دبیرستان که بودم، یکی از رفقایم خیلی به دنبال شهوت بود، آن موقعها یاهو مسنجر و چت بود و اوایل از آن فضاها شروع کرد، بعد فیلمهای مستهجن نگاه میکرد، هرچه را هم شروع میکرد تا تهش میرفت...
با من هم رفیق بود و نصیحتش میکردم که زندگی خودت را به گند کشیدی همه وقت و فکرت رفته دنبال این چیزا، خودش هم خسته شده بود و نمیخواست ادامه دهد ولی زورش نمیرسید.
یک بار میگفت الان به جایی رسیدهام که اگر یک خانم کاملا برهنه را جلویم بیاورند هیچگونه لذتی نمیبرم و آرام هم ندارم.
همهاش دنبال یک سبک و مدل جدید بود تا آرام شود ولی به جایی رسیده بود که مدل و سبک جدیدی نبود و آتش درونش زبانه میکشید و جانش را میسوزاند.
احساس خیلی بدی داشت.
راست میگویند که وقتی برهنگی آزاد شود چشم و دل سیر میشود، بله از آن حدی که مقابلش است کم کم سیر میشود و حدود بیشتر و مدلهای بیشتری از برهنگی و عرضه شدن را طلب میکند.
هرچه بیقیدتر شویم، هم زن تمام زندگیاش میشود فکر کردن به نوع جدیدی از عرضه شدن و وقتی کارایی خود را از دست داد به افسردگی میافتد و هم مرد آتش درونش شعلهورتر میشود و جانش را میسوزاند.
👈 «بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ» (قیامت - ۵)
بلکه انسان میخواهد دائما پردهدری جدیدی بکند!
....
📌حجاب از بهترین خدمات اسلام به جامعه است،از بهترین خدمات برای آرامش زن و مرد.
@sharhe_hal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 از تناقضهای احمدی نژاد این است که در جلسات رهبری شرکت میکند، از عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتصاب مستقیم رهبری، انصراف نمیدهد! بعد میآید اینطور با روحیه تند همیشگیاش به رهبری با تعابیر زننده تیکه میاندازد!
این جرات و جسارت هم ندارد که رسما اسم را بیاورد ولی حرفها را میگوید، کم و زیاد میکند و فحش میدهد!
📌اما نقد صحبتهای او:
🔻نظر مردم را با تکنولوژیهای جدید میشود هر روز خواست ولی نظر جماعت محدود، صنفها و جمعیتهای مشخص؟! یا نظر همه مردم؟! کجای دنیا نظر همه مردم را توانستهاند هر روز با این تکنولوژیها راحت بخواهند؟! همهجا انتخاباتها و رفراندومهای عمومی مدتها زمان و هزینه برمیدارد.
حالا اگر نظر عمومی مردم را خواستند و مخالف نظر شما بود، آیا کسانی از جنس شما و موسوی به آن احترام میگذارید؟! اعتبار آن را زیر سوال نمیبرید؟!
🔻در مورد نظر مردم و مقابل آن ایستادن جوری سخن میگوید انگار همه یا اکثریت مطلق مردم یک حرف واحد دارند و حالا رهبری و نظام مقابل آن ایستادهاند.
نظر مردم مختلف است و خود احمدینژاد میداند طیف بسیار زیادی که در مراسمات رسمی نظام شرکت میکنند با جان و دل پای نظام و انقلاب ایستادهاند، در انتخاباتهای مختلف هم که خیلی شرایط حساس میشد و مشارکت بالا بود همیشه پیروز انتخابات فقط با درصد اندکی بیش از ۵۰ درصد آراء، پیروز میشد.
پس کسی اگر رفراندوم را برگزار نمیکند علتش ترسیدن از نظر واحد و یک صدای مردم نیست حداکثر هم نتیجه علیه او باشد نظر نزدیک به نیمی از مردم مقابل اوست، البته بعد از چندپارچه شدن مردم و کشور.
ادامه👇
@sharhe_hal
📌 ادامه از پس قبل👇
🔻میگوید رهبری و نظام از اینکه آراء مردم حاکم شود وحشت دارند! آخر مرد حسابی همین شما نبودی که وقتی در ۸۸ چند سال مخالفانت، کشور را درگیر فتنه کردند و میگفتند با تقلب در دور دوم رئیس جمهور شدهای؟! نظام و رهبری مقابل کودتا علیه رای مردم ایستادند و با حمایت آنها از حاکم شدن آراء مردم، شما رئیس جمهور شدی؟! اگر نظام و رهبری مخالف آراء مردم بودند پس تو هم برخلاف آراء مردم رای آوردهای! تو نماینده مردم نبودهای نماینده این نظام شیطانی بودهای؟! آخر چقدر تناقض گویی داری!
