✍ حجاب مهمتر است یا مفاسد اقتصادی...
🔻در عین اینکه با تذکر تند و گیر دادن در بحث حجاب اصلا موافق نیستم و تذکر مختصر و ادامه ندادن را هم لازم میدانم، یک شبههای را که معمولا تا تذکر حجاب دهی به شما میگویند را خوب است جواب دهم:
حجاب مهمتر است یا مفاسد اقتصادی؟! برین اونجا رو درست کنید! نهی از منکر کنید.
🤔 جوری مذهبیها و حتی مراجع را نشان میدهند که انگار اینها از دین فقط حجاب را فهمیدهاند و نسبت به بقیه امور نه فهمی دارند و نه حساسیت!
🔻جواب اینکه:
در دین روزه مهمتر است یا حجاب؟! حج مهمتر است یا حجاب؟!
با توجه به تاکیدات زیاد دین روزه و حج مهمتر است ولی کسی را برای حج نرفتن و روزه نگرفتن کاری ندارند تا اینکه روزه نگرفتن تبدیل به روزهخواری علنی شود که در احکام اسلام حاکم میتواند بر آن حد بزند و اگر به سه بار رسید و باز فرد اعتنایی نکرد، حاکم میتواند فرد را اعدام کند.
در دین حساسیت بر روزهخواری بیشتر است از بیحجابی علنی ولی حساسیت بر روزه گرفتن به قدر بیحجابی علنی نیست.
حجاب داشتن و نداشتن هم با کشف حجاب علنی در جامعه فرق میکند.
حجاب داشتن اهمیتش کمتر از روزه گرفتن و حج رفتن است، اما حجاب نداشتن علنی خیر! روزه نگرفتن علنی یا هرچه از ترک واجب که آشکارا انجام شود، اینجا حساسیت دین در مقابله با آن بسیار زیاد است.
کسی در محیط خصوصیاش مقابل نامحرمش بیحجاب باشد کسی با او کاری ندارد اما اگر علنی در محیط عمومی کشف حجاب کرد، قضیه فرق میکند و فسق علنی است و اهمیت آن و حساسیت روی آن مضاعف میشود.
مفاسد اقتصادی هم اگر علنی بود و در دسترس من، برای مبارزه و نهی از منکر نسبت به آن حتما باید نهی از منکر میکردم و مطمئنا هم برخلاف کشف حجاب نهی تندی داشتم و تا قدرت داشتم برای رفع آن پیگیری میکردم.
@sharhe_hal
روز عید فطر گفتیم یه سفر کوتاه بریم، هوایی عوض کنیم. همیشه میرفتیم سمت فردو و اطراف اون، این سری رفتیم سمت غرب قم، دستجرد و تفرش و روستای دلآرام.
البته بدون برنامه قبلی، همینجوری راه افتادیم و در طول مسیر، مسیر خودمان را انتخاب میکردیم.
اول سفر که راه افتادیم از خدا خواستیم که بعد از یک ماه روزه داری قبل از شروع دوباره درس و بحثها یه حال خوب بهمون بده، الحمد لله از بهترین تجربههای زندگیم در طبیعتگردی شد.
در مسافرت و کلا زندگی برخی همه چیزشون رو حساب و کتاب میکنند و بعد شروع میکنند به حرکت اما یک مدل دیگه که خیلی جذابتره اینه که حرکت کنی و از خدا طلب اختیار و خیر و عافیت کنی و بری ببینی چی میشه.
ما اصلا قصد دستجرد و تفرش رفتن نداشتیم، اما هی طلب اختیار از خدا کردیم و رفتیم و به دلمون اعتماد کردیم و خوب هم رقم خورد. در جزئیات هم دست رحمت خدا را میشد دید و شکرش را گفت. خوبه سفرهای کوتاه رو اینجور شروع کنید و اگر به دلتون چسپید و دیدین جواب میده، سفر نسبتا بزرگ زندگی دنیا را هم همینطوری جلو بروید.
بهترین جاها، با هرچیزی که لازم داشتیم جور شد، در زندگی هم تا حالا همینطور بوده و باذن الله و برکته و رحمته، همینطور جلو برود.
@sharhe_hal
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸اصلاحات عالَم، از اطراف این کوه شروع میشود!🔸
🏔 عدهای از #ژاپن آمده بودند ایران. چهل، پنجاه نفر خانم و آقا بودند. مدتی دربارۀ اسلام تحقیق کرده بودند و بالاخره اسلام را انتخاب کردند. به شیراز هم آمدند و زیارتشان کردیم. گفتند: در کتابهای دینی و بودایی خودمان، به ما خبر داده بودند که #اِصلاحات_عالَم از کنار کوه دماوند آغاز میشود. #هدایت_خلق در آخر الزمان، از کنار کوه #دماوند است. ما آمدهایم این کوه را زیارت کنیم. من اولین بار بود میشنیدم یک عده بیایند برای زیارت کوه دماوند! میدانید کوه دماوند، کنار تهران است. خمین و قم و اینها، حواشی آن هستند. شما الآن مراجع تقلیدتان اطراف همیناند. #تهران، #قم، #اراک، #خوانسار، #گلپایگان، #خمین، اینها همه اطراف این کوه هستند. اینها از روی این علامت، #امام (ره) را شناسایی کرده بودند که کارش بالا میگیرد و بالاخره موفق میشود.
🏔 استاد برجستهشان و کسی که اول مسلمان شده و اینها هم دنبال او بودند، یک پیرمرد هشتاد، نود ساله اما سرحال و قبراق بود. نفر سوم آنها هم یک خانمی بود که حجاب کاملی داشت و از مقنعهاش، یک مو پیدا نبود. دربارۀ این خانم گفتند که بیست، سی هزار بیمار با نفس الهی او خوب شدهاند. تعجبی نیست. انسانی خودساخته و #اهل_عبادت و ریاضت بود؛ اما متواضع. زن بسیار متینی بود. برای اینها به زبان انگلیسی صحبتی کردم که این خانم بعدش گفت که این صحبت روی من اثر داشت.
🏔 کمترین حد تحصیل اینها، فوقلیسانس بود. عموماً دکترا داشتند و استاد دانشگاه بودند. همان موقع من گفتم ژاپنیها زودتر از همهجا مسلمان میشوند. چرا؟ چون اسلام از بالاترین رتبۀ دانشگاهیاش آغاز شده. اینها مثل #مخزنی در بالای قلۀ کوه هستند که آب آن، همۀ قسمتهای پایین را سیراب میکند.
🏔 چرا #ایران اینجوری مسلمان و شیعه شد؟ به خاطر #سلمان! سلمان، [در حکمِ یک] استاد دانشگاه بود! بسیار استاد برجستهای بود. سلمان و ما ادراک ما سلمان؟! سلمان، برای کشف حقیقت از شهر و دیارش بیرون آمده و عالَم را گشته تا حق را پیدا کند. خیلی کار بزرگی است! یک دفعه دین میآید سراغ انسان، یک دفعه انسان میرود سراغ دین! این ژاپنیها هم کسی نرفته بود برایشان تبلیغ کند؛ خودشان رفته بودند دنبال حقیقت.
@haerishirazi
✍️ شاهدی از رویکردهای اقتصادی شهید بهشتی و بنیصدر در متن مذاکرات قانون اساسی...
🎬 در مناظره اقتصادی اخیر دکتر غنینژاد و پرفسور درخشان، دکتر غنینژاد مدعی شدند که قانون اساسی ما متاثر از رویکرد چپ اقتصادی آقایان بنیصدر و شهید بهشتی و امثال این افراد، پایه آن اشتباه گذاشته شده است.
📌 مستند ایشان هم مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی بود. خوب بود ایشان کمی این ادعای خود را مستندتر نشان میدادند که از کجای این مذاکرات و صحبتهای طرفین این مطلب برمیآید.
📌برای روشن شدن مطلب خوب است، یکی از مهمترین بندهای قانون اساسی که محل دعوای جدی رویکرد چپ متمایل به دولتی کردن همه چیز و رویکرد لیبرال متمایل به خصوصی کردن و برداشتن همه انحصارهای دولتی است را در مشروح مذاکرات قانون اساسی بررسی کنیم.
📌 در جلسه ۳۳ام مذاکرات قانون اساسی در تاریخ ۵ مهر ۱۳۵۸ بحث از اصل ۶۶ قانون اساسی مطرح میشود و ابتدا اصل پیشنهادی اولیه را شهید بهشتی میخوانند:
👈 «اصل 66- دادن امتياز تشكيل شركتها و مؤسسات در بخش عمومي، و اعطاي انحصار در امور تجاري و صنعتي و كشاورزي و معادن و خدمات ممنوع است مگر در موارد ضرورت با تصويب مجلس شوراي ملي.»
📌در ادامه مهمترین نقدها و خلاصهای از توضیحات افراد در این مورد را ذکر خواهم کرد.
@sharhe_hal
شرح حال
✍️ شاهدی از رویکردهای اقتصادی شهید بهشتی و بنیصدر در متن مذاکرات قانون اساسی... 🎬 در مناظره اقتصاد
✍️ شاهدی از رویکردهای اقتصادی شهید بهشتی و بنیصدر در متن مذاکرات قانون اساسی... (قسمت دوم)
📌در بررسی مذاکرات قانون اساسی ذیل اصل 66 مربوط به انحصار داشتن یا نداشتن دولت و مجموعههای خصوصی در امور مختلف، بعد از قرائت اصل پیشنهادی:
🔻 در ابتدا شهید آیت تفصیلی قائل میشوند که اگر انحصار دادن به خارج باشد کار درستی نیست ولی اگر انحصار برای دولت باشد جایز است و اگر بخواهد انحصار برای یک شرکت خصوصی باشد باز کار درستی نیست.
🔻 در ادامه نیز همین نظر مورد قبول میافتد و بنیصدر در تایید اینکه لازم است لفظ خدمات هم در متن قانون باشد، میگوید: «مثلا انحصار مستشار بدهد به نظاميان آمريكايي، نميشود اينجا خدمات را اضافه كردهايم. خدمات تنها مستشار هم نيست، تمام كارها مثلا بانك خدمات است، تجارت خدمات است، مراكز تفريحات ورزشي خدمات است، همه اينها خدمات است، فرهنگ خدمات است، مستشاران را از باب مثال آوردم...، اين انحصار خدمات دادن در آن زياد فساد پيدا ميشود اين است كه ما اينجا اضافه كرديم حالا اگر بگوييد اين ابداً ممنوع است ... به حكم ضرورت ما به خيلي از چيزها فعلا محتاجيم و قراردادهايي پيش ميآيد كه بايد منعقد گردد.
🔻 در ادامه شهید بهشتی توضیحی میدهند که انحصار هم نسبی است و لازم نیست حتما برای یک نفر باشد بلکه برای چند نفر هم باشد باز فقط با اجازه مجلس این انحصار امکان دارد.
📌بعد از آن آقای حسین هاشمی میگوید بیاییم اجازه مجلس را هم قید و بند بزنیم که مثلا حتی اگر مجلس هم ضرورتی تشخیص داد ما قید بزنیم که این اجازه فقط برای مثلا پنج سال است تا در دوره بعد مجلس مجددا برای این اجازه و ضرورت تعیین تکلیف شود و اگر چنین نکنیم عملا راهی برای تحت استعمار درآوردن کشور با تصویب یک مجلس باز میشود.
🔻اما شهید بهشتی با او مخالفت میکنند! ایشان در این مورد توضیح میدهند:
👈 خيلي مشهود است كه ما فعلا بنا را گذاشتهايم روي اسارت الفساد در آينده، يعني ما از بس در گذشته مجلس شوراي ملي قابل اعتماد نداشتهايم و مجلس شوراي شاهنشاهي داشتيم به جاي شوراي ملي و ديگر مجلس سنا هم مكمل آن بود و آنچنان را آنچنانتر كرده بود از بس دچار رنج گذشته بوديم حالا هر قدر هم بخواهيم به آينده خوشبين باشيم برايمان دشوار است. آخر آن نمايندگان، دويست و پنجاه نفر، دويست و هفتاد نفر يا سيصد نفري هم كه ان شاء الله قرار است دو سه ماه ديگر انتخاب بشوند آنها هم نمايندگان ملتند و اكثريت آنها ميتوانند حافظ مصالح و منافع ملت باشند چون اين بيم و نگراني را داريم ميخواهيم در قانون اساسي آن قدر قيد و بند بگذاريم كه اين خيانتها پيش نيايد ولي عنايت بفرماييد كه قيد و بند زياد سبب ميشود ميدان عمل مجالس آينده هم محدود بشود و چه بسا در محدوديتهاي بيش از حد هم زيانهاي فراواني باشد كه قابل تحمل براي ملت ايران نباشد حالا چه بايد كرد كه هم ملت و هم نمايندگانش در اينجا نسبت به آينده خوشبين باشند، چه عرض كنم.
🔻 بعد از آن آیتالله مکارم در تایید شهید بهشتی توضیح میدهند که آن آقایان به جنبه دفع ضرر توجه میکنند ولی به جنبه جلب منفعت توجه نمیکنند که مثلا اگر لازم دیدیم از باب اضطرار انحصار واردات گوشت را به یک موسسه داخلی بدهیم مشکل کشور حل میشود نباید این منفعت را دفع کنیم!
🔻اما شهید بهشتی اصلاح میکنند که در مورد انحصار دادن به دولت فکر نمیکنم کسی اختلاف داشته باشد که گاهی لازم و مصلحت است یک صنعتی مثلا در انحصار دولت باشد «ولي در مورد انحصار شخصي، به طور كلي دوستان اين نگراني را دارند كه درست است كه انحصارات شخصي ممكن است فراواني را به بار آورد ولي از نظر ديگر هم سرمايهداري كشنده، راهش را به جامعه و اقتصاد باز ميكند، اين را هم بايد توجه كرد.»
📌ادامه دارد...
@sharhe_hal
✍️ شاهدی از رویکردهای اقتصادی شهید بهشتی و بنیصدر در متن مذاکرات قانون اساسی... (قسمت سوم)
📌 در ادامه آقای طاهری اصفهانی میگویند: انحصار اساساً خلاف اسلام است. اما شهید بهشتی قید میزنند: البته غير از انحصار برای دولت. سپس کمی بعد میگویند: «به ذهن ميآيد كه ما اگر بتوانيم انحصارات غير دولتي را مطلقاً اينجا ممنوع بكنيم اين به آن مسير اقتصاد مصون از انحصار طلبيهاي سرمايهداري نزديكتر باشد.»
در ادامه بنیصدر میگوید شما انحصار برای بخش خصوصی را کامل نفی میکنید و«بخش خصوصي كه هميشه داخلي نيست گاهي فرض كنيد در پتروشيمي بخواهيد قراردادي ببنديد و طرف حاضر نميشود و ميگويد بايد بازار دست من باشد، يا شما بايد بگوييد كه اصلا اينگونه قراردادها را نميبنديم يا اگر ميبنديد چنين موردي را هم پيشبيني بكنيد، البته صرفه استقلال ما به اين است كه از پيش بگوييم نه، چنين قراردادهايي را نميبنديم و آنها هم بدانند حتي انحصار بازار را هم به آنها نميدهيم اگر قصد اين است بايد بحث بيشتري شود...»
📌 سپس شهید بهشتی توضیح میدهند: اينجا صحبت استقلال كشور است نه تنها در برابر خارج بلكه در برابر متنفذين سرمايهدار داخل هم بايد مصالح اقتصادي توده مردم و ملت و ناس را مصون نگه داشت.
📌 در اینجا دكتر گلزاده غفوري عنوان میکنند: «ما بايد در مقررات خودمان روح اسلام را در رابطه با انسانها در نظر داشته باشيم هر انحصاري مستلزم محروميت ديگران است بنابراين همانطور كه در جلسه گفتم انحصار را فعلا كنار بگذاريم چون با روح اسلامي قابل تطبيق نيست ولو به قول ايشان جلب منفعت را در بر داشته باشد، ما اينگونه منفعت را نميخواهيم و هدف انساني داريم.»
و آقای تهرانی اضافه میکنند: «در اسلام هيچگونه انحصارگري نيست يكي از ادلهاش اين است كه لازمه هر انحصاري منع ديگران است منع ديگران از معاملاتي كه در شرع مقدس جايز است خوب ميدانيد معنياش اين است كه ما حلال خدا را حرام ميكنيم و حلال محمد حلال الي يوم القيامه و حرامش هم همين جور است لذا ما اين انحصار را برداشتيم و در قلمرو بخش عمومي يعني آنهايي كه مربوط به بخش عمومي است يعني معادن، نفت كه دولت استخراج ميكند، راه آهن كه اگر به دست بخش خصوصي بيفتد براي اجتماع مضر است و پست و تلگراف و اين جور چيزها بخش عمومي است نه تجارت و نه زراعت و اين حرفها كه بگوييد جلو مردم را نميشود گرفت، در قلمرو بخش عمومي، دادن امتياز تشكيل شركتها و مؤسسات در امور تجارتي، صنعتي به افراد و بخشهاي خصوصي ممنوع است يعني دولت خودش به وسيله شوراها يا تعاونيها اينها را بايد اداره كند نه اينكه به افراد خاصي داده بشود كه مجتمع در مضيقه بيفتد مثلا راه آهن را به بخش خصوصي دادن، مجتمع را در مضيقه مياندازد. نفت و ذوب آهن و صنايع مادر همينطور است...»
📌 در اینجا شهید بهشتی اشکال میکنند: «تا آن حدي كه آقاي تهراني بيان داشتند آزاد گذاشتن مطلق مردم در بخش خصوصي خوب اين يك طرز فكر است و در مقابلش اينكه نه، در آنجا هم مقتضاي ولايت و حكومت دولت اين است كه اگر نمايندگان ملت، قوة مقننه در آينده ترجيح داد و تشخيص داد كه در يك شاخه خاص انحصار دولتي باشد اشكالي نداشته باشد.» و در ادامه نیز ناظر به اشکالی که آیتالله صافی میکنند مبنی بر اینکه امر ولایت نیاز به قانون اساسی ندارد ایشان توضیح میدهند: «فرق است بين قانون اساسي و قوانين ديگر، قانون اساسي دست دولتها را در بعضي جاها ميبندد، يعني قانون اساسي مقداري از ولايت آينده را محدود ميكند.»
@sharhe_hal
📌بعد از آن نیز ناظر به برخی اشکالاتی که در همین رابطه مطرح میشود شهید بهشتی این بحث را جمع بندی میکنند که گاهی دولت مثلا به هزار نفر، به پانصد نفر يك پروانه كسبي ميدهد و برای بیش از آن محدودیت ایجاد میکند «اينها خطري ندارد اما برحسب تجربه تاريخي، دادن انحصار يك رشته اقتصادي به يك شركت يا يك گروه يا يك فرد، از آن چيزهايي است كه راه را براي سرمايهداري ستمگران تا حالا در دنيا باز كرده است.» «دولت بدون تصويب مجلس فعاليتهاي مربوط به اقتصاد عمومي را به واحدهاي خصوصي ندهد، منظور اين است. ببينيد اداره راه آهن از قم به تهران را دولت ميدهد به يك شركت خصوصي، كه اين راه آهن را با قيمتهايي كه معين ميكند خودش هم نگهداري بكند و هم بهرهبرداري كند طبق يك قراردادي ميگوييم اگر دولت خواست هم نگهداري بكند و هم بهرهبرداري كند طبق يك قراردادي ميگوييم اگر دولت خواست اين كار را بكند بايد با تصويب مجلس باشد بدون تصويب مجلس نميتواند چنين قراردادي را با يك فرد يا شركت خصوصي منعقد كند. مثال ديگر كار پست است، يك وقت نامهرسانها كارمند دولت يا شركت دولتي هستند يك وقت است نه، ميدهد به يك واحدي توزيع نامهها را به عهده ميگيرد الان ميدانيد در ايران يك واحد پست سريع اين جوري وجود دارد كه خصوصي است ميگوييم چنين اجازهاي در بخش عمومي بايد با تصويب مجلس باشد كه در آن سوء استفاده نشود.
📌 در ادامه شهید آیت تذکر بسیار مهمی میدهند: «گاهي اوقات دادن امتياز انحصار ممنوع است ولي سبك مملكت طوري است كه خود بخود در كشورهاي سرمايهداري انحصار بوجود ميآيد البته در بحث اقتصاد بايد پيشبيني بشود كه ما كاري بكنيم كه عملا انحصار بوجود نيايد ولو اينكه قانوناً ممنوع باشد.»
اما توجهی به آن نمیشود و بحثها در مورد این اصل به اتمام میرسد.
@sharhe_hal