eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
950 ویدیو
34 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
سینه زنی فاطمیه، کربلایی حسین عینی فرد -(تیر غم تو به قلبم نشانه..) تیر غم تو به قلبم نشانه تیر غم تو به قلبم نشانه بانوی خانه،مروتوزخانه بانوی خانه،مروتوزخانه گردغریبی به رویم نشسته گردغریبی به رویم نشسته من دل شکسته، تو پهلو شکسته من دل شکسته ،تو پهلو شکست وای غم تو ببین کرده پیرم وای غم تو ببین کرده پیرم وای دعا کن که من هم بمیرم وای دعا کن که من هم بمیرم وای یازهرا یازهرا یازهرا وای یازهرا یازهرا یازهرا اسما بریز آب که خون شد دل من اسما بریز آب که خون شد دل من دست مغیره شده قاتل من دست مغیره شده قاتل من می بینم امشب ،که دستش شکسته می بینم امشب ،که دستش شکست مسمار در رفت دل او نشسته مسمار در رفت دل او نشسته وای غم تو ببین کرده پیرم وای دعاکن که من هم بمیرم وای یازهرا یازهرا یازهرا وای یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا ..یازهرا ..یازهرا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از 
((روضه نیابتی)) بنده روضه حضرت زهرا سلام الله علیها میخونم. فقط کافی اسم خودتون و یا نائب تان را بفرمایید تا صوت روضه را برایتان ارسال کنم. مثل روضه های مداحان مشهور خوانده میشه،هرکسی خواست نیابتی درمنزلم روضه میخونم. برای شادی دل حضرت زهرا سلام الله علیها وامام زمانمان عج هم صلوات بفرستید @Rozhesalavaty
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا بنشین به غم خواری - @Maddahionlin.mp3
5M
•••🎙 🌑 🎼بیا بنشین به غمخواری کنار بسترم اسماء که میدانم بُود این شام شام آخرم اسماء 🎤 👌بسیار دلنشین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه - فاطمیه - حضرت رقیّه سلام الله علیها - سبک شبهای جمعه... کنجِ خرابه به‌پا شد محشری روضه گرفته دختری مادری بر رویِ دامن سری را نهاده تا که بگوید قصّه‌یِ معجری وای سهمِ دخترت شد اسارت وای رفته معجرِ من به غارت (۲) وای حسین‌وای حسین‌وای حسین‌وای (۳) مثلِ مادرم صورتم کبود است رویِ گیسویم خاک‌و‌خون‌و‌دود است رویِ سرِ تو زخمِ تکّه سنگی‌ست که یادآورِ... کینه‌یِ یهود است وای ببین دخترت از عزیزی وای رسیده به حرفِ کنیزی (۲) وای حسین‌وای حسین‌وای حسین‌وای (۳) امشب به یادِ دمشق و کربلا شده نوحه‌یِ لبِ سینه‌زن‌ها سربازِ مکتب غلامِ زینبیم جانها فدایِ نَوامیسِ مولا وای به یادِ حسینِ غلامی وای به ارباب می‌دهم سلامی (۲) وای حسین‌وای حسین‌وای حسین‌وای (۳) 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بزم ماتم به هرکجا برپاست در مدینه زسوز غم غوغاست شده خم قامت علی از غم چون عزادار فاطمه مولاست آه و واویلا آه وواویلا(۳) فاطمه جان رفتی تو از دستم بیقرار توو غمت هستم گل حیدر با دیده ی گریان کنار پیکر تو بنشستم آه و واویلا آه و واویلا زچه گشتی ز زندگی خسته می روی با پهلوی بشکسته ای صفابخش خانه ی حیدر در کنار تو علی بنشسته آه و واویلا آه و واویلا روز من گشته در غم تو شب جان من در غمت بودبرلب دختر تو نالد و می‌گرید سوزم و گریم از غم زینب آه و واویلا آه وواویلا(۳) ریزد اشکم ز دیده چون دریا بهر داغ تو ای گل طاها وقت غسل و کفن نمودن تو ذکر حیدر شده مدد زهرا آه و واویلا آه وواویلا(۳) ای صفای کاشانه‌ام زهرا تویی شمع کاشانه ام زهرا زین سبب قامت علی خم شد که روی تو ز خانه ام زهرا آه و واویلا آه وواویلا(۳) بدنت را غسل و کفن کردم غسلت از زیر پیرهن کردم تا کفن شد پیکر پاک تو گریه بازینب و حسن کردم آه و واویلا آه وواویلا(۳) سینه ام از غم توگشته چاک ناله ام از زمین رود افلاک ای گل پرپرازستم زهرا من چگونه روی تو ریزم خاک آه و واویلا آه وواویلا(۳) . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اشعار فاطمیه -(مادری با پسری از گذری رد میشد) مادری با پسری از گذری رد میشد دست ناپاک پلیدی به رهش سد میشد سیلی آنروز به رویت چه غریبانه زدند آتش آنگاه به شمع و کل و پروانه زدند ای پرستوی علی پر زدنت زود بود از چه بر خانه ی تو هاله ای از دود بود از همانروز که پهلوی تو را بشکستند ریسمان دست علی شیر خدا می بستند از همان لحظه که بین در و دیوار شدی دلشکسته تو از آن ضربه ی مسمار شدی از همانروز که گلبرگ علی پرپر شد سینه ی سوخته مجروح ز میخ در شد تا نفس هست من از غصب فدک میگویم از همان کوچه ی تنگ و ز کتک میگویم کمر سرو در این کوچه کمان خواهد شد، اشک حیدر به خدا باز روان خواهد شد ذکر یا فاطمه و ذکر علی را دارم لعن ا... که از دشمنتان بی زارم نور زهرایی تو راه نشانم داده روی خورشید تو را ماه نشانم داده بی تو هیچ به خدا مایه ندارم چه کنم غیر خورشید رخت سایه ندارم چه کنم ای که با سوز و دعا شعر مرا می خوانی با همین مثنوی ام آمده ام مهمانی عهد بستم به دلم ذکر شما را گویم فاطمیه شد و من حضرت زهرا گویم کاشکی با دل من حشر ، مدارا بکنی بسته ام چشم به تو درد مداوا بکنی روز، خورشید دلم هستی و میسوزم من شب مهتابیتان شمع دلفروزم من شمع پروانه ی حیدر شدی و آب شدی سوختی پای علی و گوهر ناب شدی ،با گل و غنچه تو دیدی در و دیوار چه کرد، دوری فاطمه با حیدر کرار چه کرد آتش عشق اگر آمد و بر جانت شد شب قدر رمضان هم علی مهمانت شد ۱۸ بیت به مناسبت ۱۸سالگی یاس شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
داغ دید و از غم تو مرثیه خوان شد علی(ع) داغ دید و از غم تو مرثیه خوان شد علی(ع) بیقرارانه نگاهش خیس ِ باران شد علی(ع) عاقبت آیینۂ دقّ اش به هم شد جفت و جور پای تابوت تو جان داد و پریشان شد علی(ع) در کنار بسترت سجاده اش را پهن کرد در نماز لیلة الدفن تو گریان شد علی(ع) خانه سوت و کور، نه فامیل! نه همسایه ای در کنار بچه ها قاری قران شد علی(ع) دست لرزانِ حسن(ع) را گرم در دستش گرفت با محبت! جورِ دیگر مرد میدان شد علی(ع) بی تو زینب(س) از غذا افتاد و لاغر شد حسین(ع) با چه بغضی پایِ سفره خیره بر نان شد علی(ع) زیر نور ماه زانو زد به روی خاک ها آشنای هر شبِ یک قبر پنهان شد علی(ع)! شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم " هم‌سر " در میان خلق با او بوده هم‌سر فاطمه از ازل ساقی علی بوده ست، کوثر فاطمه نام زهرا می درخشد در میان اهل بیت سیزده معصوم ما دُرّند، گوهر فاطمه چون کلام حق که با "هُم فاطِمَه" آغاز شد در میان پنج تن هم بوده محور فاطمه در بهای آفرینش از نبی و از علی با حدیث قدسی "لولاک" شد سر فاطمه هردو یک روحند اما در دوتن، با این حساب فاطمه شد حیدر کرّار و حیدر فاطمه سیب در معراج با دست پیمبر شد دو نیم نیم آن شد ذوالفقار و نیم دیگر فاطمه مرتضی با ذوالفقار انگار جولان می دهد خطبه خوانی می‌کند تا روی منبر فاطمه هر خطیبی که دم از فضل و دم از ایثار زد انتهای منبر او ختم شد بر فاطمه هرکسی در روضه های بچه هایش کار کرد پاسخش را می دهد چندین برابر فاطمه بر قلوب شیعیان مهر شفاعت می زند می تکاند چادرش را روز محشر فاطمه 🌹🍃🏴🏴🏴 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مگر که قصد سفر داری ای جوان علی نفس نفس نزن ای جان من به جان علی تو ای قرار دل بی قرار من زهرا نمی شود نروی از کنار من زهرا؟ مرا به رفتن خود امتحان نکن بانو مرا شبیه خودت قد کمان نکن بانو میان خانه ی حیدر به زحمت افتادی چه پیش آمده فکر وصیت افتادی؟ بگو ز هر چه که خواهی نگو خداحافظ به لب نمانده جز آهی، نگو خداحافظ هنوز زخمی دست سیاه شلاقی برای رفتن از خانه ام چه مشتاقی به بی کسیِ علی بعد خود ترحم کن زمان خنده ی قنفذ، مرا تجسم کن هجوم لشکر هیزم نرفته از یادم شرار خنده ی مردم نرفته از یادم سرِ دفاع من از زندگی بریدی تو سه ماه لحظه به لحظه چه ها کشیدی تو قلاف قاتل نامرد، کوچه را لرزاند صدای ناله ات آنجا تن مرا لرزاند تن تو سوخت به شلاق درد در کوچه زمین برای تو خون گریه کرد در کوچه کسی شبیه تو هرگز نسوخت پای علی گذشته ای ز جوانیت در ازای علی 🔸شاعر: _______________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جز گُل که می فهمد غم پرپر شدن را در آتشی از کینه خاکستر شدن را زهراست آنکه نوح و ابراهیم و عیسی مدیون او هستند پیغمبر شدن را لحظه به لحظه با تمام عشق آموخت زهرا به فرزندان خود حیدر شدن را نالایقم اما خدا را شکر، چشمم در روضه دارد افتخار تر شدن را در عالم ذر هر که چیزی از خدا خواست ما هم طلب کردیم از او نوکر شدن را با شوق خاک پای زهرا می شوم تا پیدا کنم شایستگی زر شدن را وقتی که زهرا در میان کوچه افتاد حس کرد حیدر داغ بی لشکر شدن را با کینه در می زد به خود می گفت باید از او بگیرم لذت مادر شدن را دریا به حال چشم هایت گریه می کرد سجاده هنگام دعایت گریه می کرد آن روز آتش شرمسار چادرت بود آن روز میخ در برایت گریه می کرد وقت قنوتت دست تو بالا نمی رفت افلاک با هر ربنایت گریه می کرد وقتی علی را سوی مسجد می کشاندند جبریل آنجا پا به پایت گریه می کرد جای تو خالی بود در گودال اما زینب غریبانه به جایت گریه می کرد پروانه ای روی مزارت عاشقانه در حسرت صحن و سرایت گریه می کرد 🔸شاعر: _______________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرفتم اینکه باشد هرچه در دنیاست از آنم جهان را با چه رویی دور تو بانو بگردانم کجا آن آستانی که در آن جبریل دربان است کجا من؟ که اگر یک ذره کم باشد کم از آنم نبی را شان تو وقتی و ما ادرئک می آید مرا بد نیست شان فضه ات را هم نمیدانم خدا کار دو عالم را و تو دستاس را در دست خدا فرمود یا زهرا! بچرخان تا بچرخانم تو آغازی نداری روز میلاد تو بی معناست تو پایانی نداری پس شهادت چیست؟ حیرانم عبادت شد حجابت می نشستی روی سجاده ولی هرگز نگفتی که نماز زخم میخوانم نمیگویم چرا دستار زردی بر سرت بستی مبادا خاطرت صاحب عزایت را برنجانم نشان قبر مخفی تو را هر کس که پرسیده است دهانم بغض شد هر بار تا گفتم نمیدانم... 🔸شاعر: _______________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
@shere_aeini امشب دلم گرفته از آن گریه می کنم هم ناله با امام زمان گریه می کنم یا رب رسیده شام غریبان یاس و من رنگ غروب فصل خزان گریه می کنم با اشک غسل نیمه شب و گریهٔ کفن با تربتی که مانده نهان گریه می کنم با راز سر گشودهٔ یک جسم پر گریز با طفل آستین به دهان گریه می کنم همراه کوه صبر که امر سکوت کرد  اما گریست مویه کنان گریه می کنم هنگام باز کردن بند کفن چو شمع بر بی کسی مرد جوان گریه می کنم با بغض غرق غربت ایتام فاطمه بر زخم های مادرشان گریه می کنم زهرا میان خانهٔ قبر است یا علی بر مرتضی چو‌ ابر روان گریه می کنم وقتی حسین سر روی زانوی غم گذاشت من یاد رأس روی سنان گریه می کنم 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
