بعد مثلا هفتم و هشتم امتحان خود را میدهد.
فقط تا امتحان شفاهی را ندهید مدرک سطح ۱ (معادل فوق دیپلم) را نمیگیرید طلبه هم میگوید فعلا که نیازی به آن ندارم و خیلیها آن را عقب میاندازند. مشکلی هم در ثبت سابقه تحصیلی برایش پیش نمیآید.
در پایه هشتم هم باید امتحان شفاهی بدهد تا مدرک سطح دو (معادل لیسانس) را بگیرید و باز القصه همان.
در پایه دهم باید امتحان شفاهی به علاوه پایان نامه را بدهید تا مدرک سطح سه (معادل فوق لیسانس) را به شما بدهند.
اما اگر مدرک را فعلا نمیخواهید مشکلی نیست و درس خارج را ادامه میدهید.
تا اینجای قصه ظاهرا یک روال مشخص و ثابت مثل گذشته داشت.
اما بعد از ورود به خارج یکباره قصه عوض میشود و شما بیخبر از همهجا!
اگر فکر کردهاید مثل گذشته سنوات تحصیلی را ادامه میدهید و سر وقت میتوانید بالاخره از سایت امتحان شفاهی به سختی نوبتی بگیرید و امتحانی دهید، اشتباه کردهاید!
کی خبر میشوید روال عوض شده است؟ وقتی برای امتحان شفاهی سال اول خارج اقدام میکنید تازه میفهمید ممکن است سالها درس خارج شما فقط شهریه حلال کن بوده است نه اعتبار علمی و سابقه ثبت شده برای اخذ مدرک!
اگر ده سال هم درس خارج رفتید برخلاف گذشته دیگر از سوابق تحصیلی شما حساب نمیشود.
در سایت حوزه وقتی میخواهید برای امتحان شفاهی اقدام کنید تنها قیدی که آورده است این است که امتحان شفاهی خارج، بعد از گذشت یک سال از اتمام پایه دهم صورت میگیرد.
(تذکری هم داده نشده است که منظور از اتمام پایه دهم اتمام کتبی و شفاهی باهم است نه مثل گذشته اتمام امتحانات کتبی کافی باشد.)
طلبه بینوا هم بیخبر! تصور میکند مثل گذشته روال چنین است که اشکال ندارد امتحان شفاهی پایه ده را مثلا سال دوم خارج دهد و فکر میکند سوابق تحصیلی او مورد خدشه قرار نمیگیرد اما بعدا که اقدام میکند معلوم میشود روال عوض شده و تذکری هم داده نشده!
میگویند ما نوشتهایم بعد از اتمام پایه ده امتحان را میگیریم! خب باشد نتیجه این حرف این است که من مثلا امتحان خارج سال اولم را یک سال با تاخیر بدهم و مدرکم را یک سال با تاخیر بگیرم نه اینکه یک سال سابقه تحصیلم کلا حساب نشود! و نتوانم از آن سال امتحان خارج دهم.
اصلا حکمت این تغییر قانون در مقطع خارج چیست؟ چرا قبلا چنین نبود؟ چرا به طلبه این را نمیگویید که از اینجا به بعد قصه عوض شده است و استصحاب قوانین سابق را نکن؟!
بعد میخواهند طلبه زود سوابقش را کامل کند و مدرکش را بگیرد و جایی مشغول شود!
یک یا چند سال با اینکه طلبه تحصیل کرده است او را از ثبت سوابق تحصیلی محروم میکنید؟! طلبه این قوانین آموزشی نانوشته را از کجا باید مطلع شود؟ چرا موقع ثبت درس این تغییر روال را به او متذکر نمیشوید؟
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
داستان امتحان شفاهی حوزه...! (قسمت دوم: نابرابری در ممتحنین)
یک پیشنهاد ساده برای امتحانات شفاهی حوزه این است که هرکس نزد استاد خود امتحان شفاهی را بدهد یا اگر استاد فرصت گرفتن امتحان شفاهی را ندارد افراد با سابقهای از درسش را معرفی کند تا طلبه نزد آن افراد که بر مباحث درسی مسلط هستند امتحان شفاهی خود را بدهد.
این کار فرصتی فراهم میآورد که افراد حاضر در دروس خارج سطح بندی شوند و عملا به تشکیل دروس تمهیدیه خارج و معرفی و تکریم فضلای درس کمک شود.
همچنین وقتی طلبه نزد فلان استاد فاضل حاضر در درس میرود و با او پیوند برقرار میکند میتواند در مباحث دیگر هم از او استفاده کند و مثلا وقتی آن فرد فاضل میبیند طلبه در برخی بخشها ضعیف است به بهانه امتحان شفاهی از او میخواهد بیشتر کار کند و او را راهنمایی میکند تا در مراجعه بعدی از او امتحان مجدد بگیرد و جالب اینجاست که روال دروس سنتی حوزه هم چنین بوده است.
اما در حال حاضر با مدل کنونی که طلبه نزد عزیزانی امتحان میدهد که نه او را دیدهاند نه جز کلیاتی از موضوع درس او چیزی میدانند و ممکن است مثلا استاد طلبه رویکرد کلامی قویی در درس داشته و ممتحن عزیز رویکرد رجالی قوی! یا استاد طلبه موضوعات جدیدی را بحث کرده باشد که ممتحن عزیز اصلا جزو رسالت فقه نمیداند! تا جایی که حتی اگر خود استاد خارج هم بخواهد نزد این ممتحنین عزیز امتحان دهد او را رد کند!
طلبه وقتی درس را نزد کسی میخواند و امتحان را نزد کس دیگری میدهد نیازی به ارتباط مستمر و محکم با استاد خود ندارد و همه طلاب درس هم در یک سطح دیده میشوند.
حساب و کتاب طلبه جای دیگری است و معلوم نیست اساسا چیزهایی از او بخواهند که او خوانده است!
حال فکر میکنید این پیشنهادها و فواید گفته شده به ذهن عزیزان نرسیده است؟
خوب است بدانید که در حال حاضر چند درس خارج مطرح حوزه و در چند مؤسسه فقهی روال مذکور برقرار است و طلبه نزد استاد خود یا افرادی که استاد معرفی میکند امتحان میدهد.
مشکل اینجاست که این روال و فرصت نابرابر فقط برای افراد خاص حاضر در این دروس است و بقیه باید به مذبح بروند تا جماعتی بیکار نمانند!
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
داستان امتحان شفاهی حوزه...! (قسمت سوم: مدیریت با احساس مسئولیت بالا)
این مورد فقط مربوط به حوزه نیست مربوط به دولت و بسیاری از نهادهای دیگر ما هم است که اجازه ظهور و بروز خلاقیتها را نمیدهد.
یک مدل مدیریت این است که شما میخواهی برای همه چیز از صفر تا صد الگوی واحدی ارائه کنی و همه را در آن الگو بچپانی و بعد آنها را هم با یک شکل واحد ارزیابی کنی.
وقتی چنین شدی مجبوری عوض همه کار کنی و بار همه روی دوش شماست و عملا کارها قفل میشود و کمر شما زیر فشار میشکند.
مثلا دولت میخواهد برای همه مردم خانه بسازد! رقم یک میلیون دو میلیون؟ چهار میلیون!
خودش چند دولت مستقل میخواهد برای این کار! مردم باید بنشینند نگاه کنند تا دولت چهار میلیون خانه بسازد! کمرش میشکند و آخر هم ساخته نمیشود. اما میتواند مثلا مجوز تغییر کاربری را راحت دهد و آب و برق برساند و فرصت دهد تا مردم خودشان بسازند.
حداقلهایی را مشخص کند، تسهیل کند، موانع را بردارد و نظارت کند. همین.
در این روش شما فرصت میدهی بقیه به میدان بیایند و هر کس خلاقیتهایش را بکار گیرد و خودش کار کند.
حکایت مدیریت در حوزه هم با همین مشکل مواجه است، عمدتا جز در چند مورد محدود همه باید یک کتاب مشخص را بخوانند و لااقل انعطاف ندارد که بشود دو یا چند کتاب محدود برای یک سرفصل و علم! همه هم باید در یک جای مشخص و توسط افراد ثابت امتحان خود را بدهند.
در حالی که ذوقها و سلیقهها متفاوت است ممکن است برخی رویکرد عقلی زیادی دارند و برخی رویکرد کلامی و روایی و یا برخی مسلکهای مختلفی در فقه و اصول داشته باشند.
مدیریت حوزه میتواند به آن مسلکهایی که معتبر میداند فرصت دهد خودشان برای خودشان خلاقیت نشان داده و قسمتهایی از مسیر را طراحی کنند و خودشان علمآموز خود را ارزیابی کنند.
اما در وضع موجود همه باید از یک فیلتر واحد که ممکن است هیچ تناسبی با مسلک علم آموز نداشته باشد عبور کنند و ارزیابی شوند.
چرا؟ چون سبک مدیریت حوزه طوری نیست که اجازه دهد خلاقیتها ظهور و بروز پیدا کند و انعطاف بخرج دهد، میخواهد عوض همه کار کند.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
داستان امتحان شفاهی حوزه...! (قسمت چهارم: شانس طلایی)
در ارزیابی همیشه باید سرجمع و میانگینگیری کرد و هرچقدر بازخورد بیشتری گرفته شود نتیجهای که از میانگین گرفته میشود دقیقتر است.
در وضعیت فعلی نظام ارزیابی طلبه، پس از اینکه طلبه یک سال در دو درس خارج شرکت میکند در دو زمان پنج دقیقهای طلایی او را ارزیابی میکنیم.
در این زمان طلایی ممکن است ممتحن از مباحثی سوال کند که اصلا شما روی آنها کار نکردهی و اگرچه روی مباحث دیگری زیاد کار کردهاید ولی به هر حال شما بیسواد و ضعیف تلقی میشوید.
فرض کنید دو طلبه یکی ۱۹ مساله را بلد است و دیگری فقط یک مساله غیر از از آن ۱۹ مساله. اگر از این دو طلبه ۲۰ سوال شود که شامل آن ۱۹ مساله و یک مساله است اولی ۱۹ میگیرد و دومی ۱ اما اگر فقط یک یا دو سوال شود و یکی از این دو سوال از غیر از ۱۹ مساله باشد اولی صفر و دومی ۲۰ یا اولی ۱۰ و دومی هم ۱۰ میشود.
جادوی امتحان شفاهی فعلی حوزه که بسیاری از طلاب از آن گلهمند هستند و برخی بدون استحقاق ۲۰ میآورند و برخی علیرغم کار و تلاش نمره پایین، از این الگو پیروی میکند.
۵ دقیقه طلایی و دو سوال طلایی که معمولا هم در تمام امتحانات شفاهی چه فقه و چه اصول یکی از ادبیات است و ادبیات دانها همیشه حداقل ۱۰ را میآورند.
پس یا تعداد ارزیابی را باید افزایش داد و یا تعداد سوالات ارزیابی.
نکته بعد اینکه اساسا ممکن است کسی نتواند خوب مطلبی را بیان کند اما آن را فهمیده باشد و بتواند مثلا تحقیق خوب و درستی در آن زمینه انجام دهد و یا کسی نتواند بداهه گوی خوبی باشد اما بعد از دقت و تمرکز بتواند خوب جواب دهد.
در امتحان شفاهی حوزه فقط افرادی که بیان قوی دارند و بداهه گوی خوبی هستند نمره خوبی خواهند داشت و بقیه خیر.
پس بایست ملاکهای ارزیابی را متنوعتر کنیم مثلا به مقاله نویسی در موضوع درس، تقریر نویسی با ملاکهایی که مشخص باشد نیز به عنوان ملاکی برای ارزیابی علمی طلبه توجه کنیم.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
تذکر مهم
خود بنده که این نقدها را به امتحان شفاهی در حوزه نوشهام اصل وجود امتحان شفاهی را بسیار خوب و لازم میدانم و نقد بنده به مدل اجرای آن است.
همچنین بنده سیستم دانشگاه را هم قبل از حوزه تجربه کردهام، اشکالات در آنجا هم زیاد است و از هر جهت چه نظام اداری، چه مسئولین و مدل تحصیل حوزه را از نظر کلی مترقیتر از دانشگاه میدانم اگرچه در موارد جزئی ممکن است قضاوت فرق کند.