🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌤حکایت عاشقی هنوز ادامه دارد؛ هر مزار، هر شهید یک حکایت است از روزهایی که دور نیستند اما غبار فراموشی رویشان نشسته است.
🕊 این وسط آدمهای عاشقی هم هستند که تک و تنها غبار را پس میزنند. غبار که کنار میرود، فکه و سوسنگرد و دهلاویه دوباره جان میگیرند.
💫سلمانیه و شلمچه و هور الهویزه زنده میشوند و زمان میشود به وقت همان سالهای گلوله و آتش و خمپاره ؛ همان سالهای عاشقی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸شهید حاج قاسم سلیمانی:
🔹 ″اگر تعلقات خودمان را زیر پا گذاشتیم میتوانیم، مثل #شهدا خدمت کنیم به این ملت،
◇ اگر ما با تعلق بخواهیم خدمت کنیم، این خدمت به جایی نخواهد رسید.″
♻️ رهبر انقلاب(حفظهالله):
در این ماه، هر کار نیکی بکنید،
هر سخن حقی بگویید،
هر کلمهای را به کسی که محتاج تعلیم است، تعلیم دهید،
هر کلمهای که برای خدا فراگیرید و در راه خدا به کار شما بیاید؛
هر رکعت نماز،
هر آیه قرآن،
هر ساعت گذراندن با دهان روزه
و هر اجتناب از گناهی، باارزش است.
دروغی نگویید و غیبتی نکنید که زمینه برای دروغ و غیبت مقتضی است. شما اجتناب و امتناع کنید.
هر عمل حسنهای که انجام دهید،
احسان،
اطعام
و کمک به کسی،
احوالپرسی از مستحقی،
اقدامی برای مردم محروم،
اقدامی برای جامعه اسلامی،
کاری برای پیشرفت زندگی مردم؛
همه اینها عبادت است. ۷۵/۱۰/۱۹
سالگرد شهادت شهید والامقام مهدی صدری
نام پدر: علی
شغل : بسیجی
تاريخ تولد : 1343/10/1
محل تولد: قم
تاريخ شهادت : 1363/12/28
محل شهادت : شرق دجله عملیات بدر
دلیل شهادت : اصابت گلوله توپ به ماشین حمل شهدا
مزار شهید :بلوک:1 قطعه:2 ردیف:4 شماره مزار:9 نام گلزار:علی ابن جعفر شهر:قم
🌹 شادی روحش صلوات 🌹
#رفیق_علی_آقا
هرگاه در نماز عجله کردی
خواستی زودتر به پایان برسانی
به یاد بیاور
همه ی آنچه که می خواهی بعد از نماز
بروی به آن برسی ؛
و همه ی آنچه که می ترسی
در این مدت از دست بدهی
به دست همان کسی است
که در مقابلش ایستاده ای
برای حرف زدن با خدا بیشتر وقت بزار
#حـاجقاسم
نماز حاج قاسم، قبل از افطار✨
🔹قبل از افطار، نماز میخواندند. میگفتند: نزدیک افطار، عطش انسان برای آب و غذا زیاد میشود؛ در این لحظهها اجر این نماز بیشتر است.
#حاج_قاسم
#رمضان
#ماه_رمضان
12.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در من کوچه است
که با تو در آن نگشته ام
سفری است
که با تو هنوز نرفته ام
روزها و شب هایی است
که باتو به سر نکرده ام
عاشقانه هایی است
که با تو هنوز نگفته ام
#شهید_علی_پیرونظر
تمام حیاط خانه را پر از گل کرده بود . گل های رز به رنگ های مختلف . خانه نیمه کاره بود با حیاط خاکی . اما آنقدر گل ها جلوه نمایی می کردن که دیگر حواست به جای دیگر نبود .
حیاط صبح ها بوی عطر خاصی داشت خصوصا وقتی میان آن همه گل از پشت پنجره علی آقا را نگاه می کردم که کنار حوض،وضو می گرفت . از نگاه کردن به چهره نورانی اش سیر نمی شدم.
امروز حیاط خانه را می،شستم . چشمم به باغچه افتاد . مثل کویر خشک و بی روح . انگار هیچ کس در این خانه زندگی نمی کند .
یاس بلندی که روی پرچین های دیوار نشسته بود و روزگاری بوی عطرش کل کوچه را بر می داشت خشک . خشک شده بود . به هر زحمت بود از خاک بیرون آوردم . نگاهی به دستانم انداختم . که چوب خشک یاس پر از خراش انداخته بود .
یک آن یاد علی آقا افتادم .......
کجایی ؟ رفتی .... همه چیز را با خودت بر دی .
بدون تو زندگی جریان ندارد . حتی نفس های من هم میلی به آمدن ندارند.
چقدر خسته ام از بی تو بودن ........