. بزم ماتم به هرکجا برپاست در مدینه زسوز غم غوغاست شده خم قامت علی از غم چون عزادار فاطمه مولاست آه و واویلا آه وواویلا(۳) فاطمه جان رفتی تو از دستم بیقرار توو غمت هستم گل حیدر با دیده ی گریان کنار پیکر تو بنشستم آه و واویلا آه و واویلا زچه گشتی ز زندگی خسته می روی با پهلوی بشکسته ای صفابخش خانه ی حیدر در کنار تو علی بنشسته آه و واویلا آه و واویلا روز من گشته در غم تو شب جان من در غمت بودبرلب دختر تو نالد و می‌گرید سوزم و گریم از غم زینب آه و واویلا آه وواویلا(۳) ریزد اشکم ز دیده چون دریا بهر داغ تو ای گل طاها وقت غسل و کفن نمودن تو ذکر حیدر شده مدد زهرا آه و واویلا آه وواویلا(۳) ای صفای کاشانه‌ام زهرا تویی شمع کاشانه ام زهرا زین سبب قامت علی خم شد که روی تو ز خانه ام زهرا آه و واویلا آه وواویلا(۳) بدنت را غسل و کفن کردم غسلت از زیر پیرهن کردم تا کفن شد پیکر پاک تو گریه بازینب و حسن کردم آه و واویلا آه وواویلا(۳) سینه ام از غم توگشته چاک ناله ام از زمین رود افلاک ای گل پرپرازستم زهرا من چگونه روی تو ریزم خاک آه و واویلا آه وواویلا(۳) . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ابرها بر سقفِ ما بارانِ نم‌نم ریختند در میان آشیانم یک جهان غم ریختند خانه‌ام را سیل دارد می‌برد کاری بکن در نگاه بچه‌هایم آب زمزم ریختند یک بغل واکردی و گفتند مادر خوب شد چار طفلم بینِ آغوشِ تو باهم ریختند تو خودت دارالشفایی پس شفایت را طلب در نفسهایت عزیزم اسم اعظم ریختند اشکهایم ای شکسته سینه رویت خیس کرد سرفه‌هایت لکه خون‌ها را به رویم ریختند هم نمی آید چرا زخمت چرا بهتر نشد فضه و اسماء و زینب هرچه مرحم ریختند چند روزی هست دارد بچه‌ام جان می‌دهد چه شده؟ انگار در کامِ حسن سم ریختند مادرم را در بقیع گفتی چه شد با کودکت کاش می‌گفتی سرت یکباره باهم ریختند فاطمه بنت‌اسد حالِ عروست را ببین بر سرِ شیرخدا چند ابن‌ملجم  ریختند در به رویت فاطمه اُفتاد و از آن رد شدند بار شیشه داشتی با ضرب محکم ریختند از تو چادر خاکی و از من محاسن روی خاک تو زمین خوردی سرِ من خاکِ عالم ریختند ریسمان بر گردنم بود تو هم درشعله‌ها تازه وارد‌ها  سرِ طفلانِ ما هم ریختند دادم از حالا برای زینبِ بی مَحرم است آه می‌بیند که در گودال یکدم ریختند نیزه‌ها با تیغ‌ها بسیار بسیار آمدند آب را در پیش آن لب تشنه کم‌کم ریختند 🔸شاعر: _______________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حس می‌کنم هرشب حضورت را کنارم وقتی به روی خاک تو سر می‌گذارم بگذار دستت را به روی شانه‌ام باز از دست رفته بعد تو صبرم، قرارم! قرآن که می‌خوانم تو هم می‌خوانی انگار کوثر بخوان تا رود رود اینجا ببارم وقتی نگاهت از رهایی حرف می‌زد احساس می‌کردم تو را دیگر ندارم يادت می‌آيد موقع رفتن چه گفتی؟ جان عزيزت روز و شب چشم‌انتظارم سر می‌گذارم روی خاکت باز امشب ای کاش سر از خاک دیگر برندارم یوسف رحیمی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد قاسم نعمتی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خموشم و نَفَسَم در شماره افتاده که روی خاک مرا ماهپاره افتاده سپهر در دم و قلبم ز غصه پاره شده که ماه پاره من با ستاره، افتاده کنار قبر تو خاموشم و چنان سوزم که آتش از جگرم در شراره افتاده اگر چه کرد غم مصطفی زمین گیرش علی به مرگ تو از پا دوباره، افتاده وصیت تو مرا کرده آنچنان خاموش که کار حرف زدن با اشاره افتاده بوصف غربتم این قصه بس که با سیلی ز گوش همسر من گوشواره افتاده به جز تو در دل شب با چه کس توانم گفت که چاره ساز دو عالم ز چاره افتاده قسم به فاطمه «میثم» لب از سخن بربند که شعله بر جگر سنگ خاره افتاده استاد حاج غلامرضا سازگار 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تمام شمع وجود تو آب شد مادر دعای نیمه شبت مستجاب شد مادر گل وجود تو پرپر شد و به خاک افتاد بهشت آرزوی ما خراب شد مادر به یاد نالهء مظلومیت دلم سوزد که چون سلام پدر بی‌جواب شد مادر حمایت از پدرم را گناه دانستند که کشتن تو در امّت ثواب شد مادر میان آن همه دشمن که می‌زدند تو را دلم به غربت بابا کباب شد مادر نشان غصب فدک ماند تا به ماه رخت گرفته نیمه‌ای از آفتاب شد مادر به محفلی که پدر بر تو مخفیانه گرفت سرشک دیدهء زینب گلاب شد مادر به جای شمع که سوزد به قبر پنهانت پدر کنار مزار تو آب شد مادر استاد حاج غلامرضا سازگار 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است دیدی عبا به پایِ علی گیر کرده است دیدی چقدر رویِ زمین خورد مرتضی دیدی چگونه جسمِ تو را بُرد مرتضی دیدی چگونه جان خودش را به خاک کرد دیشب علی توان خودش را به خاک کرد خانه خراب خانه تکانی نمی‌کند کاری به غیرِ فاتحه خوانی نمی‌کند قبرت مرا دوباره زمین‌گیر کرده است داغت مرا  همین دوشبه پیر کرده است نامحرمان که باز کنارِ تو آمدند دیدم برای نبشِ مزارِ تو آمدند با ذوالفقار همدم دردم علی رسید با دستمال زرد نبردم علی رسید گفتند او دوباره که برگشت دررَوید شیرخدا به معرکه برگشت دررَوید تا آمدم مقابلِ من هیچکس نبود اینبار هم مقابلِ من هیچکس نبود اما به جانِ فاطمه دیگر چه فایده حیدر شده‌است حیدرِ خیبر چه فایده رویم چقدر بعد تو تغییر کرده است داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است جایِ طناب مانده بر این دست وایِ من دستم چگونه  چشم تورا بست وایِ من دَرهَم شکسته آه عزیزم حلال کن پشتم شکسته آه عزیزم حلال کن دیدی که خانواده‌ی من را نظر زدند این زندگیِ ساده‌ی من را نظر زدند توآمدی به خانه من حیف شد خراب گرمیِ آشیانه‌ی من حیف شد خراب یک خانه داشتم که همان قتلگاه شد شرمنده‌ام که گوشه‌ی چشمت سیاه شد بینِ یتیمهات علی گیر کرده است داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است من ماندم و سکوتِ حسن آهِ زینبت بغض حسین اشکِ شبانگاهِ زینبت چادر نماز و معجر آتش گرفته‌ای دیوارِ خونی و در آتش گرفته‌ای گفتی حسین و حرف گلو را به زینبت من آمدم سپرده‌ام  او را به زینبت راحت بخواب آب کنار حسین هست زینب نرفته خواب کنار حسین هست پیش حسین دخترت از حال می‌رود با نیزه دار تا ته گودال می‌رود صبح آمده‌است و علی دیر کرده است داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است حسن لطفی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
میرسد هرشب صدای گریه از... زیر سقف وسر پناهی سوخته ماه را میبینم و حالم وخیم... میشود با یاد ماهی سوخته بعد تو هرشب نسیمی خسته ام میچکم در عمق چاهی سوخته بعد تو هر روز زانو در بغل خیره می مانم به راهی سوخته رفتی و از تو برایم یادگار مانده یک چادر سیاهی سوخته می وزد در خانه ام عطر پر مرغ عشق بی گناهی سوخته میخ دارد خودنمایی میکند در میان قتلگاهی سوخته ای ملیکه پادشاهت آمده در دل شب با سپاهی سوخته رفتی و باور کن از عمر علی مانده یک چندین صباحی سوخته احسان کرباسی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آهسته اسباب سفر را جمع کردی آثار آن بی بال و پر را جمع کردی آن دستمالی که به سر می بست بی بی تصویرِ زردِ دردِ سر را جمع کردی تا که یتیمان یاد مادر کم بیفتند جز چادرِ او، بیشتر را جمع کردی بردی به ایوان و تکاندی چادرش را جا پایِ آن چندین نفر را جمع کردی دیوار را شستی به تنهایی علی جان خاکستر مانده زِ در را جمع کردی با تکه های چوبِ مانده از همان در نان پختی و اسبابِ شر را جمع کردی کج کرده ای یک یک سرِ مسمارها را از خانه اسباب خطر را جمع کردی وحید محمدی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7