eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
37.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1 فایل
اتفاقات عبرت آموز زندگیتون رو بگین به اشتراک بزاریم👇🏻☺️ هر گونه کپی و ایده برداری از کانال وبنرها و ریپ ها حرام و پیگرد قانونی دارد .... تبلیغات 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1587085673C0abe731c1e مدیر @setareh_ostadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱 🗓 امروز دوشنبه ↯ ☀️ ۲۷فرودین ۱۴۰۳ 🌙 ۶شوال ۱۴۴۵ 🌲۱۵آوریل ۲۰۲۴ 📿 ذکر روز : یا قاضی الحاجات ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امروزتون پراز شور زندگی 🍃امروز در اوج آسمان باش 🌸هرلحظه را با 🍃شكوه زندگی كن 🌸و محبت را در زندگیت 🍃جاری كن 🌸شادمانی و موفقیت 🍃توشه راهتان 🌸زندگیتان زیبا و قشنگ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌​​​ ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌ ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ بُت ﻧﺴﺎﺯﻡ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺗﻼﻓﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺧﻮﺩﻡ میکاهد ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺣﺴﺎﺩﺕ میكنند، ﺣﺘﻤﺎً ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺗﺮﻡ آموختم: تا با کفش کسی راه نرفتم، راه رفتنش را قضاوت نکنم؛ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻥ، ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺴﺖ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﯼ ﺁﺭﺍﻣﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻧﻬﺎ ﺩﯾﺮ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﻬﺎ ﺯﻭﺩ؛ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻠﺪﻧﺪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ، ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ میشوی آموختم: ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺤﻮ ﺷد... ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
گاهی اوقات ما تمایل داریم با کلماتمان به دیگران آسیب برسانیم. حتی همین فکر هم نشانه آن است که هنوز بذر خشم، آسیب کلامی یا خشونت کلامی وجود دارد.آن بخش باید شناسایی و از سیستم ما پاکسازی شود." ✅‌چگونه پاکسازی می کنید؟ 🔹تنها کاری که می کنم این است که مکررا می گویم : متاسفم لطفا مرا ببخش متشکرم دوستت دارم 🔹دکتر هولن توضیح داد که در عبارت ساده ی« دوستت دارم » سه عنصر وجود دارند که می توانند هر چیزی را متحول نمایند : شکر گزاری، احترام و تحول ... 🔹این چهار عبارت کلمات جادویی هستند که قفل جهان هستی را می گشایند. وقتی این چهار عبارت را تکرار می کنم وجودم را برای الوهیت می گشایم تا مرا پاک سازد و تمامی برنامه هایی که مانع از بودن من در اینجا و اکنون می شود را حذف نماید... ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم….. به خاطر تعصب و سخت گیری های بابانه اجازه جایی رفتن داشتم ‌و نه حق شرکت توی کلاسهای تفریحی و آموزشی و رفیق بازی،خیلی حوصله ام سر میرفت و به مامان غر میزدم ولی مامان هم بدتر از بابا جلوه دارم بود..گذشت و من شدم ۱۹ساله و ساناز ۱۷ساله…اون سال ساناز سال سوم تجربی بود و الحق که درس و نمراتش عالی و در حد شاگرد زرنگ محسوب میشد…یه شب موقع خواب که منو ساناز توی رختخواب داشتیم باهم حرف میزدیم ساناز گفت:من مثل تو کوتاه نمیام و باید دانشگاه برم…پوزخندی زدم و گفتم:بخور از این آش به همین خیال باش..ساناز گفت:آش نمیخورم و خیال هم نمیکنم….حالا ببین میرم یا نه…..!!!گفتم:من که دختر اول خانواده ام اجازه ندادند حتی کنکور بدم،،فکر میکنی تورو میزارند بری دانشگاه؟؟