eitaa logo
کانال شعر مولانا ابتهاج سعدی
3.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
0 فایل
اگه تبلیغ نذاریم تو کانال چطور کانال رشد بدیم؟ بابت تبلیغات پوزش میخایم
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچند ما خموشیم، ای چرخ بیَ‌مروت! حدی بوَد ستم را، اندازه‌ای جفا را... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
هان و هان این دلق‌پوشانِ من‌اند صد هزار اندر هزار و یک تن‌اند ورنه کِی کردی به یک چوبی هنر موسی‌یی‌، فرعون را زیر و زِبَر‌؟ ورنه کی کردی به یک نفرینِ بد نوح، شرق و غرب را غرقاب خوَد‌؟ برنَکَندی یک دعای لوطِ راد جمله شهرستانشان را بی‌مراد سوی شام‌ست این نشان و این خبر در ره قدسش ببینی در گذر رقص آنجا کن که خود را بشکنی پنبه را از ریشِ شهوت بَرکَنی رقص و جولان بر سرِ میدان کنند رقص اندر خونِ خود مردان کنند چون رهند از دستِ خود دستی زنند چون جهند از نفس خود رقصی کنند کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
این سینه نیست، مرکز اجماع دردهاست دیگر قدم خمیده‌تر از پیرمردهاست قلبی شکسته، قامت خسته: تمام من این شهر بازمانده‌ی بعد از نبردهاست جان می‌کَند دلم، همه سرگرم می‌شوند چون رقص تاس در وسط تخته نردهاست طوفان بکن! مرا بشکن! دل نمی‌کنم دریا تمام هستی دریانوردهاست جای گلایه نیست اگر درد می‌کشم صد قرن آزگار، همین رسم مردهاست... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
نگذار عاشقِ تو این همه آشوب شود سمت تو آمده ام حال دلم خوب شود !!! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
مولانا معشوقش رو اینجوری توصیف میکنه : حاشا که به عالم از تو خوشتر یاریست یا خوب‌تر از دیدن رویت کاریست اندر دو جهان دلبر و یارم تو بسی هم پرتو توست ، هر کجا دلداریست ...! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
صبح است غزل بار کنم نوش کنیم؟ یا چای بیاورم بنان گوش کنیم؟ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
شرابِ شوقِ هرکس، جلوه در پیمانه‌ای دارد که مجنون مَحوِ لیلی بود و من دیوانه‌ی چشمی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
دردمند از کوچه‌ی دلدار می‌آییم ما آه کز دارالشفا بیمار می‌آییم ما عشق، ما را عاقبت در بزم او بی‌قدر ساخت یار کم می‌خواهد و بسیار می‌آییم ما در سر ما عشق، شور مستی منصور ریخت پای کوبان تا به پای دار می‌آییم ما زخمی تیغ جفا از کوی خوبان می‌رسیم گل به سر داریم و از گلزار می‌آییم ما نیست هم زبان ما در این محفل کسی شمع می‌لرزد چو در گفتار می‌آییم ما کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
راه می‌آمد و خوش بود اوایل با من دارد امروز اگر این همه مشکل با من صبر کن ای دل دیوانه! ببین تا چه کند عاقبت رفتن معشوقه‌ی عاقل با من نام «دل» بردم و از سینه‌ام آتش برخاست تا بدانی که چه کرده‌ست همین دل با من عمری از عشق چنان بوده نصیبم که شده‌ست معنی «حسرت» و «اندوه»، معادل با «من» با چنین بختِ سیاهی، چه امیدی به وصال؟! نیست از مزرعه‌ی سوخته، حاصل با من «مرگ، بهتر که از او دور بمانم» این را گفت یک ماهی افتاده به ساحل، با من کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت دوباره گریه‌ی بی طاقتم بهانه گرفت شکیب درد خموشانه‌ام دوباره شکست دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت نشاط زمزمه زاری شد و به شعر نشست صدای خنده فغان گشت و در ترانه گرفت زهی پسند کماندار فتنه کز بن تیر نگاه کرد و دو چشم مرا نشانه گرفت امید عافیتم بود روزگار نخواست قرار عیش و امان داشتم زمانه گرفت زهی بخیل ستمگر که هرچه داد به من به تیغ باز ستاند و به تازیانه گرفت چو دود بی سروسامان شدم که برق بلا به خرمنم زد و آتش در آشیانه گرفت چه جای گل که درخت کهن ز ریشه بسوخت ازین سموم نفس‌کش که در جوانه گرفت دل گرفته‌ی من همچو ابر بارانی گشایشی مگر از گریه‌ی شبانه گرفت کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
یا رب، نگاهِ کس به کسی آشنا مکن، وَر میکنی، کرم کن و از هم جدا مکن. کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi