💫میگما...
خدایی قبول داری هیشکی اندازه خدا بهت اهمیت نمیده...😇
هرکی به فکر خودشه و دنبال کارای خودش...
اصن وقت نداره خیلی به تو فک کنه😒
نهایت اهمیت دادنشم کلا اینه که یا بگه متاسفم یا بگه خوشحالم!!!....😑
🍃ولشون کن اینا رو بابا
✨برو پیش آفریننده ات!
♥️همون خوشگله،همون که ی جوری آسمونو نقاشی میکنه که مبهوت میشی😍
💫از اون بخواه کمکت کنه
🌱بااون حرف بزن
♥️خدابسه برامون...خیلیم بسه♥️
🌷و من یتوکل علی الله فهو حسبه🌷
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_سخت_افسانه
#پارت_اول
#عشقم_دخترام
افسانه هستم ۳۰ ساله از استان کرمان
...از همون زمانی که تونستم خوب و بد رو از هم تشخیص بدم از زندگیم متنفر بودم با وجود یک بابای معتاد و یک مادر رنجور که تمام زحمت و هزینه زندگی برگردن خودش بود مادرم کارمند یک اداره بود و همین باعث سو استفاده پدرم شده بود و تو خونه فقط میخورد میخوابید و میکشید ،همیشه حسرت زندگی هم کلاسی هام را داشتم در صورتی که خودم چهره زیبایی داشتم(پوستم سفید ووچشم هام درشت و عسلی بود)و از نظر هوشی در سطح بالایی بودم و درسم عالی بود همیشه معلم ها ازم راضی بودن این سطح توقع مادرم رو از من خیلی بالا برده بود انگاری از شوهر خیر ندیده بود دوست داشت حداقل من زحماتش رو جبران کنم زمان می گذشت ومن به کنکور نزدیک میشدم این در حالی بود که طی این همه سال من و مادرم از تمامی مهمانی ها عروسی ها ،عید دیدنی ها محروم بودیم چون پدرم دستش کج بود و خونه رو که خالی میدید بلافاصله وسایل رومی دزدید...
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
هدایت شده از
ملودی 🎵موزیک
تازه عقد کرده بودم که گفتند مادرشوهرم افتاده و پاش شکسته...شوهرم بهم گفت باید بیای خونه ما و به مادر مریضم کمک کنی...شوهرم اکثر وقتها میرفت ماموریت کاری...توی خونه من و مادرشوهرم تنها بودیم...اونروزم صبح همسرم برای مأموریت رفته بود شمال کشور...از مادرشوهرم اجازه گرفتم یکساعتی به مادرم سربزنم و برگردم...چندتا خیابون اونطرفتر یادم اومد گوشیمو با خودم نبردم برای همین فورا برگشتم خونه مادرشوهرم..کلید رو انداختم ودر رو باز کردم... ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی نمیتونستم حرف بزنم👇
https://eitaa.com/joinchat/2908357003C2bdba93845
#برای_یک_بانو
حتی بدتدین زخم ها هم خوب میشن..
ما مجبور نیستیم
بـرای شرایط زندگیمان به کسی توضیح دهیم.
ما مجبور نیستیم برای اینکه نیاز داریم با خودمان خلوت کنیم و تنها باشیم، به کسی توضیح بدهیم.
ما مجبور نیستیم به دیگران بگوییم که با همه افکار آن ها موافق هستیم.
ما مجبور نیستیم به همه درخواست های یک نفر، پاسخ مثبت بدهیم.
ما مجبور نیستیم برای وضع ظاهریمان به کسی توضیح بدهیم.
ما مجبور نیستیم بـرای سلیقه و ذائقه خودمان به کسی توضیح بدهیم.
ما مجبور نیستیم برای ازدواج کردنمان به کسی توضیح بدهیم.
ما مجبور نیستیم بـرای ازدواج نکردنمان به کسی توضیح بدهیم.
خودت برای خودت زندگی کن،
همانطور که دوست داری
همانطور که لذت میبری
و مطمئن باش اگر خودت
به فکر خودت نباشی،
کسی در این دنیا
خوشبختی و شادی را
به تو تعارف نخواهد کرد!❤️❤️❤️
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
#ارزانترازقشم ودرگهان 😍
اگه جنس خوب میخوای حتمابیا
مدل بالا 80تومان👆
💯 قیمتهای باورنکردنی
🗯کارهای جدید رسید
واردکننده بهترین مدلهای ترک
پخش از #بانه_به_سراسرکشور
https://eitaa.com/joinchat/3814326527Cdc9d6eaf9b
کپی بنر حرام
هدایت شده از
ملودی 🎵موزیک
🔴 کار در منزل 🔴
🛑به تعداد 1500 نفر خانم جهت #بسته بندی مانتو و #اتوکاری با حقوق 2,600,000 هزار تومان به همراه بیمه تامین اجتماعی در سراسر کشور نیازمندیم❌❌
برای ثبت نام فرم استخدامی برای هر شهر به داخل کانال مراجعه کنید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3814326527Cdc9d6eaf9b
📚دسته گل
روزی، اتوبوس خلوتی در حال حرکت بود. پیرمردی با دسته گلی زیبا روی یکی از صندلی ها نشسته بود. مقابل او دخترکی جوان قرار داشت که بینهایت شیفته زیبایی و شکوه دسته گل شده بود و لحظه ای از آن چشم برنمیداشت. زمان پیاده شدن پیرمرد فرا رسید. قبل از توقف اتوبوس در ایستگاه، پیرمرد از جا برخواست، به سوی دخترک رفت و دسته گل را به او داد و گفت: متوجه شدم که تو جذب این گل ها شدهای. آنها را برای همسرم خریده بودم و اکنون مطمئنم که او از اینکه آنها را به تو بدهم خوشحال تر خواهد شد. دخترک با خوشحالی دسته گل را پذیرفت و با چشمانش پیرمرد را که از اتوبوس پایین می رفت بدرقه کرد و با تعجب دید که پیرمرد به سوی دروازه آرامگاه خصوصی آن سوی خیابان رفت و کنار نزدیک در ورودی نشست.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#پندانه
یک امتحان ساده براى
ارزیابى خودتون…
جاى ساعت دیوارى خونتون را
عوض کنین🕝
میبینید که تا ماه ها هنوز روى دیوار
ناخوداگاه دنبالش میگردین!!!
ذهن شما براى قبول و پردازش تغییر
یک ساعت ساده و بى احساس نیاز
به چند ماه زمان داره،
پس انتظار نداشته باشید، تغییرات
بزرگتر را در زمان کوتاه و بدون
مشکل قبول کند…
هرگز .
نا امید نشیــــــــــد.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_سخت_افسانه
#پارت_دوم
#عشقم_دخترام
افسانه هستم ۳۰ ساله از استان کرمان
سال کنکورم بود که پدربزرگم به خانه ما آمد و به مادرم گفت افسانه را برای علی که پسر دایی ام بود در نظر گرفتیم کنکور تمام شد نامزد میکنن مادرم هم از خداش بود که من عروس دایی بشم خودم هم بدم نمی یومد از این زندگی راحت بشم و با علی ازدواج کنم اما ته دلم دلشوره مادرم را داشتم، هر وقت علی را میدیدم خجالت می کشیدم اونم بهم لبخند میزد و این یک عشق رو در دل من به وجود آورده بود و در دلم رویای ازدواج با علی را میدیدم حتی چند بار خواب اورادیدم ، روزها گذشت و من با روحیه کمی که ناشی ازدعواهای پدر و مادر بود درس میخوندم تا بهترین دانشگاه و رشته قبول بشم اما خیلی افت کرده بودم چون متوجه شده بودم بابام به شیشه اعتیاد پیدا کرده و مادرم از من پنهان میکرد تا لطمه روحی نخورم حتی گاهی در نماز مرگپدرم را از خدا میخواستم واقعا هیچ درکی از کلمه پدر نداشتم...
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
رزق چیست؟
✨🌷 رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.
✨🌷 زمانی که خواب هستی و ناگهان، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار میشوی؛ این بیداری؛ رزق است، چون بعضیها بیدار نمیشوند.
✨🌷 زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی خداوند صبری به تو می دهد که چشمانت را از آن بپوشی، این صبر، رزق است.
✨🌷زمانی که در خانه لیوانی آب؛ به دست پدر یا مادرت می دهی این فرصت نیکی کردن، رزق است.
✨🌷 گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست با گفته هایت نباشد؛ ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی این تلنگر، رزق است.
✨🌷 یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست از او بی خبری و دلتنگش می شوی و جویای حالش، این یادآوری؛ رزق است.
✨🌷 رزق واقعی رزق خوبی هاست. نه ماشین نه درآمد، اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش می دهد، اما رزق خوبی ها را فقط به دوستدارانش می دهد.
✨🌷و در آخر همین که عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت؛ این بزرگترین رزق خداوند است.
✨🌷 زندگيتون پر از رزق
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🔥 احساس امنیت توی رابطه یعنی چی؟👌👇👇
👌نه نیاز داری خودت رو سانسور کنی
👌نه احتیاجه به چیزی تظاهر کنی که نیستی.
👌نگرانی نداری اگه از احساسات واقعیت حرف بزنی یا عقایدت رو مطرح کنی با چه واکنشی مواجه میشی.
👍هرکسی مسئولیت اشتباه خودش رو می پذیره نه اینکه همش دنبال مقصر بگردن.
👌نه بابت ایراداتی که داری مورد تمسخر واقع میشی و نه ازت توقع
داره آدم کاملی باشی.
👌شاید به نقطه ضعف ها و حساسیت هایی که داری حق نده ولی سرزنشت هم نمیکنه .
👌رابطهی امن و آدم امن بهت این اطمینان رو میده که میتونی با خود واقعیت به رشد و شکوفایی برسی❥ ✅
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
خوب است آدمی
جوری زندگی کند که آمدنش
چیزی به این دنیا اضافه کند…
و رفتنش چیزی از آن کم …!
حضور آدمی باید وزنی در این دنیا داشته باشد
باید که جای پایش در این دنیا بماند
آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنیا برود.
نیامده ایم تا جمع کنیم
آمده ایم تا ببخشیم,
آمده ایم تا عشق را ؛
ایمان را ؛
دوستی را ؛
با دیگران قسمت کنیم و غنی برویم
آمده ایم تا جای خالی را پر کنیم
که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس!
بی حضور ما نمایش زندگی چیزی کم داشت
آمده یم تا بازیگر خوب صحنه زندگی خود باشیم
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد