✨
ای جان! تو را به جان منِ خستهجان، بمان
دیگر بگو چگونه بگویم بمان؟ بمان!
از رفتنت همیشه خبر دادهای، ولی
یکبار هم بدون خبر ناگهان بمان
#مجید_ترکابادی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
فقط اونجایی که #هوشنگ_ابتهاج میگه:
"نمیدانم چه میخواهم بگویم
غمی در استخوانم میگدازد..."
#story
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
#توئیت 🖇♥️
جناب #بیدل میفرمایند:
"در زندگی مطالعهی دل غنیمت است
خواهی بخوان و خواه مخوان؛ ما نوشتهایم"
و چقدر هم دقیق گفتن و ما چقدر از خواندنِ دلِ نزدیکانمان یا کسانی که دوستشان داریم غافلیم
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
📝
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمری است در هوای تو میسوزم و خوشم
#شهریار
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
#توئیت 🖇♥️
جناب #صائب_تبریزی چقدر قشنگ میگه که:
"اندیشه معشوق نگهبان خیال است
عاشق نتواند به خیال دگر افتد..."
میخوام بگم اونی که دوسش داری، حتی اگه نباشه هم، کس دیگهای نمیتونه جاشو پر کنه...
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامهرسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمهی عشق نهان من و توست
گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
این همه قصهی فردوس و تمنای بهشت
گفتوگویی و خیالی ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچهی عقل
هرکجا نامهی عشق است نشان من و توست
سایه ز آتشکدهی ماست فروغ مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من و توست
#هوشنگ_ابتهاج
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
✨
پاسخی درخور پیچیدگی موی تو نیست
میکشد کار من از فکر تو آخر به جنون
#فاضل_نظری
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
چشمهایم خیره در آن چشمهای روشن است
عادت آیینهها حیرت به بار آوردن است
باید از آن چشم بیاحساس میفهمیدمت
ای که با من بودنت از ترس تنها ماندن است!
خواستم با عشق پابندت کنم، اما نشد
خصلت رود خروشان، بیمحابا رفتن است
باورت هرگز نخواهد شد، ولی ای سنگدل
آنچه از دستش گریزی نیست، نفرین من است
عشق روزی آتش جان را گلستان میکند
چاره تنها با غم دنیا مدارا کردن است
#حسین_دهلوی
📕آشفتگی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
#توئیت 🖇♥️
واقعا جناب #سعدی استاد عوض کردن مفاهیم و کلمات با بار منفی به یک مفهوم مثبت بوده.
مثلا در نکوهش نظربازی گفته:
"سعدیا پیکر مطبوع برای نظر است
گر نبینی چه بود فایدهی چشم بصیر؟"
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
#توئیت 🖇♥️
دوست داشتن تویِ رابطه لانگ دیستنس دقیقا
اینجوریه که #آلبرت_کامو میگه:
"فراقت بیرحمی است، اما این رنج کشیدن
بخاطر تو می ارزد به تمام خوشیهای جهان..."
همین قدر قشنگ و مفهومی...
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
#برشی_از_یک_کتاب
زندگی به من آموخت
آدمها نه دروغ میگویند،
نه زیر حرفشان میزنند؛
اگر چیزی میگویند،
صرفا احساسشان در همان لحظه است،
نباید رویش حساب کرد!
📕خانوادههای خوشبخت
#کارلوس_فوئنتس
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
خلوت نشین خاطر دیوانهی منی
افسونگری و گرمی افسانهی منی
بودیم با تو همسفر عشق، سالها
ای آشنا نگاه، که بیگانهی منی...
هرچند شمع بزم کسانی، ولی هنوز
آتش فروز خرمن پروانهی منی
چون موج سر به صخرهی غم کوفتم زِ درد
دور از تو، ای که گوهر یک دانهی منی
خالی مباد ساغر نازت، که جاودان
شورافکنی و ساقی میخانهی منی
آنجا که سرگذشت غم شاعران بود
نازم تو را، که گرمی افسانهی منی
#شفیعی_کدکنی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
✨
جهانی راز دارم مانده در دل
که را گویم چو یک محرم ندارم...
#عطار
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
#توئیت 🖇♥️
واژهی ایتالیایی eccedentesiast
به کسی گفته میشه که
اندوهش رو پشت لبخندش قایم میکنه.
بقول #فاضل_نظری :
"شادم تصور میكنی وقتی ندانی
لبخندهای شادی و غم فرق دارند"
این بیت چقد خوب خیلیامونو توصیف میکنه:)
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
✨
آنکس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانهی تو هر دو جهان را چه کند...
#مولانا
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
📝
در این زمان که خمارم مطیع من می باش
چو مست گشتم از آن پس به اختیار توام
#مولانا
âŒ
✨
ميكِشدم مِى به چپ
ميكِشدم دل به راست
رو كه كشاكش خوش است
تو چه كشيدى ؟ بگو...
#مولانا
âŒ
ره میخانه و مسجد کدام است
که هردو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
میان مسجد و میخانه راهی است
بجوئید ای عزیزان کین کدام است
به میخانه امامی مست خفته است
نمیدانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی امام است
برو عطار کو خود میشناسد
که سرور کیست سرگردان کدام است
#عطار
âŒ
📝
گنجایش دیگری ندارد دلِ من
همچون قدحِ شراب، لبریزِ تواَم
#شفیعی_کدکنی
âŒ
ما از امیدها همه یکجا گذشتهایم
از آخرت بریده، ز دنیا گذشتهایم
از ما مجو ترددِخاطر که عمرهاست
کز آرزوی وسوسه فرما گذشتهایم
گشته است در میانه روی عمر ما تمام
ما از پلِ صراط همین جا گذشتهایم
عزم درست کار پر و بال میکند
با کشتی شکسته ز دریا گذشتهایم
از نقش پای ما سخنی چند چون قلم
مانده است یادگار به هرجا گذشتهایم
ما چون حباب منت رهبر نمیکشیم
صدبار چشم بسته ز دریا گذشتهایم
صائب ز راز سینهی بحریم با خبر
چون موج اگر چه تند ز دریا گذشتهایم
#صائب_تبریزی
âŒ
نمیتوانم نامت را در دهانم
و تو را
در درونم پنهان کنم
گل با بوی خود چه میکند؟
گندمزار با خوشهاش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردَم،
تو را در حرکات دستهایم
موسیقی صدایم
و توازن گامهایم میبینند...
#نزار_قبانی
âŒ
✨
از دیدن رویت دل آیینه فروریخت
هر شیشه دلی طاقت ديدار ندارد...
#صائب_تبریزی
âŒ
ای عشق! ای شکنجهگر مهربان من
دلسوزی تو میزند آتش به جان من
من راضیام به مرگ، مرا زجرکش مکن
درد فراق بیشتر است از توان من
کام از هزار جام گرفتم ولی هنوز
خالیست جای بوسهء تو، بر لبان من
ویرانه است خانه من بی حضور تو
آشفته است بیسر زلفت جهان من
بازآ و قفل بشکن و آزاد کن مرا
ای قهرمان گمشدهء داستان من
بر تربتم دو غنچه به هم بوسه میزنند
عشق است و زنده است هنوز آرمان من
#فاضل_نظری
📕وجود | #آرمان
âŒ
به کویت با دل شاد آمدم با چشم تر رفتم
به دل امید درمان داشتم درماندهتر رفتم
تو کوته دستیام میخواستی ورنه من مسکین
به راه عشق اگر از پا در افتادم به سر رفتم
نیامد دامن وصلت به دستم هر چه کوشیدم
ز کویت عاقبت با دامنی خون جگر رفتم
حریفان هر یک آوردند از سودای خود سودی
زیان آورده من بودم که دنبال هنر رفتم
ندانستم که تو کی آمدی ای دوست کی رفتی
به من تا مژده آوردند من از خود به در رفتم
مرا آزردی و گفتم که خواهم رفت از کویت
بلی رفتم ولی هر جا که رفتم دربدر رفتم
به پایت ریختم اشکی و رفتم در گذر از من
ازین ره بر نمیگردم که چون شمع سحر رفتم
تو رشک آفتابی کی به دست سایه میآیی
دریغا آخر از کوی تو با غم همسفر رفتم
#هوشنگ_ابتهاج