🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🔴دلیل باب الحوائج بودن حضرت عباس(ع)
🌷مرحوم آیت الله العظمی اراکی از آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی رضی الله عنه (صاحب فتوای معروف تنباکو، وفات 1312 ه. ق) نقل کرده است:
🍃من برای زیارت مرقد امام حسین علیه السلام از سامرا به کربلا روانه شدم؛ در مسیر به یکی از طوایفی که در آنجا سکونت داشتند رسیدم.
رئیس طایفه به من احترام شایانی کرد. در این میان، زنی نزد من آمد و گفت: «السلام علیک یا خادم العباس»؛ سلام بر تو ای خادم عباس!
من از سلام کردن آن زن تعجب کردم. از رئیس طایفه پرسیدم: این زن کیست؟ او گفت:خواهر من است. از وی پرسیدم: چرا او این گونه به من سلام کرد؟ آیا علتی دارد؟
گفت: آری! گفتم: علتش چیست؟ گفت: من سخت بیمار بودم، به طوری که همه بستگان از درمان و ادامه زندگی من #ناامید شدند و مرگ هر لحظه به من نزدیکتر میشد.
در حال #احتضار بودم که ناگهان منظرهایی در برابر چشمانم آشکار شد. دیدم خواهرم بالای تپههایی که در مقابل طایفه ما قرار دارد رفت و رو به بارگاه حضرت عباس(ع) کرد و با گیسوی پریشان و دیده گریان گفت:
🔻یا ابوالفضل علیه السلام! از خدا بخواه برادرم را شفا دهد. ناگاه دیدم دو نفر بزرگوار به بالین من آمدند. یکی از آنها به دیگری گفت: برادرم حسین علیه السلام! ببین این زن مرا برای شفای برادرش #واسطه قرار داده است، پس از خدا بخواه او را شفا دهد.
امام حسین علیه السلام فرمودند: برادرم! این شخص نزدیک است که از دنیا برود، کار از کار گذشته است.
باز خواهرم برای دومین بار و سومین بار از حضرت عباس علیه السلام تقاضای عنایت و لطف کرد، ناگهان دیدم حضرت عباس علیه السلام با #دیده_گریان به امام حسین علیه السلام عرض کرد: برادرم! از خدا بخواه یا این بیمار را #شفا دهد یا این که لقب #باب_الحوائج را از من بگیرد.
امام حسین علیه السلام با توجهی کامل فرمودند:
ای برادر #خدایت سلام میرساند و میفرماید: این لقب و موقعیت گرانبها برای تو تا #قیامت برقرار و برجاست و ما به #احترام تو این بیمار را #شفا دادیم!😭
من خود را بازیافتم و از آن پس، خواهرم هر کس که ارادت خاص داشته باشد و مقام نورانی او در قلبش جای گیرد، او را خادم العباس میخواند و این، راز سلام کردن خواهرم بود.
📕پرچمدار نینوا، ص221، اقتباس از الوقایع و الحوادث، ج 3، ص 36 - 37
#هرقدر_به_آقاابوالفضل_ارادت_دارید
#این_مطلبو_در_حد_توان_فوروارد_کنید
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
💠حتماً بخونید..خیلی زیباست..
🔴داستان دستگیری حاج میرزا خلیل تهرانى به خانمی فقیر و ادامه ماجرا و مقام والای ایشان در برزخ❗️
🌸مرحوم حاج میرزا حسین نورى كه از بزرگترین محدّثین جهان تشیّع است در كتاب علمى و ارزشمند «دارالسلام» نقل مىكند:
🍃حاج میرزا خلیل طهرانى در اوائل طلبگى در شهر قم در مدرسه دارالشفاء به تحصیل اشتغال داشت و از حیث #فقر و تهیدستى در #سختی و مضیقه بود، به طورى كه بعضى شبها را #گرسنه مىخوابید.
شبى در فصل زمستان از مدرسه بیرون رفت تا قدرى #ذغال تهیه كند، به #خانمى برخورد كه با دو بچه كوچك كنار كوچه نشسته و با #چشم_گریان به آنها مىگوید: من به هر كجا رفتم كه منزل گرمى از براى شما تهیه كنم ممكن نشد، مىترسم امشب در آغوش من از سرما تلف شوید!!
حاج میرزا خلیل مىگوید: از دیدن وضع آن خانم و بچه هایش، زانوهایم از كار افتاد و به دیوار كوچه تكیه دادم و به فكر فرو رفتم كه چگونه جان این زن و بچههایش را از خطر تلف شدن برهانم، چون چاره ندیدم، فوراً به مدرسه بازگشتم و چند جلد #كتاب نفیسى كه داشتم به #كتاب_فروشى بردم و به هر قیمت كه او خواست به او #فروختم، با پول آن چند مَن ذغال تهیه كردم و به مسافرخانهاى كه نزدیك مدرسه بود بردم و اطاقى با رختخواب و كرسى گرم در آن مكان تهیه كرده آن زن و بچههایش را به آنجا منتقل كردم، سپس قدرى غذاى گرم با همان پول خریدارى نموده براى آن بندگان خدا بردم و اعلام نمودم تا فردا عصر این اطاق در اختیار شماست، جائى نروید تا باز من به سراغ شما بیایم.
آنگاه به حجره بازگشتم و مقدارى از ذغال را كه آورده بودم براى كرسى خود روشن كردم، در این حال دیدم دو نفر با چراغ دستى وارد مدرسه شدند و به نزد من آمده گفتند: #مریضى داریم كه به دل درد سخت مبتلاست، #معالجه به او فایده نداده، اكنون از حیاتش #ناامید شده و از ما خواسته؛ یكى از طلاّب را به بالینش ببریم، شاید از #بركت قدم و دعاى آن #طلبه #شفا بگیرد. ما به مدرسه آمدیم و تنها چراغ حجرهى شما را روشن یافتیم، تقاضا داریم به بالین آن مریض بیائید و در حقّ او دعا كنید، من به اتّفاق آن دو نفر به بالین مریض رفتم و حالش را بسیار سخت دیدم! این #حدیث_شریف به نظرم آمد كه حضرت مجتبى(علیه السلام) در طفولیّت دچار ناراحتى سختى شد، حضرت زهرا(علیهاالسلام) ایشان را به نزد پدر برد و از آنجناب چاره خواست، حضرت فرمودند: قدح آبى بیاورید، چون آوردند، چهل مرتبه سوره حمد بر آن خواندند و آب آن را به فرزند دلبندش پاشیدند بلافاصله تب #قطع شد و آثار #بهبودى در وى ظاهر گشت. من هم قدح آبى طلبیدم و همان برنامه را اجرا كردم و به اطاقك خود در مدرسه بازگشتم.....
#این_حکایت_ادامه_دارد.....
📙منبع: عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)؛ جلد 12
↶☆💟{ به ما بپیوندید }💟☆↷
🌺🍃✨کانال معرفتی #عارفین✨🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