ساناز گفت:حتی اگه منو بکشند هم میرم…..باید برم چون دوازده سال زحمت کشیدم که نتیجه اشو ببینم..اون شب بهش خندیدم اما وقتی چند روز گذشت ‌‌یه روز ظهر که توی آشپزخونه مشغول پختن غذا بودم ،ساناز از مدرسه اومد و دوید توی اتاق و حدود ده دقیقه بعدش صدای نجوای ساناز رو شنیدم….. ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🖋 ﺩﮐﺘﺮ : 🎥 ﻓﯿﻠﻢ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ، آیا ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﺪ که ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺨﺶ ﮐﻨﻨﺪ؟ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻡ؟ ﺑﺎ همسرم ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ؟ *⚠️ ﺍﮔﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﻘﯿﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ، ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﯽ !* 🛐 ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺕ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺑﺮﻭﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺩﻭﺭﯼ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﯼ ➕➖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﮐﻪ _ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﯿﻢ_ ❓ ﻣﻐﻔﺮﺗﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﺴﺖ؟؟؟ بادبادک با آن که ميداند زندگی‌اش به نخی بند است، بازهم درآسمان ميرقصد و ميخندد... بخند و نگران نباش. بدان که نخ زندگی، در دست خداست.. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
⭕️پندانه 🔰در خانه بزرگ دنیا چه نقشی داری؟ ✍️رفیقی می‌گفت: دنیا یک خانه بزرگ است و آدم‌ها هر کدام مانند یکی از وسایل خانه هستند. بعضی کارد هستند؛ تیز، برنده و بی‌رحم.بعضی کبریت هستند؛ آتش به پا می‌کنند.بعضی کتری هستند؛ زود جوش می‌آورند. بعضی تابلوی روی دیوار هستند؛ بود و نبودشان تاثیری در ماهیت خانه ندارد.بعضی قاشق چای‌خوری هستند؛ فقط کارشان برهم زدن است.بعضی رادیو هستند؛ فقط باید بهشان گوش کرد.بعضی تلویزیون هستند؛ بدجور نمایش اجرا می‌کنند. این‌ها را فقط باید نگاه کرد. بعضی قندان هستند؛ شیرین و دلچسب. بعضی قابلمه هستند؛ برایشان فرقی نمی‌کند محتوای درونشان چه باشد، فقط پر باشند کافیست. بعضی دیگر نمکدانند؛ شوخ و بامزه.بعضی یک بوفه شیک هستند؛ ظاهری لوکس و قیمتی دارند اما در باطن تکه‌چوبی بیش نیستند.بعضی سماور هستند؛ ظاهرشان آرام ولی درونشان غوغایی برپاست.بعضی یک توپ هستند؛ از خود اختیاری ندارند و به امر دیگران این‌طرف و آن‌طرف می‌روند.بعضی یک صندلی راحتی هستند؛ می‌شود روی آن لم داد ولی هرگز نمی‌توان به آن‌ها تکیه کرد. بعضی کلاه هستند؛ گاهی گذاشته و گاهی برداشته می‌شوند ولی در هر دو صورت فریبکارند.بعضی چکش هستند؛ کارشان کوبیدن و ضربه زدن و خرد کردن است. و اما... بعضی ترازو هستند؛ عادل و منصف، حرف حق را می‌زنند، حتی اگر به ضررشان باشد.. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم….. وقتی صدای ساناز رو شنیدم با خودم گفتم:وا.ساناز با کی حرف میزنه؟؟توی خونه که جز من کسی نیست!! هم ترسیدم و هم شک کردم برای همین آروم رفتم بسمت اتاق ‌و دیدم در بسته است…امکان نداشت اون در رو کسی ببنده چون بابا منع کرده بود ،ولی ساناز این کار رو کرده بود…..میدونستم کلید نداره چون مامان کلیدشو برداشته بود تا هیچ کار خطایی توی اتاق انجام ندیم..بدون سر و صدا دستگیرشون گرفتم و با خودم گفتم:الان یهو باز میکنم و میفهمم چیکار میکنه!!نکنه گوشی تلفن رو برده داخل و با دوستش حرف میزنه؟؟اروم دستگیره رو بسمت پایان حرکت دادم و یهو در رو هل دادم اما در محکم خورد به پشت ساناز که بعنوان مانع به در تکیه داده بود..