eitaa logo
کانال شعر مولانا ابتهاج سعدی
3.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
اگه تبلیغ نذاریم تو کانال چطور کانال رشد بدیم؟ بابت تبلیغات پوزش میخایم
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 چه شب است یا رب امشب که ستاره‌ای برآمد که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 عشق ما را پیِ کاری به جهان آورده است ادب این است که مشغولِ تماشا نشویم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ وقتی می‌بینید بندای عاطفی بینتون مثل طنابای پوسیده سست شده، نشینیدو درد کشیدنتونو تماشا کنید! خودتون قیچی بردارید پاره‌‌ش کنید... بقول جناب : "از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش چاره معشوق اگر عاشق از او دل‌کند، چیست" بلاتکلیفی روح ادمو میکشه! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه‌ای بر در این خانه‌ی تنها زد و رفت دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت مرغ دریا خبر از یک شب طوفانی داشت گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت چه هوایی به سرش بود که با دست تهی پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت بس که اوضاع جهان در هم و ناموزون دید قلم نسخ برین خط چلیپا زد و رفت دل خورشیدی‌اش از ظلمت ما گشت ملول چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت همنوای دل من بود به هنگام قفس ناله‌ای در غم مرغان هم آوا زد و رفت کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ کیمیایی بود صحبت‌های تو کم مباد از خانه‌ی دل پای تو کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
حس می‌کنم کنار تو از خود فراترم درگیر چشم‌های تو باشم رهاترم تنهایی‌ام کم از غم دلتنگی تو نیست من هرچه بی‌قرارترم بی‌صداترم گاهی مقابل تو که می‌ایستم نرنج پیش تو از هر آینه بی‌ادعاترم قلبی که کنج سینه‌ی من می‌زند تویی من با غم تو از خود تو آشناترم هر لحظه اتفاق می‌افتم بدون تو از مرگ ها و زلزله‌ها بی‌هواترم حالم بد است با تو فقط خوب می‌شوم خیلی از آن چه فکر کنی مبتلاترم ... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
خُرّم آن بُقعه که آرامگهِ یار آن‌جاست راحتِ جان و شفای دلِ بیمار آن‌جاست من در این جای همین صورتِ بی‌جانم و بس دلم آن‌جاست که آن دلبرِ عیّار آن‌جاست تنم این‌جاست سقیم و دلم آن‌جاست مقیم فلک این‌جاست ولی کوکبِ سیّار آن‌جاست آخر ای بادِ صبا بویی اگر می‌آری سوی شیراز گذر کن که مرا یار آن‌جاست دردِ دل پیشِ که گویم؟ غمِ دل با که خورم؟! روم آنجا که مرا محرمِ اسرار آن‌جاست نکند میلِ دلِ من به تماشای چمن که تماشای دل آن‌جاست که دلدار آن‌جاست سعدی! این منزلِ ویران چه کنی جای تو نیست رخت بربند که منزلگهِ احرار آن‌جاست! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
با چنین مهر، چنان قهر چه جایی دارد؟ بشکن! اما دل ما نیز خدایی دارد تا که گهگاه، کمی آه برآرم زِ رقیب بی‌وفا بودی و گفتم: «چه وفایی دارد!» عیب من نیست که عمری نگشودیم پر و بال می‌زند بال‌ و پری، آن‌ که هوایی دارد گفت با طعنه، رفیقی که: «اسیری!»، گفتم: « رحمت اوست که گیسوی رهایی دارد » رد نکن در خور اگر نیست، که همچون دل من شعر من ساده اگر هست صفایی دارد 📕حتی به روزگاران کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ یه جایی خوندم که نوشته بود: " اگه عشق، عشق واقعی باشه و رابطه، رابطه سالمی، تو دوبار عاشق میشی یکبار عاشق اون، یکبار با کمک اون، عاشق خودت! " کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
موجیم و وصل ما از خود بریدن است ساحل بهانه‌ای‌ست، رفتن رسیدن است تا شعله در سریم، پروانه اخگریم شمعیم و اشک ما درخود چکیدن است ما مرغ بی‌پریم، از فوج دیگریم پروازِ بالِ ما در خون تپیدن است پر می‌کشیم و بال، بر پرده‌ی خیال اعجاز ذوق ما در پر کشیدن است ما هیچ نیستیم جز سایه‌ای ز خویش آیینِ آینه خود را ندیدن است گفتی مرا بخوان، خواندیم و خامُشی پاسخ همین تو را تنها شنیدن است بی‌درد و بی‌غم است چیدن رسیده را خامیم و درد ما از کال چیدن است... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم دلی بی‌غم کجا جویم که در عالم نمی‌بینم دمی با همدمی خرم، ز جانم برنمی‌آید دمم با جان برآید چون، که یک همدم نمی‌بینم مرا رازی‌ست اندر دل، به خون دیده پرورده ولیکن با که گویم راز، چون محرم نمی‌بینم قناعت می‌کنم با درد، چون درمان نمی‌یابم تحمل می‌کنم با زخم، چون مرهم نمی‌بینم خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه که من تا آشنا گشتم، دل خرم نمی‌بینم نم چشم آبروی من ببرد از بس که می‌گریم چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی‌بینم کنون دم درکش ای سعدی که کار از دست بیرون شد به امید دمی با دوست، وان دم هم نمی‌بینم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟ من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست؟ گاه اگر از دوست پیغامی نیاید بهتر است داستان‌هایی که مردم از تو می‌گویند چیست؟ خود قضاوت کن اگر درمان دردم عشق توست این سر آشفته و این قلب ناخرسند چیست؟ چند روز از عمر گل‌های بهاری مانده است ارزش جان کندن گل‌ها در این یک چند چیست؟ از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش چاره‌ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟ عشق، نفرت، شوق، بیزاری، تمنا یا گریز حاصل آغوش گرم آتش و اسپند چیست؟ 📕آن‌ها/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ اینم یکی از فراوان‌ترین مدل دیستنس لانگ که بهش اشاره کرده: "آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور عشق در سینه‌ی من هست و در آغوشم نیست" کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
کجاست دولت آنم که یار من باشی؟ ز خود کناره کنی، در کنارِ من باشی اگر شراب خوری، ساقی تو من باشم وگر به خواب روی در کنار من باشی غرور حسن کجا می‌دهد تورا رخصت؟ که مرهم جگر داغدار من باشی مرا به نیم نگه شرمسار کن از خود چرا تو روز جزا شرمسار من باشی؟ ز ساده‌لوحی امید چشم آن دارم که چون شکار تو گردم شکار من باشی عجب که آینه گیری ز دست آینه‌دار اگر تو با خبر از انتظار من باشی ز شرم عشق همان ناامیدی‌اَم برجاست اگر چه در دل امیدوار من باشی تورا که هست دو صد کار غیر پرکاری کجا به فکر سرانجام کار من باشی؟ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ نمی‌آید به چشمم هیچ‌کس غیر از تو؛ این یعنی به لطف عشق، تمرین می‌کنم یکتاپرستی را... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
هزار درد مرا، عاشقانه درمان باش هزار راه مرا، ای یگانه! پایان باش برای آنکه نگویند، جسته‌ایم و نبود تو آن‌که جسته و پیداش کرده‌ام، آن باش دوباره زنده کن این خسته‌ی خزان زده را حلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش کویر تشنه‌ی عشقم، تداوم عطشم دگر بس است، ز باران مگوی، باران باش دوباره سبز کن این شاخه‌ی خزان زده را دوباره در تن من روح نوبهاران باش بدین صدای حزین، وین نوای آهنگین به باغ خسته‌ی عشقم، هزاردستان باش کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 دلی که در دو جهان جُز تو هیچ یارش نیست گرش تو یار نباشی، جهان به کارش نیست... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
. از شهر می‌رانند عاشق پیشه‌ها را فرهادها را، کوه‌ها را، تیشه‌ها را کندند و خشکاندند و سوزاندند در باغ گلبرگ‌ها را، ساقه‌ها را، ریشه‌ها را دنیا دلش سنگ است در پستو نهان کن آیینه‌ها را، کوزه‌ها را، شیشه‌ها را سودایی‌ام، عمری‌ست با خود می‌کشانم سنگینی غمگین‌ترین اندیشه‌ها را این جنگل آشفته جای شیرها نیست ارزانی کفتارها کن بیشه‌ها را ...! 📕فقط او بخواند/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ سنگین‌ترین نفرین از جناب وقتی خیال یار رو به بیداری ترجیح میده: "با خیال یار در یک پیرهن خوابیده‌ام بر ندارد سر زبالین هر که بیدارم کند..." کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
سخنی بین من و منکرِ من نیست، تمام ! دشمن عاقل ما را برسانید سلام علم نوری‌ست که بر سینه ما تابیده‌ست ما نخواندیم اگر فلسفه و فقه و کلام چه ملالی‌ست ز دشنام رقیبان وقتی به من از هر طرفی می‌رسد از دوست پیام تو که از منطق ما بی‌خبری، بی‌خبری ! تکیه بر عقل به فتوای دلِ ماست حرام عشق درسی‌ست که در مدرسه حاصل نشود که در این "مرتبه" جز بی‌خبری نیست مقام 📕جایگاه شهود/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
راحت بخواب ای شهر! آن دیوانه مرده‌ست در پیله‌ی ابریشمش پروانه مرده‌ست در تُنگ، دیگر شور دریا غوطه‌ور نیست آن ماهی دلتنگ، خوشبختانه مرده‌ست یک عمر زیر پا، لگد کردند او را اکنون که می‌گیرند روی شانه مرده‌ست گنجشک‌ها! از شانه‌هایم برنخیزید روزی درختی زیر این ویرانه مرده‌ست دیگر نخواهد شد کسی مهمان آتش آن شمع را خاموش کن! پروانه مرده‌ست 📕گریه‌های امپراتور/ ❌ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ یکی از زیباترین جلوه‌های دلبری تو این بیت از حضرت دیده میشه: "یاد رخسار تو را در دل نهان داریم ما در دلِ دوزخ، بهشت جاودان داریم ما…" یکی باشه اینجور دلمون رو گرم کنه! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 برون کردی مرا از دل چو دل با دیگری داری کجا یادآوری از من؟ که از من بهتری داری کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
ناگهان آمد و دلشوره به دل‌ها انداخت عشق این‌گونه جهان را به تقلا انداخت قطره از ابر جدا شد که به دریا برسد آسمان دام به اندازه صحرا انداخت ترس در جامه صبر آمد و دستم را بست کار امروز مرا باز به فردا انداخت عقل چون در قلمم جوهر معنا می‌ریخت عشق در دفتر خود نام مرا جا انداخت آن‌قدر در طلب هیچ دویدم که سراب کودک شوق مرا عاقبت از پا انداخت هیچ جز تکیه به خوش عهدی ایام نبود اشتباهی که دلم گردن دنیا انداخت مثل سهراب دلم از همه عالم که گرفت قایقی ساخت و یک روز به دریا انداخت 📕ماهی نمیر! باش که دریا بیاورم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi