استاد علی شریفی
در پاسخ به تهمت ها و اهانت پیچ اهل سنت مشهد در موضوع عایشه و رضاع کبیر و نسبت دادن این مطلب به شیعیا
در پاسخ به تهمت ها و اهانت پیچ اهل سنت مشهد در موضوع عایشه و رضاع کبیر و نسبت دادن این مطلب به شیعیان
قسمت نهم: شير داشتن مرد و عدم رضاع به واسطه شیر دادن مردم به طفل یا مرد
همانگونه که در هر پستی توضیح دادم که شیعه اعتقادی به رضاع کبیر نداشته و ندارد و به حرمت اهل تسنن در طی این سالیان به این مباحث ورود نکردم ولی چه کنم که در قبال دروغ و تهمت علمای سنی مشهد به شیعیان و تحریک اهل سنت بر ضد شیعه و از باب دفاع از خود و مکتب اهلبیت مجبور به پاسخگویی شدم.
در ادامه مبحث رضاع کبیر و پاسخ به ادعای دروغ علمای سنی مشهد به شیعیان، همانگونه که در قسمت های قبل و در موضوع شیر داشتن و ایجاد محرمیت یا عدم محرمیت ،بحث شیر داشتن دختر خردسال، دختر باکره، خانم بدون فررزند و عقیم و پیرزن یائسه و بدون شوهر را از منابع فقهی اهلسنت ثابت نمودیم قصد داریم در این قسمت آخرین بخش از این موضوع را که شیر داشتن مرد و شیر خوردن طفل یا مرد از مرد بزرگسال دیگر را از منابع فقهی اهل تسنن ثابت نماییم
طبق مستندات ارائه شده از کتب فقهی اهل تسنن، به صورت نادر، امکان اینکه مرد شیر داشته باشد وجود دارد و به اجماع تمام مذاهب اهلسنت خوردن شیر مرد توسط طفل یا مرد دیگر موجب رضاع و محرمیت نمی شود و اگر دیدی یکی مخالفین از یک روایت ضعیف در کتب شیعه که بحث شیر خوردن پیامبر(ص) از حضرت ابوطالب(ع) را مطرح کرد و ادعا کرد که این حضرات با یکدیگر محرم شده اند بدانید انسان بیسواد و جاهلی هست و حتی از مبانی فقهی خود اهل تسنن هم بی خبر است
آنچه که در این بخش و در طی چند پست از منابع اهلسنت ثابت نمودیم این موارد بود
1- شیر داشتن دختر خردسال
2-شیر داشتن دختر باکر
3-شیر داشتن خانم تازه ازدواج کرده بدون فرزند
4_شیر داشتن زن نازا
5_شیر داشتن پیرزن یائسه و بدون شوهر
6-شیر داشتن مرد بزرگسال
امیدوارم که مولوی های اهلسنت زین پس قبل از ضبط کلیپ و ادعاهای دروغ، اول کتب و منابع شان را با دقت بیشتر مطالعه کنند
ادامه دارد....
#رضاع_کبیر
#شیر_مرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزوهای بچه های سرزمین من
دور افتاده از عالم ما، در بین تلی از خاک و بیابان همراه با محرومیت و ها و هزاران آرزو، اما وقتی که مرا در کنار خود می بینند یک آرزو را مطالبه می کنند.
دلم حرم می خواهد، حرم حرم حرم
قول دو اتوبوس زایر را دادم ولی تا الان ۵ اتوبوس ثبت نام کردند، مگر میشود به عاشق آقا گفت نیا
شماره کارت بابت واریز امور جهادی و فرهنگی
علی شریفی بانک مهر
۶۰۶۳۷۳۱۰۶۷۱۷۳۴۶۹
شماره شبا
IR200600521001006640538001
استاد علی شریفی
آرزوهای بچه های سرزمین من دور افتاده از عالم ما، در بین تلی از خاک و بیابان همراه با محرومیت و ها و
حرم امام رضا علیه السلام نرفته ام، آرزو دارم برم حرم.
بالا و پایین های زیادی در طول دوران زندگی ام داشته ام، غم ها و شادی های زیادی را تجربه کرده ام، اما...
اما، جنس بعضی غم ها و شادی ها فرق می کند.
صبح تا به ظهری در کنار مردم مرزنشین شرق کشور مهمان بودم، پای حرفهای شان و درد دل های شان نشستم، قرار شد برای فردای بهتر در کنار یکدیگر باشیم و به لطف خدا هستیم و خواهیم بود، با توسل به حضرات معصومین قول و وعده های دادم
هنگامی خداحافظی از مسجد بیرون آمدم، حیاط مسجد پر بود از بچه های که نهارشان را گرفته بودند اما منزل نرفته بودند، پسران در محوطه حیاط و دختران بنا بر رسم و آداب شان در کنار حیاط مظلومانه ایستاده بودند، از مسجد که خارج شدم نگاه های تیزشان انسان را ناخودآگاه دچار حس شرمندگی میکرد،تا به خود آمدم متوجه شدم، خردسالی گوشه لباس مرا گرفته است، چشم در چشم شدم، ظرف غذا در دستش، با همان لباس بلوچی و سنتی قشنگش گفت
عمو من تا الان حرم امام رضا علیه السلام نرفتم میشه من را ببری حرم.
دور افتاده از عالم ما، در بین تلی از خاک و بیابان همراه با محرومیت و ها و هزاران آرزو، اما وقتی که مرا در کنار خود می بینند یک آرزو را مطالبه می کنند.
دلم حرم می خواهد، حرم حرم حرم
گویا احساس او می گوید تمام آرزوهایم و نداشته هایم یک طرف، آرزوی دیدن گنبد ضامن آهو یک طرف.
پسرهای اطراف خودم را در حالی جمع کردم که دختران معصومانه در کنار دیوار مسجد نظاره گرم بودند
گفتم
شما هم تا غدیر امسال زایر حرم امام رضا علیه السلام خواهید شد.
با همان دمپایی های پاره و ظرف غذای شان خوشحال رفتند به سمت والدین شان، من هم با طلب کمک از خود حضرت در برآورده کردن آرزوی شان برگشتم، در مسیر برگشت بودم که تلفنم زنگ خورد، پشت خط واسطه من در منطقه بود، گفت بله آقای...
گفت دردسر درست شده، گفتم چطور چه اتفاقی افتاده، با خودم در خال تفکر بودم، من که اینجا حرفی،مطلبی و اصلا بحث شیعه و سنی هم نکردم چه شده، غرق در تفکر بودم که گفت؛ حاجی اهلسنت منطقه ریختن درب خونه من که به استاد شریفی بگویید ما اهلسنت هم آرزو داریم بریم زیارت، تو را بخدا ما را هم ببرد.
گفتم از طرف من بگو امام رضا(ع) شیعه و سنی ندارد او امام است برای همه انسان ها با هر دین و نژادی، از همین الان خود را مهمان حضرت بدانند،
تاکنون ۲۵۰نفر از شیعیان و اهلسنت برای پابوسی امام عشق و رحمت ثبت نام کردند، باز هم لایق خدمت بودیم الحمدالله
شماره کارت بابت واریز امور جهادی و فرهنگی
علی شریفی بانک مهر
۶۰۶۳۷۳۱۰۶۷۱۷۳۴۶۹
شماره شبا
IR200600521001006640538001
بارها و بارها مخالفین اعم از اهل علم و عوام در دایرکت ادعای آمادگی و مناظره با بنده را مطرح کردند و می کنند ولی متاسفانه به جز چند نفر مابقی نفرات خلف وعده نمودند.
لذا مجدداً اعلام میدارم با گفتگوی علمی در فضای به دور از اهانت و توهین هیچ مشکلی نداشته و ندارم و اگر واقعا عزیزان مخالف بر ادعای خودشان صادق هستند در خدمت این عزیزان خواهم بود.
هر بزرگواری که قصد مشارکت و تایم ویژه را خواستار است می تواند به بنده پیام داده تا به میزان اعتبار و وجاهت علمی در خدمت آن عزیز باشیم
صفحه اینستاگرام استاد شریفی
@alisharifi3131
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فحش ها، تهمت ها، اذیت و آزارها را تحمل میکنم فقط به این امید که تو مرا می بینی
26.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شمه ای از مظلومیت امیرالمومنین علیه السلام در مواجهه با خباثت های معاویه از حوادث غصب خلافت در سقیفه و هجوم به خانه مولا توسط ابوبکر و عمر
#ایت_الله_جوادی
استاد علی شریفی
در رفت و آمدهای به سیستان و بلوچستان زیاد پیش می آید که با علمای اهلسنت در یک پرواز هستم و معمولا در حد یک سلام و علیک از کنار یکدیگر رد میشویم البته گاها با بعضی ها گفت و گوهایی رد و بدل می شود.در مسیر برگشت یکی از سفرها با مولوی طیب پسر عبدالحمید هم سفر بودم، پرواز مهرآباد نشست و منتظر دریافت چمدانم بود که پسر عبدالحمید از پشت سر صدا زد
شما آقای شریفی هستی، برگشتم و گفتم بله امری داشتید،در حالی که سرش برای پیدا کردن مطلبی در گوشی بود گفت چرا توهین میکنی؟ گفتم، کی توهین کردم، توهین به چی؟ گفت؛ ما شما را رصد میکنیم و تمام برنامههای شما را میبینیم، بفرما مگر این صفحه شما نیست؟ گوشی خودش را جلو آورد و دیدم عکسی از عبدالغفار نقشبندی هست که روی آن نوشتم ادعای مناظره باطل شد.گفتم, این که ادعای مناظره کرد و بنده دعوتش را قبول کردم ولی خلف وعده کرد و نوشتم ادعایش باطل شد توهین است یا اهانت های شما و بزرگان تان در نماز جمعه(قابل ذکر است این واقعه قبل از رو شدن نفاق جریان مکی و عبدالغفار و اغتشاشات استان می باشد) نان و نمک این نظام و رهبر را خوردید و چاق شدید اما هر هفته اهانت و توهین میکنید، اهانت را گرگیچ کرده و عبدالحمید نه من، با عصبانیت گفت؛ نان و نمک ما را در استان میخوری و بعد به ما توهین میکنی؟ اینکارهای تو بی جواب نمی ماند بلاخره در استان ما هستند کسانی که انتقام خواهند گرفت. با این تهدیدهای او متوجه شدم دیگر جای مماشات نیست، صدام رفت بالا و زدم سر شانه اش و گفتم، اینکه آدم می کشید و سر می برید و تهدید میکنید چیز جدیدی نیست، استان میام هیچ کس هم هیچ غلطی نمی تواند بکند، انگار تازه فهمیده بود که چه غلطی کرده است و من هم تازه متوجه شدم که به خاطر بلندی صدایم همه اطرافیان به ما خیره شده اند، مولوی طیب با حالت اضطراب گفت،حالا صدات را بیار پایین ما باید وحدت داشته باشیم، چرا اختلاف افکنی، من هم آرام تر شدم و گفتم، صدای من به خاطر تهدید شما رفت بالا با وحدت هم مشکلی ندارم، پرید تو حرفم و گفت، کارهات تو استان ما خلاف وحدت است بیا این کلیپت را ببین، کلیپ فعالیت جهادی تبلیغی خودم بود تو روز غدیر و بین بچه های استان که داشتم سوالات مربوط به غدیر می پرسیدم و بهشون جایزه و عروسک می دادم، گفت چرا بچه های ما را شیعه میکنی؟ بهش گفتم اولا اشکالش چیه؟ مگر نمیگویید هر کس آزاد است مذهبش را انتخاب کند؟ دوما کی گفته این بچه ها سنی هستند؟ اینها شیعه هستند، آیا من حق ندارم مثل شما برای هم مذهبی های خودم کار تبلیغی کنم؟ با مکث و تعجب گفت، به ما گفتند اینها سنی هستند، گفتم، مخبرهاتون پول الکی ازتون گرفتند و دروغ گفتند مثل خیلی دروغ های دیگر، به اینجای بحث که رسیدیم میزبانان ایشان رسیدند و سلام علیکی کردیم، لحظه جدا شدن بود و آخرین حرفهای مان این شد که ایشان گفت، در مورد بحث های علمی تون هم چند باری خواستم مشارکت کنم و ثابت کنم که اشتباه میکنید، گفتم با کمال میل استقبال میکنم میخواهید الان هماهنگ کنیم؟ شماره من را گرفت و گفت تا فردا شب زنگ میزنم و من هم گفتم با کمال میل استقبال میکنم و منتظرم.
از آن شب، شب های زیادی گذشت و هنوز تماسی از طرف مولوی طیب گرفته نشد، هر چند در لحظه خداحافظی با خودم گفتم که اگر تو تماس گرفتی و حاضر به گفتگوی علمی شدی اسم خودم را عوض میکنم و باز هم من ماندم و تهدیدها، دروغ ها و وعده های و ادعاهای پوچ از جانب....
#مولوی_طیب
تازه دیروز از سفر برگشتم، به قدری خسته هستم که برنامه امشب شبکه را کنسل کردم، ولی چه باید کرد، یک غدیر و یک علی که بیشتر نداریم.
فردا عازم سفر هستم به مناطق محروم برای هماهنگیهای برنامه های غدیر، خبرهای خوبی در راه است، منتظر گزارشات باشید
به لطف خدا امسال هم به مانند سالیان گذشته مفتخر هستیم که امور خرید و ذبح و توزیع گوشت قربانی بین نیازمندان و محرومان را به نیابت از شما عزیزان انجام دهیم.
لطفا بعد از واریزی بابت قربانی به بنده اطلاع بدهید.
شماره کارت بابت مشارکت در امور جهادی و فرهنگی
علی شریفی بانک مهر
۶۰۶۳۷۳۱۰۶۷۱۷۳۴۶۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چالش غدیر، سوال اول
تحدی تحدی
غدیر، از هیاهو تا واقعیت، از حقیقت تا توهم
غدیر خلافت یا بیان دوستی؟
تا سنی شدن من یک قدم دیگر باقیست.
فقط ارائه یک حدیث توسط اهلسنت، با دیدن کلیپ متوجه سوال و تحدی من خواهید شد.
#چالش_غدیر
#دوستی_خلافت
#قسمت_اول
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
دخترم فاطمه سلام الله علیها سرور زنان بهشت است، این را گفت تا مردم پی به مقام امیرمنان علیه السلام ببرند؛ چرا و به چه علت؟
ابوبکر و عمر به خواستگاری حضرت فاطمه سلام الله علیها آمدند و پیامبر صلی الله علیه و آله از آنان اعراض کرد ( روی برگرداند) و دخترش حضرت فاطمه(س) را به عقد امیرالمومنین علیه السلام درآورد.
میدانید به چه علت؟
آری حضرت زهرا سلام الله علیها باید با هم کفو خویش ازدواج کند، یعنی سرور زنان عالم با سرور مردان عالم بعد از رسول الله صلی الله علیه و آله.
افضلیت یعنی این
حالا طرف آمده و میگوید از فضایل ابوبکر و عمر و عثمان این است که در عروسی امیرالمومنین علیه السلام و حضرت زهرا(س) حضور داشتند
#ازدواج_حضرت_علی_حضرت_زهرا
سفر جهادی تبلیغی به آخرین روستا و آبادی قبل از کویر خشک و سوزان استان کرمان و در فصل خرما پزان با دمای بالای ۵۰ درجه
فارغ از قیل و قال های دنیا، فقط در دغدغه قطره ای آب و لقمه ای نان در هوای گرم و سوزان بالای ۵۰ درجه و خشک سالی.
دغدغه خشک شدن دسترنج ابا و اجدادیشان، دغدغه فردای بچه های مظلوم و محروم شان.
آمده ام به دیدارشان تا بگویم خواهر کوچکم قصور و کوتاهی هایم را ببخش و مرا شریک دردهای خود بدان.
آمده ام تا بگویم باید رنگ رخسار و پیراهن عوض کنی فصل سرور و شادی رسید، برخیز برادر من، برخیز خواهر من، لبخند شادی بزن که غدیر آمد، فصل تغییر فرا رسیده، کاروان غدیر مولا رسید
هر جا که غدیر رفت موسم سرور و شادی برپا شد، پس برخیز که قرار است در کنار یکدیگر چشن و شادی بر پا کنیم.
با عنایت خداوند متعال و اذن امیر المومنین علیه السلام علاوه بر فعالیت در مناطق محروم سابق، یک منطقه محروم دیگر را هم تحت پوشش قرار دادیم و از غدیر امسال با برپایی جشن غدیر بحث اشتغال زایی و محرومیت زدایی و نشر فرهنگ و مکتب اهلبیت در این مناطق را شروع خواهیم کرد.
یا رسول الله(ص) در غدیر فرمودید بر ما واجب است ابلاغ غدیر تا قیامت، شما را شاهد میگیرم که خستگی این مسافت دور و هوای سوزان را به جان خریدم تا امر شما را انجام داده باشم، شما را قسم میدهم به صاحب غدیر، به خاطر تحمل این گرمای سوزان، من و هر کسی که در این امور کمک حال من است را از گرمای آتش جهنم نجات بده
شماره کارت بابت واریز امور جهادی و فرهنگی
علی شریفی بانک مهر
۶۰۶۳۷۳۱۰۶۷۱۷۳۴۶۹
شماره شبا
IR200600521001006640538001
خبرهای خوب در گزارشات بعدی