ساناز آخی گفت و سعی کرد مانع باز شدن در اتاق بشه…اون لحظه من از لای در دیدم که یه گوشی همراه دستشه و داره زیر لباسش پنهون میکنه…تا گوشی رو دیدم،شوکه شدم و کوتاه نیومدم و تمام زورمو زدم تا در باز بشه و موفق هم شدم.بعد از باز شدن در ،ساناز سعی کرد دادو بیدادکنه تا من پیگیر گوشی نشم... ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🔸اگر الان احساس ناامیدی و دلسردی می‌کنید، این حرف را از من بشنوید: من بیشتر وقت‌ها درست مثل شما فکر می‌کنم، احساس می‌کنم و می‌جنگم. بیشتر چیزهایی که شما را نگران می‌کند دغدغه من هم هست. و بااینکه بعضی‌ها ما را درک نمی‌کنند اما ما همدیگر را درک می‌کنیم. شما تنها نیستید! ♨️زندگی سخت است و ما قادریم که از آن چیزی فوق‌العاده بسازیم. چون زندگی سخت است و ما می‌توانیم فراتر از این سختی‌ها بلند شویم. می‌توانیم تفاوت و تغییر ایجاد کنیم .وقتی شرایط زندگی سخت شد، شما باید سخت‌تر شوید ✔️ برای داشتن یک زندگی آسان دعا نکنید. برای به دست آوردن قدرت برای تحمل سختی‌هایی که به عالی‌ترین زندگی ختم می‌شود دعا کنید.. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
⚜️ غر زدن و بهانه‌جویی ؛ ممنوع : 🌱 آفَت خطرناکی که زوج‌های خوشبخت همیشه از آن دوری می‌کنند، غر زدن و بهانه‌جویی است. نالیدن فضای گفتگو را به سمت تشنج و درگیری می‌کشد. 👈 وقتی همسرتان به خانه می‌آید؛ مدام به او غر نزنید که خسته‌ام یا بچه‌ها اذیتم کرده‌اند یا درآمد تو اندک است و مسافرت‌های خوب نمی‌رویم. 🔺محتوای این نالیدن‌ها حتی اگر درست هم باشد؛ به خاطر لحن آزاردهنده‌شان بر حجم مشکلات می‌افزاید و این حس را در همسرتان بیدار می‌کند که او فرد با ارزشی در زندگی شما نیست. 👌زوج‌های خوشبخت تحلیل واقع بینانه‌تری از شرایط، چالش‌ها و مشکلات خود دارند، بنابراین به جای غر زدن و نالیدن، به سمت حل واقع بینانه مسئله گام برمی‌دارند. ‍‌‎‎‌‎‌ ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
*زندگی همچون نی‌ای توخالی‌ست.* در درون خالی و تهی است، ولی در عین حال ظرفیتی بی‌نهایت برای نت‌های خوش‌آوا دارد. ولی همه‌اش بستگی به نوازنده دارد. زندگی همانی می‌شود كه تو از آن می‌سازی؛ آفریده‌ی خود فرد است. زندگی فقط یك فرصت است. اینكه شخص بخواهد چه نوع نوایی را بنوازد، تماما تصمیم خودش است. شرافت انسان چنین است، كه او آزاد است تا هم نوای بهشت را سر دهد و هم نوای دوزخ را... مایلم برای هر قلبی بگویم، "فلوتت را بردار. زمان با سرعت می‌گذرد. مراقب باش كه فرصت آواز خواندن از كف نرود. پیش از اینكه پرده پایین بیفتد، باید نوای زندگی‌ات را خوانده باشی." ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم….. ساناز باصدای بلند گفت:چته؟یه لحظه هم نمیتونم تنها باشم؟؟مثلا خواهرمی ولی از بقیه بدتری..عصبی گفتم:مثلا تنهایی داری درس میخونی؟؟من که دیدم یه گوشی موبایل دستت بود..بگو از کجا اوردی،؟ساناز رنگ و روش پرید وگفت:نههه..چی میگی برای خودت؟گوشیم کجا بود؟مگه من پول دارم که بخرم؟؟گفتم:اگه پول هم داشتی ،بابا اجازه نمیداد بخری.،مگه تو بایا یا علی رو نمیشناسی..گفت:اولا گوشی نبود و چشمات البالو گیلاس دیده..دوما اصلا دوست دارم به تو چه؟؟با این حرفهاش عصبانی شدم و گفتم:یا میگی از کجا اوردی یا به بابا خبر میدم…گفت:من گوشی ندارم..برووو به هرکی خبر میدی،بده.فقط خودت ضایع میشی..حرفش شک به دلم انداخت و با خودم گفتم:نکنه اشتباه دیدم.؟شاید چیز دیگه ایی بوده.اما چرا پنهون کرد؟؟اصلا ولش میکنم،راست میگه به من چه!!اخمی به ساناز کردم و از اتاق اومدم بیرون و رفتم داخل آشپزخونه،داشتم خودمو مشغول میکردم که یهو دیدم در اتاق اروم اروم داره بسته میشه… ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