چطور نظام و رهبری مخالف نظر اکثریت مردم هستند و هر دوره یک نظر متفاوت بلکه مخالف نظر قبل، اداره کشور را بدست میگیرد؟! خب هر دور نظر جریان همسو با رهبری و نظام حاکم باشد!
🔻میگوید حالا که خدا به مردم آزادی و اختیار داده است پس شما باید بگذارید مردم هرچه خواستند بخواهند و هیچ محدودیتی برای آنها نگذارید. البته این حرفها را قبل از رد صلاحیت شدن نمیزد حالا که رد صلاحیت شده است یاد آزادی افتاده است.
اما سوال؟ این خدا کجا گفته است بندگانم را به این معنایی که شما میگویی آزاد آفریدم؟! که از خدا مایه میگذارید! این خدا همان خدایی است، که فرموده است: «وَمَآ أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» (النساء:۶۴) ما هر رسولی که فرستادیم برای این بود که اطاعت شود.
منظور احمدینژاد از آزاد آفریده شدن بندگان و اختیار داشتن آنها ظاهرا این است که مثلا من میتوانم کسی را بکشم، ظلم کنم! پس حالا که میتوانم بقیه هم بگذارند من هر کار میتوانم آزادانه بکنم؟!
این آزادی منشاء حق نیست بلکه فقط به معنای امکان و توان است. من آزادم که کسی را بکشم اما آیا حق هم دارم؟!
🔻اما از ادامه تناقضات ایشان که بگذریم و به اصل حرف وی برسیم، میگوید چرا نظام رفراندوم برگزار نمیکند؟!
اگر منظورتان رفراندوم در امور جزئی است که پس مجلس و انتخابات و ریاست جمهوری برای چیست؟!
اگر رفراندوم برای اصل نظام یا اختیارات رهبری است؟!
فرض کن رفراندوم برگزار شد؟!
👈 فرض اول: اکثریت رای موافق با نظام دادند؟! آنگاه مطمئنا بخش مخالف از مردم، با شانتاژهای کسانی چون شما و دشنان خارجی، کف خیابان آن را رد خواهند کرد و ادعای تقلب میکنند و به دنبالش تقاضاهایی چون ورود نیروی خارجی میدهند و انتظار نداشته باشید نظام و اکثریت ساکت بمانند!...
👈 فرض دوم: اکثریت با عملیاتهای رسانهای مختلف دشمنان نظام رای مخالف دهند، میدانید که با توجه به طرفداران نظام، این اکثریت مطلق نیست و مقدار کمی بالاتر از ۵۰ خواهد بود، اما بعدش چه؟! این اکثریت مخالف همه هم نظر هستند؟! اینها که در یک راهپیمایی یکی استقلال کرد و دیگری ترک و عرب و... را میخواهد، یکی ولی فقیه اهل سنت بلوچستان است، یکی دین را قبول دارد و یکی لائیک است و...
بعدش چه باشد؟! ایرانستان؟! جنگ داخلی؟! البته هرچه هم باشد احمدی نژاد قطعا برخلاف امروز هیچ جایگاهی در آن نخواهد داشت!
حالا نظام مقصر است که چرا مقابل این سناریوهای باخت باخت برای ایران ایستاده است؟!
راستی مگر کدام کشوری اصل وجود خود را به رفراندوم گذاشته است؟!
مگر مردم مذهبی انقلابی با رفراندوم، شاه را کنار زدند و جمهوری اسلامی را انتخاب کردند؟! پانزده سال هزینه و خون دادند. این هزینهها توجیهگر برای ظلم و فساد نیست اما برای توجیه اینکه این انقلاب شکوفا شده و در مسیر پیشرفت، را به راحتی با حرفهای پرتناقض شما و امثالتان، ایرانستان نکنند و به دست دشمنان ندهد، کافی است.
@sharhe_hal
چند نفر از دوستان تذکر دادند که این کلیپ احمدینژاد مربوط به انتخابات ۱۴۰۰ هست.
ممنونم از تذکر.
یک مجموعهای به اسم پاسخ به شبهات هستند وقتی یک شبهه در جامعه زیاد بشه اونو جواب میدن.
این کلیپ این روزها زیاد بازنشر پیدا کرده و به همین جهت اینها از بنده خواستن جواب بدم تا اونها منتشر کنند.
این نقدها به احمدی نژاد و سخنانش همچنان باقی است.
👇
https://eitaa.com/sharhe_hal/4890
https://eitaa.com/sharhe_hal/4891
✍ حجاب مهمتر است یا مفاسد اقتصادی...
🔻در عین اینکه با تذکر تند و گیر دادن در بحث حجاب اصلا موافق نیستم و تذکر مختصر و ادامه ندادن را هم لازم میدانم، یک شبههای را که معمولا تا تذکر حجاب دهی به شما میگویند را خوب است جواب دهم:
حجاب مهمتر است یا مفاسد اقتصادی؟! برین اونجا رو درست کنید! نهی از منکر کنید.
🤔 جوری مذهبیها و حتی مراجع را نشان میدهند که انگار اینها از دین فقط حجاب را فهمیدهاند و نسبت به بقیه امور نه فهمی دارند و نه حساسیت!
🔻جواب اینکه:
در دین روزه مهمتر است یا حجاب؟! حج مهمتر است یا حجاب؟!
با توجه به تاکیدات زیاد دین روزه و حج مهمتر است ولی کسی را برای حج نرفتن و روزه نگرفتن کاری ندارند تا اینکه روزه نگرفتن تبدیل به روزهخواری علنی شود که در احکام اسلام حاکم میتواند بر آن حد بزند و اگر به سه بار رسید و باز فرد اعتنایی نکرد، حاکم میتواند فرد را اعدام کند.
در دین حساسیت بر روزهخواری بیشتر است از بیحجابی علنی ولی حساسیت بر روزه گرفتن به قدر بیحجابی علنی نیست.
حجاب داشتن و نداشتن هم با کشف حجاب علنی در جامعه فرق میکند.
حجاب داشتن اهمیتش کمتر از روزه گرفتن و حج رفتن است، اما حجاب نداشتن علنی خیر! روزه نگرفتن علنی یا هرچه از ترک واجب که آشکارا انجام شود، اینجا حساسیت دین در مقابله با آن بسیار زیاد است.
کسی در محیط خصوصیاش مقابل نامحرمش بیحجاب باشد کسی با او کاری ندارد اما اگر علنی در محیط عمومی کشف حجاب کرد، قضیه فرق میکند و فسق علنی است و اهمیت آن و حساسیت روی آن مضاعف میشود.
مفاسد اقتصادی هم اگر علنی بود و در دسترس من، برای مبارزه و نهی از منکر نسبت به آن حتما باید نهی از منکر میکردم و مطمئنا هم برخلاف کشف حجاب نهی تندی داشتم و تا قدرت داشتم برای رفع آن پیگیری میکردم.
@sharhe_hal
روز عید فطر گفتیم یه سفر کوتاه بریم، هوایی عوض کنیم. همیشه میرفتیم سمت فردو و اطراف اون، این سری رفتیم سمت غرب قم، دستجرد و تفرش و روستای دلآرام.
البته بدون برنامه قبلی، همینجوری راه افتادیم و در طول مسیر، مسیر خودمان را انتخاب میکردیم.
اول سفر که راه افتادیم از خدا خواستیم که بعد از یک ماه روزه داری قبل از شروع دوباره درس و بحثها یه حال خوب بهمون بده، الحمد لله از بهترین تجربههای زندگیم در طبیعتگردی شد.
در مسافرت و کلا زندگی برخی همه چیزشون رو حساب و کتاب میکنند و بعد شروع میکنند به حرکت اما یک مدل دیگه که خیلی جذابتره اینه که حرکت کنی و از خدا طلب اختیار و خیر و عافیت کنی و بری ببینی چی میشه.
ما اصلا قصد دستجرد و تفرش رفتن نداشتیم، اما هی طلب اختیار از خدا کردیم و رفتیم و به دلمون اعتماد کردیم و خوب هم رقم خورد. در جزئیات هم دست رحمت خدا را میشد دید و شکرش را گفت. خوبه سفرهای کوتاه رو اینجور شروع کنید و اگر به دلتون چسپید و دیدین جواب میده، سفر نسبتا بزرگ زندگی دنیا را هم همینطوری جلو بروید.
بهترین جاها، با هرچیزی که لازم داشتیم جور شد، در زندگی هم تا حالا همینطور بوده و باذن الله و برکته و رحمته، همینطور جلو برود.
@sharhe_hal
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸اصلاحات عالَم، از اطراف این کوه شروع میشود!🔸
🏔 عدهای از #ژاپن آمده بودند ایران. چهل، پنجاه نفر خانم و آقا بودند. مدتی دربارۀ اسلام تحقیق کرده بودند و بالاخره اسلام را انتخاب کردند. به شیراز هم آمدند و زیارتشان کردیم. گفتند: در کتابهای دینی و بودایی خودمان، به ما خبر داده بودند که #اِصلاحات_عالَم از کنار کوه دماوند آغاز میشود. #هدایت_خلق در آخر الزمان، از کنار کوه #دماوند است. ما آمدهایم این کوه را زیارت کنیم. من اولین بار بود میشنیدم یک عده بیایند برای زیارت کوه دماوند! میدانید کوه دماوند، کنار تهران است. خمین و قم و اینها، حواشی آن هستند. شما الآن مراجع تقلیدتان اطراف همیناند. #تهران، #قم، #اراک، #خوانسار، #گلپایگان، #خمین، اینها همه اطراف این کوه هستند. اینها از روی این علامت، #امام (ره) را شناسایی کرده بودند که کارش بالا میگیرد و بالاخره موفق میشود.
🏔 استاد برجستهشان و کسی که اول مسلمان شده و اینها هم دنبال او بودند، یک پیرمرد هشتاد، نود ساله اما سرحال و قبراق بود. نفر سوم آنها هم یک خانمی بود که حجاب کاملی داشت و از مقنعهاش، یک مو پیدا نبود. دربارۀ این خانم گفتند که بیست، سی هزار بیمار با نفس الهی او خوب شدهاند. تعجبی نیست. انسانی خودساخته و #اهل_عبادت و ریاضت بود؛ اما متواضع. زن بسیار متینی بود. برای اینها به زبان انگلیسی صحبتی کردم که این خانم بعدش گفت که این صحبت روی من اثر داشت.
🏔 کمترین حد تحصیل اینها، فوقلیسانس بود. عموماً دکترا داشتند و استاد دانشگاه بودند. همان موقع من گفتم ژاپنیها زودتر از همهجا مسلمان میشوند. چرا؟ چون اسلام از بالاترین رتبۀ دانشگاهیاش آغاز شده. اینها مثل #مخزنی در بالای قلۀ کوه هستند که آب آن، همۀ قسمتهای پایین را سیراب میکند.
🏔 چرا #ایران اینجوری مسلمان و شیعه شد؟ به خاطر #سلمان! سلمان، [در حکمِ یک] استاد دانشگاه بود! بسیار استاد برجستهای بود. سلمان و ما ادراک ما سلمان؟! سلمان، برای کشف حقیقت از شهر و دیارش بیرون آمده و عالَم را گشته تا حق را پیدا کند. خیلی کار بزرگی است! یک دفعه دین میآید سراغ انسان، یک دفعه انسان میرود سراغ دین! این ژاپنیها هم کسی نرفته بود برایشان تبلیغ کند؛ خودشان رفته بودند دنبال حقیقت.
@haerishirazi
✍️ شاهدی از رویکردهای اقتصادی شهید بهشتی و بنیصدر در متن مذاکرات قانون اساسی...
🎬 در مناظره اقتصادی اخیر دکتر غنینژاد و پرفسور درخشان، دکتر غنینژاد مدعی شدند که قانون اساسی ما متاثر از رویکرد چپ اقتصادی آقایان بنیصدر و شهید بهشتی و امثال این افراد، پایه آن اشتباه گذاشته شده است.
📌 مستند ایشان هم مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی بود. خوب بود ایشان کمی این ادعای خود را مستندتر نشان میدادند که از کجای این مذاکرات و صحبتهای طرفین این مطلب برمیآید.
📌برای روشن شدن مطلب خوب است، یکی از مهمترین بندهای قانون اساسی که محل دعوای جدی رویکرد چپ متمایل به دولتی کردن همه چیز و رویکرد لیبرال متمایل به خصوصی کردن و برداشتن همه انحصارهای دولتی است را در مشروح مذاکرات قانون اساسی بررسی کنیم.
📌 در جلسه ۳۳ام مذاکرات قانون اساسی در تاریخ ۵ مهر ۱۳۵۸ بحث از اصل ۶۶ قانون اساسی مطرح میشود و ابتدا اصل پیشنهادی اولیه را شهید بهشتی میخوانند:
👈 «اصل 66- دادن امتياز تشكيل شركتها و مؤسسات در بخش عمومي، و اعطاي انحصار در امور تجاري و صنعتي و كشاورزي و معادن و خدمات ممنوع است مگر در موارد ضرورت با تصويب مجلس شوراي ملي.»
📌در ادامه مهمترین نقدها و خلاصهای از توضیحات افراد در این مورد را ذکر خواهم کرد.
@sharhe_hal
شرح حال
✍️ شاهدی از رویکردهای اقتصادی شهید بهشتی و بنیصدر در متن مذاکرات قانون اساسی... 🎬 در مناظره اقتصاد
✍️ شاهدی از رویکردهای اقتصادی شهید بهشتی و بنیصدر در متن مذاکرات قانون اساسی... (قسمت دوم)
📌در بررسی مذاکرات قانون اساسی ذیل اصل 66 مربوط به انحصار داشتن یا نداشتن دولت و مجموعههای خصوصی در امور مختلف، بعد از قرائت اصل پیشنهادی:
🔻 در ابتدا شهید آیت تفصیلی قائل میشوند که اگر انحصار دادن به خارج باشد کار درستی نیست ولی اگر انحصار برای دولت باشد جایز است و اگر بخواهد انحصار برای یک شرکت خصوصی باشد باز کار درستی نیست.
🔻 در ادامه نیز همین نظر مورد قبول میافتد و بنیصدر در تایید اینکه لازم است لفظ خدمات هم در متن قانون باشد، میگوید: «مثلا انحصار مستشار بدهد به نظاميان آمريكايي، نميشود اينجا خدمات را اضافه كردهايم. خدمات تنها مستشار هم نيست، تمام كارها مثلا بانك خدمات است، تجارت خدمات است، مراكز تفريحات ورزشي خدمات است، همه اينها خدمات است، فرهنگ خدمات است، مستشاران را از باب مثال آوردم...، اين انحصار خدمات دادن در آن زياد فساد پيدا ميشود اين است كه ما اينجا اضافه كرديم حالا اگر بگوييد اين ابداً ممنوع است ... به حكم ضرورت ما به خيلي از چيزها فعلا محتاجيم و قراردادهايي پيش ميآيد كه بايد منعقد گردد.
🔻 در ادامه شهید بهشتی توضیحی میدهند که انحصار هم نسبی است و لازم نیست حتما برای یک نفر باشد بلکه برای چند نفر هم باشد باز فقط با اجازه مجلس این انحصار امکان دارد.
📌بعد از آن آقای حسین هاشمی میگوید بیاییم اجازه مجلس را هم قید و بند بزنیم که مثلا حتی اگر مجلس هم ضرورتی تشخیص داد ما قید بزنیم که این اجازه فقط برای مثلا پنج سال است تا در دوره بعد مجلس مجددا برای این اجازه و ضرورت تعیین تکلیف شود و اگر چنین نکنیم عملا راهی برای تحت استعمار درآوردن کشور با تصویب یک مجلس باز میشود.
🔻اما شهید بهشتی با او مخالفت میکنند! ایشان در این مورد توضیح میدهند:
👈 خيلي مشهود است كه ما فعلا بنا را گذاشتهايم روي اسارت الفساد در آينده، يعني ما از بس در گذشته مجلس شوراي ملي قابل اعتماد نداشتهايم و مجلس شوراي شاهنشاهي داشتيم به جاي شوراي ملي و ديگر مجلس سنا هم مكمل آن بود و آنچنان را آنچنانتر كرده بود از بس دچار رنج گذشته بوديم حالا هر قدر هم بخواهيم به آينده خوشبين باشيم برايمان دشوار است. آخر آن نمايندگان، دويست و پنجاه نفر، دويست و هفتاد نفر يا سيصد نفري هم كه ان شاء الله قرار است دو سه ماه ديگر انتخاب بشوند آنها هم نمايندگان ملتند و اكثريت آنها ميتوانند حافظ مصالح و منافع ملت باشند چون اين بيم و نگراني را داريم ميخواهيم در قانون اساسي آن قدر قيد و بند بگذاريم كه اين خيانتها پيش نيايد ولي عنايت بفرماييد كه قيد و بند زياد سبب ميشود ميدان عمل مجالس آينده هم محدود بشود و چه بسا در محدوديتهاي بيش از حد هم زيانهاي فراواني باشد كه قابل تحمل براي ملت ايران نباشد حالا چه بايد كرد كه هم ملت و هم نمايندگانش در اينجا نسبت به آينده خوشبين باشند، چه عرض كنم.
🔻 بعد از آن آیتالله مکارم در تایید شهید بهشتی توضیح میدهند که آن آقایان به جنبه دفع ضرر توجه میکنند ولی به جنبه جلب منفعت توجه نمیکنند که مثلا اگر لازم دیدیم از باب اضطرار انحصار واردات گوشت را به یک موسسه داخلی بدهیم مشکل کشور حل میشود نباید این منفعت را دفع کنیم!
🔻اما شهید بهشتی اصلاح میکنند که در مورد انحصار دادن به دولت فکر نمیکنم کسی اختلاف داشته باشد که گاهی لازم و مصلحت است یک صنعتی مثلا در انحصار دولت باشد «ولي در مورد انحصار شخصي، به طور كلي دوستان اين نگراني را دارند كه درست است كه انحصارات شخصي ممكن است فراواني را به بار آورد ولي از نظر ديگر هم سرمايهداري كشنده، راهش را به جامعه و اقتصاد باز ميكند، اين را هم بايد توجه كرد.»
📌ادامه دارد...
@sharhe_hal
✍️ شاهدی از رویکردهای اقتصادی شهید بهشتی و بنیصدر در متن مذاکرات قانون اساسی... (قسمت سوم)
📌 در ادامه آقای طاهری اصفهانی میگویند: انحصار اساساً خلاف اسلام است. اما شهید بهشتی قید میزنند: البته غير از انحصار برای دولت. سپس کمی بعد میگویند: «به ذهن ميآيد كه ما اگر بتوانيم انحصارات غير دولتي را مطلقاً اينجا ممنوع بكنيم اين به آن مسير اقتصاد مصون از انحصار طلبيهاي سرمايهداري نزديكتر باشد.»
در ادامه بنیصدر میگوید شما انحصار برای بخش خصوصی را کامل نفی میکنید و«بخش خصوصي كه هميشه داخلي نيست گاهي فرض كنيد در پتروشيمي بخواهيد قراردادي ببنديد و طرف حاضر نميشود و ميگويد بايد بازار دست من باشد، يا شما بايد بگوييد كه اصلا اينگونه قراردادها را نميبنديم يا اگر ميبنديد چنين موردي را هم پيشبيني بكنيد، البته صرفه استقلال ما به اين است كه از پيش بگوييم نه، چنين قراردادهايي را نميبنديم و آنها هم بدانند حتي انحصار بازار را هم به آنها نميدهيم اگر قصد اين است بايد بحث بيشتري شود...»
📌 سپس شهید بهشتی توضیح میدهند: اينجا صحبت استقلال كشور است نه تنها در برابر خارج بلكه در برابر متنفذين سرمايهدار داخل هم بايد مصالح اقتصادي توده مردم و ملت و ناس را مصون نگه داشت.
📌 در اینجا دكتر گلزاده غفوري عنوان میکنند: «ما بايد در مقررات خودمان روح اسلام را در رابطه با انسانها در نظر داشته باشيم هر انحصاري مستلزم محروميت ديگران است بنابراين همانطور كه در جلسه گفتم انحصار را فعلا كنار بگذاريم چون با روح اسلامي قابل تطبيق نيست ولو به قول ايشان جلب منفعت را در بر داشته باشد، ما اينگونه منفعت را نميخواهيم و هدف انساني داريم.»
و آقای تهرانی اضافه میکنند: «در اسلام هيچگونه انحصارگري نيست يكي از ادلهاش اين است كه لازمه هر انحصاري منع ديگران است منع ديگران از معاملاتي كه در شرع مقدس جايز است خوب ميدانيد معنياش اين است كه ما حلال خدا را حرام ميكنيم و حلال محمد حلال الي يوم القيامه و حرامش هم همين جور است لذا ما اين انحصار را برداشتيم و در قلمرو بخش عمومي يعني آنهايي كه مربوط به بخش عمومي است يعني معادن، نفت كه دولت استخراج ميكند، راه آهن كه اگر به دست بخش خصوصي بيفتد براي اجتماع مضر است و پست و تلگراف و اين جور چيزها بخش عمومي است نه تجارت و نه زراعت و اين حرفها كه بگوييد جلو مردم را نميشود گرفت، در قلمرو بخش عمومي، دادن امتياز تشكيل شركتها و مؤسسات در امور تجارتي، صنعتي به افراد و بخشهاي خصوصي ممنوع است يعني دولت خودش به وسيله شوراها يا تعاونيها اينها را بايد اداره كند نه اينكه به افراد خاصي داده بشود كه مجتمع در مضيقه بيفتد مثلا راه آهن را به بخش خصوصي دادن، مجتمع را در مضيقه مياندازد. نفت و ذوب آهن و صنايع مادر همينطور است...»
📌 در اینجا شهید بهشتی اشکال میکنند: «تا آن حدي كه آقاي تهراني بيان داشتند آزاد گذاشتن مطلق مردم در بخش خصوصي خوب اين يك طرز فكر است و در مقابلش اينكه نه، در آنجا هم مقتضاي ولايت و حكومت دولت اين است كه اگر نمايندگان ملت، قوة مقننه در آينده ترجيح داد و تشخيص داد كه در يك شاخه خاص انحصار دولتي باشد اشكالي نداشته باشد.» و در ادامه نیز ناظر به اشکالی که آیتالله صافی میکنند مبنی بر اینکه امر ولایت نیاز به قانون اساسی ندارد ایشان توضیح میدهند: «فرق است بين قانون اساسي و قوانين ديگر، قانون اساسي دست دولتها را در بعضي جاها ميبندد، يعني قانون اساسي مقداري از ولايت آينده را محدود ميكند.»
@sharhe_hal
📌بعد از آن نیز ناظر به برخی اشکالاتی که در همین رابطه مطرح میشود شهید بهشتی این بحث را جمع بندی میکنند که گاهی دولت مثلا به هزار نفر، به پانصد نفر يك پروانه كسبي ميدهد و برای بیش از آن محدودیت ایجاد میکند «اينها خطري ندارد اما برحسب تجربه تاريخي، دادن انحصار يك رشته اقتصادي به يك شركت يا يك گروه يا يك فرد، از آن چيزهايي است كه راه را براي سرمايهداري ستمگران تا حالا در دنيا باز كرده است.» «دولت بدون تصويب مجلس فعاليتهاي مربوط به اقتصاد عمومي را به واحدهاي خصوصي ندهد، منظور اين است. ببينيد اداره راه آهن از قم به تهران را دولت ميدهد به يك شركت خصوصي، كه اين راه آهن را با قيمتهايي كه معين ميكند خودش هم نگهداري بكند و هم بهرهبرداري كند طبق يك قراردادي ميگوييم اگر دولت خواست هم نگهداري بكند و هم بهرهبرداري كند طبق يك قراردادي ميگوييم اگر دولت خواست اين كار را بكند بايد با تصويب مجلس باشد بدون تصويب مجلس نميتواند چنين قراردادي را با يك فرد يا شركت خصوصي منعقد كند. مثال ديگر كار پست است، يك وقت نامهرسانها كارمند دولت يا شركت دولتي هستند يك وقت است نه، ميدهد به يك واحدي توزيع نامهها را به عهده ميگيرد الان ميدانيد در ايران يك واحد پست سريع اين جوري وجود دارد كه خصوصي است ميگوييم چنين اجازهاي در بخش عمومي بايد با تصويب مجلس باشد كه در آن سوء استفاده نشود.
📌 در ادامه شهید آیت تذکر بسیار مهمی میدهند: «گاهي اوقات دادن امتياز انحصار ممنوع است ولي سبك مملكت طوري است كه خود بخود در كشورهاي سرمايهداري انحصار بوجود ميآيد البته در بحث اقتصاد بايد پيشبيني بشود كه ما كاري بكنيم كه عملا انحصار بوجود نيايد ولو اينكه قانوناً ممنوع باشد.»
اما توجهی به آن نمیشود و بحثها در مورد این اصل به اتمام میرسد.
@sharhe_hal
اون سوال رو توی هر مقطعی از تاریخ ممکن بود از هر کدام از انبیاء و اوصیاء و اصحاب و انصارشان بپرسند! این مضامین را به من حقیر که خوب است به انبیاء و اولیاء هم گفتند هیچ اشکالی ندارد مهم این است که کار من مهمترین کار دنیا است، حتی اگر دیگران ندانند.
👈 «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَآ إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ»(فصلت - ۳۳)
چه سخنی بهتر است از سخن كسی كه به سوی خدا دعوت كند و كار شایسته انجام دهد؟ و گوید: من از تسلیم شدگان [در برابر فرمانها و احكام خدا] هستم.
@sharhe_hal
✍️ حكايتى از دوره نوجوانى شهید مطهری...
📝 شهید مطهری در کتاب «اسلام و نیازهای زمان» داستانی از دوره نوجوانی خود نقل میکنند که خواندش برای طلبههای مقدمات یا کسانی که در این روزهای به ظاهر سخت، فکر طلبه شدن به سرشان زده است، بسیار مفید است:
👈 «من در سنين چهارده پانزده سالگى بودم كه مقدمات كمى از عربى خوانده بودم. بعد از واقعه معروف خراسان بود و حوزه علميه مشهد بكلى از بين رفته بود و هركس آن وضع را مىديد مىگفت ديگر اساساً از روحانيت خبرى نخواهد بود. جريانى پيش آمده بود كه احتياج به نويسندگى داشت. از من دعوت كرده بودند. مقالهاى را نوشتم. مردى بود كه در آن محل رياست مهمى داشت. وقتى آن مقاله را ديد، يك نگاهى به سر و وضع من انداخت. حيفش آمد، ديد كه من هنوز پابند عالم آخوندى هستم. شرحى گفت، نصيحت كرد كه ديگر گذشت آن موقعى كه مردم به نجف يا قم مىرفتند و به مقامات عاليه مىرسيدند، آن دوره از بين رفت، حضرت امير فرموده است بچهتان را مطابق زمان تربيت كنيد. و بعد گفت: آيا ديگران كه پشت اين ميزها نشستهاند شش تا انگشت دارند؟ و حرفهايى زد كه من آن فكرها را از مغزم بيرون كنم. البته من به حرف او گوش نكردم. بعد به قم رفتم و مدت اقامتم در قم ۱۵ سال طول كشيد. بعد كه به تهران آمدم، اولين اثر علمى كه منتشر كردم كتاب اصول فلسفه بود. آن شخص هم بعد به نمايندگى مجلس رسيد و مردى باهوش و چيز فهم بود و در سنين جوانى احوال خوبى نداشت ولى بعد تغيير حالى در او پيدا شد. تقريباً در حدود ۱۸ سال از آن قضيه گذشته بود كه اصول فلسفه منتشر شد و يك نسخه از آن به دستش رسيد، و او يادش رفته بود كه قبلًا مرا نصيحت كرده بود كه دنبال اين حرفها نرو. بعد شنيدم كه هرجا نشسته بود به يك طرز مبالغه آميزى تعريف كرده بود. حتى يك بار در حضور خودم گفت كه شما چنينيد، چنانيد. همان جا در دلم خطور كرد كه تو همان كسى هستى كه ۱۸ سال پيش مرا نصيحت مىكردى كه دنبال اين حرفها نرو. من اگر آن موقع حرف تو را گوش مىكردم الآن يك ميرزا بنويسى پشت ميز ادارهاى بودم، در حالى كه تو الآن اينقدر تعريف مىكنى.»
@sharhe_hal
خاطرات هادی غفاری.png
127.1K
خاطرهای از هادی غفاری در مورد حضور نیروهای آمریکایی در صنایع هلیکوپتر سازی اطراف اصفهان در سال ۱۳۵۷ پیش از پیزوزی انقلاب.
@sharhe_hal
ثبت نام حوزههای علمیه شروع شده، همزمان یه سری حملات به طلاب هم شروع شده، واقعا نمیشه گفت همه این برنامهها رو دشمنان مستقیما برنامه ریزی کردند، ظاهرا اصل کار، کار خود خداست، دشمنا عرضه ندارن همه برنامه رو کامل اجرا کنند دیگه خدا خودش یه جاهایی برنامه رو کامل میکنه.
اونی که زد غلط کرد زد، باید مجازات بشه ولی الحمد لله که زد، خداوند خواست که بتونه بزنه.
از برکات این زدن همزمان با ثبتنام حوزه اینه که کسی که بخواهد برای پست و مقام بیاد میزنه کنار، میترسه، کسی که خالصانه برای خدا میخواهد بیاد میاد و از همون اول آماده هزینه دادن هست.
حوزه چقدر باید تلاش میکرد تا یک چنین پالایشی از ابتدای جذب طلبه داشته باشه؟!
«وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ»
@sharhe_hal
هدایت شده از نگاشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✏️اگر چند دقیقه قبل از این حادثه،
جوان غیور سبزواری به آن دختر تذکر میداد خواهرم حجابت رو رعایت کن؛
احتمالا با یکی از این واکنشها روبرو میشد:
«به تو چه عوضی،
موی خودمه،
به تو چه ربطی داره،
تو چشاتو ببند،
دوست دارم آزاد باشم!»
اما وقتی که مورد تعرض چند هوسباز قرار گرفت،
آن جوان غیور نگفت:
«جون خودمه،
به من چه ربطی داره،
اون پسرا آزادن هر کاری بکنن...»
آره،
فَرقه بین آزادی عوضیها
با آزادگی غیرتیها...
#حجاب
#غیرت
#حمیدرضاالداغی
#امر_بمعروف_نهی_ازمنکر
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته