eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
991 ویدیو
54 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
نه کوه طور به گودال صحبت از “ارنی”است به رخ کشید که “لن” در جوار من شدنی است برون زده ز رگش در نبرد خون خدا خداست آنکه یقین صاحب چنین بدنی است سر است از همه عالم تن بدون سرش امیر عالم امکان سر بدون تنی است به بوریای شریف دهاتیان سوگند که آرزوی هرآنکس که رفت بی کفنی است بگو که گریه ی مرد افکن غلامانش تمام زیر سر ناله های سرخ زنی است بگو که ساکن اشکیم دائما،ابدا بگو نگیر ز ما خرده،، هر که را وطنی است کریم بانی این سفره کرم شده است حسین گفتن ما رزق و روزی حسنی است حسین واعظی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ساعت هجر تو را لحظه ی پایانی نیست در تنِ بی رمقِ ثانیه ها جانی نیست شهر در حسرت فانوس سحر می سوزد سالیانی‌ست که این کوچه چراغانی نیست دشتِ چشمم به بیابان‌شدنش خو کرده خاک خشکیده ی من تشنه ی بارانی نیست پیرها در طلب دیدن تو کور شدند عُمر رفت و خبر از یوسفِ کنعانی نیست می کُشد آخرِ سر زخمِ فراقت ما را درد عشاق تو را نسخه‌ی درمانی نیست آنکه دلخوش به هوس‌هاست..،خرابت نشود کاخ اَمیالِ دلم لایق ویرانی نیست تو به فکر همه وُ ما همگی فکر گناه… بخداوند که این رسم مسلمانی نیست من ؛ سرافکنده‌ترین سینه‌زنِ فاطمه ام هیچ رنجی به‌علی رنجِ پشیمانی نیست سخت دلتنگ تماشایِ ضریح نجفم مثل ایوانِ طلای پدر ایوانی نیست لب من را برسانید به انگورِ علی باده ‌ای در حَدِ این باده‌ی سلطانی نیست کاشکی روی سرم دست نوازش بِکِشی وقت اینکه ز گدا روی بگردانی..،نیست ” گرچه آلوده ولی مال حسینیم همه “ نزدِ ما بهتر از این تشنه که خواهانی نیست جان آن کشته‌ی بی غُسل و کفن..،زود بیا دیر شد آمدنت،فرصت چندانی نیست چوب ها در دل تاریخ شهادت دادند خیزران خورده‌تر از او،لب و دندانی نیست بردیا محمدی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بى تو درخت میوه هم بدون بار می‌شود گل بدون باغبان شبیه خار می‌شود ما سر و وضع خویش را این دو سه شب ندیده‌ایم گرد و غبار که رسید آینه تار می‌شود من از پیاده بودن خودم پیاده تر شدم خوشا بحال آن که شب به شب سوار می‌شود گفت بیا اگر چه صد دفعه شکست توبه‌ات توبه من که بیش از هزار بار می‌شود این گره اى که من زدم واشدنش بعید نیست به دست من نمی‌شود، به دست یار می‌شود تکیه نمی‌کنم ازین به بعد به توان خویش بنده که خسته شد، خدا دست به کار می‌شود علی اکبر لطیفیان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای فدای تو هم دل و هم جان وی نثار رهت هم این و هم آن دل فدای تو چون تویی دلبر جان نثار تو چون تویی جانان دل رهاندن ز دست تو مشکل جان فشاندن به پای تو آسان راه وصل تو راه پر آشوب درد عشق تو درد بی درمان بندگانیم جان و دل بر کف چشم بر حکم و گوش بر فرمان گر سر صلح داری اینک دل ور سر جنگ داری اینک جان هاتف اصفهانی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلم جواب بلی می‌دهد صلای تو را صلا بزن که به جان می‌خرم بلای تو را به زلف گو که ازل تا ابد کشاکش تست نه ابتدای تو دیدم نه انتهای تو را کشم جفای تو تا عمر باشدم هر جند وفا نمی‌کند این عمرها وفای تو را بجاست کز غم دل رنجه باشم و دلتنگ مگر نه در دل من تنگ کرده جای تو را تو از دریچه دل می‌روی و می‌آیی ولی نمی‌شنود کس صدای پای تو را محمدحسین بهجت (شهریار) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یکی از بزرگترین مجسمه های شهری تهران به نام علامه امینی در میدان الغدیر نصب شد. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسکه ای زهر تو از تیغ دل آزار تری جگرم سوخت که از شعله شرربار تری از دلِ خونِ حسن، تا جگرِ زخمِ حسین سوخت بر حال دلم، بسکه تو خونبار تری سینۀ زخمیِ مادر ز تو یادم آمد یعنی ای زهر ز مسمار تو مسمار تری ظُهر زَهرم دهی و عصر عزادار شوی! یابن هارون! تو ز هر شمر تبهکار تری اِبنِ ملجم که به قدّاریِ خود می‌نازید تو از آن قلدرِ بی واهمه قدّار تری دستت آغشته به قتلِ دو امام است، خبیث! از معاویۀ بَد ذات تو بی عار تری تیرِ قلبم که نشد، وَرنه نشان میرفتی تو در این مرحله از حرمله خونخوار تری نَه تو معصوم کُشی، بلکه تو مظلوم کُشی ظالم! از هر چه حفاکار، جفاکار تری من چه کردم بتو اینگونه شهیدم کردی؟ تو ز هر خار و خسِ پَست، خَس و خار تری به زمین خوردنَم از دور چه بَد خندیدی تو ز ابلیس هم ای خصم، گنهکار تری دیدی از جورِ تو بدجور به خود می‌پیچیم گفتی از جدِّ غریبت تو گرفتار تری گر لگد مالِ سُمِ اسب نکردی بدنم نشد ای پَست، وگرنَه تو سزاوار تری گفتی از غِیظ که هان! آنهمه انصار چه شد؟ از حسن هم تو دگر بی کس بی یار تری آمدی تا بشوی مطمئن از کُشتنِ من چه شده از پسر من تو عزادار تری «نه بقا کرد ستمگر، نه بجا ماند ستم» بخدا از عمرِ سعد نگونبار تری مادرم را بخدا در غمِ من سوزاندی هر چه گویم ز پلیدیِ تو بسیار تری . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حال مناجاتی ندارم بسکه بد کردم راه خودم را باخدای خویش سد کردم یکسال دنبال خطاهای خودم بودم یک ماه تنها ، زندگی ام را رصد کردم! خیلی برایم موقعیت ها فراهم شد چون دیدم از تو دور خواهم گشت، رد کردم حالا شبیه محتضر در محضرت هستم وقتی که سقفِ بر سرخود را لحد کردم امروز با شرمندگی رو بَر تو آوردم اینبار باور کن که نفسم را لگد کردم هرچند ناچیزند اما درحضور تو این قطره قطره اشکهایم را سند کردم تو آبردیم را نبردی پیش این مردم هرروز اینها را به نفسم گوشزد کردم ای مهربان تر از همه بامن، حلالم کن من خوب باتو تانکردم، باتو بد کردم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╔═ೋ✿࿐ 🌤✨ مشتاق دیدارتان هستم... همچون شاخساران که به باران ... یا تشنه که به آب ... یا کبوتر که به پرواز ... یا شب زدگان که به سپیده ... یا زمین که به بهار مشتاق است. ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦَ̇ــــܝ‌َܥܼܢ🌤
بر دوش کشم بار فراق پدرم را خم کرده دگر این  غم سنگین کمرم را گاهی به لب این زمزمه دارم که بیامرز یارب ز کرم روح بلند پدرم را میگفت مرا غیر در خانه ارباب جایی نفشانم ز رخ اشک بصرم را بال و پرم از عشق حسین است نسوزد عالم اگر آتش بزند بال و پرم را در روز جزا بهر شفاعت بدهیدم یک رشته زلف شه والا گوهرم را اندازه ریگی ز بیابان نشود گر بر پاش بریزم همه ذوق وهنرم را در روضه او جای سرشکم بگذارید تقدیم کنم  قطره به قطره جگرم را بر منبر نی رفت وَ فرمود که ای عشق تفسیر کن این آیه قرآن سرم را آگاه کن از آیت حق بر سر نیزه هر کوردلی را که ندارد خبرم را من سرور شمس و قمرم کوکب عشقم جوینده معراج بیابد اثرم  را ✍️: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
می دمد صبح ظفر، بد به دلت راه مده می شود دفعِ خطر،بد دلت راه مده این همه نذر و نیاز، آن همه تسبیح و دعا می کند زود اثر بد به دلت راه مده از درشتیِ قد و قامت بتها نهراس تا خلیل است و تبر، بد به دلت راه مده نیل اگر هست یقین معجز موسی هم هست از خطرها بگذر، بد به دلت راه مده ما در این دایره امر به وظیفه هستیم با خدا هست ثمر، بد به دلت راه مده جان من در همه احوال توکل باید جزم کن عزم سفر، بد به دلت راه مده کاش چشمت به سیاهی شب عادت نکند شده نزدیک سحر، بد به دلت راه مده (آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست) باز آید ز سفر، بد به دلت راه مده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. چه می‌خواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی چه می‌خواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی شب طولانی و تسبیح و سجاده چه می‌چسبد بهار زود هنگامند، شب‌های زمستانی توکل بر توسل کن، توسل بر توکل کن در این دنیای حیرانی در این دریای طوفانی اگر تا شام می‌خندی اگر تا صبح می‌خوابی تو از مردن چه می‌فهمی، تو از برزخ چه می‌دانی اگر آشفته‌ات کردند یعنی لایق وصلی به او نزدیک‌تر هستی زمانی که پریشانی نیاز مستمندان را بنه بر دیده ی منت مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی من و پروانه در آغوش هم تا صبح می‌سوزیم