🥀🕊🌷🎋🌷🕊🥀
۳۱ شهريور ، سالروز شروع #جنگ_تحميلي از سوي رژيم بعث عراق عليه #جمهوري_اسلامي_ايران، به عنوان آغاز #هفته_دفاع_مقدس نامگذاري شده است.
دوران هشت سال #دفاع مشروع امت سلحشور ايران در حفظ و اعتلاي نظام مقدس #اسلامي و حراست از #مرزهاي عزّت و شرف اين مرز و بوم، به مثابه يكي از حساسترين و بارزترين برهه هاي #حيات راستين اين ملت، همچون نگيني تابناك، تا هميشه #زمان، بر تارکِ #تاريخ حماسه و ايثار و پايداري آزادگان جهان مي درخشد.
هفته #دفاع_مقدس و یاد و خاطره #شهدای هشت سال #دفاع_مقدس و #امام_شهدا گرامی باد .
#هفته
#دفاع_مقدس
🌹 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوران دفاع مقدس را نگذارید از یادها برود
دشمنها میخواهند فداکاری ها و شخصیت هایی که در این فداکاریها نقش آفریدند، اینها را یا نشناسیم یا از یاد ببریم ..
#دفاع_مقدس
#هفته_دفاع_مقدس
مےدانم
از اینجا ڪہ من نشستہ ام
تا
آنجا ڪہ تو ایستاده اے
#اے_شہید
فاصلہ بسیار است✨
اما
ڪافیستـ تو فقط دستم را بگیرے
دیگر فاصلہ اے نمےماند
#شهید_علی_پیرونظر 👆
رد پای رفتنشان
تا ابد بر شانههای زمانه باقیست...
شبتون شهدایی ❤️🩹
#شهیدانه
#شهید_علی_پیرونظر
یک روزِ خوب اتفاق نمیافتد
ساخته می شود!!
مثل شهدا که در سختترین شرایط
روزهایشان را می ساختند...
#صبح_بخیر
#لبخند_بزن_
با خودم گفتم
"دوستت دارم" را
به کدام پایت ببندم
که بیقرار رفتن نشود
یادم آمد ...
دل که در راه عشقِ خدا تپیدن گرفت
دنیا برایت زندان میشود ...
#زنان
#جنگ
#عاشقانه
#دفاع_مقدس
#اعزام_به_جبهه
﷽ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ
الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ
قطعاً مؤمنان رستگار شدند
همان كسانیكه در نمازشان خشوع دارند
#مومنون_آیه۱و۲
#نماز_سفارش_یاران_آسمانی
#گردان_زهیر
◀️ نماز جماعت ظهر و عصر در مدرسه شاهد شهید پیرو نظر به امامت امام جمعه ساوه
✍🏻 ظهر امروز همراه با اذان ظهر در دبستان شاهد شهید پیرو نظر دانش آموزان نماز جماعت ظهر و عصر را به امامت «حجت الاسلام والمسلمین رحیمی» امام جمعه ساوه و با حضور حجت الاسلام خواجوی معاونت پرورشی و تربیت بدنی اداره آموزش و پرورش ساوه» اقامه کردند.
یکشنبه ۶۶/۹/۲۹
صبح مثل همیشه از خواب بیدار شدم و نماز را به جماعت خواندیم و صبحانه را بعد از مراسم صبحگاهی خوردیم وهمراه علی دهقان رفتیم بهداری و تا ساعت ۱۲ آن جا بودیم و دکتر پایم را دید و گفت که کوفتگی شدید دارد و مقداری قرص و پماد داد . آمدیم نماز را خواندیم عصر خبر دار شدم که علی سالاروند و سید اعلائی به مرخصی رفته اند و من ناراحت شدم و همه بچه ها گفتند که حق مال توبود که به مرخصی بروی و چیزهای دیگر . ساعت ۴/۵رفتم پیش علی آبادی و همه چیزهای ریز و درشت را گفتم و حدود یک ساعت پیش او بودم . خلاصه گفت من مخالفتی ندارم و فقط باید صادقی موافقت کند و رفتم پیش حاجی و او گفت که بگو علی آبادی نامه ای بنویسد و او هم نوشت و مدت پنج روز مرخصی نوشت . و به کارگزینی و بچه ها خبر دادم . که هر کس میخواهد نامه بنویسد و همراه تورج رفتیم چادر گروه های بعثت . مثل اینکه شعبان هم بابا شده بود و میخواست به مرخصی برود ولی برای فردا مرخصی نگرفته بود . بعد بچه ها نامه هایی نوشتند و فخیمی هم نامه ای نوشت و کاغذی هم داد که از خانه برایش پول بگیرم و خلاصه ساعت ۱۱ شب بود که تمام لوازم خود را آماده کردم و وسایلم را درون گونی گذاشتم و خوابیدم .
پ .ن علی آقا برای اولین و آخرین بار فرزندش را می بیند 😔
#شهید_علی_پیرونظر
#گردان_زهیر
@sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆دستی که ورق میزند این خاطره هارا
باید بنویسد غم جان کندن مارا
🚩شھادتحکایتعاشقانہآنانیاست
کہدانستنددنیاجایِماندننیست
وبایدپروازکرد..!🌹
#شهید_علی_پیرونظر
#صبحتون_شهدایی
دعا کردند
به ظهورش برسند
به وصلش رسیدند
ما چه کردیم..؟!
#یا_مهدی_ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبحتون_مهدوی
دوشنبه ۶۶/۹/۳۰
ساعت ۶ صبح نامه های بچه ها را جمع کردم و صبحانه خوردم ساعت نزدیک ۷ بود که حرکت کردم ودر جلوی دژبانی با وانت به شهر آمدم و رفتم ترمینال . و با مینی بوس به شهر مراغه رفتم . ساعت ۸/۵ مراغه بودم رفتم راه آهن برای گرفتن بلیط . گفتن باجه ساعت ۲/۵بلیط می دهد .ساکم را برداشتم آمدم داخل شهر و شروع به گشتن کردم .
در ضمن در شهر تشییع جنازه بود و تا ساعت ۱۱/۵ آنجا بودم و بعد رفتم راه آهن و نوبت گرفتم و بعد آمدم نمازم را به جماعت خواندم و رفتم ناهار خوردم و ساعت ۱/۵بود که آمدم بلیط ساعت ۴/۴۰دقیقه را گرفتم و رفتم شهر و یک شیشه عسل خریدم و قطار داشت حرکت می کرد که مهدی منفرد ساک من را هم برده بود داخل قطار . پریدم و سوار شدم . قطار حرکت کرد و جابجا شدم . و با شخصی به نام مهدی نجفی که معلم منطقه ۳ تهران بود آشنا شدم و حدود نیم ساعت از حرکت قطار می گذشت که حالم بد شد و دل درد گرفته بودم و حالم چندین بار بهم خورد . خلاصه شام هم مقداری گوجه و پنیر گرفته بودیم خوردیم و ساعت ۹/۵بود که به خواب رفتیم .
#شهید_علی_پیرونظر
@sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆دستی که ورق میزند این خاطره هارا
باید بنویسد غم جان کندن مارا
#پنجشنبههاویادشهدا
🍂سوگند می خورم که شهیدان راه عشق...
با دست بسته هم گره از خلق وا کنند...
🍂باب الحوائج اند به آن ها رجوع کن...
از این قبیله هر چه بخواهی، عطا کنند....
🍃 باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات🍃
🌱⃟🌸๛
⬅️ خدایا ...
آدمهای خوب سر راهم بگذار ...
حس بسیار خوبیست هنگامی که در
لحظه هجوم غم؛ نا امیدی یا پریشانی؛
بی هوا کسی سر راه آدم سبز بشود ...
کلامش، نگاهش، حتی نوشتهاش
آرامش و شادی و امید بپاشد به زندگی ...
فقط از دستِ خودِ خدا بر میآید
که آن آدم را، یا کلام و نگاه و نوشتهاش
را برای آن لحظه خاص سرِ راه زندگی
ما بگذارد ...
شاید یکی دیگر از دعاهای روزانه هم
بتواند این باشد:
خدایا؛ من را هم از واسطههای
خوب کردنِ حالِ بندههایت قرار بده ...
ارسالی از همسر شهید والامقام ملاشاهی
سپاس که به یادمان بودید
27.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عیارِ عاشـق ؛
زمانی مشخص میشود که ببینی
تا کجا پای معشوق میماند!
شهید یعنی انتهایِ عشق
یعنی ایستادن تا پایِ جان ...
#یا_مهدی_ادرکنی
#شهید_علی_پیرونظر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
14.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاید تو را
یک صُبحِ جمعه دیده باشیم ،
که چای میریزي برایِ نُدبه خوانان ...💚
❣ #امام_جهان
🌷 جمعه های انتظار