ماجرای خانه خریدنم (قسمت چهارم: بنگاه شهدا)...
خانمم تازه بعد از عید سر کار رفت و نگهداری بچهها سخت شده بود و خانه را هم فروخته بودیم درسها و کارهای خودم هم بود و مدت زیادی فشار زیادی چشیده بودیم، از جهات دیگری هم فشار رویمان بود اما دلگرم بودم، آن استادم میگفت ما صاحب داریم، پدر ما، حضرت حجت است و خیلی پولدار است نگران نباشید. طلبه اگر اهل درس و زحمت باشد خود حضرت میدانند چطور او را بورسیه کنند و فکر خانه و مخارجش هستند. من خودم را طلبه خوب و زحمت کش نمیدانستم اما تلاشم را میکردم و میدانستم حضرت همینقدر که تلاش کنی هوایت را دارند.
هرچه گشتیم خانه درست پیدا نشد. به ذهنم رسید دوباره پیگیر همان خانهی اولی که معاملهاش کنسل شده بود بشوم، بالاخره از بنگاههای دیگر پیگیر شدم و یک واحد دیگر در همان ساختمان طبقه بالای واحدی که میخواستیم با همان نقشه پیدا شد فقط قیمتش متری یک میلیون افزایش یافته بود و این هم هزینه توکل نکردنم در معامله قبل بود. قیمت افزایش یافتهاش دلم را سرد کرده بود ولی مادر خانمم وقتی فهمید، الکی گفت برو مقدار تفاوتش را من برایت جور میکنم. تازه فهمیدیم وام هم نمیشود رویش گرفت چون پایان کار ندارد! اما عوضش بنده خدایی بود قبلا مشکلی داشت و به او گفتم اگر میخواهی من طلاهای خانمم را قرضت میدهم بعدها هر وقت داشتی برگردان. حالا همان بنده خدا فهمید من دنبال خانهام، گفت: بیا من طلا دارم به تو قرض میدهم، خانهات را بخر.
من که سالها بود وام هم نگرفته بودم چندین وام برایم جور شد و خلاصه با فروختن ماشین و قرض طلا پولهایم برای خرید خانه لخت جور شد. چون خانه ناتمام بود بخشی از پول هم میماند برای سند. حالا که همه چیز جور شده بود مشکل جدیدی درست شد، آن واحدی که ما میخواستیم با آن واحدی که سازنده گفته بود فرق میکرد. بچههای مالک قبول نمیکردند واحدی که ما میخواستیم را بفروشند، دیگر کم آورده بودیم.
چند روزی گذشت و خانمم گفت اینجور نمیشود، دنبال بنگاه و خانه رفتن را ول کن، من را ببر گلزار شهدا. آنجا هم حکایتی دارد فقط اینکه توجهی از شهید دلآذر شده بود و خانمم بالای سر قبر او رفته بود. من توی ماشین نشسته بودم که از بنگاه زنگ زدند و گفتند بچهها قبول کردهاند بیایید برای معامله.
فکر میکنم گاهی خدا میخواهد مشکلت را حل کند ولی صبر میکند تا توسلی کنی و متوجه شوی واسطه روزی چه کسانی هستند.
خانه را معامله کردیم و با شرایط بازار که دائم در حال گران شدن بود هیچ چانهای هم نزدم اما خود بچهها تخفیفی دادند و قبول هم کردند پول خانه را خورد خورد پرداخت کنیم.
اینطوری آن «ارحم ترحم» هم پوشش داده شد.😊
یک مشکل دیگر هم بود که با مراتب توکلی که در این قضیه طی کرده بودم اصلا جزو مشکل حسابش نمیکردم! موعد تحویل دادن خانه سابقم دو ماه قبل از موعد تحویل گرفتن خانه جدید بود! دو ماه بیخانگی ولی اصلا دیگر به این گزینه فکر نکردم و الحمد لله هم یکی از دوستان همان ایام خانهاش خالی بود و خانهاش را به ما داد.
بالاخره خانه را خریدم اما حالا برای تجهیز مشکل داشتم و باز همان استادم گفت نگران نباشید خدا نمیگذارد چکتان برگشت بخورد، پول تجهیزات هم جور میشود و شد البته من سفارش میدادم و خرید نسیه میکردم بعد پولها جور میشد.😁
تجهیزات خیلی خوب و کامل هم انجام دادم و جالب اینکه الحمد لله یک ماشین پراید قدیمی هم جور شد و بیماشین هم نماندیم. بدهیها هم یکی یکی با پولهایی که فکرش را نمیکردم الحمد لله بخش خوبیاش تسویه شد و بقیه هم در حال تسویه شدن است.
خدا گزینههای «رزق من حیث لایحتسب»ش زیاد است باید توکل و همت کرد، مشکل اصلی اینجاست.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
شرح حال
ماجرای خانه خریدنم (قسمت چهارم: بنگاه شهدا)... خانمم تازه بعد از عید سر کار رفت و نگهداری بچهها سخ
این بحث را از این جهت نوشتم که در کانال آیات و روایات کاربردی به روایات بحث نترسیدن و خرج کردن رسیده بودم و خواستم این یاداشت مکمل آن باشد.
برخی مطالبش را میتوانید از لینکهای زیر ببینید.👇
https://eitaa.com/ayat_va_revayat/86
https://eitaa.com/ayat_va_revayat/85
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن و بچه در سرما وضعیت سختی دارند.
مردم مسلمان ترکیه و سوریه در شرایط بدی هستند، هر کاری از دستمان بیایید دریغ نکنیم حتی دعا برای آسایش آنها.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
هر روز مقدار زیادی برگ درخت در بوستانهای ما جمع آوری و سوزانده میشود.
در این شرایطی که میشود از چمن کوتاه شده و برگها برای خوراک دام استفاده کرد و ما در تامین خوراک دام دچار مشکل هستیم، چرا آنها را آتش میزنیم؟!
همینطور تفاله مغازههای آب میوهگیری را چرا جمع نمیکنیم؟!
بنده کاری که از دستم بر میآید جمع کردن تفالههای تر خانه خودم مثل آشغال میوه و سبزی و... و خشک کردنشان هست. هر دو هفته میبرم برای دامداری و گوسفندها میخورند.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
یارانه پنهان، از افسانه تا واقعیت.m4a
30.09M
🔹 گفتگو با یاسر #جبرائیلی در مورد یارانه پنهان.
گفتگوی خوبی است پیشنهاد میکنم گوش کنید.
⏱ مدت زمان: ۱۲۲ دقیقه
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
هدایت شده از پژوهشکده باقرالعلوم
#پیش_خبر
❇️ به همت پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (ع) برگزار میشود:
📚آیین رونمایی از کتاب:
🚩 حاج آقا روح الله؛ بررسی دوران استادی امام خمینی در بستر تاریخ
🖋مؤلف: حمیدرضا باقری
📌ناقدان: جواد موگویی، رضا مختاری اصفهانی و محسن دریابیگی
📅 پنجشنبه 20 بهمنماه
⏰ ساعت 10:30
🏢 سازمان تبلیغات اسلامی / تهران، میدان فلسطین، پلاک 28
💯پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام |
📲@rboresearch
🔗@admin_rbo
12.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین تصاویر ماهواره خیام.
واقعا افتخار آمیز است.
بدون نیاز به دیگران با عزت و افتخار تمام دنیا وجب به وجب زیر نظر ماست.
با قدرت تفکیک یک متر.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
اینجا اعتکاف مسجد ابالفضل علیه السلام بلوار نصر (کلبه) شیراز است.
مسجدی نسبتا بزرگ که امسال کاملا پر شده است.
بنده تا ۱۲ سال قبل از نوجوانی صبح و شب آنجا بودم و هیچ وقت اعتکافی در آنجا گرفته نشد ولی حالا اعتکاف به این پرشوری گرفته شده.
به لطف خداوند بالغ بر ۱۰۰ نفر دانشآموز دهه هشتادی و نودی در میان معتکفین بودهاند.
آن سالها کلا ما بچههای مسجد جمع میشدیم و میرفتیم اعتکاف کانون رهپویان وصال و شاید حداکثر ۲۰ نفر بیشتر نبودیم ولی حالا خود مسجد شده یک پایگاه اعتکاف با این جمعیت.
.....
امسال بر اساس گزارشها در کل کشور حدود #یک_میلیون نفر در مراسم #اعتکاف شرکت کردهاند و مشارکتِ '#جوانان' ۷۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
📌در دو قسمت زیر جمع بندی خودم را از بحث «قیاس» در علم اصول نوشتهام.
🔻قسمت اول: اقسام قیاس و قیاسهای حجت.👇
https://eitaa.com/sharhehal_hoze/11
🔻قسمت دوم: قیاسهای باطل از منظر شیعه و رویکرد مذاهب مختلف اهل سنت نسب به آن.👇
https://eitaa.com/sharhehal_hoze/12
✍️ من محافظ نمیخواهم...
🔻 امام در ایامی که در نجف هستند بدون هیچ محافظی راحت به حرم میرفتند و آنجا وسط مردم زیارت میکردند با مردم دست میدادند و گاهی مردم ایشان را بغل میکردند و میبوسیدند، در خیابانهای نجف تنها قدم میزدند و هیچ وقت هم اجازه نمیدادند کسی از طلبهها و اطرافیان دنبال ایشان راه بیافتند.
🔻 همین ماجرا در پاریس هم تکرار میشود اولین صبحی که امام برای قدم زدن در خیابانهای نوفل لوشاتو تنها راه میافتند، پلیس فرانسه به یکباره امام را یکه و تنها در آن هوای نسبتا تاریک میبینند که مشغول قدم زدن هستند، پلیس به اطرافیان امام تذکر میدهد که این کارها از نظر امنیتی درست نیست و ایشان نباید اینطور برای قدم زدن بیرون از محل استقرارشان بیایند اما امام قبول نمیکنند و به برنامه قدم زدن خود ادامه میدهند، جالبتر هم اینکه در پاریس امام اجازه نمیدادند کسانی که به ملاقات ایشان میآیند را تفتیش بدنی کنند و این در حالی بود پلیس فرانسه اطلاعاتی مبنی بر برنامه ترور امام به اطرافیان امام داده بود.
🔻 بعد از بازگشت امام به کشور هم ایشان حاضر نمیشوند عقب بلیزر معروف بنشینند و در وسط آن جمعیت فراوان در جلو آن خودرو نسبتا ناایمن مینشینند بعد هم باوجود مخالفتهای زیاد با رفتن امام به بهشت زهرا، امام قبول نمیکنند و به بهشت زهرا میروند، کافی بود نیروهای امنیتی رژیم تصمیم به ترور امام بگیرد و یا اصلا یکی از شاه دوستان، خارج از برنامه امام را ترور کند. اما امام میروند و هیچ اتفاقی نمیافتد.
🔻 باز بعد از اقامت امام در تهران و در جریان بازدیدهای عمومی بدون تفتیش در مدرسه علوی و رفاه و بعد از بازگشتشان به قم و ملاقاتهای عمومی و نشستن امام روی پشت بام که در تیر رس همه خانههای مجاور است و به ملاقات علما رفتن ایشان با دو سه نفر همراه و...
امام در هیچ کدام حداقلهای حفاظتی که یک امام جمعه معمولی هم رعایت میکند را رعایت نمیکنند.
⁉️ اما چرا امام اینگونه رفتار میکنند؟ و چرا از یک مقطع به بعد، بعد از بازگشت مجدد از قم به تهران رعایت اندکی از جوانب حفاظتی را میپذیرند؟
✅ به نظر حقیر میرسد لاقل امام در مقطع پاریس و ابتدای انقلاب در عین اینکه یک اعتماد غیبی دارند که مشکلی برای ایشان پیش نمیآید این نوع از رفتار بیپروایانه را لازم میدانند. این رفتار به دیگران یک بیپروایی و شجاعت مضاعف میدهد تا بتوانند راحتتر با خطرات مواجه شوند و بر آنها غلبه کنند.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
18.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ حرکت خودجوش یک دانش آموز ابهری هنگام اجرای سرود سلام فرمانده و عکس العمل جالب دانش آموزان!
تحولات فرهنگی و همراه شدن مردم هم همینطور است، چندنفر خجالت نمیکشند، ایمان یا کفر خود را به نمایش میگذارند، چند نفر دیگر به آنها میپیوندند و بقیه تقلید میکنند.
پس از اظهار ایمان و نشانههای آن نباید خجالت کشید.
در قم رسم است ایام مذهبی اکثر مردم با یک پرچم و یا کتیبه خلاصه به نحویی نشان میدهند ما هم عزاداریم یا شادیم.
چقدر خوب است در دهه فجر هم پرچم کشور را نصب کنیم.
البته باید پرچم هم در دسترس مردم باشد، بنده خودم با اینکه به چند مغازه پرچم و پارچههای مذهبی فروشی رفتم پرچم ایران گیرم نیامد که نصب کنم.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87