که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی مرا هر وقت می‌دیدی گریبان پاره می‌دیدی از اول نیز می‌آمد به من پاره گریبانی به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمی‌گیرد خطایش را زلیخا کرد یوسف گشت زندانی اگر چه گریه‌ی هجران، شکسته می‌کند ما را ولی از آب پیشانی است بهتر چین پیشانی به لطف گریه کار طفل بهتر راه می‌افتد چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی دگر فرق ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی پشیمان می‌شود آن که برای تو نمی‌میرد ” چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی “ خبر داری که تو رفتی، به کوچه گردی افتادم به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند عجب شام غریبانی، عجب شام غریبانی سر پیراهن تو گریه‌ی ما را در آوردند میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی؟ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
می‌شود هر روز جرم و اشتباهم بیشتر هست اما بخشش تو از گناهم بیشتر بسکه تن دادم به عصیان و خطا این روزها دور شد از خانه‌ات اینگونه راهم بیشتر احتیاجی نیست در آتش بسوزانی مرا می‌کِشَد آتش مرا این سوز و آهم بیشتر معصیت می‌آورم، آب و غذایم می‌دهی می‌چکد خجلت از این طرزِ نگاهم بیشتر کوله بارم از گناهم پر شد، اما آمدم باز هم این بار از تو عذرخواهم بیشتر دارم از زهرا ز دست خود خجالت می‌کشم شرمسار از روی تو رویِ سیاهم بیشتر چند وقتی می‌شود آواره بودم، باز هم چادری خاکی مرا داده پناهم بیشتر زیر بار معصیت بالم به هم پیچیده بود یک نگاه مادرم شد تکیه گاهم بیشتر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفتم که بي قرار تو باشم ولي نشد تنها در انتظار تو باشم ولي نشد گفتم به دل که جلب رضايت کند نکرد گفتم که جان نثار تو باشم ولي نشد گفتم ميان جذر و مد اشک و آه شب در گردش مدار تو باشم ولي نشد گفتم که مي رسي تو و من هم دعا کنم در دولت تو يار تو باشم ولي نشد گفتم که تا اجل نرسيده ست لحظه اي در خيمه ات کنار تو باشم ولي نشد گفتم که خاک پاي تو را تاج سر کنم چون خاک رهگذر تو باشم ولي نشد گفتم به قدر آه دل دلشکستگان در عهد و روزگار تو باشم ولي نشد گفتم دعا کنم که بيايي ببينمت مانند مهزيار تو باشم ولي نشد گفتم شميم ماه محرم که مي رسد در روضه بي قرار تو باشم ولي نشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امام زمان(عج) - مناجات دوبار تیر فــــراقت مرا نــــــشانه گرفت درون قلب شکـــــسته غـم تو خـانه گرفت تمام درد و غم هــــجر تو نهـــــفته به دل چو آتــــشی بروی قلـــب من زبانه گرفت خوشا بحـــال کسی که در این زمانه پست میـان کــوچه ی عشــق تو اشــیانه گرفت ز بعد فصل زمـــــستان رسد بگـوش همه گل بـــهار ظهـــور شما جــــوانه گرفت نظر نـــما به دلـی که میان خلـــــوت شب فقط برای شـــما حـــال عاشـــقانه گرفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی که یادت نیستم، بی اعتبارم وقتی به تو ایمان ندارم، بی قرارم الحق و الانصاف کم فکر تو هستم از بس که بر این نفس وامانده دچارم شاید که از چشم تو افتادم که این طور دیگر زمان معصیت بی اختیارم یابن الحسن، با غفلتم سرمایه ام سوخت رحمی نما، آتش گرفته کوله بارم باشد بزن اما دگر رو برمگردان شرمنده ام من از گناه بی شمارم دیدی پشیمانم، به آغوشم کشیدی دیدم غریق رحمت پروردگارم گرچه برایت نوکر خوبی نبودم با این همه جد شما را دوست دارم من که نشد یک بار پیش تو نشینم شاید زمان روضه بنشینی کنارم رو به برادر، خواهری با گریه می گفت: با رفتنت آتش زدی بر روزگارم ای کاش می شد بوسه از رویت بگیرم قاری قرآنم، عزیزم، نی سوارم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌤سلام امام زمان🌤 عمری است که پناهمان هستید ، بی آنکه بدانیم ... بی آنکه بخواهیم ... عمری است نگاه گرم و نافذتان ، تیرهای بلا را از ما دور کرده است ... عمری است دعایتان ، کوچک و بزرگمان را حفظ کرده است ... عمری است به برکت شما روزی می خوریم ، نفس می کشیم ... چه جان پناه امنی داریم ...
از شما دوریم آقا، غرق بارانی چرا ما تو را می‌خواستیم توضیح عرفانی چرا جمعه‌هایی که دل ما تنگ رویت می‌شود سینه‌ی ما خانه‌ی تو، در بیابانی چرا می‌رسیّ و می‌روی، بی آنکه ما آگه شویم صاحبِ ما، در کنار ما نمی‌مانی چرا راستی آن نامه‌هایی که نوشتم با دلم... محضرت حتماً رسیده، پس نمی‌خوانی چرا در غریبیِ خودت می‌سوزی و آواره‌ای دیده‌ات گریان نباشد، دیده گریانی چرا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا صراط مستقیمش را، حرامش را، حلالش را خیالِ معصیت، معصیت است و منتظر باید نگه دارد از اوهام خطا فکر و خیالش را تعجب می کنم از عاشقی که بهر یک لذت به آتش می کشد سرمایه ی هفتاد سالش را چگونه ادعای بنده بودن می کند، آن که نمی پردازد از مازاد مالش، خمس مالش را چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد روان می سازد این اعمال ما اشک زلالش را محب آل حیدر لحظه هایش مملو از ذکر است همیشه مغتنم می داند از دنیا مجالش را شهید از کل دنیایش برید و در ازای آن از این ترک تعلق یافته راه کمالش را بسوز ای دل برای غصه های عمه ی سادات که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را امان از چوبه ی محمل، بگو یک زن در این محفل ببندد بر سر خونی زینب تکه شالش را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای نفس بردی آبرویم را چه راحت بر باد دادی حاصلم را بی مروت هر بار توبه کردم و هر بار بشکست پیش خدایم آب گشتم از خجالت لغزید پایم، سوی تو رو کردم ای وای از دست تو یک عمر تن دادم به ذلت یاد خدا در سینه‌ام جایی ندارد از بسکه دورم را احاطه کرده ظلمت زنجیر غفلت دست و پایم را گرفته عبد فراری مانده در بند اسارت آه ای خدا امشب به تو رو کرده‌ام من تا وا کنی از گردن من بند غفلت آیا دوباره توبه‌ام را می‌پذیری تو که همیشه کرده‌ای بر من محبت دستم بگیر ای دست‌گیر بی پناهان بنگر میان چهره‌ام اشک ندامت ای بهترین بخشنده ای توبه پذیرم از دست نفسم پیشت آوردم شکایت بین مناجات و دعا مثل همیشه دارم میان سینه‌ام شوق زیارت ذکر توسل می‌کنم یک جمله کافی‌است تا باز گردد رو به من ابواب رحمت من را ببخش امشب به جان آن غریبی که از تنش پیراهنش گردید غارت با نیزه و شمشیر جسمش زیر و رو شد روی زمین افتاد با صدها جراحت لب تشنه روی خاک صحرا بود و می‌دید در پیش چشمانش به زینب شد جسارت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قَلَم دردَستَم امشَب ناتَوان است که دَرمَدح تواَلکَن این زَبان است مَدینه دَر فَراقَت اَشک ریزَد دل آزُرده اَزاین هجرانتان است شَرافت داده ای بَرخاک ایران شَرَف در مَحضَرَت زانوزَنان است تودلتَنگ بَرادَر بودی و او زهجران تودرآه وفَغان است بهار عشق را مَعنا نُمودی بدون توبهار ما خَزان است تواینجا آمَدی وکشوَر ما زیُمن مَقدَم تو گُلستان است زلَبخَند لبان توست بانو کَویرقُم اَگر که گُلفشان است نَشُدآخَرنَصیبَت دیدن یار فَلَک زین غَم بسی قامت کمان است توپُرآوازه کَردی شَهر قُم را قُمی که بَهرما دارُالاَمان است زبَس دَرمَقدَمت گُل ریخت آنروز گلاب اَزگُلشَن چَشمَش رَوان است پَرِ پَرواز تو اَز جنس نور اَست توئی مَعصومه ونورَت عَیان است توزهرای قُمی بانوی ایران که مَهرَت دردل پیر وجوان اَست گشوده می شَوداَز قُم به جَنَّت دری که مُختَّص به شیعیان اَست تو اَز عِلم لَدُنّی بَهره داری عُلومَت بَرتَراَز علم جهان اَست فَراتَر اَز زمانی ومَکانی بفَرمانت زَمین وآسمان است تودُخت موسی واُختُ الرضائی که قُم اَزمَقدَمت رَشک جَنان است خسروی فَر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اَبر رَحمت دوباره آوَردی باخودَت قَطره های باران را عِطر خوش ا‌ز مَدینه آوَردی تا مُعَطَّر کُنی تو ایران را جلوه کَردی که تاهَمه بینَند دَررُخَت جلوه های ایمان را تو هَمانند مادرت زَهرا می نَوازی دل پَریشان را درغیاب پدَر وکیلّی و میدَهی پاسُخ سوآلان را سائل اَزدَرگه أت نَشُد نومید میدَهی حاجَت گدایان را مایَهٔ فَخَر اولیائی تو که گرفتی بکَف چنین جان را آمَدی تاکه جان فَدا سازی آمَدی تا ببینی سُلطان را صَدچو حاتَم گدای احسانَت کَرده ای شَرمگین تو احسان را زینَب دیگَر حُسینی یا خواهری توشَه خُراسان را عصمَت وعفَّت تومعصومه داده دَرس حَیات انسان را کَرده ای مَحو روی خود بانو تو سَراپای مُلک امکان را سَرفَراز اَز توشَهر قُم گردید شهرقُم نَه که شهر قُرآن را خسروی فَر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اَلا ای گُل باغ زَهرای اَطهَر توئی هَمچوزهراحَبیبهٔ داوَر توبانوی شَهرحجازی وباشَد مَقام تو بَرتَر زساره زهاجَر زقَدرومَقام توکَس نیست آگَه بغیراَزخدا وعلی و پَیَمبَر شده شَهرقُم اَزوجودت چوجَنَّت که اَزباغ خُلدبَرین است بهتَر دلَم مُرغ بام رَفیع تو گَشته زَنَد در هَوای توصُبح ومَساپَر اَبوها فداها تو راخوانده بابا زسوزدل وناله ودیدهٔ تَر مَزارَت بُوَدقبلهٔ اَهل دانش نگین شَرَف راتوئی هَمچوچَمبَر هَرآنکَس که شد زائر مَرقَد تو یَقیناً بُوَد زائر قَبر مادَر تودَریای رَحمَت توبَحرسَخائی توئی سَلسبیل وتوزَمزم توکوثَر تومَعنی آیات قُرآن ودینی شَب تار ما را تو ماه مُنَوَّر مَلائک بدَرگاه لُطفَت نشَستَند خَلائق بدریای جودَت شناوَر بزیرقَدَمهای زُواّر قَبرَت کندپَهن هَرلَحظه جبریل شَهپَر حَریم توبَرتَرزعَرش بَرین اسَت توئی عَرش رابهتَرین زیب وزیوَر حَریم بُلَندآسمانَت کند فَخر به خورشیدوماه به ناهیدواَختَر تَبارتووالا تَر ا‌ز هَرتَباری توئی دُختَرپاک زهرای اَطهَر د‌ریغا که اَزبعد چَندی جُدائی دلَت تَنگ شد تَنگ روی بَرادَر زشهرمَدینه بشوق زیارَت رَوانه شدی سمت وسوی بَرادَر اَزاین دَرد بایَد که شیعه بمیرَد که درشَهرغُربَت توجان دادی آخَر عَطای توگَردداَگرشامل ما شَوَدراحَت اَزغَم دلَم روز مَحشَر تودریائی وماهَمه قَطره هستیم توخورشیدی وماهَم ا‌زذ‌رهّ کمتَر توچون آفتابی که برمابتابی همه ذَره اّیم وتوئی ذَرهّ پَروَر خسروی فَر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دَرمدح حَضرَت فاطمهٔ مَعصومه علیها سلام وورودشان به قُم شُکر آنکس که به تو گوهَرایمان داده اَز سَرِ سُفرهٔ تان بَرهَمگان نان داده جامهٔ عَصمت وتقوا به تَنَت پوشانده به کَویر دل عُشاّق تو باران داده بی جهَت نیست که اَزعشق سخَن می گوییم عَشق گَنجی اَست که بَرهَر دل حیران داده ماگدایان دَرمَیکَدهٔ عشق توأیم که به ما مَنصَب دلدادگیّ تان داده لایَق وَصل نَبودیم وَلی او ما را فیض هَمسایگی حَضرَت سُلطان داده مازمَشهَد به هوای توبه قُم می آئیم فیض دیدار تورا اوبه گدایان داده قُم زفیض قَدَمَت رَشک اِرَم گَردیده نَفَسَت جان بتن مردم بی جان داده اَز اَبوها به فداهای پَدر فَهمیدَند چه مَقامی به توسَرحَلقَهٔ خوبان داده توخودَت هیچ که بَل لُطف خُدای اَزَلی به دَمِ زائرَت اعجاز فَراوان داده اَز زَمانی که تو قُم را مُتبَرّک کردی شَهرقُم را شَرَف جَنَتّ ورضوان داده قُم بنازَد بخودَش تابه قیامَت زیرا که خداوَند به او لَعل بَدَخشان داده حَرَم تو حَرَم خیل امامان باشَد حَق دَراینجا چقَدَرفَیض به مهمان داده تُربَت گُمشُدهٔ حَضرَت زَهرا اینجاست چقَدر نور به این خاک کَریمان داده آب زَمزَم شده جاری زحَریم تو مَگَر که به هَر زائر تو جُرعه ای اَزآن داده خسروی فَر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«درمدح حَضرَت فاطمهٔ مَعصومه علیها سلام وورودشان به قُم» امشب دوباره مُرغَک دل پَر کشیده اَزجام عشق فاطمییّون سَر کشیده عَکس تورا روز اَزَل دَست خداوَند ای بانوی آئینه. بَر دَفتَر کشیده تو آمدی وشَهر قُم شَهرصَفا شد دَرپیش پای تومَلَک شَهپَرکشیده خیل مُحباّن تو هنگام وُرودَت وَقت عُبور ناقه اَت مَعبَر کشیده گُل زیرپایَت فَرش کردند مَردُم قُم دور وبَرَت را گوئیا سنگَر کشیده گَرچه بَسی رَنج ومَرارَت دیدی اَماّ کی اَزسَر تو بی هَوا مَعجَر کشیده ای کاش میدیدی که جَدَّت غَرق خون و دُشمَن چسان بَر حنجَرَش خَنجَر کشیده گَرچه نَدیدی تو بَرادَر را وَلیکَن دانی چه رَنجی زینَب مُضطَرکشیده اَزخیزَران بایَد بپُرسی که چه زَجری رأس بُریده بین طَشت زَر کشیده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو را آورده ام این جا که مهمان خودم باشی شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی فراقت گر چه نابینام کرده باز می ارزد که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی پدر نزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم به تو حق می دهم پاره گریبان خودم باشی اگر چه عمه دل تنگ است اما عمه هم راضی ست که تو این چند ساعت را به دامان خودم باشی از این پنجاه سال تو سه سالش قسمت ما شد یک امشب را نمی خواهی پدر جان خودم باشی سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی سرت را وقت قرآن خواندنت بر طشت کوبیدند تو باید بعد از این قاری قرآن خودم باشی کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کرد؟ فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی اگر چه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است تقلا می کنم یک بوسه مهمان خودم باشی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نمک   پرورده   خوان  حسینم نشان  لطف  و احسان  حسینم الیم بوش روسیه باچشم گریان یر  اوسته من نوا خوان حسینم حسین بیرشاهیدورشاهلارگداسی یر  اوسته   وار   حریم با صفاسی گدالر     بوش   قیتمز    درگهیندن ایدر   حاجت    روا  زهرا   بالاسی گله      دردیله      هرکس    آستانه دیسه    دردون   حسینه      صادقانه یقینیم    وار بو  یردن  بوش قیتمز ایدر  حاجت     روا     مولا    روانه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا